خلاصه داستان : کمی مانده به کریسمس، استاین یازده ساله، تنها به خیابان کفاش رسید و پناهگاهش را نزد آندرسن کفاش، پیرمردی بدخلق که فقط می‌خواست تنها باشد، جستجو کرد. این دیدار، زندگی هر دویشان را تغییر داد.

It's just before Christmas, and Stine (9) arrives in Cobbler street all by herself. There she seeks shelter at Shoemaker Andersen's place, a grumpy old man who just wants to be left alone. Their meeting changes everything for the both of them.

خلاصه داستان : وقتی یک دوست سابق دوران کودکی مهمانی مجردی "سباستین" را به هم می‌زند و همه چیز را خراب می‌کند، تنها یک حمله بیگانه می‌تواند دوباره آن‌ها را مثل سابق با یکدیگر متحد کند...

When a former childhood friend crashes Sebastian's bachelor party and makes it all about himself, only an alien invasion can make them put aside their bad blood and reunite as the kick-ass laser-tag duo they once were.