خلاصه داستان : ادی گاریک مردی خوش قلب است که باورش را به شگفتی کریسمس از دست داده است. در حالی که در شب کریسمس با دختر نه ساله اش شارلوت وقت می گذراند، با مردی مرموز با لباس قرمز به نام نیک دوست می شود.

Eddie Garrick is a good-hearted man who has lost his belief in the wonder of Christmas. While spending time with his nine-year-old daughter Charlotte on Christmas Eve, he befriends a mysterious man in a red suit named Nick.

خلاصه داستان : شارلوت باید ثابت کند زندگی دوست قدیمی‌ اش آنقدرها که در نامه‌هایش به نظر می‌رسد، شگفت‌انگیز و بی‌ نقص نیست و…

After a twist of fate brings their families together for Christmas, Charlotte sets out to prove her old friend Jackie's life is too good to be true.

خلاصه داستان : آیوی و بین از ثبت نام در کلاس باله خوشحال هستند. وقتی والدین بین به او اجازه نمی دهند که دست از کار بکشد، آیوی موافقت می کند که آن را با بین بچسباند...

Ivy and Bean sign up for ballet, only to learn they'll be dancing in a recital in front of hundreds of people. Time to get out of it — tout suite!

خلاصه داستان : فیلم آیوی و بین داستان آیوی است که متوجه می‌شود قسمتی از مدرسه خالی از سکنه است و به کمک بین مراسمی را راه می‌اندازد که شبح را از مدرسه بیرون کند و مدرسه را نجات دهد.

Cold, white mist. Clanking pipes. And an eerie voice that's coming from the drain. Is the school bathroom... haunted? Ivy and Bean are on the case!

خلاصه داستان : بین دختری پرسروصدا و شجاع است و آیوی دختری باملاحظه و ساکت. این دو قدم به یک ماجراجویی مشترک می گذارند که به آن ها نشان می دهد حتی کسانی که به ظاهر با هم متفاوتند می توانند بهترین دوستان هم شوند

Ivy and Bean never expected to be friends. Ivy is quiet, thoughtful and observant. Bean is playful, exuberant and fearless. However, sometimes an adventure reveals that opposites can become the best of friends.