خلاصه داستان : آز برای یک کشاورز صدف کار می کند. صدف را از روی قلب می شناسد، صدها صدف را به راحتی باز می کند. در یکی از آنها، آز تصمیم می گیرد حلقه ای را پنهان کند تا از دوست دخترش جس بخواهد با او ازدواج کند. اما از او جواب مثبت نمی شنود...

Az works for an oyster farmer in Sète. He knows oysters by heart, he opens them by the hundreds. In one of them, Az decides to hide a ring, to ask his girlfriend Jess to marry him. She doesn't say yes. Fortunately, his band of friends are ready to do anything to help him get his head out of the water.

خلاصه داستان : داستان احمد، 18 ساله فرانسوی الجزایری الاصل که با فرح، دختر جوان تونسی آشنا می شود. او مجموعه ای از ادبیات شهوانی و حسی عرب را کشف می کند و عاشق فرح می شود و سعی می کند در برابر این میل مقاومت کند.

Ahmed, 18, is French of Algerian origin. He grew up in the Parisian suburbs. On the benches of the university, he meets Farah, a young Tunisian full of energy recently arrived from Tunis. While discovering a body of sensual and erotic Arabic literature that he never knew existed, Ahmed falls deeply in love with this girl, and although literally overwhelmed by desire, he will try to resist it.

خلاصه داستان : الکسیا، قاتل سریالی است که در خردسالی پس از یک سانحه رانندگی، صفحه ای از جنس فلز تیتانیوم در جمجمه اش کار گذاشته شده است. وی پس از اینکه مجبور می شود به دلیل انجام یکی از قتل های خود متواری شود، تغییر هویت می دهد و...

A woman with a metal plate in her head from a childhood car accident embarks on a bizarre journey, bringing her into contact with a firefighter who's reunited with his missing son after 10 years.