خلاصه داستان : داستان “ادوارد مونک” از هنرمندان شاخص اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، نقاش و گراورساز چیره‌دستی بود که آثارش به ویژه تابلوی مشهور «جیغ» با تکرار در تکنیک‌های مختلف، به بخشی از ناخودآگاه جمعی قرن بیستم تبدیل شد. «جیغ» با تصویر قوی‌ای از ترس و تنهایی، حتی برای کسانی که نامی از خالق آن...

Edvard Munch was one of the most important artists in the period between the 19th and 20th centuries. His motif Skrik (The Scream), repeated in several techniques, became part of the 20th-century world subconsciousness – an image of fear and loneliness most people probably know, even if they have no idea who created it.

خلاصه داستان : یک کشیش وظیفه دارد مکان یک کلیسای جدید را برای شرکت معدن محلی تعیین کند، که نشان می دهد بالای یک محل دفن قدیمی سامی است. پس از بیرون آوردن بقایا، مردگان زنده می شوند و ساکنان را تعقیب می کنند.

A priest has been tasked with deciding the location of a new church for the local mining company, which reveals itself to be on top of an old Sami burial ground. After removing the remains, the dead come alive and haunt the settlers.