خلاصه داستان : خلاصه داستان : انفجار عظیم اسمی که برای این فیلم بکار برده شده به معنای انفجار یک شی یا ماده منفجره نیست بلکه به معنای پرخاشگری و عصیان گری یک شخص که بخاطر بیش از حد قانون مندیش که پدرش اورا اینگونه تربیت کرده ، که باعث شده همکاران و خانواده اش از او برنجند...

An otherwise model citizen's petty crime quickly escalates into felony when he runs away from the police station, dragging a career criminal with him.

خلاصه داستان : استریت وایز جین آ به یک پانسیون که توسط یک خانواده کوچک و صمیمی اداره می شود نقل مکان می کند. اما رفتار غیر قابل قبول او همه آنها را تهدید می کند.

Jin-a, a young prostitute, moves into a seaside motel called the Birdcage Inn, run by a dysfunctional family. Struggling with her circumstances and the family's treatment, she forms an unlikely bond with the daughter, Hye-mi. As they navigate love, betrayal, and personal growth, their friendship ultimately leads to a deeper understanding and a chance for redemption.

خلاصه داستان : وکیلی موفق برای نجات جان دختر خود،مجبور می شوند بیگناهی مردی را که در انتظار دریافت حکم مرگ خود است را ثابت کند و...

A successful lawyer who, in order to save her daughter, is pressured into defending the innocence of a man slated to receive the death penalty.

خلاصه داستان : داستانی عاشقانه و درام درباره جوانی به نام جون سانگ است که برای یافتن پدر خود به مدرسه ای جدید می رود. اما او در ابتدای ورود برای برقراری ارتباط دچار مشکل می شود و بعدها در اثر یک اتفاق جای خود را در میان آنها باز می کند.

A woman, who is about to marry her longtime lover, encounters a man who looks just like her first love.

خلاصه داستان : ستوان چو، پلیسی در لبه، در حال سوگواری برای مرگ اخیر مادرش است، در حالی که تحت تحقیق برای پیوند است. علاوه بر این، او به طور ناگهانی مسئول یک راز به ظاهر غیرقابل نفوذ می شود.

In Seoul, parts not matching of severed corpses of three men are found in cars and bags left in public spaces.

خلاصه داستان :  "هی جین" منشی ناشنوایی در یک اقامتگاه ماهیگیری است که به گردشگران طعمه،غذا و گهگاهی بدن خود را می فروشد.روزی او عاشق "هیون شیک" که از دست پلیس در حال فرار است می شود...

Mute Hee-Jin is working as a clerk in a fishing resort in the Korean wilderness; selling baits, food and occasionally her body to the fishing tourists. One day she falls in love with Hyun-Shik, who is on the run from the police, and rescues him with a fish hook when he tries to commit suicide.

خلاصه داستان : دو دلقک ساکن سلسله Chosun کره به دلیل اجرای نمایشنامه ای که شاه را به هجو می گیرد دستگیر می شوند. آنها را به قصر می کشانند و تهدید به اعدام می کنند اما اگر بتوانند شاه را بخندند فرصتی برای نجات جان خود به آنها داده می شود.

Set in the late 15th century during the reign of King Yeonsan, two male street clowns and tightrope walkers, Jangsaeng and Gong-gil, are part of an entertainer troupe. Their manager prostitutes the beautiful Gong-gil to rich customers, and Jangsaeng is sickened by this practice. After Gong-gil kills the manager in defense of Jangsaeng, the pair flee to Seoul, where they form a new group with three other street performers.

خلاصه داستان : "سامری" یک روستای آرام در پای کوه است. که هیچ اتفاق ناگواری در ده سال گذشته در ان رخ نداده است، یک روز مچ دست مردی یافت می شود و روستای سامری در ترس و اضطراب شدید فرو میبرد مدت کوتاهی بعد یکی دیگر از قسمت های بدن یک انسان یافت می شود و...

A black comedy about the events that are set into motion in a town after a man-eating boar goes on a rampage.