خلاصه داستان : داستان سریال در سال ۱۵۵۹ در سگویا، اسپانیا می‌گذرد و درباره لوسیا د آویاندا، دختری است که در مراسم نامزدی با مارکیز پناروسا، نامه‌ای غیرمنتظره از زنی که ادعا می‌کند مادرش است، دریافت می‌کند. این نامه او را به جامعه‌ای از زنان مستقل به نام «بگیناس» می‌کشاند و زندگی‌اش را دگرگون می‌کند. در این مسیر،...

Follows Lucía de Avellaneda as she celebrates her engagement party with the Marquis of Peñarrosa, but her fiancée receives a letter from a woman claiming to be her mother requesting her to come to her deathbed.

خلاصه داستان : الکس به تازگی دچار ناامیدی عشقی شده است و با عصبانیت برای دوست پسرش پیام صوتی می فرستد اما صدا توسط برونو دریافت می شود. این اشتباه باعث می شود که آنها با هم ملاقات کنند و آنچه به عنوان یک قرار شروع می شود، اهمیت بیشتری دارد...

Álex has just suffered a love disappointment and sends a voice message to his boy friend in anger but the voice is received by Bruno. This mistake ends up making them meet and what begins as a date ends up having greater significance.