خلاصه داستان : داستان مرد بیوه ای که با اعلام اینکه خبرهایی برای فرزندانش دارد، آنها را به منظور گذراندن تعطیلات آخر هفته به خانه خود دعوت میکند و به آنها میگوید که در حال ازدواج با زنی 30 سال جوان تر از خود می باشد. پس از آن، بحث سر تقسیم ارث و میراث بالا میگیرد. چه...

A widower invites his children for a family weekend with the announcement that he has news. He is getting married with a 30 years younger woman. The children start the competition for heritage. What is more important: money or family?

خلاصه داستان : پنج دوست پس از بحران اقتصادی از کار خود اخراج می شوند.پس از این اتفاق آنها با خود عهد می بندند دیگر برای هیچ چیز هزینه ای پرداخت نخواهند کرد...

Five friends from 'Maaskantje' are getting fired because of the economic crisis. They decide that they won't pay for anything anymore.

خلاصه داستان : گری، ریچارد، ریککرت، رابی و بری از مااسکانته در حال نبردی بزرگ با روستای شیجندل هستند. وقتی یک زامبی فردی از برابانت را می کشد، همه چیز از کنترل خارج می شود.

Gerrie, Richard, Rikkert, Robbie and Barry from Maaskantje are in a big fight with the village of Schijndel. When a zombie kills someone from Brabant, things get out of hand.