خلاصه داستان : داستان یک ژیگولو را دنبال می کند که عاشق دختری جوان می شود.
A charming male escort finds his life turned upside down when he starts to fall in love, challenging him to discover what he truly wants and needs.

خلاصه داستان : داستان یک ژیگولو را دنبال می کند که عاشق دختری جوان می شود.
A charming male escort finds his life turned upside down when he starts to fall in love, challenging him to discover what he truly wants and needs.
خلاصه داستان : زنی تلاش میکند تا مشکلات روحی روانی خود را حل کند و ازدواج خود را از نابودی نجات دهد و اوضاعش با شوهرش دوباره روبراه شود...
A woman tries to save her marriage and win her husband back whilst trying to solve her mental problems. Yonca, who is passionately attached to her husband, does everything for the sake of saving her relationship.
خلاصه داستان : داستان معلمي به اسم هايات و خواهرش گزده که براي دفاع از چيزهايي که درست ميدونستند هر بلايي به سرشون مياد…هايات که در يک مدرسه خصوصي درس ميده از اونجا جدا ميشه و در يک دبيرستان در آنادولو شروع به تدريس ميکنه ولي بازم مشکلات اونو ول نميکنن…هايات و خواهرش که با ورود به دبيرستان...
خلاصه داستان : داستان زندگی خانوادهای پنج نفره که پس از از دست دادن یکی از اعضای خانواده دیگر مانند سابق نبوده و روز به روز بیشتر خود را تباه میکنند....
After her father’s sudden death, Feride takes on the role of the father in the family. Her mother, Nurcan, desperately tries to replace her lost husband with Feride, while her brother, İlker, starts to drift away from the family. Feride decides to break free, changing everyone’s fate.
12 بار برنده جایزه و 11 بار نامزد دریافت جایزه
خلاصه داستان : زندگی صادق ، که یک زندگی عادی با فرزندانش دارد بعد از دیدار با بتوش به گونه ای تغییر میکند که هرگز تصورش را نمیکرد…
Sadık, who lives an "ordinary" life with his children, does not know yet that his life will drastically change in a way that he could never imagine when he meets with Betüş. Wondering why? There is a "secret" that Sadık and the children do not know about yet ! Betüş is both a human and a fairy.
خلاصه داستان : دقیقا دقیقا یه فیلم کوتاهیه که روابط زن و مرد نسل جدید رو نشون میده. در این سریال که نقش اولاش کرم بورسین و نیل پری شاهین کایا هستن، نیل که یه رابطه ای که پر از شکست بوده رو تموم کرده با همخونه جدیدش دنیز وارد ماجراهایی مر از سرگرمی و عشق میشه. در...
8 بار نامزد دریافت جایزه
خلاصه داستان : آیکوت که از تنهایی خود شکایت دارد و حسرت داشتن یک خانواده را میکشد. داستان آیکوت از اینجا شروع میشود.آیکوت یک جوان مجردی است که آرزوی ازدواج و تشکیل خانواده را دارد.در حالی که با نورهان عزیز قدم به قدم به آرزوی خودشان میرسیدند با یک مشکل روبرو میشوند.یک هفته مانده به جشن ازدواج از...
A robbery leaves a proprietor penniless before his wedding, but becoming a son-in-law to a second family might be the financial solution he needs.
12 بار نامزد دریافت جایزه
خلاصه داستان : آیکوت و گلشاه در آستانه ازدواج هستن. آیکوت به هیچ وجه نمیخواد گلشاه رو از دست بده و به خاطر اینکه قراره داماد خانواده آتابی بشه خیلی هیجان زده هست، اما اتفاقات عجیب زیادی برای آیکوت خواهد افتاد…
On the eve of his wedding, a young man must deal with the trouble caused by an unexpected guest — his bride's former brother-in-law.
خلاصه داستان : خلاصه داستان : یک خواننده قدیمی موسیقی پاپ که مبتلا به آلزایمر است به خانه قدیمی خود برمی گردد و در آنجا روزهای قدیمی خود را از بالا رفتن از پله های شهرت و ثروت به یاد می آورد در حالی که سعی در مقابله با خواهر بزرگتر خود دارد که او را مسئول زندگی...
An old pop singer who has Alzheimer's returns to her old house where she remembers her old days of climbing the stairs of fame and fortune while trying to deal with her older sister who holds her responsible for her ruined life.
2 بار برنده جایزه و 5 بار نامزد دریافت جایزه
خلاصه داستان : اين سريال دربرگيرنده ي صحنه هاي خنده دار و بعضا احساسي هست. اين قصه ي يک دختر شهرنشين وجوان است که عاشق پسري قبيله نشين از منطقه ي آنادولي ترکيه ميشود و عروس آنها ميشود…
Bella, a Spanish Girl falls in love with a Turkish man, Hazar. They decide to marry against the wish of their families. Bella is a modern girl and Hazar's family is very traditional, so their cultures clash.
2 بار برنده جایزه و 4 بار نامزد دریافت جایزه
خلاصه داستان : اوزگور یه پسر حدودا سی ساله است که باورش به دخترها و عشق رو از دست داده و دنبال روابط یکروزه است و درست مثل اسمش یک روح آزاد داره و همیشه دنبال هیجانه و یک جا بند نمیشه. تحصیلکرده و ثروتمند و خوشتیپه و انتخاب هاش همیشه از روی منطقه. مدیریت یک رستوران معروف...
Özgür is a very wealthy restaurant owner and living a sloppy but happy go lucky life, and does not believe in love. Ezgi is now tired of wrong relationships and is determined to have a proper relationship and get married. Seeing that Ezgi is not successful in the relationship matters, Özgür begins to mentor her about relationships and gives her tactics to get the man she likes. Özgür and Ezgi also turns out to be neighbors.
6 بار نامزد دریافت جایزه