خلاصه داستان : داستان یکی از رهبران انقلابی ونزوئلا "الیچ رامیرز" که به نام "کارلوس" مشهور بود.او یک سازمان تروریستی بین المللی را پایه ریزی کرد و در سال 1975 به اجلاس اوپک حمله کرد...

The story of Venezuelan revolutionary, Ilich Ramirez Sanchez, who founded a worldwide terrorist organization and raided the OPEC headquarters in 1975 before being caught by the French police.

خلاصه داستان : هلنا یک مادر تنها است که صاحب دختری ۱۱ ساله می باشد. او برای گذراندن زندگی مشقت زیادی میکشد و کاری را انجام میدهد که زیاد از آن راضی نیست ...

Helena, 29, a single mother with an 11-year-old daughter, is a moderately successful actress who earns a living as an escort in the sex industry. Her relationship with her own mother, a singing teacher, is tense, and she’s also increasingly annoyed with her job. Meeting David offers her an opportunity.

خلاصه داستان : کلارا و هانس تروریست های چپ گرا هستند که تقریباً پانزده سال است که توسط پلیس به دنبال آنها هستند. دختر جین که روز به روز سرکش تر می شود ، وقتی عاشق پسری می شود که با او ملاقات می کند ، امنیت آنها را تهدید می کند...

Clara and Hans are left-wing terrorists who have been sought by police for almost fifteen years. Their increasingly rebellious daughter Jeanne begins to pose a threat to their security when she falls in love with a boy she meets on the beach.