خلاصه داستان : داستان زنی به‌نام باربارا که پسر خود یعنی لوکا که مبتلا به فلاج مغزی است را به هند می‌برد تا یک روش درمانی را امتحان کند و...

Determined to help her son, who has cerebral palsy, Bárbara takes her family to India for an experimental treatment.

خلاصه داستان : موری زنی زیبا، برای دوری از مشکلات عاطفی و مردان، تصمیم می گیرد ظاهر خود را تغییر دهد...

A beautiful woman decides to transform into an ugly duckling in an attempt to ward off men and avoid more romantic disappointments.

خلاصه داستان : توناتیوه و ماریا رابطه پرشور و آشفته ای را تجربه می کنند. تا اینکه شبی از شبها، در حین بحث، آنها دچار سانحه رانندگی می شوند و ...

Tonatiuh and Maria experience a passionate and turbulent relationship. One night, in the heat of an argument, they suffer a dramatic automobile accident. Tonatiuh is left in a coma, where he sees Alicia, his nurse, including her in his dreams about Maria. Time later, Alicia has an accident and suffers amnesia while Tonatiuh wakes up. One year later, Tonatiuh and Alicia meet and an impossible love arouses from oblivion, haunted by the ghost of Maria's memories.

خلاصه داستان : امیلیانو در یک شهر معدنی کوچک در مکزیک زندگی می‌کند و به دنبال کسانی است که مسئول ناپدید شدن مادرش هستند. در این میان امیلیانو بدون هیچ کمکی از سمت پلیس، سرنخی پیدا می‌کند که او را به خانواده ثروتمند آلداما با گذشته‌ای مشکوک می‌رساند و…

A young man from a small mining town embroils himself with a wealthy family with a dubious past.

خلاصه داستان : زنان آبی پوش (به انگلیسی : Women in Blue) با عنوان اصلی “Las Azules” یک مجموعه جنایی ، درام و هیجان‌ انگیز محصول کشور مکزیک به کارگردانی مشترک فرناندو روزار و آلفونسو پیندا اولوآ است که توسط کمپانی Lemon Studios تولید شد. در سریال زنان آبی پوش در سال 1971 میلادی چهار زن با سنت‌...

In 1971, four women defy ultraconservative norms and join Mexico's first female police force—only to discover that it's a publicity stunt to distract the media from a serial killer. As the body count grows, they make a pact to bring the killer to justice.

خلاصه داستان : داستان فردی به نام سباستین که درست زمانی از مدرسه اخراج می شود که مادرش "لوئیزا" در آستانه برداشتن گام بزرگی در حرفه خود است. سباستین از خانه فرار و در این اندیشه است که با پدرش که سال هاست او را ندیده، راه حل مشکلاتش را پیدا کند.

Sebastian, a sharp and clever teenager is once again expelled from school, just when his mother Luisa, a reputed psychologist, is about to take a very important step in her career. As a ticking time bomb that just explode, Sebastián runs away from home thinking that his father, whom he hasn't seen in years, will grant him the solutions to all his problems.

خلاصه داستان : مردی مجروح در حالیکه توسط پلیس،جایزه بگیران و چند تن دیگر تحت تعقیب است،در صحرای مکزیک به دنبال عشق خود می گردد...

A wounded man searches for his sweetheart in the Mexican desert while on the run from the police, bounty hunters, and others.