خلاصه داستان : شخصی توسط قاضی از شهر اخراج میشود. و استنلی و الیور وارد داستان میشوند

Ordered out of town by angry Judge Beaumont, vagrants Stanley and Oliver meet a congenial drunk who invites them to stay at his luxurious mansion. The drunk can't find his key, but the boys find a way in, sending the surprised woman inside into a faint.

خلاصه داستان : اولیور و استنلی سعی دارند همسران خود را فریب داده و به طور پنهانی وارد یک بازی پوکر شوند. در عوض آنها با دو زن لات درگیر می شوند که یکی از زنها همسر یک بوکسر حسود می باشد…

Stan & Ollie attempt to fool their wives by sneaking out to a poker game, but instead get involved with two flirty ladies, one of whom is the girlfriend of a jealous boxer.

خلاصه داستان : Titus Tillsbury (با بازی Finlayson)، تاجری متأهل، توسط یک زن از گذشته‌اش به نام Peaches (Mae Busch) تهدید می‌شود تا با عکس رسوایی‌شنده‌ای که از آنان دارد، او را باج‌خواهی کند

Titus Tillsbury is a successful businessman who is visited by a blackmailing old flame. He enlists a friend to keep her away from his home and wife.

خلاصه داستان : لورل و هاردی در پی “مری رابرتز” هستند تا خبر فوت پدرش را به وی بدهند و ارثیه هنگفتی از جمله یک معدن طلا را که پدرش برایش به جای گزارده به وی تحویل دهند. آنها مری را در کافه‌ای در غرب میابند. ولی صاحب کافه و همسرش طماعش در پی بدست تصاحب این ثروتند.

Stan and Ollie try to deliver the deed to a valuable gold mine to the daughter of a dead prospector. Unfortunately, the daughter's evil guardian is determined to have the gold mine for himself and his saloon-singer wife.