خلاصه داستان : در حین نماز جماعت یک نمازگزار به قتل میرسد امام جماعت تحقیقات در مورد قتل را آغاز می کند و در طول تحقیقات با مردم محله رو در رو می شود

Selman is a former boxer who once was interested in anthropology, an extraordinary imam who now works in a mosque. One day, while praying in the mosque, gunshots are echoed. One of the people inside collapses and dies. The police come to the scene and collect the first evidence and start the investigation process. He takes action after this event and decides to resolve the case through some people and circumstances he suspects. Every clue leads to an unexpected point and the events become increasingly mysterious.

خلاصه داستان : گروهی از دوستان جوان جامعه بالا، بین 18 تا 25 سال، در بار یکی از دوستانشان جمع شده اند که مرتباً برای شب رفت و آمد می کنند. اما وقتی آخرین آبجو خود را تمام می کنند و آماده می کنند ...

A group of drug-influenced lumpen teenagers from the suburbs of the city descends into the center where they do not belong, where they are excluded. They adopted a brutal method to seize rights that were not granted to them. Unaware of what will happen to them, cheerful and well-to-do university students are helpless in the face of this gun-wielding mob that suddenly raids the bar where they are having fun.

خلاصه داستان : داستان برادر وسطی که خانواده‌اش حتی به خود زحمت ندادند نامی برای او بگذارند، که همه از او فقط به عنوان "شاهزاده" یاد می‌کنند.

The story of the middle brother whose family didn't even bother to give him a name, whom everyone just refers to as “Prince”, in the fictional kingdom of Bongomia.

خلاصه داستان : به علت وبای اسبی که در جزیره شیوع پیدا میکنه، یک شبه تمام اسب ها تلف میشن. همون شب رئیس و سلطانِ درشکه‌چی ها توسط برادرش پنهونی کشته میشه. هدفش تصاحب میراثِ صنف درشکه سواری بود که در حال فروپاشی بود. ولی برادرزاده اش هازار مصمّم بود که انتقام پدرشو بگیره.

Shakespeare's darkest tragedy in a modern retelling of family betrayal and horse carriages. Based on a true story, light is shed on the incredible, absurd, striking realities of life and Turkey through the “kingdom of the carriage” in Büyükada.

خلاصه داستان : بی هویت داستان زندگی یک مامور امنیت ملیه که برای دستگیری و انهدام یک باند تبهکار که رابط های بین المللی زیادی داره بهش ماموریت داده شده. علی کمال و همسرش اسرا که مثلا مدیر شرکت بیمه ست به همراه دخترشون خیلی عادی زندگی میکنن. ولی در اصل یه مامور مخفیه دولته که به دنبال...

Istanbul - In this city of 20 million, crime is endless sin too. Some will sin, others will cover them. Ali Kemal, who forgot his own truth to cover the lies of others, will face his own reality when he falls in love.

خلاصه داستان : خلاصه داستان : این سریال داستانِ به وصال هم نرسیدن وکیل دوعان و همسایه زیبایش ملیکه است که از پنج سالگی عاشق همدیگر هستند. گاهی برای بهم رسیدن دوست داشتن زیاد طرفین کافی نیست ولی جدایی هم «قسمت» نیست…

The story of how the neighborhood's pupil, Attorney Doğan, and his beautiful neighbor, Melike, have not been able to reunite since they were 5 years old... Sometimes it is not enough for both parties to love very much to get together, but separation is not "Kismet".

خلاصه داستان : داستان “مراد” یک راننده مسابقه با استعداد را روایت می کند که در کودکی در یک تصادف رانندگی وحشتناک خانواده خود را از دست می دهد. این حادثه به شدت روحیه او را تحت تاثیر قرار می دهد و باعث می شود که دائماً با احساس گناه و اندوه دست و پنجه نرم کند. با...

Murat, who lost his family as a result of an accident in his childhood, makes his name known in auto racing while struggling with this trauma over the years.

خلاصه داستان : موسی که به عنوان حسابدار در گمرک کار می کند، به پوچی و پوچی زندگی اعتقاد دارد. او برای تغییر زندگی اش تلاش نمی کند. او به خود اجازه می دهد تا در کنار رویدادها جریان یابد زیرا فکر می کند که همه چیز به یک پایان منتهی می شود. مرگ مادرش تاثیری بر او...

Musa, a customs clerk, lives quietly with his mother. Tragedy and change come for him, as they do for everyone, and he must confront his own attitude towards life’s absurdity.

خلاصه داستان : داستان زندگی دختر جوان و زیبایی را نشان می‌دهد که با یک پسر به نام مهنّد که از یک خانواده‌ی اشرافی و ثروتمند است، ازدواج کرده‌است. مهند زنی را که دوست دارد در تصادفی وحشتناک از دست می‌دهد و …

After the apparent death of his girlfriend, Mehmet Sadoglu is encouraged by his parents to marry Gümüs, a simple girl...

خلاصه داستان : حسرت دهه 1930 است. مراسم جشن روز جمهوری در شهر زونگولداک، یک شهر معدنی زغال سنگ در ترکیه در حال برگزاری است. در میان مهمانان دعوت شده، تازه واردان به این شهر کوچک و خسته کننده هستند...

Seniha lives with her brother Halit and his wife Mükerrem. When Nüzhet, the handsome son of the richest family in town, sets his eyes on the married Mükerrem, she is at first disgusted with Nüzhet’s overt sexual innuendo. However, it isn’t long before Mükerrem yields to her lust and thus they embark on an affair. When Seniha finally reveals her sister-in-law’s un-virtuousness to her brother, Seniha has no idea what the consequences will be and how cruelly her destiny will change.

خلاصه داستان : عیسی پس از متهم شدن به سرقت 50 دلار مورد ضرب و شتم قرار می گیرد. وقتی صاحب خانه اش اجاره عقب را مطالبه می کند، عیسی عصبانی می شود و به او شلیک می کند و..

Isa is blamed for a robbery. He is badly beaten and given twenty four hours to return the money. Instead of finding the money, Isa finds a gun.

خلاصه داستان : بهزاد یک پلیس سرسخت و خشن است که به عنوان رئیس اداره جنایی در آنکارا مشغول کار است. او در حالی که به همراه تیمش مجرمان را دستگیر می کند، ناخواسته درگیر مشکلات بسیاری می شود و…

Centered around a personally troubled, officially discredited police chief and his inharmonious police team in Ankara Police Force. Even though the show usually focuses on murders and other crimes that happens on a weekly basis, the undertone of the story leads to an eventual duel between Behzat Ç. and the rotten department officials and bureaucrats.