خلاصه داستان : پس از ورشکسته شدن شرکت سنگ تراشی پدرشان،"نیکولا" و "آندرا" با آمریکا مهاجرت می کنند تا ثروت از دست رفته خود را بدست آورند.پس از ماجراجویهای بسیار آنها در نهایت مسئول طراحی صحنه در هالیوود شده و با بازیگران زیبایی ازدواج می کنند.اما با رسیدن جنگ جهانی دوم همه چیز به هم می ریزد...

After the bankruptcy of their father's stonemasonry firm, brothers Nicola and Andrea emigrate to America to restore their fortunes. After many adventures and near-disasters, they end up in Hollywood designing sets for D.W.Griffith and marry beautiful actresses, but tragedy strikes with the arrival of World War I, which finds the brothers fighting on opposite sides...

خلاصه داستان : این ذاستان ترسناک اسپاگتی درباره فاحشه سابق (گراندی) است که صاحب یک مجله مردان موفق است. یک تحسین کننده عقده ای که مدل های خود را مرتبا سلاخی می کند گاهی...

Gioia is a buxom centerfold working for Pussycat magazine. In such a profession, having an admirer or two is expected, but Gioia's admirer is a vicious killer! He murders her fellow magazine models one at a time, using a variety of twisted implements of death. Gioia is the lucky recipient of a collection of photos, each with murdered bodies arranged around posters of her.

خلاصه داستان : گروهی از بازیگران صحنه را در تئاتر حبس می‌کنند تا برای اجرای موسیقی آینده‌شان تمرین کنند، غافل از اینکه یک روان‌پزشک فراری با آن‌ها مخفیانه وارد تئاتر شده است...

A troupe of struggling stage actors rehearsing for a small-town production of a play panic after finding out they are locked in the theater with a killer wearing an owl mask.

خلاصه داستان : داستان عاشقانه ای که از طریق خاطرات دو عاشق بی نام در مراحل مختلف زندگی آنها روایت می شود.

A long love story, seen through the memories of one young couple. The journey through the years of two individuals, united, divided, happy, unhappy, deeply in love, or in love with others, in a single stream of emotions and shades of feeling. Over the course of the film, he learns that love can indeed last, while she learns to live with nostalgia.

خلاصه داستان : “ماسوا شاندار” دختر مهاراجه کالامپور در کانادا در رشته پزشکی تحصیل کرده و در یکی از بیمارستانهای این کشور مشغول به کار است او قصد ازدواج با افسر پلیسی به نام “پاتریک اورایلی” را دارد اما قبل از ازدواج تصمیم میگیرد به کشورش یعنی هند مسافرت کند و پدرش را که یکی از قدرتمندترین و...