خلاصه داستان : استنلی و اولیور به یک اردوگاه کار اجباری برده می شوند. اما باز هم دست به خرابکاری زده و همه چیز را به هم می زنند...

Stan and Ollie arrive as new inmates at a prison after apparently taking part in a hold-up raid, a raid they tell a prison officer they were only watching. The usual mayhem ensues.

خلاصه داستان : اولیور، استنلی را برای شام به خانه اش دعوت میکند. سورپرایزی ناخوانده برای خانم هاردی که باعث می شود او با داد و هوار از خانه بیرون برود! همسایه‌شان، خانم “کندی” به آنها پیشنهاد می کند در درست کردن شام به او کمک کنند و…

Laurel and Hardy try to entertain a female neighbor, unbeknown to Hardy’s wife.

خلاصه داستان : لونی یک دانشمد است. و لورل و هاردی را بخدمت میگیرد تا . . .

Loony scientist hires Laurel and Hardy to raid the cemetery to keep him supplied with dead bodies for his experiments.

خلاصه داستان : هاردی منتظر است که بعد فوت عمویش بِرنال ثروت بزرگ او را به ارث ببرد البته با این شرط که هاردی باید آن زمان متاهل بوده باشد.اما زمانی که عمویش برای ملاقات هاردی به خانه اش میاید زن او از خانه میرود….

Oliver stands to inherit a large fortune from his rich Uncle Bernal, with the condition that he be happily married. But when Mrs. Hardy walks out just before Uncle Bernal is due for a visit, Stanley is pressed into duty (and into drag) to impersonate Oliver's loving spouse.

خلاصه داستان : در این قسمت داستان در مورد استن و اولی و یک اسب گمشده هست که برای پیدا کردنش جازه تعیین شده و….

Stable hands Stan and Ollie are tending a thoroughbred named "Blue Boy." But when they overhear two men talking about a $5000 reward for the return of the stolen "Blue Boy," they miss the part about it being the painting, not the horse. They take the horse to the owner's house to claim the reward. The owner instructs them to put "Blue Boy" on the piano and Ollie explains, "these millionaires are peculiar."

خلاصه داستان : وقتی "لورل" به دیدن "هاردی" در خانه اش می رود،با بدشانسی روبرو شده و بوسیله همسر او از خانه بیرون انداخته می شوند.آنها به مسابقات گلف می روند و با دو زن آشنا می شوند...

Mrs. Hardy throws Ollie and Stan out of the house. They try to impress two young ladies at a golf course and end up fighting with other golfers.

خلاصه داستان : استنلی و الیور در جاده با یک بز تصادف میکنند. اما مسائلی پیش میاید و بوی بد حیوان . . . .

Laurel and Hardy are debt collectors trying to repossess a console radio.

خلاصه داستان : استنلی و الیور در جاده با یک بز تصادف میکنند. اما مسائلی پیش میاید و بوی بد حیوان . . . .

Stanley and Oliver are adopted by a runaway goat, whose noise and aroma in turn get the goat of their suspicious landlord.

خلاصه داستان : Hardy به دندان پزشکی میرود برای کشیدن دندان ولی هنگام خروج از داندان پزشکی هنوز تحت تاثیر گاز خنده می باشد که به پلیس ترافیک برخورد میکنند.

Stan complains of a toothache and he and Ollie visit the dentist. Ollie gets his teeth pulled by mistake. Under the influence of laughing gas, they leave and cause much commotion on the road annoying a traffic cop.

خلاصه داستان : استلی و اولیور بدنبال کار میگردند. آنها به هتلی میروند و از انجا مشکل شروع میشود انها زنگی را فشار میدهند که . .. . .

Stan and Ollie wreak havoc at an upper class hotel in their jobs as footman (Hardy) and doorman (Laurel). They partially undress blonde bombshell Jean Harlow (in a brief appearance) and repeatedly escort a stuffy nobleman into an empty elevator shaft.

خلاصه داستان : دو ملوان، "استنلی" و "لورل" با دو دختر در پارک آشنا شده و آنها را به خوردن یک نوشیدنی دعوت می کنند. اما آنها تنها پول برای یک نوشیدنی دیگر دارند و...

Sailors Stan and Ollie offer to buy sodas for two women they meet in a park, even though they are short on cash. Luckily Stan wins the jackpot on a slot machine and the boys have enough money to rent a boat to cruise on a lake. They soon tangle with other boaters and everyone ends up in the water.

خلاصه داستان : الیور یک میراث بدست میاورد و یک خدمتکار استخدام میکند که به کارهای او رسیدگی کند. ولی زندگی او را نایود میکند .

Oliver inherits a fortune and hires Stan as his butler and proceeds to torment him. Stan finally rebels and goes on a rampage, destroying Oliver's fancy furnishings.

خلاصه داستان : اولیور و استنلی روی کشتی به دنبال دختر های مورد علاقه خود هستند و…

Stan is a sailor whose girl gets kidnapped by a rough sea captain. Stan dresses in drag and seduces the captain but the captain's wife catches him. Stan and his girl beat a hasty retreat as the captain's wife fires off a parting shot.

خلاصه داستان : سرباز Hope که بسیار ناآگاه است، در ارتش به همراه سایر نظامیان به اردوگاه اعزام می‌شود. او با سهل‌انگاری‌اش باعث عصبانیت گروهبان Banner و نفرت افسر Bustle می‌گردد

Dimwitted Cuthbert Hope is enlisted in the army, and gets himself and his sergeant in constant trouble.

خلاصه داستان : آقای "جی پیدمونت" به برادر زاه خود که از اسکاتلند آمده خوش آمد می گوید.اما او که دامنی اسکاتلندی پوشیده به سرعت همراه با "جی" نزد یک خیاط می رود تا شلواری مناسب خریداری کند..

Pompous J. Piedmont Mumblethunder greets his nephew from Scotland who arrives in kilts. He is immediately taken to a tailor for a pair of proper pants.

خلاصه داستان : Stan Laurel در نقش Chester Chaste، یک راننده تاکسی بی‌خبر، به‌اشتباه همراه تاکسی‌اش به کشتی مسافربری لوکسی به نام «Miramar» منتقل می‌شود و مجبور می‌شود به‌عنوان خدمتکار روی کشتی کار کند

A con artist and a midget dressed as her infant son, are unmasked aboard a ship by a steward.

خلاصه داستان : فیلم یک فیلم کوتاه صامت کمدی محصول سال ۱۹۲۷ است با بازی James Finlayson در نقش Cyrus Brittle، یک میلیاردر نفتی که صبح روز بعد از یک شب باده‌گساری با خبر می‌شود که ازدواج کرده است. اکنون با همسر، دختر و برادر همسرشان روبه‌روست که برای سو‌ء‌استفاده و اخاذی از او طراحی کرده‌اند

After a night of carousing, a rich oil tycoon awakes to find that he was married the night before. He calls in his lawyer to straighten things out.

خلاصه داستان : Stan Laurel و Oliver Hardy در نقش دو محکوم به نام‌های Little Goofy و Big Goofy هستند که در یک سلول زندان شریک‌اند. آن‌ها سعی می‌کنند با کندن تونل از زندان فرار کنند، اما ناخواسته به دفتر زندانبان می‌خورند

Laurel and Hardy are convicts making an escape from prison.

خلاصه داستان : Titus Tillsbury (با بازی Finlayson)، تاجری متأهل، توسط یک زن از گذشته‌اش به نام Peaches (Mae Busch) تهدید می‌شود تا با عکس رسوایی‌شنده‌ای که از آنان دارد، او را باج‌خواهی کند

Titus Tillsbury is a successful businessman who is visited by a blackmailing old flame. He enlists a friend to keep her away from his home and wife.

خلاصه داستان : ممفیس به خانه ی جدیدی میرود. خانه ای که در نزدیکی یک دیوانه خانه قرار دارد . . .

Mishaps befall a new home owner located next door to an insane asylum.

خلاصه داستان : قاضی Foozle (با بازی James Finlayson) محکوم محکمی به نام Tipton Slasher را به مرگ محکوم می‌کند. Slasher انتقام می‌طلبد و فرار می‌کند تا دستور اجرای حکم را خودش عملی کند.

An escaped convict is out to kill the judge who sentenced him. Two inept detectives are hired to guard the judge.

خلاصه داستان : یک مرد جوان در تعطیلات به دیدن خانواده اش میرود. و به مشکل برمیخورد . .

A young man visiting Hollywood on family business gets into trouble when he sees a bank robbery in progress, and thinks it is a movie scene.

خلاصه داستان : استن لورل و الیور هاردی در اولین فیلمی که با هم بازی کردند، "استن" نقش پسری بی پول را بازی می کند که عاشق یک سگ است و "اولیور" نقش کلاهبرداری را بازی می کند که سعی دارد او و سگش را بدزدد ...

In their first screen appearance together, Stan plays a penniless dog lover and Oliver plays a crook who tries to rob him and his new paramour.

خلاصه داستان : لورل و هاردی که در یک آرایشگاه مشغول به کار هستند به یک آگهی از زنی ثروتمند برمی خورند که به دنبال شوهری مناسب می گردد! بنابراین تصمیم می گیرند که با وی تماس بگیرند ...

Barbershop owners Stan and Ollie answer an ad in the newspaper from a wealthy widow looking for a husband. Ollie only mails in his response and is invited to the widow's mansion. Stan discovers his unmailed letter and insists on tagging along. At the mansion, the widow's creepy butler informs them that the woman is crazy. She was once jilted by an Oliver and now her hobby is marrying Olivers and then slitting their throats. Now the boys must figure out how to escape.