خلاصه داستان : گروهبان پس از از دست دادن یک عضو در حین انجام وظیفه از افسردگی شدید رنج می برد. پس از ملاقات با مونیکا، او اعتماد به نفس پیدا می کند و قول می دهد با حل یک پرونده بحرانی، زندگی قبلی خود را پس بگیرد.

Sergeant Nikhil Sharma suffers from severe depression after losing a limb while on duty. However, after meeting Monica, he gains confidence and vows to reclaim his previous life by solving a critical case. Will he be able to complete his mission?

خلاصه داستان : با دیدن او دنیا عوض میشود. داستان درباره یک قاتل است که زندگی یک مرد را به کابوس مبدل میکند ...

In the 1980s, Charles, an enigmatic con man and a vicious killer and Commisioner Amod Kanth are embroiled in a game of cat and mouse.

خلاصه داستان : وقتی که ویشنو از زندگی سر خورده میشود آرزو میکند که ای کاش اصلا وجود نداشت ولی انتظار نامرئی شدن را هم نداشت . حال او در میان مردم حضور دارد ولی کسی نمیتواند او را ببیند … … A neglected young man wishes to be invisible and the wish comes true. However in an...

When Vishnu Prasad Singh wishes he were invisible, the last thing he expects is that it would really happen. Once he cannot be seen, he turns to take revenge on all he thinks have wronged him.

خلاصه داستان : پنج کودک در داخل یک خانه ییلاقی شبح وار از باران پناه می گیرند. وقتی با پیرزنی روبرو می شوند، او را به طبقه بالا تعقیب می کنند و او شش داستان ترسناک را برای آنها تعریف می کند.

Five children enter a haunted house and find an old woman. She promises to tell them six scary stories that they won't be able to handle.