خلاصه داستان : پاتریک (کاربر ویلچر و تلخ‌مزاج) از همسایه بداخلاقش، رابرت (که هر دو پاهایش را از دست داده)، کمک می‌گیرد تا دختر چهار ساله‌ای را که هرگز نمی‌دانست دارد، همراهی کند و او را به دیدار پدربزرگ و مادربزرگ مادری‌اش در آن سوی کشور ببرد.

Patrick (bitter wheelchair user) must enlist the help of his cantankerous neighbor Robert (double amputee veteran) to transport the four-year-old daughter he never knew he had to live with her maternal grandparents on the other side of the country.

خلاصه داستان : سه سال پس از اینکه ویروس زامبی ایالات متحده آمریکا را نابود کرد، تیمی از قهرمانان روزمره باید تنها بازمانده شناخته شده طاعون را از نیویورک به کالیفرنیا منتقل کنند، جایی که آخرین آزمایشگاه ویروسی فعال منتظر است...

Three years after the zombie virus has gutted the country, a team of everyday heroes must transport the only known survivor of the plague from New York to California, where the last functioning viral lab waits for his blood.

خلاصه داستان : زمانی که آلیسون سیمون به همراه دخترش ، به خانه ی جدیدشان نقل مکان می کنند ، اتفاقات ترسناکی در آنجا رخ می دهد که…

A haunted doll teaches one little girl why children shouldn't play with undead things.