خلاصه داستان : امیلیا پرز (به انگلیسی : Emilia Pérez) یک فیلم جنایی ، کمدی ، درام محصول سال 2024 کشورهای فرانسه ، بلژیک و مکزیک به کارگردانی ژاک اودیارد است که توسط سه کمپانی‌ Why Not Productions و Page 114 و Pathé تولید شد. در فیلم امیلیا پرز به یک وکیل مکزیکی به نام ریتا یک شغل...

Rita, an underrated lawyer working for a large law firm more interested in getting criminals out of jail than bringing them to justice, is hired by the leader of a criminal organization.

خلاصه داستان : "سایمون" یک نماینده فروش پنجاه ساله است. وقتی "میکی"، دوست پلیسش مورد اصابت گلوله قرار گرفته و کشته می شود، همه مدارک لازم برای پیا کردن قاتلان را به جای می گذارد و...

Simon is a sales representative about fifty. When Mickey, his cop friend, is being shot, he leaves everything to find the murderers. Two years before, Marx, an old gambler, met Frederic, a young man that does not look very smart and started to follow him everywhere (as a puppy) and changed his name to Johnny to please Marx. Of course, Simon's story is related with Marx and Johnny's one. But the thriller is only a pretext for a psychological description of the three main characters.

خلاصه داستان : فرانسه،پس از پایان جنگ جهانی دوم "آلبرت دوهس" متوجه می شود پدرش یک قهرمان جنگ نبوده و مادرش با دشمنان همکاری می کرده.او همسرش را ترک می کند و به پاریس می رود.او خود را وارد نیروهای مقاومت کرده و آنها به او اعتماد کرده و به او کمک می کنند مادرش را پیدا کند...

Set in France at the end of World War II Albert Dehousse finds out his father wasn't a war hero and his mother is a collaborator.

خلاصه داستان : آیا توماس همچنان مانند پدر شرور خود زندگی جنایتکارانه و بیرحمانه ای را سپری خواهد کرد یا آرزوی پیانیست شدن را دنبال خواهد کرد؟

Like his father, Tom is a real estate agent who makes his money from dirty, and sometimes brutal, deals. But a chance encounter prompts him to take up the piano and become a concert pianist. He auditions with the help of a beautiful, young virtuoso pianist who cannot speak French - music is their only exchange. But pressures from the ugly world of his day job soon become more than he can handle.

خلاصه داستان : او تقریباً ناشنوا است و او لب‌خوانی می‌کند. او یک محکوم سابق است. او می خواهد به او کمک کند. او فکر می کند هیچ کس جز خودش نمی تواند کمک کند.

She is almost deaf and she lip-reads. He is an ex-convict. She wants to help him. He thinks no one can help except himself.

خلاصه داستان : "الاین" بلژیک را ترک می کند تا به همراه خواهر و همسر او به عنوان یک خانواده زندگی کند.اما او با "استفانی" مربی نهنگهای قاتل آشنا می شود.آنها پس از اینکه "استفانی" از یک حادثه وحشتناک آزار می بیند به هم نزدیک می شوند...

Put in charge of his young son, Ali leaves Belgium for Antibes to live with his sister and her husband as a family. Ali's bond with Stephanie, a killer whale trainer, grows deeper after Stephanie suffers a horrible accident.

خلاصه داستان : فرستاده شده، فیلمی فرانسوی درام جنایی به کارگردانی ژاک اودیار است. یک جوان به زندانی در فرانسه منتقل می‌شود و در آنجا وارد یک باند مافیایی می‌شود…

Sentenced to six years in prison, Malik El Djebena is alone in the world and can neither read nor write. On his arrival at the prison, he seems younger and more brittle than the others detained there. At once he falls under the sway of a group of Corsicans who enforce their rule in the prison. As the 'missions' go by, he toughens himself and wins the confidence of the Corsican group.

خلاصه داستان : “امیلی” با “کامیل” ملاقات می کند که مجذوب “نورا” می باشد که با “آمبر” در تماس است. سه دختر و یک پسر – آنها گاهی دوست هستند، گاهی عاشق و اغلب اوقات هر دو (دوست و عاشق).

Émilie meets Camille who is attracted to Nora, who crosses paths with Amber. Three girls and a boy – They're friends, sometimes lovers and often both.

خلاصه داستان : سه نفر که همه چیز خود را از دست داده اند، یک سرباز خسته از جنگ، یک زن جوان و یک دختر کوچک، برای فرار از جنگ داخلی در سریلانکا به عنوان یک خانواده ظاهر می شوند. آنها به فرانسه مهاجرت می کنند و در یک محله پر هرج و مرج در حومه پاریس مستقر...

Three people who have lost everything, a soldier tired of fighting, a young woman and a little girl, pose as a family to escape the civil war in Sri Lanka. They emigrate to France and settle in a chaotic neighborhood on the outskirts of Paris, where apparently the law no longer exists; but they, who barely know each other, struggle to survive there, even when the ghosts of war begin to haunt them again.

خلاصه داستان : اورگان، 1851. هرمان کرمیت وارم، شیمیدان و مشتاق کاوشگر طلا، راز سودآوری را که کومودور می خواهد بداند، نگه می دارد، بنابراین برادران خواهران، دو قاتل بدنام را می فرستد تا او را در راه کالیفرنیا دستگیر کنند.

Oregon, 1851. Hermann Kermit Warm, a chemist and aspiring gold prospector, keeps a profitable secret that the Commodore wants to know, so he sends the Sisters brothers, two notorious assassins, to capture him on his way to California.