خلاصه داستان : ما چنگ‌گانگ و همسرش چون‌لان، خانواده‌ای بسیار فقیر هستند. آن‌ها آنقدر بی‌بضاعت‌اند که برای رفتن به سر کار مجبورند با الاغ راهی شوند. تنها امیدشان به تغییر وضعیت، پسرشان ما جی‌یِه است.

Ma Chenggang, a wealthy man in Xihong City, worries that his eldest son is too spoiled to succeed him. Determined to raise a capable successor, he takes an unconventional approach. They conceal their wealth, moving the family to a dilapidated neighborhood, and maintain an illusion of poverty, so that his son could develop qualities such as hard work, knowledge, careful budgeting, physical fitness, and perseverance.

خلاصه داستان : این فیلم که در مورد جوانی است که همواره در این رویا میباشد که بتواند در زمان به عقب بازگردد و بتواند دختری که قبلا در زندگیش بوده است را پیش خود نگه دارد و اجازه ندهد رابطه‌شان خراب شود.

A middle-aged loser travels back in time to his high scool years to put his life on the right track.

خلاصه داستان : به یک دروازه‌بان فوتبال در لیگی کوچک وظیفه داده می‌شود تا یک میلیارد پول را طی سی روز خرج کند و اگر موفق بشود او سی میلیارد دیگر خواهد گرفت. اگرچه او حق ندارد چیزی در مورد این قضیه به کسی بگوید و همچنین حق ندارد چیز گرانبهایی با آن بخرد و…

A pathetic minor league Soccer Goalkeeper was given a task - to spend 1 Billion in thirty days, if successful he will get 30 Billion. However, he's not allowed to tell anyone about the task and he must not own any valuables by end of it.