خلاصه داستان : تصویر زندگی ارسان کونری. یک بازیگر سابق پورنوگرافی در دهه 1980 ترکیه فیلمساز شد.

Reexamining his own legacy, a renowned figure in erotic cinema decides to branch out and make movies in other genres, from sci-fi to medieval action.

خلاصه داستان : در مه بحران میانسالی، یک معمار زندگی دوگانه ای را به عنوان یک پانک آغاز می کند در حالی که اعضای خانواده او زندگی بحران زده خود را دارند.

In the haze of a midlife crisis, an architect begins living a double life as a punk while members of his family lead their own crisis-ridden lives.

خلاصه داستان : خلاصه داستان : “فرات” که آژانس تبلیغاتی‌اش ورشکست شده و غرق در بدهی است، از طریق کلاس یوگایی که شرکت می‌کند عاشق دختر خواننده می‌شود.. “لیدیا” دختری است که زندگی با خانواده ثروتمند و شغل معماری‌اش را رها کرده و برای گذراندن زندگی‌ای ساده، ترانه می‌خواند.. در راهی که فرات و لیدیا باهم برای پیدا...

After his ad agency goes bankrupt, an indebted Fırat falls for a singer at a yoga retreat and joins her on a journey of self-realization.

خلاصه داستان : مردی که از باغ میوه پدرش امرار معاش می کند، سعی می کند از تیر برقی که قرار است در وسط زمینش کاشته شود خلاص شود...

Making his living from gardening and farming in the land he inherited from his father, Hasan tries to get rid of the power pole that is going to be installed in the midst of his land. His impending voyage to Mecca for pilgrimage leads to soul searching into his past.

خلاصه داستان : داستان در مورد سه مرد کم عقل است که با استفاده از نقشه هایی دیوانه وار تلاش می کنند یکی از دوستانشان را از زندان خارج کنند...

Three lovable party buds try to bail their friend out of jail. But just when the guys have mastered a plan, everything comes dangerously close to going up in smoke.

خلاصه داستان : این فیلم زندگی برگن که یکی از خوانندگان زن فراموش نشدنی سبک آرابسک بود را شرح میدهد. برگن که اسم اصلیش بلگین بود در سال 1959 در مرسین بدنیا آمد و فرزند آخر یک خانواده هفت فرزندی بود. برگن در اوج شهرت و محبوبیت حبس عشقی بیمارگونه میشود و ...

Bergen, a valuable Turkish arabesque singer, fights to stay afloat despite all the difficulties in her life.

خلاصه داستان : خلاصه داستان : سدات، که پلیسی در قونیه است، روزی مامور می‌شود یکی از زندانی‌ها به نام “موسی” را به شهرش ببرد. موسی که ۱۵ سال در زندان بوده، برای یک روز مرخصی دارد تا با دخترش ارتباطی تازه بسازد اما حادثه‌ای تراژدیک سفرش را برهم می‌زند.

Accompanied by a ward, a prisoner travels to his hometown to reconnect with his daughter and make amends, but a tragic truth mars his journey.

خلاصه داستان : داستان در مورد ماجرای مادر و دختری است که گذشته دردناکی را پشت سر گذاشته اند و مانند فراری ها از هتلی به هتل دیگر نقل مکان می کنند؛ درحالیکه هر غریبه ای در نظر آن ها یک تهدید است.

Hiding a mysterious past, a mother lives like a nameless fugitive with her daughter as they make hotels their home and see everyone else as a threat.

خلاصه داستان :

Ayşe returns to her hometown in northeastern Turkey to nurse her gravely ill mother. Before she dies, Ayse’s mother tells her that she will leave Ayse her much loved bee hives to manage. Ayse’s modern life has moved her away from the mountains of her childhood – a life in which the bees and their honey were central. But she puts her city life on hold to manage the bees, which provide a distraction from her grief. Ayse slowly starts to work with the local bee keeper to manage the hives but finds the lessons of her childhood are buried deep and the hives are more difficult to manage than she remembers. Ayse’s failure to pay needful attention to local advice sees her mothers bee hives seriously damaged, if not lost forever. What’s more a Caucasian bear becomes a real threat to her hives and her life.

خلاصه داستان : نگاهی به روش‌های ساده و خارق العاده‌ای که سگ‌ها بر زندگی روزمره ما تأثیر می‌گذارند ...

A contemplative odyssey across our planet, looking at the simple and extraordinary ways that dogs influence our daily lives. Former child soldiers in Uganda. The local pub in a Scottish town. A dog walker on the streets of Istanbul. A kaleidoscope of unconventional portraits from fascinating locations. People need dogs, and perhaps they need us, but what do humans do to deserve the unconditional love they provide?

خلاصه داستان : خلاصه داستان : عزیز کسی است که دوران سخت زندگیش را سپری میکند و از رویاهای جوانی خود در مورد شغلش فاصله گرفته و مشغول به کاریست که دوستش ندارد. بعد از چهار سال رابطه با بورجو به این نتیجه میرسد که باید به رابطه اش پایان بدهد…

Entrenched in a midlife crisis, Aziz seeks solace from his mundane job, lonesome friends and rowdy family while pretending to have his act together.

خلاصه داستان : بستنی ترکی دو ترک به استرالیا رفتند. آنها با فروش بستنی با چرخ دستی و نمایش شتر در جشنواره ها امرار معاش می کنند. در سال 1915 آنها متوجه شدند که در کشور جنگ وجود دارد. آنها تصمیم می گیرند به چاناکاله بروند. اما مقامات به آنها اجازه خروج از جزیره را نمی دهند...

In 1915, two Turks in Australia make a living by selling ice cream. When they hear war has broken out, they decide to go to Çanakkale. Authorities don't let them leave the island, so the two decide to put up a fight in Australia.

خلاصه داستان : پس از 8 سال، دوست قدیمی آریف 216216 از سیاره GORA به زمین سفر می کند. و سعی میکنند با هم به 60 سال آینده سفر کنند و..

After 8 years, Arif's old friend 216 from planet GORA pays a visit to Earth.Together they go on a quest where they'll be visiting 60's.

خلاصه داستان : سلال که آرزوی دستیابی به خوشبختی را در سر می پروراند، به زودی دچار مشکلاتی می شود و دچار بدبختی می شود...

Celal, who dreams of achieving happiness as a ladies' man and charmer, soon gets into difficulties and suffers misfortune. Back when Celal was in a relationship, he was jealous of the life of a bachelor.

خلاصه داستان : عاصم نویان با دروغ و بازی هایش از مردم کلاهبرداری می کند. او و دار و دسته اش که هیچ کس نتوانسته است آنها را بگیرد ...

Asim Noyan swindles people with his lies and games. Asim Noyan and his gang, who no one else has been able to catch, get into a ruse again.

خلاصه داستان : بعد از مرگ پادشاه "بیزانس" و به قدرت رسیدن ملکه ، روزهای سختی برای "مایلار" شروع می شود و...

خلاصه داستان : خلاصه داستان : یک زوج استانبولی که برای رسیدن به آرامشی که دنبالش بودند در یک روستای ساحلی اژه ساکن میشوند ولی زمان زیادی نمیگذرد که متوجه می‌شوند در آن روستا دشمن‌های زیادی دارند…

Evading a scandal, a couple from Istanbul starts over in a town on the Aegean coast — but quickly discover the locals are determined to get rid of them.

خلاصه داستان : پکر منگن با وعده دیدار نخست وزیر و تبدیل شهر به استان، پست شهردار یک شهر دورافتاده را به دست می آورد. وقتی مردم وعده او را فراموش نمی کنند، منگن در نهایت نخست وزیر را متقاعد می کند که با روش های خاص خود از شهر بازدید کند.

Peker Mengen wins the post of mayor in a remote town with the promise of a visit by the prime minister and making the town a province. When the people do not forget his promise, Mengen ends up persuading the prime minister to visit the town with his idiosyncratic methods. After consulting with his advisors, Peker prepares a grandiose welcome ceremony, but when the ceremony gets out of his control, the town of 5000 people suddenly ends up becoming a country, one that is at war with America. As Peker Mengen, his unwillingly married wife Mualla and his advisors try to keep America at bay and struggle with the difficulties of establishing a new country, they even get the help of an alien to achieve their goals.

خلاصه داستان : داستانی الهام بخش در مورد دختری است که در مناطق روستایی و فقیر نشین هندوستان متولد می شود و یک روز به صورت اتفاقی در جستجوی غذا ، تیراندازی با تیر و کمان را امتحان می کند و 4 سال بعد از این اتفاق او به مقام قهرمانی تیراندازی جهان می رسد...

An inspirational survival story of Deepika Kumari who, as a girl born on the roadside to abject poverty in rural India, went in search of food, stumbled upon archery, and within 4 years became the Number One archer in the World.

خلاصه داستان : ماسال که با قصه‌های مادر رویایی‌اش، شیرین بزرگ شده است، زمانی که مادرش به دلیل بیماری قلبی در بیمارستان بستری می‌شود، در دنیایی سرد و واقع بینانه گرفتار می‌شود. در نتیجه، او به دختری خشن و شرور تبدیل می شود که می تواند هر کاری انجام دهد. اولین کسی که ماسال از او حمایت می...

خلاصه داستان : هاکان که شخصیت آرام و مرموزی داره ، هنرمند مشهوری هستش که 30 سالشه و موسیقی آلترناتیو کار میکنه . هر چند که در تلاشه تا به دور از رسانه ها زندگی بکنه ، مسئله ی قهرش با برادرش اوزان ، توجه رسانه ها رو جلب میکنه . اوزان هم ستاره موسیقی پاپه که 28...

Two resentful, singer brothers Hakan and Ozan who can't get along well. Meet again in their father's funeral. Even though they want to get back to their daily lives after the funeral, their father's will won't allow it. They will take a journey with their dead father's old car in order to carry out his bequest which is to sing at a wedding in Urla.

خلاصه داستان : علی سنای و ایلبر در یک شرکت با یکدیگر شریک هستند. زمانی که شرکتشان شروع به ریزش میکند، آنها تصمیم میگیرند به یک نمایشگاه باغبانی که در صوفیه واقع شده بروند تا با افراد جدیدی ملاقات کنند بلکه تا بتوانند کسب و کار جدیدی برای خودشان دست و پا کنند. اما همه چیز اشتباه پیش...

Ali Senay and Ilber, the two partners of Senay Cüccaciye, sell garden dwarfs. When their company starts to dwindle, they decide to participate in a gardening fair in Sofia with the plan to meet new people from the sector in an attempt to drum up new business. Things don't go as planned as they find themselves crossing paths with the wrong people hell bent on causing world chaos.

خلاصه داستان : بگیر عاشق اوگور که عاشق زاگور که عاشق ارتکاب جرم است شده و...

Bekir is a young man who runs his father's business. He becomes infatuated with Ugur after she visits his shop one day. However she is in love with Zagor, a violent criminal. In a brawl Zagor kills the 'protector' of the family of Ugur and runs away with Ugur. After two subsequent murders he gets caught and Ugur asks for Bekir's help. She becomes a singer - whore and starts living from city to city following Zagor who is in prison, while Bekir follows her despite the fact that in the meantime he got married and has a child.

خلاصه داستان : خلاصه داستان : ارکین نگهبان یک فانوس دریایی است که بدهی‌های زیادی دارد. او دو نفر از عزیزترین افراد زندگی‌اش، یعنی برادرش کورای و نامزد سابقش مروه را اذیت کرده است. ارکین بعد از دریافت خبر مرگ پدربزرگش، با عجله به خانه سالمندان می‌رود تا ببیند که او زنده است. پدربزرگش می‌گوید پول مورد نیاز...

Erkin, who works as a watchman at the lighthouse, is a lonely man in his mid-thirties. Erkin, crushed under his credit debts, one day receives the news of his grandfather's death. A big surprise awaits Erkin, who immediately goes to his grandfather, who is staying in the nursing home. He asks his grandfather Erkin to apologize to his brother Koray and ex-fiancee Merve, whose heart he broke years ago. Having to fulfill his grandfather's wish in order to get rid of his loan debts, Erkin finds himself in a great adventure in this process.