در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم A Tale of Springtime 1990... لطفا منتظر بمانید ...
صحبتی ساده تعاملات پیچیده ای را بوجود می آورد. جنی همیشه آزاد اندیش است و زود از کوره در نمیرود، او معلم فیلسوفه ...
"جین" یک استاد فلسفه روشن فکر میباشد.نامزد او از خانه رفته و او که نمی خواهد در خانه او زندگی کند دعوت "ناتاشا" را قبول می کند تا در اتاق خواب پدرش "ایگو" که همیشه با دوست دختر خود "ایو" است بماند."ناتاشا" به او داستان گردنبند گمشده و شک او به "ایو" را تعریف می کند و...
گفتگوهای ساده باعث ایجاد تعاملات پیچیده انسانی می شود. ژان گشاده رو و نرم مزاج است ، یک معلم فلسفه در یک لیسه است. نامزد او غایب است و او نمی خواهد در کثیف او باقی بماند
مکالمات ساده باعث ایجاد تعاملات انسانی پیچیده می شود. ژان، معلم فلسفه در یک دبیرستان است. نامزد او دور است و او نمی خواهد در آپارتمان آشفته اش بماند بنابراین ...
داستان یک دختر جوان درونگرا است که تازه به بزرگسالی رسیده است که به یک زن مسن که در یک مهمانی ملاقات می کند علاقه دارد و تصمیم می گیرد او را با پدرش هماهنگ کند، علیرغم اینکه او قبلاً معشوقه ای برای خودش دارد.
دانلود فیلم A Tale of Springtime 1990 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
چیز غیر معمول در مورد "داستان بهار" - و این به اعتبار رومر بسیار است - این است که ژان، شخصیت اصلی، محتوای خودش را تجربه خواهد کرد. محیط اینجا یک هفته یا بیشتر از اتفاقات معمولی و اعترافات دقیقه ای است که همه در مرحله ای دورتر از منطقه آرامش معمولی او اتفاق می افتد.
آزمون برای ژان، مربی جوان فکری و ابلهانه، این است که با وجود ویژگیهای روشن بینانه و اجتماعی که در پی از دست دادن آپارتمان خود و همچنین فضای داخلی عمدی که از استقلال او حمایت میکند، با فرصتها و قابل اعتماد بودن خود همراه باشد. برای او این به معنای یک حالت ظاهری آرام، مراقبت به هر معنا و خرد احساسات و عقاید است. ژان بیشتر از خود "متعصب به آزادی دیگران" است و به طور غیرقابل انکاری بیش از افرادی که او را آزار می دهند، به دخالت های خود توجه دارد.
بنابراین به نظر می رسد بخش قابل توجهی از فیلم حول محور این موضوع می چرخد. ایده تنظیم یا خودکنترلی ژان در مقابل دارندگانی که اغلب توسط شخصیتهای مختلف فیلم ارائه میشود.
ناتاشا جین را از ولگردی نجات میدهد تا فضاهای شلوغ خود را فراهم کند. همراهی متقاعدکننده و پرانرژی او خیلی زود جای خود را به تولید کبریت دستکاری می کند، و یک تحقیر عبوس کننده نسبت به مادرش و همدست پدرش. تردید آشکار ژان برای هر مسابقه ای (در برخی موارد نه چندان متقاعد کننده به دلیل یک نقص انفرادی در فیلم A Tale of Springtimeنامه) با پدر ناتاشا بلافاصله و به این ترتیب او را به مکان دردناکی تبدیل می کند که یک هم خانه مزاحم و حتی خطرناک است. علاوه بر این، آنچه مهمتر است، تغییر مداری ناتاشا از جین به پدرش، همه چیز را بهجز از همبستگی ساختاری آنها میبندد. جین پاسخ می دهد: "تو هرگز متوجه مادرت نمی شوی مگر اینکه او را توبیخ کنی.
ایگور، پدر جین، آزمونی هیجان انگیزتر برای صداقت ژان ارائه می دهد. او همچنین واقعاً در حال متقاعد کردن به روابط خویشاوندی جوانمردانه خود با جین است-- این علیرغم نشاندادن موضوع در حالت خمیده و بستهاش (حتی موهایش هم به نظر میرسد یک موی سر است). از او) برای خودش و اینکه "او گفت که تو مدرسه ای نیستی" و "او به یک خانم غیرجذاب نگاه نمی کند - یک افسونگر معمولی." با این حال، احساسات ناتاشا در محل ملت، او را برای او تحت سبک زندگی "شاعرانه"، درخشان و پرانرژی خود قرار دارد. او به معنای واقعی هوشیاری ژان را تحقیر آمیز می داند که بدیهی است که ژان را راحت تر می کند تا از دام تهدیدآمیز خود دور شود و از همراهی کنترلی خود جلوگیری کند. هرگز کسی را دیوانه وار دوست نخواهم داشت من دیوانه نیستم." ژان را خیلی تست نمیکند، اما او بیشتر به عنوان تأیید صداقت ژان، آن را پر میکند. همچنین، به ویژه، او متوجه می شود که ممکن است برای ناتاشا و ایگور "حوا" یا "خون آشام" یا "هیستریک" باشد، اما برای او نه. به این ترتیب، او دائماً موقعیت حوا را درک می کند و مستقیماً از او محافظت می کند. گفتمان و فعالیتها، با درک این موضوع که رابطهای واقعی میان حوا و مادر «شیطان» ناتاشا وجود دارد، و از این رو به طور مشابه محکم. - کمک به طرز فکر واقعی به دانشآموزان طبقه متوسط پسر عموی او با خودپسندی خود از متفکر بودن ژان در گسترش «اجاره فرعی» خود، بهترین استفاده را میکند. و ماتیو، همدست ژان، بیشتر از اینکه به سادگی به هم ریخته باشد (ژان میتواند با تحقیر محض به جای خود ارتباط برقرار کند) ظاهراً خود مردی دام است که یک حرکت یکطرفه و ازدواج را برای معامله ترتیب میدهد.
چرخش داستان فوق العاده به سمت پایان "Springtime" ممکن است کمکی به ناتاشا و یک قطعه کوچک برای ژان توصیه کند، اما این چرخش شاد بیشتر گذرا است تا عمیق. علاوه بر این، متوجه می شویم که وقفه کمی در زندگی ایده ای محتاطانه ژان وجود خواهد داشت، که به هر حال نقطه برجسته این داستان است.
دانلود فیلم A Tale of Springtime 1990 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
ترجیحات خلاقانه کاملاً احساسی هستند، بنابراین من با ارجاع به بخشی از روسای شماره یک خود شروع می کنم و در صورتی که آنها مورد علاقه شما نیز باشند، ادامه مطلب را بخوانید. در هر صورت، به سادگی کل نقد من را کنار بگذارید.
رابرت برسون، کریستوف کیشلوفسکی، آکیرا کوروساوا، بلا تار، ویم وندرس. علاوه بر این، زمانی که او زندگی من را آزار نمیدهد، من واقعاً ورنر هرتزوگ را دوست دارم.
من نه از «داستان بهار» لذت بردم و نه از آن متنفر بودم، با این حال تمایلی که محقق نشد باقی ماند. مفسران مختلف A Tale of Springtime را به دلیل «خسته کننده»، «کند» و «بی طرح» محکوم کرده اند. این را از من نخواهی شنید در واقع، من فکر میکردم که طرز فکر و سرعت آن عالی است. مسئله عظیم: چیزی را که ارزش حمایت از کار تماشا را داشته باشد، منتقل نکرد. علاوه بر این، منظور من وسایل نقلیه و سفینه های فضایی نیست. منظورم چیزی است که ارزش فلسفی دارد.
A Tale of Springtime مرا با اسرار علمی و فلسفی جذب کرد که نشان میدهد فیلم به دنبال بررسیهای فوقالعاده حضور خواهد رفت. با کیفیتی از راز (بدون مبادله برای 4 دقیقه ابتدایی) و رمز و راز در مورد برخی از حقیقت مبهم کسل کننده در مورد شخص اصلی، یک معلم طرز فکر شروع می شود. هنگامی که او در نهایت صحبت می کند، او به این فکر می کند که چگونه یک فرد غیرقابل کشف - حامل حلقه گیگس افلاطون - احتمالاً برای مرتب کردن موقعیت های غیر معمول زندگی او می جنگد. بیش از یک بار آثاری از زندگی عاشقانه پنهانی تحت نظارت او (خانه ای عاشق که او تمایلی به بازدید از آن ندارد)، نگرش وحشیانه او که او بارها و بارها به افراد در مورد آن هشدار می دهد، گفتگوهای افلاطون، کانت، فلسفه درون نگر، هر چیزی و همه چیز به ما داده شده است. نشان میدهد که مادهای به دنبال خواهد داشت.
من با درک تدریجی اینکه قهرمان کاملاً عادی است، زندگیاش غیرقابل توجه است، احساس کردم کاملاً فریب خوردهام، و اصلیترین تحقیق فلسفی فوقالعاده بعد از آن این بود که آیا او باید پدر دوستش را ببوسد. . بو توجه به تولیدکنندگان: انگشتر گیگز افلاطون را (چند بار) دلالت ندهید، مگر اینکه قصد دارید از آن پشتیبانی کنید! این مانند باز کردن یک فیلم با ارکستر هفتم بتهوون است، سپس، در آن نقطه، باقیمانده فیلم را به یک فیلم علمی احمقانه در مورد رابطه جنسی در 100 سال بیست و دوم تبدیل می کنیم. یک لحظه صبر کنید، جان بورمن واقعاً این کار را در «زردوز» انجام داد.
من A Tale of Springtime را با «هارمونیهای Werckmeister» بلا تار متمایز میکنم که به همین ترتیب، وجود یک قهرمان مخفی و انفرادی را دنبال میکند و مجبور میکند. ما زندگی او را در تصاویری مبهم باز کنیم. مانند داستان بهار، در Werckmeister نیز بخشهایی از نظریه را برانگیختیم تا کنجکاوی خود را برانگیزد. تمایز در Werckmeister در نحوه تفکر بسیار مهم، اجتناب ناپذیر و مربوط به داستان و مکان است، و، هر چند در مواردی دردناک باشد، Werckmeister به جمعیت ایده قوی می دهد تا بعد از پخش تیتراژ به آن نیش بزنند.
این سومین فیلم رومر است که من می بینم، و فکر می کنم باید استدلال کنم که او واقعاً برای من نیست. اجزای A Tale of Springtime شبیه کیشلوفسکی است که من دوستش دارم، با این حال A Tale of Springtime ژرفای عذابآوری مثل «دکالوگ» یا «تروا کولورها» را ندارد. اجزای A Tale of Springtime شبیه ویم وندرس است که من بهعلاوه به او احترام میگذارم، با این حال در اینجا ما نتیجهی کامل و نتیجهگیری زیبا مانند فیلمهای «پاریس، تگزاس»، «پایان خشونت» یا «بیا در زدن» را از دست میدهیم. به طور واضح، A Tale of Springtime تمام سبک و هنر کیشلوفسکی، وندرس و رؤسای آسی که قبلاً ذکر شد را دارد، اما هیچ یک از جرات را ندارد.
دانلود فیلم A Tale of Springtime 1990 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
ژان، بانوی سی و چند سالهای دلربا، در یک مهمانی با ناتاشا، یک دانشآموز آشنا میشود و رابطهای دور از ذهن را آغاز میکنند، پس از خستگی از مهمانی، به کانکس ناتاشا در پاریس بازمیگردند، جایی که عدم حضور منظم پدرش به او اجازه میدهد تا از ژان استقبال کند تا بماند. به مدت هفت روز در حالی که برخی ملاحظات ممکن است به انحراف یا علاقه عجله کنند، A Story of Springtime منطقه اریک رومر است و مستلزم بحث های درخشان، شخصیت های پیچیده و طرحی است که به تدریج در حال گسترش است که در آن همه چیز جدیدی درباره خود پیدا می کنند. Springtime اولین سری از چهار فصل Rohmer است و اگرچه ممکن است به طور کلی مطمئن نباشیم که به کجا می رویم، اما در هر صورت مطمئن هستیم که یک صنعتگر وجود دارد که کاملاً کنترل می شود.
هم جین و هم ناتاشا درخشان و خوش بیان هستند، اما به نظر می رسد که هر یک به طور مبهم از زندگی خود ناامید هستند. جین (آن تیسسدر)، یک معلم سبک فکری در دبیرستان، کانکس خود را به پسر عمویش قرض داده است، اما به دلیل گرایش او به مشکل، در محل دوست پسرش باقی نمیماند و نمیتواند دقیقاً با این که آیا عاشق او باشد، آرامش پیدا کند. به او. ناتاشا (فلورانس دارل) یک نوازنده فوق العاده ماهر است که احساسات و خواستگاری در خط مقدم افکارش قرار دارد. با این وجود، او از ایو (الویز بنت) معشوقه پدرش که از او جدا شده است عصبانی است و چند فکر جدی در مورد پوشاندن پدرش ایگور (هوگ کوستر) با جین دارد.
ناتاشا، ظاهراً شیرین، اما از نظر درونی دستکاریکننده است. مشکوک است که ایو یک گردنبند خانوادگی را که پدرش برای او نذر کرده بود گرفته است و داستان را برای ژین بازگو می کند و می خواهد مربی را علیه عزیز پدرش برانگیزد. در نقطه ای که ایگور برای یک شام خانوادگی غیر معمول ظاهر می شود، هر یک از این چهار نفر در یک بحث فلسفی شرکت می کنند که باعث تضاد شخصیت ها می شود. هر یک می کوشد دیگری را با بینش خود خیره کند و در تبادل نظر درباره طرز تفکر کانتی شرکت کند و گم شدن در میان همه چیزهای پیشینی و پسینی کار دشواری نیست. با این حال، این صحنه دقیقاً درباره نحوه تفکر نیست که چگونه هر شخصیت از طریق پاسخ ها و واکنش های خود آشکار می شود. ایگور و ژان به سمت یکدیگر کشیده می شوند، اما به کنترل بودن مشکوک هستند. آنها در واقع نمی توانند با یکدیگر باشند به دلیل صدای کوچکی که بی وقفه در وجدان فرعی خود به آنها توصیه می کند که مراقب باشند. همانطور که ژان می گوید، "من انرژی مازادی را صرف فکر کردن به فکر می کنم".
بر خلاف اکثر آثار رومر، موسیقی بخش زیادی از A Tale of Springtime است و استفاده از سونات بهاری درخشان بتهوون، عالی است. دست زدن به. با این حال، داستانی از فصل بهار در برترین فیلمهای رومر نیست، روشی فوقالعاده جذاب برای دو ساعت سوزاندن است. این به عنوان یک تصویر ایدهآل باقی میماند که چگونه تفکرات ما گاهی اوقات میتواند مانع حیات و مسئولیت شخصی واقعی ما شود. برای رومر طبیعی است، در حالی که هر شخصیت ناقص است و بخشی از ذهنآگاهی بیمار است، آنها بسیار انسانی هستند و ما کاستیهای آنها را کاستیهای خود میدانیم. در پایان فیلم، آنها به قطعه ای از زندگی ما تبدیل شده اند.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.