در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم A Thousand and One Nights 1945... لطفا منتظر بمانید ...
هزار و یک شب فیلم تخیلی زبان در گونه در بغداد و بر اساس داستان قرون وسطایی هزار و یک شب...
پس از اینکه "علائدین" هنگام صحبت با دختر سلطان دیده می شود،پا به فرار گذاشته و با چراغ جادویی برخورد می کند.او از چراغ برای بازگشت به عنوان یک شاهزاده و درخواست ازدواج از دختر سلطان استفاده می کند اما...
دانلود فیلم A Thousand and One Nights 1945 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
فیل سیلورز، طنز پرداز عینکی و جن عشوه گر، ایولین کیز، توجه همه را در رویای عربی «هزار و یک شب»، «هزار و یک شب»، آلفرد ای. گرین به خود جلب می کند، ترشحی جذاب از تکنیکلورد کلمبیا پیکچرز که سرشار از خرمای اشتباه است. اساساً، شخصیت فیل سیلورز لباسهای مناسبی را میپوشد و در عین حال گفتمان او با صحبتهای مغازههای دهه 1940، به عنوان مثال، استفاده از کلمه شیرین، پر میشود. گرین، که "الهه سبز" و همچنین "صورت بچه" نمونه باربارا استنویک را بر عهده داشت، فعالیت را در کنار خود و هوا را شاد نگه می دارد.
مرد راننده، علاءالدین کاتای (کورنل وایلد جوان مجارستانی از "High Sierra")، نیروهایی را که با زباله های غنی وارد شهر می شوند را می شناسد و به داخل ابزار می رود تا دختر شگفت انگیز را ببیند. از کامار الکیر، شاهزاده آرمینا (ادل جرگنس از "سرقت خودروی زرهی")، و او احساسات پرشوری را نسبت به او تجربه می کند. همانطور که هر کسی ممکن است انتظار داشته باشد، او حرکات محبت آمیز او را به اشتراک می گذارد. پس از آن، علاءالدین و همسفر شوخی و جیب بردارش، عبدالله (فیل سیلورز از «همه در طول شب»)، برای یافتن چراغی در یک غار توسط شعبدهبازی اعزام میشوند که سعی میکند آنها را از آن کلاهبرداری کند. علاءالدین متوجه میشود که وقتی نور را میمالد، جنی به نام بابس (اولین کییز از GONE WITH THE Breeze) به نظر میرسد که آرزویش را میپذیرد. شرایطی که علاءالدین در آن این افشاگری را انجام می دهد، نقطه ای است که در آن جادوگر چراغ را پس از اینکه آنها را در غاری گرفتار نمی کند، نمی دهد. در اوایل، افسانههای ما نیاز به فرار داشتند. در همین زمان، خواهر و برادر دوقلوی منفور حاکم، حاکم حاجی (دنیس هوی از "جلوه نامعین")، وزیر عالی ابوحسن (فیلیپ ون زندت از "خانه فرانکشتاین") را متقاعد میکند که برود. همراه با او و در مورد مبدل کردن او مادر باشید. آنها فرمانروای واقعی را در یکی دیگر از قلعه هایش در دوردست بازداشت می کنند. اما خواهر و برادر دوقلو که دست زیر دست است، جراحتی را که خواهر یا برادر بعداً به آن وارد شده و تقریباً با آن آشنایی نداشت، نادیده می گیرد. زمانی که متوجه میشوند علاءالدین در حال بازی با شاهزاده آرمینا است، او را بازداشت میکنند، اما عبدالله و او درمییابند که چگونه با وساطت بانوی پرنسس که کلید سلولشان را به آنها میدهد در حالی که نگهبانها هستند، از آنها فرار کنند. جین رامی بازی کردن علاءالدین بابس را متقاعد می کند که او را به یک مرد محترم تبدیل کند، به این دلیل که آرمینیا در طول زندگی روزمره مجاز به ازدواج در زیر ایستگاه خود نیست. به خاطر داشته باشید، این بار بابس به علاءالدین چشم دوخته است و تمام تلاشش را می کند تا او را از عروسی شاهزاده خانم دلسرد کند. در پایان، بابس ترفندی را انجام می دهد که علاءالدین را از او سلب می کند و او همه آن را از دست می دهد و آشکار می شود. پادشاه ساختگی دستور می دهد که دو نفر از آنها به دار آویخته شوند، با این حال آرمینیا قول می دهد که در ازای آزاد کردن آنها با ویزر عالی ازدواج کند. این امر علاءالدین را وادار میکند تا یک ملودی انساندوست را به زبان بیاورد که میتوان آن را با یک کانتینای خاورمیانهای مقایسه کرد، در حالی که عبدالله آهنگ خودش را میاندیشد که در آن هر یک از خانمهایی را که دوست دارد، از جمله خانمهای همجنسگرا، به تصویر میکشد. بدیهی است که همجنسگرایان در این مثال به لزبینها اشاره نمیکردند یا مدیریت خشن Creation Code میتوانست کلمبیا را مجبور کند آن را از فیلمنامه حذف کند. علاءالدین در نیم ساعت آخر با پادشاه جعلی به هم میپیچد و قفل میکند، زیرا آنها در حال نبرد تیغهای هستند. در صورتی که از قبل مشخص نبود، وایلد فردی از خدمه شمشیربازی المپیک 1936 ایالات متحده بود، بنابراین او می دانست که چگونه با فویل ها برخورد کند.
اتمام یک شیرین کاری صاف است و آهنگسازی بهتر از حد انتظار است، علاوه بر این در یکی از موارد، افسانه ها در تعقیب بیهوده ای فرستاده می شوند تا نور را پس از پرتاب شدن از پنجره به بیرون دریافت کنند.
ریچارد انگلیش، جک هنلی و ویلفرد اچ پتیت، سناریستها، فیلمنامه مشتاقانهای را نوشتند که مشخص میکند هر کسی که از جن استفاده میکند باید نور را نگه دارد تا از پیشرفتها در شیوه زندگی خاص خود عقب بماند. با فرض گم کردن لامپ، تمام آنچه را که به دست آورده اید از جن آزاد می کنید. علاوه بر این، فقط شخصی که نور را می مالد می تواند جن را ببیند. جن، که دوست دارد او را باب بخوانند، برای افراد قلابی نظامی میسازد و همچنین از او مردی به اندازه کافی بالا میسازد تا بتواند او را ببیند. انبوهی از خرافات، به ویژه رکس اینگرام به عنوان یک افسانه جالوت در طول جستجوی اساسی خود برای نور.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.