در سال 1915، گروهی از دانشآموزان از طرف معلم خود، برای پیوستن به ارتش و شرکت در جنگ، تشویق میشوند. آنها با هدف شکست دشمن، وارد محیط جنگ میشوند و لحظات جدید و بسیار متفاوتی را تجربه میکنند.
یک جوان آلمانی مشتاقانه به جنگ جهانی اول میرود، اما اشتیاق او با دیدن واقعیت ترسناک جنگ کاسته میشود.
تا سال 1915. تعدادی دانشآموز در شهری از آلمان بدلیل تبلیغات معلمشان برای پیوستن به ارتش داوطلب میشوند. شخصیت اصلی بین آن ها پسری حساس و زیرک به نام "پاول" (ارز) است، که تمام هم دوره ها و هم کلاسی هایش یکی پس از دیگری در جنگ از بین میروند، اما او تا 1918 زنده میماند و ...
سال 1915. گروهى دانشآموز در يكى از شهرهاى آلمان بر اثر تبليغات معلمشان داوطلب پيوستن به ارتش مىشوند. شخصيت اصلى ميان آنان پسرى حساس و زيرك به نام « پاول » ( ارز ) است، كه تمام همكلاسىهايش يكى پس از ديگرى در جبهه از بين مىروند.
یک جوان آلمانی مشتاقانه وارد جنگ جهانی اول می شود ، اما با دیدن دید وحشتناک از شور و اشتیاق او کاسته می شود.
یک جوان آلمانی مشتاقانه وارد جنگ جهانی اول می شود، اما شور و شوق او کاهش می یابد، زیرا او دید مستقیمی از وحشت دارد...
سرباز جوانی دچار سرخوردگی عمیقی به وسیله ترسهای وحشتناک جنگ جهانی اول می شود و ...
هنگامی که گروهی از مردان جوان ایده آل گرا در طول جنگ بزرگ به ارتش آلمان می پیوندند، به جبهه غربی منصوب می شوند، جایی که میهن پرستی آنها توسط واقعیت های سخت جنگ از بین می رود.
دانلود فیلم All Quiet on the Western Front 1930 (در جبههی غرب خبری نیست) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
"همه آرام در جبهه غربی" اقتباس حماسی لوئیس مایلستون از رمان پرفروش اریش ماریا رمارک است، نام نویسنده ممکن است ناآشنا به نظر برسد، بنابراین بیایید بگوییم که او یک کهنه سرباز آلمانی جنگ جهانی اول بود.
در جبههی غرب خبری نیست 12 سال پس از پایان وحشیانه ترین و ویرانگرترین قتل عام ساخته شد که با حروف خونین مقدمه تاریخ معاصر شد و برنده جایزه اسکار بهترین فیلم و بهترین کارگردانی شد. میتوانستم از کلمات برتر برای توصیف آن استفاده کنم، اما تماشای جنگ/حماسه مایلستون با تمام خودستایی و اشتیاق که تنها به عنوان تمایلی برای پنهان کردن آگاهی از حد متوسط خودمان عمل میکند سردم کرد. من فقط می گویم که «همه آرام در جبهه غرب» یک شاهکار است، زیرا اولین فیلمی است که بیانیه ای سیاسی دارد و یک فیلم شجاعانه است، نه صلح طلبانه بلکه انسان گرایانه. اگر فقط برای این باشد، فیلم مایل استون نقطه عطفی در حوزه هوش سینمایی است.
«این داستان نه اتهامی است و نه اعتراف و از همه مهمتر یک ماجراجویی است، زیرا مرگ یک ماجراجویی نیست. کسانی که رو در رو با آن می ایستند. سعی خواهد شد به سادگی از نسلی از مردان بگوید که با وجود اینکه ممکن است از گلوله ها فرار کرده باشند، توسط جنگ نابود شده اند."
اگر یک اتهام نیست، اعتراف می کند که یک نسل نابود شد. اگر اعتراف نباشد، فیلم نشان میدهد که برای درک ارزش زندگی به جنگ نیاز است، همانطور که برای ارزش دادن به آزادی به زندان نیاز است. و اگر ماجراجویی نباشد، باز هم احساس هیجانانگیز عجیب فرار از دروغهای جهان و غرور سیاستمداران را منتقل میکند تا به نقطهای برسد که مردم بتوانند کاملاً خودشان شوند، همانطور که لویی فردیناند سلین، کهنهکار و نویسنده فرانسوی جنگ جهانی اول گفت: «جوانان ما به اقصی نقاط دنیا رفته اند تا در سکوت حق بمیرند» در «سفر به انتهای شب».
داستان بیش از یک اتهام، اعتراف یا ماجراجویی است. ادای احترام به نسل از دست رفته است، سال انتشار حتی مهمتر است زیرا کسانی که از جنگ جان سالم به در برده اند نه تنها زنده بودند، بلکه به اندازه کافی جوان بودند که خاطرات خود را حفظ کنند. "همه آرام در جبهه غرب" ادای احترام به جوانی است که در قربانگاه سنگرها قربانی حرص و سود و شکوه میهن پرستانه شده است، جایی که هر مایل به قیمت هزاران جسد تمام می شود. فیلم با پسرانی شروع میشود که چشمانشان با سخنرانی وطنپرستانه استاد مدرسهشان آزار میدهد، در شعله غرور شدیدی میسوزد تا به نام آلمان و آرزوی پیروزی بجنگند... و در نهایت مدرسه را ترک کنند. اولین بمباران تمام این باورها را از بین خواهد برد، زیرا آنها متوجه خواهند شد که چه برای سرزمین مادری آلمانی فرانسه بجنگید، مادر زمین مقصد نهایی است.
بیشتر بازیگران حرفه ای نبودند به جز بازیگران اجرای خارق العاده لوئیس وولهایم در نقش کت، مربی پسران و ما. بازیگران به همان اندازه بیتجربه و جوان بودند، مثل پسرهایی که در لیست بودند و از بازی در آن سطح انتقاد میکردند، وقتی میتوانید قدرت آن را تحسین کنید، مانند ضربه زدن به مورچه است: بازیگران مظهر تراژدی جنگی هستند که یک سوراخ بزرگ در یک کل حفر کردند. نسل. آخرین نما از راه رفتن پسرها و چرخاندن صورتشان به سمت ما، در کنار هم با دیدن یک مرده، مانند هشداری برای سال های آینده است. اما تاریخ به ما آموخت که جنگ در واقع تبی است که همه را درگیر می کند، هیچ کس آن را نمی خواهد تا زمانی که اتفاق بیفتد و همه آن را می خواهند تا زمانی که آن را انجام دهند.
تنها در جنگ است که سربازان می توانند معنای آن را زیر سوال ببرند. منشأ، و فقط در جنگ است که رتبه ها، مدال ها و پروتکل ها هیچ تفاوتی ندارند. غیورترین گروهبان مته با اولین صدای خس خس گلوله شروع به هق هق می کند و یکی از معدود تسلی های جنگ را برجسته می کند: نشان دادن ارزش واقعی مردم در زندگی و مساوی کردن همه در مرگ. در صحنه ای قدرتمند، پل، شخصیت اصلی برای اولین بار یک سرباز فرانسوی را با چاقو می زند و زمانی که مدتی را با بدن مخفی می گذراند، با او صحبت می کند و متوجه می شود که هر دو رفیق، برادر، قربانی یک سیاست هستند. غرور و پر از همان میل به زندگی. تنها چیزی که آنها را از هم جدا می کند یک یونیفرم است، و به مرگ، حتی یونیفرم ها تفاوتی لعنتی ایجاد نمی کنند. شایستگی «همه آرام در جبهه غرب» این است که از دیدگاه آلمان، از سوی دشمن، دیگری گفته شود، و چه درسی برای همدلی بهتر از دعوت مخاطب به درک اینکه طرف مقابل، مانند «داس بوت» جنگ جهانی دوم، همان آسیب را به اشتراک گذاشتید؟
و فیلم Milestone وحشتناک ترین جنبه های جنگ را بدون هیچ جلوه ویژه دیگری به جز یک تدوین و کارگردانی خارق العاده ارائه می دهد. 68 سال قبل از افتتاحیه نمادین «نجات سرباز رایان»، مایل استون سربازانی را نشان میدهد که با رگبار شلیک مسلسل برخورد میکنند، اما با کارگردانی سریعی که هرگز شاهد برخورد آنها با زمین نیستیم. برخی از نماها سربازان سایهدار را نشان میدهد که از پایین میپرند تا به غوطهور شدن انسان اشاره کنند، وحشیگریها و بیمعنای جنگ هرگز به اندازه «همه آرام در جبهه غربی» خام و واقعی به نظر نمیرسیدند، زیرا نشان میداد که جنگ جهانی اول چه جنایتباری بوده است، هدف اسپیلبرگ تنها نشان دادن این بود که جنگ دوم یک جنگ خوب بود.
وقتی تعداد کمی از بازماندگان به شهر خود بازگشتند، متوجه شدند که نگرش و اشتیاق نسبت به جنگ تغییری نکرده است. غیرنظامیان و نظامیان، خانواده، معلم، پسرهای کلاس چیزی یاد نگرفتند. «و بدن ما خاکی است و اندیشههایمان گلی است و با مرگ میخوابیم و میخوریم!» پل می گوید، اما او فقط توهین و عدم درک را دریافت می کند. اما او می داند، و ما از تجربه اش می دانیم که او صاحب حقیقت است، زیرا در ذهن او همه دوستانش در سنگرها، در میدان جنگ، در بیمارستانی شوم مرده اند.
اما فاجعه زندگی این است که طبق معمول، این مرده ها نیستند، بلکه زنده ها هستند که باید بیدار شوند.
دانلود فیلم All Quiet on the Western Front 1930 (در جبههی غرب خبری نیست) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
کمتر فیلمی از گل تا این حد گویا استفاده کرده باشد. پسران مدرسه ای رویای پیوستن به جلال پر سر و صدایی را در سر می پرورانند که در کنار پنجره کلاس درسشان راهپیمایی می کند. بنابراین، پسران آلمانی با تشویق معلم خود و موجی از اشتیاق میهن پرستانه، ثبت نام کردند. اما آنها به جای شکوه نظامی چه چیزی به دست میآورند--- مایلها و مایلها از گل و لای که شرکت به سمت جبهه جنگ جهانی اول حرکت میکند. و این پس از آن است که آنها با صورت به پایین در زمین های آموزشی مواد لزج خزیده اند و بیشتر شبیه کرم های انسان هستند تا سرباز.
بدتر از آن، وقتی به جبهه جنگ میرسند، چه چیزی جز خاک لزجتر در سنگرهایی که خانه جدیدشان را تشکیل میدهند، به دست میآورند. این همه زندگی کردن، خوردن و مردن در یک زمین مرطوب است. و هنگامی که آنها کشته شوند، همانطور که تقریباً به طور حتم این کار را خواهند کرد، گوشت و استخوان آنها چه کاری انجام خواهند داد جز اینکه گل بیشتری بسازند تا امواج جدید گِل سازها از آن عبور کنند. جای تعجب نیست که در جبههی غرب خبری نیست به عنوان یک شاهکار ضد جنگ در نظر گرفته می شود - شکوه نظامی خود به عنصری ترین چیزهای زمین تقلیل یافته است.
من اغلب به این فکر کرده ام که اگر پسرها به جای این که پسرها آمریکایی بودند، چه واکنشی نشان می دادند. آلمانی، با توجه به پیام ستیزه جویانه ضد جنگ فیلم. اما به هر حال ممکن است، 2 ساعت به علاوه هرگز طول نمی کشد زیرا ما شاهد مواجهه پسران با وحشت های مختلف - و همچنین شیطنت های زندگی در جبهه هستیم. وقتی نزدیکی تابوت مانند و گلوله باران مداوم سنگرها سرانجام به او می رسد. درک من این است که هنگامی که خطوط نبرد جنگ جهانی اول مستقر شد، جبهه هرگز در طول چهار سال بیش از 75 مایل حرکت نکرد. جای تعجب نیست که مزارع افسانه ای خشخاش فلاندر پس از آن به وفور رشد کردند.
و اگر وحشت سنگرها به اندازه کافی بد نیست، "اتاق مرگ" در بیمارستان وجود دارد که موارد ناامیدکننده در آن منتقل می شوند. در آنجا آنها می توانند به تنهایی و دور از چشم منقضی شوند. می توانم تصور کنم که چگونه دیگر پسران زخمی بر پرتگاه آویزان شده اند تا به آنجا یا هر جایی منتقل شوند. این همان هراس همیشگی در میان محیط مرتب و دستهای دلسوز و دور از میدان جنگ است که در طول سالها با من باقی مانده است.
صحنههای لوئیس مایلستون در امتداد جبهه یک شگفتی فنی باقی مانده است. چه موفقیتی در کار دوربین سیال این است که پانورامای نیروهایی است که در سراسر سرزمین غیرقابل حمله حمله می کنند، فقط توسط مدافعان و مسلسل های آتش جهنمی آنها شکسته می شود. من جمع می کنم پرتاب مردان به سمت امواج گلوله، استراتژی اساسی وحشیانه هر دو طرف بود. پس جای تعجب نیست که این جنگ را نیمکت کشتار بزرگ اروپا نیز می نامیدند، و شگفتی کوچکی که در نتیجه، ژنرال های زیادی از هر دو طرف باید محاکمه می شدند. خوشبختانه، صحنهپردازی الهامگرفته از Milestone، این ابعاد بزرگتر را قابل درک میکند.
در عین حال، الهامبخشی برای شخصیسازی بعد غیرشخصی نبرد است. در یک سوراخ پوسته در وسط سرزمین بیکس، پل (آیرز) با چهره یک فرانسوی در حال مرگ روبرو میشود، اما متوجه میشود که دشمن مردی تقریباً مشابه پل است. آن صحنه مرکزی یک چهره انسانی انتقادی را در قتل قرار می دهد، و مبارزه برای پل و ما را به یک نمای نزدیک شخصی دردناک تبدیل می کند. زیرا بدون آن برخورد صمیمی، صحنههای نبرد به انتزاعی از فیگورهای خاکستری در حال برخورد کاهش مییابد.
روایت لحظات سبکتری دارد مانند زمانی که سه تا از پسران با سه دختر فرانسوی روبرو میشوند و طبیعت آن را میگیرد. البته، البته با نان های ارزشمند کمک شد. در این فرآیند، متوجه میشویم که گرسنگی و شهوت راهی برای از بین بردن مسائل جزئی مانند فرانسوی یا آلمانی یا هر چیز دیگری دارند. همچنین توجه داشته باشید که این کنایه در این دوره اولیه پیش از کد چقدر صریح است. همچنین صحنه طنز سیاه پوستهها که گورستان را منفجر میکنند، گویی یک بار مردن در زمان جنگ کافی نیست.
سپس، البته، لویی وولهایم در نقش کت وجود دارد که فیلم را با خشم خود میدزدد. طنز و لیوان فراموش نشدنی صحنههای پایانی بین پل و او در هر فیلمی به ندرت دیده میشود. در واقع، همانطور که پل می گوید، کت اکنون به "خانواده" او تبدیل شده است که سربازی هر دو را از بین برده است. حیف که تجربیات وحشتناک پسر احتمالاً او را برای همیشه از مادر، خواهر و زادگاهش جدا کرده است. برای من، این یکی از جنبههای ناآرامکنندهتر پیام ضد جنگ فیلم است.
آیرز آنقدر که من میخواهم عمق ندارد، اما او آن هوای بیگناهی انتقادی را دارد. تراژدی داستان را بزرگ می کند. صرف حضور او و نه «بازیگری» است که موضوع را متوجه میشود، که تقریباً برای همه بازیگران جوان صدق میکند. در عین حال، فراموش کردن نگاه های یک به یک آنها به ما در حالی که به صفحات گمنام تاریخ می روند، سخت است.
در واقع، جنگ این کار را با هزاران نفر مانند پل و همرزمانش انجام داده است و همه هیاهوی میهن پرستانه بزرگان آنها نمی تواند آنها را برگرداند یا زخم های روحی کسانی را که زنده مانده اند التیام بخشد. از استودیوهای یونیورسال و کارگردان Milestone تشکر میکنیم که از هیچ هزینهای برای آوردن رمان عصری رمارک به پرده سینما دریغ نکردند. زیرا چیزی که آنها برای ما به جا گذاشتند یک فیلم واقعاً قابل توجه است.
دانلود فیلم All Quiet on the Western Front 1930 (در جبههی غرب خبری نیست) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
فیلم قطعی در مورد جنگ بزرگ دوم، که کمی بیش از 10 سال پس از شلیک آخرین پرتابه به نمایش درآمد، «همه آرام در جبهه غربی» محصول شرکت Wispread Pictures در آوریل 1930 بود. فیلم ضد درگیری زمانی که در ابتدا به عنوان بهترین فیلم توسط بنیاد بیان و علوم فیلم انتخاب شد، مردم را متاثر کرد.
«همه آرام در جبهه غربی» صحنههای ابتدایی فیلم استیون اسپیلبرگ را برانگیخت. صرفه جویی در رایان خصوصی." با توجه به رمان 1929 اریش ماریا رمارک با نام مشابه، زمانی که آدولف هیتلر انتظار نفوذ داشت، فیلم توسط آلمان نازی ممنوع شد. قبل از تحریم، حامیان نازی او جوندگان را رها کردند و بمب های بو را به سالن های نمایش فیلم پرتاب کردند تا از دیدن آن جلوگیری کنند. پس از اینکه آلمانی ها از دیدن فیلم منع شدند، سینماهای نزدیک به خط مجاور سوئیس، فرانسه و هلند به نمایش آن ادامه دادند و گروه های عظیمی را از آلمان که هنوز آن را ندیده بودند، با قطارها و وسایل حمل و نقل استثنایی جذب کردند. سرگرم کننده اصلی آن، لو آیرس، که از دیدن دعواهای ساختگی که در حین ساخت آن فیلم گرفته می شد، بسیار ناراحت بود، زمانی که جنگ جهانی دوم ظاهر شد، خود را غیر جنگنده اعلام کرد، و ساخت مکان های مختلف هیچ یک از فیلم های این بازیگر هالیوود را نمایش نخواهد داد. طبقه کشورها در سال 1930 بیان کرد که نمیتواند «هیچ حدس و گمان ترجیحی نسبت به خرید چاپ خبره، بازآفرینی آن به هر زبان، برای نمایش در هر یک از کشورها تا حذف کلمه «جنگ» از فرهنگ لغتها انجام دهد. «
«همه آرام در جبهه غربی» که در ابتدا بهعنوان فیلمی آرام فیلمبرداری شد، اما دارای نشانههای تبادلی و صوتی برای تبدیل آن به یک فیلم ناطق بود، مجموعهای از مردان جوان را دنبال میکند که برای ثبتنام آماده میشوند. هنگامی که آلمان وارد درگیری می شود توسط یک معلم مدرسه قدیمی، آنها مراحل آماده سازی را می گذرانند و سپس به جبهه می روند، جایی که به طور مداوم شاهد کشتار، خون و گل هستند. رویارویی آنها با ایده درخشان جنگ که توسط استاد ارشد ترسیم شده مطابقت ندارد. در جبههی غرب خبری نیست هم بیرحمی درگیری در لبههای اصلی را پوشش میدهد و هم اینکه چگونه جبهه خانگی اساساً از عبور و مرور و نابودی که تعداد زیادی از همنوعان جوانش مایلها دورتر تجربه میکنند محافظت میشود.
رئیس، لوئیس آک hievement (Lelb Milstein) در نوامبر 1913 در 18 سالگی به ایالات متحده نقل مکان کرد و به عنوان مربی Sign Corps که درگیر خلق روایتهای نبرد بود، وارد درگیری شد. او پس از درگیری به فیلمنامه نویس سینما تبدیل شد و خاطره انگیزترین فیلم خود را در سال 1925 هماهنگ کرد. با نشان دادن مهارت در ساختن تحولات دوربین در روزهای آرام فیلمسازی خود، دستاورد در "همه آرام در جبهه غربی" به نرمی جلوه های بصری او پیوست، به ویژه در دوران. صحنههای دعوا، با نماهای ایستا آگاهانه و متفکر که سرگرمکنندههایش را در حال توضیح هوشمندانه و قابلتوجه میگیرند. به خاطر تصاویر تخیلی اش، اچیومنت جایزه بهترین کارگردانی آکادمی را دریافت کرد
فیلم جنگی فیلم در مزارع جنوب کالیفرنیا فیلمبرداری شد و تماشاگران را نزدیک به تمام فعالیت های عملی قرار داد. Wispread Pictures از کهنه سربازان قبلی نیروهای مسلح آلمان به عنوان مشاور برای محافظت از اصالت لباس ها، تجهیزات و نحوه نبرد جنگجویان در لبه های خونین استفاده می کرد. این کهنهسربازان بههمینطور قبل از چرخاندن دوربینها، بیش از 2000 آیتم اضافی را که لباس سربازان آلمانی پوشیده بودند، به حرکات نظامی روزمره وارد کردند.
یکی از دستاوردهای شیرین کاری برای نشان دادن تهوع جنگ بدون نمایش گرافیکی انبوهی از اجساد دراز کشیده روی دوربین استفاده میشد. زمین برای نشان دادن دست یا پایی بود که بیرون از گل ایستاده بود. در حالی که گروه فیلم را برای تنظیم صحنه محکم آویزان کرده بود، یکی از کهنه سربازان درگیری با اچیومنت ارتباط برقرار کرد و دید که مبارزی قبل از انفجار مقداری فلز میخدار دریافت میکند و فقط دستش روی سیم میماند. رئیس جزئیات را با جاسازی آن در جانشینی مبارزه بازتولید کرد. در یک صحنه مهم دیگر، آیرس، در نقش پل باومر، سرباز جوان آلمانی، در یک پوسته مشابه به عنوان یک افسر فرانسوی به پایان می رسد. پل مرد فرانسوی را میکشد و وقتی میبیند که در کیف پولش تصویری از عزیزانش را میکاود، از مرگ او وحشتزده میشود. سرباز فرانسوی با بازی ریموند گریفیث محلی بوستون، ماساچوست، یک سرگرم کننده فیلم آرام و شلوغ بود که در جوانی صدای خود را از دست داده بود. این آخرین حضور او در فیلم All Quiet on the Western Front قبل از تبدیل شدن به یک تهیهکننده فیلم بود.
«همه آرام در جبهه غربی» پنجاه و چهارمین فیلم برتر تاریخ از سوی بنیاد فیلم آمریکا و همچنین هفتمین فیلم برتر شناخته شد. فیلم افسانه ای. جمله مهم "و بدن ما خاکی است. همچنین تفکر ما زمین است. همچنین ما با مرگ استراحت می کنیم و غذا می خوریم." به عنوان یکی از بهترین بیانیه های فیلم انتخاب شد. در جبههی غرب خبری نیست دشمن جنگ به عنوان یکی از "1001 فیلم سینمایی که باید قبل از مرگ ببینید" ثبت شده است.
دانلود فیلم All Quiet on the Western Front 1930 (در جبههی غرب خبری نیست) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
عرضه بی پایان همه آرامش در جبهه غربی، انبوهی از ملاحظات در ذهنم موج می زد. ایده روی بالاترین نقطه سرم این بود که "در جبههی غرب خبری نیست چگونه در سال 1930 ساخته شد؟" یک فیلم از نظر بصری و خاص تا حدودی رادیکال است. در جبههی غرب خبری نیست آشکارا یک فیلم جنگی دشمن است که دفعات جنگ بزرگ دوم را بررسی می کند، که به تازگی حدود 10 سال قبل به پایان رسیده است. این یک فیلم قوی و هوشمند است و تقریباً نود سال بعد از این واقعیت مهم است. این یکی از اصلی ترین فیلم های جنگی در زمان صدا است و واقعاً نحوه ساخت فیلم های جنگی را اصلاح کرد. استیون اسپیلبرگ بعداً در جبههی غرب خبری نیست را برای فیلم خود در سال 1998 به نام Saving Confidential Ryan معرفی کرد، که بیشتر اوقات به عنوان یکی از بهترین های این ژانر معرفی می شود.
فیلم لوئیس مایل استون بر اساس کتاب مشکوک ساخته اریش ماریا رمارک ساخته شده است. . این کتاب که دافعه بودن جنگ را با ظرافت بیان می کند، به دلیل دشمن پیام جنگ در بسیاری از کشورها ممنوع شد. این کتاب و فیلم در آلمان نازی به این دلیل محدود شد که نازیها فکر میکردند که آلمان در نور وحشتناکی قرار گرفته است و بدیهی است که نازیها خود را یک گردهمایی سیاسی ناسیونالیستی و خوشحال میدانستند. در هر صورت پیام فیلم درست است. جنگ چیز وحشتناکی است. جنگ بزرگ دوم، یک درگیری کامل بود که برای اکثریت قریب به اتفاق کشورهای اروپایی، یک مشکل بود. درگیری نزدیک یک ماهیت طاقت فرسا بود. به دام افتادن و کثیف بودن، بدون غذا و به طور قابل اعتماد زیر آتش دشمن، اغلب آسیب قابل توجهی را متحمل می شد. از نگاه شخصیت اصلی، ما می بینیم که زیر جنگ حتی یک درخشش دیده نمی شود.
نکته قابل توجه فیلم، با وجود همه چیز در میان فیلم های جنگی امروزی، این است که ما شاهد چشم انداز از طرف مقابل ما آنچه را که از چشمان تازه واردان آلمانی آشکار می شود می بینیم و به یاد داشته باشید که این یک فیلم آمریکایی است. من واقعاً آن روش را ترجیح می دادم، اما عملاً منفجر شد. جنگنده ها به ندرت آلمانی بودند. می توانم آنها را شبیه آمریکایی یا انگلیسی کنم. از آنجایی که نمایشگاهها شگفتانگیز بودند، عملکرد عالی بود، و پیام واضح بود - دقیقاً هیچ تفاوتی نمیکند. از من انتظار میرفت که سرمایهگذاری کنم تا به آن عادت کنم.
در جبههی غرب خبری نیست مجموعهای از دانشآموزانی را دنبال میکند که متقاعد شدهاند در طول جنگ جهانی اول در نیروی مسلح آلمان ثبت نام کنند. مربی آنها نشان شجاعت و تصویرهای فروتنی را به خانه زد تا در طول درگیری آموزش ببیند. جنگ دلالت بر عظمت دارد! داوطلبان آلمانی که توسط پل (لو آیرس) هدایت می شدند، بلافاصله متوجه می شوند که این به هیچ وجه درست نیست. گذشت و عذاب و استقامت احاطه آنهاست. عبور از این درگیری بی رحمانه کار سختی خواهد بود. در صورتی که گلوله یا بریده نشوند، ممکن است از گرسنگی بمیرند. صحنه ای وجود دارد که در آن پل تلاش می کند یک جنگنده فرانسوی را در سوراخ پوسته نجات دهد. صحنه ای استثنایی ترسناک و نزدیک به خانه که نتایج این جنگ را به ظرافت نشان می دهد.
لو آیرس در کار خود به عنوان پل یک اعدام قوی، غم انگیز و خارق العاده انجام داد. او پس از این ارائه به یک ستاره تبدیل شد و این شغل واقعا آیرس را به یک محافظه کار تبدیل کرد. گفتار او در پایان باعث شد چشمانم اشک آلود شود. تلاش برای گفتن به بسیاری از کودکان، که به راه شکوه و عظمت نیاز دارند، کاری است که هیچ مرد و یا خانمی نیازی به انجام آن ندارد. من علاوه بر این از نمایشگاه لوئیس ولهایم لذت بردم. وولهایم به خاطر قیافههای بیرحمانهاش قابل درک بود و این چیزی بود که حرفهاش از آن استفاده میکرد. در اینجا او نقش راهنمای پل را بازی می کند و او واقعاً سخت کار کرده است. او مطمئناً شایستگی شناخت بیشتری را دارد.
یکی از انگیزههای پشت سر این موضوع که چرا به این موضوع پرداختم که در جبههی غرب خبری نیست واقعاً در سال 1930 ساخته شده است (و در واقع، من متوجه شدم که اینطور بوده است) نگاه و تصویر نبرد در فیلم All Quiet on the Western Front بود. فیلم ممکن است هیچ گروه جنگی عظیم واقعی وجود نداشته باشد (فراتر از چند تیر)، با این حال ما خمپاره ها و گلوله ها را می بینیم که با سرعت بالایی منفجر می شوند. ما درک می کنیم که کشته شدن در زیر خط آتش بسیار طبیعی است. آن صحنه در سوراخ یک مدل خارقالعاده میدهد. آرتور ادسون در ظاهر ترس از جنگ بسیار سخت کار کرد.
اگر فیلمهای درگیری یا فیلمهایی را دوست دارید که مخالف وحشیگری رایج هستند، همه آرام در جبهه غربی را پیشنهاد میکنم. یک فیلم نسبت به احساسات شما پایدار خواهد بود، پس احتیاط کنید. در جبههی غرب خبری نیست نشان می دهد که درگیری چقدر وحشتناک است و علاوه بر این، فریب افراد معمولی برای ثبت نام در ارتش. هیچ درخششی و محبوبیتی وجود ندارد. به سادگی تحمل و نابودی. دیدن دلیل محدود شدن فیلم در سرتاسر سیاره دشوار نیست، زیرا در دو درگیری جهانی قرار گرفت. هر ملتی برای نبرد در این نبردها به ساکنان خود تکیه کرد. در هر صورت زیبا نیست
دانلود فیلم All Quiet on the Western Front 1930 (در جبههی غرب خبری نیست) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
همه آرام در جبهه غربی در فیلم All Quiet on the Western Frontی در سال 1930 با توجه به رمانی به همین نام. علیرغم اینکه در فرصت ایده آل برای سوژه های رادیکال و متخاصم با جنگ مشکوک بود، در هر صورت در آلمان نازی محدود شده بود و همچنین ملت ها می توانند استرالیا را تصور کنند، به طور کلی میراث فوق العاده ای از یک فیلم سازی داشته است. نقطه نظر. به من اجازه دهید با مولفه شماره 1 خود در فیلم All Quiet on the Western Front شروع کنم: فیلمبرداری. فیلمبرداری به طرز چشمگیری عالی است. آخرین شلیک پروانه قبل از شلیک پل توسط یک تفنگدار متخصص حریف مشهور است. صحنههای مبارزه در اطراف فیلمبرداری شدهاند و حتی تا به امروز ادامه دارند، با وجود اینکه فیلم در این مرحله نزدیک به 90 سال سن دارد. من فیلمبرداری را در در جبههی غرب خبری نیست فوقالعاده جذاب میدانستم و آن را به عنوان یک فیلم واقعاً خارقالعاده به من پیشنهاد میکرد. من واقعاً در حین تماشای در جبههی غرب خبری نیست احساس کردم به منطقه جنگی دوره جنگ جهانی اول منتقل شدم. یکی دیگر از مولفه های شگفت انگیز این فیلم، همانطور که می خواهم فکر کنم، بازی است. لو آریس در در جبههی غرب خبری نیست واقعاً حیرتانگیز است - خیلی حیرتانگیز است که من واقعاً تمایلی به بازی او در در جبههی غرب خبری نیست نداشتم. او همه گفتارش را به طور عادی بیان میکرد و صحنههای عمیق، پایهدارترین صحنهها بودند. او یکی از دلایل اساسی برای انتقال در جبههی غرب خبری نیست به منطقه جنگ جهانی اول بود. بازیگران مکمل نیز واقعاً باورنکردنی بودند. در در جبههی غرب خبری نیست استادانه و همچنین به طور کلی قابل توجه است. دلیل اصلی تاریخ در این فیلم، جنگ بزرگ دوم است، اما علاوه بر این، موضوع نتیجه است، که شامل حل و فصل ورسای و بمباران شده بود که جمهوری وایمار بود، که باعث تجدید حیات وطن پرستی آلمان شد (و بعداً در پایان کار باعث ایجاد دولت کمونیستی عمومی آدولف هیتلر شد، که معمولاً به عنوان حزب نازی شناخته می شود، اگرچه در جبههی غرب خبری نیست قبل از اینکه هیتلر پیشور باشد ساخته شده است. مدرک فیلم شامل شخصیت هایی می شود، به عنوان مثال، معلم، معلم کانتورک، که یک وطن پرست آلمانی خوشحال است و واقعاً به میهن و نیروی مسلح آن ایمان دارد، و به طور مؤثر برخی را در رابطه با دانش آموختگان خود متقاعد می کند که در نیروی مسلح آلمان برای نبرد ثبت نام کنند. در مناقشه جهانی اول. شخصیت مربی به انتظارات اولیه می پردازد (مانند آلمان پس از جنگ جهانی اول) اما در دراز مدت، وقتی فیلم روند جنگ را وحشتناک نشان می دهد، این اعتماد به یک بدبختی تبدیل می شود که ظاهراً هرگز پایان نخواهد یافت. . در نتیجه در جبههی غرب خبری نیست تا حدی گویای جمهوری وایمار در آن مقطع است، زیرا شرایط پولی آلمان در دهه 1920 و اواسط دهه 1930 بسیار ناامیدکننده بود. این به میهن پرستی آلمانی در آن زمان می پردازد که به دلیل بحرانی بودن شرایط پولی و همچنین از نظر اجتماعی (عدم غرور آلمانی، به دلیل اصول بی رحمانه ترتیبات ورسای) رو به افزایش بود، در نهایت باعث ایجاد آدولف هیلتر شد. به قدرت رسیدن NDSAP (حزب نازی) که 3 سال از اکران در جبههی غرب خبری نیست نگذشته بود. دومین مؤلفه قابل تأیید در این فیلم، پاسخ واقعی در جبههی غرب خبری نیست است. این به معنای انتخاب حزب نازی برای تحریم در جبههی غرب خبری نیست است، زیرا آنها احساس می کنند که فیلم (و رمان با توجه به آن) به دلیل نمایش بدبینانه آن از جنگ، خصمانه با آلمانی و صریحاً علیه میهن پرستی آلمانی است، چیزی که هیتلر و NDSAP آن را چنین می دانستند. فوق العاده محترم در اواسط دهه 1930 مشخص شد که جوزف گوبلز از فیلم متنفر بود و بسیاری از آنها پیراهن قهوهای خود را به سالنها و موشهای تحویلدهنده هدایت میکرد و بمبهای بو میداد تا تماشاگران فیلم را ناراحت کند. او تأثیر یهودی فیلم (و به احتمال زیاد هالیوود به طور کلی) را تضمین کرد، به این دلیل که فیلم رادیکال بود و ماهیت آن ضد نبرد بود. در سال 1930، حتی قبل از کنترل نازی ها، در جبههی غرب خبری نیست در آلمان و سایر کشورهای اروپایی ممنوع شد و تا دهه 1950 در آلمان و تا اواخر دهه 1980 در کشورهایی مانند ایتالیا تحویل داده نشد. در کل در جبههی غرب خبری نیست از نظر کیفیت فیلمی عالی است و علیرغم اینکه سوال برانگیز است، نقطه نظرات اروپا را بین دو درگیری جهانی مشخص می کند.
دانلود فیلم All Quiet on the Western Front 1930 (در جبههی غرب خبری نیست) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
هر فیلمی جمعیت خاص خود را دارد. تا به حال فیلم درگیری "نجات خصوصی رایان" بیش از 2000 نظرسنجی را کشف کرده بود که چگونه نقاشی بکشد. من حدس می زنم که فیلم "همه آرام در جبهه غربی" تا حدی مردم توسعه یافته تر را به خود جلب می کند. در تفکر محتاطانه، جنگ جهانی اول بیشترین درخواست را از ذهن خلاق دارد، در حالی که در مورد تنفرهای جنگ تأمل می کند. جنگ پس از جنگ جهانی اول مطلقاً در هیچ نقطه ای در آینده چیزی مشابه نبوده است. رمارک با "Im Westen nichts Neues" رکورد قابل توجهی از بدبختی و کثیف بودن را ثبت کرد. این تلاش اصلی یک تفسیر واقع گرایانه است، و پس از آن، در «لابی مشاهیر علامت تجاری» تجدید نظر صورت گرفت. بیشتر ممیزیها به فرم 1930 ارزش میدهند، اما به نظر من این اصلاحات با دقت بیشتری داستان و فضای کتاب را دنبال میکند. من به همین ترتیب چند نکته را کشف کردم که نشان می داد این محصولی است که به زبان انگلیسی بیان می شود، بنابراین بیان رایج آلمانی از بین می رود. ردپایی از اعتبار در این مطالعه وجود دارد، و در واقع یک شریک واقعا آلمانی وجود دارد. در جبههی غرب خبری نیست "Westfront 1918" است که به همین ترتیب در اواسط دهه سی و با توجه به یک رمان (به نام "Vier von der Infantry") ساخته شد. به احتمال زیاد برای «همه آرام در جبهه غربی» ارزش قائل بودید، «Westfront 1918» قطعا فیلمی برای شماست. تمایز اساسی بین این دو فیلم این است که اجرای آلمانی سبکی عملاً روایی دارد. این دو فیلم یک شخصیت بنیادی قابل مقایسه دارند (به عنوان مثال پل برنر و کارل)، با این حال در "Westfront 1918" خط داستان به طور قابل توجهی باریک تر است. موضوع کانونی جنگ، کانال ها، فلز میخ دار، نابودی، نابودی و پوسیدگی است. من حدس میزنم سبک روایی «وست فرانت 1918» اجتنابناپذیر بود، زیرا سازندگان در منازعه بودند و بدون هیچکس دیگری (حتی در «خط خانه») با نفرتها مواجه شده بودند. اگرچه سازندگان آمریکایی «همه آرام در جبهه غربی» جدایی را حفظ میکنند و تلاش میکنند تا بر اساس دیدگاه فردی به درک برسند، سازندگان «وست فرانت 1918» میتوانند آنچه را که رخ داده است بازگو کنند. جای دلسوزی با هیچ چیز نیست. این باعث میشود که فیلم گزینه آخر شگفتانگیزتر و وحشتناکتر فکر کنم. بر این اساس، من از «نجات خصوصی رایان» خوشم نمیآید، زیرا تلاش میکند تا ایده کلی نبرد را به یک اقدام منحصر به فرد تبدیل کند. به هر حال «همه آرامش در جبهه غرب» به این سمت می رود. در سال 1914، پل باومر به همراه 20 نفر از همکارانش وارد صحنه شدند. در جبهه فرانسه آنها خیلی زود واقعیت وحشتناک را پیدا کردند. آنها با تمرین وحشتناک روزانه پایین و کثیف سرپیچی می کنند. یک دیدگاه فوقالعاده عمیق بحث نزدیک است، زیرا جدا از گلولههای مرموز پایدار، هنوز هم به طور کلی نبرد یک نفر به دیگری با چاقوهای کشیده و پرتاب کنندههای آتش آزمایشی است. شما هنوز می توانید ناخواسته در یک گودال بمب همراه با یک داوطلب دشمن مجهز شوید. به همین ترتیب به قرار دادن فیلم در صحنه تاریخ نظامی کمک می کند. در بخش آخر قرن نوزدهم، درگیریها تجربهای چند برابر کوتاه بین نیروهای مسلح ماهر بود که به سختی بر جمعیت تأثیر گذاشت. با این وجود، قبل از قرن، صعود استعمار باعث یک مسابقه تسلیحاتی (چیزی شبیه جنگ ویروس) شده بود که شهروندان عادی را بهت زده کرد. نابودی دسته جمعی به حدی رسید که از ذهن خلاق انسان معاصر پیشی گرفت. انسان آنچه را که از بی گناهی اش باقی مانده بود از دست داد. این درگیری بود که دولتهای مستقیم باقی مانده را به پایان رساند و در کمال تعجب باعث معرفی یک چارچوب جامعه کاملاً جدید در روسیه شد. این نوع کار دیوانه وار اولیه (دادا) را ساخت و به طور قاطع پایه های صلح طلبی و طبقه کشورها را پیش برد.
دانلود فیلم All Quiet on the Western Front 1930 (در جبههی غرب خبری نیست) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
«همه آرامش در جبهه غربی» (1930) که توسط لوئیس اچیومنت هماهنگ شده بود به عنوان یک نسخه رایگان از یک رمان برجسته در مورد مضحک جنگ، زمانی که در پشت سربازان داخل کانال ها ساخته شد، به همین ترتیب به عنوان یک فیلم به خودی خود طلسمی بود برای در نظر گرفتن و همچنین در مورد حماقت یک تاخیر اساسی و دردناک در طول درگیری اولیه برای انجام کار. در این میان، با ادامه منازعات در اروپا، درست زمانی که ملتها به گل نشستند، با کمک چنین فرماندهانی ظهور کردند. که در آن بدبختی در آن نقطه در دو طرف بود، با این حال در پشت موقعیت جنگجو بر روی زمین ماند. چند صحنه در در جبههی غرب خبری نیست بسیار مشهور است: خانه آبجو به عنوان نقطه ای برای برادری میان زندانیان حلقه داخلی تول، حمایت از ادامه درگیری در سال 1916 همانطور که یک تصور و پیش بینی بود، مناظر بیش از حد در معرض دید با کلاه ها. بر فراز جنگندههایی که در کانالها به عنوان فانتومها در آسمانی کسلکننده و درگیری بین سیمها مردهاند که کیفیتی از محبوبیت این عکسها را در سراسر سیاره به ارمغان آورد.
داستان در جبههی غرب خبری نیست نیز فقط یک بازسازی باورنکردنی نبود، بلکه در هر صورت به طور قابل توجهی شبیه به بازسازی یک دنیای کوچک برای معکوسهای معین از پیش تعیین شده روز به روز بود، یا انگار که اتفاقی را که در حال وقوع است بدتر کرد و به طور شگفت انگیزی، عملاً پس از پایان این نوع کانال های افسانه ای یک جنگجوی خارق العاده، یک وضعیت اضطراری دیگر در سراسر جهان را باز کرد. کتاب رمارک که توسط مایل استون در معرض دید قرار میگیرد، ترکیبی ستودنی بود، که اساساً این امکان را به اشتراک میگذارد که مدرسه جایی است که نوجوانان در دفاع از جنگ توسط یک مربی خاص، که آنها را برای مبارزه در طرف میهنپرستی و توسعهطلبی خود برمیانگیزد. کشور. به هر حال، پس از آن تجربه یکی از هموطنان جوان این خانه در مورد بازکردن واقعی کانال های جبهه علیه سازمان نیروهای مسلح فرانسه، این یکی در طول یک وقفه برمی گردد تا وجود خودش را در آنجا به عنوان ترسی بی تقلب و با این تفاوت بین خود بداند. تالار مطالعه و مدرسه با همرزمانش در زمینه واپسگرای آموزش میدهد، شخصیت این مربی در گفتمان واپسگرای اسکان، پیش از یقین جنگ و اهمیت ساختگی آن در میدان، مورد توجه قرار گرفته و ابهامزدایی میشود. از آن نقطه به بعد، این جنگجوی معادل به کانالها بازمیگردد، زمانی که اوضاع آشکارا در بن بست بود.
چنین سودی برای ساختن طرحی با تاریخ متأخر، که به عنوان داستان یک قلب اولیه از تماس با محو شدن در نتیجه یک درگیری پیش بینی شده بود، که کانال های آن خطوط جدید جعلی مانند قبرستان ارواح بود. در کل غم و اندوه، این نیاز غیرقابل انکار خود باهوش بود، هر زمان که به طور تصادفی پس از آن که بر روی صفحه نمایش با قدرت بسیار فشرده تر به دلیل انعطاف پذیری آن تصور شد. علاوه بر این یافتن در شخص اولیه به عنوان یک مضحک از پرداختن به هر مرده جوان جوان، قبل از محدوده از طریق رضایت از نوجوانی و کمک به نگاه. به طور غیرمنتظرهای، بدون فرصت ایدهآل برای توسعه و برای ارج نهادن به بخشی از چهرهای دیگر، که حتی با چنین پیشرفتی که تصور میشود برای آینده مطمئن خود در تماس نیست، در صحنههایی از یک کشور باز و بدون هیچکمیت، از دنیا رفته است. ذهنیت مالکیت شهروندی که توسط یک شات مرموز مانع شده است. در نتیجه، برانگیختن چنین اقبالی، مشابه این عقبنشینی، قبل از ظهور هماهنگی، به جای یک گسست اجتماعی که جامعه قدیم آن را حفظ نکرده است، و قادر به حفظ روحیه و عدم تغییر مطابق با بدبختیها است. از دست دادن ناخواسته به عنوان تبدیل شکوه و عظمت از وحشت و عذاب در استاکاتو.
دانلود فیلم All Quiet on the Western Front 1930 (در جبههی غرب خبری نیست) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
یک فیلم صوتی حیرتانگیز اولیه، این تفسیر سینمایی از رمان نمونه واقعاً یک تلاش ذهنی است. در حالی که بیشتر فیلمهای احساسی پس از مدتی ذره ذره حس خود را از دست میدهند، در جبههی غرب خبری نیست به قدری ساخته شده است که وقتی به سمت قدمت فوقالعاده پیش میرود، در هر سطح قوی میماند و فیلم اصلی را به یاد میآورم که آن را در تضاد قرار دهم و هر دو را به شدت حفظ کنم. و ظاهراً بهعنوان تصویری از بیهودگی جنگ، «مسیرهای افتخار» کوبریک در سال 1958 است.
بسیاری از فیلمهای صوتی اولیه برای انطباق با مبادلات «طبیعی» تلاش میکردند زیرا مقالهنویسان به سختی میتوانستند افراد را وادار به صحبت قانعکننده کنند. اصل. در حالی که "همه آرام" اتفاقاً به وسیله نقلیه چوبی و ناامید کننده می لغزد، به طور کلی عملکرد قابل تحسینی دارد. شخصیت اصلی پل باومر (با بازی لو آیرس) به طور موثری از جوانی امیدوار و پرانرژی برای مبارزه با منتقد محکم در لبه شکست پس از دیدن چیزهایی که هیچ 18 ساله ای نباید ببیند، کار می کند.
علیرغم محدودیتهای تخصصی صدابرداری آن زمان، رئیس لوئیس اچیومنت واقعاً سخت کار میکند تا در جبههی غرب خبری نیست را هم از نظر ظاهری و هم از نظر روایی جذاب نگه دارد. توسعه دوربین مایع، موقعیت دوربین جذاب، مجموعه فیلم های معقول و تغییرات خارق العاده، همگی به جذابیت این دشمن نمونه فیلم جنگی می افزایند. توضیح دیگری که در جبههی غرب خبری نیست خیلی خوب پشت سر گذاشته این است که قبل از کد Roughages ساخته شده است، بنابراین نیازی به پاک کردن داستان برای نرم کردن مدادهای آبی (در واقع نه در ابتدا) نبود. در واقع، در جبههی غرب خبری نیست پس از اکران مجدد بعدی، قصابی را در مجموعه در حال تغییر تحمل کرد، اما خوشبختانه اولین اقتباس کامل به لطف بازسازی گسترده توسط اچیومنت و جنرال پیکچرز در سال 1980 دوام آورد، زیرا اچیومنت معتقد بود که فیلم باید قبل از مرگش در ساختار منحصر به فردش دیده شود. br/>
انگیزه دیگر برای تعجب در مورد در جبههی غرب خبری نیست دقیقاً روشی است که از طریق آن وحشیانه و کشتار بی اهمیت جنگ جهانی اول را دریافت می کند. در حالی که بسیاری در مورد مبارزه متحرک در آغاز فیلمهای درگیری بعدی مانند «نجات سرباز رایان»، «صلیب آهنی» پکینپا و «قرمز بزرگ» ساموئل فولر، در اینجا پدربزرگ دعوای واقعگرایانه را داریم. ما افرادی را میبینیم که با خمپاره منفجر شدهاند، باومر فعلاً در یک کانال با جنگنده فرانسوی که اخیراً کشته شده است، افرادی که زائدههای خود را از دست دادهاند، افرادی که شوک گلولهای را تحمل میکنند، کثیفیهای کثیف زندگی پایین و کثیف، کمبود مواد غذایی و Baumer را میبینیم. به نظر میرسد که همراهانش یا همگی یا از گذرگاههای وحشیانه عبور میکنند یا برای همیشه آسیب دیدهاند، و او را یک سرباز کهنهکار تنها در 19 سالگی باقی میگذارد، با این حال امیدی که از او خارج شده و جایش را گرفته است و بدبینی و ملیگرایی از او تخلیه شده است.
br/> با تکمیلی که شما را به شدت ناراحت میکند، زیرا او از نظر فکری میجنگد تا خود را با چگونگی تغییر واقعیتاش در عرض تنها یک سال وفق دهد، این یک دستاورد بیسابقه است. به همین ترتیب، در جبههی غرب خبری نیست بهطور تکاندهندهای بزرگ شده است، و اگرچه ممکن است در مقایسه با فیلمهایی که پنجاه سال پس از آن ساخته شدهاند، خوشایند به نظر برسد، اما باید به خاطر داشته باشید که جمعیت عادت نداشتند که انزجار درگیریهای امروزی را ببینند که تا این حد به تصویر کشیده میشود. جزئیات قبل از این، و همچنین برای مدت طولانی بعد از آن (به دلیل کد Feeds). پیام ضد درگیری آنقدر محکم بود که در آلمان نازی، در فرانسه (به دلیل پالایش آلمانی ها) محدود شد و به طور جدی در ایالات متحده برای انتشار مجدد در دهه 1930 تغییر کرد.
قطعا یکی از جالب ترین فیلم های مربوط به جنگ ساخته شده و یکی از برجسته ترین فیلم های هالیوود قبل از جنگ جهانی دوم. یک آپارتمان باید تماشا کند!
دانلود فیلم All Quiet on the Western Front 1930 (در جبههی غرب خبری نیست) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
پس از بازبینی فیلم «همه آرام در جبهه غربی» که در سال 1930 ساخته شد و توسط لوئیس اچیومنت هماهنگ شد، تمام تلاشم را کردهام تا چیزی برای محکوم کردن فیلم بسازم. داستان گروهی از نوجوانان آلمانی تازه مواجهه که به دستور معلم تبلیغاتی گمراهکنندهشان در سطح جنگ بزرگ دوم در ارتش ثبتنام میکنند، به سفر آنها نگاه میکند از پاهای امیدوارکننده به (برای افرادی که باقی ماندهاند. ) سربازان جنگ زده و چروکیده که از لعنتی جان سالم به در برده اند و مطمئن نیستند که چرا کاری را انجام می دهند. پیشرفت این مردان از طریق هر دو روش واضح بیان می شود (به هر یک از آنها قبل از انتخاب پیوستن اشاره می شود و رویاهای آنها را نشان می دهد که چگونه زندگی آنها بهتر خواهد شد با فرض پیوستن) و به روش های غیر مزاحم دیگری ( قهرمان امیدوار، پل باومر) با احتیاط به این نتیجه می رسد که ماندن در خانه در مرخصی بیشتر از حضور در منطقه جنگی عذاب آور است، بنابراین او چهار روز زودتر از موعد مقرر باز می گردد)
«همه آرام در جبهه غربی» به احتمال زیاد پدربزرگ از نوع فیلم درگیری است. من مطمئن هستم که استیون اسپیلبرگ قبل از ساختن «نجات سرباز رایان» روی آن تمرکز کرده است، به این دلیل که من شباهت های شیک و موقعیتی بین این دو فیلم که شصت سال از هم جدا شده اند، دیده ام. صحنه های مبارزه بسیار عالی وجود دارد، مهم نیست که چگونه در سال 1930 ضبط شده است. این فقط فیلم را بسیار شگفت انگیزتر می کند که یک فیلم اولیه بود. محتوا به همین ترتیب شگفت انگیز است. در 10 سال (جهنم، سالها و سالها) که در آن فیلمها/فیلمنامههایی که ریسک میکردند یا در ارائه پاسخها، احساسات و تفکرات ایدهآل به جمعیت بدیهی نبودند، نادر بودند، «همه آرام» ناراحتکننده و مغزی است و بدیهی است که دشمن آن است. فیلم جنگی. من آن را ندیدهام، اما با توجه به همه چیزهایی که دیگران به من گفتهاند تصمیم میگیرم، به نظر میرسد که اولی به طور غیرقابل انکاری خطرات بیشتری را متحمل شد و قطعاً بعد از پنجاه سال بیتفاوتتر از تغییرش بود. به طور مشابه شگفتانگیز، در دورهای که جمعیت از سایه کلاه یا نگاه شیطانیشان اساساً متوجه میشوند که بدکار یا قهرمان کیست، «قهرمان» فیلم تا جایی نزدیک به مرکز فیلم نشان داده نمیشود. فیلم تا آن مرحله، جمعیت به همان اندازه که شخصیتهای روی صفحه نمایش هستند، به تماشای کل تصویر میافتند. تا آنجا که یک پایان «شاد، امیدوار» به جای دیگری نگاه کنید. در جبههی غرب خبری نیست با چنان قدرت و قابلیتی به پایان می رسد که با نمایش کلمات "پایان" روی پرده، به معنای واقعی بی حس شده بودم.
توضیح منحصر به فرد من از این نظرسنجی این بود که من تلاش محکمی کردم تا چیزی را بسازید که بتوانم درباره فیلم «همه آرام در جبهه غربی» محکوم کنم. در واقع، حتی پس از نوشتن یک بررسی کوتاه، نمی توانم به چیزی فکر کنم، زیرا در جبههی غرب خبری نیست مدت زیادی پیش ساخته شد و آنقدر نسبتاً رادیکال بود و در پایان روز هنوز کوچکترین چیز را می توان با «اما در سال 1930 ساخته شد» پاسخ داد. این یک فیلم جنگی باشکوه و تصویری خارقالعاده از تولید فیلمی باشکوه و رویایی است. این کتاب برای مدت بسیار طولانی در مدارس فیلم خوانده شده است، برای مدت طولانی تری توسط صاحب نظران مورد بررسی قرار گرفته است، و به رسمیت شناختن همه آنها شایسته است. برای هر فردی که از فیلمهای درگیری معاصر قدردانی میکند، حتماً به تأثیر آشکار آنها، «همه آرام در جبهه غربی» نگاه کند.
دانلود فیلم All Quiet on the Western Front 1930 (در جبههی غرب خبری نیست) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
مهمتر از همه: من نوع بی صدا را در TCM دیدم. این حواس من را پرت کرد، چون انتظار یک فیلم ناطق را داشتم، اما وقتی متوجه شدم که چند نوع وجود دارد، آن را نادیده گرفتم و فیلم را تماشا کردم.
روز خاطره (کانادایی) برای من یک روز مهم است. مجموعه ای از جانبازان تجربیات من می پذیرم که این بسیار حیاتی است که فراموش نکنیم که دوران گذشته چگونه به ما کمک کرده است. بنابراین به نظر می رسد پیام هماهنگی همه آرام در جبهه غربی برای تماشای این روز استثنایی مناسب باشد.
ضروری است که اذعان کنیم که جهان در زمان ساخته شدن چه چیزی شبیه بود. درگیری غیرقابل مقایسه مدت ها قبل به پایان رسیده بود و جنگ جهانی دوم اتفاق نیفتاده بود، و در سال 1930 حتی واقعاً در آسمان هیچ کس نبود. سال 1929 آغاز بحران اقتصادی اوایل دهه 20 و زمانی بود که در جبههی غرب خبری نیست ساخته شد. به همین ترتیب بود که فیلمهای آرام به فیلمهای ناطق تبدیل شدند. در جبههی غرب خبری نیست یک تم شدید شرط بندی اصلی، برنامه مالی عظیم، بازیگران عظیم، و همه چیز نتیجه داد.
«همه آرام» تصویری بصری از کلاس 10 تاریخ است. همه چیزهایی که در مورد جنگ جهانی اول فهمیدم در در جبههی غرب خبری نیست موجود است: تبلیغ در خانه، فشار همسالان، بد، شرایط پیشبینی نشده، کانالها، گل و لای، بدبختی: با این حال این برای افراد سال 1930 تازگی داشت. بنابراین در حالی که یک تماشاگر اکنون چنین نخواهد بود. مات و مبهوت، آنها مدت زیادی به عقب برمی گشتند. با این حال، "همه آرام" بخش بصری زندگی در جنگ را میخکوب می کند.
ما گردهمایی دانشجویان آلمانی را دنبال می کنیم، در حالی که آنها به آن ملحق می شوند و درباره دافعه بودن جنگ می آموزند. در طول نیمه اولیه، آنها یک گروه هستند، اما در پایان فیلم حول محور پل میشود. لو آیرس شخصی را خلق کرد که بر زندگی او تأثیر گذاشت. ما می بینیم که یک بچه تبدیل به مرد می شود و بعد از آن پوسته یک مرد می شود.
من چند قسمت را کمی بیش از حد احساسی دیدم، شبیه به صحنه کلینیک اورژانس با چکمه ها. فقط بی انتها ادامه پیدا کرد، و کمکی نکرد که انبوهی از مبادلات و به ندرت هیچ کارتی از کلمه وجود داشته باشد.
اما "همه آرام" ایده آل است و زمانی که همه ساکت می شوند و ما شاهد دعوا هستیم، بسیار وحشتناک است. . نبرد اصلی اولیه که ما می بینیم، پس از مدتی طولانی گلوله باران، یکی از مضحک ترین نبردهای تمام دوران است. همچنین، در حال حاضر زمان مناسب، عملاً فوق العاده وحشیانه ترین زمان است. گستره وسیع، منطقه جنگی به طرز شگفت انگیزی دقیق، تعداد بسیار زیاد مردان - فوق العاده است. دیدن متخصص اسلحه های سنگین که افراد را در یک دوربین انفرادی از بین می برد، ناپدید شدن مردی تنها با دستانش به سیم متصل شد - این بسیار ناراحت کننده و یکی از افسانه ای ترین درگیری های تمام دوران است. هیچ معیاری از صحبت نمی تواند بر پیامی مانند بازنمایی های هیجان انگیز درگیری های نزدیک تاکید کند. و پس از آن، هنگامی که شرکا به کانال ها می پرند، سلاح ها ناپدید می شوند، چاقوها ناپدید می شوند و ابزار حفاری ظاهر می شوند. من ترجیح میدهم این ارتباط را انجام ندهم، اما نجات محرمانه رایان بدون در جبههی غرب خبری نیست برای روشن کردن راه قابل تصور نیست.
ممکن است برخی از آنها با توجه به سنش خاموش شوند، اما «همه آرام» احتمالاً کاملاً محتمل است. اولین فیلم بنیادی و شاید اولین فیلم درگیری بنیادی. کاملا شایستگی افتخاراتش را دارد. پیام، به طور مداوم مهم، و کمال، که به طور مداوم شکسته می شود، نمایش غم انگیز حیرت انگیزی را ایجاد می کند که یک بررسی حیاتی است. 8.5/10
دانلود فیلم All Quiet on the Western Front 1930 (در جبههی غرب خبری نیست) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
جنگ از هر نظر نوعی فعالیت دوستانه است که افراد اصلی دارند، که در آخرین بررسی، صرفاً غارت داراییهایی است که برای تحقق ماهیت طمع خود مجبور نیستند. جنگ بیرحمانه است، وجود انسان را بیمعنا میسازد، زندگی و مرگ چنان مبهم میشود که عبور و مرور تقریباً نوعی طنز سیاه است (جنگنده با کلاه در «نجات باران»). جنگ مضحک است، می تواند از تمام مقررات مرسوم فراتر رود، تمام هنجارهای ارزش قابل توجه را بشکند، هر یک از اخلاقیات را بشکند، می تواند کارآفرینانی را در ابتدا بدبین کند تا موجودات پیام آوران آسمانی ("شیندلر") را نجات دهند، که می تواند اجازه دهد. جوانان بی گناه، باید امیدوار باشند که جوانان به ماشین های کشتار وحشتناک تبدیل شوند ("بهشت اکنون"). بدیهی است که جنگ نادرست است، رهبران کشور برای منافع خود، فریبهای دلپذیر مختلف ساختهاند، افراد صادق را بهعنوان خوراک توپ سرکوب میکنند، و مردم عادی آسیبپذیر باید از گمراهکنندههای شگفتانگیز، اما ناتوان برای محافظت از افراد ارزشمند خود استفاده کنند (زندگی دوستداشتنی). جنگ یک مسخره است. هیچ افسانهای، هیچ پیروزی خارقالعادهای، هیچ غرور وجود ندارد، فقط کمبود خانه، کمبود خانواده، کمبود ورطه همیشگی وجود دارد.
من هیچگاه ارزیابی از درگیری ندارم، هر دو مورد فرضی «عدالت» و «شر» با توجه به اینکه صرف نظر از اینکه چگونه، مزیت های پیروزی پیش رو در میان افرادی که کلاس تصمیم منطقه جنگی را برآورده نکرده اند، قابل اعتماد است، عرق مردم را خرد می کنند. در کشمکش، پس از پیروزی و پذیرش، با «برنده» و «تغییر شکل مسالمت آمیز» افراد را به انقیاد خود ادامه دهید. ناگهان داستانی به ذهنم خطور کرد: مدتها پیش، دستیارش دو دامدار زندگی میکردند، فرزندان یک خوک خانوادگی جیاپین، با این حال جامد کمتر، اما بیش از یک خوک، بچههای ثروتمندی که ضعیف بودند، دامداران بدبخت انتخاب کردند. برای دزدی از دامداران ثروتمند، هر یک از خوک هایی که آنها غارت می کنند تا به سراغشان بیایند، فرزندان دامداران ثروتمند همتای فرزندان دامداران بدبخت نیستند و دیدن اموال آنها شخص دیگری خواهد بود، نگهبانان دامداران ثروتمند به سادگی نیاز به یک یادداشت، او با خانه خوک به اشتراک گذاشت: "دیگران برای غارت ما، این است که باید شما را بکشند تا بخورید، بنابراین همه باید از زندگی خود حمایت کنند و مانع دروازهشکن شوند، خوکها به آنها توجه کنند. واقعیت را احساس کنید، سپس برای کمک به مخالفت بشتابید، در نهایت با افزایش تعداد، دامداران بدبخت دزدی را دفع کردند، خوک ها بسیار شاد هستند، احساس کردند که از اینجا به بعد می توانند به زندگی سعادتمندانه و آرام ادامه دهند. گروه o دامداران خوک ثروتمند نیز بسیار سعادتمند بودند، و برای ستایش این پیروزی، خانواده چند خوک خود را برای جشن جشنواره کشتند و از اینجا به بعد به طور معمول خوک ها را می کشتند تا به این پیروزی که به سختی به دست آمده احترام بگذارند.
در پایان داستان جبهه غربی، کاتچینسکی هنگامی که در کانالی با پروانه ای تماس گرفت توسط دشمن به ضرب گلوله کشته شد. انتظار تک تک افراد غیر نظامی اساساً به اندازه آن پروانه دوست داشتنی بود، اما در درگیری، سرنوشت آنها باید یک خوک باشد.
دانلود فیلم All Quiet on the Western Front 1930 (در جبههی غرب خبری نیست) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
بوم آمریکایی 1930 "همه آرام در جبهه غربی" یکی از مشهورترین آثار حال حاضر زمان ایده آل است که در واقع امروز مهم است. موضوع جنگ برای همیشه بسیار جذاب و در عین حال بسیار چالش برانگیز بوده است، به این دلیل که گفتن در مورد آن واقعاً چالش برانگیز است تا افراد درک کنند که چقدر وحشتناک است.
فیلم به زبانی اساسی درباره این موضوع روشن می کند. وجود عادی روزانه دانشآموزان دیروز که تحت گفتمانهای متقاعدکننده در مورد معلمان خود میجنگند و انتظار دارند که چه تصویری جذاب و مهم باشد. در هر صورت جنگ به هیچ وجه سرگرمی نیست. این اندوه، عذاب، گذشت و گمنامی بسیاری از افرادی است که نوع خود را کشتند و در درازمدت خود را به زمین زدند.
تصویر بسیار سازماندهی شده است، فیلم به طرز بی عیب و نقصی روح انسان را منتقل می کند. در زمان جنگ، به عنوان یکی از حیاتی ترین آثار آن سال های دور در حال حاضر. فیلم به طرح خاصی وابسته نبود که مثلاً در فیلم All Quiet on the Western Front امروزی به آن اذعان دارد. این به طور ناقص یادآوری شده است. در واقع، و این به دنیای واقعی نزدیکتر است. با فرض وجود جنگ در همه جا، هر چیزی ممکن است؟ قوی، سرکش، بی حد و حصر و افتضاح. پرتابه ها پرواز می کنند، گلوله ها منفجر می شوند، افراد گرد و غبار را گاز می گیرند. در اینجا هیچ طرحی نمی تواند وجود داشته باشد، حقیقت را می توان گفت. اساسا برای افسانه های فیلم. این صرفاً یک نبرد معمولی آنهاست، یک نوع مبادله وجودی عادلانه.
در جبههی غرب خبری نیست با هماهنگی لوئیس اچیومنت نشان میدهد که چگونه دوازده مورد از جذابترین طرحها را در ساختار یک داستان نشان دهد. به جمعیت صحنه های کاملاً مختلفی در احساسات نشان داده می شود. طیف وسیعی از احساسات در اینجا در دسترس است، از صحنههای شادی نبرد آسمانی پیش رو، تا انفجارهای دلسردکننده که قصد دارند به زندگی بسیاری از افراد به طور همزمان پایان دهند.
در تصویر، همه منصف به نظر میرسند. مجریان کاملاً در محیط ترسناک آن سال ها و مناسبت ها غوطه ور شده اند، به طرز بی عیب و نقصی عصب آنچه را که می گذرد منتقل می کنند. شاید بخواهم دور لو آیرس را به نمایش بگذارم که پل را روی پرده نشان داد، احتمالاً ضروری ترین فرد در تصویر. همانطور که من می بینم، این افسانه در نهایت درخشان ترین بود، چهره و قیافه او بسیار مهم است. از طریق آنها می توانید وجود یک عصر کامل را دنبال کنید که همین دیروز دانش آموز بودند و دیر یا زود به زندگی کامل ادامه دادند.
«همه آرام در جبهه غرب» فیلمی است که تبدیل به برنده اسکار دو صلیب، تبدیل شدن به بهترین عکس و کسب افتخار بهترین رئیس. حیف شد که ایرز حتی انتخابی برای بهترین سرگرمی دریافت نکرد. فیلم امروز عالی به نظر می رسد. تاریک و تاریک، قدیمی به اندازه درگیری واقعی، اما در عین حال قابل توجه حتی پس از نزدیک به صد سال از حضور آن. در جبههی غرب خبری نیست قصد دارد ذهن مردم را در مورد وحشتناک بودن جنگ زنده کند، چقدر وحشتناک است، و چگونه وحشیانه، همزمان به طور منصفانه و حتی به طور معمول سرنوشت یک عصر کامل را از بین می برد.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.