ایرلند، قرن هجدهم. کنتس ثروتمند انگلیسی، «لیدی لیندون» (برنسن)، نظر مرد جوان ایرلندی، «بری» (اونیل) را به خود جلب می کند. پس از مرگ شوهر «لیدی لیندون» این دو ازدواج می کنند و «بری» به طبقه ی اشراف راه می یابد.
خلافکاری ایرلندی قلب یک بیوهی ثروتمند را میرباید و جایگاه اشرافی همسر مرحومش را در انگلستانِ قرن هجدهم تصاحب میکند.
قرن هجدهم روستایی کوچک در ایرلند,"ردموند بری" پسر مزرعه داری که عاشق دخترعموی خود "نورا بریدی" است.وقتی "نورا" با کاپیتانی بریتانیایی نامزد می کند "بری" از او برای دوئل دعوت می کند.او برنده می شود و به دوبلین فرار می کند.او به اجبار به ارتش بریتانیا می پیوندد و در جنگی هفت ساله شرکت می کند...
یک سرکش ایرلندی قلب یک بیوه ثروتمند را به دست می آورد و موقعیت اشرافی شوهر مرده او را در انگلستان قرن هجدهم به دست می آورد.
در قرن هجدهم ، در یک دهکده کوچک در ایرلند ، ردموند بری (رایان اونیل) پسر جوان مزرعه ای است که عاشق پسر عمویش نورا برادی (گی همیلتون) است. هنگامی که نورا با کاپیتان انگلیس جان کوین (لئونارد روسیتر) درگیر می شود ، باری او را به یک دوئل تپانچه می اندازد. او برنده و فرار به دوبلین ، اما در جاده سرقت می شود. بدون جایگزین ، باری برای جنگ در جنگ هفت ساله به ارتش انگلیس می پیوندد. او متروک می شود و مجبور می شود به ارتش پروس بپیوندد ، جایی که جان کاپیتان خود را نجات می دهد و به عنوان محافظ و جاسوسی قمارباز ایرلندی وی ، چوالیره د بالبلاری (پاتریک ماژ) تبدیل می شود. او به شوالیه کمک می کند و همدست او می شود تا اینکه تصمیم به ازدواج با لیدی ثروتمند ثروتمند (ماریسا برنزون) گرفت. آنها به انگلستان نقل مکان می کنند
بری لیندون؛ فیلمی در سبک تاریخی درام به کارگردانی استنلی کوبریک است. داستان مردی در قرن ۱۸ که در یک خانواده روستایی ساده به دنیا آمدهاست…
داستان مردی در قرن ۱۸ که در یک خانواده روستایی ساده به دنیا آمده است و با مادرش زندگی می کند، عاشق دختر عموی خود می شود، موفق به ازدواج با او نمی شود یه جنگ می رود و پس از آن اتفاقات زیادی در زندگی او پیش می آید، با یک دوشس بیوه برای ثروت او ازدواج می کند، و به این وسیله راه ترقی او باز می شود...
دانلود فیلم Barry Lyndon 1975 (بری لیندون) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
اگر مجبور باشم ایده های این تجربه مجلل بصری 3 ساعته را با یک کلمه خلاصه کنم ، این یک مصنوع است و این در همان فیلم اول فیلم برجسته شده است. مانند بسیاری دیگر از زمان اجرا ، اولین نگاه به دنیای ردموند بری احساس می کند که یک نقاشی قرن 18 زنده شده است. کوبریک با دو شکل شروع به پر کردن دو طرف مقابل قاب می کند تا دوربین را بزرگنمایی کند تا یک دیوار سنگی را که قسمت سوم سوم پایین قاب را اشغال می کند ، یک درخت بزرگ که نیمه چپ را پر می کند و یک آسمان آبی و ابری را اشغال کند. یک سوم بالایی آنقدر ظریف ساخته شده است که احساس می کند از دوره ای دیگر می آید و یک دوئل را به مخاطب نشان می دهد. این دوئل بین پدر شخصیت اصلی ما و یک مرد دیگر است که خیلی سریع منجر به مرگ پیر بزرگتر می شود ، همانطور که صدای فوق العاده تحقق یافته و کتبی توضیح می دهد ، مسئله ای در مورد یک اسب. ما دیگر در مورد پدر ردموند یا موضوعی که جان او را گرفت بیشتر نمی آموزیم ، اما اجرای تک صحنه بزرگ بری در قلب فیلم به طور کلی روشن است.
آنچه ما داریم یک است شکلی کاملاً آیینی از خشونت که به دلیل نگرانی های چیزی نسبتاً کوچک در مقایسه با زندگی یک مرد دنبال می شود. مهم نیست که علت چیست ، بزرگ باری برای انجام کار مثبتی برای خودش با این آیین موافقت کرد. ارزشش را داشت؟ آیا تفاوتی با هر نوع خشونت دیگری مانند نزاع مست داشت؟ آیا وقتی بزرگ در این مراسم گرفتار شد ، آیا بزرگتر باری در این مورد انتخاب دیگری داشت یا باید از فرم پیروی کرد؟
دو دوئل دیگر در فیلم Barry Lyndon وجود دارد و آنها این سوال را برجسته می کنند به روش های جالب تر با پرش از دو دهه جلوتر ، فیلم باری جوان ، ردموند را دنبال می کند ، زیرا او عاشق پسر عموی خود نورا می شود. نورا بچگانه در کنار این شیفتگی بازی می کند تا اینکه با یک افسر انگلیسی به نام جان کوین (تقریباً مسخره بازی در یک اجرای فوق العاده از لئونارد روسیتر) آشنا شد که بلافاصله عاشق او می شود. باری به خاطر این توهین به افتخار خود ایستادگی نخواهد کرد ، بنابراین ، پس از اعلام نامزدی نورا و کوین به روشی که کوین قصد توهین به باری را دارد ، جوان ایرلندی کوین را به دوئل دعوت می کند.
کوین ، هر چند ، یک نامرد ترسو است. بدیهی است که او نوعی مرد است که می تواند بدون ترس در برابر پسری بایستد ، اما به محض اینکه آن پسر یک اسلحه پر شده را در دست دارد ، شرکت او از ترس لرزیده به نظر می رسد. با این حال ، کوین به همان اندازه که پدر باری بخشی از سیستم جامعه انگلیس در قرن هجدهم بوده است ، بنابراین با عضویت در دوئل ادامه می دهد. هر چند تقلب می کند. او برادران نورا را دارد (که نظارت بر دوئل را انجام می دهند و علاقه زیادی به ازدواج خواهرشان با یکی از اعضای اژانتین انگلیس دارند) اسلحه ها را با یدک کش بارگیری می کنند. باری به میدان کوین برخورد می کند و کوین از شوک و ترسی که او را درگیر کرده بود رد می شود ، علی رغم اینکه می دانست زندگی واقعی او در معرض خطر نیست. باری ، نمی دانست که سلامتی کوین تحت تأثیر شوت او قرار نگرفته است ، و زندگی قدیمی خود را پشت سر می گذارد و به دوبلین فرار می کند.
دوئل سوم خیلی دیرتر در فیلم Barry Lyndon می آید ، بنابراین ما در آن به آن خواهیم رسید زمان مقرر ردموند در راه دابلین دزدیده می شود و در پایان به ارتش می پیوندد و در نتیجه امرار معاش می کند و راه خود را برای نجیب زاده شدن آغاز می کند ، سفری که نیمه اول فیلم را می گیرد. او وارد جنگ هفت ساله شده است (یا ، برای ما آمریکایی ها ، جنگ فرانسه و هند به عنوان تئاتر آمریکایی آن درگیری نامیده می شود) و به سرعت با وجود او بدبخت می شود. درگیری با یک سرباز دیگر ، یک مسابقه بوکس ، وجود دارد که به عنوان نقطه مقابل بسیار جالب برای دوئل های باقی مانده فیلم عمل می کند. با استفاده از زمان طولانی ، دوئل بسیار مستقیم فیلمبرداری می شود ، اما این مسابقه بوکس همه دوربین های دستی و برش های سریع است ، که به معنی ماهیت و "واقعی" بودن نوع درگیری است. به هر حال ، ردموند لباس افسری را برای فرار می دزد ، به داخل قلمرو پروس می رود ، و توسط یک افسر پروسی اسیر می شود که دروغ های ردموند را می بیند و او را به ارتش پروس که در آن ردموند بقیه جنگ را می گذراند ، تحریک می کند. پس از آن ، او مجبور به تحقیق درباره یک ایرلندی ساکن پروس شد. ردموندی و شوالیه بر اساس میراث مشترک و دوری از خانه خود خیلی سریع پیوند نزدیک می گیرند و سرانجام راهی پیدا می کنند تا ردموند را از کشور خارج کرده و از حاکمیت پروس رها کنند.
به محض این که این دو نفر شروع به ساختن کردند ردموندی که به عنوان قماربازهای مسافرتی زندگی می کند ، کنتس لیندون را می بیند و عاشق او می شود ، نوعی عشق که بسیار متفاوت از احساسی است که نسبت به نورا احساس می کرد. مدت حضور وی در ارتش انگلیس و پروس باعث شده است که وی کاملاً آشفته باشد ، حتی شاید غیر انسانی نیز باشد ، بنابراین تمام آنچه که در او می بیند درآمد است. آنها ازدواج می کنند و زندگی آنها ، بر اساس چیزی بیش از تلاش ردموند برای کسب یک مقام نجیب زاده ، عمیقا ناراضی است. پسر کنتس برای شوهر اولش ، لرد بولینگدون ، فوراً از ردموند بدش می آید ، زیرا با دیدن ظاهر و شیوه او درست می فهمد که چنگک واقعی را دارد. پس از چند سال و به دنیا آمدن یک پسر ، لرد بولینگدون نمی تواند رذل ردموند ، خیانت به مادرش و بدرفتاری عمومی با خودش را انجام دهد و پس از مرگ تصادفی برادر کوچکترش و فروپاشی کامل لیندون ، آنجا را ترک می کند. ثروت به دست باری.
و ... ما سرانجام سومین دوئل خود را بدست آوردیم. این یکی سومین جلوه جالب این مراسم است. به نظر می رسد پس از مرگ فرزندش ، ردموندی ها هیچ گونه بیماری بدتری نسبت به لرد بولینگدون ندارند ، اما لرد بولینگدون هنوز نفرت از ردموند را به خود گرفته است. در حالت هیجان انگیز خود ، لرد بولینگدون ، که اولین گلوله به او اعطا شده بود ، به طور تصادفی تفنگ خود را به زمین شلیک می کند. ردموند ، احساس هیچ یک از خصومت با لرد بولینگدون را که مرد جوان نسبت به او احساس می کند ، عمدا به زمین آتش می زند. بولینگدون با داشتن فرصتی برای عزیمت و عزت خود راضی و راضی ، با پیروی از رسم و رسوم خشونت و نتیجه گیری طبیعی ، پیشنهاد را رد می کند و دوباره آتش می گیرد. این بار او از دست دادن ، ضربه زدن به پای ردموند (که در نهایت از دست خواهد داد) ، و بدست آوردن آنچه که واقعا می خواست ، ردموند را از انگلیس و زندگی اش را تبعید کرد. بولینگدون تسلیم مصنوعات شد تا اهداف خشن را که می خواست بدست آورد و آن را تا جایی که می توانست برد. مصنوعات موجود در این نمونه هیچ حمایتی از کسی نکردند و بولینگدون از آن استفاده کرد تا نتیجه ای بسیار غیر مصنوعی بدست آورد.
مصنوعات فیلم به سایر عناصر مانند اجرا نیز تسری پیدا می کند. شخصیت هایی که بیشتر در مصنوعات جهان سرمایه گذاری شده اند کمترین نمایش های طبیعت گرایانه را دارند. بخصوص من از موری ملوین به عنوان Revent Runt فکر می کنم. رانت مشاور معنوی خانواده لیندون و مربی لرد بولینگدون است. او پودر سفیدی روی صورت خود می پوشد که نشانگر بیشتر اشرافی است که در فیلم Barry Lyndon می بینیم و با لحن فوق العاده اندازه گیری صحبت می کند. جایگاه وی در جهان کاملاً به تناسب او با طبقات بالاتر بستگی دارد ، بنابراین او خوشحال است که هرچه باشد قدرت آنها را بر جهان تقویت می کند. هنگام ریاست بر عروسی باری با كنتس یا خواندن فرزند مرده ردموند ، او دقیقاً با همان لحن صدا صحبت می كند. فقط وقتی مادر ردموند او را اخراج می کند ، عنصر احساسات در صدای او به دست می آید. او نیاز به هر گونه مصنوعی را از او سلب کرده است و او می تواند ناگهان نظر خود را به طور کامل بیان کند.
در مقابل ، برخی شخصیت ها وجود دارند که به طور طبیعی به طور طبیعی صحبت می کنند. اولین و بارزترین ساعت اول فیلم ، کاپیتان گروگان است ، مردی که از طرح کوین برای فرار از مرگ در اولین دوئل ردموندی ، به باری می گوید. او گاو نر را قطع می کند و به راحتی به ردموند می گوید که واقعاً چه اتفاقی افتاده است. مراسم دوئل برای او معنایی ندارد ، بنابراین او آزاد است که نظر خود را بیان کند.
بنابراین ، این همه خوب و خوب است ، اما چرا فیلم را دوست دارم؟ من تقریباً 1500 کلمه راجع به معنا و مضمون و کمی هم درباره اجرا صرف کرده ام ، اما چرا بری لیندون را دوست دارم؟
خوب ، اول از همه ، به نظر من هم جذاب است و هم کاملا خواب آور. از بعضی جهات ، این صفاتی است که با 2001 مشترک است ، اما این یکی بهتر به نظر می رسد. ترکیبات سرسبز و عمیق و به طرز شگفت انگیزی ساخته شده اند. کوبریک با استفاده از بیشتر نورهای طبیعی و شمع توانست از ابتدا تا انتها جهانی زیبا و زیبا ایجاد کند. من به ویژه صحنه های روشن شمع را دوست دارم (ظاهراً با استفاده از لنزهای ساخته شده توسط ناسا). همچنین به نظر من کاملا جذاب است. ردموند تقریباً به شخصیت الکس از A Clockwork Orange تبدیل می شود به شخصیتی حقیر و این سفر به خوبی محقق شده است. از دوران جوانی او تا تجربیات عجیب و غریب در ارتش و به عنوان یک قمارباز ، تا سو ru استفاده نابجا از ثروت شخص دیگری برای پیشبرد ناموفق منافع شخصی خود ، من ردموند باری را کاملا جذاب و تماشا می کنم.
دیگری عنصری که دوست دارم دو برابر است. ساختار دو بازیگرانه فیلم و گرایش فیلم برای گفتن آنچه اتفاق خواهد افتاد از طریق صدا و کارتهای عنوان بسیار طولانی قبل از وقوع آنها رخ می دهد. به عنوان مثال ، اولین کارت عنوان فیلم که قبل از اولین شات بود ، به ما می گوید که چگونه اولین بازی با کسب عنوان باری لیندون از ردموند باری پایان می یابد. کارت عنوان بازی دوم نیز همان کار را انجام می دهد ، توصیف سقوط او ، و بیش از نیم ساعت قبل از پایان فیلم صدا وجود دارد که به ما می گوید باری بدون فرزند ، تنها و در فقر خواهد مرد. اجتناب ناپذیری از ظهور و سقوط وی به حدی خوب کنترل شده است که عنصری مشترک با تراژدی یونان را بدست می آورد. او قرار است سقوط کند زیرا سقوط او همیشه در درون او بود. همانطور که صدای بلند می گوید ، ویژگی های به دست آوردن ثروت و حفظ ثروت یک چیز نیستند.
دانلود فیلم Barry Lyndon 1975 (بری لیندون) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
پروژه "باری لیندون" کوبریک در ابتدا پروژه ای در مورد ناپلئون بناپارت بود. بری لیندون با عنوان ساده "ناپلئون" با هدف به تصویر کشیدن زندگی مرد فرومایه ای که به ظاهر محیط خود را تسخیر کرده بود ، بود. مانند یک کارگردان فیلم وسواسی (حدس بزن چه کسی) ، ناپلئون اطراف خود را رام کرد ، کیهان را مجبور کرد که در برابر دیدگاه منحصر به فرد خود تعظیم کند.
کوبریک بری لیندون را تصور می کرد که با برنامه های پیچیده ، استراتژی ها ، تشکیلات نظامی ، و نمودارهای متحرک. ناپلئون وی مردی بود که کنترل خود را بدست گرفت و جنگ را آغاز کرد ، نه علیه اسپانیایی ها ، روس ها یا ایتالیایی ها ، بلکه علیه یک جهان ناشایست و بدخواه.
اما ناپلئون مانند جانی کلی در "کشتن" سرانجام ناکام می ماند. او یک سری شکست های نظامی متحمل می شود که منجر به این می شود که متوجه شود حتی بدون ریز مدیریت وسواسی اش ، همه نبردهایش به همان نتایج رسیده است. متغیرهای بسیار فراتر از توان وی ، نتیجه نهایی را کنترل می کردند.
پروژه ناپلئون به دلایل مختلف مالی تحقق نیافت. با این حال همیشه عملگر ، کوبریک تصمیم گرفت موضوعی کاملاً مخالف ناپلئون را بسازد.
و بنابراین ما "باری لیندون" را داریم. برخلاف ناپلئون ، باری برنامه ریزی نمی کند یا سعی نمی کند همه چیز را به موقعیتی برساند. مردی که از رحمت جهان هستی (و یا از آن غافل باشد) طبق گفته خود عمل می کند و در صورت وقوع بدبختی ها و بدبختی ها را به دست می آورد.
در حالی که رویکرد "شکل محتوای" کوبریک حکایت از این داشت که ناپلئون با پیچیدگی هایی غرق شود برنامه ها . برنامه هایی که در آن یک انسان صرفاً به ظاهر طبیعت را خنثی می کند (ماهیتی عمدتاً عرفانی که شیطانی ، بدخواهانه و خصمانه است) ، رویکرد "فرم به عنوان محتوا" باری لیندون حکم می کند که جهان کوبریک باری انسان را کاملاً برانداز کند.
و بنابراین ما یک تراژدی کیهانی داریم که در آن همان فرم فیلم سعی در کاهش هیچ چیز از انسان دارد. بوم نقاشی کوبریک بازیگرانش را در ساخته های از پیش تعیین شده قفل می کند ، به گونه ای که به نظر می رسد هیچ اراده آزاد ندارند و نمی توانند آزاد شوند. او جهان (کارگردان) را به عنوان هنرمند نهایی به نمایش می گذارد ، که ضربات قلم موی زیبایی آن زشتی خفقان آور آن را پنهان می کند و زندگی را به عنوان نتیجه هنری شبکه غیرقابل کنترل قوانین و فرمول های جهان به تصویر می کشد.
به همین ترتیب ، هر واقعه در فیلم Barry Lyndon به عنوان نتیجه مستقیم برخی وقایع قبلی به تصویر کشیده شده است. صحنه اول این رابطه پیوسته گذشته / حال را برجسته می کند. همچنین ببینید که چگونه ابرها ، درختان و دیوارها در اولین عکس "قاب" پدر باری شلیک می کنند. انسان یک مشخصات در افق است ، و بازیهای تشریفاتی خود را انجام می دهد همانطور که نظم کیهانی او را در بر می گیرد.
به همین ترتیب ، شخصیتها همه به وظیفه و نقشهای اجتماعی سختگیرانه مقید هستند. زندگی آنها آیینی ، رباتیک ، آموخته و تمرین می شود. در حالی که "دکتر استرنج لاو" و "2001" از نظر تولد و جنسیت کاملاً متضاد هستند ، در اینجا کوبریک از یک پارچه نشانه شناسی شانس استفاده می کند. هر صحنه مملو از بازی های شانس ، دوئل ، خواستگاری ، کارت ، قمار ، شانس و غیره است که همه مفهوم سرنوشت را در زندگی باری تقویت می کنند.
حتی راوی داستان باری را برانداز می کند. در حالی که ساخت و سازهای تصویری سعی دارند باری را به پس زمینه برسانند ، اما راوی با نفی همه درام و تنش سعی در تضعیف داستان خود دارد. او می گوید چرا این مرد را تماشا می کنی؟ او هیچ کس نیست. ("اگرچه این برخورد در هیچ کتاب تاریخی ثبت نشده است ، اما برای کسانی که در آن شرکت کرده اند به اندازه کافی به یاد ماندنی بود")
البته ، از نظر بصری ، بری لیندون بی نظیر است. اما این فیلمی است که در آن زیبایی و لوازم آرایشی ما را از بدخواهی ذاتی اغوا می کنند. این دنیای شوپنهاورن است که در آن محدود بودن با بی نهایت زمان و مکان در جنگ است. جهانی که در آن حال دائماً بدون بودن در حال تبدیل شدن است ، انسان به طور مداوم آرزو می کند بدون اینکه راضی باشد ، تلاش او همیشه خنثی می شود ، پیروزی به ندرت به دست می آید. زمان و زودگذر بودن همه چیزها صرفاً شکلی است که اراده برای زندگی در آن نتیجه بی فایده بودن تلاش های خود را به بار آورده است. در این دنیا ، هیچ مردی خوشحال نیست ، همیشه در انتظار چیزهای بهتر زندگی می کند ، همیشه تلاش می کند یا خواستار "رضایت" است. جهانی که در آن انسان حال را به عنوان چیزی موقت می پذیرد و آن را فقط به عنوان وسیله ای برای تحقق اهداف خود می داند. زیبایی ، احساسات ، زیبایی شناسی ، شکوه و جلال و ثروت ، تلاش های بیهوده ای برای فرار از بدبختی ذاتی است. سرخوردگی در پشت توهم.
بنابراین ، کوبریک بر منظره و پس زمینه تا حدی تأکید می کند که سبک بصری او شخصیت درام روی صفحه را زیر و رو می کند. بنابراین زبان معمولی سینمایی معکوس می شود ، به طوری که ما پیش زمینه ای داریم که دائماً برای غرق کردن داستان پیشگویی باری می جنگد. گسترش استعاره بیشتر و ما جهانی داریم که به تدریج زندگی باری را کوتوله می کند و خفه می کند.
استفاده مداوم کوبریک از بزرگنمایی های بزرگ و بزرگنمایی بیشتر این مضمون را برجسته می کند. اینجا انسان است ، بزرگنمایی کن . و در اینجا انسان در متن قرار داده شده است. کنایه از این است که هر زمان که باری سعی می کند خود را نسبت به این قانون طبیعی ادعا کند ، به شدت مجازات می شود.
شدیدترین مجازات در طول دوئل در پایان فیلم اتفاق می افتد. پس از یک اشتباه اشتباه ، سرنوشت به نفع باری می پیچد و به او این فرصت را می دهد تا حریف خود را از زمین دور کند. اما نه. باري ، با امتناع مجدد از پياده بودن ، انتخاب مي كند كه اراده آزاد را در خالص ترين خود به نمايش بگذارد. او خودش را فدا می کند. و البته او به خاطر این مجازات سنگینی کرده است. در زمان یخ زده ، پای او را دزدیدند ، بی حرکت ، در جای خود تاریخ محکم شده است ، و دیگر قادر به بوم زیبای خود نیست.
و بنابراین کل فیلم در مورد اجتناب ناپذیری ضرر است. باری در اولین شلیک پدرش را از دست می دهد ، در عشق بعدی اولین عشقش (پسر عموی). او خانه ، خانواده ، پدر جایگزین خود (ژنرال) ، پدر جایگزین دوم (شوالیه) ، پسرش ، ثروت و سرانجام پای خود را از دست می دهد. با از دست دادن پا ، او به معنای واقعی کلمه "هنر" یخ زده است. به عنوان یک تصویر تاریخی.
به طور قابل توجهی ، تنها شی در فیلم Barry Lyndon که می تواند از بزرگنمایی کوبریک پیشی بگیرد ، یک تابوت است که به طرز غیر قابل تحسینی به سمت دوربین در حال حرکت حرکت می کند. از آنجا که مرگ ثابت است ، تمام تاریخ مربوط به ضرر است.
20/10 - محکوم به هرگز قدردانی کامل نیست.
دانلود فیلم Barry Lyndon 1975 (بری لیندون) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
"بری لیندون" با "2001: یک ادیسه فضایی" ارتباط دارد. درست مانند هر شخصیت در سال 2001 (که نشان دهنده گونه آنهاست)، بری فردی است که حاضر است برای زنده ماندن و پیشرفت هر کاری انجام دهد. غرایز او به طور کلی حول خواسته های خودخواهانه او برای بقا می چرخد. در سال 2001، اقدامات ناامیدکننده برای بقا به هر قیمتی، به دلیل حضور ضمنی قدرت بالاتری که توسط یکپارچهها نمایش داده میشود، بیاهمیت و بیاهمیت بود. این حضور یک قدرت برتر احتمالاً به معنای مفهوم جبر و براندازی ایده اراده آزاد است. در «بری لیندون»، پدر بری درست در ابتدای فیلم در یک دوئل کشته شد و کوبریک هیچ احساسی به آن صحنه نمیافزاید. واضح است که از دست دادن پدرش در سنین بسیار پایین باید تعیین کننده زندگی بری بود. با توجه به اینکه باری در سنین بسیار پایین زندگی اش را برای او شکل می دهد بدون اینکه او هیچ تاثیری داشته باشد، هر کاری که بعداً در زندگی خود انجام می دهد، چیزی جز دستیابی به موفقیت، ثروت و رفاه با ابراز اراده خود به جای اینکه مجبور باشد به ضرب و شتم حرکت کند، انجام نمی دهد. آهنگ سرنوشت قابل توجه است که چقدر حساسیت های بری با چارلز فاستر کین در «همشهری کین» مشابه است. کین مرد دیگری بود که آیندهاش را شخص دیگری در سنین جوانی تعیین میکرد و هر کاری که کین بعداً در زندگیاش انجام داد این بود که زندگیاش هرگز حول هوسهای دیگران نچرخد.
زوم ثابت- خروجی های فیلم عمدی و از نظر موضوعی مرتبط هستند. در Act 1، باری را می بینیم که وارد ماجراجویی می شود، از مکان های مختلف بازدید می کند، در دوئل ها و جنگ ها دعوا می کند و غیره. و هر کار دیگری را انجام می دهد تا اطمینان حاصل کند که مراقب خود است و همچنین اطمینان حاصل کند که به منافع مادی و ارتقای موقعیت اجتماعی دست می یابد که با ازدواج به ثروت و طبقه به دست می آورد. او با قدرت محض اراده خود به موفقیت های موقتی دست می یابد. به همین دلیل است که فکر میکنم بزرگنماییها در قانون 1 قرار است پیشآگاهی باشند. تمام اقدامات قاطعانه بری توسط دوربین کوبریک تضعیف می شود. کوبریک دائماً بزرگنمایی می کند تا میدان بصری را گسترش دهد که باعث می شود بری و سایر شخصیت ها در فریم های مربوطه بسیار کوچک به نظر برسند. اما کوبریک که بری را در عکسها کوچک جلوه میدهد، از نظر بصری این مفهوم فلسفی را به خانه میرساند که مهم نیست بری چقدر تلاش میکند تا عمداً آیندهاش را تعیین کند، در نهایت اقدامات او در تصویر بزرگتر اهمیتی نخواهد داشت. سرنوشتی که در آینده برای او رقم می زند خواه ناخواه محقق خواهد شد. این گونه است که کوبریک جبرگرایی را در داستان وارد می کند. در عمل 2، بزرگنمایی ها برای نشان دادن شخصیت ها به طور کامل در زمان منجمد شده اند، مانند تصاویر دوران کلاسیک روی دیوارها.
صحنه ای وجود دارد که بری یک عکس را روی دیوار می بیند و تصمیم می گیرد. برای خرید آن صحنهای وجود دارد که بعداً مطرح میشود که بسیار مهم است زیرا کادربندی بسیار شبیه به صحنه فوقالذکر است، اما نکته مهم این است که این بار بری جای عکس را میگیرد و پادشاه جورج سوم او را بررسی میکند. بری به عنوان یک شخص به اندازه شخصیت های نقاشی اهمیت کمی دارد.
اگرچه در قانون 1 تعدادی از نماها نیز شبیه نقاشی به نظر می رسند، اما در پرده 2 است که موتیف نقاشی آن را به دست می آورد. تند موضوعی این به این دلیل است که اکثریت قانون 2 در داخل دیوارهای کاخ اتفاق می افتد و تصاویر واقعی روی دیوار دائماً در معرض دید هستند. تصاویر واقعی روی دیوار به خودی خود به کوبریک اجازه می دهد تا بین آنها و ترکیب بندی های قاب عکس مانند خود مقایسه کند. هدف شخصیت ها در تصاویر روی دیوار نه توسط آنها، بلکه توسط شخصی که آنها را ترسیم کرده است، مشخص می شود. به طور مشابه، هدف زندگی بری و اینکه کجا می رود و چگونه متبلور می شود توسط بری تعیین نمی شود، بلکه توسط چیزی/کس دیگری، شاید خدا، شاید قدرت برتر دیگر، یا شانس صرف (از دیدگاه نیهیلیستی) یا شاید خود جامعه ای که بری بخشی از آن است. با وجود اینکه او تبدیل به بری لیندون شد، بسیاری از مردم اطراف او هرگز او را چیزی جز بری ردموند نمی دیدند. در نهایت تمام دستاوردهای او بیهوده بود. شاهکار این است که آخرین باری که بری را در فیلم Barry Lyndon می بینیم، پشتش به دوربین است. اما نکته قابل توجه این است که به جای بزرگنمایی، یک بزرگنمایی دریافت می کنیم. از این رو در این لحظه، به جای گسترش میدان بصری، کوبریک آن را منقبض می کند تا نشان دهد که جاه طلبی بری توسط سرنوشت در جای خود قرار گرفته است.
/>
فیلمبرداری فیلم همانطور که بارها و بارها ذکر شد خیره کننده است و در کنار طراحی دقیق تولید، «بری لیندون» در نهایت به یکی از معتبرترین، متقاعد کننده ترین و کاملاً توسعه یافته ترین بازی های یک فیلم تبدیل می شود. دورهای در تاریخ فیلمهای سینمایی.
اگرچه کوبریک دوباره لحن عاطفی دوری از خود نشان میدهد، درست مانند فیلمهای دیگرش، با این حال، بخش دوم «بری لیندون» حاوی برخی از صحنههای پر احساس است. لحظات و نماهایی از کل دوران حرفه ای کوبریک. از دست دادن پدرش در سنین بسیار پایین، یکی از جنبه های زندگی بری شامل انتقال از یک شخصیت پدری به شخصیت دیگر بود. اما وقتی خودش پدر میشود، تمام تلاشش را میکند تا عاشقانهترین رابطه را با پسرش داشته باشد و کوبریک در واقع خلوص این رابطه پدر و پسری را با رفتار انسانگرایانه بدون قضاوت با آن حفظ میکند.
من شنیده ام که «بری لیندون» فیلم مورد علاقه مارتین اسکورسیزی کوبریک است. من این را جالب میدانم زیرا در بررسی میتوان دریافت که «بری لیندون» و «رفقای خوب» دارای قوس فوقالعاده مشابهی از «جنس تا ثروت به ژنده پوش» هستند که حول دو مرد بسیار جاهطلب میچرخد که میخواهند محدودیتهای طبقاتی را بشکنند و به سطح بالا برسند. با قدرت مطلق اراده و پشتکار آنها. با این حال، سرنوشت در پایان حکمفرماست و همه دستاوردها و ماجراجویی های آنها را بیهوده جلوه می دهد. جبرگرایی با آنها شوخی می کند.
دانلود فیلم Barry Lyndon 1975 (بری لیندون) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
صحنههای آغازین «بری لیندون» مانند فوگهای سینمایی پایدار، مضمونی را ارائه میدهند که در سراسر آن با تغییرات فزایندهای جذاب برخورد میشود. پدر بری در یک دوئل کشته می شود. بری با مادرش که حاضر به ازدواج مجدد نیست زندگی می کند. بری باکرگی خود را به خاطر زنی که در حین ورق بازی نقش بازی می کند از دست می دهد. اینها رشته های بزرگ هستند - پدران، دوئل ها، مادر، جنسیت، زنان، دست نیافتنی ها، نقاب ها، بازی ها، قمار - در وب می بافند که در نهایت بری لیندون را به دام می اندازند، سرنوشت مانند عنکبوت هایی که او را به شکلی سادیستی دست و پا می کند.
«بری» حول دوئل ها ساخته شده است - فیلم با یکی شروع می شود و به اوج می رسد. نقاط کلیدی طرح حول دوئل ها و نزاع های "سازمان یافته" متمرکز می شوند. این دوئلها فقط از نوع شمشیربازی/تیراندازی نیستند - آنها میتوانند در قمار یک نقطه مقابل باشند. بازی های فریبنده مردان و زنان؛ مجازاتی که پدران بر پسرخوانده ها، برادران بزرگتر بر برادران ناتنی جوان اعمال می کنند. احضاریه برای تعدیل کار سرپیچی بلغمی یک زن لجن زده؛ تلاش برای کلاهبرداری یک افسر حتی لازم نیست منفی باشد - معرفی بری با شوالیه با تضاد ضمنی آغاز می شود و به یک دوستی متحرک و واقعی ختم می شود. این دوئلها آزمونهایی هستند که بری باید پشت سر بگذارد، تلههایی که او باید در حرکت رو به جلوی خود به سمت موقعیت و ثروت اجتناب کند.
اما این دوگانگی طنین موضوعی بیشتری از آن دارد که در شکل تغییر نام ردموند بری به بری نشان داده میشود. لیندون این تضاد بین فرد و جامعه است، بین خود واقعی آن فرد، اگر چنین چیزی وجود داشته باشد، و نقاب هایی که او برای پنهان کردن هرگونه نقصی که ممکن است داشته باشد، به کار می گیرد. اهمیت اخلاقی دوئل ها با تغییر بری از یک عاشق پرشور به یک نقشه کش بی رحم تغییر می کند. با تمام ذکاوت طعنه آمیز تاکری، یک رگه اخلاقی در رمان او وجود دارد، نه لزوماً از انواع «از ایستگاهت بلند نشو»، بلکه حاکی از ناراحتی در انتظار هر کسی است که شخصیت واقعی خود را به خاطر جعل های پر زرق و برق، اما جعلی رها کند.
کوبریک این مطالب را می گیرد و آن را متعلق به خود می کند و داستان دیگری در مورد یک جنایتکار خارجی و یک ساختار اجتماعی سفت و سخت و غیرقابل حرکت بسیار قدرتمندتر از اجزای تشکیل دهنده آن می سازد. ماسک برای بری لزوماً تکه تکه شدن هویت او نیست، انحطاط ارزش های او. آنها راه او برای ضربه زدن به سیستم، نفوذ به قلعه و تخریب آن از درون هستند. بری به دور از تبدیل شدن به یک هیولا، عمداً هم به عنوان یک فاسق و هم به عنوان پدری دوست داشتنی نشان داده می شود (مضمون پدرها، از مرده بری گرفته تا دو شخصیت پدر خیرخواهش؛ جایگزینی پدر بولینگدون و رابطه او با پسرش، در تضاد است. با چهرههای مادران، موضوعی قدرتمند در سرتاسر آن است)
این کلیشه است که کوبریک یک انساندوست غمانگیز است و «بری لیندون» با دیدگاه مسخرهآمیز خود از جنگ، چیز دیگری را پیشنهاد نمیکند. دسیسه های کشنده تر جامعه بری لیندون عمداً دو «زمان» را در تضاد (دوئل دیگر) قرار میدهد، یک زمان تاریخی جنگ و قدرتهای بزرگ، که با سفر بری از فراری به اشرافیت مرتبط است، و یک زمان دایرهای، که در آن رویدادها به سادگی تکرار میشوند و هیچ چیز تغییر نمیکند. این عصر روشنگری است، جایی که "پیشرفت" صدایی بود، این ایده که مجموع دانش بشری و در نتیجه مجموع خوشبختی انسان را می توان بهبود بخشید. در فیلم Barry Lyndonی با زیبایی خیره کننده، تلاشی موفقیت آمیز برای ادغام تمام اشکال هنر پیشرو عصر (نقاشی، تئاتر، مجسمه سازی، معماری، باغبانی منظره، موسیقی و غیره) در یک کلیت کور - با صحنه ها، به ویژه دوئل اوج. با بولینگدون، حاکی از واپسگرایی، بدویگرایی، بازگشت به قبیلهگرایی (که در واقع همان چیزی است که اتفاق میافتد، نظم اجتماعی دوباره گروهبندی و بیرون را بیرون میکشد). کلیسا اکنون به باغی پوشیده از کاه و صحنه تاریک برای مراسمی بدوی تبدیل شده است، مراسمی که در طول فیلم تکرار شده و همه پیشرفت ها را انکار می کند. آیین، طبلهای قبیلهای، این را بهشدت آشکار میسازد.
بری به همان جایی که شروع کرده بود، ختم میشود: بدتر از آن، با از دست دادن یک پا. چندین دهه بعد، هیچ چیز برای لیدی لیندون نیز تغییر نکرده است و برای «شوهر» جدیدش، پسرش، چک امضا کرده است. آخرین تاریخی که ما می بینیم سال 1789 است، آن تاریخ معروف انقلاب در فرانسه، که در هر جای دیگر به شکل مارپیچی در حال گسترش است، اما نه اینجا، و کوبریک به این معنی است که واقعاً در هیچ کجا نیست. کلیشه قدیمی، "به علاوه ممکن است تغییر..."
من را احساساتی (یا ایرلندی) خطاب کنید، اما در آن دوئل نهایی، زمانی که بری از کشتن دشمن خود امتناع کرد، نور از پشت سر او می تابد. شکافهای باریک، کبوترهای سفیدی که دور او تکان میخورند، تعبیری مذهبی را مطرح میکنند، پیشنهادی مبنی بر اینکه بری ممکن است دنیا را از دست بدهد، اما به نحوی نجات یافته، رستگار شده است: محکوم به برزخ مکرر روی زمین، اما فراتر از آن، چه کسی میداند؟ زیرا این دومین دوگانگی کوبریک، خودش است، یک عمل متعادل کننده معجزه آسا بین یک فیلم انتزاعی ناب، و یک مطالعه شخصیتی تکان دهنده، خنده دار و هولناک. در سرتاسر بری مضحک، احمق، قربانی ساخته میشود، و با این حال همیشه همدردی خود را حفظ میکنیم (عمدتاً از طریق آن چهره دردناک دلخراش) باعث میشود حتی ما بیخدایان نیز نجاتی برای او داشته باشیم.
بزرگترین صحنه فیلم - میز قمار، جایی که بری و لیدی لیندون در زیر نور شمع مانند چهرههای ساعتی که به زور به انسانیت وارد شدهاند به یکدیگر خیره میشوند، شاهکاری از سینماست که بازیهای مینیمالیستی را به نابغه تبدیل میکند - رایان اونیل در بری لیندون یکی از بازیهای عالی را به لطف کوبریک ارائه میدهد. به ارزش هزار ژامبون جشن گرفته شده است.
دانلود فیلم Barry Lyndon 1975 (بری لیندون) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
همان چیزهایی که «بری لیندون» را جالب می کند، آن را مشکل ساز می کند. صحنههای طولانی، کلوزآپهای طولانی بازیگران با چهرهای خشک، عدم علاقه به ریشهیابی، تغییر شخصیت ناگهانی (به بدتر) در شخصیت اصلی، و توجه دقیق به جزئیات دوره که به نظر میرسد دلیل اصلی کارگردان استنلی کوبریک برای ساخت بری لیندون است. .
کوبریک درام قرن هجدهمی خود را بر اساس رمان ویلیام میکپیس تاکری فیلمبرداری میکند، و نه به سمت فیلمسازان دیگر، بلکه به سمت نقاشان دوره مانند گینزبورو و هوگارث. کادر او، اغلب متحرک اما کمی در طول یک صحنه، لحظاتی از زیبایی شگفتانگیز و شدید را به تصویر میکشد که به نظر میرسد در حالت نه چندان ایستا، جاذبه را به چالش میکشد، مانند زنی در حمام یا مردی که سوار بر مسیری روستایی میرود. به همین دلیل، این یک فیلم منحصر به فرد است، فیلمی که هنوز هم خیلی ها را متحیر می کند.
با این وجود، دوست داشتن آن، حداقل برای من، فیلم سختی است، که با شخصیت اصلی شروع می شود، یک جوان ایرلندی به نام ردموند بری ( رایان اونیل) پس از یک دوئل مجبور به فرار از وطن خود شد که در میانه جنگ هفت ساله نه یک بلکه در دو ارتش گرفتار شد. او با یک قمارباز حیلهگر به بلژیک میگریزد و در آنجا با لیدی لیندون (ماریسا برنسون) آشنا میشود که عاشق او میشود و به او فرصتی میدهد تا در بالاترین عرصههای جامعه صعود کند، اگر فقط بتواند دروغگویی و خلق و خوی تلخ خود را کنترل کند.
چیز زیادی برای دوست داشتن در آنجا نیست، و برخی می گویند که تقصیر اونیل یا کوبریک برای انتخاب اوست. اونیل معمولاً به شکل چوبی است، اما این فیلمی است که به چنین سبک بازیگری عمل می کند، زیرا بازیگران در اینجا کمتر در دیالوگ ها صحبت می کنند تا گفتگوها در حالی که به سختی به اندازه یک ابرو حرکت می کنند تا فضای داخلی ظریف شمع کوبریک را به هم نریزند. اونیل گهگاه غافلگیر می کند، به خصوص در اواخر فیلم وقتی صحنه گریه ای را ارائه می دهد که به اندازه راسل کرو در «گلادیاتور» قدرتمند است. هنگامی که از لهجه ضعیف ایرلندی او عبور کردید، ممکن است او را به اندازه هر فرد دیگری برای این کار در اینجا مرد خوبی بیابید.
همچنین کاراکتر خوبی از موری ملوین به عنوان وزیر خشمگین آقای رانت، لئون ویتالی وجود دارد. به عنوان پسر لیدی لیندون از ازدواج قبلی، و استیون برکف، غیرقابل تشخیص به عنوان همان مردی که ادی مورفی را در "پلیس بورلی هیلز" تهدید کرد، به عنوان یک شیک پوشی ابله که با بری پشیمان می شود. پاتریک مگی، غالباً در صفحه نمایش، به خوبی نقش خود را از قمارباز، مربی بری، برای مدتی کمرنگ می کند. کار کوبریک با بازیگران کودک در اینجا، کار استثنایی و کمتوجهی او را در آن بخش به نمایش میگذارد.
این یکی از فیلمهای کوبریک است که در آن بازی بیش از حد کمی وجود دارد. وقتی حتی نمی توانید حرکت کنید، زیاده روی کردن سخت است. کوبریک به قدری مشتاق است که با عکس های زیبایش بسازد که هر قطره ای از سرزندگی از روی صفحه می چکد. شناسایی مخاطب نیز سخت است، به جز اینکه فکر میکنم برخی از جذابیتهای بری لیندون در بیگانه بودن آن است که دنیایی را که ما فکر میکنیم میشناسیم به شکلی کجدل اما واقعیتر از همیشه ارائه میکند.
این یک پیروزی در «بری لیندون» است که کوبریک چگونه میتواند یک طرح بصری ظریف و لایهلایه را به نمایش بگذارد، و داستان، به خصوص در نیمه اول آن که بری در حال افزایش است، لحظات جذاب خود را دارد. روایتی سخت از مایکل هوردرن که طول فیلم را ادامه میدهد، در ابتدا سرزده به نظر میرسد، اما به تدریج تبدیل به یک نقطه مقابل نسبتاً عالی برای اکشن روی پرده میشود. بعد از مدتی به هوردرن نیاز پیدا می کنید. در کمتر از سه ساعت، فرد احساس میکند که در حال نشستن به زندگی بینظیر بری در زمان واقعی است. ممکن است برخی آن را یک دستاورد بدانند، اما شما فقط میتوانید آنقدر به یک نقاشی خیره شوید، حتی یک شاهکار، قبل از اینکه خمیازه بکشید. اینجا سریعتر جلوه میکند.
دانلود فیلم Barry Lyndon 1975 (بری لیندون) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
کوبریک فیلمسازی سختی است. او واضح است که شایستگی دارد، حتی از برخی جهات درخشان. و چند تا از فیلمهای او - Strangelove به ذهنم میآید - به اندازهای سطحی معنا پیدا میکنند که آدم مجبور به رفتن دورتر نیست. مشکل این است که کوبریک هرگز به ما اشاره نمیکند که فیلمهایش جانوری کاملاً متفاوت از سایر فیلمهای موجود در فروشگاه ویدیو هستند. فکر میکنم او از این سردرگمی لذت برد.
اکثر فیلمها داستانی را به روش قدیمی روایت میکنند: زمان حرکت میکند، چیزها اتفاق میافتند، شخصیتها عمل میکنند. در بری لیندون ها داستان تا حد زیادی از داستان سرایی جداست. از آنجایی که فیلم با هر چیز دیگری متفاوت است، ابزار داستان سرایی برای فیلم منحصر به فرد است. و از آنجایی که فیلم هنوز جدید است، ما فضای زیادی برای کشف چگونگی روایت داستان داریم.
بنابراین اکثریت قریب به اتفاق فیلمسازان و بینندگانی داریم که به یک فیلم صرفاً از نظر داستان فکر می کنند. اما ما گروه دیگری از مردم داریم که داستان سرایی را تماشا می کنند و شاید (مثل من) آنقدرها از خود داستان مطالبه نمی کنند. به همین دلیل است که ما سبکنویسهای پوچ مانند دی پالما را تحسین میکنیم، اما البته داستانسرایان بصری چیره دستی مانند کوروساوا را ترجیح میدهیم.
جام مقدس زمانی است که روایت رشتههای مرسوم و سینمایی در هم میآمیزند یا در برخی هماهنگ میشوند. راه هوشمندانه منظور من از رشته های سینمایی، روایتی است که روی ساختار دوربین سرمایه گذاری شده است، مانند «مارین باد»، مانند «کتاب بالش»، مانند «اتللو» ولز، یا با کمک بازیگرانی مانند «Sweet and Lowdown» یا « وانیا در خیابان 42.' غوطه ور شدن موازی هم در داستان و هم در روایت های سینمایی لذتی عالی دارد.
اما گاهی اوقات کوبریکی ما را گیج می کند. من زمان زیادی را با «چشمان کاملا بسته» گذراندم قبل از اینکه آن را بفهمم، زیرا به دنبال کراوات با داستان بودم. اما کوبریک معادله را برعکس دارد. لنگر اصلی روایت در روایت سینمایی است. داستان یک اسکلت نیست که فیلمسازی پیرامون آن اتفاق می افتد، بلکه یک حاشیه نویسی یا یک رویای ناقص ناشی از آن است. جارموش، مالیک، و کار وای ونگ ("در حال و هوای عشق") همین نگرش را دارند، با پیچ و تاب های جزئی.
من فارغ از انتظارات محدود، اکنون می توانم از "بری لیندون" لذت ببرم. بیشتر به شکلی که فکر می کنم کوبریک آن را دید. این داستانی در مورد یک ایرلندی سیاه پوست نیست که از طریق تصاویر زیبا روایت شود. این شعر لحنی بصری در مورد اغوای زیبایی است، با ناهماهنگی بین زیبایی طبیعی و لوازم آرایشی. داستان اصلی تصویری است. به فضا نیاز دارد. نیاز به زمان دارد. («2001» همان روایت سینمایی را دارد که «لوازم آرایشی» منطق است؛ تغییر جزئی در «ساعت ساعت» این است که زیبایی فرهنگی در آینده است.)
بخشی از روایت که O'Neal کمک می کند یک دوخت آزاد از این برای ترسیم عناصر به عنوان چاشنی برای کمک به هضم ما: جنگ / قمار، امتیازات خودسرانه، دوئل ها و دوئل ها، لباس های صورت و بدن، روی هم قرار دادن زبان ها.
طنز نکته این است که کوبریک شما را فریب می دهد تا سرسبزی را جذب کنید و در پایان شما را مجازات نمی کند. به همین دلیل است که تئاتر را با احساس گناه ترک می کنید و نمی دانید چرا. (او یکی از پاهای ما را برمی دارد - داستان - و ما را به سرگردانی در آمریکا می فرستد، کاملاً مطمئن نیستیم که چه اتفاقی برای ما افتاده است.) آیا می توانید به هنرمند دیگری با این قدرت فکر کنید؟
دانلود فیلم Barry Lyndon 1975 (بری لیندون) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
در واقع این یکی از جذابترین عکسهای کوبریک است که پس از «دکتر استرنج لاو»، پس از «دکتر استرنجلاو»، پس از آن در روایت داستان قرار دارد (و بیتردید خلقتی باشکوهتر از مثلاً هر چیزی است که او در دهه 1950 ساخته است). کارگردان انگلیسی مایکل پاول (در حالی که شکست مشابهی را به یکی از آثار خود نسبت می دهد) می گوید که کوبریک در "تله زیبا" افتاد، اما در حالی که من پاول را به عنوان یک خالق تحسین می کنم، قضاوت پوچ است: حداقل، هر کدام تصویر سرسبز به ما مردمی را نشان می دهد که نه تنها بخشی از صفحه نمایش را اشغال کرده اند، بلکه در یک جهان زندگی می کنند و چیزهای زیادی در مورد رابطه آنها با آن جهان به ما می گوید. بسیاری از عکسها واقعاً شگفتانگیز هستند و چشمها را فریب میدهند، اما آنها اثری را ندارند که صرفاً به این دلیل که کارتپستالهای زیبایی میسازند.
من مطمئن هستم (بدون اینکه Thackeray را خوانده باشم) این راه درستی است. برای اقتباس از یک داستان طولانی از رمان به صفحه نمایش. هر صحنه یا به اندازهای که برای بیان نقطهنظر و تأثیرش نیاز دارد زمان دارد، یا به طور کلی قطع میشود - شما نمیتوانید کوبریک را که خیلی سریع روی موادش اسکیت میکند، بدون دلیل بهتری از جا دادن همه آنها، دستگیر کنید. روایت شخصی (شامل جملات شوخ و زیبا - زمان آن فرا رسیده است که Thackeray را بخوانم) تقریباً نوعی رقص با تصاویر انجام می دهد، درست در زمانی که به آن نیاز داریم به داخل سر می زند و وقتی لازم نیست یک قدم به عقب برمی گردیم. (بنابراین به ندرت حتی از روایت سوم شخص به این خوبی استفاده می شود.) و مثل همیشه، حس موسیقیایی کوبریک اشتباه است. تصور من در آن زمان این بود که در حال گوش دادن به موسیقی اواسط قرن هجدهم بودم که با شروع حرکت قهرمان در محافل بالاتر و بالاتر، جای خود را به قطعاتی از دوران کلاسیک داد. کم و بیش حقم بود. اما بعد متوجه نام شوبرت در تیتراژ شدم - و با شروع متوجه شدم که داشتم به آن گوش میدادم، حتی شروع کردم به ضربه زدن به آن، قطعهای که شوبرت با آن آشنا بودم، بدون ثبت نام آناکرونیسم.
حیف که کوبریک بعد از این کار حماسه سازی را متوقف کرد. به مواردی که او مسئول آنهاست نگاه کنید: "اسپارتاکوس" (پروژه ای که کوبریک به آن علاقه داشت، مسلماً اما همچنان باشکوه ترین حماسه رومی است) "2001" (با شکوه ترین حماسه) و "بری لیندون". آخرین نفر از این سه به هیچ وجه یک پسر عموی فقیر نیست.
دانلود فیلم Barry Lyndon 1975 (بری لیندون) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
این بی شک یکی از زیباترین فیلم هایی است که تا به حال ساخته شده است. البته «زیبا» چیزی کاملاً متفاوت از گفتن «این بهترین فیلم ساخته شده است». منظورم از زیبا این است که فیلم با لباسها و دکورهای بی عیب و نقص و مناظر چشمگیر و دوربین فیلمبرداری فوقالعاده به نظر میرسد. و لطفاً استفاده زیبا و بی نقص از موسیقی کلاسیک را نیز فراموش نکنیم که همگی توسط آهنگساز لئونارد روزنمن تنظیم شد و برای آن اسکار نیز دریافت کرد. همین امر در مورد کارگردانی هنری، فیلمبرداری و طراحی لباس بی عیب و نقص صدق می کند. واقعاً تمام اسکارهایی که حداقل لیاقت دریافت آنها را داشت.
"بری لیندون" یک فیلم طولانی است، مانند فیلم های کوبریک. اتفاقات زیادی در داستان می افتد اما هرگز زیاد نمی شود زیرا داستان به آرامی روایت می شود. تقریباً تمام زندگی شخصیت ردموند بری/بری لیندون در فیلم Barry Lyndon روایت می شود. به عنوان نوعی فارست گامپ ایرلندی قرن هجدهم، او سفر می کند و اروپا را از چشم بسیاری از طرف های مختلف می بیند. این یک دید و احساس عالی از قرن هجدهم اروپا و به ویژه فرهنگ "نجیب زاده" بریتانیا می دهد.
گفتگوهای کاملاً خیره کننده ای در فیلم Barry Lyndon وجود دارد. در بری لیندون از این شیوه قدیمی و مودبانه انگلیسی صحبت کردن است. گوش دادن به آن واقعاً لذت بخش بود و گاهی اوقات لحظات بسیار سرگرم کننده و به یاد ماندنی را فراهم می کرد. خط ها همه به خوبی توسط بازیگران خوب ارائه شده است. همچنین دیدن پت روچ در بری لیندون عالی بود. پت روچ به خاطر ایفای نقش تقریباً همه اراذل و اوباش بزرگ در تمام فیلم های ایندیانا جونز شناخته شده است. خنده دار است، من او را از چهره و صداش نشناختم، اما از سبک مبارزه اش شناختم. او به همان روشی که بعداً در «مهاجمان کشتی گمشده» در جنگ هواپیما جنگید.
داستان به آرامی و زیبا روایت میشود و همه زیبا توسط مایکل هوردرن روایت میشود. در حین تماشای بری لیندون هرگز خسته نخواهید شد، این را تضمین می کنم. اتفاقات زیادی در بری لیندون وجود دارد که اجازه آن را نمیدهد.
فیلمی کاملاً زیبا که حتماً باید دید.
10/10
http:// bobafett1138.blogspot.com/
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.