پدری که در طول زندگی اش عاشق قصه گویی بوده و همواره قصه های شیرینی از زندگی خود برای روایت کردن دارد و پسری که تمام قصه های پدر را زاییده ذهن او و کذب می داند و از اینکه همواره در طول زندگی اش مجبور بوده به این داستانهای دروغین گوش بدهد خسته شده، او فکر می کند که هیچ چیز از زندگی واقعی پدرش نمی داند و حالا که خودش در آستانه بچه دار شدن است دوست دارد به واقعیت زندگی خود وپدرش آگاه شود. حالا پدر در آستانه مرگ است و قصه ها هم رو به پایان…
«ادوارد بلوم» (فینی) به روایت گر داستان های باور نکردنی درباره ی زندگی پر ماجرای دوران جوانی اش (مگره گور) شهرت پیدا کرده است. حکایت های حیرت انگیز «بلوم» برای همه جذابیت دارد جز «ویل» (کروداپ) پسرش، که مدت ها پیش خانه را ترک کرده تا خود را از زیر سایه ی سنگین پدرش رها سازد. تا این که «ادوارد» مریض می شود و به بستر می افتد و همسرش، «ساندرا» (لانگ) سعی می کند تا پدر و پسر را با هم آشتی دهد...
پسری در تلاش است تا با رجوع به افسانه ها و داستان هایی که پدر در حال مرگش برای او تعریف کرده بیشتر او را بشناسد …
یک پسر ناامید سعی می کند واقعیت را از روی داستان های زندگی پدر در حال مرگش مشخص کند.
ماهی بزرگ؛ فیلمی در ژانر خیالپردازی و کمدی درام از تیم برتون است که بر اساس رُمانی به همین نام از دانیل والاس ساخته شدهاست. ایوان مک گرگور، ماریون کوتیار و مایلی سایرس از بازیگران فیلم هستند. پدری که در طول زندگی اش علاقه مند به قصه گویی بوده و همواره قصه های شیرینی از زندگی خود برای روایت کردن دارد و پسری که تمام قصه های پدر را زاییده ذهن او و کذب می داند و از اینکه همواره در طول زندگی اش مجبور بوده به این داستانهای دروغین گوش بدهد خسته شده، او فکر می کند که هیچ چیز از زندگی واقعی پدرش نمی داند و حالا که خودش بزرگ شده دوست دارد به واقعیت زندگی خود و پدرش آگاه شود. حالا پدر در آستانه مرگ است و قصه ها هم رو به پایان…
داستان فیلم حول زندگی پسری و پدر در حال مرگش می گذرد. او در تلاش است تا چیز های بیشتری درباره پدرش بفهمد. برای اینکار داستان هایی که پدرش در طول چند سال برای او تعریف کرده بود، کنار هم می گذارد و شروع به دوباره ساختن آنها می کند ...
دانلود فیلم Big Fish 2003 (ماهی بزرگ) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من باید این را با این حرف شروع کنم که تیم برتون همیشه یکی از کارگردان های مورد علاقه من بوده است. من از دیدگاه کج او ، سورئالیسم ادوارد گوری-ایش ، راه او نشان می دهد نه فقط عجیب و غریب در فیلم Big Fish های خود بلکه ناخوشایند ، زشت و عجیب و غریب عجیب و غریب ، و آنها را به روشی دوست داشتنی و پذیرفته نشان می دهد که باعث می شود گاهی اوقات به طور ناخواسته جذاب شوند. به جای احساس "خرابه قطار که نمی توانی به دور نگاه کنی" ، برتون همیشه یک احساس فضول گرایی برای شما ایجاد می کند که باعث می شود بیش از یک بار فیلم های او را تماشا کنید تا چیزهایی را که بار اول از دست داده اید ، ببینید. برتون به جای اینکه با عجیب بودن شخصیت ها به تماشاگر بپردازد ، اجازه می دهد شخصیت ها خودشان صحبت کنند. و شاید این جواب دهد زیرا شخصیت های او همیشه ذاتاً دوست داشتنی بوده اند.
این بار با آخرین تلاش او ، ماهی بزرگ ، چنین نیست.
برای تعریف این مجموعه داستان تو در تو ، برتون بازیگران متشکل از درجه یک را تشکیل می دهد: یوان مک گرگور در نقش ادوارد بلوم جوان ، آلبرت فینی در نقش ادوارد بلوم پیر ، جسیکا لانگ در نقش همسر بلوم ساندرا ، بیلی کراوداپ در نقش فرزندشان ویلیام بلوم. با انبوهی از نقش های جزئی که توسط مجریان برجسته ای مانند رابرت گیوم ، دنی دیویتو ، هلنا بونهام کارتر و استیو بوسمی پر شده است. او حتی به دلایلی که تصور نمی کنم ، فولکسینر Louden Wainwright III را در نقشی نه چندان نامرئی شامل می شود و اصرار دارد که نام خود را به اشتباه در کل تیتراژ آغازین و پایان فیلم هجی کند. این خیلی من را متحیر کرد.
در حقیقت ، من در طول فیلم بارها متحیر شده بودم ، اما بیشتر از آن ، وقتی که باید سرم را تکان می دادم و لبخند می زدم ، و نمی خواستم صبر کنم تا زمان پخش آن DVD در عوض ، احساس خارش می کردم که هرچه زودتر تئاتر را ترک کنم ، و وقتی سرانجام پایان یافت با اخم مشخص صورتم آنجا نشستم.
تعداد بسیار کمی / فیلم باعث شده است احساس کنم انگار می خواهم ترك كردن. هر چقدر فیلم Big Fish بد باشد ، من بندرت از روی آن بیرون می روم. شاید این مشکل Big Fish بود. واقعاً بد نیست زیباست. اما توخالی هم هست. شما مدام تماشا می کنید ، و تماشا می کنید و امیدوارید که در نهایت به فیلمی تبدیل شود که فکر می کنید باید باشد ، سپس پایان می یابد و می فهمید که هرگز نخواهد شد.
اساساً خط داستان به اندازه کافی ساده است . ادوارد بلوم قصه گو است. او داستانهایی راجع به زندگی خود و ماجراهای خود تعریف می کند و با این قصه های خارق العاده سرگرم می کند - ابتدا دوستانش ، سپس همسرش ، سپس پسر خودش ، ویلیام. اما وقتی ویلیام بزرگ می شود ، از این "دروغ" هایی که به او گفته شده عصبانی می شود و سپس از آن عصبانی می شود. او می خواهد پدر "واقعی" را بشناسد - پدری که نمی تواند برای همه داستان هایی که احساس می کند به عنوان صفحه دود عمل می کند ، ببیند. با این حال ، او نمی تواند به حقیقت نزدیکتر شود ، بنابراین از نظر عاطفی از پدرش دور می شود ، تا اینکه مادرش با او تماس تلفنی گرفت و به او گفت که پدرش اکنون در حال مرگ است.
بنابراین ویلیام چمدان و باردار خود را بسته بندی می کند همسر و به خانه بازگشت تا کمک کند تا پایان زندگی پدرش. بلافاصله ، او با همان داستان ها ، همان دروغ ها ، همان قصه های خارق العاده ماجراهای پدرش روبرو می شود و پیرمرد را بی رحمانه و خودخواهانه هر از چند گاهی قطع می کند. او از پذیرفتن داستان ها ، یا جادوی آنها ، و بیش از همه ، این واقعیت که آنها داستان های بسیار سرگرم کننده ای هستند ، خودداری می کند. اما او مجبور می شود که داستانها را به یاد بیاورد ، زیرا پدرش آنها را به همسر ویلیام که به نظر می رسد توسط آنها و او نقل شده است ، بیان می کند.
با بیان داستان ها ، ما با آنها رفتار می کنیم . همه آنها. اینها داستانهای کوتاه نیستند. این داستان ها طولانی هستند ، پیچیده هستند ، لحظات زیادی دارند که باعث می شود شما بخواهید وقتی ادوارد به آنها می گوید از او س theyال کنید ، و آنها حاوی بسیاری از بن بست ها هستند که منجر می شوند --- و این قسمت واقعاً ناامیدکننده است --- هیچ کجا همه. و آنها ادامه می یابند.
به عنوان مثال ، داستان پیاده روی او را در "جاده خالی از سکنه" دنبال کنید. ادوارد راه خود را از طریق مه ، و درختانی که او را می گیرند (به معنای واقعی کلمه) و صداهای عجیب و غریب و (ick و double ick !!) لانه ای عظیم عنکبوت های بزرگ پرش سیاه (!!) و شهری که حتی نباید وجود داشته باشد ، شخم می زند و این موارد به سختی قابل ذکر است (به استثنای شهر.) در کل زمان ، صدا درمورد پشتکار حیرت انگیز است. درباره داستان دیگری که قبلاً گفته شد. در مورد هیچ چیز بعد از ده ها مورد از این نوع صحنه ها ، شما احساس می کنید که نکته را از دست داده اید - اگر می دانستید کجا را نگاه کنید ، شاید برای شما ظاهر شود. اما هرگز چنین نمی کند. چون آنجا نیست شما دائماً سعی می کنید آنچه را که می بینید با آنچه می شنوید سازگار کنید.
در واقع ، اگر موسیقی فیلم و آهنگ صوتی را به طور کامل از ماهی بزرگ حذف کنید و فقط آن را تماشا کنید ، خیلی گیج خواهید شد شما قادر به درک طرح نخواهید بود - اما آنچه که شما خواهید داشت تصور کاملاً متفاوتی از آنچه واقعاً اتفاق می افتاد بود! این احساس کشیده شدن در دو جهت متفاوت نه تنها ناراحت کننده نیست ، بلکه بسیار آزار دهنده است.
فیلم علاوه بر این دو نقص عمده نیز دارد. اول ، این در مورد جنوب است - به طور دقیق ، آلاباما. "جنوبی بودن" در مورد فیلم وجود دارد که باید وجود داشته باشد ، زیرا چندین منبع در آن وجود دارد که فقط در جنوب ایالات متحده معنی دارد ، برتون از سه بازیگر بریتانیایی استفاده می کند ، یکی از نیوجرسی و یک نیویورکی ، و فقط یک نفر حتی یک اشاره به لهجه آلابامیایی دارد. او تا جایی پیش نمی رود که اجازه دهد انگلیسی هایش با لهجه های معمولی خود صحبت کنند ، اما آنها نیز "Suth'n" را انجام نمی دهند. و نه آلبرت فینی و نه دنی دیویتو با لهجه های ثابت صحبت نمی کنند. Devito از تپه اغراق آمیز به لحن معمول "Noo Joisey" خود متزلزل می شود و فینی نمی تواند تصمیم بگیرد که اهل کجاست. این از مربیگری گفتگوی بسیار نامناسبی برخوردار است و هیچ کاری برای ادامه کار انجام نمی دهد.
دوم ، فیلم FAR FAR TERE LONG. به ویرایش خوبی نیاز دارد. سرعت آن بسیار کوچک است ، بازیگری گاهی اوقات بداهه و بی جهت به نظر می رسد. و فقط نمی داند که بیشتر اوقات قرار است چه چیزی باشد.
عجیب و غریب های زیادی در طول فیلم وجود دارد: خیابانی که به طور خلاصه در یک صحنه نشان داده می شود ، آینه ای از آنچه در ادوارد قیچی دیده می شود ، است. "هنرهای رزمی" در صحنه ارتش چین به طرز احمقانه ای رقصیده است. به نظر می رسد "دوقلوها" در صحنه های مختلف خود ، مانند غول بزرگ ، تغییر اندازه می دهند. "مرد بنجو" در ایوان در Spectre نه تنها آهنگ "Deliverance" را پخش می کند ، بلکه او مرد جوانی است که در "Deliverance!" بانجو را می نواخت. و چرا لودن وین رایت؟ آیا برتون یک لطف به او بدهکار بود؟ او هیچ بازیگری نیست. او مانند یک انگشت شست دردناک در بین کسانی که بازیگر هستند بیرون می زند.
مواردی وجود دارد که از نظر بصری یا توطئه برانگیز ، منطقی نیستند. چرا بچه کفش می دزد؟ "زن ماهی" برهنه کیست ، یا چیست؟ چطور این همه پابرهنه که روی چمن می رقصند این همه سر و صدا می کند؟ چه خبر از نیاز ادوارد به آب - در مورد احساس "خشکی" است؟ (او کاملاً پوشیده در وان خیس می شود!) حتی برخی از زوایای دوربین کاملاً ناجور است - گویی به یک اپراتور دوربین آماتور آزاد شده اند تا به همان اندازه که می خواست «هنری» باشد.
و شاید عجیب ترین از همه: تیم برتون فیلم دیگری درباره شخصی به نام ادوارد ساخته است.
هیچ یک از این موارد کوچک ، یا ده ها مورد دیگر از این قبیل ، در فیلم Big Fish ، خصوصاً در پایان ، وقتی ممکن است انتظار داشته باشد که آنها روشن شوند ، یا حداقل بگویند چرا نمی توانند روشن باشند. آنها به راحتی / آنجا / هستند. و آنها در طول ماهی بزرگ بسیار طولانی تحریک ایجاد می کنند ، و ردیابی سریع ، آهسته ، کند است. هیچ وقت احساس نکردم که از فیلم بلند شوم و از آن خارج شوم ، فقط برای اینکه از همه آن فاصله بگیرم.
ماهی بزرگ یک خیال نیست. این تمثیل نیست. این یک درام نیست. این یک کمدی نیست. این حتی یک فیلم مناسب تیم برتون نیست! شخصیت ها همه آنچنان دوست داشتنی یا باورپذیر نیستند. اگر جسیکا لانگ در آن فیلم اردک می زد و سرش را تکان می داد و یک بار دیگر لبخند می زد ، من یک گوجه فرنگی به صفحه می انداختم. و هیچ کس - تکرار می کنم هیچ کس - مجبور نیست که دنی Devito NAKED را ببیند ، یا اینکه مکرراً نگاه می کند که آلبرت فینی چه کمرنگ است.
من واقعاً دوست داشتم ماهی بزرگ را دوست داشته باشم. از پیش نمایش ها ، به نظر می رسید یک فیلم کاملاً متفاوت از فیلمی است که من دیدم. سبک تر ، جادویی تر ، سورئال تر به نظر می رسید. در عوض ، این یک هودج از نوشتن بد ، اهداف نامشخص ، حوادث غیر قابل توضیح و جزئیات بی معنی بود. فقط ژل نشد.
دانلود فیلم Big Fish 2003 (ماهی بزرگ) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
یا "ارزان تر توسط دوازده" ، "عمارت خالی از سکنه" بود یا این. من کاملاً احساس تماشای کمدین مورد علاقه خود را نداشتم که با انبوهی از بچه های کوچک که پشت سرشان شوخی های بد پوشی می زدند ، می دوید و نمی خواستم ادی مورفی را هم ببیند که این کار را می کند (ماهی بزرگ در "روز پدر" سال گذشته به اندازه کافی بد بود مراقبت ") ، بنابراین من ترجیح دادم که بزرگ ترها از این سه فیلم را ببینم و خوشحالم که این کار را کردم ، زیرا" ماهی بزرگ "تیم برتون یک فیلم شگفت انگیز است - پر از شوخ طبعی و تخیل و لرزهای وهم انگیز که گاهی اوقات در فیلم Big Fish های برتون آنطور که او می خواهد قرار نگیرید - اما در واقع در اینجا هدفی دارید.
"ماجراجویی بزرگ پی پی" به سادگی یکی از بهترین فیلم های تمام دوران است و شما می توانید در مورد آن نقل قول کنید این موفقیت بزرگ برتون بود - پس از آن "بتمن" آمد که بسیار خوب بود اما کمی فاقد ماده بود و پس از آن "ادوارد قیچی" آمد - یکی از فیلم های مورد علاقه خواهرم ، یک داستان عاشقانه زیبا و یک افسانه وهم آور ... اما فقط از بین بردن یک عنصر بسیار کوچک باعث شده است که به یک فیلم عالی تبدیل نشود (شاید همان فیلم "Ed Wood" - یک فیلم بسیار خوب ، اما دقیقاً یکی از موارد مورد علاقه من نیست).
من شک دارم که آیا کسی غیر از تیم برتون می تواند "ماهی بزرگ" را بیرون بکشد. این یک فیلم است که انتظار داشتم از آن متنفر باشم و کمی احساس خالی کنم - اما این فقط تا حدی درست است. ماهی بزرگ از سطح مورد نظر کاملاً فراتر نمی رود اما به عنوان یک فیلم ، یکی از بهترین فیلم های سینمایی سال است.
در آن آلبرت فینی در نقش ادوارد بلوم ، پیرمردی بازی می کند دوست دارد در داستان های گذشته خود اغراق کند و این موارد را به دوستان و خانواده اش منتقل کند. یک شب پسرش ، ویلیام (بیلی کراوداپ) ، از شنیدن داستان چگونگی صید بزرگترین ماهی شهر در دریاچه با استفاده از یک حلقه طلا خسته شد - بنابراین او پدر خود را برای سه سال کامل نادیده می گیرد ، تا اینکه مادرش (جسیکا لنگ) به ویل اطلاع می دهد که پدرش از سرطان در حال مرگ است و او می خواهد برای آخرین بار با پسرش صحبت کند.
ویل با همسر جدید خود به شهر قدیمی آلاباما بازگشت ، ویل سرانجام حقیقت را در مورد اینها می فهمد داستان های به اصطلاح "اغراق آمیز" - و ما به عنوان مخاطب ، می توانیم آنها را در حالت فلاش بک ببینیم. این کار با یک ادوارد جوان (یوان مک گرگور) ، "ماهی بزرگ" شروع می شود ، که برای شهر خود بسیار کوچک بود و مجبور شد برای جستجوی چشم اندازهای روشن تر ، دور شود. در سفر خود با مجموعه ای از همنوعان عجیب و غریب روبرو می شود ، از جمله "غول ملایم" ، شاعر شکست خورده ای که در یک شهر بهشتی به نام Spectre زندگی می کند و یک سردسته عجیب سیرک که اتفاقاً گرگینه نیز هست.
تمام این داستان هایی که ادوارد ارشد برای خانواده اش تعریف می کند مربوط به موقعیت های فعلی آنها است و اینکه فیلم را خیلی زیبا بخوانیم همان چیزی است که جان کندی زمانی گفته است "دست کم گرفتن سال" است. شخصیت مورد علاقه خاص من شاعر ساکن Spectre بود ، با بازی استیو بوسمی (بازیگر فوق العاده مکمل) ، که فکر نمی کردم در ماهی بزرگ نقشی داشته باشد قبل از دیدن تیتراژ آغازین و دیدن "با استیو بوسمی" روی صفحه.
شاعر بوشمی دوازده سال در حالی که در Spectre زندگی می کرد روی یک شعر خاص کار کرده است. "آیا می توانم آن را ببینم؟" ادوارد می پرسد در آن می گوید: "گل رز قرمز است ، بنفشه آبی است ، من عاشق Spectre هستم." "اما فقط سه خط طول دارد!" ادوارد می گوید بوسمی می گوید: "این دلیلی است که شما کار خود را به مردم نشان نمی دهید."
دنی دیویتو نیز به عنوان سردسته سیرک ظاهر می شود و پشیمان کننده ترین صحنه فیلم همان صحنه ای است که ما او را می بینیم برهنه از پشت از این فکر می لرزم. اما ، برای آنچه ارزشش را دارد ، تیم دوم همکاری مجدد DeVito با برتون با شکوه است - او یک شخصیت فرعی است ، اما فیلم مطمئناً از عملکرد او سود می برد.
مانند همه فیلم های برتون ، "ماهی بزرگ" تیزر در لبه عظمت است ، اما هرگز کاملاً از مرز عبور نمی کند. این یک فیلم شگفت انگیز ، پر از گرما ، افسانه های مهربان و فیلمبرداری زیبا است و یکی از بهترین فیلم های سال است. مطمئناً این یک تجربه بی نظیر فیلم است و بر خلاف تجربه قبلی شما نیست. البته مگر اینکه "ادوارد قیچی" یا "اد وود" را دیده باشید. سپس ممکن است مقداری از آن کمی آشنا به نظر برسد.
با این وجود ، من بیشتر از "ارباب حلقه ها" از آن لذت بردم. و من در واقع می توانستم با ماهی بزرگ ارتباط برقرار کنم.
یادداشت Trivia: "ادوارد قیچی" یک فیلم تیم برتون بود. شخصیت اصلی ماهی بزرگ ادوارد نام دارد. گاهی اوقات هنگامی که مردم نام او را با لهجه های ضخیم آلاباما تلفظ می کنند ، به عنوان "Ed Wood" شناخته می شود. فقط تصادف است یا چیزی بیشتر؟ ممکن است هرگز متوجه نشویم.
دانلود فیلم Big Fish 2003 (ماهی بزرگ) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من کمی متعجب شدم که در میان ده ها نفر از مشارکت کنندگان مورد علاقه من در IMDB، هیچ کس به شباهت بین Big Fish و Secondhand Lions اشاره نکرد. شاید همه روی کار خود تیم برتون تمرکز کرده بودند. با این حال، ماهی و شیرها در موضوع اصلی خود، یعنی باور کردن، بسیار شبیه به هم هستند. علاوه بر این، در هر دو مورد، در زیر تمثیل داستان های بلند، روابط انسانی وجود دارد که توسط آنها دوباره تأیید می شود.
طرح ماهی، اگر حتی بتوان آن را یکی نامید، بسیار ساده است. ویل (بیلی کروداپ) که به مدت سه سال با پدرش اد بلوم (آلبرت فینی/یوارت مک گرگور) بیگانه شده بود، به دلیل خجالت آزاردهنده از داستان های بلندش، توسط مادرش ساندرا (جسیکا لانژ/آلیسون لومان) به بالین پدر در حال مرگش احضار شد. ). همسر هفت ماهه باردارش ژوزفین (ماریون کوتیار) همراه اوست. او که از این احتمال که خود پدر شود، آشفته است، آخرین تلاش خود را برای درک خود انجام می دهد. با این حال، اد، هر روز تا جایی که وضعیت سلامتیاش اجازه میدهد، زندگی میکند، به بازگویی داستانهای بلند خود که شامل رژه شخصیتهای عجیب و غریب میشود، ادامه میدهد: غولی به نام کارل (متیو مکگری)، یک مدیر حلقه سیرک با گرگینه (دنی دویتو) دوقلوهای سیامی از کمر تا زیر پینگ و جینگ (آدا و آرلین تای)، دختری که جادوگر شد، اما در گذر زمان (هیلی آنا نلسون/ هلنا بونهام کارتر)، شاعری که تبدیل به دزد بانک شد (استیو بوشمی)...
ما امضای برتون را در اوایل فیلم، در تصاویر دیگر او در خلال اقامت کوتاه اد از غول می بینیم. جنگل مه آلود و شهر عجیب به ترتیب ما را به یاد Sleepy Hollow و Edward Scissorhands می اندازد. از طرفی طعم برتون در ماهی کمتر از این دو فیلم قبلی است. با این حال، کاری که او انجام می دهد، ارجاع بیشتر، عمدی یا ناخودآگاه، به فیلم های دیگر است. اولین باری که اد وارد اسپکتر تاون می شود، یک شات بسیار کوتاه، شاید حتی دو ثانیه ای، از شخصی در حال نواختن بانجو وجود دارد. اگرچه ما فقط بیش از یک نوار نمی شنویم، من می توانستم قسم بخورم که آن دوئت معروف Banjo از Deliverance (1972) است. دگرگونی شبانه استاد حلقه، تصاویری از Cat People (1982) به ارمغان می آورد. صحنه سرقت از بانک ممکن است از فیلم های زیادی الهام گرفته شده باشد، شاید راهزنان (2001)؟
به نظر می رسد برتون نسبتاً به شخصیت فروشنده دوره گرد علاقه دارد. در ادوارد دست قیچی، پگ باگز یک خانم آوون است. اینجا در فیش، اد یک فروشنده دوره گرد است، هرچند که به طور مشخص با ویلی لومان تراژیک آرتور میلر متفاوت است. با این حال، دور بودن دائمی او منجر به شکاف بین او و پسرش می شود.
دو جفت اد و ساندرا بلوم به خوبی بازیگر شده اند. با این حال، تعادل (یا عدم وجود آن، بلکه) آن چیزی نیست که من انتظار داشتم. آلیسون لومان با استعداد اساساً به عنوان یک چیز شیرین، زیبا و جوان عمل می کند و دامنه بسیار کمتری نسبت به وایت اورلندر دارد، جایی که او تمام نمایش (با احترام به میشل فایفر) یا حتی مرد چوب کبریت (جایی که او به طور قانع کننده ای نقش یک بزرگسال را بازی می کند، دارد. پرواز یک نوجوان 14 ساله). دیتو جسیکا لنگ، که جذابیت مسحورکنندهاش هنوز میدرخشد، درست از همان اولین عکس زمانی که او را میبینیم که عاشقانه با یک بوسه به اد نزدیک میشود، بعد از سخنرانی همیشگیاش. از آن نقطه به بعد، هر صحنه با لنگ با گرمی طنین انداز می شود.
پس این واقعاً نمایش بچه هاست. آخرین باری که آلبرت فینی را دیدم یک غافلگیری کاملاً لذت بخش بود و نمی دانستم که او در ارین بروکوویچ حضور دارد و همچنین نقش مهمی را بازی می کند. این بار با تمام توقع من رفتم و او این انتظارات را کاملا برآورده کرد. مشخصاً فینی از زمان تام جونز (1963) و Two for the Road (1967) ارتباط خود را از دست نداده است. با این حال، ستاره واقعی فیش، ایوارت مک گرگور است که در سال گذشته تطبیق پذیری و توانایی بازیگری خود را در نقش هایی از Catcher Block در Down with Love گرفته تا Joe Taylor در Young Adam نشان داد. سپس در فیش، نقشی شبیه کری را در اد بلوم جوان بازی کرد. با این حال، جیم کری احتمالاً بیش از حد این کار را انجام میداد.
از بقیه بازیگران، بیلی کروداپ پشتیبانی محکمی برای لنگر انداختن کل طرح ارائه میکند. صرفاً گفتن «پدر» او باعث همدلی زیادی میشود که زیربنای دنیایی واقعی است تا بین دنیای اغراقآمیز پدرش تعادل برقرار کند. من به ویژه بازیگر فرانسوی ماریون کوتیار را که نقش ژوزفین را بازی می کرد، دوست دارم. رابطه پدر و دختر، اگرچه ظریف است، اما می تواند واقعا شیرین باشد، و کوتیار آن را بسیار زیبا به نمایش گذاشته است.
نیازی به گفتن نیست که شخصیت ها در دنیای غیر واقعی و در عین حال واقعی هستند. فیلم را به میزان قابل توجهی غنی کنید تماشای DeVito همیشه لذت بخش است. Buscemi و Bonham Carter به Spectre Town زندگی می کنند. غول یک غول واقعی است و دوقلوها دوقلوهای واقعی هستند (اگرچه واقعاً به هم مرتبط نیستند). و ما نیازی به توضیح نداریم که چرا به نظر می رسد هیچ کس در صحنه تشییع جنازه پیر نشده است. آشتی نهایی در هر صورت کاملاً نمادین است. اگر من یک گوشت گاو دارم، به همین دلیل است که مانند هر عکس هالیوودی باید یک تعقیب و گریز با ماشین (نه به معنای واقعی کلمه، فقط سرعت) باشد. در این مورد خاص، تأثیر عجیبی دارد که باعث میشود گردهمایی بزرگ شبیه پایان Cannonball Run (1981) شود.
دانلود فیلم Big Fish 2003 (ماهی بزرگ) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
یک لیوان تخت آبجو که باید فلوت حبابی از شامپاین می بود
من از بیگ فیش بسیار ناامید و ناامید شدم. واضح است که زمان، پول و استعداد زیادی برای تولید فیلم صرف شده است، اما برای من هرگز واقعاً با هم جمع نشدند.
در مرکز آن، «ماهی بزرگ» فیلمی درباره داستان سرایی است. با این حال، من فکر می کنم که نقص اساسی آن این است که داستان های آن ضعیف بیان شده است. اد بلوم مسنتر مشخصاً قصد دارد یک راشطلب لذتبخش باشد که همسر، عروس، دوستان و آشنایانش را با «قصههای بلند» خود مجذوب خود میکند. با این حال، سخت است در عوض وقتی پسرش او را متهم به شرمساری میکند پس از اینکه پدر در مراسم عروسی پسرش صحبت میکند تا (بدیهی است برای صدمین بار) جزئیات و روایت خود را از داستان تولد پسرش بگوید، موافق نیست. با بازی آلبرت فینی، اد بلوم بیشتر شبیه عموی مستی به نظر می رسد که سعی می کنید میکروفون را از دستش بگیرید تا ازوپ (یا اگر ترجیح می دهید گاریسون کیلر) زمان او.
اما اینطور است. نه فقط بلوم که نمی تواند داستانی تعریف کند، اما متاسفم که تیم برتون از همان کاستی هایی رنج می برد که قهرمان داستانش. به نظر می رسد داستان های بلوم در دستان برتون همیشه بیشتر در مورد طراحی تولید باشد تا هر گونه احساسات یا تماس انسانی. مثل همیشه، نگاه فیلم برتون چشمگیر است، اما در بیشتر داستان ها، چیزی جز طرحی که بتوانیم به آن واکنش نشان دهیم، نداریم. افراد واقعی درگیر یا خیلی صاف یا عمداً عجیب هستند که بیننده نمی تواند با آنها ارتباط برقرار کند. اوان مک گرگور به عنوان جوانتر بلوم، با پوزخند کوچک جذابی بر روی صورتش ایستاده است، اما هیچ ارتباط واقعی با کنشهای اطرافش ندارد --- او بلوم را مانند یک احمق خوشبین بازی میکند. بنابراین چیزهایی مانند اسپکتر، خدمات جنگی بلوم، حتی خواستگاری او با ساندرا، همگی به عنوان یک اتفاق رخ می دهند، نه نکات مهم احساسی در زندگی بلوم. بنابراین ما مانند ویل احساس می کنیم ---- داستان های بلوم بسیار مبهم هستند و توسط مردی که مصمم است زندگی عاطفی خود را مخفی نگه دارد پخش می شود. از آنجایی که داستان سرایی به طرز عجیبی صاف است، برای بیننده دشوار است که در کاتارسیسی که ویل قرار است در پایان فیلم تجربه کند شرکت کنید. وقتی ویل به پدرش کمک میکند «داستانش را تمام کند»/زندگیاش را در چند صحنه آخر تمام کند، بدیهی است که ما باید باور کنیم که ویل، پس از اینکه فهمیده بود واقعیتهای داستانهای پدرش بیش از حد انتظار وجود دارد، به نحوی از لحاظ عاطفی با پدرش بالاخره اما صادقانه بگویم، من نمی دانم چگونه. در بیشتر داستانهایی که به ما گفته میشود، به نظر میرسد که تنها ویژگی «احساسی» بلوم سرسختی است --- او با ساندرا ازدواج میکند، از جنگ به خانه بازمیگردد، او Spectre را اصلاح میکند. از نظر عاطفی، او به همان اندازه که برای ویل به نظر می رسد نسبت به کسانی که در طول راه ملاقات می کند - نورتر، آموس، کارل و به خصوص جنی - بی تفاوت به نظر می رسد. (به نظر می رسد ارتباط بلوم با همسرش یک استثنا باشد). مطمئناً، اگرچه بلوم به عنوان یک هموطنان شایسته به تصویر کشیده می شود، اما در داستان های بلوم، حداقل همانطور که در اینجا گفته می شود، هیچ دلیلی وجود ندارد که دلیلی برای این باور داشته باشیم که ویل اشتباه می کند که پدرش را دور و غیرقابل دسترس می داند. در واقع، به نظر می رسد که بلوم همیشه یک هک نسبتاً خودخواه و خوش شانس بوده است که نسبت به اطرافیان خود بی تفاوت بوده و در استفاده از احساسات گرایی ارزان برای رسیدن به راه خود با مردم ماهر بوده است. متأسفانه، حتی زمانی که پسرش سعی میکند نوعی ارتباط در بستر مرگ برقرار کند، بلوم دوباره به همان نوع هوسبازی میافتد تا از هرگونه احساس واقعی اجتناب کند و ویل را مجبور به شرکت در آخرین فینال داستان بلند کند.
نکته غم انگیز این است که من فکر می کنم داستان های بلوم قرار بود ما را به سمت خود بکشانند و اعماق احساسی بلوم را به ما نشان دهند، اما نتوانستند این کار را انجام دهند زیرا به آنها اشتباه گفته شد. دو صحنه آخر آلبرت فینی در واقع بسیار خوب هستند و اگر فیلم بهتری را دنبال می کردند فوق العاده کار می کردند. اگر داستانهای بلوم بهتر گفته میشد ---- یعنی اگر میتوانستیم ارتباط عاطفی با زندگی او احساس کنیم، آنگاه تبدیل ویل هم باورپذیر و رضایتبخش بود و هم فیلم به نظر من جذاب بود. جسیکا لانژ. فوق العاده است، مثل همیشه مایه شرمساری است که او در این زمینه هدر داده است.
به استثنای بسیار کمی، افرادی که اهل جنوب نیستند، نباید لهجه جنوبی را امتحان کنند. طبق معمول، آنها افتضاح هستند و همه جا اینجا هستند.
این واقعیت که "ماهی بزرگ" CGI بد است و جعلی به نظر می رسد، به هیچ چیز کمک نمی کند.
دانلود فیلم Big Fish 2003 (ماهی بزرگ) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
ظریف، ظریف، لمس کننده تعهد برای زندگی در نتیجه رویاها. در مورد طعم واقعی تخیل در مورد دوران کودکی به عنوان تنها سن مناسب. درباره زندگی به عنوان سفر دیدنی کارگردان فیلم تیم برتون است. و این واقعیت می تواند همه چیز را توضیح دهد. حضور روح دوران کودکی، خرده های معجزه، جنبه جدید حرکات و کلمات، امید در لباس های عجیب و غریب. بافت - همان از افسانه ها. یک قهرمان شجاع، مکان های عجیب، وسوسه ها، خطر و یک عشق بزرگ و منحصر به فرد. موفقیت، اکتشافات، شهادت عاقلانه در مورد ارکان زندگی. فیلمی درباره حقیقت حقیقت واقعی مانند یک سفر شگفت انگیز در دل چیزها. داستانی اخلاقی و ابزاری برای تصویر درست از حس جهان.
دانلود فیلم Big Fish 2003 (ماهی بزرگ) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
پدرم یک مجسمه ساز باهوش و یک بیننده بزرگ بود. وقتی بچه بودم، هیچ وقت نمی توانستم توضیح دهم که او چه کار می کرد. من آن را یک ماه قبل از مرگ او در 26 سالگی دریافت کردم. ماهی بزرگ چشمانم را پر از اشک کرد، زیرا من را به یاد او انداخت. او ایده های زیادی و ایده های درخشان و بدیع برای بهبود دنیا داشت، اما در تمام عمرش نتوانست آن را به کسی بفروشد، زیرا این ایده ها تمام روز او را پر کرده بود. به معنای واقعی کلمه. تمام آپارتمانش پر از کاغذ بود. بابت ماهی بزرگ ممنونم از شما به خاطر پیغام متشکرم. نکته ای را اضافه کنم که وقتی خواب می بینیم، از دنیای حقایق و حقایق فرار می کنیم. وقتی پدرم گفت که اگر به چیزی در زندگی فکر میکنی، باید آن را یادداشت کنی، زیرا چیزی که به ذهنت میرسد دیگر تکرار نمیشود، زندگی من را تغییر داد. اکنون در حال نوشتن کتابی هستم - رمانی از محیط بین النهرین و آن هم فقط به این دلیل که پدرم فردی بود که به تخیل و ارزش های خلاقانه اعتقاد داشت.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.