داستان در مورد پسرِ رها شده ای هست که اغوا می شود و به آمریکا می رود و زیر سایه یک پدر خطرناک قرار می گیرد . الهام گرفته شده از زندگی واقعی فردی که منجر به وجود آمدن حادثه تک تیراندازی بلت وی شد ...
داستان فیلم بر مبنای یه اتفاق واقعی در سال 2002 است که پسری که از افراد دوری می جوید توسط پدرش در باطلاق خظرناکی فرو می رود ...
فیلم داستان پسری تنها را روایت می کند که به آمریکا رفته و زیر سایه پدری خطرناک قرار می گیرد.داستان فیلم از اتفاقات واقعی که منتهی به حمله تک تیرانداز در بلتوی شد الهام گرفته است...
یک فیلم داستانی با الهام از وقایع معروف به حملات تک تیرانداز کمربند.
دانلود فیلم Blue Caprice 2013 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
حملات تیرانداز از کمربند Beltway یکی از اولین اخبار اصلی بود که من به طور واضح از کودکی به یاد می آوردم (با احتساب 11 سپتامبر). وقتی آنها اتفاق افتادند ، من شش ساله بودم و درست در همان زمان بود که علاقه مند شدم از کارهای والدینم تقلید کنم. بنابراین ، طبیعتاً ، حدود ساعت شش شب با پدرم جلوی تلویزیون می نشستم و اخبار را تماشا می کردم. به یاد دارم کلمات "تیرانداز" ، "پمپ بنزین" و "مردم را شلیک می کردند" را در همان خبر شنیدم و از آن لحظه به طور کامل متحجر شده از پمپ بنزین ها بودیم. من نمی دانستم که این تیراندازی ها در ویرجینیا ، مریلند و واشنگتن دی سی رخ داده است ، نه در ایلینوی که من در آن زندگی می کردم. یادم می آید که روزی با مادرم به مغازه مواد غذایی رفته بودیم و از قبل توقف بنزین را داشتیم ، درست در زمانی که تیراندازها قتل عام داشتند. من چنان متحجر و پارانوئید شده بودم که وقتی یکبار در پمپ بنزین ایستادیم ، کف صندلی عقب بونویل پونتیاک مادرم قرار گرفتم و شروع کردم به گریه و فریاد ، از مادرم التماس کردم که دوباره داخل ماشین برگردد و دور شود. اعلامیه های نامفهوم در بلندگوی بلند Speedway محلی من را بیش از این ترساند و من به یاد دارم که هرگز در زندگی ترس بیشتری نداشتم. من به طور جدی احساس می کردم که می خواهم بمیرم.
این خاطرات هنگام تماشای اولین کارگردانی الکساندر مورس Blue Caprice ، فیلمی که پس از یازده سال ، یک تلاش ستودنی برای مشخصات دو تیرانداز است ، بازگشت. پشت حملات تیرانداز از خفا و شستشوی مغزی یک خردسال را نشان می دهد که اتفاقاً در حضور یک انسان خطرناک و بی اعتنایی به انسانیت قرار گرفته است. این مرد خطرناک جان آلن محمد نام داشت ، و خردسال به نام لی بوید مالوو ، هر دو دستگیر و مقصر شناخته شدند که مرتکب قتل تصادفی از طریق ویرجینیا ، مریلند و واشنگتن دی سی شده و با استفاده از یک اسلحه تیرانداز از روی تنه شلیک شده است. شورولت کاپریس آبی رنگ آنها.
به نظر می رسد دقیق باشد که بیان کنیم مردم ممکن است به یک یادآوری بسیار سنگین درباره این قتل عام در آمریکا احتیاج داشته باشند. آنچه به نظر می رسید ما را شیفته و زندگی ما را به لرزه درآورد ، اکنون به زندگی در سایه های تاریکی ادامه داده است که توسط افراد اندکی به یادگار مانده است. نتیجه ، یا قاتلان این موضوع ، به اعتقاد من ، امروزه کمی واقعیت شناخته شده است و خوشبختانه مورس نه تنها یک فیلم در مورد موضوع ساخته بلکه یک فیلم عالی در مورد موضوع ساخته است ، احتمالا عنوان بهترین ترسناک را کسب کرده است فیلم 2013.
جان توسط یک ایسایا واشنگتن خارق العاده بازی می شود ، در حالی که لی توسط Tequan Richmond ، بازیگری که کمی بیشتر از مالو در زمان قتل ها بود ، به تصویر کشیده شده است. ما با دیدن زندگی بی رمق لی ، روحی متروک را که شخصی به نام جان جمع شده و از او مراقبت می کند ، باز می کند و در نهایت به عنوان شخصیت پدر پسر خدمت می کند (تا جایی که در واقع از او به عنوان "پدر" نام برده می شود) پدر "). جان یک دستور کار دارد ، یک دستور کار خشن ، بی روح. یکی از مواردی که منوط به آموزش یک درس به افراد تصادفی است.
فیلم شرح حملات تیرانداز از کمربند Beltway از دیدگاه روانشناسی است. چیزی که علت و معلول تغییر شکل لی از کودکی گمشده ، تأثیر پذیر به فردی خشن و بیمار روحی را به نمایش می گذارد. این دیدگاه یک دیدگاه شجاعانه برای اولین بار کارگردان مورس و نویسنده بار اول R.F.I است. پورتو Blue Caprice راهی را نشان می دهد که جان لی را درست در زمان مناسب زندگی خود ، وقتی کسی نداشت ، انتخاب کرد و کسی را به او داد - شخصی خشن ، کاملاً آشفته و با برنامه ای ترسناک و غیرقابل پیش بینی.
آنجا موضوعاتی هستند ، با این حال ، برای نمایش مورس و پورتو از اقدامات تیراندازان است. به عنوان مثال ، ما هرگز کاملاً در ذهن جان قرار نمی گیریم ، انگیزه های واقعی وی یا روند فکری واقعی او را در پس آنچه او معتقد است ، می آموزیم. به نظر نمی رسد که روشی برای جنون او وجود داشته باشد. شاید به این دلیل است که این دو فیلمساز نمی خواستند درباره آنچه مرد ذاتاً در آن زمان فکر می کرد نتیجه بگیرند ، اما اگر قصد دارید فیلمی بسازید که وقایع پیش از یک ویرانگر کشتار جمعی را به تصویر می کشد ، همچنین ممکن است انگیزه بالقوه ای را امتحان کرده و ارائه دهد. در این مورد چندین مورد دور زده شده است ، از بیماری روانی ، عقاید مذهبی و غیره ، اما مانند اکثر تیراندازی ها و قتل های گسترده ، هرگز نتیجه گیری خوبی وجود ندارد.
مسئله دیگری که می بینم یک مسئله است کوچکتر و این خود سکانس های تیراندازی است. یکی وجود دارد که ما در واقع از ابتدا تا انتها می بینیم ، شامل پارک آبی Caprice در پارکینگ یک فروشگاه بزرگ با سپر عقب آن رو به فروشگاه. لی آماده است تا در داخل صندوق عقب شلیک کند ، و در حالی که انتهای تیرانداز را به سختی از سوراخ صندوق عقب بیرون می کشد و جان آماده سرعت است ، از داخل محدوده نگاه می کند. ما دامنه لی را تماشا می کنیم ، در حالی که او بی سر و صدا اسلحه را حرکت می دهد ، و به دنبال قربانی بعدی خود می رود ، تقریباً برای یک سیاه پوست در یک استراحت سیگار حل و فصل می کند قبل از اینکه با مردی با لباس بژ که پشتش را به مغازه برگردانده است. این صحنه پر تعلیق است و به زیبایی ضبط شده است ، فقط باعث می شود کاش نیمه آخر فیلم می توانست تمرکز بیشتری در تعلیق داشته باشد.
اما وقتی می بینید که بقیه چیزها را چطور صمیمی ، دقیق و با شعر به صحنه می کشد در Blue Caprice وجود دارد ، بیشتر و بیشتر دید مورس بر جنبه های تعلیق فاقد تعلیق واضح و مسلط می شود که در پایان ، برای یک فیلم دیگر خوب است. برای اولین فیلم در مورد پرونده ای که سه ایالت را به لرزه درآورد و بسیاری را کشته و زخمی کرد ، این یک فیلم کاملاً محکم است ، با بازی های عالی از واشنگتن و ریچموند و نویسندگی و کارگردانی چیزی جز اثبات توانایی های آینده اثبات نمی کند. با استفاده از قیاس بازیگر و فیلمساز جیمز رولف برای چیزی غیرممکن ، "اگر یک ماه آبی در روز جمعه سیزدهم رخ دهد و همه سیارات همسو شوند" Blue Caprice راهی برای دوره های روانشناسی دبیرستان و دانشگاه پیدا می کند.
دانلود فیلم Blue Caprice 2013 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
کسانی که در فیلم Blue Caprice ها پاسخ های ساده می خواهند و انگیزه های مشخص آنها را می خواهند ، احتمالاً Blue Caprice را یک کاراکتر تحقق ناپذیر و دور می یابند ، که هدف اصلی آن حملات Beltway Sniper است که واشنگتن را برای سه هفته در سال 2002 فلج کرد. درخشش کارگردان Alexandre Moors اولین ویژگی علاوه بر عملکرد بی سر و صدا و قدرتمند از دو امتیاز اصلی ، این است که هیچ پاسخ مشخصی در مورد علت وقوع این کشتار ارائه نمی دهد. واقعی زندگی ، حدس و گمان در مورد انگیزه از برنامه های منحرف کردن توجه از قتل برنامه ریزی شده یکی از همسر سابق مهاجم ، انتقام از دولت ایالات متحده ، روابط تروریستی و هرج و مرج عمومی است. کشف آنچه که در نهایت این هیولاها را به حرکت در می آورد در زمینه Blue Caprice مهم نیست ، بلکه این سفر آزار دهنده و خالی از سکنه است که این مردان در مسیر شر قرار می گیرند و بسیار جذاب است.
گرفتن جان مسلح بدنام جان آلن محمد و لی بوید مالوو آیزایا واشنگتن و تكوان ریچموند هستند و هر دو نمایش های ظریف و ناراحت كننده ای ارائه می دهند اما با رویكردهای متفاوت. ما شاهد سرعت متفاوتی هستیم که سرانجام این دو به وحشیانی بدل می شوند که خبرهای جهانی را به خود اختصاص داده است - این افراد افرادی هستند که هر دو با آنها عمیقاً می بینیم اما در عین حال چیزی از آنها نمی دانیم. روشی که این بازیگران و کارگردان قادر به ساختن معمایی از آنتاگونیست های خود هستند بدون اینکه متوسل به نقاشی آنها به عنوان هیولاهای بی چهره شوند یک اتفاق خارق العاده است.
با به کارگیری ادریس البا به بهترین روش ها ، واشنگتن در سطح اسکار کار می کند به عنوان مردی شکسته که خشم و سرخوردگی اش به بدترین شکل ممکن بروز می کند. بین کارش روی Grey's Anatomy و کارهای پشتیبانی در برخی از مشخصات بالاتر ، هرگز به او فرصت داده نشده است که پاهای دراماتیک خود را دراز کند و نشان می دهد که وقتی مورد توجه قرار می گیرد تا چه حد می تواند توانایی داشته باشد. او بازی Tequan Richmond جوان را با aplomb بازی می کند ، و بومی کارولینای شمالی واقعاً در عمل آخر پس از سکانس های طولانی خجالتی و غم و اندوه کارگردانی شده در درون شخصیت ، واقعاً وارد شخصیت او می شود. در میان ناخوشایندترین صحنه ها وقتی رخ می دهد که جان به لی نحوه رانندگی را یاد می دهد ، عملی بین پدر و پسر که یکی از مهمترین تجارب پیوند بزرگ شدن محسوب می شود. با دانستن اینکه چه چیزی پیش خواهد آمد ، معنای کاملاً جدیدی (و در نهایت بسیار نگران کننده) به خود می گیرد.
گذشته از اینکه ذاتاً یک سناریو تنش آور و آزار دهنده است ، نحوه بروز کشش و کشش روایی به منصه ظهور می رسد همچنین به ویژه هنگامی که نتیجه به طور گسترده ای شناخته شده است قابل توجه است. هنگامی که ما برای اولین بار با مالو ملاقات می کنیم (و به میزان کمتری از محمد) آنها را افراد آسیب دیده اما نجات بخشی می بینیم - کسانی که در زندگی ضربات ناعادلانه ای خورده اند اما در صورت فرصتی که دارند می توانند صفات فدیه ای از خود نشان دهند. همانطور که می بینیم مالو بیش از پیش تحت طلسم دستکاری پدر جایگزین خود قرار می گیرد ، و کسی که به نوبه خود سوخت را در فرزندخوانده خود پیدا می کند ، سخت است که تماشا کنید فقط به دلیل اقدامات آنها بلکه جایی که می دانیم همه اینها به کجا می انجامد. با آرزوی بسیار زیاد برای این روحهای از دست رفته ، یافتن معنای صادقانه در زندگی و دیدن هر دو مفقود شدن و اجتناب از آنها ، ترس و تنش به صورت آلی از بین می رود و تاثیری بر شما نخواهد گذاشت.
مورس همچنین تصمیم صحیحی را اتخاذ می کند که هرگز اعمال واقعی تیراندازی را تحریف یا افزایش ندهد. دیدن یک مرد در حال پرتاب مرگ در یک استخر خون در پایه یک پمپ بنزین به اندازه کافی قدرتمند است بدون اینکه این دو نفر مرتکب هر عملی شوند. بنابراین ، انتخاب برای بزرگنمایی دامنه جرایم با گریزهای خیالی یا تماس نزدیک در وسیله نقلیه عنوان آنها انجام نمی شود. لوله اسلحه ای که از یک صندوق عقب خارج می شود و یک شلیک خارج از صفحه در دنیای زشتی که در Blue Caprice با آن آشنا می شویم بیش از اندازه کار می کند. لحظاتی از خشونت گرافیکی مسلماً وجود دارد که در همه جا پراکنده است ، اما آنها به شکلی مختصر و زشت اداره می شوند که خالی بودن همه آنها را نشان می دهد.
بر اساس موضوع و اقدامات اخیر وحشتناک مبتنی بر اسلحه Blue Caprice که از اواخر سال آمریکا را به لرزه درآورد ، بدون شک موضوع داغ کنترل اسلحه را مطرح می کند ، برخی احتمالاً به فیلم به عنوان درخواست کمک نگاه می کنند و برخی دیگر به عنوان تبلیغاتی طرفدار لیبرال به منظور گرفتن یک فاجعه گذشته و استفاده از آن به عنوان تبلیغات. در هر دو مورد آنها نه تنها اشتباه می کنند بلکه نکته این درام را فراموش می کنند ، یا بهتر بگویم بی معنی بودن اقدامات این مردان است. آیا می توان با قوانین سختگیرانه اسلحه از این عمل جلوگیری کرد؟ احتمال دارد. اما Blue Caprice چنین ادعایی ندارد و به سادگی تصویری ناراحت کننده از مردها را در لبه واقعیت ترسیم می کند.
هم به عنوان ویترینی برای مهارت فیلمسازان و بازیگران و هم بررسی شکاف عاطفی شکوفایی این این دو نفره هر روز با خود حمل می کند ، Blue Caprice موفق می شود و این کار را به روشی انجام می دهد که شما را خسته و آشفته کند. با داشتن نفرت زیاد در صفحه نمایش ، عشق به این ویژگی افتتاحیه با اعتماد به نفس بسیار زیاد است ، ویژگی ای که به طرز نگران کننده ای نشان می دهد از دست دادن انسانیت می تواند با یک عمل واحد آغاز شود.
دانلود فیلم Blue Caprice 2013 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
چه کسی تیراندازی هولناک تیرانداز کارشناس آزادراه را به یاد می آورد که در سال 2002 در منطقه واشنگتن دی سی 10 کشته و 3 زخمی برجای گذاشت؟ به یاد میآورم که یکی از همراهانم که در مریلند زندگی میکرد، به من گفت که چگونه در آن لحظه تمایلی به بلند شدن از خانهاش نداشت. آیا واقعاً مهم بود که هر یک از خاطرات وحشتناک را بازگو کنیم؟ الکساندر فیلدز، رئیس فرانسوی مستقر در آمریکا، بیتردید چنین فکر میکرد.
رویکرد مورز تحقیق در مورد ارتباط بین دو جلاد، جان آلن محمد بزرگشده و همراه نوجوانش، لی بوید مالوو است. ، دور ماندن از هر بخش دراماتیک پرخوری تیراندازی. با توجه به این واقعیت که چرا حتی با تکرار چنین موقعیتهای وحشتناکی که این همه بدبختی را برای گروههای قربانیان بیگناه به ارمغان میآورد، به خود زحمت بدهیم؟ رویکرد مورس ذهنی است. با این حال، آیا گوشت کافی در داستان وجود دارد که ما را مجذوب خود کند و شاید اطلاعاتی در مورد آنچه که این جامعهشناسها را به انجام کاری سوق داده است به دست آوریم؟
در روایت مورز، مالوو توسط مادرش در آنتیگوا رها شده است. جایی که محمد اتفاقاً با دختران جوانش استراحت می کند. محمد مالوو را از خفگی در دریا نجات می دهد و آنها به سرعت امنیت می یابند. مسئله اصلی این است که محمد هرگز مالوو را نجات نداد و این جوان و مادرش بودند که با محمد آشنا شدند و او را در نظر او رها کردند. بنابراین نقطه ای که مالوو با محمد به این دلیل که جانش را مدیون اوست، محکم کرد، هیچ اهمیتی ندارد.
بعد از اینکه محمد مالوو را با خود به ایالات متحده می برد، اساساً بررسی می کنیم که چه چیزی برانگیخته می شود. محمد در حدود نیم ساعت. بخش بزرگی از افرادی که با پلیس درگیر هستند به شما اطلاع می دهند که خطرناک ترین نوع جنایتکار شخصی است که در خانه تخلفات رفتار پرخاشگرانه را انجام می دهد. مطمئناً، این از دست دادن فرزندانش توسط محمد در یک دعوای مراقبتی است که باعث می شود او بسیار ناخوشایند و بعداً مشکوک ظاهر شود. در نهایت، در ذهن آشفته محمد، این «سیستم» است که باید ایراد بگیرد. بنابراین گرفتن زندگی هدفمند (و نه خودسرانه آنطور که جلاد روانی می گوید) وضعیت است. این در واقع تمام چیزی است که شما برای درک الهامات محمد نیاز دارید و فیلدز در ادامه فیلم این نظرات را بیان می کند. فداکاری که کلمات زیادی بیان نمی کند. محمد با اشاره به اتهام جوانی که در حال حاضر او را «پسر» مینامد، خودنمایی میکند که «من یک هیولا ساختهام». شگفتآور نیست که این جوان زامبیمانند پیشنهاد مرد باثباتتر را انجام دهد - در حالی که آنها با همرزمان قدیمی محمد نیروی مسلح، بیم، یک مهره سلاح گرم غیرقابل کنترل زندگی میکنند، مالوو به یک انبار کامل مهمات سلاح دسترسی دارد. مالوو که در بازیهای رایانهای شرورانه و تمرین عینی واقعی مربی میشود، به یک تیرانداز شکسته تبدیل میشود و بعداً پیشنهاد قاتل عصبی را انجام میدهد. یک صحنه نیمه وحشیانه وجود دارد که در آن محمد مالوو را به درختی در جنگل میچسباند و او را در آنجا رها میکند، در نمایشی از «عشق سخت» - پیشبینی میکند که نوجوان باید تقویت شود، بنابراین او آماده است تا با انرژی به یک تیرانداز متخصص بیامان تبدیل شود.
رفتار مورها با تیراندازان آزادراه تمیز است. ما هرگز متوجه نمی شویم که قربانیان چه کسانی بوده اند و رنج خانواده ها را تجربه نمی کنیم. همه چیز را در نظر بگیریم، «هوس آبی» یک فیلم هنری فوق العاده است. مورز به دنبال تشریح این است که ایده «آشکار بودن شر» در مورد چیست. با این حال این یک بازدید کند از طریق سرزمین هیچ کس است. در نهایت، دسیسه های قاتلان روزمره - و ناچیز است. مورز رضایت جمعیت خود را در مورد چگونگی دستگیری محمد و مالوو توسط متخصصان انکار می کند (یک بازرسی معمولی پلیس در یک پارکینگ فقط توصیه می کند که M&M تا آنجا که می رود به اینجا رسیده است). علاوه بر این، جذابترین دادهها در مورد رابطه مرد و بچه بهکلی حذف شدهاند: گواهی پس از محکومیت مالوو، مبنی بر اینکه او از نظر جسمی توسط مردی با سابقهتر رفتار نادرست کرده است (به آهنگ ملودیک «Thrill Me» مراجعه کنید، که به تعهد همجنسگرایان بین این دو اشاره میکند. جلادهای دهه 1920، "لئوپولد و لوب" - خالق آنجا در بررسی رابطه همجنسگرایان بین این دو مرد تردیدی ندارد.
الکساندر فیلدز بدون توانایی نیست - معمولاً با تعداد زیادی از این تهیه کنندگان فیلم تازه کار، به جای علاقه به محتوا، در حوزه تخصصی جادویی است. در واقع، «آبی کاپریس» فیلمبرداری شگفت انگیزی قوی دارد و دو مدیری که نقش جلادها را بازی می کنند، آیزایا واشنگتن و تکوان ریچموند، در نقش محمد ظالم و مالووی سنگدل کاملاً قابل اعتماد هستند.
در پایان.
بهترین کلمه برای نشان دادن ارزیابی مور از تفنگداران متخصص آزادراه، مه است. در دستان شاید بهتر، این ممکن است یک داستان اشتباه درک کننده باشد. در هر صورت، چیزی به همین ترتیب به من اجازه می دهد بدانم که این داستانی بود که در واقع با نمایش بزرگ مناسب نیست. "Blue Caprice" یکی از این مدلهاست که به مجموعه کتابهای تجربی منتقل میشود تا سینما.
دانلود فیلم Blue Caprice 2013 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من علاقه وحشتناکی به فیلم های تاریک دارم. من این را به این دلیل می گویم که، در حالی که افراد بزرگی وجود دارند، اما تعداد آنها را که کمدی نیستند، نمی بینم. به این ترتیب، در هر مقطعی که نمایشی مانند هوس آبی مطرح میشود و فیلمی غیر جریانی است، انگشتان دست و پایم را روی هم میگذارم و خوشبین میمانم. در حال حاضر، به غیر از ترسیم نمایش تاریک بودن، به همین ترتیب چند چهره قابل تشخیص در Blue Caprice وجود دارد. اولین کسی که دیدم تکوان ریچموند بود که بدون شک از کارش بر روی «همه کریس را تحقیر می کنند» آگاه خواهد بود. سپس، در آن نقطه، آیزایا واشنگتن وجود دارد، که پس از آن که کسی را چیزی توهینآمیز در سیستمهای زندگی دیم خواند، حرفهاش به لعنت رسید. و جوی لورن آدامز نیز وجود دارد که من او را از صرافی پس از ورود به جهان می شناسم.
حالا، من احساس میکنم شخصیتهای Blue Caprice آنقدرها هم به طرز وحشتناکی متقاعدکننده نیستند. لی ریچموند، یک شغل درهم و برهم است، و با این حال، به این دلیل به نظر می رسد که ریچموند، تا کنون، برای کار در طنز شناخته شده است. به همین دلیل، ظاهر شدن او بهعنوان یک جوان ساکت و آرام که سعی میکند روشی را برای گذراندن راه بیابد، صرف نظر از اینکه آیا این کار مستلزم انجام کارهای وحشتناک است، به او کمک میکند تا سرگرمکننده اصلی باشد که از این خلقت سود میبرد. واشنگتن دوباره نقش جان را بازی میکند، که میتوان گفت مشکلاتی دارد، اما در صورت ابتلای او به PTSD (مشکل فشار افتضاح) از حضور در ارتش کاملا مطمئن نیستید، با این حال او بیش از این در ارتش کار کرد. استخر موتور، یا از طرف دیگر با فرض اینکه ممکن است واقعاً دیوانه باشد. هر دو، برای اهداف من، در واقع شخصیت های پیشرفته ای نداشتند، و اساساً هر یک از افراد دیگر در فیلم Blue Caprice در یک شغل مکمل قرار می گرفتند و با وجود نام گذاری، به شما انگیزه می دادند که اغلب درباره شخصیت هایشان فکر کنید.
> چه نوع دلیلی است که داستان اینقدر کسل کننده به نظر می رسد. لی جوانی است که میتوانست مادرش او را ترک کند، زیرا او برای کار به آمریکا میرود و او میگوید به زودی او را میفرستد. چیزی که ما می گوییم این است که آیا این فکر می کنیم که چه کسی با این بچه 16 ساله برخورد خواهد کرد؟ به نظر می رسد که او هیچ خانواده ای برای کمک و یا همراهان مادرش ندارد، بنابراین او به سادگی در جاده ها پیچ و تاب می خورد تا اینکه با جان که با فرزندانش در تعطیلات است ملاقات می کند. از آن نقطه، داستان شروع میکند تا شما را زیر سوال ببرد، و ظاهراً حتی از منبع اصلی خود یعنی حملات تفنگزنان خبره سریعالسیر دور میشود. به این ترتیب، به دلایلی که هرگز به طور کامل ذکر نشده است، جان لی را به آمریکا می برد و شروع به آماده کردن کودک در راه مقابله با سلاح گرم می کند. از آن نقطه به بعد، بچه به تدریج به یک قاتل جامد تبدیل می شود که مردی را که برای مدت طولانی از زندگی اش بی خبر بود، به عنوان پدرش می بیند که هر کاری برایش انجام می دهد. شمارش تیراندازی مردان، خانمها، بچهها و در کمال تعجب، زنان باردار.
اجازه دهید ابتدا بگویم، من موافق در نظر گرفتن افراد رنگین پوست به عنوان افراد پست هستند. بخشی از جذابیت Blue Caprice این بود که واشنگتن و ریچموند بازی شیطانی بازی میکنند، بدون اینکه یک فرد سرگرمکننده یا کلاهبردار باشند. این، شاید یکی از معدود چیزهای استثنایی نیروبخش Blue Caprice بود. علاوه بر این، من فکر می کنم که ریچموند در ارائه خود از لی به خوبی عمل کرد. نمیتوانم اعتراف نکنم، جذابیت او در نقش لی قابل مقایسه است، اما نه به اندازه نمایشگاه Mo'Nique در Valuable. چیزی که از این دلالت دارد این است که شما در واقع از ریچموند انتظار زیادی ندارید زیرا او تاکنون در طنز کار کرده است، بنابراین تقریباً هیچ فرضی از او ندارید. بنابراین، در حالی که او قطعاً آن نوع نمایشگاهی را مانند مونیک برگزار نکرد، اما به هر حال این نمایشگاه قیاسی داشت: «مهربان، بنابراین میتوانی کارهای احساسی هم انجام دهی؟» نوعی اثر.
اما، فراتر از دیدن آنتاگونیست های تاریک و ریچموند، Blue Caprice به سادگی خسته کننده بود. شخصیت واشنگتن، جان این نمایش را در حضور خود با دیگر، بانوی خاص و شرایط خاص خود با فرزندانش دارد، و هر چند در تمام فیلم به آن اشاره شده است، شما هرگز کاملاً مطمئن نیستید که انگیزه هر یک از آنها چه بوده است. مسائلی که مرد دارد به اینها، لی ریچموند را اضافه کنید، در حالی که شخص جذابی بود، فکر نمیکنم آنها یک بار اسم بچه را در فیلم Blue Caprice نگفتند، یا از طرف دیگر با فرض اینکه این کار را کردهاند غیر معمول بود. به همین ترتیب، آنها این احتمال را که مادر لی جان را میشناخت، از بین میبرند، بنابراین این بچهای که در آنتیگوا در پیچ و خم میچرخد، این مرد و سه فرزندش را پیدا میکند و با او پیوند برقرار میکند تا جایی که مادرش را نادیده میگیرد، و در هر صورت. ، او را در آمریکا ردیابی می کند و تصمیم می گیرد با این شخصی بماند که معتقد است باید افرادی را بکشد تا محبت و تزلزل خود را نشان دهد. در حال حاضر ممکن است من باشم، با این حال کل آن وضعیت در ذهن من ثابت یا قابل تصور نبود.
به طور کلی: رد شدن
راستش را بگویم، ممکن است این وضعیت مناسبی باشد. فیلم برای هیاهوی بنیاد، زیرا موسیقی متن دارای تعداد زیادی قطعه سنتی در آن است، با این حال کسانی که قصد تماشای فیلم را برای داستان دارند، ناامید خواهند شد. این یک موقعیت واقعی یا بهتر است بگوییم: بدبختی می خواهد، و در نظر داشته باشید که از نمایش واقعی استفاده می کند که شما را به داستان جذب می کند، همه چیزهای دیگر از هر نظر سوء استفاده از آزادی خلاق است. در این راستا، نمیتوانم بگویم یکشنبه در حال تماشای فیلم است، چرا واقعاً چرا حدود 10 دلار برای فیلمی هدر میدهیم که تلاش میکند، اما متأسفانه خراب میشود؟
دانلود فیلم Blue Caprice 2013 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من نمی توانم بازی درجه یک سه شخصیت اصلی را مقصر بدانم. پدر جان آلن محمد (که در آن زمان 42 سال داشت) با بازی آیزایا واشنگتن، جدا از فرزندانش، که در زندگی سختگیر بود و با درخواستی محدود از نزدیکی از راه دور به سابق خود، هموطن جوان اهل آنتیگوا لی بوید مالو، از او دور شد. سپس، در آن نقطه، 17) با بازی Tequan Richmond که جان به ایالات متحده بازمیگردد تا پرخوری مرگبار خود را انجام دهد، و همراه جان و صاحب سلاح گرم، Beam، با بازی تیم بلیک نلسون. این یک داستان واقعی است و گرچه همه تلویزیونهای آمریکای شمالی بین 02 اکتبر 2002 تا آن صبح حساس در 24 اکتبر 2002، زمانی که جان و لی در ساعت 3 در خودروی Whim آبی رنگ خود چرت میزدند، انبوهی از تلویزیونهای 24 ساعته تلویزیون خود گیر کرده بودند. : 15 صبح در قسمت اول روز، و پس از آن، جهان زمزمه ای از آرامش را استشمام کرد.
در کمال تعجب، فیلم در این زمان چند روزه تیراندازی های نامنظم و وحشتی که در سراسر جهان پخش شد، به صفر نرسید. ایالات متحده در واقع ساعت اصلی فیلم به این موضوع اختصاص داشت که به ما اطلاعاتی را در اختیار ما بگذارد که چگونه جان آلن محمد از اکسسوری جوان و زودباور خود لی بوید مالوو که هیچ مربی در زندگی خود نداشت و اساساً توسط مادرش بدون غذا یا پول نقد رها شده بود به خدمت گرفت. برای خودش در آنتیگوا بجنگد. به نظر می رسید که برای جان آلن محمد بزرگ، کنترل لی بوید مالووی جوان تر و گرسنه تر از عشق، بسیار ساده باشد تا شغل تفنگچی و قاتل را تصدیق کند.
ممکن است بخواهم به این موضوع توجه کنم. بررسی کنید که چگونه در سال 2005، مجموعه قوانین کلی به شدت شدید شد و این فرد رنگین پوست زودباور 17 بالغ شد و او را به شش دوره زندگی مستمر بدون امکان آزادی مشروط محکوم کرد. در حال حاضر این حکم نابخشودنی را با حکم سبک تاسف باری که در سال 2013 اتفاق افتاد، یک دهه حبس مشروط و بدون حبس برای اتان آنتونی سوفا سفیدپوست سفیدپوست در آن زمان 17 ساله از تگزاس که در حین رانندگی معلول، چهار (4) تماشاگر بی گناه را که در حال کمک بودند، کشت. یک راننده رها شده بیرون و در مورد آن این معتاد الکلی و متاثر از مواد مخدر زیر گرفته و کشته شد. دو مسافر در کامیون صندلی عشق که در حال رانندگی بودند، علاوه بر این دچار جراحت مادی شدند، یکی با از دست دادن کامل حرکت. افراد او سرمایه دار بودند و گروه مشروع گزاف آنها با نگهبانی از این جلاد حقیر محافظت می کردند که مشتری (بطور استثنایی ثروتمند) آنها اصطلاحی به نام "آفلونزا" را تجربه می کرد. پس از فرار نادرست از کشور به مکزیک و مشاهده مشروب خوردن و جشن گرفتن اتان آنتونی، صندلی لاو به تگزاس بازگردانده شد و یک حکم زندان طولانی مدت را سپری کرد.
من شک ندارم که هر دوی این افراد جوان مسئول این قتل هستند. گذرهایی که آنها ایجاد کردند بدون اینکه بدانند کدام یک با فرض سفید بودن یا تیره بودن این کلاهبرداران پاک شده بودند، مطمئنم همه ما می توانستیم با جملات اجباری آنها بفهمیم که جوان تاریک بدبخت و جوان سفید ثروتمند کدام است.
در مورد Blue Impulse بازی ایزایا واشنگتن، تکوان ریچموند و تیم بلیک نلسون فوق العاده بود. داستان اصلی چگونگی کنترل و تهدید جان آلن محمد پدر و مادر بسیار جوانتر و کمتر لی بوید مالوو درک شد و من ترجیح میدهم که فیلم تعداد بیشتری از ظرافتهای ضبط شده در مورد نحوه نقشه کشیدن این دو قانونشکن را به تصویر بکشد. اعدامها و زمانهای مختلف ترتیب یک اعدام غیرقانونی دیگر را ترک کردند، همه با هدف نهایی به نوعی پنهانکاری که هدف واقعی جان آلن محمد کشتن سابقش و کنار گذاشتن اختیارات پلیس بود که در هر صورت این تنها دلیل او بود. صدمات بعدی که به این دو جلاد وارد شد، 10 زخم غیر کشنده و 17 عبور از جراحات بود که در حال حاضر به عنوان جلاد بزرگراه شناخته می شود.
دانلود فیلم Blue Caprice 2013 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
"Blue Caprice" نامطلوب و پر تنش، فرآیندی تدریجی است که به یک حباب مختل تبدیل میشود و نتیجهای شناختهشده را برای شما به ارمغان میآورد که پردازش آن سخت است. رئیس الکساندر فیلدز یک تصویر ترسناک گمراهکننده از لی مالوو و جان آلن محمد میسازد، و به طرز شگفتانگیزی، فیلم هرگز ادعا نمیکند که پاسخ آن را داشته باشد. ارائه خیره کننده مورها لحن وحشتناک و الزام آور سه هفته تاسف بار در اکتبر سال 2002 را به خود می گیرد، زمانی که ده نفر در یک سری حملات نامنظم در سراسر واشنگتن دی سی، مریلند و ویرجینیا کشته شدند. "Blue Caprice" دو نمایشگاه افسانه ای از آیزایا واشنگتن و تکوان ریچموند را برجسته می کند که تفنگداران بزرگراه، جان آلن محمد و لی مالوو را به تصویر می کشد.
فیلم در جزیره آنتیگوا در دریای کارائیب شروع می شود، جایی که زندگی برای یک مرد دشوار است. لی مالووی جوان (تکوان ریچموند) که پس از اینکه مادرش او را ترک میکند مجبور میشود برای خودش بجنگد. محمد لی را می بیند که طوری ظاهر می شود که انگار در حال خفه شدن است، او را نجات می دهد و به یک مربی پذیرا تبدیل می شود. مورز لی مالوو را به عنوان نقطه عبور مخاطب به دنیای محمد درگیر می کند و داستان پشتی جان فقط تکه تکه می شود. با این وجود، درک اینکه محمد مشکل دارد نیازی به چیزهای زیادی نیست.
چند ماه پیش فلش کنید، و محمد عملاً Malvo را به ایالات متحده دزدی دریایی کرده است و به واشنگتن باز می گردد، جایی که آنها با آنها می مانند. بیم دوست نزدیک جان (تیم بلیک نلسون) و نیمه بهترش جیمی (جوی لورن آدامز). زمانی که بیم مالوو را با مجموعه سلاحهایش برای تخلیه آشنا میکند، دو مرد توانایی خام لی را درک میکنند. سپس محمد شروع به شکل دادن به Malvo به یک قاتل حرفهای بیدقت میکند، و هر کیفیت عمیقی را که در هر صورت ممکن است وجود داشته باشد را حذف میکند. همانطور که وقف نابینا توسعه می یابد، ما از نقشه بیهوده جان برای ایجاد هرج و مرج و ترس اجتناب ناپذیر، که با کشتارهای نامنظم و بدون الگوی قابل تشخیص شروع می شود، آشنا می شویم.
روش اجرایی مورس در تمام طول عمر ثابت است، با اعمال کنترل و ایجاد خود کنترلی. دوری از صحنه های واقعی مرگ به عنوان مثال، او پاسخهای Malvo را که به سلاحش شلیک میکند، بر خلاف آنچه که در نقطه مقابل سلاح گرم میگذرد، ارائه میکند. یک مجروح فقط لحظهای دیده میشود که بدن آنها روی زمین میافتد، در حالی که هوی و هوس به تدریج دور میشود.
مورز نمایش ناراحتکنندهای از دو مرد بیقلب را نشان میدهد، و آیزایا واشنگتن و تکوان ریچموند هر دو کارهای استثنایی انجام میدهند. اینجا کار کن. واشنگتن این اقدام فوقالعاده دردسرساز را انجام میدهد که عمداً خشم درونی، احساس تحقیر و تحقیر جان را که دقیقاً در زیر فضای آرام او قرار میگیرد، آشکار میکند. او هم به شدت جذاب و هم به شدت تحریک کننده است. نمایشگاه Tequan Richmond بسیار بزرگتر است، که باید احساسات، یا کمبودهای آن بخش را در فردی که به ندرت به هر وسیله ای درباره احساسات صحبت می کند، منتقل کند. این احساس عدم درک است که نمایشگاه عالی او را بسیار دلچسب می کند. Blue Caprice تا حد زیادی مدیون بازیگران فوقالعادهاش و همچنین فیلمبرداری و فیلمنامه تند و متوسط R.F.I است. پورتو.
چیزی که فیلم را بسیار عالی میکند این است که تلاشی برای بازتولید نمیکند و در تفکر دوم داستان را از پشت به جلو بازسازی میکند. این یک ماموریت پیچیده و هولناک بود که از طریق کنترل و افزایش بدخواهی انجام شد. "Blue Caprice" عمیقترین احساس سواری را در ترتیب نشستن عقب با این دو ایجاد میکند، فقط برای اینکه شما را با تفکر و ملاحظات درهمپیچیدهای که مدتها پس از بررسی منتظر میماند، رها کند.
دانلود فیلم Blue Caprice 2013 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
در سال 2002، منطقه واشنگتن دی سی با پیشرفت تیراندازی تیراندازان متخصص تکان خورد. الکساندر فیلدز به موقعیتهایی که راه را برای کشتار هموار میکنند نگاه میکند، و به ارتباط عجیب جان آلن محمد و نوجوان لی بوید مالوو در Blue Impulse، فیلمی غمانگیز خفته و غمانگیز که به نوعی نشان میدهد چگونه آنچه را که در حال وقوع است متحول کند، میپردازد. حتی در آن سطح روی آن بمبها تمرکز کنید.
داستان ما از دریای کارائیب شروع میشود، جایی که جان آلن محمد (آیزایا واشنگتن) با سه فرزندش در حال سفر است. در واقع، سفر زمینه های اصلی قدرت برای یک فرد است، زیرا واضح است که او به طور ناگهانی با آنها از مادرشان جدا شده است، اما از همه مهمتر اینجا جایی است که او با لی بوید مالوو (تکوان ریچموند) جوان و متروک برخورد می کند، که به سادگی بعد از زندگی خود استراحت می کند. مادر او را رها کرده است محمد با کودک رابطه پدرانه برقرار می کند و در نهایت او را به ایالات متحده می برد و او را شبیه پسرش می کند.
این زوج که در حال حاضر بدون جوانی هستند، به مکان های قدیمی مورد علاقه محمد در واشنگتن می رسند. ایالت، جایی که آنها با دوست نزدیک جان، بیم (تیم بلیک نلسون) و جیمی دیگر مهم او (جوی لورن آدامز) می مانند. در حالی که محمد در واشنگتن زندگی می کند، زندگی مسئول خود را نشان می دهد. به صراحت، میزان بوی آن و نحوه کشتن چند نفر ممکن است واقعاً هوشمندانه باشد تا اوضاع را با جهان مطابقت دهد.
ما محمد و مالوو را اساساً از نگاه بچه دنبال میکنیم. ما می آموزیم که او مردی است که با تفنگ یا تفنگ شلیک می شود (ویژگی، همانطور که بیم می گوید، که از نقشه های محمد بی خبر می ماند). ما می بینیم که محمد منطقه ای قدرتمند برای تأثیرگذاری بر مالوو است که به احتمال زیاد آخرین گزینه هرگز نداشته است. متوجه میشویم که این جوان، هرچند آرام، در درون خود رگهای باحال و خشن دارد.
یکی از دلایلی که Blue Caprice برای من کارساز نبود این است که بهطور بیوقفه به اوج فوقالعادهای کار میکند. از آنجایی که این بستگی به یک داستان واقعی دارد - با واقعیت های متعدد، همانطور که حافظه من نشان می دهد - مرحله نهایی قابل درک است. به هر حال، چون زمان زیادی برای ارتباط بین مالو و محمد صرف می شود، این یک برخورد سطحی است. واقعاً چه چیزی باعث می شود که هر دو تیک بزنند؟ ما واقعا نمی دانیم. علیرغم این واقعیت که محمد تا حد امکان در مورد کوتاه کردن چارچوب و زیرک بودن سابقش صحبت میکند، ما واقعاً درک نمیکنیم که چگونه این نفرت به روانپریشی تمام عیار تبدیل میشود. در پایان روز، چه چیزی در دنیا واقعاً او را به کشتن افراد بی گناه سوق می دهد؟ مورز حتی به نظر نمیرسد که حدس بزند.
وقتی همه چیز گفته میشود و انجام میشود، ما واقعاً چیز دیگری در مورد این جفت مخرب کشف نمیکنیم تا زمانی که برای اولین بار آنها را در فیلم Blue Caprice تجربه میکنیم. به ندرت پیشرفت شخصی وجود دارد، و این برای شخصیت های اختیاری نیز معتبر است. برای استفاده از ضرب المثل آشنا، هیچ وجود ندارد. چیزی نیست. در واقع، حتی دقایقی که باید آنها را وادار به جهش از روی صندلی کند - به عنوان مثال، زمانی که مالوو ماشه را میکشد - به وضوح منتقل میشود تا حدی که اکثریت تأثیر نزدیک به خانه خود را از دست میدهند.
شاید بهتر باشد Blue Caprice فراتر از منطقه DC باشد. اکثریت قریب به اتفاق جمعیت حاضر در این اکران در حین تیراندازی در همان نزدیکی بودند، و به نظر میرسید که نظر بیتفاوتی باشد، چیزی برخلاف آنچه که یک بدبختی مانند این باید ایجاد کند. افرادی که مستقیماً تحت تأثیر تیراندازی قرار نگرفته اند، ممکن است نسبت به کار سریعی که برای پیشرفت داستان و سرعت یخ زده انجام می شود، دوست داشته باشند.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.