«ماکس کیدی» (دنیرو) چهارده سال پیش به خاطر آزار و اذیت دختری شانزده ساله به زندان افتاده است. او پس از آزادی، برای انتقام سراغ «سام بودن» (نولتی)، وکیل دادگستری، می رود...
فردی که به جرم تجاوز به زندان اُفتاده بود، پس از گذراندنِ 14سال از زندان آزاد میشود و در کمین خانوادهی وکیلی که در حقیقت از او دفاع کرده بود مینشیند.
تنگه وحشت داستان زندگی یک وکیل تسخیری بازنشسته به نام سام را بازگو میکند که خانوادهاش توسط یک مجرم به نام ماکس (رابرت دنیرو) تهدید میشود. انگیزهٔ ماکس برای تهدید خانوادهٔ سام این است که وی به جرم تجاوز به عنف 14 سال زندانی شده بود و سام که وکیل او بوده به عمد از وی طوری دفاع کرده بود که محکوم شود...
یک متجاوز محکوم به عنف که پس از گذراندن دوران محکومیت چهارده ساله از زندان آزاد شده است، خانواده وکیلی را که در اصل از او دفاع کرده بود، تحت تعقیب قرار می دهد.
ماکس کدی که به جرم تعرض وحشیانه به دختری جوان زندانی شده بود ، وقت خود را در زندان عاقلانه می گذراند
یک متهم متجاوز به عنف، پس از گذراندن چهارده سال حبس از زندان آزاد شد، خانواده وکیلی را که در ابتدا از او دفاع می کرد تعقیب می کند...
"مکس کدی" متهمی است که پس از 14 سال از زندان آزاد می شود و به دنبال خانواده وکیلی می رود که در دادگاه از او دفاع کرده و...
دانلود فیلم Cape Fear 1991 (تنگه وحشت) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من فکر می کنم همه ما بررسی های زیادی را با این جمله آغاز می کنیم: "این می توانست یک فیلم بزرگ بسازد". یک مأمور سابق دمانس تازه به وجود آمده ، یک خانواده مرتب حومه ای هدف او. انتقام ، قصاص ، دستکاری. قرار دادن شربت کارو به طور معمول توسط مارتی. اما متأسفانه در جایی در بلند مرتبه یونیورسال یک تفاهم نامه منعقد شد: همه آن را جمع کردند.
نولته فقط با ابروهای بالا زده صحبت می کند ، لانگ از طریق سیگار سگ خود را عوضی می کند ، لوئیس "Ohmagod's!" راه او با وجود صحنه هایش و بابی دی ... خوب ، او روی فرش جادویی دیگری است. وی که به نوعی ترکیبی از لهجه Cajun / Huckleberry Hound تأثیر می گذارد ، در جنایات تصادفی مانند "کودک مشکل" ، سیگار برگ و کیسه های چربی را خرد می کند. و من می خواهم شما لهجه ای را که در بالا ذکر شد تصور کنید. حال تصور کنید که شعارهای مذهبی مغزآلوده در بالاترین حد خود را پخش می کند مثل اینکه او شش کتاب مقدس را قورت داد و شما در اینجا لکه بینی دنیرو را دارید. بیشتر از همه باعث حواس پرتی ، استفاده بیش از حد او از "چهره دنیرو" است که خیلی برایش جذاب است. چشمانش خم شده ، پیشانی چروکیده ، لب ها را حلقه کرده است. کریمانی ، باب ، به نظر می رسید شما مثل یک مرد پلاستیکی هستید.
این داستان ظاهراً خارج از صفحه نمایش 14 سال زودتر آغاز شد ، زمانی که نولته نتوانست برای حملات مختلف وقت دنیرو را در برج نگه دارد. پس از آزادی ، احساس می کند نولته نسبت به او بد قول شده است و پس از آن ترور او و نزدیکانش را مجاز می داند. و ما قرار است به شخصیت دنیرو کمی پاس بدهیم زیرا نولته اطلاعاتی را که ممکن است حکم وی را کوتاه کرده باشد ، پنهان نگه داشته است. دنیرو یکی از این جنایتکاران است که علی رغم اینکه در انجام کارهای غیرقابل گفتن مقصر است ، اما احساس آزادی خود را توجیه می کند که چنین کارهایی را در خارج انجام می دهد. Mmm-kay.
او به دنبال معشوقه نزدیک Notle می رود (در صحنه ای که برخی ممکن است بخواهند از او دور شوند) ، همسرش ، دخترش ، سگ خانواده ، شما می دانید. که یکی از کمبودهای فیلمنامه وسلی استریک است: قابل پیش بینی بودن کامل. هرچه آزار و اذیت های دنیرو هرزناک تر شود ، می توانید بقیه اقدامات را قبل از وقوع فراخوانی کنید. استریک کاملاً بی اعتبار نمی شود ، زیرا او چند لحظه جذاب گفتگو محور را مدیریت می کند (تبادل نظر جنجالی دنیرو و لوئیس در یک تئاتر خالی بهترین صحنه فیلم است) ، اما بیشتر همه اینها بیش از حد دزدگیر است. رویکرد عکاسی کارتونی اسکورسیزی مجبور به نظر می رسد ، نیازی به گفتن نیست که به طرز وحشتناکی نمره منسوخ دوباره کار شده برنارد هرمان (من منتظر ماندم تا گرگ با رتیل بزرگ شده ژنتیکی ظاهر شود).
بنابراین ما می رسیم در قسمت کمدی تلنگر. کمدی ناخواسته ، یعنی. شما آن صحنه هایی را می شناسید که اتفاق ترسناکی از لحاظ گرافیکی در حال رخ دادن است ، اما نمی توانید دور از چشم دیگران پوزخند بزنید؟ شما این کار را اینجا خواهید کرد نولته و لانگ در مورد خیانت ، لاس زدن انگشت شست دنیرو ، پانسمان متقابل او و لغزش آشپزخانه روی ماده خاصی که باید اعتقاد داشت ، غر زدند. و جنجالهای جهنمی ، بی وقفه ، مداوم ، ذهن آزار دهنده ، بدون چشم انداز و باب "فلسفه" ای که او در زندان پیدا کرد ، بود. من می خواستم او بیش از این که این خانواده آزار دهنده را نجات دهد ، برای سکوت او کشته شود.
من همیشه از قرض گرفتن افکار از دیگر بازرسان متنفرم ، اما در اینجا لازم است. این واقعاً * نسخه * اسکورسیزی از فردی کروگر است. شیوه ای که دنیرو به راحتی احساس می کند ، صحبت می کند ، ساق پا می شود ، در حالی که درد را تحمل می کند ، تا پایین خطوط یک نفره اش ، فردی پرنعمت است. هنگامی که توسط یک گلدان آب پرتاب شده سوزانده می شود: "شما سعی می کنید" گرم "را بدست آورید؟ لطفا. و این فقط یک نمونه است.
مگر اینکه شما طرفدار تلنگر اصلی 1962 باشید و بخواهید از دیدن بالزام ، پک و میچوم نزدیک به 30 سال بعد هیجان زده شوید (یا یک فیلم جدی برای سر در آوردن داشته باشید) تجربه) ، از سفر به کیپ خودداری کنید.
دانلود فیلم Cape Fear 1991 (تنگه وحشت) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
هشدار Spoiler Spiller Warning هشدار Spoiler Spiller WARNING هشدار Spoiler !!!!!!!!!!!!!!!
طبیعی است که بخواهید بازسازی ها را با فیلم های اصلی مقایسه کنید. و به دلایلی ، به نظر می رسد تمایل به انجام این کار با دو فیلم "کیپ ترس" حتی بیشتر باشد. کاملاً تصادفی ، من به طور اتفاقی نسخه اصلی را روی کابل تماشا کردم (اعتقاد ندارم که تا به حال آن را دیده ام) و فقط 2 هفته بعد نسخه 1991 روی کابل بود.
من همیشه یک احترام زیادی برای بدنه کار گریگوری پک. و گرچه فکر نمی کنم مجموعه کارهای نیک نولته با هم مقایسه شود ، تنگه وحشت در دوره ای بود که به نظر من پربارترین دوره نولته است. با رابرت میچوم ، من همیشه نقش هایی را که انتخاب می کردم دوست نداشتم ، اما او نیز بازی های قابل تحسین زیادی داشت. رابرت دنیرو در سالهای ابتدایی مورد علاقه من نبود ، زمانی که تنگه وحشت ساخته شد ، من واقعاً احترام به کارهای او را می گرفتم. بنابراین ، مقایسه من ارتباط چندانی با دوست داشتن یا عدم بازیگرهای اصلی ندارد ، همه آنها را دوست دارم. اما پس از آن پولی برگن وجود دارد ، که مورد علاقه من نیست ، گرچه من همچنین از اجرای او بیزار نیستم. در سال 1991 جسیکا لانژ بود ، همچنین یکی از مورد علاقه های من نبود.
اما اجازه دهید نکته را بدانیم - من به شدت فیلم 1962 را ترجیح دادم. و این دلیل آن است (نه به ترتیب خاصی):
1. احساس جنوب جنوبی را در فیلم Cape Fear 1962 دوست داشتم ، که عملاً در بیشتر فیلمهای 1991 وجود ندارد. 2. من خویشتنداری و ظرافتی را که رابرت میچوم با آن به نقش خود در فیلم Cape Fear اصلی نزدیک می شود تحسین کردم ، بسیار بیشتر از طبیعت فوق العاده عملکرد رابرت دنیرو (که برای دنیرو غیر معمول است). 3. گریگوری پک ستون فضیلت در فیلم Cape Fear اول بود ، و همه بهتر این است که بین او و میچوم مرز مشخصی ایجاد کند. اما نولته یک وکیل مصالحه شده (هرچند موفق) است. خط تار است. 4- صحنه تجاوز در اصل غم انگیز بود ، اما خوردن بخشی از صورت یک زن خیلی فراتر از آن است که در فیلم Cape Fear بعدی ظاهر شود. 5- همسر در فیلم Cape Fear اخیر تا حدی آسیب دیده است که بیننده نسبت به او احساس همدردی کمی می کند. 6. حتی دختر در فیلم Cape Fear بعدی در اینجا هیچ علاقه ای ندارد ... او در رابطه با رابطه جنسی خود بسیار دور است ، جایی که دختر در فیلم Cape Fear اولیه ، در عمل ، اگر نه جسمانی ، تقریباً قبل از بلوغ بود. 7. چیزی که فیلم جدید به نفع خود دارد اجرای بسیار قدرتمندانه نیک نولته است. این از عملکرد گریگوری پک بهتر نیست ، اما نولته قبل از سرسره طولانی در اوج است. 8- منطقه جزیره Cape Fear در پایان فیلم اول بسیار شبح تر از خانه خانوادگی در فیلم Cape Fear دوم بود. 9. با دیدن گریگوری پک (این بار به عنوان یک آدم بد) ، رابرت میچوم (این بار به عنوان یک پسر خوب) و مارتین بالسام در نقش های مکمل در اینجا خوب بود. اما میچوم و پک در نقش هایی بازی می کنند که فقط متناسب آنها نیست. 10. در فیلم Cape Fear اول ، تعلیق ساختمان در طول فیلم وجود داشت. در اینجا ، تعلیق واقعی فقط به انتهای فیلم می رسد. 11. در فیلم Cape Fear اصلی ، در صورت لزوم ، از خشونت استفاده می شد. در اینجا خشونت بیش از حد و بیش از حد بالا است تا مخاطب را هیجان زده کند. 12. زن و شوهر که در خون در تنگه وحشت می لغزند ، بیش از حد کودکانه بود. 13. اهانت نهایی به هوش ما در تنگه وحشت این است که خانواده همه با وجود طوفان شدید در جایی که قایق تخریب و غرق شد زندگی می کردند. زباله ها. فقط سطل آشغال کنید.
نسخه اصلی - شاهکار رابرت میچوم ، این بازسازی - بیش از حد تحریک می کند. و احترام من نسبت به هرکسی که با آن در ارتباط است پس از این همه سال دیدن دوباره آن کمی کمتر است.
دانلود فیلم Cape Fear 1991 (تنگه وحشت) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
یکی از بهترین فیلمهای مارتین اسکورسیزی در لانگ شات نیست (اگرچه او بدتر از این هم کار کرده است). همانطور که در نقد من برای «هوگو» گفته شد، حتی زمانی که اسکورسیزی در بهترین حالت خود نبود، فیلمهای مورد بحث همچنان بهتر از بدترین فیلمهای بیشتر بودند. این نیز از کارگردانی است که در بهترین حالت خود، مانند «رفقای خوب»، «گاو خشمگین» و «راننده تاکسی» برای نمونه، برخی از بهترین فیلمهای موجود را ارائه کرد.
'Cape ترس یک بازسازی از فیلم ۱۹۶۲ با بازی گریگوری پک و رابرت میچام است. اگرچه ممکن است بازسازی از لحاظ بصری ظریفتر باشد (فیلم قبلی هنوز هم بسیار خوب ساخته شده است، اما فیلم اسکورسیزی به طرز شگفتانگیزی جسورانه است) و از نظر مضامین و پیچیدگیهای شخصیتی بزرگتر و گستردهتر است، ترجیح شخصی گستردهتر برای فیلمهای جویتر و ترسناکتر وجود دارد. و وهمآورتر فیلم قبلی، فیلمی که برای وارد کردن شوکها نیازی به خشونت، ناسزاگویی یا فحاشی بیش از حد نداشت، با پایانی که یک استاد کلاس در تنشهای جنسی و ترس لرزان بود و میچام بهطور فراموشنشدنی در خاطرهها میسوخت که چگونه کابوسهای خود را با فریبآلود تسخیر کند. انجام آن به روشی بسیار ظریف تر.
هر چند این به هیچ وجه فیلم اسکورسیزی را محکوم نمی کند. آنقدرها هم خوب نیست (اغلب خیلی خوب است، هرچند با مشکلات اساسی، در حالی که فیلم 1962 برای من تقریباً شاهکاری است که فقط شخصیت های زن آنقدرها هم جذاب نیستند) و شاید ضروری هم نباشد. با این حال، در مقایسه با عملکرد بسیاری از بازسازیها، که شاهد افتضاحهایی مانند بازسازیهای «روانی» و «مرد حصیری» بودهاند که هرگز نباید از ابتدا ساخته میشد، نیمه راه بد نیست و به سختی آماتور نیست. پروژه.
جایی که اسکورسیزی به فیلم 1962 امتیاز می دهد در دو چیز است. یکی رابطه گستردهتر بین Cady و Danielle است که واقعاً آزاردهنده است و به طور مؤثر پوست را همانطور که باید میخزد و همچنین به هیولای انسانی سادیستی (یا میتوانیم بگوییم روانشناس؟) مانند Cady اضافه کرد. حتی بهتر از آن، نمایش خانواده باودن است، به جای اینکه فروتنانه و سیاه و سفید باشند، هر یک از اعضای آن به عنوان شخصیت هایی معیوب با نقاط قوت و آسیب پذیری، و چیزهای زیادی به تصویر کشیده شدند. بیشتر خانواده ای که از هم پاشیده می شوند.
از نظر بصری، "Cape Fear" فوق العاده به نظر می رسد، استفاده از تکنیک های سینمایی نه تنها از نظر زیبایی فنی خیره کننده است، بلکه بیشتر به فضای ترسناک بسیار می افزاید. از حواس پرتی با توجه به اینکه این اثر فردی فرانسیس بزرگ است که با امثال آمیکوس و همر به موفقیت بزرگی دست یافته است تعجب آور نیست. تنگه وحشت هوشمندانه از موسیقی فوقالعاده برنارد هرمان از فیلم 1962، با تنظیم و رهبری المر برنشتاین استفاده میکند، این نگرانی وجود داشت که آیا در تنگه وحشت خاص، زمانی که در فیلم Cape Fear 1962 فوقالعاده عمل کرد، ملودراماتیک، اغراقآمیز و نابهنگام به نظر میرسد. در واقع موفق شد به فیلم یک نیروی وهمآوری واقعی و نیروی دراماتیک و کشش بدهد.
تعداد خوبی از «ترس کیپ» بسیار سرگرمکننده است. نیمه اول به ویژه سرشار از تعلیق وحشتناک و سرگرمی های واقعی است. صحنه های زیادی وجود دارد که خون را سرد می کند، مانند صحنه بین Cady و Lori و صحنه بین او و Kersek. اسکورسیزی به طرز ماهرانه ای کارگردانی می کند، اغلب با تسلط بصری، استعداد تعلیق و تعامل شخصیتی جذاب.
بازی رابرت دنیرو به دلیل ترسناک بودن مورد تحسین قرار گرفته است، اما همچنین به دلیل برتری در سطح بالایی مورد انتقاد قرار گرفته است. یک کارتون، هر دو نظر معتبر. به نظر من، در حالی که ترجیح بسیار بیشتری برای میچوم خزندهتر اما کمحسابتر وجود دارد و مواقعی وجود دارد که دنیرو به تقلید بیش از حد میپردازد، این یک اجرای بسیار قدرتمند و اغلب ترسناک در نقشی جذاب، دلهرهآور و بزرگتر از زندگی است. جدای از ویژگیهای غیرقابل توقف مانند ترمیناتور در محل کارتون. نیک نولتی کار بسیار خوبی انجام می دهد و شدت و همدلی را به شخصیتی از لحاظ اخلاقی مبهم می آورد که بیشتر از یک نقش قهرمانانه نوشته شده است.
بازی ژولیت لوئیس بینندگان را دوباره برای من دو قطبی کرده است. او در نگرش سرکش و کنجکاوی جنسی و همچنین در توانایی درست فکر کردن قانع کننده بود. جو دان بیکر در حمایت و نقش برجسته، یک اجرای بسیار قوی است. داشتن پک و میچام (و مارتین بالسام) در نقشهای کوتاه، ضد تز شخصیتهای «کیپ ترس» در سال 1962 آنها یک شاهکار بود.
با این حال، دیوانه جسیکا لانژ، بازیگر بسیار خوبی نبود. او شخصیت آسانی برای بازی نداشت، شخصیتی که کارهای زیادی برای انجام دادن نداشت و به نظر می رسد در شوک و وحشت دائمی است، اما لانژ هم زیاده روی می کند و هم آنقدر به آن تلفن می پردازد که شخصیت آزاردهنده است. در حالی که بیشتر اوقات، به خصوص در قسمت اول و دوم، برخی از صحنههای ساخت کاراکتر Cady را جذب میکردند. > مشکل سازتر این بود که هرچه داستان غلیظ تر می شد، بیش از حد نیز بیشتر می شد. به خصوص رنج، صحنه مضحک ناخواسته خندهدار و غیرمنطقی است که در آن جسد کرسک پیدا میشود و پایانی که به طرز مضحکی غرق شده است و تعلیق، تنش جنسی و ترس لرزان را از دست میدهد (بهعلاوه آن لمس بداهه ماهرانه با تخم مرغ) که در فیلم Cape Fear ۱۹۶۲ بهطور فراموشنشدنی منتقل شد. خشونت خیلی مزاحمت ایجاد کرد، اما در مواقع متعدد احساس نمیشد که لازم باشد، گاهی اوقات فضای کمتر-بیشتر و بیشتر بهتر است، و در یک کارتون گرافیکی یا چیزهای دیگر احساس میشد بیش از حد، کارتونی و بیشتر در جای خود است. .
در مجموع، پایینتر، اما با وجود اینکه فاصله زیادی با ایدهآل بودن دارد، هنوز به طرز شگفتآوری خوب انجام شده است. 7/10 بتانی کاکس
دانلود فیلم Cape Fear 1991 (تنگه وحشت) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
"ببین، من می دانم که این ممکن است در حال حاضر بد باشد، اما درد موقتی است، فیلم برای همیشه است. هر کاری که الان انجام می دهید برای همیشه و برای هزاران سال آینده تبدیل به سلولوئید می شود." – رابرت دنیرو
"کیپ ترس" (1991)، بازسازی یک فیلم به یاد ماندنی محصول 1962 با همین نام، در ابتدا پروژه ای برای استیون اسپیلبرگ بود، کارگردانی که چندین فیلمنامه نویس را برای تنظیم فیلمنامه استخدام کرد. که بر اساس "جلادها"، رمان کلاسیک هیجان انگیز نوشته جان دی. مک دونالد) ساخته شد تا بیشتر با مضامین و مشغله های او همخوانی داشته باشد. و بنابراین ما یک خانواده ناکارآمد داریم که توسط یک هیولای دیوانه به شکل رابرت دنیرو که اخیراً از زندان آزاد شده است، تهدید می شود. مانند «پارک ژوراسیک»، «پلترگیست» و «جنگ دنیاها»، این خانواده ناکارآمد با هم متحد میشوند تا جانور را شکست دهند، جانور مخلوق پدر، وکیلی است که در طول محاکمه دنیرو نتوانست از او دفاع کند.
به شیوه معمولی اسپیلبرگ، پدر هیولایی را که خانواده را تضعیف می کند می کشد و سپس به سرعت از گناهانش پاک می شود. مانند اسکار شیندلر، رابین ویلیامز، سام نیل، تام کروز و تقریباً همه شخصیتهای «بابا» در اسپیلبرگلند، پدر نیز وظیفه پدری خود را در نوع تلخ و شیرینی که اسپیلبرگ از آن لذت میبرد، بازپس میگیرد.
اما اسپیلبرگ در نهایت این تصویر را رها کرد و در عوض پروژه به مارتین اسکورسیزی واگذار شد، که در آن زمان به دنبال تلاش برای تلاش در کرایه تجاری بیشتر بود. نتیجه یکی از بدترین تصاویر اسکورسیزی است. اما اشتباهات یک هنرمند اغلب بسیار آشکار است. وقتی داستان کار نمیکند، شخصیتها به هم متصل نمیشوند یا تصاویر آتش نمیگیرند، متوجه میشویم که به نوعی خرابه برهنه خیره میشویم. چرخ های شکسته داخل دستگاه این ماشین شکسته اغلب چیزی است که سینمای کارگردان درباره آن است، فقط وقتی سوار کار میشود متوجه آن نمیشوید.
«کیپ ترس» یک فیلم غیرشخصی است، بنابراین فقط بهطور ضعیف وسواسهای موضوعی اسکورسیزی را بازتاب میدهد (" تو قبلاً مرا قربانی کردی!» دنیرو فریاد میزند، اما مضامین فیلم از گناه، گناه و رستگاری کاتولیکها بیسکویت هستند. اما کاری که فیلم انجام میدهد، این است که نوع زبانی را که فیلمشناسی اسکورسیزی به آن وابسته است، آشکار میکند. تماشا کنید که چگونه دوربین اسکورسیزی ناامیدانه به جلو و عقب میچرخد، چگونه او دیوانهوار روی دستگیرههای در و پنجرهها زوم میکند تا هیجان را بالا ببرد، و چگونه شخصیتهایش همه با صدای بلند هستند و برای جلب توجه فریاد میزنند. در مورد اسکورسیزی یک حس وحشیانه وحشیانه وجود دارد. یک ناامیدی این احساس که جنبش نئورئالیستی به اندازه کافی سرگرم کننده نبود، به اندازه کافی انفجاری نبود، بدون تزریق نوعی شیدایی تقریباً پورنوگرافیک. اما مهمتر از آن، تماشا کنید که چگونه فیلم هیچ حس فضایی ندارد. یک مسابقه روی یک قایق در پایان فیلم در یک صحنه صدای واضح اتفاق میافتد، یک رژه خیابانی کلاستروفوبیک است و در هیچ زمینه بزرگتری اتفاق نمیافتد و به نظر میرسد خانه خانواده در جایی خاص وجود ندارد. به سادگی هیچ حس جغرافیایی برای هیچ چیز در تصویر وجود ندارد، اسکورسیزی قادر به فیلمبرداری از فضا یا ایجاد حسی از یک محیط فضایی و ملموس نیست.
دلیل این امر این است که دوربین اسکورسیزی همیشه باید به شخصیت اصلی او گره خورده باشد. Resnais می تواند شما را در اطراف یک هتل فرانسوی ببرد، ولز و هیچکاک می توانند شما را در خیابان و بالای یک ساختمان برقصند، اما اسکورسیزی نمی تواند این کار را انجام دهد. در فیلم Cape Fear های او هیچ شعری وجود ندارد، هیچ حسی از فضای ملموس وجود ندارد. او همه چیز در مورد شخصیت است. شخصیتهای فراری که حس میکنید صرفا برای مبارزه برای جلب توجه شما خلق شدهاند. و آن بند را میشکنی، آن رینگ بوکس، تاکسی را ترک میکنی، از دنیرو نگاه میکنی، و همه چیز فرو میریزد. اسکورسیزی به سادگی نمی تواند از این سبک فیلمبرداری مستند جدا شود، که خوب است، اما به نوعی به این معناست که او قادر نیست فیلمساز «اکشن» مورد نیاز فیلمنامه «کیپ ترس» باشد.
اتفاقاً اسکورسیزی سعی کرد این مشکل را با "دار و دسته های نیویورک" برطرف کند، جایی که فضا و دکورها به شخصیت اصلی تبدیل می شوند، اما حتی این آزمایش فضایی خودآگاه توسط مغناطیس دنیل دی لوئیس خراب می شود. بازیگری که دوربین اسکورسیزی را به طور اجتناب ناپذیری مانند پروانه ای به لامپ به سمت او می کشد.
5/10 - یک فیلم B احمقانه و ضعیف. با این حال، ما رابرت دنیرو را داریم که این سستی را جبران کند. دنیرو که بدن خود را مانند مسیحی خالکوبی شده به اسکورسیزی می دهد، تنها صحنه عالی خود را به فیلم می دهد. در یک سکانس بداهه با جولیت لوئیس جوان، او انگشت شست خود را به دهان او میبرد و او را میبوسد. نوعی تجاوز نمادین، که توسط پدوفیلهای داخل کمد تمجید میشود، صحنه با فرار دختر خاتمه مییابد که هم توسط علاقه مرد زشت برانگیخته و هم دفع میشود. متأسفانه، بازی دنیرو در Big Bad Wolf قابل تقلید توسط اسکورسیزی نیست. برای ساختن این اثر به تصاویر اپرا و کمیک باروک شخصی مانند دی پالما نیاز دارید. اما اسکورسیزی؟ جواب منفی. ارزش یک بار دیدن را دارد
دانلود فیلم Cape Fear 1991 (تنگه وحشت) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من معتقدم شما می توانید از مارتین اسکورسیزی بخواهید که هر فیلمی را بازسازی کند و عالی خواهد بود. Cape Fear برای بازسازی آماده بود و اسکورسیزی مردی بود که این کار را انجام داد. رابرت دنیرو یک انتخاب واضح برای اسکورسیزی بود و بقیه بازیگران نیز بسیار خوب هستند. با این حال از اجرای ژولیت لوئیس خوشم نیامد. فکر کردم تحریک کننده است. اسکورسیزی در لباسهایش استایل بیشتری نسبت به اکثر کارگردانها در ساخت فیلم دارد، بنابراین ظاهر این عکس اصلاً من را شگفتزده نکرد. اجرای دنیرو بسیار بالاتر از دیگران بود و تدوین توسط تلما شون میکر طبق معمول فوق العاده بود. به نظر من اسکورسیزی با این بازسازی یک کلاسیک نقره را به طلا تبدیل کرد.
دانلود فیلم Cape Fear 1991 (تنگه وحشت) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
اینگونه است که اسکورسیزی دوستان خوب را دنبال می کند؟ شرم بر او باد. خیلی بد است... یادم می آید آن زمان اسکورسیزی گفت که دنیرو با او صحبت کرده تا تنگه وحشت را بسازد. خوب مارتین، اگر رابرت قرار بود از روی پل بپرد...؟ بیا، دوستی فقط تا اینجا پیش می رود. فیلمنامه خیلی گنگ است اسکورسیزی از همان ابتدا محکوم به فنا بود. چیزی که واقعاً تکان دهنده است این است که او موفق شد اجراهای بسیار بدی را از این بازیگران معمولی راک دریافت کند. تنها کسانی که به خوبی از آب درآمدند پک و میچام هستند (متاسفم جو دان). او جسیکا لانژ بزرگ (و سکسی) را می گیرد و او را عصبانی می کند و جیغ می کشد. نولته، فیلم بدی قوی، تبدیل به یک فیلم بد (بیشتر اوقات)، گنگ (تقریباً همیشه) شده است. و دنیرو افسانه ای به نوعی بیش از حد و در عین حال غیر جالب است. او فقط یک صحنه واقعا خوب دارد. لهجه او از خوب به احمقانه تغییر می کند، اما همیشه حواس او را پرت می کند. فیلم هم خیلی بد است. من با خشونت در فیلم Cape Fearها خوب هستم (فقط) اما پستی و شرمآوری بسیار مهم است. من دوست ندارم بینی ام در آن مالیده شود. از طرف دیگر، نیم ساعت گذشته یا بیشتر، خنده با صدای بلند است. با توجه به استعدادهای غول پیکری که در این مورد دخیل هستند، باور نکردنی بد است. یادم نیست 27 سال پیش چه احساسی نسبت به آن داشتم. فکر می کنم یکی از موارد مورد علاقه من نبود اما یادم نمی آید فکر کنم آنقدر بد بود. اما حالا، وای، این یک اردوگاه کلاسیک مرزی است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.