رونی یکی از چند نفری است که یک برخورد نزدیک از نوع اول را تجربه کرده است. UFO ای پرواز آنها را در آسمان شب می بیند و به دنبال آن شاهدان به وسیله یک سفینه بزرگ شکار می شوند و …
اشیای پرنده ی ناشناخته باعث حیرت بسیاری در ایالت ایندیانا شده است؛ از جمله «روی نیری» (دریفوس) و «جیلیان گیلر) (دیلن) که با زحمت خود را به «قله ی شیطان» محل مخفی ملاقات با موجودات فضایی می رسانند...
خلاصه داستان : بعد از برخورد با بشقابپرنده , احساس میکنم که یک نفر از کارگران خط به سمت منطقهای دورافتاده در بیابان کشیده میشود که در آن چیزی تماشایی در شرف وقوع
نورهایی از آسمان "روی نری" را فرا می گیرند.پس از این اتفاق رویاهای عجیب و پنج نوت موسیقی مدام از ذهن او می گذرد.آیا او می تواند مفهوم این رویا را پیدا کند؟چه کسی یا چیزی آنها را در ذهن او قرار داده است
برخورد نزدیک از نوع سوم، فیلمی در سبک علمی تخیلی به کارگردانی و نویسندگی استیون اسپیلبرگ و با بازی ریچارد دریفوس، فرانسوا تروفو، ملیندا دیلن و تری گار است. رونی یکی از چند نفری است که یک برخورد نزدیک از نوع اول را تجربه کرده است. UFO ای پرواز آنها را در آسمان شب می بیند و به دنبال آن شاهدان به وسیله یک سفینه بزرگ شکار می شوند…
اگرچه موجودات فضایی شروع به احساس حضور خود برای انسان ها می کنند، اما دولت وجود آنها را انکار می کند. با این حال، هنگامی که روی، یک خط کش برقی، با یک بشقاب پرنده روبرو می شود، به بیابان وایومینگ کشیده می شود.
روی نیری، یک کارمند خطوط برق ایندیانا، پس از برخورد نزدیک با یک بشقاب پرنده، متوجه می شود که زندگی روزمره آرام و معمولی خود زیر و رو شده است و او را به یک جستجوی وسواس گونه برای یافتن پاسخ با نزدیک شدن به یک رویداد مهم ترغیب می کند...
داستان برخورد نزدیک از نوع سوم به یاد ماندنی، از آنجایی آغاز می شود که زندگی آرام و عادی کارگر ساده ای به نام «روی نیری»، پس از برخوردی نزدیک با یک بشقاب پرنده، دستخوش تغییر می شود...
دانلود فیلم Close Encounters of the Third Kind 1977 (برخورد نزدیک از نوع سوم) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
به نظر من ، یک ساعت و نیم اول برخورد نزدیک از نوع سوم بزرگترین بخش فیلم سازی تاکنون است. تا زمانی که روی و جیلیان به برج "تاریک ماه" در برج شیطان برسند ، برخورد نزدیک از نوع سوم عالی است. نه ، کاملاً عالی است - عالی است. من را به حدی از سعادت می رساند که هیچ فیلم دیگری قادر به انجام آن نیست.
بسیاری از منتقدان و بینندگان - از جمله تعدادی در این سایت - برخورد نزدیک از نوع سوم را اصلا دوست ندارند. کسانی که این کار را تقریباً یکنواخت دوست دارند سکانس آخر ، "فرود بیگانه" ، بهترین را دوست دارند. برای من این بقیه فیلم است که قابل توجه ترین است. برخی از سکانس های مورد علاقه من:
1. نور کور کننده نور که اعتبار اولیه را به پایان می رساند و ما را به یک طوفان شن در صحرای سونورا ، مکزیک - امروز می کشاند ، با رهبران تیم های مختلف ، باب بالابان و فرانسوا تروفو در حالی که یک گروه کامل از هواپیماهای قدیمی نیروی دریایی را پیدا می کنند ، به سه زبان صحبت می کنند گمشده در مثلث برمودا و یک پیرمرد پیر که چیز خیلی عجیبی را دیده است. او مرتباً می گفت: "El sol salio a noche. Y me canto". ترجمه: "او می گوید دیشب خورشید بیرون آمد. او می گوید برایش آواز خوانده است." سپس Balaban برای Truffaut ترجمه می کند: "Il dit que le le solil etait venue ici hier soir، et qu'il chantait pour lui." سپس بالابان در ابر غبار ناپدید می شود. رمز و راز ایجاد شده در آن سکانس باورنکردنی است - اگر از من بخواهید بزرگترین افتتاحیه در همه زمان ها است. Trivia note: آن سکانس آخرین فیلم اسپیلبرگ قبل از اکران فیلم بود. فیلم نامه تیراندازی با کنترل پرواز ایندیاناپولیس آغاز می شود ، اما اسپیلبرگ تصمیم گرفت که او گشایش جدیدی بخواهد و پس از پایان تولید ، برخورد نزدیک از نوع سوم را شلیک کرد. گویا این سکانس از پیشگفتار عراقی در جن گیر الهام گرفته شده است.
2. اولین برخورد روی با بیگانگان در کامیون شرکت برق خود - سکانسی درخشان و تصحیح شده. من عاشق دالی داخل پنجره روی هستم زیرا او در سایه از شوک شلوار می کند ، سپس کمدی واکنش او هنگام روشن شدن چراغ های کامیون.
3. "سرعت دهندگان آسمان" در ابرهای مونسی ناپدید می شوند و به دنبال آنها رعد و برق و سپس ذره ذره چراغ های شهر روشن می شوند. استفاده از اسپیلبرگ از مینیاتور در اینجا نفس گیر است - همانطور که در سال 1941 بود و بعداً در CE3K است که م believeمنان بشقاب پرنده دوباره جمع می شوند تا منتظر برخورد دیگری باشند و چراغ های بالگردهای دولتی در دشت های زیر به سمت آنها حرکت می کنند.
4 سکانس کامل دیوانه شدن روی. این از نظر منتقدین بحث برانگیز بود - پائولین كائل ، كه به طور كلی فیلم را دوست داشت ، از پرتاب بوته ها به داخل آشپزخانه توسط روی متنفر بود - و اسپیلبرگ در واقع كل سكانس باغ را از به اصطلاح "نسخه ویژه" برید. با این حال ، برای من این قلب مطلق فیلم است. از مردم بپرسید چه چیزی را از CE3K به یاد می آورند و اولین چیزی که می گویند "پوره سیب زمینی" است. به نظر من ، سکانس باغ یکی از آن لحظات جادویی است که بسیار خنده دار و غم انگیز است و بسیار عالی است. من هر ثانیه هر بار آن را باور دارم. واکنش بچه ها کاملاً عالی است - پسر بزرگتر آنقدر بزرگ است که عصبانی شود ، در حالی که وسط می گوید: "بابا ، وقتی کارمان تمام شد می توانیم خاک را در پنجره ام بیندازیم؟" (در سکانس شام ، سیلویا کوچولو بدون شک بهترین خط در یک فیلم پر از آنها را دارد - "من متنفرم ، از این سیب زمینی ها متنفرم. یک مگس مرده در سیب زمینی های من وجود دارد." البته یک آگهی تبلیغاتی.)
در سالهای اخیر ، اسپیلبرگ از اینكه روی خانواده اش را برای تعقیب بیگانگان رها كرده ابراز نگرانی كرده و گفته است كه اگر او بخواهد فیلم را دوباره بسازد ، آن قسمت را تغییر می دهد. به نظر من ، اگر آن را بیرون بیاورید ، هیچ فیلمی وجود ندارد. آنچه واقعاً در مورد برخورد نزدیک از نوع سوم است ، وسواس روی است و فکر می کنم به همین دلیل است که شخصاً چنین تصرفی در من دارد. برخورد نزدیک از نوع سوم درباره شخصی است که زندگی اش معنای خود را از دست داده است ، ناگهان پیدا کردن یک هدف واقعاً مهم ، و دنبال کردن آن هدف به هر قیمت. آیا درست است که او زندگی خانواده اش را زیر و رو کند و در نهایت آنها را برای انجام این کار عقب بگذارد؟ نه. اما فکر می کنم وسواس او قابل درک باشد و هدفی که روی پیدا کرد چیزی است که بسیاری از مردم دوست دارند احساس کنند. همچنین ، واضح است که روی کاملاً با اختیار خود عمل نمی کند - از بالا برای او راهی به برج شیطان "دستور داده شده است".
من از هیچ فیلم دیگری مطلع نیستم - یا کتاب ، یا هر منبع دیگری برای این موضوع - که زندگی حومه دهه 70 را به طور دقیق به تصویر می کشد. خیابان ، خانه ، ماشین ها ، اسباب بازی ها ، مبلمان - این مانند یک سند باستان شناسی است. و نحوه رفتار بچه ها و درگیری های خانوادگی - طبق طرز تفکر من ، همه آنها با دقت و واقع گرایی بی نظیری به تصویر کشیده شده اند. برخی ادعا کرده اند که رونی با چاپلوسی به تصویر کشیده می شود ، اما از نظر من این عادلانه نیست. نمی توان او را به دلیل برخوردی که با روی واکنش نشان داد ، سرزنش کرد - بسیاری از افراد جای او را نشان می دهند. عملکرد Garr درخشان است. او و دریفوس با هم جادویی هستند. ملیندا دیلون نیز در نقش خود درخشان است. در فیلم Close Encounters of the Third Kind نامه تیراندازی ، جذابیت جنسی بین روی و جیلیان آشکارتر بود ، اما اسپیلبرگ با خردمندانه آن را در فیلم Close Encounters of the Third Kind تمام شده کم جلوه می دهد. فقط به آن اشاره شده است ، هرچند که آنجاست.
دنباله واقعی "فرود بیگانه" ، به نظر من ، امری سرنوشت ساز است. درخشان از آن عکس گرفته شده و متوجه شده است ، اما وقتی روی و جیلیان خود را به سمت تاریک ماه رساندند ، تنش اصلی داستان از بین می رود. اگر می توانم برخورد نزدیک از نوع سوم را ویرایش کنم ، یک جفت قیچی بزرگ به سکانس آخر می برم ، و شاید آن را به نصف طول فعلی برسانم. با دیدن روی با لباس قرمز خود در انتهای صف فضانوردان ، من خفه می شوم و جیلیان با کلیک کردن روی Kodak ، اشک هایش را پاک می کند.
همانند ستاره اصلی وارز ، دیگر فیلم مورد علاقه من در همه زمان ها ، من با نحوه هک شدن این تصویر و تغییر در نسخه اصلی خود از طریق نسخه های ویژه ویژه خاص مشکل دارم. من می دانم که مشاهده نسخه اصلی 1977 بر روی DVD امکان پذیر است و از این موضوع خوشحالم. آن نسخه اصلی بهترین است. من برخورد نزدیک از نوع سوم را برای اولین بار در اوایل دهه 1980 در ABC شناختم ، زمانی که برخورد نزدیک از نوع سوم با تمام فیلم های اصلی و نسخه ویژه با هم ویرایش شد. به شخصه ، فکر نمی کنم فیلم های نسخه ویژه چیزهای زیادی اضافه کنند (حتی سکانس کویر Gobi ، که مفهوم جالبی است که در فیلم Close Encounters of the Third Kind نامه تیراندازی بود ، برجسته می شود زیرا به وضوح توسط DP متفاوت گرفته شده است و Truffaut در آن نیست. آن).
به هر حال ، من همیشه برخورد نزدیک از نوع سوم را گرامی می دارم. "شما به كریستال لیك می گویید كه ما ده دقیقه دیگر به نیروگاه شمع می رسیم!" "Zey در اینجا بیشتر از ما متعلق است." "همیشه بعضی از جوکرها هستند که فکر می کنند مصونیت دارند." "با موافقت با ما نمی توانید ما را گول بزنید." "چه جهنمی در اینجا اتفاق می افتد؟ شما چه کسانی هستند؟" "رونی ، همه چیز خوب است. همه این مسائل در حال سقوط است."
دانلود فیلم Close Encounters of the Third Kind 1977 (برخورد نزدیک از نوع سوم) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
"برخورد نزدیک نوع سوم" استیون اسپیلبرگ (1977) یک داستان کاملا احمقانه و متاسفانه منسوخ است. دامنه حماسه آن را به یکی از پردرآمدترین فیلم های سال 1977 تبدیل کرد ، نامزد دو جایزه اسکار ... (بهترین جلوه های بصری را به جورج لوکاس "جنگ ستارگان" از دست داد). اکنون ، 27 سال بعد ، به نظر بسیار احمقانه و بیمارگونه شیرین است.
اسپیلبرگ به اکثر فیلمهای خود یک لایه اشمالتزی اضافه می کند که پروژه های او را از کار سایر کارگردانان جدا می کند. اسپیلبرگ مسلماً مشهورترین فیلمساز از زمان هیچکاک (از نظر شناخت عمومی) مسئول بزرگترین فیلمهای ساخته شده است. بیشتر منتقدان "E.T" را در نظر می گیرند. و "برخورد نزدیک نوع سوم" - هر دو فیلمی که به زندگی فرازمینی می پردازد - از بهترین آنها است. برای من ، هر دو نسبتاً ناامید کننده هستند. و غیرقابل تحمل با روکش قند.
بنابراین ، مشکل اصلی "بستن برخورد" چیست؟ آیا فیلم بدی است؟ نه، نه واقعا. اما این مورد به خصوص به یاد ماندنی نیست. جدا از چند سکانس به اصطلاح "کلاسیک" (پسری که در را باز می کند ، سیب زمینی له شده ، ورود بیگانه) ، برخورد نزدیک از نوع سوم نمی تواند علاقه زیادی را به دنبال داشته باشد. بیشتر آن - کاملاً صریح - کاملا احمقانه است. اسپیلبرگ در دی وی دی نسخه ویژه اعتراف می کند که "برخورد نزدیک" را بسیار خوش بینانه و غیرواقعی می داند. وقتی اسپیلبرگ برخورد نزدیک از نوع سوم را ساخت ، او به زندگی فرازمینی اعتقاد داشت و جوانی بود و بچه ای نداشت. با نگاهی به گذشته ، اسپیلبرگ ادعا می کند که برخورد نزدیک از نوع سوم یک عکس کامل از جوانی او است ، اما او در بزرگسالی هرگز فیلم را به همان روشی که در سال 77 ساخته ساخته نخواهد کرد.
یکی از بزرگترین نقص ها واقعیت این است که روی نی (با بازی ریچارد دریفوس تازه موفقیت Spielberg در سال 1975 با موفقیت "JAWS") خانواده خود (همسر و فرزندان) را رها می کند تا به جستجوی دیوانه وار زندگی فرازمینی بپردازد. در مدت زمان سی دقیقه از زمان حضور در صفحه نمایش او بسته بندی کرده است ، به وایومینگ سفر کرده است ، گذشته را در جاده ها شکسته است ، علاقه جدیدی پیدا کرده است و در پایان ... خوب ... بگذارید فقط بگوییم که نتیجه گیری شرم آور است از طرف اسپیلبرگ کاملاً واضح است که وی در سال 77 هیچ تعهدی اخلاقی را درک نکرده و تصمیم اولی کاملاً باورنکردنی است.
سپس ، بیشتر فیلم نیز چنین است.
نیری یک برقکار است که یک شب وقتی به نظر می رسد یک بشقاب پرنده به ماشینش حمله می کند ، "برخورد نزدیک" را تجربه می کند و سپس از راه دور پرواز می کند. روی به زودی با تصاویر ذهنی گیج کننده ای که به طرز مرموزی در مغز او کاشته شده اند دست و پنجه نرم می کند.
توسط دکتر باهوش لاکومب (کارگردان فرانسوی فرانسوا تروفو در اولین بازیگری) تحت تعقیب قرار گرفت ، روی به زودی متوجه می شود که موجودات فرازمینی قصد فرود بر روی زمین را دارند - و او می خواهد آنجا باشد تا آن را ببیند همه.
تکامل روی خیلی سریع است - به نظر می رسد چند روز دیگر او به یک دوره کامل تبدیل شده است ، و به دلیل کمبود قوس شخصیت اسپیلبرگ ، تغییر ناگهانی حیرت انگیز است و - از همه بدتر - سرد. ما احساس همدلی با روی را از دست می دهیم ، در درجه اول به دلیل اینکه درد او را تجربه نمی کنیم - می بینیم او رنج می کشد ، مطمئناً ، و مانند "بچه گریه" ، همانطور که پسرش او را نام می برد ، رنج می برد. اما این اتفاق خیلی سریع رخ می دهد و ما دیگر خواهان چیزهای بیشتری هستیم.
نتیجه گیری فیلم - که بیش از چهل دقیقه طول می کشد - هیجان انگیزترین قسمت است ، اما تغییر ناگهانی سرعت (از یک حرکت کند یک فیلم جذاب خانوادگی درباره "برخوردهای نزدیک" با فیلم تعقیب عجیب و غریب در مورد اینکه دولت یک توطئه خطرناک را پنهان می کند و شاهدان فراری را شکار می کند) مانع تأثیر ماندگار می شود. اسپیلبرگ به طور مداوم در تلاش است تا شیار خود را پیدا کند و هرگز شخصیتی را پیدا نمی کند که بتواند در مسیر خود باقی بماند.
سپس ، مقدمه بیگانه (که بیش از بیست دقیقه طول می کشد) وجود دارد. بیشتر مردم برای دیدن این سکانس - ویترین جلوه های ویژه سال - به سینماها مراجعه می کردند. این واقعیت ثابت می شود که اسپیلبرگ به عمد صحنه را برای چنین مدت طولانی ترسیم می کند. سپس ، مخاطبان F / X را پسندیدند زیرا از زمان "2001: یک ادیسه فضایی" استنلی کوبریک بهترین بودند (حتی تبلیغات تریلر ادعا می کردند که چنین است ، تا بینندگان را فریب دهد). اکنون تقریباً با تمام استانداردهای جلوه های ویژه منسوخ شده اند. تماشای آنها به مدت بیست دقیقه خسته کننده می شود.
و مطمئناً مکالمه آزار دهنده موسیقی بین انسان و بیگانه در مرحله بعدی قرار می گیرد - چیز دیگری که باعث می شود برخورد نزدیک از نوع سوم پس از گذشت سالها باعث خوشحالی بیشتر شود. "خیلی دهه 70 است!" کسی یک بار گفت موافقم. (بسیاری از شاهکارهای عالی در دهه 1970 ساخته شده اند ، اما اکثر مردم فراموش می کنند که بسیاری از فیلمهای کاملاً فراموش نشدنی و فراموش نشدنی نیز ساخته شده اند.)
"بستن برخوردهای نوع سوم" بعد از 27 سال به سادگی تحمل نمی کند سال ، که کاملا جای تأسف دارد. F / X بی عیب است ، ایده ها دیوانه کننده است ، فیلم طولانی و کسل کننده است و کارگردانی و بازیگری تنها دو چیز است که به بزرگی نزدیک می شوند. اسپیلبرگ در اینجا پشت استعداد خود را در پشت دوربین نشان می دهد ، اما بسیار پایین تر از "JAWS" است. حتی نمره جان ویلیامز نیز نتواند همان تأثیر "JAWS" ، "پارک ژوراسیک" و غیره را بگذارد.
تولید شده در طی انبوهی از فیلم های "بیگانه خوشحال" (به دنبال آن کشته دیگری از "بیگانه متوسط" "فیلم های دهه 80 پس از" بیگانه "ریدلی اسکات در سال 1979) ،" برخوردهای نزدیک "گاهی سرگرم کننده ، آزار دهنده ، سریع ، طولانی و احمقانه است ، همه یک باره. ملت طی دهه 70 به امید نیاز داشتند و آنها به آسمان ها برگشتند. اسپیلبرگ با فیلمی که رکوردهایی از خود نشان داد ، به تماس های آنها پاسخ داد ، اما اکنون چیزی جز یک داستان فراموش نشدنی نیست.
وقتی می گویم "برخورد نزدیک با نوع سوم" یک فیلم متحرک بیش از حد ناامید کننده و دارای چند کیفیت بازخرید کننده است ، بسیاری با من مخالف خواهند بود. بازخورد شدید باید جالب باشد.
دانلود فیلم Close Encounters of the Third Kind 1977 (برخورد نزدیک از نوع سوم) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
اتفاقات عجیبی در سرتاسر دنیا در حال رخ دادن است. چیزهایی که تخیل را به چالش می کشد و ذهن را به روی احتمالات تقریباً فراتر از تصور باز می کند. چیزهایی که تنها کارگردان استیون اسپیلبرگ می تواند توضیح دهد، که او در حماسه تاریخی خود از رویارویی انسان با زندگی بیگانه، "برخورد نزدیک از نوع سوم" انجام می دهد. هواپیماهای گم شده در جنگ جهانی دوم ناگهان در یک صحرای مکزیک ظاهر می شوند. یک کشتی گمشده طولانی در وسط صحرای گبی پیدا می شود. و در دارمسالا، در شمال هند، صدها نفر دور هم جمع شدهاند و آواز میخوانند - آهنگ کوتاهی که از پنج نت تشکیل شده است، بارها و بارها، مکررا. وقتی از آنها می پرسند که این آهنگ را کجا شنیده اند، ازدحام مردم به طور چشمگیری دستان خود را به هوا می اندازند و به آسمان اشاره می کنند. و در واقع، در آسمان سراسر جهان، اتفاقات عجیبی در حال رخ دادن است.
و حتی با وقوع این رویدادها، یک روز عصر در Muncie، ایندیانا، شهر ناگهان توسط قدرتی غیرقابل توضیح سیاه می شود. قطع شدن روی نیری (ریچارد دریفوس) در زمان وقوع آن در خانه است و توسط شرکت برقی که در آن کار می کند او را فرا می خواند و سپس در تاریکی به مکانی ناآشنا فرستاده می شود. گم شده، او در وانت خود در تقاطع راه آهن می نشیند و نقشه ای را مطالعه می کند، زمانی که یکباره متوجه «آشفتگی» در اطرافش می شود. صندوق های پستی در کنار جاده به خودی خود باز و بسته می شوند. سپس اشیاء داخل کامیون او ابتدا به طور ماهرانه شروع به حرکت می کنند، سپس فوران می کنند و به گونه ای پرواز می کنند که انگار در یک گردباد گرفتار شده اند - و سپس به طور ناگهانی کامیون او در نوری کور کننده غرق می شود. از پنجره به بیرون خم می شود تا نگاه کند، اما خیلی روشن است و باید عقب بکشد. سپس به همان سرعت، همه چیز متوقف می شود - اختلال، نور - همه چیز. و دوباره از پنجره به بیرون نگاه می کند. اما این بار او چیزی می بیند. و اگرچه او در آن زمان متوجه این موضوع نمیشود، اما در آن لحظه، زندگی او برای همیشه تغییر کرد.
در برخورد نزدیک از نوع سوم فوقالعاده واقعی و بسیار تخیلی که به خوبی توسط اسپیلبرگ ساخته و ارائه شده است، او شما را همراهی میکند. همراه با روی در روزهای بعد از آن اتفاق عجیب در Muncie. روی در فکر گم می شود، سرگردان می شود، نمی تواند بر روی چیزی تمرکز کند، و این باعث بهت و حیرت همسرش، رونی (تری گار) می شود. اما او نمی تواند جلوی خودش را بگیرد. چیزی -- یک تصویر -- در ذهن او شروع به شکل گیری کرده است. او نمی داند چیست و به چه معناست، اما تبدیل به یک وسواس می شود و آرام آرام شکل می گیرد: ابتدا در یک مشت کرم موبر، سپس در یک بشقاب پوره سیب زمینی، که آن را روی هم می چیند و شروع به مجسمه سازی می کند. با چنگالش، در حالی که رونی و بچه هایش گیج شده نگاه می کنند. اما او می تواند آن را در ذهن خود ببیند، و مانند یک کوه است - کوهی به شکل "برج". و روی تنها نیست. در سرتاسر جهان، دیگران به سمت همان تصویر در ذهن خود کشیده میشوند، و این نیرویی است که آنها را وادار میکند و آنها را وادار میکند تا هر چه که هست پیدا کنند، قدرتی که در آن بسیار قوی است را نمیتوان انکار یا رد کرد. آنها فقط یک چیز را می دانند: هر چه که باشد، مهم است و چاره ای جز دنبال کردن جایی که ممکن است منجر شود ندارند. و این تبدیل به یک ماجراجویی بزرگ میشود، ماجرایی که در آن آنها متوجه میشوند که انسان مدتها به آن مشکوک بود: ما تنها نیستیم.
ریچارد دریفوس کاملاً در نقش نیری، یک مرد معمولی انتخاب میشود-- او میتواند همسایه شما باشد یا مردی که می آید تا گوشی شما را نصب کند - و عملکردی کاملاً متقاعد کننده و درون نگر ارائه می دهد و در عین حال شخصیتی را خلق می کند که ارتباط با او آسان است و از طریق او می توانید این ماجراجویی منحصر به فرد را به اشتراک بگذارید. گار نیز مانند رونی، همسری که نگران رفتارهای ناگهانی و به ظاهر عجیب شوهرش است، کار خوبی می کند، کسی که مطمئناً می توانید با او همدردی کنید. دیلون نیز به عنوان مادر مجردی که ناگهان خود را گرفتار این اتفاقات غیرقابل توضیح و خارقالعاده میبیند و همچنین نقشی به یاد ماندنی را به نمایش میگذارد، کری گفی جوان است، در نقش بری، پسر جیلیان، که ارتباط خود را با دیگری برقرار میکند. بازدیدکنندگان دنیوی
بازیگران مکمل عبارتند از: فرانسوا تروفو (لاکومب)، باب بالابان (لافلین) و لنس هنریکسن (رابرت). یک فیلم نشاطآور و مثبت، «برخورد نزدیک از نوع سوم» کاملاً سرگرمکننده و همچنین تفکر برانگیز است. اسپیلبرگ با داستانی عالی و با شخصیتهایی که به راحتی قابل دسترسی هستند و به راحتی میتوان با آنها شناسایی کرد، شما را به تعداد فیلمسازان معدودی جذب میکند که همه اینها تجربهای جذاب، به یاد ماندنی و لذتبخش و نمونهای عالی از جادوی واقعی فیلم ها من به این یکی 10/10 امتیاز می دهم.
دانلود فیلم Close Encounters of the Third Kind 1977 (برخورد نزدیک از نوع سوم) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
زمانی که در سال 1977 اکران شد به شکستن رکوردهای باکس آفیس نزدیک شد، اما تا آخر عمر من نمی دانم چرا. من برخورد نزدیک از نوع سوم را با دیدن اولین نمایش تلویزیونی آن در یک کریسمس (در آن روزها تنها زمانی که میتوانستید یک فیلم خوب را در تلویزیون ببینید در کریسمس یا عید پاک بود) در اوایل دهه 1980 دوست نداشتم و بعد از اینکه امروز دوباره آن را دیدم. میدانید چرا آن را دوست نداشتم - برخورد نزدیک از نوع سوم توسط استیون اسپیلبرگ کارگردانی شد. متأسفم که یک بدعت گذار هستم، اما آیا تاکنون کارگردانی وجود داشته است که بیش از این مورد ارزیابی قرار گیرد؟ با برخوردهای نزدیک، ما تمام ایرادات کار اسپیلبرگ را می بینیم
1) مدت زمان عکس - توجه کنید که چگونه دوربین روی یک صحنه قفل می شود؟ به عنوان مثال صحنه ای از اوایل فیلم را در نظر بگیرید که در آن خانواده Neary صحبت های کوچکی می کنند؟ هیچ برشی در صحنه وجود ندارد زیرا دوربین برای چند دقیقه ثابت می ماند. من ممکن است اشتباه کنم، اما در واقع ممکن است کوتاهتر از چند دقیقه باشد، اما بسیار طولانی تر به نظر می رسد. به نظر نمی رسد که یک صحنه در کل فیلم وجود داشته باشد که از این نقص رنج نبرد، به این معنی که کل فیلم به طور دردناکی طولانی تر از آنچه که هست احساس می شود. برای اینکه تصوری از این که چقدر بد است، ذهن خود را به اولین باری که نسخه ویژه را دیدید برگردانید. آیا از خود نپرسیدید که آیا تفاوتی بین نسخه اصلی و ویژه وجود دارد؟ می دانم که این کار را انجام دادم، و نسخه ویژه CLOSE ENCOUNTERS را با نسخه ویژه بیگانگان یا نسخه های طولانی LORD OF THE RINGS مقایسه کنید و متوجه خواهید شد که نسخه اصلی CLOSE ENCOUNTERS یک فیلم بسیار بد ویرایش شده است که از شات بیش از حد رنج می برد. مدت زمان و بسیاری از فیلم های دیگر اسپیلبرگ، به ویژه هوش مصنوعی، از این نقص کارگردانی رنج می برند
2) امتیاز - می توانم متوجه شوم که اسپیلبرگ جان ویلیامز را پس از کار فوق العاده ای که آهنگساز با JAWS انجام داد دوباره استخدام کرده است، اما اگر این کار را انجام دهد. یک کار خوب با JAWS چرا اسپیلبرگ به او اجازه داد تا با یک امتیاز متوسط در اینجا خلاص شود؟ تم سفینه فضایی بیگانه خاطره انگیز است، اما موسیقی دیگر فیلم بسیار آزاردهنده است، زیرا علیرغم سرزده بودن، نمی تواند آنچه را که مخاطب باید داشته باشد، منتقل کند و در نهایت مانند یک صدای ارکسترال به نظر می رسد. همچنین جالب است بدانید که در حالی که هانس زیمر و هاوارد شور سر و گردن بالاتر از ویلیامز به عنوان آهنگساز هستند، اسپیلبرگ همچنان او را برای هر فیلمی که کارگردانی می کند استخدام می کند و من نمی دانم چرا. برخورد نزدیک از نوع سوم باید به همکاری خاتمه می داد
3) احساسات خانوادگی ماوکی - یک فیلم اسپیلبرگ بودن به این معنی است که ما باید صحنه های خانوادگی پای سیب آمریکایی را تحمل کنیم و خدای من این یک استقامت است. زندگی در اسکاتلند من نمیتوانم با این خانوادههای آمریکایی متوسط ارتباط برقرار کنم، اما حدس میزنم اگر در آمریکای میانه زندگی میکنید احتمالاً این نوع شخصیتها را نیز نمیشناسید. متوجه شدم که آخرین نسخه منتشر شده اسپیلبرگ با نام "جنگ دنیاها" یک خانواده آمریکایی را وارد روایت کرده است، زمانی که رمان اصلی بدون پدر و دختر آمریکایی به اندازه کافی خوب کار می کرد
با عرض پوزش اگر دارید این استیون را می خوانید، امیدوارم این انتقاد کار من به عنوان یک فیلمنامه نویس هالیوود را خراب نکرده است و من متوجه می شوم که این کاملاً تقصیر شما نیست زیرا فیلمی درباره بیگانگان خوش خیم قرار نیست بسیاری از منتقدان را تحت تأثیر قرار دهد، بنابراین اجازه دهید تهیه کنندگان را سرزنش کنیم. منظورم این است که ما می بینیم که مردم توسط سفینه های فضایی بیگانه ربوده می شوند که فرضیه یوفو بود. علیرغم نقصهای کلی سریال جری اندرسون، ایده ربودن انسانها توسط بیگانگان تا آنها بتوانند اعضای بدنشان را بدزدند، ایدهای ترسناک و قانعکننده است. متأسفانه هیچ اتفاق وحشتناکی در اینجا وجود ندارد زیرا ما با پایان خوشی روبرو هستیم. به همین ترتیب توطئه های دولتی برای مخفی نگه داشتن تماس های بیگانه پس از دیدن قسمت های متعدد The X FILES بسیار زیاد است، در برخورد نزدیک از نوع سوم افراد فضول با مرگ خشونت آمیزی به دست ارواح دولتی مواجه نمی شوند
می توانید تصور کنید اگر برخورد نزدیک از نوع سوم به عنوان UFO با The X FILES ساخته می شد چقدر بهتر بود؟ در واقع احتمالاً جایگاه اسپیلبرگ را در میان افراد زیادی از جمله من افزایش می داد. اما اینطور که هست فکر میکنم برخورد نزدیک از نوع سوم به بهترین شکل به عنوان STAR BORES خلاصه میشود
دانلود فیلم Close Encounters of the Third Kind 1977 (برخورد نزدیک از نوع سوم) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
وقتی با زندگی های دیگر از جهان های دور ارتباط برقرار می کنیم، امیدوارم آنها چیزی در دستور این بیگانگان باشند. در برخوردهای نزدیک از نوع سوم این گزاره مطرح می شود که حداقل این بیگانگان خاص قبلاً در اینجا بوده اند و در واقع نمونه هایی از نوع بشر را برای مطالعه برمی دارند.
در روزگار کنونی دو نفر تجربیاتی با موجودات فضایی دارند، هر دو فقط افراد عادی. یکی از آنها ریچارد دریفوس است که خطنماست و در حین کار با کشتیهای فضایی تند و تیز، نورهای عجیب و غریب و اثرات بعدی برخورد، نوعی آفتاب سوختگی ملایم که فرد را کمی نارنجی میکند، مواجه میشود. پس از آن او به هیچ چیز دیگری فکر نمی کند و مجبور می شود به نقطه ای در غرب دور ایالات متحده برود. همسرش تری گار دریفوس را از خانه بیرون می کند.
دومین ملیندا دیلون است که نامزد بهترین بازیگر نقش مکمل زن به خاطر خانه دار شدن فرزندش توسط بیگانگان است. او نیز چشماندازی برای رفتن به همان نقطه دارد.
سفر و آنچه که در آنجا پیدا میکنند، خلاصه و محتوای طرح برخوردهای نزدیک از نوع سوم است. برخورد نزدیک از نوع سوم تجربه منحصر به فردی از مشاهده است. جادوگری فنی استفان اسپیلبرگ به داستان های واقعی درباره افرادی مانند دریفوس، گار و دیلون هر روز مرتبط است که می توانیم به طور جهانی با آنها همذات پنداری کنیم.
دو چیز را در مورد فیلم خیلی دوست داشتم. اولین مورد کشف این است که صدا در عنصر اصلی خود یک روش ارتباطی است. کیفیت آهنگ موسیقی جهانی است. مورد دوم این است که بیگانگان ممکن است انسان نباشند، اما خود را به حداقل یک نفر از بازیگران نشان میدهند که انساندوستترین هستند. چندین نامزدی اسکار از جمله بهترین کارگردانی برای استیون اسپیلبرگ، اما نه بهترین فیلم. این فیلمی تخیلی، سرگرم کننده و سرگرم کننده است و پیامی جهانی دارد. حداقل برای هزاران سال دیگر این کلاسیک خواهد بود.
دانلود فیلم Close Encounters of the Third Kind 1977 (برخورد نزدیک از نوع سوم) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
برخورد نزدیک از نوع سوم آنقدر وحشتناک است که از جهات مختلف آنقدر وحشتناک است که من در مورد اینکه از کجا شروع کنم غافل هستم...
برای شروع، در فیلم Close Encounters of the Third Kind خیلی کم اتفاق می افتد. حالا من کسی نیستم که ADHD داشته باشم که هر دو دقیقه یکبار به انفجار و تعقیب ماشین نیاز داشته باشم تا علاقهام را به یک فیلم حفظ کنم، اما اگر میخواهید فیلمی را به آرامی تنظیم کنید، همیشه ایده خوبی است. تا شخصیت ها را جذاب کنید یا به مخاطب خود چیزی برای اهمیت دادن به آن ها بدهید. هفت سامورایی نمونه خوبی از فیلمی است که کند است، اما در آن فیلم تماشاگر به خاطر صبر و شکیبایی خود با یک عمل پایانی تماشایی پاداش می گیرد. اینجا چنین شانسی وجود ندارد. 90 دقیقه اول حول محور سفینههای فضایی میچرخد، سپس دریفوس و خانوادهاش را با هم درگیر میکنیم و با هم جر و بحث میکنند - همه اینها با این واقعیت که هیچ یک از آنها ذرهای دوستداشتنی ندارند کمکی نمیکند. به عنوان مادر، تری گار به طور خاص رنده میکرد و فعالیت بیش از حد او کمی آزاردهنده میشد. به همین ترتیب، بچهها هم آزاردهنده بودند و ملودرام خانوادگی که در اکثر زمانها شاهد آن بودیم، سردرد خفیفی برایم ایجاد کرد.
من فکر میکنم بدترین چیز در مورد برخورد نزدیک از نوع سوم این است که اسپیلبرگ به نوعی موفق به ساخت برخورد نزدیک از نوع سوم میشود. خانواده غیر دوستانه؛ بینندگان جوانتر نسبت به تماشاگران بزرگسال بخشندهتر خواهند بود و به دنبال چیزهایی مانند توسعه ضعیف شخصیت، حفرههای داستانی و غیره نیستند. می توانم بچه ها را تصور کنم که می گویند "مامان، بابا، کی قرار است این اتفاق بیفتد؟" "چه زمانی قرار است اتفاقی بیفتد؟" سپس مامان و بابا مجبور می شوند بابت اتلاف 2 ساعت از وقت فرزندانشان عذرخواهی کنند که متوجه می شوند این اتفاق نمی افتد و هیچ اتفاقی نمی افتد. من صادقانه می توانم تصور کنم که برخورد نزدیک از نوع سوم باعث درگیری خانوادگی شود.
Close Encounters فیلم وحشتناکی است و من فقط می توانم حدس بزنم که امتیازات بالا توسط طرفداران اسپیلبرگ اعطا شده است - شما می دانید افرادی که از پذیرش آن امتناع می ورزند. او قادر به ساخت یک فیلم بد است. من خودم را به عنوان یکی از طرفداران اسپیلبرگ طبقه بندی می کنم و چندین فیلم از جمله لیست شیندلر، 3 فیلم اول ایندیانا جونز، آرواره ها، دوئل را دوست داشتم. با این حال، من حاضرم بپذیرم که او گاهی اوقات با ساختن فیلم های خسته کننده ای مانند این و Empire Of The Sun اشتباه می کند. اگر باید یک فیلم اسپیلبرگ را تماشا کنید که شامل یک برخورد زمینی اضافی است، بهتر است ET را تماشا کنید.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.