یک پیانیست معروف که از ترس قرار گرفتن بر روی صحنه رنج می برد، از یک منتقد مستقل موسیقی الهام می گیرد.
فیلم در خصوص یک پیانیست پر آوازه با نام استوارت می باشد که اواخر دوران حرفه ای خود از اضطراب عملکرد رنج می برد.
یک پیانیست مشهور که در اواخر کار خود با ترس و وحشت در صحنه کار می کند الهام گرفته از یک منتقد موسیقی آزاد است...
داستان فیلم درباره یک پیانیست معروف است که در اواخر دوره کاری خود دچاری ترسی میشود و با الهام از یک تازه کار همه چیز تغییر میکند و…
یک پیانیست مشهور که اواخر دوران کار خود با ترس و وحشت در صحنه کار می کند، با یک منتقد جوان موسیقی آزاد و با روحیه الهام می گیرید و...
در مورد یک پیانیست مشهور به نام هنری کول (با بازی پاتریک استوارت) است که پس از یک غیبت طولانی بعد از مرگ همسرش، بار دیگر به صحنه ب از میگردد. اما هنری به زودی متوجه میگردد که هنگام اجرای زنده بر روی صحنه به شدت دچار اضطراب میشود. در این میان وی با یک منتقد موسیقی به نام هلن موریسون (با بازی کیتی هلمز) آشنا شده و…
دانلود فیلم Coda 2019 (قطعه آخر یک آهنگ) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
آیا می خواهید بدانید چرا بسیاری از مردم از موسیقی کلاسیک بیزارند؟ قطعه آخر یک آهنگ را تماشا کنید و متوجه خواهید شد. از هرکسی که موسیقی کلاسیک را دوست ندارد ، س Askال کنید ، و آنها ناگزیر حداقل یکی از دو کلمه زیر را به شما خواهند گفت - "خسته کننده" و "لوس بازی". 'Coda' به نوعی موفق می شود هر دو را مجسم کند. اول اینکه ، اگرچه صحنه هایی که شخصیت پاتریک استوارت پیانو می نواخت تا حدودی خوب انجام شده و او به اندازه کافی قانع کننده به نظر می رسد ، سازندگان قطعه آخر یک آهنگ تصمیم گرفته اند تقریباً به طور کامل بر روی قطعات فنی و سریع متمرکز شوند. نتیجه - مگر اینکه از قبل با سونات های پیانو آهنگسازان آلمانی کاملاً آشنا باشید ، حتی یک قطعه را به خاطر نمی آورید. شما فقط برخی از خرد کردن های پیانو را می شنوید - که به مدت یک یا دو دقیقه چشمگیر به نظر می رسد ، اما در نهایت کاملاً بدون احساس ، روح و حتی ملودی است. و مشکل از قطعات انتخاب شده نیست. آنها در متن خود فوق العاده به نظر می رسند ، اما در اینجا مثل این است که بخواهید فقط با نشان دادن تکنوازی های گیتار در سریع ترین آهنگ های گروه ، یک گروه متال را نشان دهید. فقط اینجوری کار نمیکنه تکراری است و در نتیجه ، به سادگی خسته کننده است. این واقعیت که همه صحنه های کنسرت بسیار شبیه به هم هستند ، هیچ کمکی نمی کند - آنها مسدود شده اند و به همان شیوه گرفته می شوند ، که در واقع ، یک مشکل است - مثل تماشای یک صحنه و دوباره و دوباره ، و دوباره و دوباره. بله ، خیلی خسته کننده است - اما قطعات کلاسیک مقصر نیستند. فیلم است دوم ، هوسرانی است. قطعه آخر یک آهنگ به ما می گوید ، آه ، شما به راحتی نمی توانید از موسیقی کلاسیک لذت ببرید. شما باید دائماً شاعرانه رفتار کنید در مورد اینکه چقدر عالی ، فلسفی و برتر از همه است که باعث می شود. باز هم ، اینطور کار نمی کند. اگر سازندگان فیلم سعی داشتند همان پیام را از طریق موسیقی برسانند ، این ممکن است مثر باشد ، اما تصمیم گرفت که هر شخصیتی فقط آنچه را احساس می کند یا فکر می کند. می دانید ، حداکثر بگو-نشان نده. این بسیار چشمگیر است - و بله ، علاقمندان به موسیقی کلاسیک وجود دارند که دقیقاً شبیه به این هستند ، اما آنها چیزی نیستند که نمایانگر افرادی باشند که در واقع موسیقی را دوست دارند. این سخنان شبه فلسفی را به آن اضافه کنید ، جایی که البته یکی از شخصیت های اصلی مدام از نیچه نقل قول می کند ، زیرا ظاهراً فیلمسازان غربی نمی توانند به فیلسوف دیگری فکر کنند ...
و سپس مشکلات داستانی که گفته می شود وجود دارد. که داستان بسیار بدیع از سقوط یک زن جوان عاشق مردی است که آنقدر بزرگ شده که پدربزرگش باشد. واقعاً چند تا از اینها را باید ببینیم؟ به علاوه ، اگرچه هر دو اجرای برجسته شایسته هستند ، اما کارهای زیادی را برای دلخواه باقی می گذارند. پاتریک استوارت در نقش خود قانع کننده است - که نباید تعجب آور باشد ، زیرا او در طول دو دهه گذشته تک تک شخصیت های خود را به همان شیوه بازی می کند. بله ، این پیکارد است. این پروفسور X است. این همان شخصیت است. او می تواند از طریق نقش هایی از این قبیل راهپیمایی کند و آنها را شایسته جلوه دهد ، زیرا این تنها چیزی است که بازی می کند. شخصیت مربی و خردمند قدیمی یک شخصیت با صدای معتبر قدیمی اش ... به هیچ وجه عملکرد بدی نیست ، اما من تنوع بیشتری از ژان کلود ون دام دیده ام. به معنای واقعی کلمه. در مورد کیتی هولمز - باز هم ، اجرای بدی نیست ... تا زمانی که او را در تلاش برای نواختن پیانو می بینید. حداقل استوارت می داند که کجا باید دستان خود را قرار دهد و چگونه شانه های خود را حرکت دهد. هولمز ، به راحتی ، این کار را نمی کند. وقتی قرار است شخصیت او در حال بازی باشد ، اصلاً تکان نمی خورد. خوب ...
در کل ، دیدن قطعه آخر یک آهنگ دو دلیل دارد - یکی شخصیت جیانکارلو اسپوزیتو. دیدن او در برابر نوع بازی ، حداقل جالب است. دلیل دیگر دیدن این فیلمبرداری خوب است - که بسیار عالی است و مناظر آن واقعاً فوق العاده است. اگر به هر دلیلی انتظار یک فیلم عمیق و تغییر دهنده زندگی را دارید ... آن را در اینجا پیدا نخواهید کرد. "Coda" تقریباً عمیق "Transformers" است ، اما با کنش کمتری و ادعای بیشتر. متاسف.
دانلود فیلم Coda 2019 (قطعه آخر یک آهنگ) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
آنها این روزها زیاد درباره نوازندگان کلاسیک فیلم نمی سازند و وقتی می سازند فیلم های ترسناک بوده اند. دیدن چنین چیزی مایه طراوت است. پاتریک استوارت شبیه یک پیانیست است. و کیتی هلمز به عنوان روزنامه نگاری که با او مصاحبه می کند، شیرین به نظر می رسد. خوشحالم که می بینم او در نقشی به جای نقش های معمولی شاد به نظر می رسد. مناظر دوست داشتنی در سوئیس وجود دارد و یک داستان جالب اگر نه بیش از حد دراماتیک. این موسیقی دارای تعداد زیادی قطعات پیانو است که در رسیتال ها نواخته می شوند اما اغلب در فیلم Coda هایی از جمله شومان شوبرت راخمانینوف و اسکریابین استفاده نمی شوند. برخی از بازه های زمانی گیج کننده هستند.
دانلود فیلم Coda 2019 (قطعه آخر یک آهنگ) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
هنری کول (پاتریک استوارت) پیانیست سالخورده ای است که از فراموشی دوران پیری رنج می برد. او به خبرنگار و دانشجوی سابق «نیویورکر» هلن موریسون (کتی هولمز) اجازه دسترسی به او را داده است تا بتواند یک قطعه کرکی بنویسد.
این دقیقاً همین است. نیمه دوم با تهوع بود. این یک فیلم هنری برای افراد پرمدعا است که توسط جیانکارلو اسپوزیتو در فیلم Coda در هنگام شام بیان شده است. اگر فلسفه زندگی ندارید، فیلمنامه پر از صداهای زندگی هالیوودی است که می توانید با آن زندگی کنید. مانند گرفتن لود و تماشای دکتر فیل.
راهنما: F-word. بدون رابطه جنسی یا برهنگی.
دانلود فیلم Coda 2019 (قطعه آخر یک آهنگ) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
این یک فیلم کوچک غیر متعارف است. آهنگسازی به نحوی این احساس را منتقل میکند که این فکر بهعنوان یک رمان شروع شده است، یا از یکی تنظیم شده است، یا ممکن است اساساً بهعنوان کلمهی ترکیبی بیش از حد بهتر باشد. بی زحمتی آشکار، صراحت، و گستردگی اندک داستان بیشتر این را مطرح می کند، و همچنین تصویری از هلن که تفکرات پر زحمت او را به او منتقل می کند. سپس دوباره، تأکید بر اثر هنری، موسیقی برجسته، و علاوه بر این، روشهای سادهتر استفاده شده از آن در اینجا، برای تجربه اساسی هستند، و همچنین نماهایی از موسیقیهای ملودیک اشغال شده که به تنظیم واقع گرایانه چالشهای هنری میافزایند. علاوه بر این، این برای بیان چیزی از گنجاندن سر پاتریک استوارت نیست: او چنان پیچیدگی کامل نوع بشر را نشان می دهد، نمونه ای از تخصص بازیگری، که تماشای او در تمرین تخصصش حتی برای یک ثانیه افتخار است - و صادقانه بگویم. ، به نظر می رسد شغل او در اینجا مانند کاری است که فقط برای او ساخته شده است. این بدان معنا نیست که این ظریفترین نقشی است که استوارت در هر مقطعی به عهده گرفته است، با این حال او هنری را با ظرافت خاصی، مایع و ظرافت دینامیتی درک میکند، که به اندازه یک پوشش ظریف در یک عصر خنک، خوشامدگویی است. جانکارلو اسپوزیتو با سکوتی گرم به قسمت تکیه گاهش می لغزد. کیتی هولمز به عنوان فردی که احساس تضمین می کند، با افتخار عمل می کند، زیرا باور کنید یا نه هلن گاهی اوقات به نظر می رسد بیشتر یک ابزار داستانی برای بیرون کشیدن استرس ها و ملاحظات درونی هنری باشد تا یک فرد بالغ. در مورد "Coda" چیزهای زیادی برای قدردانی وجود دارد، و این یک دیدگاه جذاب است، اما واقعاً به همین ترتیب به نظر می رسد متأسفانه از جنبه های قابل توجهی ناتوان است.
باید بگویم که بزرگترین مشکلی که می بینم شاید غیبت باشد. تمرکز شدید در تبادل و آهنگسازی صحنه. حوزههای گستردهای از فیلمنامه لوئیس گادبوت وجود دارد که برای پایهگذاری بیشتر هنری و هلن، یا مشخص کردن افکار آنها در مورد نیاز به آهنگسازی یا اجرا، و ارتقای آنها در داستانهای فردی یا دستی و ذرههایی از ادراک و زیرکی تجهیز شده است. این دیدگاهها کاملاً متفاوت از آن نیستند که به نظر میرسد تمرکز یک موسیقیدان تحسینشده را که با ناراحتی، عدم اطمینان و اضطراب میجنگد، منحرف میکنند. به نظر می رسد ماده برجسته تری وجود دارد که یک ناظر باید با گذشت چند دقیقه از «Coda» جمع آوری کند، با این حال بخش بزرگی از طول در حالی که ارتباط کمی برقرار می کند می گذرد - عنصری به زیبایی منظره کوه های آلپ سوئیس، اما در برخی اقدامات به باریک بودن هوای کوهستان. ما باید واقعاً فشار مشابهی را که هنری انجام میدهد و حرکت آرام خمش را احساس کنیم، با این حال بسیاری از مواد علامت وزن را از دست میدهند تا آن تجسم را با جدیت تمام نشان دهند. از لحاظ نوع نمایش مستقیم است، اما با تأثیرگذاری، علامت اساساً مناسب نیست.
این به این معنی نیست که «کودا» وحشتناک است یا خوشایند نیست. فیلمبرداری و دوره جدید، دقیق و باشکوه است و موسیقی که ما در این کار دریافت می کنیم تماشایی است. به سادگی به دنبال خلاصه گیج کننده از ترتیبات به یاد ماندنی برای تیتراژ پایانی باشید. بازیگران در بیشتر موارد در حال گسترش هستند و استوارت به صراحت تماشای آن لذت بخش است. داستان داستانی است که ارزش گفتن دارد. با وجود این، بخشی از من نمیتواند مقدار یک فیلم غیرقابل انکار و گوشتی را که در اینجا پس از گنجاندن افسانه وجود دارد، در نظر نگیرد. در اینجا زمزمه های یک مطالعه شخصی، یا نمایش ذهنی، یا داستانی آرام، سرراست و شخصیت محور وجود دارد. به هر طریقی، برای هر یک از پتانسیل های فریبنده و ارزش واقعی، آن زمزمه ها به سختی متوجه می شوند که چگونه به گوش ما برسند. بنابراین این عنوان غنی و خوشمزه است، اما در عین حال به طور خاص کامل کننده نیست. من داستان را با روش صحیح بیان "باخ" مقایسه می کنم (شما واقعاً نیاز دارید "h" را حس کنید و بشنوید؛ "bock" یک نام نیست، هرچند صدای مرغ است): با دقت ساخته شده و ضروری است. ، با این حال به دلیل عدم اهمیت، به همین ترتیب به نوعی پرمدعا است.
من نوشتن این قطعات را با این توقع شروع کردم که «Coda» را پیشنهاد کنم، و این همانطور که انتظار میرفت به نظر میرسد، اما فکر میکنم در تعادل هستم. اساسی تر از این بوده است. این تحلیل از موضع محبت و متعاقباً نارضایتی ناشی میشود: من نیاز داشتم که این را بیشتر از خودم دوست داشته باشم. من اعتماد دارم که تماشاگران مختلف بیشتر از من در ازای آن دریافت می کنند. من تصاویر مختلف زیادی را مشاهده کرده ام که در نمایش محصولات خود به طور قابل توجهی بی تکلف تر بودند. شاید من به سادگی نسبت به تکرار دقیق این یکی حساس نیستم. با این حال، واقعیت باقی میماند که برای من این عادلانه اهمیتی که میتواند داشته باشد را منتقل نمیکند. سر پاتریک به تنهایی ارزش تماشا را دارد و همچنین شاهکارهای جاودانه و خیره کننده ای که موسیقی متن را تشکیل می دهند. باقیمانده تصویری که از این دو لنگر گذشته است نیز دارای احترام است - به هر اندازه که من انتظار داشتم یا به آن اعتماد داشتم نزدیک نیست. از آنجایی که من میخواهم فکر کنم «Coda» در صورت عدم توجه به آن، شایسته است نگاهی به آن بیندازید، با این حال معمولاً برای اکثر متعصبان افراطی استوارت یا موسیقی سبک قدیمی توصیه میشود، و در مواردی که در هر دو مورد قرار نمیگیرید. از این دو طبقه بندی، با مفروضات معتدل برخورد کنید.
دانلود فیلم Coda 2019 (قطعه آخر یک آهنگ) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
واقعاً منطقی نیست که آن را طولانی و کسل کننده بدانیم زیرا قبل از شروع آن به نوعی فهمیدم که خودم با چه چیزی درهم آمیخته بودم. یکی از آن فیلمها/کتابهای اقیانوسی، صرف نظر از اینکه آیا طرف اقیانوسی وجود دارد یا نه، که در آن شخصیتها برای قدم زدن طولانی در باران میروند و به همه چیز در مورد زندگی آزاردهنده خود فکر میکنند و چیزهای مهمی را در مورد اهمیت زندگی بیان میکنند، مانند ساعت کاری یا احتمالاً یک بار در هر بار. بسته به بخش، و جایی که هیچ اتفاق دیگری نمی افتد.
در واقع شکایت من تا حدودی اساسی تر است. پاتریک استوارت در واقع به عنوان یک موسیقیدان در حال بلوغ متقاعد کننده است. کیتی هولمز به عنوان یک نویسنده معقولانه نیست. با این حال، هر دوی آنها با هم، سخت است که قبول کنیم حتی در یک فیلم مشابه حضور دارند. بدون شک علمی، اما از این وحشتناک تر است، با توجه به این واقعیت که همانطور که فیلم باز می شود، من به طور فزاینده ای دلسرد شدم زیرا بدیهی است که این یک احساسات ماه مه/دسامبر (سکس یا عدم رابطه جنسی) بوده است. br/>
در هر صورت آن طور که انتظار می رود تنظیم نشده است. او نویسنده ای است که باید مقاله ای درباره او بنویسد. باشه خوبه. پس چگونه می توانم فکر کنم که "جرقه ها" باید بین آنها پرواز کنند؟ تصور میکنید که او سعی میکند تا فاصلهای ماهرانه ایجاد کند و تصور میکنید که او فقط کمی هوشیار خواهد بود در صورتی که بخواهد یک قطعه تهاجمی علیه او انجام دهد یا در هر صورت بخشهایی از زندگیاش را نشان دهد که او آن را حفظ نمیکند. هر کس باید در مورد آن بداند.
در عوض آنها با هم به دوچرخه سواری در مناطق آزاد و قدم زدن های طولانی می روند که در آن او به سرعت بازوی او را در دستان بازوی بازوی او می گذارد. و با در نظر گرفتن اینکه او را در پیانو "نجات" میدهد، قطعاً هیچ اهانتی از جانب او وجود ندارد که در اینجا یکی از برجستهترین نوازندگان جهان توسط عدهای بدجنس نجات مییابد. و پس از آن، زمانی که او نیازی به بازگشت در مقابل تماشاچیان ندارد، هیچ کس جز او نمی تواند هیولای وحشی را با توصیه به او که به سادگی برای تماشاگران بازی کند، کاهش دهد. در صورتی که او واقعاً با او رابطه تنگاتنگی داشت، با فرض اینکه او خواهرزاده یا چیزی شبیه به او باشد، شاید بانوی جوانی که او سه روز قبل ملاقات کرده بود، گم شود. علاوه بر این، در مورد بازی ساده برای جمعیت، باز هم گم شوید، هر کسی با هر توانایی در هر چیزی به سختی چیز دیگری برای جمعیت نیست - نه اینکه بگوییم افراد نباید در مورد گروهی از مردم بدانند، خدا مقدار آن را می داند. فیلمهایی که امروزه ساخته میشوند، ممکن است تا حدی مفید باشند، اما به نظر میرسد که این موضوع اصلی است، که اساساً میتواند او را به یک خرس متحرک برای سرگرمی مردم تبدیل کند.
دوباره به مقالهنویس برمیگردیم، او معتقد است که باید انجام شود. این موضوع تا زمانی که یادش میآید در ذهن همه است، و او حتی هیچ کار پایهای انجام نداده است تا بفهمد که شخص مهم او خودکشی کرده است؟ جزییات مهمی که میتوان فکر کرد و به احتمال زیاد میتوان آن را با دو تیک موش آموخت.
دوباره به نوازنده بازگردیم. برای اینکه دیگر این کار را انجام دهد، چرا در دنیا این کار را انجام می دهد؟ یک بار دیگر، برای سنین جوانی، و یک بار دیگر، گم شوید. خوب، همه افراد بدون توجه به کاری که انجام می دهند، با پیشرفت در سال ها شروع به از دست دادن می کنند. با این حال از من انتظار می رود که بپذیرم او به اندازه دوران شکوفایی او عالی است، مشکل اصلی این است که او مطمئن نیست که دیگر نیازی به بازی در مقابل انبوهی از مردم ندارد. یک بار دیگر، اگر او نیازی نداشت... در هر صورت، بیش از این، دیدن کسی که زمان خود را میدانست، و حتی انتقادیتر از آن، تواناییهایش را به باد میداد، جذابتر بود. این که صرفاً اضطراب در مقابل تماشاگران زیاد یا یک توپ عجیب و غریب نبود، بلکه یک سقوط واقعی و واقعی بود که در آن بازی واقعی، صرف نظر از اینکه او هر نت را زد، دیگر معادل آن نبود، چه برای خودش و چه برای آنها. تصدیق مرگ و میر افراد به عنوان هر چیزی، که هرگز به عقب باز نخواهد گشت و هرگز بهبود نخواهد یافت. علاوه بر این، او انگیزه و انگیزه مشروع می خواهد.
که دوباره آنها را متحد می کند. تصور اینکه رابطه با کتی هولمز در تضاد با رابطه ای است که او با دیگر مهم خود داشت. به هیچ وجه، به خصوص به این فکر نمی کنم که نیمه بهتر او چگونه گذشت. بدون شک متوجه می شوم که چه بلایی سر کتی می آید که به طرز خارق العاده ای بیهوده است اما اولاً به آن نگاه نمی کند. شاید بدیهی باشد، در واقع، بدیهی است، با این حال فهمیدن این امر می تواند یک موقعیت تغییر زندگی مشابه با موقعیت مهم دیگر، غیرعملی او باشد. او حتی در یک نقطه قبل بیان می کند که با افزایش سن یک واقع گرا می شوید. آیا ممکن است برای پیرمرد بدبختی باشد که بانوی جوان دوستداشتنی را که اخیراً ملاقات کرده است، از دست بدهد، مطمئناً در تضاد با کمبود خاطرهانگیزترین رمان عاشقانهاش است که تا زمانی که به یاد میآورد آن را به اطراف کشیده است؟ با این حال، این چیزی است که قطعه آخر یک آهنگ در مورد آن صحبت می کند، مانند کیتی توضیحی است که او آماده است تا آخرین ارائه را در لندن انجام دهد. این پس از انتشار مقاله او از او و بدیهی است که احتمالاً به سادگی بسیار عالی بوده است، نه یک مزاحم غیرقابل انکار یا کسی که او را تجزیه و تحلیل کرده است تا همه جهان بتوانند ببینند، نه بدیهی است که نه.
در مورد آنها خود، به اندازه کافی وحشتناک، اما با هم؟ هیچی، موسیقی اینجا نیست.
دانلود فیلم Coda 2019 (قطعه آخر یک آهنگ) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
فیلمهای مربوط به نوازندگان یا نقاشان همیشه پیچیده هستند، زیرا نتیجه تخیلی آنها عموماً جذابتر از زندگی و ارتباطات ارتباطی خود صنعتگران است.
کدایی با حضور پاتریک استوارت به عنوان نوازنده حرفهای پیانو هنری کول از این قاعده مستثنی نیست. . معمولاً بر روی منحنی درونی قهرمان داستان تأکید بسیار بیشتری نسبت به منحنی بیرونی وجود دارد.
قطعه دایرهای داخلی هنری حول محور این میچرخد که آیا میتواند پس از گذراندن یک تعطیلات طولانی پس از مرگ همسرش، به دیدار برگشت خود ادامه دهد یا خیر. (که به عنوان یک خود تخریبی وحشتناک آشکار می شود). حضور شیطانی او که غم و اندوه را در خود جای می دهد، بر نمایشگاه های واقعی او در روز روشن تا جایی که قبل از اتمام یک قطعه ملودیک در طول یک کنسرت خاص متوقف می شود، تأثیر منفی می گذارد.
منحنی بیرونی هنری حول روابط او با دو اصلی می چرخد. شخصیت ها: متخصص وفادار او پل (جیانکارلو اسپوزیتو) و خبرنگار نیویورکر هلن موریسون (کتی هولمز) که درست قبل از اینکه حرفه موسیقی را رها کند و به روزنامه نگاری برود توسط او در جوانی انگیزه داشت.
بخشی از طرح شامل تلاش هلن برای متقاعد کردن هنری به اجازه ملاقات است که در نیویورکر نمایش داده می شود. هنگامی که او از ارزیابی پیانوی اخیراً کوک شده در راهرو Steinway منجمد می شود، او یک نسخه پشتیبان ساده ارائه می دهد که او را از شرم نجات می دهد.
پس از آن، هنری جلسه را به هلن اعطا می کند و آیتم تکمیل شده به عنوان چشمه ای از تصویربرداری صدا پر می شود. در تمام طول روایت.
درگیری در قطعه آخر یک آهنگ آنقدر کم است که رئیس کلود لالوند باید به موسیقی بازگردد، فیلمبرداری گسترده و گفتمان زیرکانه ای برای حفظ علاقه ما.
با این وجود آیا این ایده خوبی است که واقعاً اغلب در مورد هنری کول فکر کنیم؟ او قطعه ای پر از خودش است و مسائلی که او در حال مدیریت بدبختی و زیر پا گذاشتن سنین بالاست-فقط خودشان را به نمایش قانع کننده وامی نمی گذارند.
اسپوزیتو و هولمز در کارشان خوب هستند، اما در نهایت به آنها رسیدند. اساساً هیچ کاری در پیشبرد طرح انجام نمی شود. در صورتی که بتوانید تمام "غم و اندوه" پیانیست نمایش را تحمل کنید، در آن زمان، شاید از اجرای پاتریک استوارت خوشتان بیاید.
در نهایت هنری در مورد اوج فیلم سوال برانگیز بودم. انتخاب کنید تا از آن استفاده کنید یا یک وارونگی غیرمنتظره وجود داشت که در آن او بازی در نمایش لندن را انتخاب کرد؟ در پایان من برای موسیقی و سبک بصری فیلم ارزش قائل بودم، اما حسابی که در غروب حرفه یک پیانیست نمایشی در حال بلوغ بود، بسیار سست و غیر دراماتیک بود تا واقعاً مرا جذب کند.
دانلود فیلم Coda 2019 (قطعه آخر یک آهنگ) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
این یک فیلم فوقالعاده درباره موسیقی است، موسیقی سبک قدیمی، در دنیایی که جامعه بر آن حکمرانی میکند که انگار فردایی وجود نخواهد داشت. بدیهی است که نیچه از ابتدا در دسترس است، بدون اینکه یک فیلم فلسفی باشد. فرهنگ آلمانی درباره نویسندگان منحصر به فرد آلمانی است، مشابه آنچه هنری کول (پاتریک استوارت) در برخی از نشانههای فیلم میگوید.
آنچه شگفتانگیز است این است که چگونه موسیقی با داستان ارتباط متقابل دارد، نه فقط یک موسیقی محیطی، در عین حال نوعی رفیق و اغلب به صحنه ها شفافیت می بخشد. شبیه فیلمی در داخل فیلم است، هر چند مملو از صدا، پر از داستان، مملو از معنا.
این فیلمی است مانند زندگی: به تدریج، بازتابنده، عملا شگفت انگیز، در برابر هیاهوها و موج های امروزی استاندارد اجتماعی یک فیلم فوقالعاده زیبا و قابل توجه که شایستگی یک قابلیت برتر در IMDB را دارد، با این حال گمان میکنم تعداد قابل توجهی از مفسران تا حد زیادی ظرافتها و چرخشهای کوچک را درک نمیکنند و کمتر در مورد موسیقی سبک قدیمی هستند، بنابراین اساساً بخشی از آن را بدبخت میکنند. از اهمیت فیلم زمانی که آن پیام را دریافت نمی کند. من تقریباً مطمئن هستم که بسیاری از مفسران بینش قابل توجهی نسبت به موسیقی سنتی ندارند، بنابراین به احتمال زیاد آنها احتمالاً قطعه اصلی موسیقی را زمانی که 24 دقیقه پخش می شود، متمایز می کنند و قطعات مختلف متعددی پخش می شود و چیزهایی را می گویند که نمی فهمند.
بنابراین، این فیلمی برای افرادی نیست که در جریان اصلی جامعه امروزی غرق شده اند.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.