"جون" از چین به هنگ کنگ سفر می کند تا برای ازدواج با دوست دخترش پول کافی بدست آورد. در آنجا او با دختری آشنا شده و با هم دوست می شوند. کم کم رابطه آنها به عشق تبدیل شده و...
دو سرزمین اصلی چینی که در هنگ کنگ زندگی می کنند دوستی نزدیک برقرار می کنند. با گذشت سال ها این به عشق تبدیل می شود ، اما موانعی وجود دارد.
جون از سرزمین اصلی چین وارد هنگ کنگ می شود، با این امید که بتواند پول کافی برای ازدواج با دوست دخترش در خانه به دست آورد. او با کیائوی خیابانی آشنا می شود و با هم دوست می شوند. همانطور که دوستی به عشق تبدیل می شود، مشکلات ایجاد می شود، و اگرچه به نظر می رسد برای یکدیگر طراحی شده اند، اما به نوعی از دست می دهند.
دانلود فیلم Comrades, Almost a Love Story 1996 (رفقا، تقریباً یک داستان عاشقانه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
چیزهای زیادی برای توضیح در فیلم Comrades, Almost a Love Story وجود دارد. این یک خلقت نماینده است که از ظرافت ها اهمیت فوق العاده ای می گیرد. آیا این عشق واقعی بین لی شیائوجون و لی کیائو است؟ آیا میتوانستند آنقدر در دل حک شوند که چنین اتفاقات بیشماری وجود نداشته باشد؟ با فرض اینکه این دو شرایط هر دو را مشخص می کنند، آیا می توان گفت که عشق را نمی توان با ماندن در داستان تعالی بخشید؟
در فیلم Comrades, Almost a Love Story، قبل از شروع همه چیز، لی شیائوجون و لی کیائو به هنگ کنگ می روند. متوالی در قطاری مشابه ناخواسته. عبارتی وجود دارد که "فقط عزیزان در ستایش فکر می کنند که همه چیز به طور تصادفی اتفاق می افتد قبلا مقرر شده بود" ("دوازده شب" ، 2000) یک جمله مقایسه ای دیگر وجود دارد "هیچ اتفاقی روی کره زمین وجود ندارد به جز فریب یک اتفاق، چیزی وجود دارد. به سمت عقب تصادف "("V for Vendetta"، 2005). خیلی شبیه به این است که کینگ شیا فقط معشوقش را انتخاب کند: هر کسی می تواند شمشیر من را بیرون بیاورد، من بدون رزرو با او رفتار خواهم کرد.
عشق ممکن است اغلب برای برخی از اتفاقات اساسی شروع شود. این فقط حوادث است که ما را سرشار از قدرت منطقی می کند، این بهترین قرص برای تسکین مغز آنها به افرادی است که قطب نما یا امنیت داخلی زیادی ندارند. به هر حال، در واقع، چنین اتفاقات بی شماری در طول زندگی روزمره وجود ندارد. ما به طور کلی انتظار داریم برای حادثه، ادامه با یک زندگی آرام با عجله، با این حال ما هنوز هم نگاه کردن رخ می دهد رخ می دهد. ما در کل آرزو داریم که از این به بعد اتفاقی بیفتد. اتفاقاً میتوانیم روزهای طاقتفرسا بیشماری را بچرخانیم، برای ظهور مارول سفت نشستهایم و آن زمان است که میتوانیم خودمان را آزاد کنیم. در غیر این صورت، ما نیز میتوانیم حق تصویر را حفظ کنیم.
در آن روزهای معطل، زمان میگذرد، لی شیائوجون دچار مشکل میشود و لی کیائو در حرفهاش مؤثر است. بعد از اینکه شیائوتینگ را به سر کار فرستادند، دو نفر از آنها باقی می ماند. چنین روزهای بی شماری گذشت، و بسیار شبیه آن است که هرگز آن را از دست نداده اند. لی شیائوجون کلمات بیشماری دارد که باید به او بگوید، نکات زیادی را میتوان مورد بحث قرار داد، با وجود اینکه سیگنالهای راهنمایی و رانندگی به صورت جداگانه ارسال میشوند، هنوز به اندازه یک کلمه در ماشین وجود ندارد.
لی شیائوجون دنگ لیجون را میبیند. در آن زمان، او تعادل اخروی او در گذشته های دور بود. این می تواند طرح کلی برای سال های جوانی او باشد. آیا کامل می شود؟ آیا او بدون توجه به اینکه امضا را گرفته است انجام می دهد؟ همه آنها از زمانی که آنها را در خاطرات خود نگه میداری، من تو را میپرستیدم، تو مرا رها کردی، نمیتوانیم به حالت سابق برگردیم، فارغ از اینکه ماشین زمان احساسات آن ثانیه را برای من فراهم میکند یا خیر. آنها نمی توانند در برابر اصرار برای خداحافظی مقاومت کنند. در نهایت، رویداد تصادفی فرا میرسد.
بدن سنگین به توئیتهای klaxon نابخشودنی برخورد میکند. با این حال، تعهدات مهمی وجود دارد، اهداف زیادی از زندگی که ممکن است محقق نشوند، آن وزنه هایی که آنها را پایین می آورند و در هر نقطه ای برای آنها جایی باقی نمی گذارند، توسط کلاکسون وارد می شوند. موسیقی متوقف می شود، شیائوجون بدون تزلزل به سمت او برمی گردد و آنها را می بوسند. این عکس شماره 1 من از رفقا، تقریباً یک داستان عاشقانه است.
آنگاه داستان می تواند متوقف شود، این اتفاق می تواند نقطه پایانی برای کسانی باشد که رنج می برند.
اما در واقع، آنها منزوی هستند، حتی در آنجا که 24 نفر هم وجود ندارد. چند ساعت پس از بازگشت آنها به یکدیگر. همچنین، این پارتیشن نسبت به هر بخش قبلی، افسردگی بیشتری دارد. راه های فیلم برای مقابله با واقعیت تاکنون. حادثه به سادگی نمایش است. افراد عموماً آن را به هم متصل می کنند، این دقیقاً زندگی خودشان در سرزمین فانتزی است. بهعنوان موقعیتهای واقعیت، رویدادهای تصادفی همان چیزی است که امروز میخورید، همان چیزی است که شب قبل تصور میکردید، بسیار شبیه به خواندن نوشتهای که من مینویسم. حادثه یک تکه از زندگی است، هیچ تمایلی ندارد. اسپرم و تخمک به هم می رسند، سپس، در آن نقطه، شما حامله شدید. بار دیگر توسط جامعه به طور بی پایان غربال شده است، شما همانجا هستید. اینها اتفاقاتی هستند، تمام آنچه شما تجربه می کنید و تجربه نمی کنید یک اتفاق است. هیچ کس جز شما نمی تواند درک کند که واقعیت هرگز نمی تواند به چیزهایی که همیشه تصور می کنید توجه کند.
من به طور کلی قبول دارم که تجسم افراد ظریف است. ما در مجموع به جلو می رویم و نمی توانیم در مورد آنچه ممکن است یک ثانیه بعد اتفاق بیفتد فکر نکنیم. هر چه بیشتر هوس پیشرفت داشته باشید، هر چه بیشتر کسی را دوست داشته باشید، دلهره در دل شما بیشتر قابل توجه خواهد بود. زمانی که نیاز پیدا کردید و پس از آن تمایلی به از دست دادن آن نداشتید. در این راستا، هیچ کس نمی تواند این احساس را درک کند که در حقیقت همه چیز با دنیا خوب است. و پس از آن رویداد تصادفی به عنوان بهترین وزنه تعادل ماورایی ما تبدیل می شود. بدیهی است که این فقط یک فیلم است، آنها یک بار دیگر به یکدیگر باز می گردند، تکمیل بسیار دوست داشتنی است.
دوم که نگاهشان را جابهجا میکنند و بعد از آن همدیگر را میبینند، هر دو در قلبشان کایم میشوند. این با توجه به نمایش زمان، آرامش پس از تشویق های فوق العاده و بدبختی باورنکردنی است، این بیانیه پس از چنین روزهای بی شماری است. آنجا چشم ها به من می فهماند که بدون توجه به اینکه اتفاقی رخ ندهد، تا پیری به زندگی آرام ادامه می دهند.
دانلود فیلم Comrades, Almost a Love Story 1996 (رفقا، تقریباً یک داستان عاشقانه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
در وهله اول، اجازه دهید من با تمام نظرات ارسال شده در اینجا (تا این لحظه) به طور جدی موافق باشم: این یک فیلم خارق العاده است، واقعاً تماسی است، و تماشای آن لذت بخش است... "یک تلنگر" با مغزها؟ (به نوعی!) در نهایت، این نیز دریچه ای خارق العاده به فرهنگ چینی است و این دریچه ای خارق العاده به فرهنگ چینی است و این که چقدر ممکن است بداخلاق و مادی گرایانه باشد، برخلاف چند ایده غربی از بینش قدیمی شرقی و غیره. رشتهای فوقالعاده سرنوشتساز در رفقا، تقریباً یک داستان عاشقانه میگذرد، و اگر واقعاً بازیها و آهنگسازی خارقالعاده، علاوه بر چیزهای دیگر، نبود، هر یک از آن «تصادفی» در نهایت سازماندهی شده به نظر میرسید. به این دلیل، تصویر باید به خودی خود در مدرسه فیلم متمرکز شود، ظرفیت آن برای وادار کردن جمعیت به تعلیق چنان پرانرژی شک و تردید خود را علیرغم برخی بهبودها و چرخش های واقعاً چشمگیر در داستان (در واقع، این نیز چیزی اجتماعی است، در اینجا، من مطمئنم، همانطور که بسیاری از چینی ها به ویژه در Fate می پذیرند.
بنابراین من با هیجان رفقا، تقریباً یک داستان عاشقانه را مانند هر شخص دیگری پیشنهاد می کنم - خدایا، آیا کسی هست که رفقا، تقریباً یک داستان عاشقانه را دوست نداشته باشد؟ ?
در حال حاضر، من باید با افرادی که به وضوح تصویر آمریکایی های آفریقایی تبار را در رفقا، تقریباً یک داستان عاشقانه دوست نداشتند، مشکلی ایجاد کنم. من رفقا، تقریباً یک داستان عاشقانه را با یکی از همراهان آفریقایی-آمریکایی خود دیدم که به هیچ وجه یک «فعال سیاسی» نیست، و «حتی» او به طور حاشیه ای خشمگین شد. دو صحنه از جمله سیاهپوستان بدون شک مثبت نیستند. علاوه بر این، آسیایی های واقعی، به ویژه مهاجران، نسبت به سیاه پوستان احساس ترس دارند. در هر صورت، صرف نظر از مسائل دولتی در مورد مسائل نژادی در ایالات متحده، من واقعاً احساس میکنم که به عنوان یک فیلم نگران قهرمانان مهاجر، چنین صحنههایی مشروع و بهطور شگفتانگیز، اساسی بودند. متخصصان INS خیلی بهتر به تصویر کشیده نشدند و همه آنها سفیدپوست بودند. همانطور که معلوم است، صحنه دوم و آخر "از جمله" سیاه پوستان به نظر می رسد یک لمس واقعی از فیلم است، بسیار واقعی و سازماندهی نشده - - که به این معنی است که فکر می کنم دو پسر جوان در پشت صحنه مبارزه می کنند، و تاریکی قدیمی. تلاش زن برای جدا کردن آنها، بدون شک اتفاقی بود، ناخواسته، ناخواسته، خوشبختانه. توجه داشته باشید که این صحنه یکی از آن صحنههای ازدحام نیویورک بود که شخصیت لئون لای در حال قدم زدن در شهر با حالتی تا حدودی دلسرد و بسیار هوشمندانه بود، و من فکر میکنم دوربین چیزی تصادفی و به طور کلی جذاب داشت که بدون شک اتفاق میافتد. من این را می گویم زیرا شک دارم که گروه ها سازماندهی شده بودند، و رئیس پیتر چان باید در واقع یک فرد زیر دست باشد تا عمداً چیزی شبیه به این را اجرا کند که واقعاً برای دومین بار ما را از مالیخولیا قهرمان مرد منحرف می کند.
در هر نرخی. من و رفیقم در نهایت در مورد این موضوع از نمایش تاریک در رفقا، تقریباً یک داستان عاشقانه صحبت کردیم، و موافق بودیم که فیلم هیچ "مسئولیت اجتماعی" ندارد (یعنی برخی موافقند که ما در اینجا داریم درباره خیانت عاشقانه صحبت می کنیم!) و هیچ "تعهد هنری" به آن وجود ندارد. یک بخش واقعی از جامعه یهودی-آفریقایی-آمریکایی را ارائه دهید، تنها کاری که لازم بود برای تشویق او به ترک غر زدن و بودن در رایانه شخصی انجام دهم این بود که بپرسم آیا می تواند آخرین باری که یک جوان چینی از کسی سرقت کرده است را بررسی کند. اگرچه چینیها و آسیاییها معمولاً از بین میروند. کسی جوان های آفریقایی-آمریکایی را به یاد می آورد که یک پدر دو بچه را فریب دادند و به قیمت 60 دلار غذای چینی در اینجا کشتند؟ از این آخرین سال اپیزودهای بیشتری وجود داشته است - - البته هنوز هیچ کدام مرگبار نبودند...
به هر حال، این یک فیلم خارقالعاده است و هیچ عیب و نقصی ندارد. در صورتی که به یک برداشت بیاندازه متفکرانهتر و «لیبرال» در مورد تخلفات گتو و مهاجران چینی نیاز دارید، به «خداحافظ چین» بزرگ کلارا لاو نگاه کنید. فقط اجازه ندهید حواس پرتی تصویر تاریک شما را از شریک شدن در این تفسیر چینی واقعاً جذاب از عشق صمیمانه و "نافرجام" منصرف کند. در صورتی که در شهر نیویورک زندگی می کنید، از تلاش برای تشخیص هر یک از مناطق، حذف فوق العاده ای دریافت خواهید کرد! برخی از آنها بدیهی هستند، با این حال چیزی که من را در دوچرخه سواری در اینجا گیج می کند و همه چیز را از آنها بازدید می کنم این است که "برادوی"، جایی که قتل اتفاق می افتد، پیدا می شود - - بروکلین یا سووراینز؟ (مطمئناً منهتن محبوب نیست.) من از دو برادوی بازدید کرده ام و نمی توانم آن را بفهمم...
دانلود فیلم Comrades, Almost a Love Story 1996 (رفقا، تقریباً یک داستان عاشقانه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
"رفقا، تقریباً یک داستان ستایش" یکی از دست نخورده ترین فیلم های من است، از هر نوعی. برقراری ارتباط دقیقاً با آن احساس باشکوه و متحرک دشوار است. برای تماس حتی خستهترین و بدبینترین دلها نیز کافی است.
"رفقا" پس از خروج از هنگ کنگ، تعداد زیادی کمک مالی دریافت کردند. برای مثال، به خلاصه جوایز فیلم هنگ کنگ مراجعه کنید: بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه، بهترین رئیس (پیتر چان)، بهترین سرگرمی (مگی چونگ)، بهترین سرگرمی مکمل (اریک تسانگ). علاوه بر این، بهترین عملکرد، فیلمبرداری، گروه و طرح گریم، و موسیقی متن.
داستان 10 سال طول می کشد. در سال 1986، لی جون (با بازی لئون لای) درست در کنار کامیون شلغم در هنگ کنگ ظاهر شد. او یک سرزمین اصلی از برخی از مناطق محلی استان در شمال است. او به هنگ کنگ آمده است تا پول نقدی بیاورد تا در نهایت شریک زندگی خود را از بین ببرد و دست به کار شود. این کار با توجه به این واقعیت که او نسبتاً بیخیال است و حتی انتقادیتر از آن، بیانی از زبان کانتونی ندارد، دردسرساز میشود. بهترین انتظار او این است که منابع درآمدی متوسطی را حفظ کند تا زمانی که بتواند با زبان آشنا شود و شرایطش را بهتر کند.
یک روز او به مکدونالد میرود تا از مسیر خود برای درخواست برگر تقلید کند. کارمند، لی کیائو (مگی چونگ)، از ناتوانی خود در برقراری ارتباط به زبان کانتونی متحیر شده است و به او میگوید که بهتر است به این دلیل که در شرکت آزاد هنگکنگ، افرادی مانند او هیچ ارتباطی ندارند، ادامه دهد. پتانسیل بسیار قابل توجه برای موفقیت او جذب او شده است زیرا او می تواند او را به زبان ماندارین خطاب کند و او بسیار جذاب است. "شما هم اهل منطقه مرکزی هستید؟" او پرس و جو می کند. "البته که نه!" او می گوید. (بالا رفتن در هنگ کنگ با این شرمندگی سخت است.) به هر حال، آنها با یکدیگر آشنا می شوند. او را به سمت کلاس زبان انگلیسی راهنمایی می کند. خارج از رفاقت؟ در واقع، نه در واقع، با توجه به این واقعیت که او برای هر سرزمین اصلی که انتقال می دهد، یک برش ($$) دریافت می کند. او همچنین آنها را وادار می کند تا کارها را برای او انجام دهند.
آنها نزدیک تر می شوند. در یک نقطه خاص، او اعتراف می کند که او همچنین از منطقه مرکزی است (اما از منطقه همسایه گوانگژو، نه از هیکسویل شمالی). او پاسخ می دهد: "من اساساً این را همیشه می دانستم." "آنها به چه دلیل به من اجازه دادید از شما سوء استفاده کنم؟" "من به یک همراه نیاز داشتم و تو تنها کسی هستی که من دارم." آنها ستایشگران راحتی و نزدیکی می شوند. او در واقع شریک زندگیاش را میپرستد و برایش نامه میفرستد، با این حال او دور است و لی کیائو نزدیک است.
تا اینجا، این نیم ساعت اصلی فیلم است. اینکه چگونه از اینجا به دست می آید، جادوی رفقا، تقریباً یک داستان عاشقانه است. مناظر 10 سال بعد، تغییر مداوم هنگ کنگ است که برای تحویل سال 1997 آماده می شود. ثروت ساخته شده، ثروت از دست رفته. لی کیائو و لی جون به سمت دیگری می روند، اما هر از چند گاهی به زندگی یکدیگر باز می گردند. او با شخص دیگری آشنا می شود و او عروسی شریک زندگی خود را به پایان می رساند. با این حال، هرگز نمیتوان محبتهای آنها نسبت به یکدیگر را بهطور کامل خفه کرد.
من اطمینان دارم که به نظر نمیرسد این احساس یک بچه معمولی است که با یک خانم جوان ملاقات میکند. این بسیار فراتر از این است، اما بدون هر یک از ویژگیهایی که میتوانید از یک فیلم هالیوودی برنامهریزی هزینههای عمده پیشبینی کنید. هیچ همراهی وجود ندارد که پاها را بکشد، هیچ کودک جذابی که بزرگها را شرمنده کند، هیچ ارتباط نادرست و بیپرده وجود ندارد. صرفاً این دو فرد فوقالعاده فریبنده و زندگیهایی که دارند و تصمیمهای سختی که میگیرند.
من متوجه شدم که یک نرمافزار صمیمانه هستم. تصاویر متحرک مختلف باعث می شود چشمانم تار شوند. من "رفقا" را چندین بار دیده ام که واقعاً دچار نقص می شوم. من متوجه می شوم که چه اتفاقی می افتد، می دانم چگونه بسته می شود - هیچ شوک داستانی وجود ندارد. با این حال، هر بار که آن را تماشا میکنم، هنوز نمیتوانم از بازیگری، سرعت و اثر نزدیک به خانه حساب این دو نفر غافل شوم.
دانلود فیلم Comrades, Almost a Love Story 1996 (رفقا، تقریباً یک داستان عاشقانه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
همراهان پیتر چان: داستان بسیار رمانتیک استانداردی از فیلم هنگکنگ است، 10 سال احساسات متقاطع حول دو فرودگر اصلی چینی میچرخد که اعتماد واقعی به هنگ کنگ را از دغدغه اصلی بیرون میکشد و با بیحوصلگی، همراهی و صمیمیت همراه شده است. مسیر زندگی آنها با سرنوشت شطرنجی دوشاخه می شود، فقط برای اینکه در مکانی ناآشنا گرد هم آیند که برای شهر نیویورک شناخته شده است، یک دهه پس از به یاد ماندنی ترین تجربه آنها، که خوشبختانه با بینش در مورد سقوط غم انگیز ترزا خواننده شماره یک آنها کار کرد. Teng (1953-1995).
لی شیائوجون (لای) و لی کیائو (مگی چونگ)، او یک شمالی است که در هنگ کنگ ظاهر می شود تا با عمه اش (تسو) بماند. به زبان کانتونی ارتباط برقرار نمیکند، اما فانتزی او این است که پول کافی برای آوردن شریک زندگیاش شیائوتینگ (یانگ) به هنگ کنگ بیاورد و دستهها را ببندد. او، یک جنوبی از قلمرو گوانگدونگ است که یک کانتونی آشنا دارد (در ابتدا، منشأ خود را از او حفظ می کند)، تیزتر است و تنها چیزی که باید باشد یک ساکن هنگ کنگ پربار است، به این ترتیب، بزرگترین مرز بین آنها ماهیت متفاوت آنها در اهدافشان، با این وجود این مانع از آن نمی شود که با تغییر زندگی خود همراه و گاه همنشین باشند. با این حال، کلید به طور قابل اعتمادی در دست اوست، از یک بانوی جوان مک دونالد، تا حاشیه های مختلف، این شغل ناجوانمردانه یک ماساژور است که لی کیائو را با گروه سه نفره سرپرست پائو (تسانگ) آشنا می کند، یک شورت شیک پوش و شیک پوش که او تبدیل به او می شود. در ارتباط با محتوای طبیعی آیوی هو، این منعکس کننده منطقی بودن منطقی بودن قضاوت زودهنگام است، و این نوار کناری در یک اوج دلپذیر که در آن مگی چونگ ما را با یک مدل مواد خواندنی هیجان زده می کند، دایره کامل خواهد داشت. چگونه می توان آب را روشن کرد.
هم شیائوجون و هم لی کیائو خیالات خود را در زمان مناسب انجام می دهند، اما این در نتیجه آن شادی را به آنها نمی دهد، این یک موقعیت قابل تشخیص است. افراد ایدهآل در زمانی غیرقابل قبول ملاقات میکنند، که بسیار با پسزمینه آنها از چشماندازی نامطلوب نسبت به هنگکنگ هماهنگ است، در حال حاضر، زمان ایدهآل است، یک نقطه مرکزی پولی زندگی برتر را به ارمغان میآورد، اما علاوه بر آن تفنگهایی با تفکیک ریاضی و زبانی ( اسطوره های ترزا تنگ)، کسب و کار سوداگرانه (مبادله مالی مشکوک)، احساسات گرایی (انتظار عمه در تاریخ محکومیت بداخلاقی با ویلیام هولدن) و آسیب پذیری در طول آن 10 سال مهم، قبل از اینکه هنگ کنگ در سال 1997 به کشورش بازگردد. تاریخ استانی آن
توسط اولین کلاس اول آیوی هو دفن شده است (مخصوصاً یکی از سرنگونیهای د-مائیتر زمانی اتفاق میافتد که لی کیائو تصادفاً صدای وسیله نقلیهاش را به صدا در میآورد، که شیائوجون را وادار میکند تا با امضای ترزا به عنوان نشانهای مرموز، دوباره وارد آن شود تا کار خود را احیا کند. ، این یکی از آن اپیزودهای تصادفی است که واقعاً می تواند به یک مزیت متمایز در زندگی فرد تبدیل شود) و نمایشگاه های عمیقاً فریبنده دو رهبر، لئون لای در یک کار فوق العاده متفکرانه و آسان بدون ارائه نمایشی از دوست داشتنی بودن، کاملاً بی خیال است. و مگی چونگ، الهه فیلم هنگکنگ، نمیتوان شکوه و انعطافپذیری او را بیش از حد ستایش کرد (اگر مشکل زیادی نیست، به سینما برگردید!)، ماجراجویی احساساتی قابلتوجه پیتر چان از همه جا دوری میکند تا خود را به عنوان یک گریهکننده خفت کند و تحمل کند. ضربه شخصی خود را تا زمانی که کدای متوازن تکراری آن، حرکتی آگاهانه به فلسفه بیهوده سرنوشت است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.