در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم Conflict 1945... لطفا منتظر بمانید ...
"ریچارد میسون" در یک تصادف رانندگی زخمی می شود اما برای همراهی نکردن همسرش "کاترین" در سفری به کوهستان تظاهر به جراحاتی عمیق می کند.اما او همسرش را در جاده ای متروک به قتل می رساند و...
ریچارد میسون در یک تصادف رانندگی کمی صدمه دیده اما وانمود می کند که جراحاتش بدتر است به طوری که نمی تواند همسرش کاترین را در سفر به کوهستان همراهی کند. با این حال ، او را در جاده کوهستانی تنهایی می کشد. یا او؟ او عطر او را بو می کند ، جواهرات او را پیدا می کند ، پاکت نامه ای را می بیند که در دست نوشته های او خطاب شده است. او به صحنه جنایت برمی گردد تا پیدا کند
دانلود فیلم Conflict 1945 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
در حالی که من واقعاً فکر میکنم این یک فیلم نوآر بسیار ساخته شده با اعدام قوی همفری بوگارت، وسواس در مورد قتل شخص مهم خود است (او شیفته خواهر همسرش است و اشتیاق او برای خواهرش بر هر فرض عادی/معقولی غلبه میکند. هر یک از کارهایی که او مرتکب می شود، با ذکاوت خطرناک، می تواند پایان سعادتمندانه ای را به همراه داشته باشد، جایی که همسر بسیار دور است تا بتواند او را همراهی کند)، و صدای آرام و آرام او چگونه او را از هم باز می کند ("نشانه های" نیمه بهتر او ظاهر می شود. ؛ دستمال کاغذی، عطری از رایحه، موقعیت مکانی بالقوه، یادگاری و نامی در رکوردی در یک مغازه گروفروشی با بلیطی که از طریق اداره پست در شرکتش باقی مانده است، همه چیزهایی که مربوط به «ظهور مجدد» اوست که کمربند را بر دهان او می بندد) ، "تضاد" از همه نظر پذیرفتن قطعه ای دشوار است. او متوجه می شود که او را کشته است. جسد او در آن وسیله نقلیه بود که او آن را از بلوف خارج کرد. انبوهی از چوب های چوبی که به پوششی بر روی آن کوبیده شده بود، استتار خودرو را تضمین می کرد. او مرده بود. بنابراین، نشانههای ادعایی از زنده بودن او باید به مهندس بوگی میگفت که چیزی اشتباه است. با این حال، برای مثال، سیدنی گرین استریت در حال بازی در مقابل تایپ در یک فیلم، این یک هیجان انگیز بود. درمانگر او از این جهت که آنچه او میگوید - با اشاره به استفاده گستردهاش از علم در فراخوانش - ممکن است «بدبینانه» تلقی شود، اما دقت آزاردهندهای دارد. حقیقت را بگوییم، مبادله غنی بسیار با تجربه و از نظر ذهنی قابل استفاده است، صرف نظر از اینکه (نه به ویژه) در زمانی که ما زندگی می کنیم. مانند دیدگاه ازدواج در این واقعیت کنونی که در آن شگفتیهای بسیاری وجود دارد که خواستههای مردان تثبیتشدهتر را به دام میاندازد، در روابط با همسری هم سن و سال خود «به دام افتاده» و میل انتظار برای رهایی از آن باعث واکنشی ناخوشایند میشود. و مسخره نگران این بودم که رز هوبارت تا زمان مرگ دردسرسازش در دستان بوگی به عنوان دختری، درخواستی و ناراحت به تصویر کشیده شود. این امر ما را ترغیب می کند که احساس کنیم چرا او ممکن است اینقدر تمایل داشته باشد که او را نابود کند. به هر حال، او به سادگی او را به خوبی درک می کند، کاملاً حواسش به برنامه های او در مورد خواهرش است، و از این که چگونه نمی خواهد به او اجازه دهد او را به کنار جاده پرتاب کند تا به جای دیگری بیفتد، بسیار از او عصبانی است. در واقع، او او را گرامی میدارد و برای این منظور نیمه بهتر او اجازه نمیدهد ازدواجشان از هم جدا شود. جشن بزرگداشت گویا، جایی که آنها باید این احساسات غیرقابل پیش بینی را نادیده بگیرند و تصور کنند که در صورتی که فوق العاده نباشد، همه چیز خوب است - شرایط را به طرز بی عیب و نقصی گسترش می دهد. به چه دلیل این ازدواج باید ادامه یابد؟ آیا این هر کدام یک تقلب، یک ظاهر خارجی است؟ در واقع، تا زمانی که بوگی به این نتیجه رسید که به خواهرش نیاز دارد که همه چیز برابر باشد (با بازی الکسیس اسمیت) که به نظر می رسد ازدواج، از هر نظر، در پالت قرار دارد. گفته میشود که بوگی را به خاطر شرایط مقایسهایاش (از دست دادن قتل در یک خیابان کوهستانی) آزار داده است، «درگیری» شماره 1 او نبود. با این حال، من فکر می کنم آن را به خوبی نگه می دارد. من بویژه آخرین تبادل نظر بین بوگی و گرین استریت را در دفتر کارش دوست دارم، به عنوان فرضیه روح رنجدیدهای که به یکی دیگر اعتماد میکند که عذابهایی که بهطور پیشبینیشده عمل نمیکند، رهایی از نفرتهای قلبی را که باید از آلودگی رها شود، خراب میکند. قتلی که رخ داد پیچیده برادران وارنر. نمایش با نور/سایهها، دکورها، عکاسی و دورهی کاردستیاش، «تضاد» در مجموع یک درام استودیویی است، زیرا موسیقی تجسم گونههایی است که درون شخصیتها وجود دارد. تماشای بوگارت لذت بخش است: او در هر صورت، وقتی صحبت نمی کند، چیزهای زیادی ارائه می دهد. در هر صورت، موجی از احساسات زمانی که او به میزانی که اسمیت را گرامی میدارد و ناتوانی او در درک این موضوع، چیزی است که واقعاً در درامهای بدون تحریف اتفاق میافتد. این همان شغلی است که بوگارت را در این محدوده قرار می دهد، و با توجه به آب موجود در آن، او یک شیک پوش قرار می دهد. رها شدن او در کنسرت به پایان می رسد، و استفاده از گل رز به گونه ای که او بد بخت می شود، در نهایت به خوبی معنا می کند که قتل ایده آل به ندرت مؤثر است و کسی که آن را مرتکب می شود از طریق وزنه ای بسیار شدید استقامت می کند. حتی به انتقال فکر کنید فکر میکنم کاستی فیلم در این است که اسمیت تا این حد نزدیک خواهرش باشد (و با یک متخصص روان مانند گرین استریت درگیر باشد) و هر لحظه به عشق بوگارت اذعان کند. شاید او به مصرف رسیده بود، اما به نظر می رسد که همه چیز را در مورد چیزی که احتمالاً اصیل نخواهد بود دور انداخته باشد. در هر صورت، اشتباه واقعی به ما اجازه می دهد که کاملاً غیرقابل تصور نباشد. چه تعداد از مردان مؤثر همسرشان را از دست داده اند تا بتوانند منشی را همراهی کنند؟ چیزی که مهم است این است که اسمیت و بوگارت هرگز رابطه عاشقانه ای با هم نداشتند... هر کدام نابرابر بودند.
دانلود فیلم Conflict 1945 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
فیلم مبارزه خواهران و برادران وارنر محصول 1945 درهمآمیزی است که نسبت به نمایشهایی که روی پرده نمایش داده میشود، نمایشهای بهتری را پشت سر گذاشت. جک وارنر تسلیم نشدنی ستاره همفری بوگارت در Conflict بود و متناوب بوگی قاطعانه مخالف حضور در Conflict بود. اقلام تکمیل شده قبل از تحویل تقریباً دو سال پس از اتمام در خزانه غمگین شد. چیزی که پیش میآید یک فیلم گهگاهی جذاب و در عین حال ناقص است که مورد تأیید تماشاگران معاصر قرار نگرفت.
بوگارت در نقش ریچارد بریکلایر، طراح ناامیدی بازی میکند که از زمانی که شیفته کاترین (رز هوبارت) شده است، ناامیدانه به او وابسته است. با خواهرش ایولین (الکسیس اسمیت). پس از تصادف اتومبیل که باعث می شود ریچارد به وضوح روی ویلچر محدود شود، همسر مشکل دار نقشه ای برای کشتن دیگری می اندیشد و در عین حال بهانه ای ایده آل برای خود می آورد. اشتباه او ظاهراً بدون هیچ زحمتی از بین می رود زیرا برای همه نگران، کاترین ناپدید می شود و پلیس گیج می شود. در هر صورت، خیلی زود اتفاقات عجیبی برای ریچارد رخ می دهد که شروع به فکر کردن می کند که آیا شخص مهمش واقعاً مرده است یا ممکن است عقلش را از دست بدهد.
کارگردان کورتیس برنهارت نمایشی مثال زدنی از خلق خود دارد. داستان و ارائه یک کیفیت مناسب از علاقه. او با طرح ازدواج مأیوس کننده ای که این زوج به طرز ماهرانه ای از همه دور می کنند، ترتیب مشکل ریچارد را به وضوح ارائه می دهد. صحنه قتل از نظر فشارسنجی مراقبت شده است و به اندازه کافی نگه داشته شده است تا جمعیت به این فکر کنند که آیا ریچارد کنسرت را به هم ریخته است یا خیر. از آن نقطه رشد تا اوج به طور نامحسوسی مورد توجه قرار می گیرد زیرا همسر به تدریج با هر صحنه از هم باز می شود و از نظر ذهنی فرو می ریزد. در نهایت، اگر کسی به مدت طولانی به آکروباتیک طرح داستان فکر نکند، نتیجه هوشمندانه خواهد بود.
یک نقص وحشتناکی که حساب را غیرفعال میکند، محتوایی است که از پرورش شخصیتهای خاص بهویژه اولین بهطور دلپذیر غفلت میکند. به نظر میرسد که او نوجوانی متزلزل و زودباور است که فداکاری که ریچارد نسبت به او هماهنگ کرده است غیرقابل توجیه به نظر میرسد (مگر اینکه، بدیهی است که او فقط از شکوه و جوانی او غرق شده باشد که باعث میشود او بهویژه همه چیز را سطحی نشان دهد). در حالی که داستان سعی میکند ارتباط بین ریچارد و کاترین را پیچیدهتر کند، معمولاً با نامطلوب کردن حاشیههای او و بر این اساس، متفکرتر کردن حاشیههای او، بمباران میشود. در نهایت، بهبود طرح در نهایت به موقعیتی بستگی دارد که وقتی در ارتباط با هدف فیلم بررسی میشود، بسیار دور از ذهن است.
با وجود بازیگران قوی، نمایشگاهها با آن چیزی که عموماً انتظار میرود رضایتبخش نیستند. از طرف سرگرم کننده های مورد نظر همفری بوگارت به نظر می رسد عصبانی و بدبخت در طول داستان است. با توجه به ایده شخصیت او قابل توجیه است، اما مطابق با دستورالعمل هایی نیست که از او پیش بینی می کنید. او ماهر است، اما ظاهراً تردیدهایش تبدیل به ترجمه او از کاری می شود که هر کسی ممکن است انجام داده باشد. به طور خلاصه، شخصیت ریچارد بریکلایر این تصور را ایجاد نمی کند که به صورت سفارشی ساخته شده است. الکسیس اسمیت در قسمتی با ترکیب نامناسب به طرز وحشتناکی سقوط می کند که باعث می شود او غریب و مردد به نظر برسد. تشدید این موضوع کمبود علم در میان او و بوگارت است. رز هوبارت نیز به عنوان همسری مأیوس که به هیچ وجه زیاد در این نزدیکی نمی ماند، از ایجاد یک تأثیر بزرگ در مورد تأثیرگذاری غافل می شود. به طور طبیعی سیدنی گرین استریت در نقش روانکاو، امپرینت همیلتون، یکی از همراهان این زوج بدبخت، با تمایزات بازیگری کنار آمد. بهترین دقایق فیلم، دقایق میان او و بوگارت است که در چند مسابقه کلامی موش و گربه شرکت می کنند. مخصوصاً با توجه به اینکه برای یک بار هم که شده، گرین استریت قهرمان است در حالی که بوگارت شخصیت شرور را تثبیت می کند.
علیرغم درخواست جک وارنر مبنی بر اینکه Contain فیلم مهمی هم برای بوگارت و هم برای استودیو خواهد بود، این خلق اثری را در مورد آن ها از دست می دهد. فرضیات بزرگ بوگی نگران بود که این شغل پس از مدت ها به عنوان یک افسانه صمیمانه در کازابلانکا، وضعیت او را که اخیراً ردیابی شده بود، از بین ببرد. در حالی که او در مورد این موضوع خارج از بیس بود، درست میگفت که فیلم در نهایت با شلوغی مردم روبرو میشود. به طور کلی، Struggle راههای زیادی را به دنبال دارد و میتواند یک سواری هیجانانگیز درجه یک باشد. بوگارت ثابت می کرد که از این به بعد مجهز به نظم دادن فکری به شخصیت های دیواری است و شاید با آهنگسازی بهتر Conflict به عنوان یک اثر هنری به وجود می آمد. اینطور که هست، امروز با وجود خال هایش خوشایند است و ستاره شگفت انگیز را در شغلی غیرعادی نشان می دهد.
دانلود فیلم Conflict 1945 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
***SPOILERS*** ***SPOILERS*** من دوست دارم چند فیلم (مثل "سراب") را "فیلم هیچکاک ساخته نشده توسط هیچکاک" بنامم. «تعارض» بیشتر به من کمک میکند تا یکی از برنامههای شبکه گستردهاش را به یاد بیاورم، هرچند غیرقابل پیشبینیتر و بهخوبی ساخته شدهتر. این با روش بسیار خشن برای مقابله با دفعات ناشی از دام قتل به پایان رسیده است.
ریچارد (همفری بوگارت) و کاترین (رز هوبارت) ازدواج ایده آلی دارند. به هر حال، این فرآیند فکری هر یک از همراهانشان است، از جمله دکتر مارک همیلتون، تحلیلگر فرویدی ناباور (سیدنی گرین استریت)، که به کاترین می گوید که حیرت زده است - - که خیلی وقت پیش، زمانی که آنها ازدواج کردند، او این کار را نمی کرد. به آن کوچکترین فرصت داده می شود.
اما داستان با سرزنش کاترین شروع می شود که ریچارد را به خاطر تجربه احساسات پرشور نسبت به خواهر جوان ترش، اولین (الکسیس اسمیت) سرزنش می کند. او آن را انکار می کند، اما کاترین واقعیت را تشخیص داده است. او میگوید که هرگز به ریچارد جدایی نمیدهد و اولین با این تصور که میداند چه احساسی دارد به او میخندید.
در پنجمین جشن بزرگداشت آنها در آن شب، ریچارد مانند یک شیفته بر روی اولین ماه مینشیند. توله سگ در بازگشت، اعلام اولین مبنی بر برخاستن زودهنگام خود باعث ناآرامی شخصی ریچارد می شود که وسیله نقلیه را به چیزی می اندازد (ما هرگز نمی بینیم چه چیزی). او در کلینیک برمی خیزد و می درخشد و به یاد ماندنی ترین جمله اش این است که "اولین چطور است؟" فقط بعداً اطلاعاتی در مورد کاترین به دست میآورد و به نظر نمیرسد که از شنیدن این موضوع که او بدون هیچ خراشیدگی فرار کرده است، خیلی خوشحال نیست.
ریچارد تلاش میکند تا با کاترین جبران کند، اما چروکیده میشود. او گفت: "جالب است که یک مرد وقتی درمانده است چقدر می تواند معتدل باشد." او از روشی استفاده میکند که به صندلی چرخدار متصل میشود، بهعنوان سیستمی برای تأیید ترتیبی که به وضوح ایجاد کرده است، علیرغم این واقعیت که ما نمیبینیم که او آن را انجام میدهد. او تصور می کند با وجود اینکه بهبود یافته است، نمی تواند راه برود. او اقدام متقاعدکنندهای برای متخصص انجام میدهد، که به او اطلاع میدهد که نگرانیاش اکنون ذهنی است نه جسمی.
ریچارد سفری را در کلبه کوهستانی متروک آنها ترتیب میدهد، ظاهراً برای حمایت از بهبودیاش. بدون لحظه ای وقت، او یک بحران تجاری را جعل می کند و به کاترین توصیه می کند که بدون او به کلبه برود. روز بعد او را آنجا ملاقات خواهد کرد. او جلوتر میراند، او را در یک مسیر کوهستانی محصور در مه گرفتار میکند و او را میکشد.
دکتر. مارک که به نوعی پدر دوم کاترین و اولین بوده است، از اولی مشکوک است. ایولین برمی گردد و ریچارد از ولع خوردن برای او غرق می شود. او تسلیم ملاحظات او میشود و موافقت میکند تا مقداری انرژی با او در کابین کوه سرمایهگذاری کند.
اما همه چیز در این بهشت نفرتانگیز که ریچارد برای خود ساخته است، بیعیب نیست. داراییهای کاترین همچنان در حال افزایش است، همانطور که افرادی که تضمین میکنند خانمی را دیدهاند که دقیقاً شبیه لباسهای کاترین در هنگام فوت او بوده است. معلوم می شود که ریچارد به تدریج متقاعد می شود که او هنوز به نوعی زنده است. این آسیبپذیری او را ناراحت میکند و در نهایت باعث میشود که مرتکب یک اشتباه مرگبار شود.
همفری بوگارت شغل خود را به عنوان رئیس کویگ در «شورش کین» در اینجا پیشبینی میکند، و یک دیوانه را به تصویر میکشد نه بهعنوان یک ریور موشکن. ، بلکه به روشی بی تکلف و کم اهمیت جلوه داده شده است که به طور قابل توجهی سرد کننده تر است. (با فرض اینکه شما این نوع شخصیت را دوست داشته باشید، رابرت میچام در "شب شکارچی" چارلز لاتون نیز آن را به طرز شگفت انگیزی بازی کرده است.)
الکسیس اسمیت کاملاً جذاب است و به وسوسه ی آژیر با خانمی سالم و جوان می پیوندد. ویژگی های نزدیک به روشی غیر معمول و چالش برانگیز است. درک دلیل این که بوگارت اینقدر روی او دوخته است و همسر عصبانی خود را به خاطر او می اندازد، کار دشواری نیست.
سیدنی گرین استریت در بهترین حالت خود قرار دارد (البته شاید دقیقاً به خوبی در "مخمل" نباشد. لمس")، از نظر ظاهری گرم، بی دغدغه و ظاهراً بی ضرر، در عین حال به سرعت تمرین می کند، از درون خستگی ناپذیر و عملاً وحشتناک است.
اگرچه تکمیل فیلم ناگهانی و ضعیف است، اما نتیجه گیری بسیار باشکوه است. توسط Greenstreet آورده شده است. مناطق بازیگری قدرت برای این است که از راه رسیدن به قله با تنشی مراقبت می شود که مزیت شما را ربوده و رها نمی کند.
دانلود فیلم Conflict 1945 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
** خرابکاران** دیک آجرکار، همفری بوگارت، برنامه ریز بزرگ زمان، از آن نقطه به بعد، قبل از ازدواج با گونی قدیمی، که 14 سال بیشتر حوا را تأسیس کرده، چشمش به خواهر پسر بانوی پیرش، اولین ترنر، الکسیس اسمیت بود. با این حال نتوانست خودش را مجبور کند که برای او نمایشنامه بسازد. همسر دیک، کاترین، رز هوبارت، غریزه زنان است که او را وادار می کند احساسات شوهرش را در مورد خواهرش درک کند که باعث فشار زیادی بین، در روز روشن، زوج دلسوز می شود. دیک سرانجام فرصتی پیدا کرد تا ازدواج فوقالعاده پر دردسر خود را پس از اینکه با یک وسیله نقلیه درگیر شد، با نگاه کردن به اولین در نمای پشتی به جای انعکاس خیابان، که باعث شد روی صندلی چرخدار با مسافرانش، اولین و کاترین بسته شود، متوقف کند. کاملا امن دیک که در خانه اش استراحت کرده و مغزش 40 ساعت گذشته در محل کارش مانده است، اما در شغل خود به عنوان یک طراح نیست، این قصد را ایجاد می کند که همسر ظالم و آزاردهنده خود را برای همیشه از بین ببرد.
ساخت مثل اینکه نمی تواند راه برود و در واقع می تواند دیک را وادار کند که کاترین به سمت او برود، و همچنین دوست داشتنی ترین استراحتگاه کوهستانی او - ماونتین اسپرینگز - به او می گوید که او را بعداً در اوایل عصر آنجا ملاقات خواهد کرد. مهماندار او را از آنجا بلند می کند. رسیدن به کوه اسپرینگز قبل از اینکه کاترین دیک بانوی ترسیده را که هرگز فکرش را نمیکرد زودتر بهطور غیرمنتظرهای آنجا ببیند، بکشد و او و وسیله نقلیهاش را به پایین پرتگاهی مخاطرهآمیز رها میکند که در آنجا له میشوند و با انبوهی از چوبهای افتاده پوشانده میشوند. با تصور دیک که اشتباه ایده آلی را انجام داده است، او در حال حاضر به خانه می رود و قصد دارد پس از پایان دوره زمانی سوگواری کاترین، آن را با اولین ادامه دهد. یا اینطور فکر می کرد!
همانطور که همه چیز در فیلم Conflict مشخص می شود، به نظر می رسید که کاترین در مقابل کشته شدن به نحوی او را تحمل کرده است، در آنچه دیک معتقد بود همه باید فکر کنند، اتفاقی غم انگیز! دیک به هر کجا که میرود، در شهر یا اطراف خانه، چیزهایی را میبیند که کاترین هنگام کشتهشدن توسط او، بهطور ناگهانی و غیرمنتظره روی او بود. گویی او عمداً آنها را به اینجا منتقل می کند تا ذهن عموماً به شدت گیج شده و گناهکار او را به هم بزند.
حتی تلاش دیک برای برقراری ارتباط صمیمانه با اولین به سرعت به هم میریزد و او متوجه میشود که او دقیقاً از نظر ذهنی در این چارچوب ذهنی نیست، در صورتی که کاترین دیگرش هنوز زنده باشد و او را بسازد. با فرض اینکه او در هر مقطعی با اولین ازدواج کند، یک چندهمسر و همچنین یک قاتل بالقوه! آخرین کفشی که روی سر دیک انداخته است، در حالی است که اِوِلین اذعان می کند که چه روانی سه گانه «A» است و او را به خاطر معشوقش، معلم نورمن هولدزورث، چارلز دریک، می اندازد، که هر چقدر هم که دیک دلش می آید، او را دوست دارد. چیزی که مهم است این است که نورمن نیازی به قتل یا تلاش برای کشتن خواهرش نداشت تا اولین را با سر به زمین بیاندازد و با او ازدواج کند!
مردی که همیشه شماره دیک را داشت. در نقطه شروع مطلق فیلم نمایش داده شد، غیر قابل باور "مرد چاق" - از محبوبیت "مالتی فاکلون" خود سیدنی گرین استریت نقش روانکاو دکتر مارک همیلتون را پر می کند. این ایمپرنت بود که با تمرکز بر رفتار عجیب دیک در حالی که کاترین دیگرش هم زنده بود و بعداً ناپدید شد، قبل از اینکه مدت ها به این نتیجه رسید که او در کنار اینکه تا حدودی از نظر فکری نابرابر بود برای قتل نیز مناسب است! *** خراب کننده اصلی**** اما وقف یک گل رز بود که ایمپرینت، گیاه شناس آرماتور، مدتی قبل از سفر انتقادی کاترین فراهم کرد و به او هشدار داد که آن همسر بدجنس دیک واقعاً چه کاری انجام می دهد. در آن زمان بود که دیک دقیقاً معنی آنچه را که گل سرخ میدانست، در ناپدید شدن همسرش نمیدانست، در نهایت پس از در نظر گرفتن هر حادثهای که درگیر خود شد!
دانلود فیلم Conflict 1945 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من فقط حدود 20 سال است که Conflict را دوباره بدون سابقه دیدم. من این بار آن را به عنوان یکی از بهترین انتخاب های بی چون و چرا از بررسی قبلی انتخاب کرده ام. پس با کمی ترس در آن نقطه، با توجه به تمام آبی که در 20 سال اخیر از نظر هنری زیر درها رفته، یک بار دیگر به مبارزه آمدم. آیا واقعاً می تواند به عنوان یک بینش فیلم معتبر مطرح شود؟
برای من، آن را دارد. - - و علاوه بر این، طنینهایی در اینجا وجود دارد، این بار، که بر فراز جوانی بیتجربه پرواز کرد. به همین ترتیب، فیلم در انعکاس سوگواری، آن تعداد زیادی از خطاهایی که میخواهید برطرف کنید، آن تعداد زیادی از آرزوهای برآورده نشده میانسالی که از احساس آشکار درهای باز خراب و تار شدن آخرین فرصتها پدید میآیند، چیزی نیست. .
بوگارت در نقش ریچارد آجری فوقالعاده است، متخصصی که برای مدیریت ساختار یک داربست یا بلند مرتبه به او اعتماد میشود، اما نمیتواند یک «چیز کوچک ساده» مانند رابطه آسیبدیدهاش با مهماش را اصلاح کند. دیگر. صنعتگر از اتفاقی که برای ازدواجش افتاده است ابراز تاسف می کند. او افسوس می خورد که در یک "موقعیت" گرفتار شده است. او ابراز تاسف می کند که جدول زمانی برای همیشه از همگام سازی طول عمر خواهر بسیار جوان همسرش با خواهر خود غفلت کرده است. او یک مرد خونسرد و ظاهراً ماهر است، از درون مردی کوبنده و ناامید است. چیزی که در نهایت او را از لبه پرتگاه می راند، ممکن است شوخی راحت همسرش در صحنه اول فیلم باشد، که زمینهای برای جشن بزرگداشت آنها بود. در میان چند مکاتبه استاندارد و دعوای زن و شوهر پیر، او این توهین را پرت میکند: اینکه او اعتماد دارد که او هرگز به خواهرش، خواهرش، اولین نمیگوید، او در پرتو این واقعیت که او میخندید، روی او احساس ضعف میکند. در او او شفاهی پردازش می کند: "کاش این را نمی گفتی." در آن زمان است که ما شروع به احساس چرخاندن چرخ های حرکت در سر مهندس می کنیم. تنها با چند کلمه غفلت آمیز، رابطه به گوشه ای تبدیل شده است، از صرفاً بی پاداش به صراحتاً تحقیرکننده و در نتیجه دردناک. در آن داستان آویزان است.
آجرچین با کسل کننده شدن، بدیهی است که یک سوگواری فراتر از دیگری نیز دارد: کشتن دیگری که مهم ترین اوست. آخرین صحنه، بازگشت به مقبره ای که برای نیمه بهترش طراحی کرده بود، آجرکار واقعاً ما را در نزدیکی افسردگی وجودی بررسی می کند. اتاق تدفین خالی تصویری از زندگی میسون است که تا آن زمان باید آن را احساس کند: خلأ یک زندگی پر نشده، جای خالی مرگ و زمان ابدی برای کسی که به چنین زندگی روزمره ادامه داده است. هر چیزی که او به خاطر آن سخت آویزان بود، این حضور ظاهر نشده است، و در ادامه نخواهد آمد. این تمام چیزی است که برای ریچارد Bricklayer وجود دارد. آیا از این مبهمتر میشود؟
تضاد برای اکثر ارجاعات نوآر به یاد نمیآید، زیرا، قبول دارم، بخشی از اجزای ذهنیتر تحریفشده شخصیتها و داستان تا پایان بهطور عاقلانه منطقی میشوند. به عنوان یکی از ویژگی های یک راه اندازی یا شیرین کاری برای به دام انداختن یک قاتل. در هر صورت، من فکر میکنم متخصصان Conflict را با دقت بیشتری نگاه نکردهاند. در واقع، مرکز مناقشه کاملترین نوآر است: دیدگاه وجودی در مورد زندگی و گذشت، نبرد با پرسشهایی پیرامون ثبات ذهنی خود، اشتیاق جنسی بهعنوان سنبلهای برای کشتن، و اختلال وحشیانه یک عوام محترم. استقرار (ازدواج "کامل"). در صورتی که این نوآر نباشد، تحلیل نوآر چیست، هر چند که یک چالش سرراست در همه جا حاضر است - مانند اولین تحلیل مولف - که فیلم ها را به دلیل داشتن رئیس "اشتباه" یا عدم استقبال از افراد "درست" به طور قابل اعتمادی ممنوع می کند. ?
ده ستاره. مطمئناً ارزش وقت شما را دارد.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.