در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم Death Wish 1974... لطفا منتظر بمانید ...
«پل کرسی» (برانسن)، تاجر نیویورکی، ازشنیدن خبر حمله ی سه دزد به همسرش «جوآنا» (لانگ) و دخترش «کارل» در آپارتمان شان بهت زده می شود. در اثر این حمله ی وحشیانه، «جوآنا» می میرد و «کارل» به نوعی بیماری روانی دچار می شود. حالا «کرسی» نیز درصدد انتقام برمی آید.
یک معمار نیویورکی ، بعد از قتل همسرش به دست اوباش خیابانی، تبدیل به مبارز و قهرمان شهر شده و در مقابل تهبکاران قرار می گیرد...
یک معمار شهر نیویورک پس از اینکه همسرش توسط پانک های خیابانی به قتل می رسد، تبدیل به یک تیم بیدار تک نفره می شود. مرد انتقام جو برای دفاع از خود، پس از تاریک شدن هوا، دزدان را در خیابان های پست می کشد...
در این فیلم، پاول کرسی که یک معمار آرام و صلحطلب است، پس از این واقعه تلخ به یک “ویجلانته” (عدالتجوی شخصی) تبدیل میشود و شروع به تعقیب و کشتن جنایتکاران میکند. Death Wish به خاطر تم انتقامیاش و بحثهای اخلاقی پیرامون اجرای عدالت توسط افراد عادی شهرت دارد و تأثیر زیادی بر ژانر فیلمهای انتقامی گذاشته است.
دانلود فیلم Death Wish 1974 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
اندازهگیری ماهیت Desire to die با اصول امروزی دشوار است، زیرا تلنگرهای تلافیجویانهای بینهایت بهتر از زمان تخلیه این ورود فروتن ساخته شدهاند. با این وجود، شاید به طرز شگفت انگیزی، هسته اصلی فیلم به طرز قابل ستایشی حفظ می شود، و با در نظر گرفتن این که من بدنام ترین سهم چارلز برونسون را یک اثر هنری تایید شده نمی دانم، درشت بودن آن در واقع همه چیز را به همراه دارد.
هر فیلم انتقامجویی بزرگ به یک موقعیت محرک قوی نیاز دارد و آرزوی مردن بدون شک در آن جبهه ادامه مییابد. صحنه حمله، که در آن همسر و دختر کوچک برانسون بهطور غیرقابل توصیفی مورد بدرفتاری قرار میگیرند، یک قطعه فساد خیرهکننده و عذابآور باقی میماند که به اندازه کافی واقعگرایانه است که به طور مشخص و واقعاً ترسناک نمایش داده میشود، اما بهعنوان غیرقابل توجیه کار نمیکند. آنچه در آن انبار رخ می دهد یک نفرت است، و برای ما فراتر از احساس بصری است که پس از آن برونسون ریشه در نبرد تک نفره خود بر سر جنایت بدهد.
اما، وحشیانی که در نهایت همسر برانسون را به قتل رسانده و دخترش را به شکلی بینظیر نشان میدهد، پس از این تخلف خیرهکننده، از فیلم ناپدید میشود، بنابراین در نهایت احساساتی برای این تظاهرات وحشتناک به ما پیشنهاد نمیشود. شاید با این فرض که برونسون به نحوی کاتالیزورهای پرخوری کشتار خود را در میان شهری میلیونها نفری پیدا کرده است، اعتبار خود را از بین میبرد، اما از آنجایی که ما مجبور هستیم نسبت به بخش قابل توجهی از رویدادهای حاصل از آن بیاعتمادی خود را متوقف کنیم، به نظر میرسد که عجیب است که تهیه کنندگان نیازی به ارضای تعهد پیشنهادی برونسون در برخورد با قربانیان خانواده اش نداشتند. اگر همه چیز برابر باشد، ما میبینیم که برونسون به خشم خود دستور میدهد تا جانشینهای جانشین و هولیگانها پیشروی کنند. />
بهترین بخش های فیلم، بررسی های ذهنی هر فرد برونسون و به طور کلی مردمی است که به تلاش های مرگبار او به عنوان نمایش شجاعانه صلابت و استقامت وصل می شوند، زیرا او فقط «آدم های بد» را می کشد. اعدام برانسون کاملاً خارقالعاده است، و تغییر او از مرد خانوادهای سوگوار به ابزار انتقامجویی به شیوهای مشخص و رضایتبخش انجام میشود. کار او طبق معمول در اینجا تأثیر اعمال او را تقویت می کند، و برخلاف الگوی بی امان افسانه فعالیت های نزدیک به دهه 80 (کسی که برانسون با دقت بیشتری در ادامه میل به مردن به نظر می رسد)، قهرمان ما در این منحصر به فرد می تواند باشد. در طول ماموریتهای شبانهاش مجروح و مانع میشود، که اصالت فیلم را بالا میبرد.
ترخیص بنیادی برونسون از دختر کوچکش پس از استانداردسازی او در فیلم Death Wish، خطرناکتر است. اینکه چگونه شخصیت او در نهایت به حاشیه کشیده میشود، اولین روح «برو آنها را بگیر» را که فیلم ما را تشویق میکند، مبهم میکند، و به تدریج سخت میشود که در سفر افسانهای خود چنان گمشدهای را تحمل کنیم که او دختر آسیب دیده را اخراج کند. بدبختی او را در آن فرو برد. آخرین هدف، که برانسون را یک بار دیگر در شهر دیگری شروع میکند، علیرغم چشمک کوچکی که او به سمت جمعیت میزند، فیلم را با صدای بلند تمام نمیکند. میل به مردن پیشبینی میکند که تا این لحظه باید آنقدر سخت باشیم که احتمال قطع ارتباط برونسون با فرزندش را بپذیریم، که با توجه به موضوعات اخلاقگرایانهای که فیلم در هستهاش پیش میرود، توصیهای مبهم است. br/>
گروهبندیهای فعالیتها پس از چند بار افزونگی، یک قطعه تکرار میکنند، اما واقعاً خوب باقی میمانند. نواحی کلان شهری کثیف بیپایان به بالا بردن اثر گارد منفرد برونسون کمک میکنند. نیویورک در Desire to die به دلیل نیاز به تمیز کردن معرفی میشود و تولیدکنندگان بهطور دائم بخش کاشتتر منطقه را میگیرند. امروز با بازگشت به فیلم، هنوز نتوانستم احساس کنم که گروه پیشرو صنعت مسافرت نیویورک احتمالاً از نحوه نمایش نیویورک در فیلم Death Wish شگفت زده شده اند. همه چیز را در نظر بگیریم، هر بار که برانسون حوالی وقت عصر بیرون می رود، کسی سعی می کند او را غارت کند یا بکشد.
به طور کلی، میل به مردن بدون شک نتیجه زمان مناسب است و به عنوان یک وسیله نقلیه اکتیویتی، تمایلی به جلب رضایت علاقه مندان به روش پیشرو در تعقیب و انفجار خودروهای دارای CGI ندارد. به هر حال، کسانی که به دنبال فیلمی هوشمند در مورد تنفرهای واقعی و نحوه سازگاری افراد عادی با آنها هستند، در اینجا تعداد زیادی را برای گاز گرفتن پیدا خواهند کرد. ناظران در آن دو اردوگاه دیدهاند که از زمان Desire to die از این مواد مراقبت بهتری صورت گرفته است، اما نمیتوان رد کرد که این طرح در اینجا هنوز به زمان حال ارجاع شده است. در نهایت، این یک فیلم به طور کلی عالی است، نه باورنکردنی، اما همچنان با اشتیاق پیشنهاد می شود.
دانلود فیلم Death Wish 1974 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
پل کرسی، نقشهبردار نیویورکی و در مجموع در اطراف افراد عادی، نیمه بهتر و دخترش توسط کلاهبرداران در اتاق زیر شیروانیشان دنبال میشود: یکی دیگر از افراد مهم او کشته میشود، دختر کوچکش مورد رپ قرار میگیرد و آسیب دیده است، و قانونشکنها به دست نمیآیند. زندگی او شکست، او از «تعطیلات» در آریزونا (جایی که نمایش «غرب قدیم» را تماشا میکند، که در آن ارزش سهام با سلاح ساخته میشد، بازمیگردد) با دیدگاهی دیگر: کشتن کلاهبرداران در حوالی عصر، به عنوان یک مراقب.
فعالیتهای او مورد توجه رسانهها قرار میگیرد، زیرا افراد نیویورک شروع به تقلید از او و انتقام از دزدان و جنایتکاران میکنند. با این حال، این موضوع در مورد مسائل دولتی و پلیس خوب به نظر نمی رسد، زیرا اوچوای رسمی آتی (صرف نظر از اینکه آیا او کاملاً نسبت به نیروهای هوشیار بی مهری نیست) به طور کامل برای به دست آوردن هوشیار تلاش نمی کند.
در مورد فیلم واقعی صحبت می کنیم، به طور کلی عالی است. چارلز برانسون بینقص است، شاید یکی از بهترین دردسرسازهای تاریخ سینما باشد، بدون توجه به اینکه خیلی بهتر از بسیاری از ستارگان فعالیت امروزی است. او به عنوان پل کرسی سرخورده به طور کلی شغل بسیار خوبی دارد. وینسنت گاردنیا، به عنوان مستقیم به نقطه اوچوا، یک "دشمن" رضایت بخش می سازد. فیلم به ندرت کسل کننده است و همه چیز را در نظر گرفته است.
تحلیلی که من دارم این است که پلیس هیچ روش واقعی برای دخالت دادن او نداشت، و او این را می دانست، اما هنوز وحشت زده بود. تمام فعالیتهای او در واقع محافظت از خود بود، و نشان دادن آن اصلاً کار سختی نبود.
اما، «آرزوی مرگ» از فعالیتهای معمولی شما میگذرد. زمانی که تخلفات در جوامع شهری بسیار زیاد بود، از تحقیقی که اکثر آنها حتی امروز هم انجام میدهند استقبال میکرد: ما، «شهروندان عادی» چگونه میتوانیم به تخلفات پاسخ دهیم؟ آیا در دست گرفتن این موضوع، عقب نشینی از هوشیاری، صرفاً یک اقدام نادرست دیگر است، یا این یک چهره عدالت بیشتر است؟
حیرتانگیز است که چگونه به نظر میرسد که افراد در داستانهای تخیلی بدون تقلب (مثل «بتمن») هوشیاران را گرامی میدارند، اما در شرایطی واقعیتر چنین رفتاری را تأیید نمیکنند. چقدر دوست دارند موضوع تخلف را به گردن دیگران، تحقیر «جامعه»، مسائل تشریعی یا حتی نیازمندان بگذارند و قانون شکنان را مردم مورد نظر جلوه دهند. آنها هنوز هم فردی هستند! باید با آنها خوب برخورد شود، این عیب آنها نیست، آنها کاری را کردند که کردند! مانند پل کرسی در شروع فیلم، با نتیجه نهایی این که به عنوان یک لیبرال خونریز قلب شناخته شد... یعنی قبل از بسته شدن خانواده اصلیاش. سپس، در آن مرحله، «قربانیان جامعه» تبدیل به افراد سرگردانی میشوند که مستحق مرگ هستند.
با این حال، فیلم بیش از حد ناهموار نیست و واقعاً کیفیت اخلاقی کرسی را زیر سوال می برد. فعالیتهای او، قانوناً صحبت کردن، محافظت از خود است: او هرگز واقعاً افراد را فقط به خاطر ظاهرشان دنبال نمیکند، با این حال میخواهد اول او را از دست بدهد (او بعداً افراد هوسباز را فریب میدهد، هرچند دنبال کردن او در واقع تصمیم آنهاست). در هر صورت، روشی که او خود را به داور/هیئت منصفه/قاتل تبدیل کرد این درک را القا میکند که او خود را از قوانینی که دیگران از آن پیروی میکنند مستثنی میداند، و میبینیم که او کاملاً منطقی نیست. (پاسخ او به اسلحه گرم نزدیک به شروع، علاوه بر مجروح شدن نیمه بهترش و دختر کوچکش که بعد از آن از بین رفت)، یک طرف دیگر از هوشیار را به نمایش گذاشت.
چقدر ساده است که از آنجا برویم. محافظت از خود صادقانه برای کشتن مطلق؟ رها کردن کامل چقدر ساده است؟ در این شرایط خط جداسازی خطا و انصاف چقدر ضعیف خواهد بود؟
این نقطه ای برای تأمل است، چیزی که واقعاً می تواند با تماشاگر تماس بگیرد و می تواند سعی کند نحوه مشارکت او در فیلم Death Wish را تغییر دهد. در صورتی که بپذیرید انتقام او واقعاً می تواند انصاف باشد، یا از طرف دیگر با فرض اینکه او در پایان به سادگی یک قانون شکن دیگر است... این زمینه های قدرت برای یک است. راستش را بخواهید در مورد این موضوع محتاطم قابل تحسین است و فعالیت باعث می شود که هرگز کسل کننده نباشد. طراحی به سبک «راننده تاکسی» نیز یک ایده کاملا هوشمندانه بود (اما متأسفانه آن را ادامه ناامیدکننده زندگی می نامند).
دانلود فیلم Death Wish 1974 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
چشمنوازترین پخش خبری هیجانانگیز، احساساتی، مستقیم و بهطور استثنایی لجبازی است و همین ویژگیها هستند که در «آرزوی مرگ» تأثیر فوقالعادهای به کار میبرند تا به فیلم قدرت و شفافیت فوقالعادهای بدهد. داستان آن در مورد برابری هوشیارانه به سبکی بیان می شود که بیش از حد ساده و قوی است و به طور کامل از هر نوع تفاوت ظریف یا متضاد دوری می کند. شرایطی که منجر به تبدیل شدن یک مرد خوب به یک هوشیار می شود، به گونه ای به تصویر کشیده می شود که مصمم است واکنشی غریزی را برانگیزد و از این طریق، مطلوبیت فیلم را به سلاح گرم و حمایت از طرح هوشیاری مشروعیت بخشد. از آنجایی که "آرزوی مرگ" در زمانی ساخته شد (در اواسط دهه 1970) که تخلفات شهری با سرعت نگران کننده ای در حال افزایش بود و به نظر می رسید متخصصان برای مدیریت این موضوع از آمادگی کافی برخوردار نیستند، واضح است که چرا این نوع دیدگاه ها مورد توجه قرار گرفته اند.
/>
پل کرسی (چارلز برانسون) یک مهندس شهر نیویورک است که شیوه زندگی پسندیدهاش در طبقه کارگر پس از نفوذ گروهی از تبهکاران به آپارتمان اعیانی او و حمله وحشیانه به فرد و دختر مهمش از بین میرود. دیگر مهمترین او از زخمهایش میگذرد و دختر ازدواجکردهاش به حالت روانی میلغزد و باید نهادینه شود.
رئیس متفکر پل او را به سفری برای کار به توسان، آریزونا میفرستد، جایی که با مشتریای به نام او ملاقات میکند. ایمز جینچیل (استوارت مارگولین). چند سال زودتر، پل پس از اینکه یک ردیاب به طور ناخواسته پدرش را کشته است، از هر گونه تظاهر به استفاده از سلاح دست کشیده بود، اما با حضور ایمز در یک کلوپ اسلحه گرم و یک درگیری سازمان یافته در غرب وحشی در مقصد تعطیلات در اولد توسان، مزیت او را احیا می کند و وقتی او را ترک می کند، ایمز یک تپانچه 0.32 را به عنوان هدیه به او میدهد.
پول در شهر نیویورک، انگیزهای ایجاد میکند که در حوالی وقت عصر با اسلحه خود در جادهها پیچ و تاب بخورد و زمانی که با حمله به او تضعیف میشود. از وقایع، او اساساً به متجاوزان خود شلیک می کند. فعالیتهای او در رسانهها گنجانده شد، درصد جرم و جنایت شهر غواصی میکند و ساکنان استاندارد احساس آمادگی بیشتری برای مقابله به مثل در برابر کلاهبرداران میکنند. این امر پلیس را با یک معضل مواجه میکند، زیرا آنها موظفند او را تعقیب کنند و جلوی دیوانگیاش را بگیرند، اما با این فرض که انجام میدهند، درصد جنایت احتمالاً دوباره افزایش مییابد.
فیلمهایی که خیرهکننده هستند ساعت از تحویل آنها به طور کلی بخشی از اثر خود را پس از چند سال خاص از دست می دهند. در مورد صحنه «آرزوی مرگ» که در آن دو بانو به دنبالشان رفته اند، اینطور نیست، زیرا این چیدمان مثل همیشه عصبی می شود.
شهر نیویورک به عنوان یک نقطه بسیار خطرناک به تصویر کشیده شده است و این تصور با آب و هوای ضعیف و سازشآور آن که کاملاً از آریزونا و هاوایی که هر دو بهطور غیرقابل انکار دوستداشتنیتر و شادابتر به تصویر کشیده شدهاند، پشتیبانی میشود. روشی که در شرایط خاص، یک صلحطلب با دیدگاههای لیبرال میتواند به سرعت دیدگاهی کاملاً معکوس را پذیرا شود و به یک جلاد وحشی تبدیل شود، به همین ترتیب توصیه میکند که نمای تمدنی که اکثریت قریب به اتفاق آن را با آن تطبیق میدهند، مطمئناً بسیار ضعیف و شکننده است.
پل مردی آرام و دوستداشتنی است و در زمانی زندگی میکند که از مردان خواسته نمیشد احساسات خود را به شکل امروزی بیان کنند. بیتفاوتی او نسبت به آنچه عموماً از مردان در شرایط او انتظار میرفت امری عادی است و تلفیق احساسات او در اعدام فوقالعاده تخمین زده شده چارلز برانسون منعکس میشود.
دانلود فیلم Death Wish 1974 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
این نیویورک در سال 1974 است و پل کرسی (چارلز برانسون) برنامه ریز، زندگی مناسب و خانواده ای سعادتمند دارد. روزی که سه هولیگان (یکی با بازی جف گلدبلوم بسیار جوان) همسر و دختر کرسی را از فروشگاه عمومی به خانه تعقیب می کنند، کاملاً شکسته می شود. آنها به آنها حمله می کنند و باعث می شوند که دیگری مهم او را بکشند و دخترش را روانی کنند. کرسی غوغا میکند و شروع به تحت تأثیر قرار دادن مهاجمان چپ، راست و تمرکز در یک پیشرفت حملات هوشیارانه میکند. این قتل زمانی پایان مییابد که پلیس به او هشدار میدهد شهر را ترک کند یا با محکومیت زندان مواجه میشود.
چند مشکلی در محتوای «آرزوی مرگ» وجود دارد که قدرت آن را تا حدی از بین برده است. اگرچه عملی است که کرسی گزینه ای برای یافتن جلادهای همسرش در شهری به وسعت نیویورک نداشته باشد، اما اینکه او هرگز آنها را مشخص نمی کند، کاملاً تحقق نمی یابد. باید ببینید که کرسی مجبور میشود هولیگانها بهای کاری را که انجام دادهاند بپردازند. اگر همه چیز برابر باشد، اتفاقی که می افتد این است که کرسی به طور تصادفی به انبوهی از دزدان شلیک می کند و قاتلان همسرش بدون هیچ عواقبی از آنجا دور می شوند. این باعث میشود که کل فیلم بیمعنی به نظر برسد.
فیلم به همین ترتیب زمانی که کرسی باید نیویورک را ترک کند و برای کنفرانسی با شخصی به نام ژانچیل به غرب برود، از نقطهای از مسیر خارج میشود. مقالهنویسان تلاش میکنند این ارتباط را ایجاد کنند که کرسی مانند یک تیرباران اسلحه از غرب قدیمی است که در صورتی که قانون از انجام آن غفلت میکند سهام عدالت را اداره میکند. آنها حتی به حدی افراط میکنند که وقتی شخصیت برانسون جان وین از «Grite Grit» سرپیچی میکند، میگویند: «دستت را پر کن». این یک تغییر جهت است که ما به نقطه ای نیاز نداریم که بیش از حد کار کرده است. یک بار دیگر، ممکن است منطقی باشد که کرسی باید نیویورک را برای تجارت ترک کند، با این حال این امر به طور قاطع برآورده نمی شود زیرا او را از موضوعی که ما باید برای مدتی طولانی ببینیم که او را حل و فصل کنیم، حذف می کند. نمایش بعدی در اینجا فهرستهای زیادی را نشان میدهد.
این یکی از دلایلی است که «آرزوی مرگ II» یک فیلم برتر است. شخصیت برانسون همه گروه را که مسئول کشتن دخترش هستند، پیدا میکند و میکشد و هیچ وقفهای از کاری که او انجام میدهد وجود ندارد.
زندگی زمانی که برنی گوتز واقعاً به چند سارق مسلح شلیک کرد، از مهارت تقلید شد. تراموا در نیویورک در سال 1984 و هر یک از بحث های قدیمی که در Death Wish مطرح شد یک بار دیگر مطرح شد. آیا سرکشی درست است؟ آیا تیراندازی به "فضول" که "لایق آن" است اشکالی ندارد؟ آیا باید کنترل سلاح سختتر باشد؟، و غیره.
«آرزوی مرگ» اگر در این مرحله کمی قدیمی باشد، فیلم مناسبی است. از نظر انتقادی تر، سرانجام چارلز برانسون را در دهه 50 خود به یک ستاره نخبه تبدیل کرد و او چهار اسپین آف ساخت که پنجمین آخرین نمایش دراماتیک او بود. بدون این، هالیوود از استون فیس برونسون قدیمی عبور می کرد و ما باید قدردان آن باشیم.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.