نبرد استالینگراد. «واسیلی» (لو) تک تیزاندازی اهل اورال است که در سال 1942 به استالینگراد منتقل شده؛ و «سرگرد کونینگ» (هریس) آلمانی، استاد تک تیزاندازی است که به هر وسیله ای شده تصمیم گرفته دشمن قدرش را از میان بردارد.
در جریان نبرد استالینگراد، یک تک تیرانداز روسی به همراه یک تک تیرانداز آلمانی وارد رقابتی بسیار خطرناکی با یکدیگر میشوند و...
نبرد استالینگراد. «واسیلی» (لو) تک تیزاندازی اهل اورال است که در سال 1942 به استالینگراد منتقل شده؛ و «سرگرد کونینگ» (هریس) آلمانی، استاد تک تیزاندازی است که به هر وسیله ای شده تصمیم گرفته دشمن قدرش را از میان بردارد. * نسخه دوبله پارسی "دشمن پشت دروازه ها" (نصرالله مدقالچی، سعید مظفری، کیکاووس یاکیده، حمید منوچهری، ناصر ممدوح، ناصر احمدی، بهمن هاشمی، مریم شیرزاد و...) | سینک اختصاصی
یک تک تیرانداز روسی و یک آلمانی در جریان نبرد استالینگراد بازی موش و گربه را انجام می دهند.
در جنگ جهانی دوم ، سقوط استالینگراد به معنای فروپاشی کل کشور خواهد بود. آلمانی ها و روس ها در حال مبارزه با هر بلوک هستند و تنها ویرانه هایی در پشت سر دارند. تک تیرانداز روسی وسیلی زیتسف آلمانی ها را به دام می اندازد و آنها را یکی یکی بیرون می کشد و بدین ترتیب به روحیه نیروهای آلمانی آسیب می رساند. افسر سیاسی دانیلوف او را رهبری می کند و تلاش های خود را برای امید دادن به هموطنانش منتشر می کند. اما واسلی سرانجام احساس می کند که نمی تواند مطابق انتظارات از او باشد. او و دانیلوف عاشق همان دختر ، تانیا ، یک سرباز زن هستند. از آلمان می آید تیرانداز از خفا استاد کونیگ برای پایان دادن به تیرانداز فوق العاده ماهر روسی.
فیلم دشمن پشت دروازه ها (Enemy at the Gates) در پاییز ۱۹۴۲ ارتش آلمان نازی تا پشت دروازههای استالینگراد پیشروی کرده و سعی در تصرف شهر دارد. در سوی دیگر، واسیلی زایتسف تک تیرانداز ماهر روسی با حمایت دانیلف افسر تبلیغات به یک قهرمان محلی تبدیل میشود، اما با آمدن سرگرد کونیگ آلمانی که یک تیرانداز زبده است، مهارت او به چالش طلبیده میشود. در حالی که دامنه جنگ گستردهتر میشود، میان این دو نیز جدالی شخصی درمیگیرد و هر کدام سعی میکنند تا دیگری را هدف گلوله قرار دهند. در نهایت واسیلی برنده این دوئل میشود و سرگرد کونیگ را می کشد.
دانلود فیلم Enemy at the Gates 2001 (دشمن پشت دروازهها) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من فیلم سینمایی "دشمن در دروازه" به کارگردانی ژان ژاك آنود را كه در غرب تبلیغ شده بود ، دیدم. بعد از "نجات سرباز رایان" که در کل تأثیر خوبی بر جای گذاشته بود ، امیدوارم که این محصول هالیوود در همان سطح قرار بگیرد. اما برخلاف انتظار من ... خوب ، بیایید از ابتدا شروع کنیم.
از همان لحظات اول چهره های گلگون و پر از سر و خون سربازان روسی که به جبهه می رفتند من را تحت تأثیر قرار داد. البته ، من می فهمم که زندگی در غرب خوب و شیرین است ، اما آرایشگران کجا بودند؟ همه سربازان اتحاد جماهیر شوروی از کت های عالی عالی استفاده می کردند. در طول کل فیلم فقط چهره های پر از تغذیه ، حتی برای گفتن چاق ، و حتی ته ریش سه روزه دنیلوف (اتفاقاً چرا او در ارتش غیر تراشیده راه می رود؟) دیدم که به خوبی چهره آراسته خود را ماسک می زند. من فکر می کنم این مدیر حتی هرگز این واقعیت را در نظر نگرفت که زندگی در جبهه های داخلی شوروی در سال 1942 شیرین نبود ، رستوران های مک دونالد فقط در آنجا نبودند و سوسیس ها کره کره نمی خوردند. من همچنین در مورد نحوه ایستادن افرادی که سوار بر واگن های باری بودند سرگرم شدم. من فکر می کنم این کارگردان هرگز حتی تصور نکرده که سوار شدن در چنین اتومبیل چه حسی دارد ، شما را از این ور به آن طرف می لرزاند و به دور از هر کسی موفق می شود روی پاهایش بماند.
در همین حال ، قطار به برخی ایستگاه ها می رسد ، همه غیرنظامیان تخلیه می شوند ، سربازان داخل آن گله می شوند و ... برخی از مردان قفل ماشین ها را شروع کردند! درست است! معلوم می شود که سربازان شوروی باید قفل شوند. چرا؟ من نمی دانم. احتمالاً کارگردان معتقد است که پدربزرگ های ما فقط از ترس جنگیده اند ، که اگر این امر به آنها بستگی داشت ، آنها فرار می کردند و کسی برای جنگ با ارتش دلاور آلمان باقی نمی ماند.
در همان زمان ، قطار به ایستگاه استالینگراد می رسد ، قفل قفل ها باز می شوند و افسران شرور شروع به بیرون کشیدن سربازان از اتومبیل ها می کنند! و یک افسر سیاسی دیگر در همان نزدیکی ایستاده است (احتمالاً رئیس ارشد و یک رئیس بزرگ بالاتر از سایر افسران سیاسی) ، پرچم قرمز را به اهتزاز در می آورد و با یک مگافون حلبی فریاد می زند. من نمی دانم که رفقای غربی ما این تصویر را چگونه می بینند ، اما این باعث خنده من شد. من چنین صحنه احمقانه ای را حتی در مجموعه طنز "Fitil" (فیوز) ندیده ام. اما صحبت جدی ، این در حال حاضر یک توهین است و جدی تر از آن است که در آغاز به نظر می رسید. سربازان روسی به عنوان گاو گنگ نشان داده می شوند ، که توسط افسران سیاسی شیطان شیطان رهبری می شوند. و اتفاقاً افسران سیاسی متفاوت بودند. Sh * t می تواند در هر جایی رخ دهد ، نه فقط در بین افسران سیاسی ، به همین دلیل به تصویر کشیدن چنین انحرافی به شدت توهین آمیز به نظر می رسد. و دقیقاً اینگونه ترسیم می شوند! من به طور خاص چندین عکس از صفحه نمایش گرفتم تا ببینید می توانید افرادی را که نفرت انگیزترین چهره ها را برای نقش افسران سیاسی دارند انتخاب کنید. نمی دانم چرا ژاك آناود احساس ضعف مأموران سیاسی می كند ، شاید آنها پول یا گاو او را دزدیدند ، اما نفرت تلخ او از پدربزرگ های ما به معنای واقعی كلمه از صفحه بیرون می زند!
صحنه بارگیری سربازان از قطار مرا به یاد فرار دسته جمعی از بیمارستان روانپزشکی انداخت ، اما ارتش سرخ اینگونه نبود. نمی دانم ، شاید نیروهای ارتش آمریکا دقیقاً به چنین روشی تخلیه می کنند؟
صحنه حمله. من از این واقعیت که حمله با سوت یک افسر دیوانه شروع شد ، من خیلی شوکه شدم! چه کسی این مزخرفات را به مدیر پیشنهاد داده است؟ یا آیا او واقعاً سخت فکر کرده و پس از آن نتوانسته چیزی بهتر از این ارائه دهد؟ احتمالاً همان چیزی است که آنها "مجوز هنری" می نامند. این حمله خود از بهترین سنتهای اندیشه غربی پیرامون چگونگی حمله روسها پیروی می کند. به عبارت دیگر - آشغال کامل. سربازان به سادگی با سرعت هرچه تمامتر به سمت مسلسل ها می دوند ، مانند یک گله گاو! مسلسل ها انفجارهای طولانی را به سمت آنها شلیک می کنند. این حماقت توهین آمیز ، با نام "امواج انسانی" ، در زمان جنگ سرد در غرب ابداع شد و ژاك آناود به سادگی آن داستان افسانه را روی صفحه نمایش بزرگ نمایش داد.
دانلود فیلم Enemy at the Gates 2001 (دشمن پشت دروازهها) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
اول از همه ، من فکر می کنم که اشتباه بود که فیلمنامه نویسان چنین رویداد بزرگی را در تاریخ جنگ جهانی دوم انتخاب و انتخاب کردند ، نقطه عطفی است که اصطلاحاً گفته می شود ، فقط برای اینکه آن را به عنوان پس زمینه قرار دهند ، برای چیزی که خیلی کمتر قابل توجه است ، یک دوئل بین دو تیرانداز. اگر کسی قبل از دیدن دشمن پشت دروازهها هرگز چیزی تاریخی نخوانده یا فیلم های زمانی را در مورد نبرد استالینگراد یا نبرد دیگری برای این موضوع ندیده باشد ، حتی ممکن است تعجب کند که روس ها چگونه در جنگ پیروز شدند؟ با هر اسلحه در هر چهار دست؟ در برابر تانک ها؟ و هواپیما؟ و توپخانه سنگین؟ شما می دانید که فقط یک روسی مست می تواند با یک تفنگ خود انجام دهد. من می بینم که همه اظهارنظرهای این افراد گله مند است که لهجه شخصیت های اصلی بیش از حد انگلیسی یا بیش از حد آمریکایی است و این شخصیت روسی را خراب می کند ، با این حال سازندگان هالیوود اینگونه نشان می دهند. اما خودم که روسی هستم ، حداقل در طرف روسی چیزی در فیلم Enemy at the Gates ندیدم که شبیه هیچ حقیقتی باشد حتی به نحوه گفتگو مردم با یکدیگر ، نحوه تعامل آنها با یکدیگر. آنها فقط به نظر من روسی نبودند و مهم نبودند که از چه لهجه هایی استفاده می کنند. این شخصیت ها شخصیت های مقوایی مغرضانه بودند ، خطوط شخصیت مقوایی صحبت می کردند و مانند کارتن رفتار می کردند. در صحنه های ابتدایی فیلم ، آنها دسته ای از افراد غیرمسلح را نشان می دهند که فقط برای کشتار توسط آلمانی های مسلح خوب به جنگ انداخته شده اند. این یک علامت sh * t است ، روسی من را ببخش. اساساً تا سال 1942 ، ارتش هیتلر در دو جبهه می جنگید و بسیار بسیار خسته بود. هر دو طرف بودند. مردم و مایحتاج هر دو طرف رو به اتمام بود. بیشتر نبرد استالینگراد نوعی جنگ دو قدم به جلو ، یک قدم به عقب بود. افراد شارژ می کنند و برخی از نقاط استراتژیک بی فایده را به دست می گیرند و سپس به عقب پرتاب می شوند و دوباره شارژ می کنند. این یک نبرد بود که ببینیم چه کسی از استقامت بیشتری برخوردار است ، زیرا تعداد هر دو طرف کم است. اما این نبرد شامل تانک ، توپ و هواپیما در هر دو طرف بود. در فیلم Enemy at the Gates آنها این نکته را حذف کردند ، و ما را در حال غواصی استوکاس نشان دادند ، و در عین حال شگفت آور ، هیچ اسلحه ضدهوایی به سمت آنها شلیک نمی کرد ، هیچ هواپیمای روسی در آسمان وجود نداشت ، فقط دو سرباز مسلح به یک تفنگ. مزخرف * t هیچ شماره ای از واسیلی زایسف یا تاتیانا هورور قادر به ایستادن و حتی بیشتر ، تغییر روند جنگ علیه آلمانی ها نخواهد بود ، بدون اینکه اساساً یک ارتش مجهز به همان اندازه ، اگر نه بهتر در کنار آنها باشد. اگر به این اعداد نگاه کنید ، حدود 250،000 سرباز آلمانی و حدود 100،000 روسی جان خود را بر فراز استالینگراد از دست دادند. خوب از فیلم ممکن است برعکس به نظر برسد. به علاوه تمام روحیه فیلم. به نظر نمی رسید سربازان روسی تفاوتی با زندانیان داشته باشند ، فقط از استالینگراد دفاع می کردند زیرا پوزه ها به پشت آنها نشان داده شده است. اما در واقع ، باور کنید یا نکنید ، بسیاری از این افراد از سرزمین مادری ، همسران ، دختران ، پسران و غیره خود دفاع می کردند و آنها این کار را نمی کردند زیرا در غیر این صورت تیرباران می شدند ، بلکه آنها کشور خود را دوست داشتند و به آن اعتقاد داشتند آینده. درست است که واحدهای ویژه NKVD وجود داشتند که به آنها دستور داده شد تا سربازان عقب نشین را شلیک کنند. اما در آن مرحله راهی دیگر وجود نداشت. اگر استالینگراد سقوط می کرد ، این امر باعث از بین رفتن روحیه کل ارتش سرخ و خسارات جانی بیشتر می شود. اما به هیچ وجه سربازان را نبرد ، نیمه مسلح به مرگ حتمی خود نبردند. این حتی برای ژنرال های بیرحم روسی بی معنی خواهد بود. بعلاوه وقتی آنها کروشچف را در فرماندهی جبهه نشان دادند ، من با خنده از روی صندلی افتادم. می توانم ادامه دهم و این داستانی پایان ناپذیر خواهد بود ، با این تفاوت که نمی خواهم به اندازه فیلمنامه دشمن در دروازه ها خسته کننده و پایان ناپذیر باشد. توصیه برای افرادی که کمی واقعیت را در فیلم Enemy at the Gates هایشان دوست دارند ، آن را نمی بینند. می مکد من سعی می کنم Private Ryan را که توسط همین کارگردان انجام شده است به تصویر بکشم. این فقط رایان رایان نخواهد بود ، اما برخی از اقدامات احمقانه غیر واقعی جنگ ، مانند U-571.
دانلود فیلم Enemy at the Gates 2001 (دشمن پشت دروازهها) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
دشمن پشت دروازهها یک داستان عاشقانه و مرگ است که در سالهای 1942-1943 در جریان نبرد استالینگراد، در نبردی شش ماهه رخ میدهد که مجموعاً نزدیک به 2000000 تلفات (مجروح، کشته، اسیر) برای دو مخالف، از جمله صدها هزار غیرنظامی روسی، به بار آورد. نیکیتا خروشچف (باب هاسکینز) برای هماهنگی دفاع از شهر وارد استالینگراد می شود و از زیردستانش ایده هایی در مورد بهبود روحیه می خواهد. دانیلوف (جوزف فاینس)، یک ستوان ارشد، پیشنهاد می کند که مردم به «نمونه، اما نمونه ای برای پیروی» نیاز دارند و به آنها امید می دهد. دانیلوف زایتزف را توصیه می کند. اندکی پس از آن، دانیلوف شروع به انتشار داستان های سوء استفاده های واسیلی در روزنامه ارتش می کند که او را به عنوان یک قهرمان ملی و نماد تبلیغاتی معرفی می کند. واسیلی (جود لاو) به بخش تک تیرانداز منتقل می شود و با دانیلوف دوست می شود. هر دو به تانیا چرنووا (راشل وایز)، شهروند استالینگراد که به سرباز محلی شبهنظامی تبدیل شده است علاقهمند میشوند. با تلفات فزاینده نیروهای آلمانی توسط تک تیراندازان شوروی، سرگرد آلمانی اروین کونیگ (ادهاریس) به خدمت گرفته میشود. به استالینگراد برای کشتن واسیلی تا درهم شکستن روحیه شوروی. او که یک تیرانداز مشهور و رئیس مدرسه تک تیرانداز ارتش آلمان در زوسن است، واسیلی را به دام می کشاند و دو نفر از تک تیراندازان همکار خود را می کشد، اما واسیلی موفق به فرار می شود، اما درگیری ادامه پیدا می کند. برخی مردان برای قهرمان شدن به دنیا می آیند. یک گلوله می تواند تاریخ را تغییر دهد. یک قهرمان هرگز سرنوشت خود را انتخاب نمی کند. سرنوشت او او را انتخاب می کند.
فیلم درباره یک سرباز جنگ جهانی دوم است که با قایق از رودخانه ولگا منتقل می شود، جایی که در نهایت خود را در حال جنگیدن در نبرد معروف استالینگراد می بیند. داستان سربازان هر دو طرف را دنبال میکند که برای زنده ماندن میجنگند و جان عشقهایشان را نجات میدهند و با حفظ انسانیت خود در مواجهه با مرگ حتمی و وحشتهای غیرقابل توصیف جنگ مبارزه میکنند. بازیگران خوبی از جمله جود لا در نقش زایتسف، ریچل وایز در نقش تانیا چرنووا و اد هریس در نقش کونیگ به همراه جوزف فاینس، باب هاسکینز، ران پرلمن، اوا ماتس، گابریل مارشال تامسون و ماتیاس هابیچ را به نمایش می گذارد. فیلمنامه نویس. یادداشت های روزانه شرکت کنندگان در نبرد استالینگراد را مطالعه کرد و همچنین از آرشیو موزه، اسناد و داستان های ثبت شده شرکت کنندگان در آن استفاده کرد. این شامل یک موسیقی مهیج و خاطره انگیز از جیمز هورنر است. دشمن پشت دروازهها یک فیلم سینمایی رنگارنگ و مناسب از رابرت فریسه است که فیلمبرداری آن در آلمان و عبور از رودخانه ولگا در Altdöberner See، دریاچه ای ساخته دست بشر در نزدیکی روستای پریتزن، در جنوب براندنبورگ انجام شده است. یک کارخانه متروکه در روستای رودرسدورف برای بازسازی ویرانه های کارخانه تراکتورسازی استالینگراد استفاده شد. مجموعه عظیم میدان سرخ استالینگراد در فضای باز در Krampnitz، نزدیک پوتسدام ساخته شده است. دشمن پشت دروازهها به خوبی کارگردانی، نویسندگی و تهیه کنندگی ژان ژاک آنود است که بر اساس کتاب غیرداستانی ویلیام کریگ در سال 1973، «دشمن در دروازه ها: نبرد برای استالینگراد» ساخته شده است. آنود فیلمهای خاصی را کارگردانی کرد که تقریباً هیچ دیالوگ انسانی مانند «جستجوی آتش» نداشت و در فیلم Enemy at the Gatesهای حیوانات متخصص بود، همانطور که در «خرس»، «آزاد دویدن» درباره اسبها و «دو برادر» که با ببرها سروکار دارند، ثابت شد. موفقترین عکسهای او «عاشق»، «دشمن دروازهها»، «هفت سال در تبت» و البته «نام گل سرخ» بودند.
فیلمهای دیگر درباره این نبرد به شرح زیر است. : استالینگراد: سگ ها، آیا می خواهید برای همیشه زندگی کنید؟ یک فیلم آلمان غربی محصول 1959 به کارگردانی فرانک ویسبار با بازی یواخیم هانسن در نقش ویسه، ویلهلم بورچرت در نقش فردریش پائولوس، ولفگانگ پریس در نقش لینکمن، کارل لانگ در نقش ژنرال فون سیدلیتز، هورست فرانک در نقش فلد وبل بوزه، پیتر کارستن در نقش اوبرگفرایتر و سونیا زیدلیت 1993) توسط کارگردان Joseph Vilsmaier با Dominique Horwitz در نقش Obergefreiter Fritz Reiser، Thomas Kretschmann در نقش Leutnant Hans von Witzland، Jochen Nickel در نقش Unteroffizier Manfred "Rollo" Rohleder، Sebastian Rudolph.Stalingrad. آندری اسمولیاکوف، سرگئی بوندارچوک جونیور.
دانلود فیلم Enemy at the Gates 2001 (دشمن پشت دروازهها) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
به نظر میرسد که «دشمن در دروازهها» نمیتواند تصمیم بگیرد که یک حماسه جنگی وحشیانه است یا یک مطالعه شخصیتی محبت آمیز. هر دوی اینها می توانند با هم کار کنند و یک فیلم فوق العاده را تشکیل دهند، یا می توانند از هم جدا شوند و به خودشان تبدیل شوند. این یکی در میان است. این علاقه من را در زمینه های خاصی حفظ کرد، اما در عین حال من را از نحوه دستکاری مخاطبان خود کمی ناراضی کرد. و یک داستان عاشقانه احمقانه وجود دارد که به خوبی به آن اشاره شده است. این کار را انجام میدهد.
جود لا در نقش واسیلی، یک تکتیرانداز روسی در طول جنگ جهانی دوم است که نامش ممکن است از ژل وازولین به عنوان یک شوخی خندهدار الهام گرفته شده باشد. واسیلی قبلا چوپان بود و یاد گرفت که چگونه اسلحه را هدف قرار دهد وقتی که مجبور بود از راه دور گرگ ها را بچیند. یک سکانس ابتدایی فوقالعاده وجود دارد که من را به یاد حمله روز D در فیلم Enemy at the Gates «نجات سرباز رایان» استیون اسپیلبرگ میاندازد. اما این نبرد خیلی طولانی ادامه دارد و آنطور که باید حرکت نمی کند.
پس از حمله کوچک در ابتدای فیلم، دانیلوف (جوزف فاینس) به عنوان افسر سیاسی معرفی می شود که به آن منصوب شده است. واحد واسیلی. آنها به یکدیگر علاقه دارند، اما هر دو به همسایه واسیلی، تانیا (راشل وایز) علاقه دارند. تنش بین دو مرد ایجاد می شود زیرا اد هریس با بازی کونیگ، مردی باواریایی که وظیفه ترور واسیلی را به عهده دارد، وارد این آشفتگی می شود. او تذکر می دهد که واسیلی را پیدا نخواهد کرد. او به واسیلی اجازه میدهد او را پیدا کند.
اینجا یک داستان کاملاً شگفتانگیز شروع میشود که با توجه به لمس بهتر و کار ویرایش بهتر میتوانست فوقالعاده باشد. دشمن پشت دروازهها با استانداردهای اکثر فیلمهای جنگی خیلی طولانی نیست، اما مطمئناً طولانیتر از بسیاری از فیلمهای جنگی به نظر میرسد، و وقتی شروع به تعجب میکنید که چرا عیوب فیلم مانند یک کیسه آجر به شما ضربه میزند.
صحنه جالب و نگران کننده ای در یک نقطه وجود دارد که سربازان روسی در داخل یک ساختمان تخریب شده هستند. یک دهانه شکاف بزرگ در امتداد داخلی خانه وجود دارد، و دهانه یک سوراخ بزرگ در دیوار مشرف به محیط بیرون ایجاد کرد. واسیلی یک جهش ایمانی انجام می دهد و بدون آسیب از آن عبور می کند. اما مردی که بعد می پرد سرش در وسط دهانه از هم جدا می شود. سپس کونیگ را بیرون در یک گودال میبینیم، تفنگ تک تیراندازش در حال دود کردن سوراخ، به دهانه. شاید تقصیر اصلی «دشمن در دروازهها» همین باشد - خیلی تلاش میکند. یا شاید خیلی کم من ایده یک بازی موش و گربه را که در جنگ جهانی دوم اتفاق میافتد، دوست داشتم. اما از آن به خوبی استفاده نمی شود. صحنههایی که باید ترسناک، قدرتمند و پارانوئید باشند، به سادگی خستهکننده هستند. صحنهای در فیلم Enemy at the Gates وجود دارد که واسیلی در پشت یک شی با کونیگ دقیقاً بیرون به دام افتاده است، مناظر او بر روی مرزهای این شی است. واسیلی برایش تلاش می کند، او مرده است. او به اندازه کافی در اطراف می ماند و مرده است. اما پارانویای صحنه هرگز ایجاد نمی شود. ذهنم شروع به سرگردانی کرد. این هرگز نباید در چنین فیلمی اتفاق بیفتد.
ژان ژاک آناد ("هفت سال در تبت") می داند که چگونه محیط اطراف را تداعی کند، اما شخصیت های او در کل کاملاً باورنکردنی هستند و هر بار که او پتانسیل خوبی برای یک صحنه پرتنش به او داده می شود که به نظر می رسد روی صندلی کارگردان سر تکان می دهد. داستان عشق بوی رفتار معمولی هالیوود را می دهد. در حالی که فیلمی مانند «شجاع دل» از داستان عاشقانه لطیف خود به نفع داستان استفاده می کند، داستان عاشقانه در «دشمن در دروازه ها» چیزی جز لکه دار کردن وجهه باقی مانده فیلم نیست. و این خیلی بد است.
دانلود فیلم Enemy at the Gates 2001 (دشمن پشت دروازهها) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
هنگامی که واسیلی زایتسف برای اولین بار به جبهه روسیه در استالینگراد می رسد، خود را در سرزمین یک نفر می بیند و قبل از بازگشت به خطوط خود، پنج افسر را با یک تفنگ بیرون می آورد. افسر سیاسی دانیلوف که به دنبال تقویت کننده روحیه است، از واسیلی به عنوان یک قهرمان برای تشویق سایر مردان استفاده می کند. اما وقتی روحیه آلمانی ها به دلیل تک تیراندازها سقوط می کند، سرگرد کونیگ، یک تک تیرانداز خبره را برای شکار و کشتن قهرمان روسی وارد می کنند. بدین ترتیب یک بازی موش و گربه بین دو مرد آغاز می شود.
به دلایلی عجیب این تصور را داشتم که دشمن پشت دروازهها کند، طولانی و کسل کننده است. نمیتوانم به خاطر بیاورم که این برداشت را از کجا گرفتم (شاید منتقدان غیرمنصف؟) اما باعث شد که برای دیدن آن به سینما نروم. همانطور که بود، من واقعا از فیلم لذت بردم و از اینکه چقدر خوب بود شگفت زده شدم. انتظار داشتم چیزی پر از تظاهر و مکث های طولانی و آهسته باشد، اما در عوض یک تریلر کوچک موثر بود که در مکان های مناسب فشرده بود و گاهی اوقات کمی گشاد و کند بود.
فیلم موفق می شود برداشت خوب از جنگ در استالینگراد و اگرچه کاملاً به قدرت شوک «سرباز رایان» نمی رسد، 15 دقیقه ابتدایی بسیار واقع گرایانه و بسیار قدرتمند است. پس از این مرحله، بازی موش و گربه به سادگی انجام می شود اما بسیار هیجان انگیز است. تنها جنبهای که احساس میکردم کارها را کمی کند میکند، داستان فرعی عاشقانهای بود که در آن تانیا نقش داشت. این به سرعت فیلم کمکی نکرد، اما با روندی که فیلم پیش میرود، به طور کلی بخشی ضروری از طرح بود.
بازیگران در همه قسمتها خوب هستند، حتی نقشهای کوچک را به خوبی بازی میکنند. بازیگران شناخته شده لاو در رهبری بسیار خوب است و چه در حالت بی حرکت دراز بکشد و چه در بحران اعتماد به نفس، به خوبی توجه را به خود جلب می کند. فاینز چندان خوب نیست، اما هنوز خوب است، شخصیت او کمتر واضح است و بسیار ثانویه نسبت به لاو است. وایس خوب است اما قبول کردن پوست تمیز و زیبایی او در شخصیتی مانند او سخت است، او کار بدی انجام نمی دهد، اما به نظر من با شخص دیگری می توانست بهتر باشد. اگرچه هریس زیاد نمیگوید که حضور بسیار خوبی در صفحه نمایش دارد و شخصیت او در مقابل توسعه قوی است. بازیگران پشتیبان شامل باب هاسکینز و پرلمن هستند.
در کل این یک فیلم کامل نیست اما بسیار جوی است، با حس زمان و مکان عالی و بازی اصلی گربه و موش بسیار لذت بخش است و کاملا متشنج خیلی بهتر از چیزی که انتظار داشتم.
دانلود فیلم Enemy at the Gates 2001 (دشمن پشت دروازهها) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
ENEMY AT THE GATES / (2001) *** (از چهار) "Enemy At The Gates" در سال 1942 اتفاق می افتد و جزئیات تعقیب گربه و موش بین دو تک تیرانداز را نشان می دهد. موش یک جوان روسی به نام واسیلی زایتسف (جود لاو) است که به سواحل رودخانه ولگا می رسد تا از استالینگراد، شهر مهمی که آلمانی ها در تلاش برای تصرف آن هستند، دفاع کند. زایتسف به زودی با یک افسر سیاسی به نام دانیلوف (جوزف فاینس) دوست می شود که تحت تأثیر مهارت های سریع سربازان قرار می گیرد و تصمیم می گیرد از طریق مطبوعات محلی از او تجلیل کند. زایتسف به نمادی سیاسی برای مردم محلی تبدیل می شود و به آنها دلگرمی می دهد و امید آنها را برای پیروزی افزایش می دهد.
گربه یک تک تیرانداز مخالف به نام سرگرد کونیگ (اد هریس) است، تیرانداز معروفی که از او خواسته می شود زایتسف را بکشد. کولیکوف (ران پرلمن)، یکی دیگر از تک تیراندازان با استعداد، به زایتسف در کشتن کونیگ قبل از شلیک پیروزی توسط سرگرد کمک می کند. برای پیچیده تر کردن مسائل، زایتسف عاشق سرباز دیگری به نام تانیا (راشل وایز) می شود که پدر و مادرش توسط دشمنان کشته شده اند و می خواهد افتخار آنها را جبران کند.
«دشمن در دروازهها» مطمئناً تصویری واضح و گرافیکی از جنگ را به تصویر میکشد. فضا ناراحت کننده و تیره است، شخصیت ها تقریبا همیشه کثیف و بی خواب هستند، صحنه های مبارزه شامل نماهای کوتاه، کوتاه و آنی است، اما سکانس ها سریع، واقعی و آزاردهنده هستند. شهر کتک خورده و عذاب دیده به نظر می رسد. دیالوگ با اعمال شخصیت همراه است. طرح داستان چالش برانگیز است و فیلم متمرکز بر چیزی استوار است. در سکانس هایی که کونیگ و زایتسف با یکدیگر به چالش می کشند، تنش بسیار مؤثر است. فیلم تمایل دارد به این موضوع پی ببرد و تلاش زیادی را برای ساختن آن صحنه ها معلق و فشرده متمرکز می کند.
جوزف فاینس نقش شخصیتی نرم و عصبی را بازی می کند و به خوبی او را به شکل باورپذیری به زندگی می رساند. جود لاو که آخرین اثرش در «آقای با استعداد ریپلی» کار سختی را ارائه میکند، با شخصیتی مصمم و سختکوش کارهای بزرگی را انجام میدهد. اد هریس بازیگر برجسته اینجاست، در یک اجرای دلخراش، استوار و شاداب. با این حال راشل وایز نمی تواند کار زیادی با شخصیت خود انجام دهد. او اغلب احساس فشار و ساختگی میکند.
«دشمن در دروازهها» سخت تلاش میکند تا موضوع تأثیر رسانهها در فرهنگ ما را بیان کند. اگر فیلم به نویسندگی و کارگردانی مشترک ژان ژاک آنود ("هفت سال در تبت") بر همین مفهوم باقی می ماند، خیلی بهتر می شد. رابطه عاشقانه بین زایتسف و تانیا به نوعی غیرضروری است و من مطمئن نیستم که آیا صحنه جنسی اجباری است یا باعث پیشرفت رابطه آنها می شود. این داستان جانبی عشق فاقد اشتیاق است. بسیاری از آن به نظر مکانیکی و معمولی است. «دشمن در دروازهها» همچنان یک فیلم جنگی جذاب است که به دلیل اینکه آمریکاییها را درگیر نمیکند، کمیاب است. در حالی که ما هرگز واقعاً نگران نتیجه جنگ واقعی نیستیم و به طور کامل به چندین جنبه از شخصیت های اصلی اهمیت نمی دهیم، صحنه های تعلیق خوبی وجود دارد و حال و هوای کلی فیلم تأثیرگذار است. «دشمن در دروازهها» ارزش دیدن دارد اگر برایتان جالب به نظر میرسد.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.