یک زوج بعد از به هم خوردن رابطه شان تصمیم می گیرند خاطرات طرف مقابل را از ذهنشان پاک کنند اما...
«جول» که آدمی خجالتی و تا حدی ساده است، در یک مسافرت ساحلی با دو نفر از دوستانش، با «کلمنتاین» که دختری کمفکر و پرانرژی است آشنا میشود. بعد از مدتی این دوستی به پایان میرسد و کلمنتاین دست به یک عمل پاکسازی حافظه از طریق شرکت لاکونا میزند. بعد از پاکسازی، وقتی جول او را میبیند و متوجه میشود که کلمنتاین او را از حافظه و خاطرات خود پاک کرده است، تصمیم میگیرد تا او نیز کلمنتاین را از خاطرات خود پاک کند. اما در میانهی راه پاکسازی و در حالت یادآوری خاطرات، متوجه میشود که مایل به این کار نیست و سعی در منحرفکردن مسیر پاکسازی میکند…
«جوئل» (کری) حیرت می کند وقتی در می یابد محبوبه اش «کلمانتاین» (وینسلت)، خاطره ی رابطه ی پر هیاهویشان را از ذهن خود پاک کرده است. او نیز از سر استیصال با ابداع گر این فرایند، «دکتر هوارد میرزویاک» (ویلکینسن) تماس می گیرد و از او می خواهد تا خاطره ی «کلمانتاین» را از ذهن اش بزداید...
یه زوج بعد اینکه رابطهشون به هم میخوره تصمیم میگیرن خاطرات طرف مقابل رو از ذهنشون پاک کنن...
یک مرد ، جوئل باریش ، دلخراش که دوست دخترش کلمنتین برای پاک کردن او از حافظه وی ، روشی را طی کرده است ، تصمیم می گیرد که همین کار را انجام دهد. اما ، وقتی او خاطرات خود را از محو شدنش تماشا می کند ، می فهمد که هنوز او را دوست دارد و ممکن است برای تصحیح اشتباه خود خیلی دیر شده باشد
وقتی رابطه آنها تیره می شود، یک زن و شوهر تحت یک عمل پزشکی قرار می گیرند تا یکدیگر را برای همیشه از خاطرات خود پاک کنند.
فیلم درخشش ابدی یک ذهن پاک (Eternal Sunshine of the Spotless Mind) دکتر هاوارد کلینیکی دارد که افراد میتوانند خاطرات خود خواسته را از حافظه شان پاک کنند. جوئل که با کلمنتاین آشنا شده متوجه میشود ...
«جول» که آدمی خجالتی و تا حدی ساده است، در یک مسافرت ساحلی با دو نفر از دوستانش، با «کلمنتاین» که دختری کمفکر و پرانرژی است آشنا میشود. بعد از مدتی این دوستی به پایان میرسد و کلمنتاین دست به یک عمل پاکسازی حافظه از طریق شرکت لاکونا میزند. بعد از پاکسازی، وقتی جول او را میبیند و متوجه میشود که...
دانلود فیلم Eternal Sunshine of the Spotless Mind 2004 (درخشش ابدی یک ذهن پاک) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
این اتفاق برای بهترین و بدترین ما در برهه ای از زندگی رخ می دهد. عشق . اگر هنوز این را تجربه نکرده اید، فقط صبر کنید، این کار را خواهید کرد. اجتناب ناپذیر است که در برخی از زمانهای سفر خود در زندگی با شخصی روبرو شویم که چنان ما را مجذوب خود کند که احساس کنیم میتوانیم بقیه عمر خود را با این فرد مغناطیسی بگذرانیم. هیچ علم دقیقی برای مفهوم عشق وجود ندارد. بسیاری بر این باورند که ایده عشق فراتر از معقول یا منطقی به سطح متنوع تری از غیرمنطقی، غیرمنطقی و غیرمنطقی می رود. چرا ما جذب افرادی می شویم که در ظاهر به نظر می رسد هرگز با سبک زندگی ما سازگار نیستند؟ چرا وقتی عاشق یک فرد خاص می شویم و در ابتدا فکر می کنیم که این یک تطابق کامل است، در طول زمان متوجه می شویم که علائم کمتر قابل تحمل در ظاهر بیشتر می شود؟ و چرا ما برخی از افراد را نادیده می گیریم که، اگرچه در ابتدا هیچ "ارتباط عشقی" واقعی وجود ندارد، اما به نظر می رسد که ما تا حدودی علاقه خالص به کسی داریم و دیدن آن شخص برای ما بیشتر از زمان لازم طول می کشد. آنها واقعا برای ما هستند؟ عشق موضوع پیچیدهای است که نمیتوان آن را آموزش داد، فقط میتوان آن را برای آنچه هست تجربه کرد. کاملاً گیجکننده و در عین حال کاملاً رضایتبخش است.
داستان داستانی پیچیده و پیچیده از همان مردی است که برای تماشاگران سینما ویژگیهایی مانند «جان مالکوویچ بودن» و «اقتباس» را به ارمغان آورد. جوئل باریش یک مرد معمولی و معمولی به نظر می رسد که از انتقال احساسات واقعی خود به دیگران کاملاً منزوی می ماند و در عین حال بینش شگفت انگیزی را فقط در محدوده دفترش نشان می دهد. او دوست ندارد تکانه ها و احساسات درونی را دنبال کند، بلکه بیشتر به عقل سلیم و حس منطقی خود هدایتی متکی است. این تا زمانی است که او با کلمنتین ملاقات می کند. آنها با یکدیگر معاشقه می کنند و در نهایت متوجه می شوند که عاشق یکدیگر می شوند. این تا زمانی است که یک روز جوئل متوجه می شود که کلمنتین تحت یک عمل رادیکال قرار گرفته است تا او را از حافظه خود پاک کنند زیرا او ناراضی بوده است. بنابراین، جوئل در اقدامی برای رضایت از خود، تصمیم میگیرد که خودش این روش را انجام دهد و هر بحث، هر شرم، هر فکری که در مورد کلمنتین داشته است را پاک کند. اما همانطور که روال پیش می رود، جوئل متوجه می شود که فراتر از نزاع ها و حوادث کمتر چاپلوس کننده، خاطرات زیبایی وجود دارد که او هرگز نمی خواهد فراموش کند. بنابراین او کارهای غیرقابل تصور را انجام می دهد. جوئل سعی می کند از طریق تعقیب و گریز سرگیجه آور در ذهنش از پاک کن ها پیشی بگیرد. داستان فیلم Eternal Sunshine of the Spotless Mind بسیار درخشان و در برخی موارد شخصاً خوشحال کننده است. مفاهیم و احساسات بیان شده در پشت فیلمنامه درخشش ابدی یک ذهن پاک به قدری به خانه میآید که به نظر میرسد با دیدن زندگی عاشقانه خودمان روی پرده نمایش داده میشود. Granted Sunshine تمایل دارد به سمت چیزهای مضحک و پوچ منحرف شود، اما هنگام ارزیابی آنچه که از درخشش ابدی یک ذهن پاک برداشت میشود، نبوغ محض است.
بهطور شگفتانگیزی این ویژگی مستقل با بودجه کم، مقدار شگفتانگیز لیست A را به نمایش میگذارد. استعداد اما موفق می شود آن نوازندگان را فراتر از نام های معروف خود بیان کنند. جیم کری، که با بازی های اصلی در Man on the Moon و The Majestic تلاش ناموفقی برای ایجاد نشانی در درام داشته است، در نقش جوئل باریش بازی کاملاً قانع کننده و قدرتمندی ارائه می دهد. و عملکرد کری تنها با تعامل او با کیت وینسلت، که مخالف او در نقش کلمنتین است، تحسین می شود. اگرچه این دو شخصیتهای متفاوتی را به شخصیتهایشان میدهند و طوری به نظر میرسند که گویی هرگز بر اساس کنشهای سطحی با یکدیگر سازگار نخواهند بود، ایدهای که فیلمسازان سعی در بیان آن دارند. این چیزی نیست که درست در مقابل ماست که باید یک رابطه را تعریف کند. این خود خاطرات و تجربیات این دو فرد است. الیجا وود، در اولین نقش خود در خارج از مجموعه ارباب حلقهها که اخیراً در ماه دسامبر به پایان رسید، در نقش مردی نقش مؤثری را ارائه میدهد که نمیتوان از روشهایش برای جلب محبت دیگران متنفر بود، اما در عین حال برایش دلسوزی کرد. مصیبت او این است که احساس می کند عشق از او فرار می کند. و کرستن دانست علیرغم ظاهرش که حس بیگناهی را برملا میکند، در داخل فیلم خوب عمل میکند که باعث میشود حواستان را از کنشهای شخصیتش دور کند. نه اینکه بگوییم او خوب بازی نمی کند یا شخصیت بی معنی است، نه حداقل، اما شاید این واقعیت است که بی گناهی او، بر اساس نام خود و شخصیت هایی که بازی کرده، انگی را به همراه دارد. نقش.
به طور کلی، Sunshine، هر چند که ممکن است ناجور و کاملاً گیج کننده به نظر برسد و هست، به غیر رسمی ترین روش ها، احساسات و افکاری را که همه ما باید هنگام بررسی یک رابطه داشته باشیم، بیان می کند. از این نظر که این ویژگی های سطحی نیست، بلکه خاطرات زیر خطی هستند که همه آن را ارزشمند می کنند. هنگامی که یک رابطه در آن لحظه ناگوار قرار می گیرد که به نظر می رسد همه چیز در حال شکستن است، به نظر می رسد که ما به عنوان انسان فوراً خود را به سمت جنبه های منفی آن شخص می کشیم، همانطور که جوئل در اوایل این کار انجام داد، در تلاشی به نوعی همه چیز درست در ذهن ماست چیزی که Eternal Sunshine با موفقیت بیان میکند این است که وقتی رابطه را لحظه به لحظه از بین میبریم، اغلب اتفاقات شادتر بر اتفاقات بد برتری ندارند و این باید عامل تعیینکننده ما برای ادامه رابطه باشد. لحظه های زیادی صرف غرایز و منطق می شود، وقتی صحبت از عشق به میان می آید باید هر لحظه را برای آنچه هست زندگی کرد زیرا ما فقط یک شات در این دنیا داریم و ممکن است آن را ارزشمند کنیم. اگر آن رابطه کارساز نباشد چه اتفاقی می افتد؟ شما خودتان را برمی دارید، رابطه را رها می کنید و به مرور زمان ادامه می دهید. اگر تمام تلاش خود را میکنید و به نظر میرسد هیچ چیز در آن رابطه مؤثر نیست، شاید هیچوقت نتیجه ندهد و نباید خیالی را اجرا کنید که میدانید هرگز نخواهد بود. همه ما لحظاتی را تجربه کردهایم که در آن احساس میکنیم فرصتی وجود دارد که از کسی بخواهیم یا احساس خود را نسبت به یک فرد خاص بیان کنیم، اما به دلیل اعصاب، غرایز درونی یا دیدگاههای سطحی از بین رفتهایم. Eternal Sunshine ایدئولوژی زندگی در زمان حال را ترویج میکند و اجازه میدهد روند ماجرا هر طور که میشود پیش برود. اگر همه ما به اعصاب و منطق متکی بودیم، آیا واقعاً کسی عاشق می شد؟
دانلود فیلم Eternal Sunshine of the Spotless Mind 2004 (درخشش ابدی یک ذهن پاک) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
"چه خوش است قرعه وستال بی عیب! جهان فراموش، به فراموشی جهان. آفتاب جاودانه ذهن بی لک! هر دعایی پذیرفته و هر آرزویی نادیده گرفته شد." - الکساندر پوپ
میشل گوندری "آفتاب ابدی ذهن بی لک" فیلمی عجیب اما فوق العاده است، تجربه ای بسیار عجیب و فوق العاده لطیف، که تصور می کنم فقط از چارلی کافمن فیلمنامه نویس انتظار می رود. مرد پشت «جان مالکوویچ بودن»
درخشش ابدی یک ذهن پاک توسط فوکوس فیچرز («گمشده در ترجمه»، «21 گرم») تولید شده است، شرکتی که تلاش میکند فیلمهای اصیل و باکیفیت را به سینمای واقعی عرضه کند. عاشقان اگر این شرکت به تولید فیلمهایی با این کیفیت ادامه دهد، ممکن است در آینده بسیار موفق شوند، اگر نه قبلاً.
پیشنمایشها فیلم را بهعنوان یک کمدی پر جنب و جوش و شاد در رگه «اقتباس» به تصویر میکشند. آخرین فیلمی که چارلی کافمن برای اکران بزرگ نوشته بود، در حالی که واقعاً یک فیلم لطیف درباره عشق و عاشقانه است. این بهترین اجرای جیم کری تا به امروز است و ممکن است چشمان متنفران متعصب او را باز کند که او را تنها به عنوان ایس ونتورا و یک مرد کابلی خاص در تمام دوران حرفه ای خود تصور می کردند. بدون نقل قول، طنز ظالمانه یا شیطنت های عجیب و غریب در "Sunshine" - کری نقش یک شخصیت واقعی، واقع گرایانه و سه بعدی به نام جوئل باریش را بازی می کند که قصد دارد خاطرات دوست دخترش، کلمنتاین (کیت وینسلت) را توسط یک شرکت جدید پاک کند. به نام لاکونا، پس از اینکه متوجه شد که خودش این عمل را فقط یک هفته قبل انجام داده است. جوئل با بنیانگذار شرکت، دکتر هاوارد میرزویاک (تام ویلکینسون) ملاقات می کند و مطلع می شود که این روش - اگرچه از نظر فنی آسیب مغزی دارد - با یک شب سنگین نوشیدن الکل برابر است. در حالی که او در دنیای عجیب و غریب خاطرات فراموش شده غوطه ور می شود، به او گفته می شود: "هیچ چیز زیادی از دست ندهید." ایده ای که توسط کسی جز یکی از نویسندگان مورد علاقه کافمن، فیلیپ کی دیک، که منبع داستان کوتاه فیلم Ah-nuld «یادآوری کامل» را نوشت، پایه گذاری شد. تمام موارد مربوط به شخصی که میخواهید از مغزتان پاک شود، با هم جمع میشوند، و تکنسینهای Lacuna (مارک روفالو و الیجا وود) سپس طرح کلی خاطرات شما را که ظاهراً با هم ترکیب شدهاند، ترسیم میکنند. من در مورد جدی بودن و امکان دور از انجام چنین روشی شک دارم و توضیح آن کاملاً کاملاً بی معنی است، اما ما اهمیتی نمی دهیم زیرا تمام پاک کردن خاطرات جوئل به عنوان پس زمینه ای برای معنای عمیق تر عمل می کند: اگر شما آیا می توانید عاشقانه های گذشته را فراموش کنید، آیا واقعاً می خواهید؟ و اگر چنین است، آیا حاضرید همه خوبیها را در کنار موارد بد قربانی کنید؟
نتیجهای که «آفتاب» به آن میرسد این است که کاملاً صادق باشیم، تا جایی که میتوانیم صادق باشیم. در طی این روش، ناخودآگاه جوئل متوجه میشود که نمیخواهد خاطرات خود از کلمنتاین را رها کند و به همین دلیل هزارتوی عجیبی از خاطرات تکه تکهشده، محیط اطراف دائماً در حال تغییر و مادیسازی ذهنی کلمنتین آغاز میشود. درخشش ابدی یک ذهن پاک مانند یک رویای بسیار عجیب است، زمانی که شما سعی می کنید با مردم ارتباط برقرار کنید، اما آنها پاسخی نمی دهند، و فریاد می زنید و سعی می کنید توجه آنها را جلب کنید، اما به نظر می رسد متوجه نمی شوند. تمام اودیسه جوئل از درون ذهنش باعث می شود "جان مالکویچ بودن" عادی به نظر برسد -- اما از آنجایی که من "مالکوویچ" را خیلی دوست نداشتم و فکر می کردم عجیب بودنش غیرقابل توجیه است، کاملاً در "Sunshine" جا می شود -- برخی از جلوههای ویژه عالی، مانند زمانی که جوئل در خاطرات خود پرسه میزند، در خواب میچرخد و از خواب میرود، صدای تکنسینها را میشنود که خاطرات او را پاک میکنند و ناپدید شدن و تخریب اشیاء و مناطق اطرافش را تماشا میکنند. خیلی عجیب است اما در عین حال بسیار زیبا است. گوندری یک کارگردان سابق موزیک ویدیو بود (کارهای کامل او در دی وی دی موجود است) و کاندیدای عالی برای این پروژه است، که قبلاً با کافمن در سال 2001 در فلاپ "Human Nature" کار کرده بود. به نظر می رسد که او بالاخره یک سبک کارگردانی منحصر به فرد پیدا کرده است که کاملاً با مضامین زیربنایی فیلم پیوند دارد.
در «آفتاب» پیام بسیار عمیقی وجود دارد و می توان گفت که عمیق ترین فیلم کافمن است. تاریخ. عشق و عاشقانه و خاطرات هر دو به ندرت به اندازه ای که در درخشش ابدی یک ذهن پاک شگفت انگیز قابل تأمل و ملایمت است بررسی شده است. درخشش ابدی یک ذهن پاک پیام بسیار عمیقی دارد که همه بینندگان باید به آن توجه کنند. پیچیدگیهای کوچک زیادی در فیلم Eternal Sunshine of the Spotless Mind وجود دارد که مطمئناً در تماشای تکراری با دقت بیشتری مشخص شدهاند، و کل ساخت فیلم کاملاً جذاب و هوشمندانه است. در اکرانی که در آن حضور داشتم، دو نفر را دیدم که سالن نسبتاً خالی را ترک کردند. درخشش ابدی یک ذهن پاک در ایالات متحده مختل شد و من پیشبینی میکنم که در بریتانیا نیز همین کار را انجام دهد، که مایه شرمساری است، زیرا درخشش ابدی یک ذهن پاک هوشمندانهترین فیلم سال 2004 است و امسال بیش از هر فیلم دیگری درباره زندگی ما حرف برای گفتن دارد. در حالی که همه برای دیدن فیلم اکشن جدید دنزل واشنگتن هجوم میآورند، «آفتاب ابدی ذهن بیخال» فراموش میشود، که بسیار افسردهکننده است - مردم ترجیح میدهند پول خود را صرف سرگرمیهای فراموشنشدنی کنند تا اینکه چیزی منحصربهفرد را ببینند که در هسته آن چیز مهمی وجود دارد.
فکر می کنم آنچه که فیلم در نهایت پس از سفر طولانی و احساسی اش از ما می پرسد این است که آیا می خواهیم خاطرات خودمان پاک شود؟ و اگر چنین است، عواقب آن چه خواهد بود؟ یک فیلم کمتر ممکن است این ایده را به خوبی بررسی کند - "Sunshine" اینطور نیست. تقریباً از هر لحاظ قابل تصور است، و هر کسی که شکایت میکند که اصل نیست، باید شوخی کند -- در تمام عمر من، این یکی از منحصربهفردترین تجربههای فیلمی است که تا به حال داشتهام.
"آفتاب ابدی ذهن بی لک" فیلمی زیبا با صداپیشگی شیوا توسط گوندری، ساخته شده و ریشه در یک سرزمین فانتزی کابوس وار ترسناک است که در آن هر چیزی ممکن است. زیبا است، عجیب است، استثنایی است، خنده دار است، دوست داشتنی است، تاثیرگذار است، شوخ است، و یکی از بهترین فیلم هایی است که تا به حال دیده ام.
دانلود فیلم Eternal Sunshine of the Spotless Mind 2004 (درخشش ابدی یک ذهن پاک) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
چه خوش است قرعه وستال بی عیب! از دل برود آنچه از دیده برفت. درخشش ابدی یک ذهن پاک! هر دعایی پذیرفته شد و هر آرزویی نادیده گرفت. -- الکساندر پوپ
==> من اعتراف می کنم که یک ایده آلیست و رمانتیک هستم. این نوع فیلم برای امثال من جذابیت دارد... کسانی که به عشق در نگاه اول اعتقاد دارند، جفت روح، سرنوشت، یدا یدا. «آفتاب ابدی ذهن پاک» نوشته چارلی کافمن مانند برخی از فیلمنامههای دیگرش (جان مالکوویچ بودن، طبیعت انسانی، اقتباس) تازه و بدیع است، اما عمقی رمانتیک به آن اضافه میکند که این را به یکی از کاملترین تجربههای فیلم تبدیل میکند. من تا به حال داشتهام.
در طول فیلم بین دو بازیگر اصلی ما، جوئل و کلمنتاین، که جیم کری و کیت وینسلت با ظرافت و ظرافت بازی میکردند، تبادل نظری در جریان بود که احساس من را در مورد فیلم تکرار میکرد. .
کلمنتین: این جوئل است. به زودی از بین خواهد رفت. خوشبختانه برای من، می دانستم که می توانم بارها در زندگی ام فیلم را مرور کنم. عمق فیلم در این واقعیت آشکار میشود که روحهای جفت، جوئل و کلم، هر دو میدانند که زمانشان در حال تمام شدن است و دیگر نمیتوانند ملاقات کنند.
اکثر فیلمها ممکن است انتخاب کنند. برای برجسته کردن این نوع دلشکستگی با مرگ یکی از عزیزان یا خداحافظی تلخ در ایستگاه قطار. اما نه چارلی کافمن. او از کلیشه ها خسته شده است. در عوض، او انتخاب می کند که ما را با پیچیدگی های ذهن انسان و همه امکانات باشکوه آن خیره کند. او یک داستان نویس چیره دست است که شبیه هیچ داستان دیگری نیست.
جوئل (کری) از نظر اجتماعی ناتوان است. او دوست دختر داشته است، اما هیچ کدام واقعاً معنایی نداشتند. گویی هرگز رابطه مهمی از هر نوع نداشته است. اما یک روز با کلمنتاین آشنا می شود. او به او هشدار می دهد: "با اسم من شوخی نکن." او وحشی و بداخلاق است و بسته به حال و هوای فعلی اش رنگ موهایش را از قرمز به نارنجی به آبی و سبز تغییر می دهد. او نقطه مقابل جوئل به نظر می رسد، اما آنها کلیک می کنند. آنها به روش هایی کلیک می کنند، حتی آنها نمی توانند مشخص کنند. اما از همان لحظه ای که با هم آشنا می شوند، می دانند که چیز خاصی در آنجا وجود دارد.
با این حال، پس از اینکه یک مشاجره احمقانه رابطه آنها را به هم می زند، کلمنتاین تصمیم می گیرد به شرکت Lacuna Inc.، شرکتی که متخصص در پاک کردن خاطرات دردسرساز است، برود. برای همیشه دور او تصمیم گرفته است که خاطره جوئل را پاک کند. وقتی جوئل این را از چند دوست می شنود، با عصبانیت تصمیم می گیرد همین کار را با کلمنتاین انجام دهد و او را به طور کامل از ذهنش پاک کند.
فرآیند پاک کردن شامل نقشه برداری از خاطرات و یک فرآیند پاک کردن تمام شب است که به گفته دکتر "از نظر فنی آسیب مغزی است." قسمت اعظم فیلم در طول فرآیند و در درون ذهن جوئل اتفاق می افتد. جدیدترین خاطرات اولین بار هستند که می روند و ما آنها را به آرامی در نیستی محو می کنیم. آن خاطرات اخیر تلخ است که شاهد مشاجرات و کسالت رابطه آنها هستیم. اما با گذشت زمان، خاطرات بهتر می شوند. ما به عقب سفر می کنیم و جوئل و کلم را در بهترین لحظاتشان تماشا می کنیم، عاشق زندگی و دوست داشتن یکدیگر. همانطور که این اتفاق می افتد، جوئل به شدت از تصمیم خود پشیمان می شود. او می خواهد که پاک کردن اجتناب ناپذیر متوقف شود، اما او کاملاً ناتوان است. به زودی او خواهد رفت و او حتی به یاد نمی آورد که او را فراموش کرده است. درخشش ابدی یک ذهن پاک بر تلاشهای او برای خنثی کردن این روند و حفظ برخی از او در فرورفتگیهای ذهنش متمرکز است.
«آفتاب ابدی» به کارگردانی میشل گوندری است که کارگردانی «طبیعت انسانی» را نیز بر عهده داشت. او شراره ای دارد که سخنان کافمن را با تقارن کامل همراهی می کند. درخشش ابدی یک ذهن پاک تقریباً به طرز هیستریکی در جدول زمانی خود می چرخد، اما کارگردان هرگز اجازه نمی دهد ما گم شویم. ما همیشه احساس می کنیم که بر حواس و احساسات خود مسلط هستیم. این یک ادای احترام به کری و وینسلت است که آنها توانستند همین کار را انجام دهند.
جیم کری تحول نسبتاً قابل توجهی را انجام داده است که من یک دهه پیش آن را غیرممکن میدانستم. او در حال تبدیل شدن به یک بازیگر درخشان با ویژگی هایی است که شبیه جیمی استوارت و تام هنکس است. او یک انسان افسانهای است که دلسوز و آگاه، جالب و مهربان است. او برای این نقش شایسته ستایش فوق العاده است. کیت وینسلت همواره در هر فیلمی درخشان است. او به راحتی یکی از بهترین بازیگران زن ما است. در اینجا او در مقابل تیپ بازی می کند و تجسم زن جذابی است که میل به توجه دارد اما به صمیمیت نیاز دارد. او اجرای زیبایی است که نادیده گرفته خواهد شد. به راحتی می توان فهمید که چرا جوئل عاشق کلمنتاین می شود.
من فکر می کنم طرفداران چارلی کافمن با این ورود درخشان به مجموعه او هیجان زده خواهند شد. فکر میکنم درخشش ابدی یک ذهن پاک برای کسانی که شاهکار اخیر «گمشده در ترجمه» یا زیبایی اخیر تام تایکور، «بهشت» را دوست دارند جذاب باشد. این یک فانتزی عاشقانه با احساسات واقعی و شخصیت های واقعی است که با بیننده ای که کاملاً به احساسات بسته نیست طنین انداز می شود. وقتی کلمنتاین در گوش جوئل "Meet me in Montauk" را زمزمه می کند... نگه داشتن اشک سخت است.
این به راحتی یکی از بهترین فیلم های سال 2004 خواهد بود. این تضاد با فیلم های معمولی است. کرایه رمانتیک هالیوود من هر دقیقه از اصالت طراوت آن را دوست داشتم. فیلم دارای شور و شعله ور و شوخ طبعی درخشان است که همگی توسط فیلمنامه ای هوشمندانه که به پوچی می پردازد و در عین حال موفق به حفظ یک رئالیسم صمیمی می شود، قاب شده است. این شخصیت ها احساس واقعی بودن دارند. شما آنها را ریشه یابی می کنید. شما می خواهید آنها دوباره ملاقات کنند و به آن فرصتی دیگر بدهید. این فیلمی است که با گذشت زمان بهتر می شود، زیرا حافظه ما از آن کمرنگ می شود و راه خود را در قلب ما کم می کند.
دانلود فیلم Eternal Sunshine of the Spotless Mind 2004 (درخشش ابدی یک ذهن پاک) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
از میان تمام فیلمنامههای کافمن که به مناظر داخلی شخصیتهایش میپردازد، Eternal Sunshine کاملترین و تکاندهندهترین داستان این دسته است، نشخواری در مورد احتمالات و پیامدهای ذاتی در آسان کردن فرآیند حذف خاطرات ناخواسته از آگاهی شما. رفتن برای چکاپ کافمن در اینجا روی میل ما برای فراموش کردن چیزهای بدی که برایمان اتفاق میافتد بازی میکند و چه اتفاقی میافتد وقتی به ما قدرت داده میشود آن چیزها را برای همیشه فراموش کنیم، و نتیجهای که به آن میرسد این است که در نهایت به همان اندازه مشکلات - اگر نه بیشتر - ایجاد میکند. حل می کند. حداقل می تواند منجر به تکرار همان اشتباهات شود ("کسانی که تاریخ را نادیده می گیرند محکوم به تکرار آن هستند"). در بدترین حالت، امکان آشتی و کنار آمدن ما با تجربیات زندگی، نحوه ارتباط ما با افرادی که به شکل گیری زندگی ما کمک می کنند و ما از طریق زندگی خود به زندگی آنها شکل می دهیم، را از بین می برد.
فیلم این ایدهها را به شیوهای بدیع و جذاب بررسی میکند: با جذب مخاطب به ذهن جوئل باریش (جیم کری)، مردی که پس از جدا شدن از دوست دخترش کلمنتین کروچینسکی (کیت وینسلت)، بعداً متوجه میشود که او دچار مشکل شده است. خاطره او از ذهنش پاک شد. او متوجه می شود که او این عمل را چگونه انجام داده است و، نه تنها از جدایی، بلکه حتی بیشتر از این که او را کاملاً از ذهنش پاک کرده است، ناامید شده است، دکتری را که این عمل را انجام داده است جستجو می کند و ثبت نام می کند که همان روش را برای او انجام دهد. تا شاید او هم هیچ خاطره ای از او نداشته باشد. او برای این عمل بیهوش می شود اما ناخودآگاه او هنوز فعال است. هنگامی که این روش شروع می شود و او متوجه می شود که خاطراتش از زنی که دوستش داشت - و هنوز هم دوستش دارد - از مغزش ناپدید می شود، شروع به افکار دوم می کند و می خواهد این روش متوقف شود. سپس چالش او این است که بفهمد چگونه می تواند تا آنجا که می تواند از حافظه خود از او محافظت کند و راهی پیدا کند که علیرغم اینکه او در حالت ناخودآگاه است، این عمل را متوقف کند.
این روش که در آن او متوجه میشود و با معضل خود روبرو میشود، کاملاً در منظره داخلی او بازی میشود، قلمرویی که (همانطور که هر کسی که رویاهای خود را هنگام بیدار شدن از خواب به یاد میآورد میتواند تأیید کند) بسط بسیار سورئال تجربیات روزمره ما است. سبک بصری و کارگردانی میشل گوندری در اینجا در انتقال لغزنده و غیرقابل پیشبینی آشفته جهانهایی که از خاطرات و تجربیات خود میسازیم، بسیار خوب عمل میکند. فعل و انفعال هوشمندانه بین این دنیای درونی و اتفاقات دنیای بیرون به بیننده کمک میکند تا حدی که بیننده را از تعادل خارج کند تا خط مبهم مرزبندی دو جهان و شیوه عجیب بازی کردن آنها با یکدیگر روشن شود.
جیم کری و کیت وینسلت کار استثنایی در زنده کردن این مفهوم داستانی انتزاعی با شخصیتهایی که دوستداشتنی، تکاندهنده، باورپذیر و کاملاً انسانی هستند انجام میدهند. بازیکنان مکمل نیز به همان اندازه تاثیرگذار هستند: تام ویلکینسون در نقش پزشک پاککن ذهن، مارک روفالو و الیجا وود به عنوان تکنسینها، کیرستن دانست در نقش پذیرش، همگی روابطی با قهرمانهای اصلی و یکدیگر دارند که در حین باز شدن داستان آشکار میشود. کمک به پیشبرد طرح؛ به عنوان دوستان جوئل و کلمنتاین، دیوید کراس و جین آدامز به عنوان زوجی خنده دار هستند که به نظر می رسد در همان بلاتکلیفی گیر کرده اند که قهرمانان داستان را مجبور به جدایی و حذف یکدیگر از ذهن خود می کند. کافمن همه این روابط را به طرز ماهرانهای و به گونهای مدیریت میکند که مطمئن شود هیچ یک از آنها برای ایدههایی که او در این داستان میکوشد به آنها منتقل کند، اضافی نیستند.
در حالی که عناصری از طرح وجود دارد که به نظر میرسد با قرار دادن درخشش ابدی یک ذهن پاک در قلمرو علمی تخیلی، تمرکز فیلم بر حالات درونی، احساسات و روابط بین شخصیت ها می ماند. به این ترتیب، درخشش ابدی یک ذهن پاک بیش از هر چیز یک کمدی رمانتیک است - البته بر خلاف هر کمدی رمانتیک دیگری که تا به حال ممکن است ببینید. من یک نمایش دیرهنگام درخشش ابدی یک ذهن پاک را با دوست دخترم در روزی که در یک مالتی پلکس محلی اکران شد دیدم و فقط 20 نفر در سالن بودند، اما در پایان فیلم همه در یک دور خودجوش تشویق شدند. این نشان می دهد که چقدر درخشش ابدی یک ذهن پاک می تواند جذاب باشد. اگر به درخشش ابدی یک ذهن پاک فرصت دهید تا زیر پوست شما خزیده باشد، احتمالاً متوجه خواهید شد که به طور انعکاسی به احساسات خود نسبت به افراد مهم زندگی تان فکر می کنید، همچنین به نحوه ارتباط شما با آن احساسات و همچنین خاطرات و نحوه ارتباط خود با آنها فکر می کنید. آنها فیلمی تامل برانگیز، تکان دهنده و سرگرم کننده - می توانم تصور کنم که عنوان کاری درخشش ابدی یک ذهن پاک ممکن است "زگیل و همه" باشد.
دانلود فیلم Eternal Sunshine of the Spotless Mind 2004 (درخشش ابدی یک ذهن پاک) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
داستان عاشقانه علمی تخیلی بسیار زیبا ساخته شده است. بیشتر یک تجربه است تا یک فیلم.
چی؟ علمی تخیلی؟ خب بله. یک وسیله علمی تخیلی ساده، پاک کردن حافظه، وسیله ای است برای این افسانه عاشقانه که به زیبایی گرفته شده است، ویرایش شده و کارگردانی شده است. این واقعیت که درخشش ابدی یک ذهن پاک خوب است، آن را از ژانر علمی تخیلی محروم نمی کند. در واقع، نویسندگان و فیلمسازان بالقوه علمی تخیلی باید به این نکته توجه داشته باشند.
اما Eternal Sunshine از همه جهات اول و آخر یک داستان عاشقانه است. کاراکترها همان چیزی هستند که جان ایروینگ آن را "ناکارآمد لس آنجلس" می نامد، اگرچه آنها در لس آنجلس زندگی نمی کنند. کری و وینسلت افرادی عمیقاً ناامن هستند که کمی دنبال آنها هستند اما ظاهر خوبی دارند (که سعی می کنند پنهان کنند)، روحیات نسبتاً شیرین، و میل به همراهی آنها در روز ولنتاین در مونتاک ملاقات می کنند، جایی که ظاهراً هر دوی آنها «روی یک لارک» سفر کرده اند، و به نظر می رسد که کل تجربه فیلم از این نقطه به بعد از مسیر خارج می شود. داستانگویی خطی و زمانی غیرممکن میشود، زیرا شخصیتها خاطراتشان را پاک میکنند تا از درد جداییشان بکاهند. بدون اسپویلر، پس اجازه دهید همینجا توقف کنم.
اگر من Eternal Sunshine را به نظر میرسانم که ممکن است برای سرگرمیهای سبک یک شب بسیار چالش برانگیز یا آزاردهنده باشد، نترسید. مطمئناً گاه و بی گاه عناصر آزاردهنده ای وجود دارند و خود شخصیت ها همگی آنقدر عصبی هستند که از خیابان خارج شده و وارد صفحه نمایش شده اند. اما فیلم آنقدر هنرمندانه رندر شده است و آنقدر خوب فکر شده است که آنچه می توانست یک کابوس باشد واقعاً به یک افسانه عاشقانه پست مدرن تبدیل می شود. همچنین یکی از آن فیلمهای عالی است که بعد از مدتی قابل پیشبینی میشود، اما آنقدر لذتبخش و راضیکننده به تصویر کشیده میشود که اهمیتی ندارد.
بازیها فوقالعاده خوب هستند. انتظار دیگری از این بازیگران ندارم. وینسلت به ویژه به دلیل توانایی او در ایفای نقش یک جوان آمریکایی شمال شرقی بهتر از بسیاری از بازیگران زن آمریکایی قابل توجه است. این که چگونه این نابغه در هر یک از 4 نامزدی اسکار تا به امروز از او عبور کرده است غیرقابل توضیح است. استعداد کری غیرقابل انکار است، اگرچه من از بسیاری از فیلم هایی که او برای بازی کردن انتخاب می کند بیزارم. بازی او در اینجا به راحتی به خوبی بازی های ارزشمند او در نمایش ترومن، بروس قادر مطلق، و مرد روی ماه است.
ما در درخشش ابدی یک ذهن پاک زمان زیادی را در ذهن مردم می گذرانیم، اما دوربین هرگز مانند فیلم هایی مانند "جان مالکوویچ بودن" به یکی از بازیگران تبدیل می شود. من نمی توانم بیشتر از این به تیم سازنده تعارف کنم. انجام این کار بسیار دشوار است و با سادگی بی عیب و نقص در Eternal Sunshine انجام می شود. درخشش ابدی یک ذهن پاک به تازگی به شکسپیر عاشق، وحشی در قلب، و کوه بروکبک در میان داستان های عاشقانه مورد علاقه من پیوسته است. این اولین فیلم میشل گوندری است که من دیدم. من می خواهم مطمئن شوم که آخرین نیست.
دانلود فیلم Eternal Sunshine of the Spotless Mind 2004 (درخشش ابدی یک ذهن پاک) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
"چه خوش است قرعه وستال بی عیب! دنیا فراموش می شود، به فراموشی سپرده می شود. آفتاب جاودانه ذهن بی لک! هر دعا پذیرفته شد و هر آرزویی نادیده گرفت." - الکساندر پوپ آیا جهل واقعاً سعادت است؟ و اگر بتوانید فردی را پاک کنید، عواقب آن چه خواهد بود؟ «آفتاب ابدی» به این پرسش ها پاسخ می دهد، به گونه ای که اکثر فیلم های هالیوودی نتوانستند. میشل گوندری و چارلی کافمن یکی از بدیعترین، تاثیرگذارترین، خندهدارترین و منحصربهفردترین فیلمهای سالهای اخیر را خلق کردهاند. درخشش ابدی یک ذهن پاک ذهن و قلب را عمیقتر از آنچه فیلمهای دیگر جرأت کردهاند بررسی میکند.
جوئل باریش (جیم کری) طرف خجالتی است. او نسبتاً ساکت و معمولی است. جوئل در زندگی گیر کرده است. او هیچ رابطه واقعی ندارد، شغلی که از آن متنفر است، و نمی داند کجا می رود یا چه می خواهد، اما عصبی تر از آن است که از جایگاه خود خارج شود. کلمنتین کروچینسکی (کیت وینسلت) کاملاً متضاد اوست. او خودجوش، وحشی و عجیب و غریب است. موهای او بسته به خلق و خوی او از قرمز به آبی به نارنجی تا سبز تغییر می کند. کلمنتین اهمیتی نمیدهد که مردم چه فکر میکنند، و آزاد و تکاندهنده است و آنچه را که میخواهد انجام میدهد و میگوید.
کلمنتین و جوئل رابطهای فوقالعاده دارند، سپس به دلیل مشاجرههای کوچک و عصبانیت در مورد شخصیت یکدیگر از هم جدا میشوند. جوئل سعی می کند با او صحبت کند، سپس متوجه می شود که خاطراتش از او توسط شرکتی به نام لاکونا که در حذف خاطرات ناخواسته تخصص دارد پاک شده است. عصبانی و آسیب دیده تصمیم می گیرد خودش این عمل را انجام دهد و مطمئن است که هرگز کلمنتاین را از دست نخواهد داد. با پاک شدن خاطرات مختلف، جوئل بهترین و بدترین لحظات خود را با هم می بیند. آنها با هم دعوا کردند و دعوا کردند، اما خوشحال بودند و مدتی واقعاً یکدیگر را دوست داشتند. او متوجه می شود که ترجیح می دهد درد رابطه آنها را تحمل کند تا اینکه اصلاً از او خاطره ای نداشته باشد. او شروع به پشیمانی از تصمیم خود می کند و ناامیدانه سعی می کند این روش را متوقف کند. درخشش ابدی یک ذهن پاک بر تلاشهای جوئل برای پنهان کردن کلمنتاین در ذهنش و تلاش او برای مبارزه با این فرآیند تمرکز دارد.
بازی جیم کری فوقالعاده است، یک تغییر کامل از بازیهای معمول او. او دلسوز و قابل باور است. صورت لاستیکی که معمولاً در یک پوزخند احمقانه درهم میآید، به طرز ماهرانهای کنترل میشود، هر خط و بیانی صادقانه و واقعی است. او در حال تبدیل شدن به یک بازیگر با استعداد است و امیدواریم که مردم جنبه Ace Ventura او را فراموش کنند. کیت وینسلت که یکی از بهترین بازیگران زن ماست، یکی از بهترین بازی های خود را انجام می دهد. او به نقش خود پیچیدگی می بخشد که به راحتی می توانست کلیشه ای و ساده باشد. او تمایل کلمنتین برای جلب توجه، اما همچنین تنهایی باورنکردنی او را نشان می دهد. هر دوی این شخصیت ها کامل نیستند. مواقعی وجود دارد که می فهمی چرا آنها یکدیگر را ول کردند و دعوا کردند. اما شما همچنین می بینید که چرا یکی دیگری را دوست داشت. بازیگران مکمل Wilkinson، Wood، Dunst و Ruffalo به عنوان تیم عجیب و غریبی که Lacuna را اداره می کنند، خود را حفظ می کنند و نظرات خود را در مورد این روند دارند.
مردم درخشش ابدی یک ذهن پاک را یک فیلم "ضد عاشقانه" نامیده اند. ، اما من این را احساس نمی کنم. به نظر من این بهترین فیلم عاشقانه است، زیرا پیچیدگی و درد عشق را نشان می دهد. وقتی از بین می رود چقدر دردناک است و وقتی اتفاق می افتد چقدر حس فوق العاده ای دارد. "آفتاب ابدی" ذهن را با شدتی کاوش می کند که در عین حال دردناک و شیوا است، مانند خود عشق.
درخشش ابدی یک ذهن پاک باعث می شود نظرات خود را در مورد خیلی چیزها تجدید نظر کنید: زندگی، عشق و خاطرات. گوندری به طرز درخشانی آن را گیج کننده و سریع و در عین حال واضح و عمیق کرده است. فیلم لطیف و نرمی است، اما به قلب شما ضربه می زند. قطعا این فیلمی است که همه باید ببینند. چون اگر این کار را می کردند، عشق دیگر مثل قبل نمی شد.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.