داستان فیلم در مورد گروهی از فرشتگان در پایتخت آلمان است که نگاهی به زندگی روزانه ی انسان ها دارند...
گروهی از فرشتگان در پایتخت آلمان با اشتیاق به زندگی انسان ها نگاه می کنند.
«کاسيل» (ساندر)، فرشته اي نامريي که ناظر زندگي مردم برلين است با هم قطارش، «رافائلا» (کينسکي) درد دل مي کند و مي گويد که چقدر دلش مي خواسته بداند انسان بودن چه احساسي دارد. در عين حال، او بين آدم هاي شهر حرکت مي کند و به افکارشان گوش مي دهد و با شادي ها و غم هايشان همدردي و همدلي مي کند
دانلود فیلم Faraway, So Close! 1993 (خیلی دور، خیلی نزدیک!) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
"خیلی دور خیلی نزدیک!" ادامه عمیقا مورد انتظار ویم وندرس در سال 1987 "بالهای آرزو" درباره پیام آوران مقدس، مردم و هر یک از چیزهای دیوانه کننده ای است که بین این دو اتفاق می افتد. خیلی دور، خیلی نزدیک! حول و حوش دومین پیام آور آسمانی «کاسیل» (اتو ساندر) است که از این دو مبهم تر است. علاوه بر این، در این راستا، زیر کثیف تغییر انسان پیام آور آسمانی را بررسی می کند که در فیلم Faraway, So Close! اصلی در مورد عشق غایب بود.
حتی در فیلم Faraway, So Close! اولیه ما ردپایی از سمت تیره تر کاسیل را دیدیم- - و وقتی میگویم «تاریکتر»، اساساً منظورم «شر» نیست، بلکه دیدگاهی نگرانکنندهتر و تکاندهندهتر است، زیرا او بهطور قابلتوجهی تحت تأثیر غم و اندوه نوع بشر قرار میگیرد و گاهی اوقات آلوده میشود. کاسیل پیام آور آسمانی است که راه خود را گم می کند.
فیلم به طرز خیره کننده، زیبا و بی عیب و نقصی با نماهای طولانی و بدون دردسر شروع می شود که با آگاهی همه جانبه در موقعیت هایی که داستان را ارائه می دهند، جریان می یابد. این در نیمه اولیه تا تعویض کاسیل ادامه دارد. سپس کل لحن فیلم تغییر می کند. به درستی، زمانی که او انسان می شود، سبک بصری معقول تر و مستدل تر می شود. علاوه بر این، موضوع کلی به خودی خود ظاهراً روزمرهتر است - نه آنقدر بزرگ و حماسی به عنوان نیمه اصلی، اما در واقع طرحهای داستانی بیشتر. بنابراین بزرگترین تحلیل من همانطور که عنوانم نشان می دهد نهفته است...
به بیان ساده: بسیاری از موارد در چنین چارچوب زمانی کوتاهی رخ می دهند. در واقع، حتی در ساعت 2 و 1/2، قدم زدن بسیار سریع است بدون اینکه فرصتی برای پردازش زیرپیمانههای مختلف و پیوستن به موضوعاتی که تبدیل به یک عامل جداییناپذیر میشوند را به ما بدهد. من کمتر از 5 داستان فرعی مهم را شمردم که با وجود داستان کانونی کاسیل که با ساختار انسانی ناگهانی خود دست و پنجه نرم می کند، پدیدار می شوند. ما داریم: (1) یک بازپرس جنایی مخفی در مسیر یک نازی بالقوه سابق. (2) یک مافیوز ثروتمند مرتبط با تلاش های وحشیانه. (3) دامیل و ماریون از اولین فیلم که جوان خود را در نقش ماریون بزرگ می کند با نارضایتی خود از اینکه دامیل از دنیای واقعی کناره گیری می کند دست و پنجه نرم می کند. (4) شخصیت انتقادی و مرموز به نام کنراد که در حیاط زباله زندگی می کند و گذشته خود را به یاد نمی آورد. و یک داستان فرعی عظیم که بدون توجه به اینکه دیگران چه فکری میکنند، میتوانست یک فیلم باشد: (5) یک موجود بهشتی عجیب و غریب (ویلم دافو) که میتواند بین 2 جهان پیامبران مقدس و مردم عبور کند و هوای بسیار خطرناکی دارد. او.
قطعات فرعی بسیار بیشتری وجود دارد که ناتاسجا کینسکی، لو رید، پیتر فالک را برجسته میکنند، که همگی بسیار متقاعدکننده هستند. با این حال، شاید شما در حال درک معنای من هستید. "خیلی دور خیلی نزدیک!" واقعاً باید یک سریال تلویزیونی یک فصل یا شاید خود یک فیلم 2 یا 3 قسمتی می بود. واقعاً یک تن در حال وقوع است، و هیچ یک از آنها نباید قطع شود. بنابراین باید طولانیتر میشد.
همانطور که هست، خیلی دور، خیلی نزدیک! برخوردی باورنکردنی است، با این حال ممکن است شما را ناامید کند انگار که هر یک از 9 بار «لمس شده توسط یک فرشته» را تماشا کردهاید. در 2 1/2 ساعت بسته بندی شده است. با در نظر گرفتن همه چیز، مطمئناً ارزش دیدن دارد (و پیدا کردن آن بسیار جالب است) بنابراین اگر فرصتی پیدا کردید، آن را ربوده و قدردانی کنید.
دانلود فیلم Faraway, So Close! 1993 (خیلی دور، خیلی نزدیک!) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
ایجاد یک اسپین آف همتراز با اولی چالش برانگیز است. در فرصتی که به سبکی مشابه انجام شود، به یک سایه ناگوار تبدیل می شود. در اینجا، ویم وندرس چیزی غیر از «بالهای هوس» ساخته است: آنچه من در مورد تقلید مسخرهآمیز یک پیامآور آسمانی سابق، برای مقابله با اشتیاق یک رسول مقدس برای انسان شدن در فیلم Faraway, So Close! دیگر، فکر میکنم.
نزدیک به پایان فیلم دیگر، دیدیم که یکی از پیام آوران آسمانی، دامیل، به عشق یک آکروبات لذت بخش، انسان شد. در خیلی دور، خیلی نزدیک! می بینیم که دیگر رسول مقدس، کاسیل، به طور تصادفی انسان می شود که برای کمک به افراد نیاز داشت. هر چقدر هم که او نیاز داشت جایی با واقعیت ما بیابد، هر چه بیشتر تلاش میکرد تا به چیزی سودمند دست یابد، واقعاً مشکلات وحشتناکتری برای چیزها ایجاد میشد. او اغلب از آهنگ لو رید که شنیده است نقل می کند: "چرا من نمی توانم عالی باشم، در مورد این زندگی معامله بزرگی کنم؟"
زمانی که میخائیل گورباچف (ضبط شده) یک رئیس جهان ظاهر شد. اواسط سال پس از ترک ریاست جمهوری اتحاد جماهیر شوروی) این پرسش را در مورد اهمیت و دلیل زندگی در نظر می گیرد. یا دو پیشگام اگر حساب کنیم که نام سگ دروازه بان خدفی است. بچههایی هستند که در بین شرق و غرب گم میشوند، زیرا دیوار دیگر هرگز به عنوان نقطه عطف آنجا نبود. با این حال، طرف جدی در آغاز وجود دارد، درگیری و گذشته نازی، که پیگیری آن تا حدودی دشوار است. من تقریباً آن را نادیده گرفتم زیرا با شوخ طبعی پیامبر مقدس درگیر شدم، اما حتی این جنبه مبهمتر یک رسول مقدس بدخواه را داشت که او را گمراه می کرد. با این حال، کمال همه چیز را به خوبی ادغام کرد.
مانند «بال آرزو»، پیشرفتهای خوشایندی در میان بسیار متضاد وجود دارد، که نحوه دیدن پیامآوران آسمانی از جهان، و تنوع، برای چگونگی دیدن چیزها توسط مردم است. به همین ترتیب غزلی در آغاز آغاز شده است، در مورد مردم همه چیز برای پیامبران مقدس، زمانی که کاسیل از مجسمه به «تویی که ما دوست داریم» نگاه می کند. رسولان آسمانی فقط «رسولانی هستند که به آن تاریکی ها نور می رسند». غزل در پایان بازخوانی میشود و اضافه میشود که پیام عشق است.
پیامآوران آسمانی سوگواری میکنند که مردم میتوانند آنچه را که میتوانند ببینند و با آنها تماس بگیرند، بپذیرند. دیوار سقوط کرد، تصویری غیرقابل انکار از تقسیم بین شرق و غرب، با این حال هنوز یک راننده که تفکراتش را شنیدیم نمیتوانست ببیند چیزی که بین دو منطقه مهم است چیست. فرصت را نمی توان دید یا تماس گرفت. عشق، پیام پیام آوران آسمانی، نه دیده می شود و نه می توان با آن تماس گرفت، با این حال، آن، و نه «خون و پولاد» (به قول هنرمند و نماینده روسی که گورباچف نقل می کند)، لازم است تا هماهنگی وجود داشته باشد.
دانلود فیلم Faraway, So Close! 1993 (خیلی دور، خیلی نزدیک!) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
کاسیل (اتو سندلر) تصمیم میگیرد راه دامیل را دنبال کند و انسان شود، با این حال میداند که این دنیا از جایی که او از آنجا آمده، بسیار متضاد است. "دشمن" ادعایی او فردی مبهم به نام Radiate Flesti (ویلم دفو که نقش او را بسیار عجیب بازی می کند) است که می تواند در هر دو دنیا به او منتقل شود. او با "شریک فرشته" کاسیل رافائلا (ناستاسیا کینسکی) صحبت می کند و همچنین می تواند با انسان ها صحبت کند. به نظر میرسد که او این علاقه خاص به زمان بیپایان را دارد، بهطور استثنایی در این که کاسیل این دنیای جدید درخشان را میبیند، بسیار رایج است. دنیا برای کاسیل می تواند یک جانور کنجکاو باشد. او به عنوان هر عزیز جدیدی در دنیایی بکر با عادت کردن آرام به عوامل محیطی خود شروع می کند. او از چند انسان دیدن می کند که او را به عنوان یک پیام آور مقدس در حضور دیگر می دید و چیزهای کمی را که از آنها می دانست و همه چیز را با مرد جدیدش ادغام می کرد. کارل انگل. به عنوان کارل، او با به دست آوردن جایگاهی در دنیای انسان ها، در یک نقطه در حالی که در حالت مستی غافلگیر شده، مبارزه می کند، با این حال با یک متخصص مالی بد آشنا می شود که او را کاملاً به چیز دیگری تبدیل می کند. پول نقد به تدریج شروع به خراب کردن کارل می کند که در حال وارد شدن به دنیایی از اشتباهات با مدیرش است که ممکن است مجموعه هدف او را از بین ببرد وقتی که او حتی تصمیم گرفت به دنیای ما بیاید. تلاش کند و بشر را به دنیایی سرد و بدبخت بکشاند. به هر حال این آرزوی فلستی است (چون او اغلب به رافائلا اجازه می دهد بداند چه کسی مرتباً از او التماس می کند که کارل را تنها بگذارد) برای کسیل.. اینکه کارل او در این دنیای انسانی رها شود و بفهمد که او اینجا جایی ندارد و باید به دست بیاورد. بازگشت به وظایف رسول مقدسش.
خیلی دور، خیلی نزدیک! واقعاً تمایز با "بالهای آرزو" است که برای آن یک اسپین آف است. در حالی که دسترسی دامیل به حوزه انسانی ما بدون شک نتیجه مستقیم ستایش ماریون عزیزش (Solveig Dommartin زیبا) بود که مرتباً برای او سایه می انداخت، انتخاب کاسیل در پرتو این واقعیت بود که او باید تغییری ایجاد می کرد. خوشبختی برای دنیای بی روحیه با این حال، تحقیر، اشتیاق، و رفتارهای ناپسند مختلف ممکن است آن برنامه ها را منصرف کند. فیلم، از طریق وندرس، با محبت در لهجههای آلمانی و آمریکایی که اغلب به عنوان یکی از شخصیتها با هم ترکیب میشوند، سرگردان است. تا حدی لحن مالیخولیایی در این لحن وجود دارد که در آن "WoD" قبل از فرود آمدن دیوار در منطقه ای از برلین غربی متمرکز شده بود و انتظارات و رویاهای بسیاری از آنها چیزی نبود. مانند فیلم اصلی، دوربین یک عکس POV از نحوه پرواز Cassiel ارائه میدهد، و در میان B&W و Variety شناور است تا تغییر جهانها را نشان دهد که پیامرسانهای آسمانی و انسانها برای آن خودداری میکنند.
دانلود فیلم Faraway, So Close! 1993 (خیلی دور، خیلی نزدیک!) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
با درک این نکته که ادامهها احتمالاً میتوانند اجدادشان را از بین ببرد، چه از طریق افراط و چه از طریق نظارت بیضرر، از «دور، خیلی نزدیک» اجتناب کردم. برای مدتی طولانی، به DVD اجازه دادم در دورترین سمت صف نتفلیکس من منتظر بماند.
"Wings of Desire" یک ساخته بی نظیر است. هر عکس فوری از آن فیلم به نظر می رسد با زندگی، حرکت، پیشرفت، همدردی، رضایت جدی و پریشانی می چرخد. به نظر میرسید که همه افراد مورد نظر احساس میکردند که نیاز مبرمی به بازگویی آن داستان در آن لحظه قابل تأیید خاص دارند.
تغییر آف با همین تمایل آغاز میشود و برای 45 دقیقه اولیه یا جایی در مجاورت، خوشحال بودم که خودم را در آن دنیا خیس کردم. با این وجود، زمانی که داستانهای فرعی مختلف واسطه شدند، و قهرمان بهشتی در شرایطی که به نظر میرسد از یک تقلید عجیب دهه 1980، "دور، خیلی نزدیک!" راه خود را گم می کند.
با این وجود، من از دیدن ادامه آن ناراحت نیستم. چند دقیقه بسیار عالی است، به ویژه خاطرات مرثیه داستان زمان خواب کسیل، خطاب به یک فرد مسن که حافظه خود را از دست می دهد و می تواند با اطمینان بگوید که کسیل کنجکاو بوده است تا ببیند چه اتفاقی می افتد. بازی به همین ترتیب فوقالعاده است، به استثنای، بهطور عجیب، برای شخص غیرمعمول و عجیب ویلم دافو - - فیلم در هر نقطهای که او ظاهر میشود (به معنای واقعی، در نقطهای خاص) متوقف میشود.
br/> باید اعتراف کنم که بیست دقیقه اخیر برای من بد به نظر می رسد. (اسپویل ها دنبال می شوند.) آیا تمام ماموریت کاسیل این نبود که مانع از دیدن خواهر و خواهرزاده اش توسط اوباش شود (و به شرط اینکه این درست باشد، چرا؟ تاثیر افتضاح)؟ علاوه بر این، دقیقاً چگونه آن شیرین کاری آکروباتیک همه تفاوت را ایجاد کرد؟ بدجنس ها از آن نقطه به بعد، به وضوح، به دلایل نامعلوم تسلیم شدند - شاید احساس وحشتناکی داشتند. علاوه بر این: پس از فرضیات برای همیشه تماشای نوع بشر و حدس زدن افکار ما، طرح کاسیل استفاده از یک شیرین کاری ناکافی است؟ او باید انرژی بیشتری را صرف تماشای فیلمهای دزدی میکرد.
به هر حال، صرف نظر از آن، خیلی دور، خیلی نزدیک! هنوز ارزش دیدن دارد. این فقط در کلاسی مشابه "بالهای آرزو" نیست. این یک گلایه بسیار قابل توجه نیست - - بسیار، به ندرت هیچ فیلمی به سادگی ذهن را متحیر می کند.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.