اوئن ترزدی” (فاندا) فرماندهی دژ آپاچی، یکی از دورافتادهترین پادگانهای نظامی در آریزونا را برعهده میگیرد. او با سرخپوستان رفتاری تحقیرآمیز دارد، به هنگام عبور قبیلهای آپاچی به مقصد مکزیک، به آنان فرمان بازگشت میدهد، اما در مبارزهای که در میگیرد، سواره نظام تحت فرماندهی او به کلی از بین میرود……
در فورت آپاچی ، یک کاپیتان شریف و باسابقه جنگ هنگامی که رژیم وی تحت فرماندهی یک سرهنگ جوان و گرسنه با شکوه و بدون احترام به قبیله محلی هند قرار می گیرد ، درگیری پیدا می کند.
یک کاپیتان کهنه کار و مورد احترام جنگ دچار تضاد می شود.رژیمی که او به آن خدمت می کند تحت فرماندهی ستوانی جوان قرار می گیرد که هیچ احترامی برای بومیان هندی قائل نیست و...
دانلود فیلم Fort Apache 1948 (دژ آپاچی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
جان فورد در کنار آلفرد هیچکاک، بزرگترین کارگردانان انگلیسی زبان، همبازی است. اما من ممکن است به فورد برتری بدهم زیرا من یک احساساتی هستم و نمی توانم در مقابل روشی که فورد بر داستان در تاریخ تأکید می کند مقاومت کنم و مجموعه عظیم آثارش یک قرن و نیم از فتوحات و آشفتگی های آمریکایی را با نثر پوشش می دهد. از یک پیشرو طبیعی متولد شده و هنر قلم دوربین.
و اکنون که جان وین به چهره ای بحث برانگیز تبدیل شده است، وقتی اسطوره مرزهای آمریکا به خرده های فکری قطبی شده کاهش می یابد که حساسیت های کوچک را برمی انگیزد، به راحتی می توان فورد را به عنوان شخصیتی در نظر گرفت. یک کارگردان قدیمی یک طرفه که بومی را به صورت نگاتیو در «Stagecoach» یا «The Searchers» به تصویر کشیده است. و ای کاش می توانستم سه گانه سواره نظام را به ترتیب زمانی ببینم و چند کلمه از نقد "ریو گرانده" خود برگردم. به هر حال، «فورت آپاچی» مطمئناً یکی از اولین وسترنهایی است که اسطوره «وحشی» را تخریب کرده است و دیدگاهی متعادل از قبایل آپاچی تحت فرمان کوچیس (میگل اینکلان) ارائه میکند.
و فیلم نظامی استادانه، با نشان دادن آنها بهعنوان جنگجویان نسبتاً منظم، به دور از کاریکاتورهای معمولی هندیها که درگیر حملات سرسختانه مانند اردکهای نشسته برای تیراندازان معمولی هستند، فراتر میرود. این بار، آنها کسانی هستند که تله را برپا کردند و از Monument Valley مانند ویتنامی ها برای Dien-Bien-Phu با فرانسوی ها در هندوچین استفاده کردند. من شجاعت، پختگی و هنر بصری جان فورد را تحسین میکنم، زیرا فیلم قطعاً اوج خود را در شیوهای است که او به معنای واقعی کلمه نبردها را با تضادهای سیاه و سفید بزرگ نقاشی میکند و هالهای اسطورهای به کل اکشن میدهد.
دژ آپاچی سواره نظام را رمانتیک نمی کند، بلکه در یک پست دورافتاده در آریزونا و در کنار مرز قرار دارد که به زودی با ورود سرهنگ دوم اوون، مردی، به زودی مختل می شود. که بر اساس کتاب عمل می کند، یک کهنه سرباز جنگ داخلی که مأموریتش به جای ارتقاء درجه یک تنبیه است. سرهنگ پنجشنبه، با بازی هنری فوندا، هیچ تلاشی نمیکند که مورد پسند واقع شود، بلکه تلاش نمیکند تا مبارزه را آنطور که میخواهد رهبری کند، و توصیههای کسانی که قبل از او بودند، به ویژه رهبر سابق: سروان کربی یورک (جان) را نادیده میگیرد. وین). این بار، این خود دوک است که با بومیان طرف می شود و اداره فاسد امور هند را به دلیل برانگیختن خشم آنها متهم می کند و می توان گفت که سرنوشت آنها به میهن پرستی کور روز پنجشنبه بستگی دارد.
چیزی وجود دارد که بسیار ناخوشایند است. وضعیت او که ما را حتی بر اساس استانداردهای جان فورد بیاعتنا میکند و به آنتاگونیست فیلم نزدیکتر میشود. او حتی با ممانعت از ازدواج دخترش فیلادلفیا (شرلی تمپل) با ستوان دوم مایکل شانون اورورک (با بازی شوهرش جان آگار)، پسر گروهبان، نقشی محوری در داستان فرعی بازی می کند. سرگردی به همین نام با بازی وارد باند اجتناب ناپذیر. "O" های زیادی در ارتش وجود دارد، اما همانطور که یک پنجشنبه آزرده اشاره می کند "O'Rourkes بیش از حد". این رمان عاشقانه، همانقدر که قابل پیشبینی است، تأثیر بیگانهکنندهای را که پنجشنبه در اطرافیانش ایجاد میکند و اینکه چگونه دلبستگی یک مرد به رمز میتواند رمزهای جوانمردی و سرزندهسازی را بشکند، برجسته میکند.
یک صحنه وجود دارد که در آن وجود دارد. خود اورورک پدر که به پنجشنبه یادآوری می کند که رفتارش نامناسب است. اما دوباره برای خنثی کردن این همه تنش شدید، فورد میداند که چگونه مقداری شوخ طبعی به ارمغان بیاورد، اوایل که به طور جدی از فیل خواست خانه را ترک کند، تا شغل پسر جوانش را به خطر نیندازد، همسرش به او دستور میدهد که بنشیند و میتوانید بگویید. منظور او تجارت بود این یکی از استعدادهای ناشناخته فورد است که دوزهای مناسبی از کمدی را در فیلم Fort Apacheش وارد می کند، و من همیشه سپاسگزار خواهم بود وقتی تیتراژ فیلم ویکتور مک لاگلن باشد: او نقش کوینکالن، یکی از چهار گروهبان را بازی می کند که علاقه اندکش به الکل باعث الهام بخش بسیار خنده دار می شود. بیضی فورد مانند هیچکاک حس شوخ طبعی خود را داشت.
و میدانست چگونه فیلمهای جنگی بسازد و پرترهای باشکوه از سواره نظام را ترسیم میکند که چیزی برای حسادت از «نجات سرباز رایان» ندارد. راز او؟ او ابتدا مردان را نشان می دهد. شاخهای سبز که به آنها آموزش داده شده اسب چیست، گروهبانهای مست، پسران مامان، اما به آرامی این مردان رشد میکنند و وقتی وارد عمل میشوند، چهرهها ناپدید میشوند و نیروهایی را تشکیل میدهند که به سمت افق میروند، اسطوره در راه است. دوربین فورد میداند که چگونه سریع از یک محدوده به محدوده دیگر برود، و در صحنهای که یورک با کوچیس گفتگو میکند و ما پنجشنبه را میبینیم که علیه آپاچیها در حال فحاشی است، توجه کنید که چگونه دوربین بر روی زبان چشم کوچیز تمرکز میکند، او از این موضوع شوکه نشده است. کلمات بلکه حماقت مرد. فورد در اقدامات پنجشنبه ابعادی شخصی به دعوا میدهد و چیزی تقریباً خودکشی میکند.
اما در پایان، تاریخ نوشتهشده توسط برنده است که افسانهای را تکرار میکند «اگر افسانه تبدیل به واقعیت شد، افسانه را چاپ کن». ، یک قتل عام واقعی که از سقوط کاستر در لیتل بیگ هورن الهام گرفته شده است، "تصفیه" می شود، تبدیل به یک اتهام قهرمانانه می شود و سربازان بیچاره مرده حاملان پس از مرگ اسطوره ای مبتنی بر وفاداری، شجاعت و دوستی هستند. داستان عاشقانهای که این همه شکل گرفت کوتاه شد و ما بعداً اورورک کوچک و فیلادلفیا را میبینیم که به زنان دیگر ملحق شدند که به افق خیره شدند در حالی که مردانشان به سمت غروب خورشید جمع میشوند. آنچه باقی می ماند سنت است، آیین ها مانند همه این آهنگ ها، این رقص ها که قدم هایشان کمتر از پروتکل های نظامی سفت و سخت نیست. همه آنها هدفی دارند، زمینه ای برای راه رفتن، ارزش هایی برای ایستادن می دهند، و فورد همان وابستگی را به قوانین فیلمسازی دارد: آنچه را می توان از طریق موسیقی یا تصاویر نشان داد یا بیان کرد، داستان خوب داشته باشید و سپس کمی بداهه بداهه کنید و به بازیگران خود اعتماد کنید.
و چقدر تازه است که جان وین را در نقش یک شخصیت ظریف بازی می کند. من گمان میکنم که او الهامبخش فیلم «جوسی ولز» ایستوود بوده است، بهخصوص زمانی که با رئیسی که ویل سامپسون بازی میکند ملاقات میکند، اما فکر میکنم همه کارگردانهای آمریکایی دژ آپاچی را دیدهاند، برای هر کسی که فکر میکنید در بین اسکورسیزی، اسپیلبرگ یا ایستوود بهترین است، خوب حدس بزنید. چی؟ جان فورد کارگردان مورد علاقه آنها بود. این چیزی می گوید.
دانلود فیلم Fort Apache 1948 (دژ آپاچی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
سرهنگ اوون پنجشنبه به یک قلعه مرزی می رسد تا فرماندهی جدید خود را به دست گیرد. فلسفه خشن و خم نشدنی او از سربازی، شور و هیجانی را در هنگ ایجاد می کند. دختر زیبای او فیلادلفیا غوغایی نسبتاً متفاوت ایجاد می کند.
فرمانده سرسخت از گوش دادن به توصیه کاپیتان وفادار خود، کربی یورک، که زندگی مرزی را می شناسد و از رابطه با روسای هندی لذت می برد، خودداری می کند. این دو افسر هر دو شخصیتهای قوی هستند و ایدههای متفاوت آنها ناگزیر به درگیری منجر میشود.
کوچیس و شجاعانش مایلند تا زمانی که نگرانیهایشان با دیپلماسی حل شود، با مرد سفیدپوست کنار بیایند. متأسفانه رویکرد بلندپایه سرهنگ پنج شنبه باعث بدتر شدن روابط و بروز درگیری شد.
در طول دهه های 1940 و 50، کارگردان جان فورد بارها به این موضوع بازگشت، جان فورد. وین در Monument Valley با سواره نظام ایالات متحده، با پوست قرمزها می جنگد و آهنگ های محلی ایرلندی می خواند. سرود تکان دهنده در دژ آپاچی «دختری که پشت سرم گذاشتم» است، که در حالی که هنگ با تمام قوا برای دیدار با کوچیس میرود خوانده میشود - اگرچه «او روبان زرد پوشید» نیز پخش میشود.
هنگ سواره نظام خود یک قهرمان داستان است که توسط اعضای آن به عنوان موجودی زنده در نظر گرفته می شود. هنگامی که کاپیتان یورک به درجه سرهنگ ارتقا پیدا می کند و فرماندهی هنگ را بر عهده می گیرد، سخنرانی قدرتمندی انجام می دهد و بر تداوم و سنت که هنگ را عالی ساخته است، تأکید می کند. حس سلسله مراتب قوی است. این دنیای نظمی است که در آن مقررات ارتش حتی بر نحوه ارائه کارت دعوت توسط افسر حاکم است. سربازان می توانند مقررات را به صورت زنده نقل کنند. ما احساس می کنیم که این نیروی نظامی منظم، تمدن را در این مرز وحشی تحمیل خواهد کرد.
نمونه هایی از کدهای سفت و سخت هنگ مدام تکرار می شوند. رقص درجه افسران پروتکل مفصل خود را دارد که حتی سرهنگ پنجشنبه جرأت نمی کند آن را زیر پا بگذارد. احساسات در مورد ازدواج O'Rourke به نقطه جوش می رسد، اما همه به قوانین ادب نظامی پایبند هستند. تولد واشنگتن به عنوان یک مناسبت هنگ جشن گرفته می شود. گروهبان های ایرلندی همگی از نظر خونی و ازدواج با هم فامیل هستند، و با فروکش کردن احوالپرسی های برادرانه آنها، نظم و انضباط نظامی بدون هیچ زحمتی خود را نشان می دهد.
سرهنگ پنجشنبه، افراطی ترین مارتینت، اعتراض می کند: «من مارتینتی نیستم». قابل تصور او در اجرای قوانین نظامی انعطافناپذیر است و برای گوش دادن به توصیههای افسرانش که مبارزان مرزی با تجربه هستند، سرسخت و اشتباه است. او کاملاً دلتنگ حضور مهمانی جنگی کوچیز است زیرا تجربه رزمی ندارد و نمیداند که افق را برای ابرهای غبار تماشا کند. علاوه بر این، پنجشنبه یک اسنوب وحشتناک است. او مایکل اورورک جوان را به دلیل ضعف در نظم و انضباط "وحشی" می نامد و به دلیل "موانع بین طبقه شما و کلاس من" با ازدواج مایکل و فیلادلفیا مخالفت می کند. او از اینکه پسر یک گروهبان باید از وست پوینت عبور میکرد، ناامید است و بیهوده با صحبت کردن با او، کوچیس را آزار میدهد.
و با این حال حتی اوون پنجشنبه جنبه انسانی دارد. ما متوجه می شویم که راز شخصی بین او و کاپیتان کالینگوود وجود دارد و وقتی صندلی راحتی زیر او فرو می ریزد تقریباً لبخند می زنیم. مهمتر از همه، پنجشنبه پس از نجات او به منطقه محاصره شده بازمی گردد. او با پیوستن دوباره به سربازانش در انبوه جنگ، خود را نجات می دهد.
وقتی جوان فیلادلفیا پنجشنبه (شرلی تمپل) مایکل اورورک را در آینه کیفش مطالعه می کند، می دانیم که این دو مورد علاقه عاشقانه خواهند بود. . همچنین، همانطور که این حادثه نشان میدهد، زنان فورت آپاچی نمایش را در این منطقه مردانه اجرا میکنند. اقامتگاه پنجشنبه تا حدودی شادی آور است، به خصوص در مقایسه با محله دنج عمه امیلی. زنها سن سرهنگ را کنار میزنند و خانم اورورک را صدا میزنند تا مکان را بازسازی کند. در یکی از شوخی های خوب فیلم، کمتر از هشت خانم اوروکس به تماس پاسخ می دهند. وقتی هنگ بیرون میرود و زنها کنار هم میمانند، صحنهای تکاندهنده وجود دارد. خانم کالینگوود پاره شده است، زیرا شوهرش پست امن خود را در شرق دارد و نیازی به جنگ ندارد، اما او می داند که چقدر برای او مهم است که شجاعت خود را ثابت کند. زنان از او می خواهند که دوباره با او تماس بگیرد، اما او با اکراه به او اجازه می دهد تا از آنجا خارج شود.
جان فورد بسیاری از فیلم های خود را با طنز ایرلندی ترکیب کرد، و "فورت آپاچی" نیز از این قاعده مستثنی نیست. ویکتور مک لاگلن که در همه جا حاضر است نقش گروهبان فستوس مولکای را بازی می کند، و او و اورکس ها قلعه را اداره می کنند - یعنی هر زمان که به اتهام مشروب خوردن و نزاع در زندان نباشند. به طرز وحشیانه ای، مالکاهی یک استخدام خام را به سرجوخه تبلیغ می کند، فقط به این دلیل که او ایرلندی است. Quincannon عملاً در زندان زندگی می کند، اما او صدای تنور خوبی دارد، بنابراین او را از بازداشت آزاد می کنند تا با اجرای خود از "Genevieve" عاشقان جوان را سرزنش کند. هنگامی که تاجر نادرست Meacham سهام ویسکی خود را مصادره و برای نابودی علامت گذاری می کند، چهره غمگین گروهبان ها تصویری خنده دار می سازد و "ویرانی" بعدی حتی خنده دار تر است.
فورد استاد آهنگسازی است. . یورک به گفتگو با کوچیس می رود و غرق در گفتگو می شود و پنجشنبه را سرگردان و طرد می کند. قبل از اینکه شارژ را ببینیم صدای رعد و برق سم ها را از روی صفحه می شنویم و تاثیر آن بر این اساس بزرگتر می شود. در سکانسی که یورک و بوفور برای مذاکره با کوچیس سوار می شوند، صفحه پر از تصاویر خیره کننده از سنگ و آسمان است. سواره نظام به طرز هوشمندانهای در غبار خود گم شدهاند، غباری که پشت سرشان مانند پرده بسته میشود و صحنه را به پایان میرساند.
وین در دژ آپاچی بهطور کنجکاوی فرو رفته است. این تا حدی به این دلیل است که او نقش یک زیردستان وظیفه شناس را بازی می کند، و تا حدودی به این دلیل که رویارویی با فوندا تحت تأثیر سایر تحولات داستانی قرار گرفته است.
دانلود فیلم Fort Apache 1948 (دژ آپاچی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
قبل از جنگ بزرگ دوم، جان پاساژ تنها یک وسترن در یک دهه ساخته بود. او پس از بازگشت، فیلمهای مختلفی درباره نبرد و خطر مرگ در میان نیروهای سوار بر بیابان غربی ساخت. به نظر میرسید که جنگ علایق او را مجدداً تغییر داده است.
قلعه آپاچی یکی از سه داستان متوالی بود که او درباره نیروی سوار شده در بیابان فیلمبرداری کرد. در «فورت آپاچی» دو گروه فعالیت انرژیبخش وجود دارد، با این حال انتظار اصلی محتوا، بررسی شخصیتهای افراد درگیر است.
جان وین اسکایپر یورک است، درک، تمرکز بر عرف نظامی، دوستانه ، یک مقام عاقل قضاوت و شرافت. دشمن او هنری فوندا در نقش سرهنگ اوون پنجشنبه است. فوندا خود مهم، بی رقیب، عصبانی و محکم است و بخشی از وظایف خود را به عنوان رئیس جدید Stronghold Apache کشف می کند. او مشتاق برادری با مردان ثبت نام شده یا حتی جان آگار به عنوان فارغ التحصیل جدید وست پوینت که پدرش گروهبان ارشد است، نیست. او مخصوصاً وقتی که علاقه قلبی آگار، دختر خود فوندا، شرلی تمپل است، تیزبین نیست.
برای در امان ماندن از جزئیات تلخ، فوندا مستبد میداند که چگونه هر افسر در پایگاه را از خود دور کند. علاوه بر این، برای شکست دادن همه چیز، او وین و یک گروهبان را می فرستد تا یک رئیس آپاچی شورشی را متقاعد کند تا برای یک قدرت شگفت انگیز با هم ملاقات کنند. وظیفه وین که به آن دست یافت، فوندا روشی را که وین در مورد شرایط گردهمایی اظهار داشت، رد میکند و ترجیح میدهد تعهدی را تشویق کند که شکوه و عظمتی را برای او به ارمغان میآورد.
چه اتفاقی برای فوندا میافتد و تمام دستورات او به غیر از آگار و وین دقیقاً همان چیزی است که برای جورج آرمسترانگ کاستر اتفاق افتاد. فوندا زخمی اسب وین را محکم کرد و سواری کرد تا به قسمت اضافی هنگ خود بپیوندد که متوجه می شود از آنجا پاک می شود. این امر باعث قدردانی وین می شود و وین افسانه فوندا شجاع را که افراد محلی حیله گر را آزمایش می کند، حفظ می کند. خب - - بدیهی است که همه چیز بیهوده است، با این حال رسانه ها آن را می بلعند و برای روحیه هنگ واقعا عالی است.
طنز عادلانه ای در فیلم Fort Apache وجود دارد. در یکی از قسمتها سه گروهبان توسط ویکتور مک لاگلن قابل اعتماد رانده میشوند و از او خواسته میشود تا عرضه غیرقانونی بوربن مهتابی ساتلر را از بین ببرند. این سه مرد بشکه های متعدد الکل را مرور می کنند. مک لاگلن فنجان حلبی خود را در یکی از آنها فرو میکند و ناله میکند: "امروز کار یک مرد را فراتر از ما کشیدهایم." هر سه فنجان هایشان را قورت می دهند. یک مرد می پرد. درهم شکستن. زندان در استرانگولد آپاچی با سه گروهبان - که در حال حاضر سربازان خصوصی هستند - به طرز عظیمی جلو آمدند و از آنها خواستند فضله اسب را جمع کنند. هرگز سردرد به این صورت خنده دار به تصویر کشیده نشده است. مک لاگلن از گروهبان ارشد التماس می کند: "مایکل - -". "مایکل" و صدایش مملو از ویرانی است. در هر صورت، این سه باید مدفوع را جمع کنند. پاساژ اساساً متوجه شد که کنار گذاشتن صحنههای مخفی خارج از صفحه بسیار هوشمندانه است، معمولاً تماشاگر موظف است احساس کند که او شخص اصلی مهمانی است.
فیلم در محل در لندمارک فیلمبرداری شده است. دره و فیلمبرداری آرچی هوی دوست داشتنی است. فکر نمیکنم در هیچ نقطهای ندیده باشم که مههای گرد و غبار مورد استفاده مناسبتری قرار گرفته باشند - یک بار زمانی که یک وسیله نقلیه اضطراری توسط هندیها جستجو میشود و بقیه هنگ به سمت نجات میروند، و یک بار وقتی که آپاچیها پاک شدهاند. افراد فوندا و رئیس آپاچی واحد کوچک جان وین را روش میکنند و یک چوب پرچم را به زمین میچرخانند. این دو مرد به ندرت در تراوش رنگ پریده بقایای خوب غیرقابل انکار هستند تا زمانی که با ظرافت و غیرقابل بازگشت از بین می روند و چهره وحشتناک وین را تنها می گذارد.
کل فیلم بسیار عالی است. فعالیت، طنز، و احساسات وجود دارد. همچنین، بیش از این وجود دارد. پورتیج متوجه شده است که چگونه می توان عناصر اجتماعی یک نصب ارتش منزوی و تأثیری که شخصیت ها می توانند بر آن طراحی داشته باشند را به دست آورد. همچنین آیه در طرف دیگر آمده است. در واقع، انبوه هندیها به زودی دهها نفر از سربازان C را از بین میبرند. انگیزه معمول این است که عبور هر مردی را نشان دهیم - - شلیک شده با یک پیچ یا پرتابه، خم شدن و افتادن قبل از لگد زدن به سطل، شاید با چند کلمه آخر - - "بگو - - به اسکایپر یورک بگو که او بود - - - درست." (چشم ها را بسته، کنار برو.) بلکه ما آن را در یک فرصت دورافتاده می بینیم که در گرد و غبار گم شده است.
بازیگران و تیم در هتل گولدینگ ماندند، هتلی که هنوز آنجاست و برای مدت طولانی به طور منطقی تخمین زده می شد. بازگشت. پاساژ چیزی شبیه به یک فرد پیچ خورده بود که تمایل داشت مردان را به شدت از پشت لگد بزند. او در بیشتر موارد یک نفر را برای توجه استثنایی انتخاب کرد. اینجا جان آگار بود که تا همین اواخر با همبازی اش شرلی سانچوری آشنا شد. پرتیج خواست که او را «آقای تمپل» خطاب کنند. او به همین ترتیب غیبت خود را روی ویکتور مک لاگلن انباشته می کرد، با این حال مک لاگلن قبلاً آنجا بوده است و بارها و بارها دیده می شد که در حالی که پاساژ او را ساییده می کرد، چرت می زد.
دانلود فیلم Fort Apache 1948 (دژ آپاچی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
خیابانی وجود دارد که شما را به سرعت به سوی ظلم و ستم می برد: شما قوانین را به طور کامل تنظیم می کنید. خم نشدنی باشید، تعصب داشته باشید، و همه حس همدردی را که می تواند شما را وادار کند یک اینچ حرکت دهید، هشدار می دهد... علاوه بر این، در مقابل آینه، به یک مرد وحشتناک توجه کنید، اطاعت کنید... چه بیشتر، مقدر حادثه. سرهنگ دوم اوون پنجشنبه، از این روح است. فقط با دخترش فیلادلفیا حاضر شد تا کنترل Stronghold Apache را به عهده بگیرد، یک هنگ در رویارویی با سرخپوستان، جایی که او تمایزات و پیشرفتها را رد کرد. علاوه بر این، پنجشنبه استانداردها را رعایت می کند، نظم و انضباط را مجاز می کند و برخلاف همه چیز نشان می دهد که کسی که آنجا حکم می کند، درخواست می کند و او دستور می دهد.
اما معمولاً قبل از اینکه شفتهای معکوس با سر روشن و بالا بروند بیرون بیفتند - در واقع، چه کسی نیاز به یک تصویر دارد، یا به دنبال آن است یا قطعاً خواهد گرفت، و پنجشنبه باشکوه (شناخت ژنرال کاستر) است. بد بخت است که به منافع دختر جوانش برخورد کند، دختری که خیلی زود به رغم انتظاراتش تسلیم یک مقام بدون کلاس می شود و احساس اجتماعی بالایی از خود نشان می دهد، کاری که پدرش نمی تواند انجام دهد.
همچنین احتمالاً مهمترین عامل اسکایپر یورک میشود که باید این را نشان دهد، اما نیروی فوقالعاده یک مرد 100% درست نیست. بنابراین، ما یک مثال وجودی روزانه را تضمین می کنیم که مستلزم فروتنی و تعادل است.
رئیس جان پاساژ با روحیه ای هوشمندانه و بسیار پخته، سابقه ای غیرقابل انکار از ارزش خانم ها در حفظ امنیت اجتماعی ارائه می دهد و به درستی توضیحات پشت سر سرخپوستان برای ماندن و محافظت از مبارزه فرصت هایشان را نشان می دهد. .
هنری فوندا عجیب و غریب، که توسط مردی درشت افکار خم نشدنی به تصویر کشیده شده است، که می تواند در برابر قانون و علیه حل و فصل به آپاچی ها تسلیم شود. جان وین، برای اینکه در نهایت به نفع بشریت باشد، در اینجا افتخار جوانمردی را به کار برد که به تعادل مناسبی نیاز دارد تا تضمین کند که عدالت برای همه به پایان رسیده است (البته چیزی که شما در مورد پنجشنبه و سواره نظام می گویید بویی کهنه است). علاوه بر این، شرلی سانچوری، در حال حاضر نوجوان نوجوان در سطح بنیادی، باز است، آماده است تا نشان دهد که انجمن اصلی، همه چیز برابر باشد، شادی را به ارمغان می آورد.
دانلود فیلم Fort Apache 1948 (دژ آپاچی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
اسپیلبرگ، اسکورسیزی و سران مختلف گفته اند که جان پورتیج بهترین رئیس آمریکایی است. پاساژ کارگردانی شدید و اغلب آزاردهنده بود که دوست نداشت در مورد موضوعات اساسی فیلم هایش بحث کند. اما او راوی صمیمی و معتدلی بود. برای احساس امید به فیلم هایی مانند "دره من چقدر سبز بود"، "مرد آرام"، یا "3 پدرخوانده". به عنوان یک فرد مترقی، ببینید چگونه در چند فیلم وسترن متمایز، او آمریکاییهای محلی را در حال مبارزه برای نجات سرزمین و سبک زندگی خود به تصویر میکشد، در حالی که بسیاری از شخصیتهای سفیدپوست را ناآگاه و نژادپرست نشان میدهد.
بعد از اینکه جان وین بسیار عالی بود. در فیلم Fort Apache «رود سرخ» هاوارد هاکس، فورد گفت: «نمیدانستم که او واقعاً میتواند بازی کند!»، و با این حال او بیش از یک بار وین را بهعنوان نقشآفرین در فیلم Fort Apacheهایش درگیر کرد. این احتمالاً تصویری از پرتیج است که یک سرگرمی را زیر پا میگذارد. ، تا آنها را از شنیدن دیدگاه بالایی از خود باز دارد. با این حال، در «فورت آپاچی»، وین عملاً به یک شغل پشتیبان سپرده میشود، زیرا دژ آپاچی از روی سهل انگاری هنری فونداس است، با شخصی که با شخصیت عادی، دوستداشتنی، قابل ربط او بسیار متناقض است. "انگورهای خشم"، یا "دوازده مرد خشمگین" و غیره) با این حال شخصیت او به خودی خود مهم است و تشنه درخشش است، او جذاب است، و شما همچنان به این اعتماد دارید که او می تواند اشتباه روش های خود را قبل از گذشتن از آن ببیند. نقطهی بدون بازگشت. به هر حال، پورتیج نیازی به یک معکوس حیرت انگیز در شخصیت شخصیت نداشت، فقط برای داشتن یک کمال شاد. همه چیز برابر بود، او اجازه داد تا نقاط ضعف سرهنگ پنجشنبهها به پایان برسد، و به او اجازه داد دستور خود را برای تخریب و سلاخی هدایت کند. بهتر است نشان دهیم که چگونه افسانه های ما در بسیاری از موارد روکش ضعیفی دارند. شما می خواهید پنج شنبه سیلی بزنید، اما نمی توانید از تماشا کردن دست بردارید. دو فیلم مختلف در مجموعه سه تایی رنجرز فورد ممکن است لذتبخشتر باشند، با این حال آنها به این معنا نیستند یا بهتر از آن به پایان میرسند.
دانلود فیلم Fort Apache 1948 (دژ آپاچی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
یک مقدار بیشتر از وسترن های حماسی جان فورد. سرهنگ اوون پنجشنبه (هنری فوندا) جوان و تهاجمی در یک ایستگاه کوچک نیروی مسلح در نزدیکی یکی از فروشگاه های هندی تعیین شده است. هر چند در ابتدا از این که پستی طولانی از فعالیت پست شده بود، ناامید شده بود، او تصمیم می گیرد در هر صورت اثری از خود بر جای بگذارد. او در تلاش برای نشان دادن توانایی های خود، راهنمایی های کهنه سربازانی مانند کاپیتان یورک (جان وین) را رد می کند و برای رفتن به دنبال آپاچی به یک ماموریت خود ویرانگر می پردازد.
پنجشنبه یک مرد است. کسی که رویاهای درخشندگی را در سر می پروراند، اما پشتکار رسیدن را ندارد. او خیلی خوشحال است که حتی نمیتواند با زیردستانش ترکیب شود، روابط استادانهای با کهنهسربازان مختلف حفظ میکند و با توجه به شیوهاش، احساسات دخترش (Shirley Sanctuary) را با یک مقام جوان و واجد شرایط منع میکند. او میتوانست دستورالعملهای کتاب را حفظ کند و اهمیت فوقالعادهای برای کنوانسیونها قائل شود، هر چند که به ویژگیهای ابتکاری نیاز دارد.
جنگجویان مختلف تفاوتی غیرقابل انکار با سرهنگ دوم پنجشنبه دارند. آنها ممکن است ظاهر شوند و رفتار ناخوشایندی داشته باشند با این وجود که بدانند باید از رئیس خود پیروی کنند. آنها او را با وجود نقصهایش در نظر میگیرند و وقتی به معنای واقعی دستور مرگ آنها را صادر میکند، به او توجه نمیکنند.
این یکی از معدود وسترنهای استثنایی قدیمی است که هندیها را اینگونه نشان نمیدهند. وحشی ها آنها برای هماهنگی و گفتگو هستند. خصومت نادرست روز پنجشنبه آنها را وادار می کند تا از خود محافظت کنند.
یک فیلم فوق العاده در کل. این نیاز به سرمایه گذاری در پرورش شخصیت ها دارد. این عملاً شبیه به کشف بیشتر در مورد یک فرد است زیرا انرژی بیشتری را با آنها سرمایه گذاری می کنید. وین یک منطقه طبیعی به عنوان یک غرب مانند مرد پشت کف دست خود است. فوندا مطمئناً دردسرساز نیست، اما یک احمق سرسخت است که میداند چگونه میتواند آسیب بیشتری نسبت به یک زندگی پست معمولی ایجاد کند. شغلی که او فقط میخکوب می کند. شرلی سانچوری در این مرحله آن بانوی جوان دهه 30 نیست که هنوز جوانه زده است. او زیبا، آتشین است و هر عکس فوری از زمان نمایش خود را می گیرد.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.