در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم Gaslight 1940... لطفا منتظر بمانید ...
بیست سال پس از قتل آلیس بارلو، خانه اش دوباره اشغال شده است. با این حال،زوجی که این خانه نقل مکان کرده اند،مرد خانواده دارای یک راز است که او هر کاری برای پنهان کردن این راز حاضر است انجام دهد که ...
خواننده اى به نام « آلیس » در خانه خود به قتل مىرسد ، اما قاتل او هرگز پیدا نمىشود. « پولا » برادرزاده مقتول ، که اکنون وارث و ساکن خانه او شده است ، با غریبه اى از « بوایه ) ازدواج مىکند که علاقهاش بیشتر متوجه اتاقک زیر شیروانى خانه است...
در ویکتوریا لندن ، همه صحبت ها در یک محله خاص این است که شخص بالاخره به میدان 12 پیمیلکو نقل مکان کرده است ، خانه ای که سالها خالی از خانه نشسته است چون صاحب قبلی آلیس بارلو در آنجا به قتل رسیده است ، یاقوت های ارزشمند او که فکر می شود در آن سرقت می شود پردازش ، این اطلاعات که صاحبان جدید ، تازه متولد پل و بلا مالن ، ممکن است یا ممکن است آگاه نیست. قانون اساسی ظریف بلا پس از ورود به خانه ، وضعیت بدتری را به خود می گیرد ، او فراموش می کند و چیزهای ناخواسته ای را فراموش می کند ، و همچنین در شنیدن صداهایی که در طبقه فوقانی خاموش خانه وجود دارد ، توهم می شود و دیدن چراغها وقتی دیگر کسی در آن نیست می لرزد
بیست سال پس از کشته شدن Alice Barlow زن و شوهری دوباره در خانه ی وی ساکن شدند. اما شوهر این زن رازی دارد که هر کاری می کند تا این راز برای همیشه پنهان باقی بماند...
دانلود فیلم Gaslight 1940 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
آنها آنها را مانند گذشته نمی کنند، یک نظر سست است، اما واقعاً این کار را نمی کنند. صداقت شگفتانگیز و مسحورکنندهای در فیلم Gaslight اولیه وجود دارد که ما آن را از دست دادهایم... یا از سوی دیگر بسته به دیدگاه شما پیشرفت کردهایم، با این حال، داشتن گزینهای برای به خاطر سپردن فیلمهایی مانند این فوقالعاده است. پائولا (اینگرید برگمن) در طول زندگی روزمره شروع خوبی نداشته است، عمه اش در خانه مه آلودش در لندن کشته شد. با فرار به ایتالیا، با گریگوری (چارلز بویر) آشنا می شود و تسلیم می شود. این یک زندگی مرفه و مسافرخانه های قصری در دریاچه کومو است. آیا زندگی فقرا مکررا در فیلم Gaslight دهه 40 به تصویر کشیده شد؟ من به این روش فکر نمیکنم، میدانم که این یک رسانه ساده برای خروج بود. در هر صورت، گرگوری دوست دارد در لندن راحت باشد، پائولا در واقع خانه خالههایش در میدان تورنتون 9 را در اختیار دارد، مکانی که او را عذاب میدهد، اما او آن را برای خواستههای گرگوری کنار میگذارد. باید اعتراف کنم که از لندن قدیمی خیره شده ام. جاده های سنگفرش شده، کالسکه های اسب کشیده و آشکارا چراغ های گاز. خانه تکان دهنده است و به دلیل امتیاز وحشتناک، بسیار وحشتناک است. بدون تغییر از آن غروب دلخراش قتل گیج کننده... همچنین، مملو از نکات. من به گرگوری عزیز اعتماد ندارم و در مورد نانسی (آنجلا لنزبری) خدمتکار جدید هم به همین ترتیب مطمئن نیستم. چمن حیله گر بازی های فکری انجام می دهد، پائولا بیچاره را خراب می کند، تلاش می کند او را متقاعد کند که دارد آن را از دست می دهد. او یک جوینده طلاست. برایان (جوزف کاتن) و دوشیزه توایتز (می ویتی) را دوست نداشته باشید، که هر دو گرمای واقعی لازم را به ارمغان می آورند. برایان در اسکاتلند یارد کار میکند و به بازیهای ناپسند مشکوک میشود... علاوه بر این، یک هولم جواهری، هر قتلی نیاز به یک قصد دارد. خانم Thwaites مسنتر، خوب او داستان مناسبی را دوست دارد و به چیزهایی که در شماره 9 رخ داده است علاقه مند است. عموماً پائولای فقیر به ندرت آنها را ترک می کند، و به تدریج توسط گریگوری دستکاری گر ناگزیر به سمت شغل دیوانگی زاهدانه سوق داده می شود. درک اینکه پائولا مورد آزار و اذیت قرار می گیرد و چشمان فعلی را مختل می کند، کاملاً گیج کننده است. با این حال، از آنجایی که ما عواقب، کمک، حقیقت و برابری را پیش بینی می کنیم، جذاب است. خانه با گاز روشن با سایهها و یادگاریهای قدیمی خالههایش که در بالاترین سطح محافظت شدهاند، حس قدرتمند عجیبی را به رویهها منتقل میکند، با این حال ما میدانیم که واقعاً چه چیزی ادامه دارد و برایان نیز به چیزی نزدیک است. برگمن در سبکی فزاینده اش شگفت انگیز است. بویر در خطر طاقت فرسا. لنزبری در حالی که قسمت شرقی او یک متلک است و کاتن به عنوان بازپرس جنایی افسانه ای وارد می شود. این یک مشعل تنبل زیبا با پایانی باورنکردنی است.
این اولین بار نیست، اما خدا به ما کمک کند. شکلی وجود دارد که قبل از 4 سال منشا می گیرد. داستان بسیار شبیه به هم است، اما با نام ها و مناطق مختلف. ما در واقع حول داستان یک قتل مستقر شده ایم، با این حال این یکی در میدان پیملیکو 12 است و در صحنه های ابتدایی شاهد آن هستیم، با خفگی و در نظر گرفتن زمان، برخی برهنه های واقعاً احساسی. لندن هنوز فریبنده است. دوچرخههای پنی فرتینگ آشکارا پر پیچ و خم میشوند و پلهها با جاروهای نی پاک میشوند. پس از مدتی، شماره 12 مستاجران جدیدی می گیرد. پل مالن (آنتون والبروک) و نیمه بهترش بلا (دیانا واینارد). زمانی که نام عجیب «راف» (پتینگل آینده) دارد، چیزی فوراً خاموش می شود، او آقای مالن را با نام دیگری می شناسد، نامی که او را با عمه کشته شده ارتباط می دهد. مرد اصلی هنوز یک مرد بد کنترلکننده است که در حین بازی با نانسی، نگهبان خانه، تواناییهای فکری همسر بیخبر خود را خراب میکند، کاتلین کوردل به طرز بیعیب و نقصی قالب را تنظیم میکند. بخش بزرگی از انجام مجدد تکراری است. با این حال، این مستقیماً سریعتر به اصل مطلب می رسد. تضادهای جزئی وجود دارد، با این حال این دو تفسیر عملکرد قابل تحسینی دارند. این فشار بین دو شخصیت کانونی است که مهم است، آن و افسانه مداخله گر. بویر در حمل و نقل خود دقیق تر و منظم تر است، با این حال به نظر می رسد والبروک بدبخت تر است. شوک تیرگی موهای فر شده، سبیل های نوازش شده، نگاه ویروسی و کفن. میخواهم بگویم که من طرفدار دوبارهسازی هستم، احساس میکنم یک قطعه کثیف میگویم که هر چند بیشتر به نظر میرسد، بدون اینکه خستهکننده شود. اما برای نوآوری باید اعتبار به اولی تعلق گیرد. بازخوانی 1944 بسیار طول می کشد که جدا کردن آنها بسیار دشوار است. این بیانگر بخشی از سطرهای شماره 1 من در اولین جمله است، از جمله اظهارات هماهنگ فوق العاده راف به بلا: "انتظار می رود که شما از این کار خارج شوید، نه." و در حالی که کاپشنش را می گرفت "پیراهن تند نیست". هارش ایدهآلترین ستاره برای من است و به یک چیلر مخفی خارقالعاده پایانی هیجانانگیز میدهد.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.