آلمان شرقی سابق، سال 1990. کمونیست مؤمن، «کریستیانه کرنر» (ساس) از حالت اغما بیرون می آید، در حالی که از فرو ریختن دیوار برلن بی خبر است. حالا پسرش (برول) باید با صحنه سازی جوری وانمود کند که هنوز رژیم کمونیستی سقوط نکرده است...
در سال 1990 ،یک پسر برای مراقبت از مادرش که دچار ناراحتی اعصاب است و بعد از مدتها از کما خارج شده است مجبور میشود دست به کاری بزند و آن اینست که نگذارد مادرش بفهمد که دوره آلمان شرقی تمام شده است زیرا مادرش به ان دوره علاقه مند است…
در سال 1990، یک مرد جوان برای محافظت از مادر شکنندهاش در برابر شوک مرگبار پس از یک کما طولانی، باید او را از یاد نبرد که کشور محبوبش آلمان شرقی ناپدید شده است.
در سال 1990 ، برای محافظت از مادر شکننده خود در برابر شوک مرگبار پس از کما طولانی ، یک مرد جوان باید او را از یادگیری ملت محبوبش در شرق آلمان که می داند ناپدید شده است ، باز دارد.
اعتراض مردی جوان به رژیم. مادرش نظاره گر پلیس است که او را دستگیر کرده و دچار حمله قلبی شده و به کما می رود. چند ماه بعد، DDR دیگر وجود ندارد و مادر بیدار می شود. از آنجا که او مجبور است از هر گونه هیجان جلوگیری کند، پسر سعی می کند دوباره DDR را برای او در آپارتمان خود تنظیم کند. اما جهان بسیار تغییر کرده است....
آلمان شرقی,سال 1989.مرد جوانی علیه رژیم دست به اعتراض می زند.وقتی پلیس او را دستگیر می کند حمله قلبی به مادر او دست می دهد و به کما می رود.چند ماه بعد که آلمان شرقی از بین می رود مادر از کما بیرون می آید.پسر او که از زندان آزاد شده است سعی می کند این حقیقت را از او که عاشق کشورش است مخفی کند...
دانلود فیلم Good Bye, Lenin! 2003 (خداحافظ لنین) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
به نظر من خداحافظ لنین یک فیلم جذاب و بسیار جذاب در سطح شخصی و اجتماعی است. داستان از زندگی یک خانواده برلین شرقی گرفته شده است که برای کنار آمدن با دنیای در حال تغییر تلاش می کنند زیرا شیوه زندگی آنها به چالش کشیده می شود. پدری که گفته می شود سال ها قبل خانواده را ترک کرده و به غرب رفته است، حضور ندارد و مادر نیازهای همسر خود را با عشق به کشور و شیوه زندگی آن جایگزین می کند.
پیش فرض کانون های فیلم روی مادر ضعیفی که چند هفته قبل از سقوط دیوار برلین به کما میرود. هشت ماه بعد، او به هوش میآید و به فرزندانش گفته میشود که او را هیجانزده نکنند تا مبادا قسمت دیگری از این اتفاق بیفتد.
دختر و پسر که به عشق مادرشان محدود شدهاند، سعی میکنند از او در برابر این خطر محافظت کنند. تغییرات در فرهنگ او در آپارتمانشان، آنها شرایط دنیایی را که او به یاد می آورد، درست تا برچسب روی غذاهایی که به او سرو می کنند، بازسازی می کنند. هنگامی که مادر با تفاوت های اجتناب ناپذیر بین دنیای جدید خود و دنیایی که به یاد می آورد تماس پیدا می کند، پسر فریب را تشدید می کند و در نهایت اخبار نادرستی ایجاد می کند تا پدیده هایی را که شاهد آن است به شیوه ای سازگارتر با فرضیات اصلی زندگی توضیح دهد.
فیلم تاثیرگذار، لطیف، خنده دار و دراماتیک است. با این حال، عناصری که واقعاً مرا به سمت خود کشاند، ساخت تاریخی و نقشه فریب بود.
ساخت تاریخی راهی بود که در آن پسر، از طریق تلاشهایش برای توضیح عناصر غربیتر جامعه آلمانی که مادرش مشاهده میکند، آلمان شرقی را به عنوان کشوری که میتوانست به آن ایمان داشته باشد، بازسازی میکند. او تاریخ را برای گنجاندن رویدادهای جاری، ملایم تر از لفاظی های حزبی، اصلاح آرمان سوسیالیستی به شفقت برای توده ها و پذیرش سرمایه داران «دشمن» کرد. خداحافظ لنین به اندازه کافی از تصاویر واقعی خبری در روایت خود استفاده میکند، فیلمی که تضاد شدیدی را به نسخه الکس میافزاید.
این تضاد یادآور قابل توجهی است درباره اینکه چقدر از وجدان اجتماعی ما از طریق عدسیهایی که انتخاب میکنیم ساخته شده است. برای مشاهده واقعیت و یادآوری تاریخ الکس به سرعت از فداکاری سوسیالیستی خود دست کشید (اگرچه فیلم به وضوح نشان می دهد که الکس بزرگسال قبلاً از آن دلسرد شده بود). اما در حالی که الکس گزارش های خبری و مصنوعاتی را برای توهمی که به مادرش می دهد، جعل می کند، در واقع به نظر می رسد که در حال اختراع یک سیستم سوسیالیسم است که می تواند به آن افتخار کند. تقریباً انگار در تلاش برای دلداری دادن به مادرش، با تفسیر مجدد دنیای مادرش به چیزی که بتواند با آن ارتباط برقرار کند، با او ارتباط برقرار میکند و زمینههای مشترک ایجاد میکند.
چه مقدار از تاریخ اجتماعی ما به این شکل ساخته شده است. ? ما از سیستم دموکراسی بازار آزاد خود به عنوان «شهر روی تپه» برای سایر کشورها دفاع می کنیم. ما فضیلتهای آزادی و فردیت خود را مطرح میکنیم (و فضیلتهای مسلم بسیاری وجود دارد)، در حالی که برخی از نتایج تاریخی مرتبتری را که بهدست آورده است نادیده میگیریم. ما انتخاب می کنیم که کدام بخش از تاریخ خود را جشن می گیریم، و کدام بخش را محکوم به ابهام آکادمیک می کنیم.
آمریکایی ها از تاریخ برای ساختن اساطیر ملی خود استفاده می کنند. مانند هومر و ویرژیل قبل از ما، ما داستانهای ایدهآلی از فضیلت میسازیم و روایتهایی خلق میکنیم که با زبان حماسههای افسانهای طنینانداز میکنند. و به دلیل این تمرین ساخت اسطوره، ما اغلب نمیتوانیم واقعیت فرهنگی خود را برای مجموعه ناقص تلاش گروهی ببینیم. به همین دلیل است که وقتی رهبران ما اشتباهات ساده انسانی مرتکب می شوند یا می بینیم که نمایندگان فرهنگ ما به شیوه ای مخالف ارزش های ما مشارکت می کنند، احساس می کنیم خیلی به ما خیانت شده است. به رهبران ملی ما ما به پدران بنیانگذار خود نگاه می کنیم و از طریق ساختمان اسطوره خود، آنها را به قد و قامتی مافوق بشری ارتقا می دهیم. دانشآموزان دبیرستانی ما ممکن است به خاطر نداشته باشند که واشنگتن در چه جنگهایی شرکت کرد یا چه ابتکارات سیاسی انجام داد، اما به یاد دارند که او یک درخت گیلاس (تخیلی) را قطع کرد و از دروغ گفتن در مورد آن امتناع کرد.
ما زیبا را به یاد داریم. کلماتی که پیشینیان ما بدون یادآوری درد و رنج زحمات خود از دیگران ساخته اند. ما به یاد داریم که توماس جفرسون از «عدالت برابر و دقیق برای همه افراد، از هر ایالت یا اقناع، مذهبی یا سیاسی...» دفاع میکرد، در حالی که به راحتی فراموش میکرد که در بهترین حالت تا حدی که آزادی به کسانی که در حالت بردهداری هستند نیز دوگانه بود. ما فراموش می کنیم که پدر بنیانگذار با هم دعوا می کرد، که گاهی اوقات آنها منافع یکدیگر را به رهبران خارجی نادرست معرفی می کردند و گاهی ممکن است حتی سعی در کشتن یکدیگر داشته باشند.
پدران بنیانگذار که به یاد آوردیم تحصیلکرده، مدنی و خوب بودند. عاقلانه است.
در برابر این افسانههای افسانهای، ما شاهد بازی سیاست معاصر هستیم، و به شدت تلاش میکنیم وقایع را در چارچوبهایی بچرخانیم که تمایلات ما برای عدالت و فضیلت را تقویت کند.
همه ما الکس هستیم. ، تلاش برای بازسازی دیدگاه جدیدی از تاریخ است که باعث می شود ما به جایی که از آن آمده ایم افتخار کنیم. ما تاریخ را مطابق با نیازهای خود اختراع و دوباره اختراع می کنیم و مانند الکس، این کار را به نام فراهم کردن یک محیط امن (یا شیوه زندگی بهتر) برای دیگران انجام می دهیم.
دانلود فیلم Good Bye, Lenin! 2003 (خداحافظ لنین) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
داستان خداحافظ لنین در برلین شرقی درست قبل و بعد از فروپاشی دیوار برلین می گذرد. با خواندن برخی از تاریخچه های اساسی جمهوری دموکراتیک آلمان (GDR) حقایقی در مورد چگونگی ایجاد آن در منطقه اشغالی شوروی پس از جنگ جهانی دوم، در مورد حمل هوایی برلین، حکومت کمونیست ها، و قیام هایی که در نهایت منجر به آلمان شد، آموختم. اتحاد مجدد در سال 1990. اما همه اینها هرگز به من احساس نکرد که زندگی در کشور چگونه است. اغلب این یک اثر هنری است که می تواند این کار را به بهترین نحو انجام دهد و "خداحافظ لنین!" در آن زمینه من را ناامید نکرد. اگر آنجا نبودید، در تماشای چنین فیلمی باید به صداقت تلاش اعتماد کنید و به نظر می رسید که خداحافظ لنین در نیت و اجرای خود صادق است. به نظر می رسید که برای بازآفرینی دوره زمانی دقت زیادی صورت گرفته است. اما باز هم، کسی که در آن دوران زندگی کرده است، باید قاضی نهایی باشد.
داستان بر زندگی الکس (دانیل برول) و مادرش کریستین (کاترین ساس) متمرکز است. کریستین یکی از اعضای حزب کمونیست است، اما در واقع یک دستفروش حزب نیست. او بیشتر وقت خود را صرف نوشتن نامه به مقامات می کند که چگونه چیزهای کوچک را می توان بهبود بخشید، مانند اندازه و رنگ لباس. در یک نقطه او می گوید که این بزرگترین اشتباه زندگی اش بوده است که بعد از فرار شوهرش به غرب از او پیروی نکرده است، بنابراین ارادت او به حزب کمونیست آنقدرها هم محکم نبود.
از زندگی کریستین و الکس به نظر من این بود که تا زمانی که از خط حزب دور نشوید، می توانید در جمهوری آلمان زندگی کنید. شما می توانید دوستانی داشته باشید، در یک شغل معنادار استخدام شوید (کریستین یک معلم بود، مورد تحسین شاگردانش بود)، و یک زندگی خانوادگی داشته باشید. این بهشت نبود - اشاره شد که برای خرید یک خودرو متوسط یا یک تلفن میتوان سالها صبر کرد. و اتاقهای نشیمن کوچک با چشماندازهای ضعیف بودند. اما هنوز هم یک زندگی خداحافظ لنین برای من یک درس تاریخی بود. جالب است که خداحافظ لنین را با فیلم عالی «زندگی دیگران» مقایسه کنیم، جایی که شرایط زندگی در آنجا شوم تر است. اما در آن فیلم شما هنرمندان و روشنفکرانی را داشتید که رفتار تایید شده را تحت فشار قرار دادند.
وقتی کریستین الکس را در حال شرکت در اعتراض می بیند، دچار حمله قلبی جدی می شود و به مدت هشت ماه به کما می رود. وقتی او به اطراف می آید، دکتر به الکس توصیه می کند که نباید تحت هیچ گونه شوک مهمی قرار گیرد تا مبادا دچار حمله دیگری شود. با این حال، در طول کما کریستیان، دیوار برلین سقوط کرد و دو کشور آلمان با هم متحد شدند. از آنجایی که الکس فکر میکند این تغییر برای مادرش بیش از حد قابل هضم است، بدون اینکه باعث حمله قلبی دیگر شود، سعی میکند دنیا را مانند قبل از کما به او نشان دهد، فکر میکند که این خیلی سخت نیست زیرا او در بستر خواهد بود. این شرایط را برای موقعیتهای طنز ایجاد میکند، زیرا برای الکس سختتر میشود که نگهداشتن هجوم را به همراه داشته باشد، در حالی که تمام محصولات آلمان غربی هجوم میآورند و محصولات قدیمی از بین میروند. و هنگامی که کریسیان شروع به تماشای تلویزیون می کند، الکس مجبور است برنامه های خبری جعلی را انجام دهد. بسیاری از اینها به معنای پخش کلیپ های خبری قدیمی است، زیرا اخبار در رژیم قدیم هرگز تغییر نکردند، فقط گزارش هایی در مورد سهمیه های بهره وری و شرارت های سرمایه داری گزارش می کردند. در چنین لحظاتی من در مورد این که آیا چنین تفسیری در مورد جمهوری آلمان را با طنز یا غم و اندوه ببینم تعارض داشتم. کارگردان بکر احتمالاً با الکس همذات پنداری کرده است، زیرا به دست آوردن وسایل و تنظیمات لازم برای بازسازی دوره زمانی برای او باید یک چالش بوده باشد.
من فکر میکردم که بازیگران همگی درجه یک هستند. برول عالی است و چولپان خاماتووا (به عنوان لورا، علاقه عشق او) بسیار دوست داشتنی است. رابطه ای که بین الکس و لورا شکوفا می شود یکی از لطیف ترین و باورپذیرترین روابطی است که من دیده ام. در یک سطح می توانید خداحافظ لنین را به عنوان داستان های عاشقانه مشاهده کنید: بین الکس و مادرش و بین الکس و لورا. در واقع سطوح مختلفی برای داستان وجود دارد. دوستی ای که بین الکس و گروهش از غرب ایجاد می شود صمیمانه است و می توان آن را نمادی برای روابط جدید شرق و غرب در نظر گرفت. جالب است بدانید که جوانان عمدتاً در مورد اتحاد مجدد خوشحال بودند، در حالی که افراد مسن با آن مشکلاتی داشتند - تبدیل از یک دیدگاه رژیمی از زندگی که برای همیشه با آن بزرگ شده اید به یک روش کاملاً جدید زندگی نیست. فکر می کنم آسان است صحنه ای که هلیکوپتر مجسمه لنین را برمی دارد فوق العاده است، نه تنها به عنوان یک قطعه سینما که به زیبایی فیلمبرداری شده است، بلکه به عنوان نمادی از زمان در حال تغییر است. بکر دیدگاهی متفاوت، بدون سوگیری آشکار، از تأثیرات اتحاد مجدد بر زندگی مردم عادی ارائه میکند.
امتیاز بین مضامین نسبتاً ظریف و سرعتهای شادابتر در نوسان است که منعکس کننده حالات متضاد است. این هرگز مزاحم نیست و چیزهای زیادی به تجربه می افزاید.
در مجموع من احساس می کنم این فیلمی هوشمندانه، روشنگر و سرگرم کننده است.
ای کاش افراد بیشتری در آن زندگی می کردند برلین شرقی در دوره زمانی خداحافظ لنین چه کسی نظر خواهد داد.
دانلود فیلم Good Bye, Lenin! 2003 (خداحافظ لنین) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
کمونیسم گاهی اوقات یک نماینده بد دارد. بله، ترس و کنترل دولتی و همه چیزهای بد وجود داشت، اما صادقانه بگویم، همتایان جنگ سرد دارای امپریالیسم بودند (که در نسخه آلمانی جهنم از جنگ جهانی دوم به اوج خود رسید) و نژادپرستی و سایر بیماری ها - سیاه اول. شخص به فضا توسط شوروی فرستاده شد، و همچنین اولین مرد و اولین زن، واقعیتی که قابل تامل است.
اما جنبه ملایمتر دیگری برای رژیم وجود دارد که بسیاری از مردم به آن اعتقاد داشتند و دلایل مشروع و البته سادهلوحانهای برای این کار داشتند. خداحافظ لنین تصویری صمیمانه از اوستالژی است، عشقی نوستالژیک از کمونیسم، با وجود ایراداتش. نسخه ای از آن در بسیاری از کشورهای کمونیستی سابق، از یوگسلاوی (جایی که با توجه به آنچه پس از انحلال آن رخ داد، و با توجه به ماهیت ملایم رژیم کمونیستی که به مردم زندگی بسیار بهتری نسبت به سایر کشورهای کمونیستی یا هر زمان قبل یا بعد از آن داده بودند، وجود دارد. ، یوگونوستالژی بسیار قوی است) به کشورهای پس از شوروی تا آلمان شرقی.
آمریکایی های شسته شده مغزی و برخی دیگر از مردم غربی ممکن است این را عجیب بدانند، اما این پدیده ای صمیمانه، واقعی و معتبر است که آنها ممکن است سعی کنند به آن دست پیدا کنند. فهمیدن. خداحافظ لنین ممکن است کمک کند، پس با ذهنی باز آن را تماشا کنید. شما باید، زیرا این یک گوهر است.
دانلود فیلم Good Bye, Lenin! 2003 (خداحافظ لنین) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
در سال 1990، در آلمان شرقی، مادر سوسیالیست فداکار (کاترین ساس) الکس (دانیل برول) و آریان (ماریا سیمون) دچار انفارکتوس شده و هشت ماه در کما میماند. وقتی او از خواب بیدار می شود، پزشکش به خانواده توصیه می کند که قلبش ضعیف است و هر مشکلی می تواند او را بکشد. با سلامتی ضعیف، پسرش میفهمد که از اعتراف به پایان ایدئولوژی و رویای او حمایت نمیکند. الکس تصمیم می گیرد سقوط دیوار برلین را پنهان کند و در اتاق خواب خود شبیه سازی می کند که زندگی در کشور اخیراً یکپارچه شده تغییر نکرده است.
موقعیت ها دراماتیک و در عین حال خنده دار هستند. خداحافظ لنین به سادگی فوق العاده است! فیلمنامه با استفاده از درام، کمدی، تاریخ و سیاست، با حمایت کارگردانی خارقالعاده و بازیگران برجسته، وضعیت نسلی را نشان میدهد که برای سوسیالیسم، رهبران خود و حزب میجنگیدند و به آن اعتقاد داشتند و ناگهان پایان را میبینند. از رویاهای خود و نسل بعدی مشتاق مصرف است. یکی از مهم ترین نکات «خداحافظ لنین!» بی طرفی کارگردان است و هرگز از سوسیالیسم یا سرمایه داری دفاع یا انتقاد نمی کند. بنابراین، هیچ دستکاری در طول داستان وجود ندارد و سعی می شود از یک سیستم در برابر دیگری دفاع کند. دوگانگی بین سیستم اقتصادی قبلی و جدید توسط شخصیت آریان ارائه می شود، که طبق تعریف الکس، «دانشگاه را برای فروش همبرگر ترک کرد». یکی دیگر از جذابیت های بزرگ این فیلم، تصاویر آن دوره از تاریخ معاصر ما است. رای من ده است.
عنوان (برزیل): 'Adeus Lenin' ('Good Bye Lenin')
دانلود فیلم Good Bye, Lenin! 2003 (خداحافظ لنین) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
«خداحافظ لنین» پس از مدتی بیش از یک سال در چندین کشور مختلف به نمایش در آمد. رئیس ولفگانگ بکر و بازیگران ماهر داستانی درهم تنیده از محدود کردن خانواده و انحلال سیاسی و واقعاً عمومی را تشکیل دادند. در آن نقطه، کرسی بسیار تغییر رنگ جمهوری مبتنی بر رأی آلمان (DDR). او فقط یک سوسیالیست فداکار نیست، بلکه فردی دلسوز با استانداردهای آنقدر بالاست که از موقعیت نمایشی خود کنار گذاشته شده است، و الگوی او اثری تحقیرآمیز برای سازمان مدرسه است. او بدون ترس، با در آغوش گرفتن بچه های کوچک از نظر اعتقادی بی ضرر و مهربان، خود را کاملاً به کار جوانان می اندازد. عقیده در اینجا در سمت روشن است.
کریستین که چندین سال زودتر توسط همسر دکترش ترک شده بود، دو فرزند جوان و بزرگ در خانه دارد، الکساندر (دانیل برول) و خواهرش، آریان، ( ماریا سیمون). تا سال 1989، DDR قطعاً بهشت کارگران نبود. این کشوری بود که توسط پلیس اسرارآمیز فراگیر (استاسی) و منابع گسترده ای کار می کرد که با فروپاشی سرد سوسیالیسم شوروی نمی توانست در اتحاد جماهیر شوروی با آن همگام شود.
اما کرنرها به وجود طبقه پایین ادامه نمی دهند. انبار آنها گسترده است و همه اطراف تعیین شده است و بعداً متوجه می شویم که آنها آخر هفته فریبنده ای دارند، کلبه ایالتی که به درستی به آن "داچا" می گویند.
الکساندر برخلاف سیستم می رود و در یک صحنه بسیار کاربردی که در آن پلیس به شدت تظاهرکنندگان را در نقطه ای دشوار کتک می زند، او در حالی که مادر وحشت زده اش از راه خوبی تماشا می کند، بهم ریخته و اسیر شده است. او در حال تجربه یک انفارکتوس کرونر قابل توجه به جاده می افتد. الکس به دلیل نام یا بدنامی مادرش (معلوم نیست) از کولر بیرون میآید و او را در یک بیهوشی عمیق و بیحال در بیمارستان ردیابی میکند.
هشت ماه به جلو برو. DDR در آخرین پاهای سیاسی و نظامی خود تکان می خورد، دیوار فرو ریخته است، روح فرصت (در اینجا فرصت به تجاری سازی نزدیک می شود) در هوا است و از قفسه های فروشگاه که به سرعت پر می شوند برق می زند. کریستین تکان می خورد، ضعیف و در عین حال موقعیت. داستان در حال حاضر آغاز می شود زیرا الکساندر رئیس یک گروه بزرگ اما تقریباً هماهنگ از خنجرزنان پشت خنجر می شود که با توجه به اطلاع قبلی دکتر مبنی بر اینکه شور و حرارت می تواند بانوی بیمار را بکشد، در اقدامی غول پیکر، گیج کننده و غیر واقعی برای متقاعد کردن زن شرکت می کنند. مادر که عزیزترین DDR او تغییر نکرده است.
اوه، و الکس با یک پرستار روسی فوق العاده آشنا شد که آلمانی شگفت انگیزی را در اتاق کلینیک مادرش صحبت می کند. او از کنار لارا (چولپان خاماتووا) می گذرد و در حال پیشرفت و مهارت است. ایده آل است که بدانید حتی در DDR نفرت انگیز عشق می تواند شکوفا شود. لارای خماتووا علاوه بر این در این فیلم، تعادلی آشکار برای اسکندر هیجانانگیز غیرقابل انکار است.
خانه، یا احتمالاً اتاق مادر، به ساختار پیش از اتحاد خود بازگشته است. پخش تلویزیون مجاز نیست، بنابراین الکساندر یک همراه عزیز را که رویاهای شهرت دارد برای ساخت نوارهای ویدیویی اخبار جعلی ثبت نام می کند.
تعیین کردن این که این فرار به کجا خواهد رفت، دشوار نیست؟ بنابراین من آن را خراب نمی کنم.
بازیگران با نگاه کارگردان به آخرین روزهای یک چارچوب خراب و سخت با فداکاری یک خانواده به عزیزترین مادر می پیوندند. همراهانی که در این کار ثبت نام کردند طیف وسیعی از کودکان خردسال را پرداخت کردند، برای خواندن آهنگ های کمدی (نمی توانم با استفاده از آن کلمه مخالفت کنم :) گرفته تا رئیس قبلی مدرسه کریستین که بی پایان، شیاردار، سرسام آور و در حال حاضر بیکار شده بود، بهای بیست اثر را پرداخت کردند. دقایق بسیار سرگرمکننده و فوقالعاده تکاندهنده وجود دارد، با این حال بکر نمیتوانست آن را کنترل کند، ظاهراً هر صحنه عجیب و غریب را در فیلم Good Bye, Lenin! قرار میدهد و گاهی اوقات فیلم کمی میکشد. یک برش کوچک میتوانست فیلم بسیار دقیقتری را ایجاد کند.
با این وجود، این یک تاپ شگفتانگیز آلمانی است که به یکی از هیجانانگیزترین و ناگهانیترین پیشرفتهای متحرک در اواخر صد سال بیستم تبدیل شده است. به استثنای پنهانکاری شدید پلیسی که نوجوانان را به نمایش میگذارند، سیستم بدحال هونکر به نظر میرسد بیش از توهین ناکافی باشد. تعداد زیادی در DDR قبلی متفاوت است، اما «خداحافظ، لنین» به طرز شگفتانگیزی از عصاره رهایی یافته است.
به طور کلی با توجه به یک جریان ولتاژ بالا به طور استثنایی درگیر می شود، این یک نگاه فریبنده به تاریخ بسیار مداوم است. به همین ترتیب، این یک داستان وقیحانه دلپذیر در مورد تمرکز بر یک مادر عزیز و اساساً بیمار است. من اطمینان دارم که این کشور در موفقیتی که در اینجا در اروپا و جاهای دیگر به دست آورده است، سهیم است.
دانلود فیلم Good Bye, Lenin! 2003 (خداحافظ لنین) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
خداحافظ لنین بارها موضوع خاطره را مدیریت کرده است، «هیروشیما مون آمور» رنسیس، نمایشی عالی از فیلمی است که نشان میدهد چگونه یک مناسبت بزرگ در حافظه افرادی که با آن مواجه شدهاند، باقی میماند، اما در مورد دیگران نیز. "خداحافظ لنین!" حافظه را به روش دیگری مدیریت می کند. به جای نشان دادن تأثیر یک مناسبت بزرگ در افراد عادی، کار را نشان می دهد که واقعیت این موقعیت را پنهان می کند تا تصویری با شکوه از واقعیت را حفظ کند.
خداحافظ لنین درباره الکس که با مادرش زندگی می کند صحبت می کند. ، فردی از ائتلاف سوسیالیست آلمان شرقی، در آستانه پایان جنگ ویروس. هنگامی که او می بیند که فرزندش در تظاهرات علیه عزیزترین کشورش شرکت می کند، در حالت خلسه ای قرار می گیرد و از این رو هم پایان نبرد ویروس با سقوط جنگ برلین و هم اتحاد مجددی را که حاصل شد از دست می دهد. پس از بیدار شدن، او بیش از حد ظریف است و متمایل به شوک است. به این ترتیب، الکس و خواهرش، در کنار یک همراه، تصمیم میگیرند که واقعیتی گمراهکننده را برای مادرش بسازند، بنابراین در مورد او قبول میکنند که او در دنیایی بدون تغییر زندگی میکند. این، اما علیرغم تلاشهای الکس برای ایجاد اخبار جعلی، بستههای غذا (اولین بستههایی که پس از ظهور بستههای غربی قدیمی شدهاند) و اجزای مختلف زندگی آلمان شرقی، مشکلساز است.
موضوع کانونی فیلم اساساً تفاوت بین گذشته تحسینشده و حقیقت است، اما علاوه بر این، چگونه میتوان اشکال جدیدی از واقعیت را مطابق با احساسات خود ساخت. این در کل فیلم نشان داده میشود، زیرا الکس در کار خود برای دوری از واقعیت مادرش، تفسیری آزادانهتر و مبتنی بر محبوبیت از ایالت آلمان شرقی میکند. در حال حاضر، راندهشدگان غرب میتوانند در شرق به دنبال پناهگاهی بگردند، آلمان شرقی به کوکا کولا نزدیک میشود، به وضوح یک خلقت سوسیالیستی است، و صحبتهای کنونی درباره سقوط آلمان شرقی تنها یک دروغ عمده است. با این حال، تا کی می توان چنین واقعیتی را که جذاب است، زنده نگه داشت؟
بازیگران پیام فیلم را به طرز باشکوهی منتقل کردند. آنها دو دیدگاه منحصر به فرد را به مناسبت های پس از فروپاشی دیوار برلین و اتحاد مجدد آلمان نشان دادند. کسی که طرفدار حزب است، باید تصویر کشورش را که مدت هاست می شناسد، حفظ کند، تغییرات را پذیرا نیست، و از دانستن واقعیت مبهوت می شود. او متقاعد شده است که ملتش عالی است، بنابراین چگونه افراد می توانند فرار کنند، چگونه می توانند آن را به تصویر بکشند؟ این طرز فکر است که او را در حالت بی حالی شدید قرار می دهد. شخص دیگر معکوس مستقیم است. او پیشرو، معتدل، نیازی به ماندن در دام قبلی ندارد و مشتاق است که با لذت های زندگی در غرب روبرو شود. برای اهداف او، آینده کشور این است که به عنوان یک عنصر به هم پیوسته پیش رود، نه دو عنصر منحصر به فرد. این توافق بین قهرمانان، تماشای فیلم را بسیار جذابتر کرد.
موسیقی نیز رضایتبخش بود. من شگفت زده شدم که آن را به همین ترتیب شامل چند بخش از موسیقی "Amélie" که یک سال قبل تحویل داده شده بود. می توان گفت موسیقی «املی» کاملاً به موضوع فیلم می پردازد. این یک قطعه شگفتانگیز است که به هر بخش از ناظر در جای دیگر، در دنیایی دور دست میزند. پخش این آهنگ در صحنه هایی که مادر در ابتدا در واقعیت بیرون می رود، پس از بهبودی از بیهوشی، تفاوتی بین موسیقی ناب و واقعیت ظالمانه ایجاد می کند. از آنجا که برای قهرمان، هیچ چیز نمی تواند فانتزی او را در واقعیت بسازد. تا آنجا که ممکن است به او مربوط باشد، این واقعیت کنونی مربوط به گذشته است. او فردی از یک سن از دست رفته است، تمام واقعیت آنها با تغییرات سریع در مسائل قانونگذاری محو شده است. تا آنجا که ممکن است به او مربوط شود، "املی گزینه ای برای ارائه هیچ کمکی نداشت. چه کمکی به کسی که در مورد حال حاضر نیست پیشنهاد دهد؟
در پایان روز، آنچه پس از تماشای «خداحافظ لنین!» به عنوان اولویت اصلی باقی میماند، مسائل قانونی یا ظرافتهای قابل تأیید نیست. این که آیا این با دروغ اتفاق می افتد یا از طریق پذیرش واقعیت، در نهایت به تک تک ما بستگی دارد. با احترام به مادر "خداحافظ لنین!"، تصمیم او این است که هیچ انتخاب دیگری نداشته باشد به جز در آغوش گرفتن موقعیتی که ساختگی و در عین حال راضی کننده است، شاید درست نباشد، اما داستانی خارق العاده می سازد...
دانلود فیلم Good Bye, Lenin! 2003 (خداحافظ لنین) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
زمانی که دیوار برلین در مقابل نمایشگرهای تلویزیونی در سراسر کره زمین فرو ریخت، کجا بودیم؟ برخی به یاد میآورند (پس از آن که من به طور علّی از او پرسیدم که این عکسها چه زمانی در فیلم Good Bye, Lenin! نمایش داده میشوند، زمانی که در شب گذشته در تلویزیون پخش شد) به یاد آوردند، برخی آنقدر جوان بودند که حتی نمیتوانستند به یادآوری آن فکر کنند. من جایی با دسته آخر داشتم. من فقط دو ساله بودم که نتیجه گرفت و سه ساله بودم که آلمان رسماً به عنوان یک عضو پیوست. حدود 12 یا پس از 13 سال، مناسبت دیوار برلین وارد کتاب درسی مجموعه تجربیات من شد.
این آلمان شرقی دهه 1980 است. شرق سوسیالیستی یکی از معتمدین خود (که در آن دوران تحت نظام سوسیالیسم این کلمه شناخته شده بود) زیگموند جان را به فضا فرستاده بود. همزمان در یک آپارتمان در شرق برلین، پلیس مرموز استاسی به دنبال کسی آمد. خانم کریستین کرنر (کاترین بک تاک)، یک معلم، به پلیس گفت که هیچ سرنخی از محل نگهداری شوهرش ندارد. او واقعاً میدانست که رابرت دیگرش به آلمان غربی فرار کرده است. الکساندر و خواهرش آریان از جایی که در سالن مشغول تماشای پخش اخبار پرتاب فضایی بودند، دیدند که چه اتفاقی میافتد.
به سرعت به 7 اکتبر 1989 بروید. گردهمایی آلمان شرقی در برلین شرقی غوغا کرد. . الکساندر (دانیل برول) در این مقطع جوانی است. او به مخالفت آرامی پیوست که بعداً وحشیانه شد. او در حال دستگیری بود و مادرش نمیتوانست آن اتفاق را تحمل کند و به کما رفت.
بعدها در زندان، الکساندر متوجه شد که مادرش در کدام کلینیک پزشکی است. او از آن زمان فهمید که چگونه از زندان خارج شود. متخصص به او در مورد وضعیت مادرش هشدار داد. در حالی که خانم کرنر هنوز در کلینیک در حالت خلسه بود، اتفاقات سریعی در آلمان شرقی رخ داد. دیوار برلین سقوط کرد و تصاویر تلویزیونی آلمانیها از دو طرف که با هم ملاقات میکردند، از این سوی کره زمین به آن سوی کره زمین پخش شد. استانداردهای غربی به تدریج وارد سیستم سوسیالیستی قبلی شدند. آریان (ماریا سایمون) مدرسه را رها کرد و در Burger Ruler مشغول به کار شد. او حتی یک دختر پائولا را با همسر مهم خود داشت. الکساندر تسلیم لارا سرپرستی شد که با مادرش سر و کار داشت. او حتی بعد از تعطیل شدن مغازه تلویزیونی که زمانی کار می کرد، سمت دیگری را پذیرفته بود.
ماه ها بعد، خانم کرنر از جایش بلند شد. بحث بر سر این بود که آیا او را به خانه بیاوریم، زیرا زندگی از زمان فروپاشی دیوار برلین تغییر کرده است. خانم کرنر احتمالاً حتی حاضر نیست آن را بپذیرد. او تا زمان رخوت شدید خود تحت اهداف سوسیالیسم زندگی کرده بود. بنابراین الکساندر تمام راه را طی کرد تا اطمینان حاصل کند که زندگی هنوز همه چیز در آلمان شرقی قبلی برای مادرش در اتاق زیر شیروانی در نظر گرفته می شود، یا بنابراین او تمام تلاش خود را کرد.
در آن زمان ها (در آن زمان بود. در دوره طولانی سال 1990، آلمان شرقی میتوانست روبلهای قبلی را به German Imprint مبادله کند، جام جهانی فوتبال (یا فوتبال، به زبان آمریکایی) در آن زمان در ایتالیا برگزار میشد و گروه آلمان غربی در حال افزایش بود. در نهایت برنده شد، که در آن روزها اتفاق افتاد). به هر حال، خانم کرنر از همه اینها بی خبر بود، تسلیم شد، بچه های رشد یافته اش تلاش صادقانه ای کردند تا همه چیز را از مادرشان پنهان کنند. اشتباهاتی در مسیر وجود داشت که خانم کرنر را مشکوک کرد.
خانم کرنر در یک گردش، توجیه واقعی را برای اینکه چرا پس از ناپدید شدن پدرشان به آلمان غربی هرگز فرزندانش را در کنار خود حمل نکرد، کشف کرد. الکساندر بعداً متوجه شد که پدرش کجا زندگی می کند و سعی کرد کسی را که زمانی آنها را برای یک زندگی برتر ترک کرده بود بشناسد (آقای کرنر دوباره ازدواج کرده بود و دو فرزند کوچک داشت). خوشبختانه آقای رابرت کرنر فرزند خود را درک کرد و قبل از مرگ یک بار برای همیشه به ملاقات همسر ناتوان خود رفت.
از یک هموطن جوان که از سیستم سوسیالیستی قبلی در آلمان شرقی قبلی جان سالم به در برد به گفته خود اسکندر، می تواند درک کند که ملت واقعاً شبیه به آن بوده است. الکساندر با فهمیدن اینکه چگونه می تواند بفهمد که چگونه محیط عمومی او پس از فروپاشی دیواری که کشورش را برای مدت طولانی منزوی کرده بود تغییر کرده است، به همین ترتیب متوجه شد که بهترین کار این است که مادرش بدون اینکه بداند چقدر تغییر کرده است، به دنیای زیرین رفته است. او به کما رفت.
و طبق مطالعه قبلی تاریخ، من شروع به درک دلیلی کردم که چرا مراسم دیوار برلین به یکی از پایدارترین مناسبتهای 100 سال قبل تبدیل شد. به طور کلی، فیلم به سادگی بسیار تأثیرگذار است.
دانلود فیلم Good Bye, Lenin! 2003 (خداحافظ لنین) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
در زمانی که قبلاً باد خداحافظ لنین را گرفتم، به من اطلاع دادند که این یک طنز است. من به این امید وارد فیلم شدم که قسمت بیشتری از زمان را بخندم. هر چند در بخشهای خاصی سرگرمکننده بود، من یک قطعه مناسب از فیلم را پیدا کردم که تا حدودی بدبخت است.
خداحافظ، لنین روایت کودکی به نام الکس را بازگو می کند که پدرش به آلمان شرقی گریخت، موقعیتی که تقریباً تمایل مادرش را از بین برد. پس از هشت ماه تلاش برای بهبود، مادر الکس به این واقعیت کنونی باز می گردد و زندگی خود را به DDR می سپارد. پس از 10 سال، مادر الکس دچار نارسایی قلبی عروقی می شود که او را برای مدت طولانی در حالت خلسه قرار می دهد. در این مدت DDR و دیوار برلین سقوط می کنند. زمانی که مادرش بیدار می شود، الکس به او هشدار داده می شود که به او انرژی ندهد. او تصمیم می گیرد تا وجودی را که مادرش می دانست، یک دوره قبل از سقوط دیوار، بازتولید کند. این به عنوان یک ترتیب مناسب شروع می شود، با این حال الکس خیلی زود متوجه می شود که این یک نوع انرژی منحصر به فرد به خود گرفته است. او قبل از شروع طولانی با همراهش دنیس برنامههای تقلبی پخش میکرد تا در فهم «غربگرایی» که بیرون از پنجره اتاق مادرش اتفاق میافتد کمک کند. یک طنز ناگوار به بررسی موضوعات محبت، خانواده و بدبختی می پردازد.
من واقعاً در خداحافظ لنین شرکت کردم. من متوجه شدم که چگونه الکس به مادرش کمک می کند تا بسیار شیرین و در عین حال دیوانه باشد. او به معنای واقعی تمام آنچه مادرش به یاد می آورد را بازتولید می کند تا او را از نارسایی عروق کرونر دیگر باز دارد. چیزی که الکس تصدیق نمی کند ابزاری است که با آن ادامه دادن این عمل دشوار خواهد بود. او این کار را کاملاً از روی علاقه به مادرش انجام می دهد. حتی نمی توانستم تصور کنم که در موقعیت او باشم. فکر میکنم فعالیتهای او میزان عشق و علاقه او را نشان میدهد و اغلب در مورد عزیزانش فکر میکند. او تا جایی که می تواند تلاش می کند تا همه چیز را تا حد امکان عادی کند. با این حال که رابطه با خواهر و معشوقش را بیش از حد سنگین می کند، او این کار را ادامه می دهد تا زندگی را برای مادرش ساده تر کند.
موضوع بدبختی علاوه بر این در تمام فیلم وجود دارد. الکس زندگی پر دردسری داشته است. پدرش زمانی که او بسیار جوان بود به غرب گریخت و سالهاست که او را ندیده است، مادرش دو بار بیمار میشود و او در حالی که مادرشان تحت درمان قرار میگیرد با خواهرش و دختر جدیدش زندگی میکند. الکس سعی می کند تا جایی که می تواند به مادرش کمک کند تا در زندگی او شرکت کند، حتی زمانی که او در بستر استراحت است، اما در نهایت همه چیز بی فایده است. الکس نمی تواند مادرش را نجات دهد. همانطور که عمل او بزرگتر می شود، روان خودش را به خود می گیرد و الکس باید تخیلی تر باشد. او واقعاً خم می شود، اما در نهایت این مهم نیست. او کسی را از دست می دهد که واقعاً اغلب به او فکر می کند، و این طور است.
آنچه واقعاً جالب است این است که چگونه فضا در سراسر فیلم یکپارچه شده است. در حالی که برای اولین بار مشاهده می کنید، درک دلیل تصمیم رئیس برای ترکیب این مؤلفه ها دشوار است. فرضیه من این است که این تصویری است برای آنچه الکس معتقد است زندگی باید شبیه باشد. در فضا همه چیز سرراست است. همه چیز عالی به نظر می رسد و آرام است. در بازگشت به این سیاره، زندگی الکس به طرز غیرقابل تصوری سردرگم شده است. او نمی تواند از نگرانی های خود دور شود. هیچ چیز در مورد زندگی او ساده نیست، به خصوص که او همچنان در حال رشد است. فضا به وجودی میپردازد که الکس میخواهد داشته باشد، و وجودی که آلمان ممکن است با فرض بهبود همه چیز داشته باشد.
در کل خداحافظ لنین عالی است. باعث می شود بخندی، گریه کنی و فکر کنی. تاریخچه زیادی برای پیشرفت نیز وجود دارد. مثل این است که شما به عنوان این افراد همزمان با آلمان شرقی و غربی روبرو می شوید. برای کسی که هنگام سقوط دیوار در اطراف نبود، مشاهده نحوه واکنش افراد و اینکه چگونه شرق با توجه به تأثیر غرب تا حد زیادی فرهنگ خریدار است، بسیار جذاب بود. من خداحافظ لنین را برای هرکسی که نیاز دارد در مورد تاریخ بیابد، تجویز میکنم و به همین ترتیب داستان شخصیتمحور خارقالعادهای را تماشا میکند.
دانلود فیلم Good Bye, Lenin! 2003 (خداحافظ لنین) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
خداحافظ لنین بدبخت/سرگرم کننده توسط ولفگانگ بکر، رئیس با استعداد، اما کم استفاده، نمونه ای بد از تاریخ به عنوان یک ساختگی کمیک است. خداحافظ لنین اساساً برای آلمانیهای واقعی بیشتر از بسیاری از ما ارزش دارد، زیرا مسائل مربوط به «Vaterland» آنها را مدیریت میکند، و تا این حد گستردهتر، نه چندان دور؟ به هر حال، ما میتوانیم ارزش آن را عمیقاً بهعنوان طردشدگانی که به طور کامل در جستجوی آن هستند ببینیم. ارائه شگفتانگیز کاترین بکتاک، سرگرمکننده، اعتبار آن داستان دور از ذهن را میدهد، همانطور که اصالت عمیق سرگرمکنندهای که نقش فرزندش را بازی میکند. دانیل بروئل، که از آن نقطه به بعد در دنیای فیلم سرزمین اصلی از یک همبستگی به همبستگی دیگر رفته است و در غیر محتمل ترین فیلم ها خارج از کنترل ظاهر می شود. خداحافظ لنین به همین ترتیب دارای یک بانوی جوان تاتار فوق العاده از کازان به نام چولپان خماتووا است که در نقش یک مراقب پزشکی روسی که در یک کلینیک اورژانس برلین شرقی به نام لارا کار می کند، بازی می کند. او به بروئل میگوید که به خاطر قهرمان «دکتر ژیواگو» از سوی مردمش لارا نامیده شده است. ناسازگاری این است که خود مجری نقش لارا را در یک سریال تلویزیونی کوچک روسی از «دکتر ژیواگو» در سال 2006 بازی کرد (پیشبینی رضایتبخش است؟). این طنز موضوع حفظ واقعیت را در رابطه با فروریختن دیوار برلین از بانویی که دچار نارسایی شدید تنفسی شده و قبل از این مناسبت به حالت بیهوشی رفته است، اما پس از آن مناسبت بیدار می شود، مدیریت می کند. از آنجایی که او یک سوسیالیست پرانرژی است، نباید مه آلودترین تصور را در مورد اینکه عزیزترین جهان او در DDR (آلمان شرقی) به پایان رسیده است داشته باشد، زیرا متخصصان می گویند شوک می تواند او را بکشد. دو جوان او باید این موضوع را از او پنهان کنند، و این به معنای بازیابی تمام اثاثیه قدیمی فرسوده از زبالهدان است تا وقتی او به کلینیک پزشکی میرود تا در رختخواب در خانه بهبود یابد، سطح او را دوباره زیباتر کند. فرزند او مدام در سطل زباله ها می چسبد تا ظروف و ظروف قدیمی و ظروف مواد غذایی و نوشیدنی را پیدا کند، دوباره آنها را با وسایل داخل ظروف و کوزه های جدید پر می کند و آنها را در بشقاب به مادرش معرفی می کند که انگار مارک های قدیمی واقعاً وجود دارند. . به طور معمول، اپیزودهای انحرافی متعددی وجود دارد. به هر حال این داستان مولفه های اسفبار و غم انگیزی دارد. همسر این زن که به سمت غرب فرار کرده بود به یک مسئله تبدیل می شود و مشکلات غیرقابل محاسبه همچنان پدیدار می شود. در یک نقطه خاص، از آنجایی که او تبلیغات کوکاکولا را از پنجره خود می بیند، خانم باید متقاعد شود که کوکاکولا واقعاً در دهه 1950 در آلمان شرقی ساخته شده است و توسط آمریکایی ها گرفته شده است، بنابراین خوب است که آن را عمومی کنید. بدون تجاوز به استانداردهای لنین. خداحافظ لنین با لمسی ملایم و نبوغی باشکوه ساخته شده است و محدودیت های اعتبار کمدی را برای بررسی رضایت بخشی که بسیار موفقیت آمیز بود، تحت فشار قرار نمی دهد. در هر صورت، با پیشروی داستان، پیام عمیقتری را دریافت میکنیم: با فرصت جدید، تجاریسازی، بخل و شرارتهای متعدد دیگر به وجود آمد. اخبار جعلی DDR که توسط کودک بر روی نوار ویدیویی ایجاد شده و با استفاده از یک پیوند مرموز به مادرش در تلویزیون نمایش داده می شود، به طور پیوسته یک DDR اصلاح طلب را به تصویر می کشد که دیوار را ویران می کند، "مرزها را باز می کند"، هانکر را به بازنشستگی قدرت می دهد، و "دنیای جدیدی" را می سازد، که همانطور که کودک با همراه خود به اشتراک می گذارد، "DDR همانطور که او ترجیح می داد" است. رؤیایی که هرگز رخ نداده است، اما باید اتفاق میافتد، به تدریج غالب میشود و به واقعیتی تبدیل میشود که به تدریج متقاعدکننده است. پس از آن، این فیلم، در آن مرحله، از یک داستانپردازی به معنادار و هوشمندانهتر از انبوه نسبی موضوعات عمیق مورد نیاز تبدیل میشود، در حالی که یک طنز باقی میماند. برای آلمانیها، خداحافظ لنین همه دکمهها را فشار میدهد و به هر نقطهی دردناکی برخورد میکند، در حالی که برای ما که عکسهایی از آنگلا مرکل روی دیوارهایمان نداریم، چشمهای عمیق در وسط است. غرش ها
دانلود فیلم Good Bye, Lenin! 2003 (خداحافظ لنین) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
«خداحافظ لنین» که در آلمان بسیار شناخته شده است، ممکن است ترکیبی ترین احضار جشن اتحاد باشد که در آن کشور پس از جنگ سرد اعلام شده است. بازتاب گهگاهی متضاد در مورد آنچه که در حال حاضر بود و تا حدودی وجود دارد، این نقد سرگرمکننده و گاهی جدی فیلمی است که قطعاً قابل توجهتر از آن چیزی است که مردم آمریکایی بدانند. صرفاً بر اساس دریافتهای صنعت فیلم، این یک کسبوکار وحشتناک (در ایالات متحده) ناامیدکننده است و در عین حال یک بیانیه سیاسی قابل توجه است. بازگشایی چارچوب سیاسی سوسیالیست آلمان شرقی (سقوط دیوار) که جهان تغییر کرده است. روشی باشکوه برای نشان دادن تغییرات احساسی که در یک درخواست نسبتاً کوتاه رخ داده است. سوفل (کاترین ساس) پس از تجربه یک اپیزود کرونری، باید از هرگونه شوک دوری کند، در غیر این صورت پزشک او از فرزندش خواسته است. کارکرد و کاملاً در آلمان شرقی خریداری شده است، در نهایت به خانواده او بستگی دارد که اساساً فرزندش الکس (دانیل برول) است که یک بندر محافظت شده برای بهبودی او فراهم کند.
مادر کاملاً در شغل پویای خود در آلمان سوسیالیستی غرق شده است. تعهد او به اهداف کمونیستی مطرح شده است. او حتی یک بار برنده «جایزه طلا» برای «تعهدات فوق العاده به جامعه کمونیستی ما» شد. شاید از طریق پاداش برای ازدواج بمباران شده خود، او خود را به طور کامل در چارچوب انداخته است. بنابراین برای عزیزان او بسیار سخت است که این نما را بپذیرند که همه چیز تغییر نکرده است. علاوه بر این، دلیل بخش عمده طنزی است که ما متوجه آن می شویم.
بازیگری یکی از ویژگیهای کمتری است که ما در خداحافظ لنین ارزیابی میکنیم، علیرغم این واقعیت که در نهایت به ساخت غیرقابل انکار درگیر میشویم. هر خویشاوند و همراهی مجاز است که اندکی نقص و بیتردید قدرتی از خود نشان دهد.
تصاویر سریع آتش سوزی زیادی از آلمان در جریان داستان قرار گرفته است که ما اغلب گرفتار تصاویر آلمان شرقی می شویم که اخیراً الگویی از نحوه کار نکردن سوسیالیسم بود. در خندههای غیرقابل کنترل فیلم، متوجه میشویم که چگونه کودک پخشها (واقعاً ویدئویی که توسط او و یکی از همراهانش ساخته شده است) را به یک داستان منحصراً برای آسایش مادرش تبدیل میکند.
از آنجایی که خداحافظ لنین دورهای از تاریخ را در بر میگیرد. نمونهای از تغییرات سریع بود، و در نتیجه گرفتن «ظاهر» درست نیاز به انجام برخی کارها داشت. در یک مصاحبه جذاب (اگر کوتاه) بی بی سی با رئیس ولفگانگ بکر (http://www.bbc.co.uk/films/2003/07/16/wolfgang_becker_good_bye_lenin_interview.shtml) متوجه می شویم که در فیلم Good Bye, Lenin!برداری:
به این دلیل که اولین نواحی در برلین پس از فروپاشی دیوار بسیار سریع تغییر کردند، بسیار طاقتفرسا بود، و علیرغم این واقعیت که ما فقط باید آنها را به دهه قبل برگردانیم، یک تضاد اساسی وجود دارد. در برلین شرقی هیچ دیش ماهواره ای وجود نداشت. تلفن پرداخت وجود نداشت. و بدیهی است که تا سال 1989 خودروهایی ساخته شده بودند.
نتیجه نه چندان واضح فیلم واقعاً رضایت بخش است. همانطور که ما نیاز داریم، رشته های مختلف طرح محدود هستند و حتی بهتر است یک یا دو شوک ما را سرگرم کند. بنابراین، بکر، رهبر و مقالهنویس، نگاهی پشیمانآمیز و در عین حال بیدقت به زندگیهایی که از نظر استراتژیک، مالی و توسط دنیای جدید جسورانه با آنها تماس گرفته شده است، میزند.
رتبه: سه ستاره و نیم.
دانلود فیلم Good Bye, Lenin! 2003 (خداحافظ لنین) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
"خداحافظ لنین!" یک بازی درخشان و تماسی است در مورد آنچه که باید یک بازی سالنی آلمانی باشد: "کسی که از حالت بیهوشی بیدار می شود چگونه به تغییرات خارق العاده از زمان فروریختن دیوار پاسخ می دهد؟"
اما ولفگانگ بکر، مقالهنویس/رئیس، بسیار بیشتر از یک شوخی در خط مقدم افکارش است، به همان اندازه که به خودی خود جالب است.
بله، دلیل اساسی این حیله گری است که کودک سعی می کند مادر ظریف خود را از نارسایی عروق کرونر دیگر با پیچاندن او در مورد آلمان شرقی که در واقع مدت کوتاهی قبل از رفتن او به کما وجود داشت، حفظ کند. .
و در واقع، راههای غیرقابل انکار وحشیانه ای که او برای همگام شدن با داستان با تعقیب نتایج درجه دوم دنیای ایده آل مردم طی می کند، خنده دار است - برای مثال، منحرف شدن از یک جلسه تحریک آمیز. با معشوقش وقتی کمد لباسی مملو از آنچه به دنبالش بوده، زباله های چارچوب تحقیر شده مالی و اجتماعی می یابد.
اول، چیزی که این موضوع را به یک تقلید ساده تبدیل می کند، شخصیت های پیچیده ای هستند که توسط یک بازیگر درخشان بازی می شوند. هیچ کس یک شخصیت ثابت نیست، همه آنها زندگی و انتظارات و توقعات بسیار فردی و گیج کننده ای دارند که می توانید برای آنها و اهدافی که در پشت تصمیمات آنها اتخاذ کنید، چه در دوران استاسی و چه در حال حاضر تحت شرکت آزاد. روابط متقابل خود آنها قانع کننده است و از آنجایی که رشد و تکامل خویشاوندان با تغییرات پیچیده اطراف آنها مطابقت دارد، شامل می شود.
به این دلیل است که آنها چنین افرادی هستند که شروع به تضعیف و کنترل خودکامگی ساختگی طبقه کارگر پسر می کنند، صرف نظر از اینکه این خودکامگی فقط در یک اتاق وجود داشته باشد، هر چقدر که آنها انجام دادند. اصیل، وقتی تحت نیروی حقیقت شروع به از هم پاشیدن می کند.
این امر به ویژه زمانی آشکار می شود که او باید تبلیغات خود را انجام دهد که هم به طرز طنزآمیزی و هم به طرز ترسناکی سازنده باشد تا یک پیچ و تاب خنده دار در این واقعیت فعلی ایجاد کند، زیرا شروع به قطع کردن جزیره بهشتی کارگرش می کند، هر دو از نظر قانونگذاری. مسائل و مسائل مالی به افشای شدید و محرک خصوصی دروغ ها.
یک نقطه طرح کوچک نزدیک به پایان وجود دارد که یا مبهوت کننده بود یا برنامه ریزی شده بود تا لایه ای از پیچیدگی بیشتر به رابطه مادر/فرزند اضافه کند.
نمیدانم بکر برای بازتولید صحنه اشتباه آلمان در حال تغییر باید هزینههای فوقالعادهای بپردازد یا از سوی دیگر زمانبندی دوربین او با این وجود شگفتانگیز بود که به نظر میرسید دوربین لوئیس مال در آن است. گرفتن "آتلانتیک سیتی" در اوج است.
یکی دیگر از ناهماهنگی ها، برای یک ناظر انگلیسی زبان، این است که ممکن است این انبوهی از تغییرات در این سیاره وجود داشته باشد، اما زیرنویس ها هنوز سفید روی سفید هستند!
دانلود فیلم Good Bye, Lenin! 2003 (خداحافظ لنین) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
در واقع، باید بگویم که هیچ سرنخی در مورد این که زندگی پشت دیوار در زمان حضور آلمان شرقی تا این حد ممنوع بود، نداشتم. هیچ سازمان غربی اجازه نداشت، (کوکاکولا و غیره) تلویزیون های بیهوده را مصرف کند، نیاز به رعایت قوانین داشت و به محض اینکه سعی کردید از این جهنم فرار کنید، بلافاصله تیراندازی شدید. این تقریباً صدایی جذاب برای کره شمالی می دهد. به طور کلی از بهشت ها متشکرم که پشت سر ما هستند... البته، برای اینکه دوباره کشوری تمام شده باشند، باید تلاش های دیوید هاسلهوف در آواز خواندن را تحمل کنند، که عملاً کافی است تا مجبور شوید طرح را بازسازی کنید، فقط برای اینکه این احمق لعنتی را از بین ببرید...
در این شرایط کنونی مادری و دو فرزند نوجوانش پرتاب میشوند که او برای تسلیم شدن به اخلاق و اعتقادات شرق بزرگ شده است. نیمه بهتر او از مدت ها قبل به سینه نوازش شده غرب گریخته است و به او اجازه می دهد تا بچه ها را تربیت کند. با این حال، دیری نگذشت که دیوار منفجر شد، بنابراین او از یک سیستم اعتقادی ضعیف استفاده می کند. در هر صورت، مدتی قبل از این مناسبت بزرگ، او یک اپیزود کرونر عظیم را تجربه می کند که او را در یک بیهوشی طولانی قرار می دهد، و او را مجبور می کند که اتحاد مجدد آلمان و در نتیجه تحقیر فرزندانش توسط تأثیرات خارجی را از دست بدهد(!) وقتی ماه ها پس از این واقعیت از خواب بیدار می شود. ، فرزند او توسط PCP خود آموزش می بیند که هر شوکی می تواند او را بکشد، و فهمیدن دنیا تا آنجا که ممکن است تغییر کرده باشد بدون شک در آن کلاس قرار می گیرد. بنابراین او مجبور می شود روکش پیچیده ای را شروع کند که شامل VCR، لباس های قدیمی و ترشی می شود. به نظر می رسد پیچیده است؟ در واقع، همینطور است.
به همین ترتیب بسیار تکان دهنده، سرگرم کننده و قدرتمند است، زیرا فیلمنامه تخیلی به طور مداوم مسائل جدیدی را برای کودک همیشه مبتکر به کاوش می کشد، و روشی که در آن او از کمک همه استفاده می کند. در اطراف او و استفاده او از اقلام قدیمی جستجو شده از پرش لذت بخش است. با این حال، قلب اصیل فیلم در ارتباط بین مادر آسیب دیده و فرزندانش است و از طریق تلاش آنها برای حفظ نفس او که زندگی عادی روزمره آنها را ناراحت می کند، متوجه می شوید که آنها واقعاً او را دوست دارند. در هر صورت، وقتی او حقیقت تاسف بار در مورد برخاستن شوهرش را دیرتر کشف می کند، در واقع او را با عشق واقعی عفو می کنند. چیز اصلی من خیلی طول نکشید که او از راه می رسد، او حقه را پیدا می کند ... با این حال، راستش، او اهمیتی نمی دهد. تماشای بچه هایی که دوست دارد برای نجات جانش به این سختی می روند، برتر از هر خداحافظی است... می توانید با جستجوی چشمان او قضاوت کنید.
دانلود فیلم Good Bye, Lenin! 2003 (خداحافظ لنین) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
در تمام طول فیلم مشخص است که ولفگانگ بکر در حال تلاش است تا دیدگاهی بسیار کنایه آمیز در مورد شرایط آلمان شرقی در حال حاضر بیان کند، با این حال او به طور کلی بیش از حد از مشکلات اصلی دور می شود و به ساخت فیلم درباره آلمان پایان می دهد. مسائل درون خانواده شاید این رویکرد بکر برای افزودن مؤلفه ای از اصالت به شرایط نسبتاً رویایی باشد، و نشان می دهد که در میان مسائلی که کل کشور یا حتی کل سرزمین اصلی را عذاب می دهد، هر خانواده، هر فردی مسائل خاص خود را دارد. برداشت کمدی از این موضوع به خودی خود باعث می شود که فیلم یک تقلید مستقیم به نظر برسد، با این حال این ایده تا حدی مضحک است که تقریباً از دیدگاه های طنز کم می کند و باعث می شود فیلم مانند یک طنز استاندارد به نظر برسد. با این حال، بکر بخشی از این دیدگاه ها را به طور موثر بیان می کند. احتمالاً خنده دارترین و متقاعد کننده ترین چیزی که از فیلم به یاد می آورم، ارتباط بین اهداف کارآفرینی و اهداف کمونیسم بود. خواهر شخصیت اصلی در برگر لرد کارهایی دارد که از نظر آمریکاییها برای کسی که برای بدست آوردن آن تلاش میکند شغلی بسیار معمولی به نظر میرسد، با این حال به نظر میرسد در اینجا فوقالعاده ناخوشایند است. شاید این تلاش برای گفتن چیزی درباره اسمز افکار کارآفرینان غربی به عموم مردمی است که برای مدت طولانی توسط کمونیسم در عذاب بودند، و اینکه چگونه ممکن است چیزها برای یک فرهنگ بسیار عادی و در عین حال برای فرهنگ دیگر ناآشنا به نظر برسند. چیز دیگری، به احتمال زیاد کاری که بکر بهترین کار را انجام داد، روشی بود که افراد برای پنهان کردن بخش های غربی زندگی که به سرعت از مادر به عموم مردم منتقل می شد، دست به چنین اقدامات شدیدی زدند. این احتمالاً بهترین ادعایی است که بکر بیان میکند، با تمسخر روشی که مقامات دولتی تلاش کردند تا از دادهها و ویرایش بخشهایی از فرهنگ و زندگی ساکنان جلوگیری کنند و از الکس و جمع همراهانش هر کاری انجام دهند تا اطمینان حاصل شود که مادر این کار را نمیکند. به اتحاد مجدد نگاه کنید ساختن برنامه های خبری جعلی، آماده کردن همه، پنهان کردن واقعی اعلان ها و هر آنچه که نشان دهنده سبک زندگی غربی باشد. این چیزی است که بکر به بهترین شکل انجام داد. به طور کلی، فیلم کار بسیار خوبی در انتقال آب و هوای آلمان شرقی درست قبل از اتحاد و درست پس از اتحاد انجام داد.
دانلود فیلم Good Bye, Lenin! 2003 (خداحافظ لنین) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
نمایشگاه های "خداحافظ لنین!" توسط کل بازیگران عالی هستند، و این یک طرح جذاب برای یک فیلم آلمانی در مورد پیشرفت در برلین شرقی پس از سقوط انجمن شوروی است. این دو داستان است، در واقع، داستان کلی درباره یک خانواده بسیار نزدیک از برلین شرقی، به ویژه تعهد یک همکار جوان به مادرش است. به نظر میرسید که این خانواده، از هر نظر، بسیار برتر از خانوادههای دیگر در برلین شرقی قبل از سال 1980 هستند - حدود 10 سال قبل از فرود آمدن دیوار برلین. ما پدر را نمی بینیم، متخصصی که ظاهراً خانواده اش را رها کرده و از Iron Drape فرار کرده است.
The Murmur با بازی کاترین بک تاک ارتباط خود را با واقعیت از دست می دهد. پس از بازگشت و بهبودی، او شروع به وقف فرصت خود به تمام شوروی به عنوان یک ساکن تزلزل ناپذیر ایالت می کند. یک دهه می گذرد، و الکس (با بازی دانیل برول)، فرزندی که به او داده می شود، از زندگی خسته شده است. تصویری که می بینیم یکی از سستی های باورنکردنی در میان عموم مردم است. اکتبر 1989 است، و افراد مضطرب هستند، اقتصاد ویران شده است، و روسای شوروی دیگر هرگز دستان سنگینی برای کنترل افراد ندارند. مامبل یک نارسایی عروق کرونر را تجربه می کند، به طور مشابه وقتی می بیند که الکس توسط چندین پلیس آلمان شرقی از جایی که او در میان جمعیتی از افراد ناسازگار قدم می زد، حذف می شود.
خداحافظ لنین بهعنوان یک تقلید متهم نمیشود، با این حال طنزی در آن وجود دارد. پس از هشت ماه، مامبل از بی حالی شدید خود بیرون می آید. با این حال، او نباید تعجب کند وگرنه ممکن است عقب افتادگی را تجربه کند و به سطل لگد بزند. او اجازه ندارد که یک فرصت بسیار قابل توجه بدون هیچ تضمینی باشد. الکس او را به آپارتمانشان برمی گرداند. آنها باید آن را با کالاهای قدیمی بازسازی کنند. او سعی میکند هشت ماه زودتر همه چیز را همانطور که بود بسازد، زیرا پیشرفتهایی که اتفاق افتاده قطعاً او را مبهوت میکنند.
بقیه فیلم تلاش هایی را نشان می دهد که توسط الکس ترتیب داده شده است تا مامبل در واقع فکر کند که زیر سایه لنین گریه اش زندگی می کند. در هر صورت، تا کی می تواند او را از ردیابی واقعیت باز دارد؟ ربع آخر فیلم برجسته ترین جنبه است. تقلید در اینجا عالی است، محبت به خانواده در شخصیت ها موج می زند، و واقعیت در نهایت ظاهر می شود و مورم با شادی ادامه می دهد. خداحافظ لنین به دلیل برهنگی و بخشی از زبان درجه بندی شده است.
دانلود فیلم Good Bye, Lenin! 2003 (خداحافظ لنین) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
"خداحافظ لنین!" هماهنگ شده توسط ولفگانگ بکر شامل یک مادر در حالت خلسه و یک کودک است که یک دنیای کاملا جدید "قدیمی" برای او می سازد. سال 1989 در آلمان شرقی است، و مادر الکس (دانیل برول) «ماتر» (کاترین بک تاک) فردی فعال از ائتلاف کمونیست است. درست قبل از فرود آمدن دیوار برلین، ناظران مورمور الکس که در حال مبارزه با سیستم در حال انجام است دستگیر میشوند و از یک اپیزود کرونری در جاده منفجر میشوند. او در حالت بیحالی شدید، دلتنگ فروپاشی دیوار و اتحاد آلمان است. در زمانی که او هشت ماه پس از این واقعیت از خواب بیدار می شود، متخصص به الکس و خواهرش می گوید که چند هفته آینده برای سلامتی او ضروری خواهد بود و او نمی تواند هیچ گونه آسیب یا شوکی داشته باشد. الکس که متوجه میشود موقعیتهای هشت ماهگی مادرش را آزار میدهد، او را به خانه میآورد و دنیایی را که قبل از مراجعه به کلینیک اورژانس در آن زندگی میکرد، بازتولید میکند. از چیزهای کوچکی مانند پوشیدن لباس های غیرغربی و جایگزین کردن کالاهای جدید و شیک خود با چیزهای قدیمی و دلخراش گرفته تا پخش برنامه های تقلبی و کمک گرفتن از همراهان و همسایگان، الکس تلاش می کند تا این مکر را ادامه دهد تا زمانی که مادرش یک بار محکم شود. بیشتر، و میتوانم با اخبار مقابله کنم.
من اولین بار ماهها قبل از خداحافظ لنین در NPR شنیده بودم و داستان آنقدر متقاعدکننده و متفاوت بود که فهمیدم باید آن را ببینم. من کاملاً مطمئن نیستم که چه چیزی به من نشان داد که اساساً این یک تقلید است، اما "خداحافظ لنین!" واقعا یک نمایش قوی است که هم جذاب و هم نزدیک به خانه است. تعهد الکس، حتی پس از یافتن برخی از دادههای پیشگامانه درباره گذشتهاش، به اندازهای دیوانهکننده و الهامبخش است. بکر یک فیلم واقعاً شفاف به جمعیت می دهد، به حدی که چندین بار از فیلمبرداری شبیه ام تی وی استفاده می کند، به نظر می رسد ناجور و تکان دهنده باشد. غیر از این دقایق، اما فیلم فوق العاده قوی است و داستان منحصر به فرد و مجلل روایت شده است.
"خداحافظ لنین!" یک فیلم ساده برای پیشنهاد است، و من این کار را بدون تردید به اکثر افراد انجام می دهم. این یکی دیگر از فیلمهای ناآشنا و درخشان است که بازتاب زیادی نداشته است، اما به طور ایدهآل از طریق تبادل غیررسمی میتوان از آن لذت برد.
دانلود فیلم Good Bye, Lenin! 2003 (خداحافظ لنین) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
خداحافظ لنین! یک نمونه واقع گرایانه از "Ostalgie" است - بازی با کلمه "نوستالژی"، "ost" به معنای "شرق" - که به رسمیت شناختن محبت آمیز وضعیت موجود در جمهوری قبلی اکثریت آلمان قبل از اتحاد با آلمان غربی است. خداحافظ لنین هم فردی و هم تجسمی است، زیرا داستان زندگی این خانواده منعکس کننده پیشرفت هایی است که پس از نیش زدن گرد و غبار وند در سراسر جمهوری آلمان حرکت کرد. با این حال، رئیس ولفگانگ بکر مناسبتهای سالهای 1989-1990 را به سطحی خصوصیتر - و در نتیجه شخصیتر - تعالی نمیدهد، با این حال او به همین ترتیب تغییرات سیاسی، مالی و اجتماعی دوره را در فضای زن و مرد ترتیب میدهد. دینامیک.
گویاترین خط فیلم در پایان بیان می شود، زمانی که صدای الکس به جمعیت روشن می شود که آلمان شرقی کشوری است که او برای همیشه با مادرش ارتباط خواهد داشت. این که رئیس جمهوری آلمان قبلی را با قهرمان زن وصل کرد، اتفاق ناگواری نیست، زیرا سرنوشتی که برای خانم کرنر پیش میآید، بیتردید تاریخ را منعکس میکند. با این حال، جالب تر است که بدانیم این وابستگی از طریق یک دوره تضعیف به ثمر نشست (بر خلاف زنانه شدن در آغاز): در قسمت اولیه فیلم، آلمان شرقی به عنوان یک تصویر مردانه قدرتمند به تصویر کشیده شده است. با نزدیک شدن به اتحاد مجدد، آسیب پذیرتر = زنانه می شود.
این خداحافظی، لنین! که با نوستالژی به گذشته می نگرد، قابل تردید نیست، و این یک شوخ طبعی است که با طنز سواری طنز و طنز آمیخته شده است. مرکز پیشنهاد فیلم است. با این حال، بین قسمتهای خندیدن، بکر میفهمد که چگونه میتواند مخفیانه از میان چند حفاری زیرک در GDR قبلی عبور کند - به سختی حیرتانگیز است زیرا رئیس یک ویسی است. که این موضوع را به میان می آورد: موضوع ساختن فیلمی درباره آلمان شرقی توسط یک آلمان غربی چیست؟ پاسخ: چه کسی اهمیت می دهد تا زمانی که DEFA نیست که آن را می سازد.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.