«کمیل» و «سالیوان» دو نوجوان عاشق هستند، اما در پایان فصل تابستان آن ها از هم جدا می شوند. بعد از گذشت چند ماه، دیگر نامه ای از سالیوان به کمیل نمی رسد و چندی بعد کمیل که قلبش شکسته اقدام به خودکشی می کند، اما زنده می ماند. چهار سال بعد...
داستان از عشق بین کمیل و سالیوان، آغاز می شود . آنها که در طول دوران نوجوانی باهم بوده اند . اما سالیوان برای بررسی جهان به سفری طولانی مدت رفته بود . حالا پس از 8 سال سالیوان بر می گردد و …
«کمیل» و «سالیوان» دو نوجوان عاشق هستند، اما در پایان فصل تابستان آن ها از هم جدا می شوند. بعد از گذشت چند ماه، دیگر نامه ای از سالیوان به کمیل نمی رسد و چندی بعد کمیل که قلبش شکسته اقدام به خودکشی می کند، اما زنده می ماند. چهار سال بعد کمیل با مردی به نام «لورنز» آشنا می شود، و رابطه ای عشقی با او آغاز می کند. اما در همین زمان است که سالیوان دوباره به زندگی کمیل باز می گردد...
داستان رابطه عاشقانه بین "کمیل" و "سولیوان" در طول دوره نوجوانی آنها بعد از اینکه "سولیوان" برای سفر دور دنیا 8 سال غیبت می کند...
بهار سال 1999: کامیل 15 ساله و سالیوان 19 ساله از یکدیگر عصبانی هستند. با این حال سالیوان می خواهد برای یک سال به آمریکای جنوبی برود و این باعث ناامیدی کامیل می شود. او در پاییز آنجا را ترک می کند و پس از مدتی نوشتن برای او را متوقف می کند. وی پس از اقدام به خودکشی در بیمارستان به سر می برد. پس از چهار سال او کار می کند ، در رشته معماری تحصیل می کند و به تنهایی زندگی می کند. او با یک معمار معروف ، لورنز آشنا می شود که اعتماد به نفس او را بازیابی می کند. در سال 2007 ، کامیل و لورنز رابطه قوی دارند. او دستیار وی است اما احساس می کند به اندازه کافی قوی است که به زودی آژانس تاسیس می کند. او به یک زن کاملا شکل گرفته ، با علایق جدید تبدیل می شود. بعد از 7 سال او دوباره سالیوان را می بیند. به نظر می رسد بعد از اولین ملاقات آنها همه چیز خوب پیش رفته است ، اما چند ماه بعد احساسات قدیمی برمی گردد و قلب او دوباره پاره می شود
داستان عاشقانه بین کامیل و سالیوان که در دوران نوجوانی آنها شروع می شود و پس از 8 سال غیبت سالیوان از کاوش در جهان آغاز می شود...
دانلود فیلم Goodbye First Love 2011 (عشق جوان) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
از آنجایی که هیچ حرکت خارق العاده ای انجام نمی دهد، «خداحافظ عشق اول» یک فیلم ابتدایی گمراه کننده است. اساساً، داستان یک بانوی جوان را روایت می کند که بین دو مرد درگیر شده است، هر دوی آنها را عمیقاً و در عین حال به روش های کاملاً متفاوت دوست دارد. بی دردسر بودن آن به طرز زیرکانه ای با یک سبک تا حدی عجیب و غریب پنهان شده است، که به طور قابل قیاس با احساسات هالیوودی فاصله دارد. فیلم بهطور طبیعی پخش میشود، و اکثر پیشرفتهای متعارف واقعی از زندگی حذف شدهاند. این کمتر در مورد طرح و نمایش و بیشتر در مورد شخصیت است. ممکن است به سرعت آشکار نباشد، با این حال ما شاهد یک فرد هستیم که در حال توسعه است. این به این معنی نیست که او از صداقت شروع کرده است، و نه اینکه او همه چیز را درک خواهد کرد. تنها چیزی که می دانیم این است که او در طول زمانی که صرف تبدیل شدن شده است.
اسم او کامیل (لولا کرتون) است. زمانی که در ابتدا با او آشنا شدیم، سال 1999 است، و او یک نوجوان پانزده ساله است که با افرادش در پاریس زندگی می کند. او با پسر نوجوانی به نام سالیوان (سباستین اورزندوفسکی) که مدرسه را رها کرده است، رابطه غیرقانونی جدی دارد. صرف نظر از اظهارات تکراری آنها مبنی بر اینکه هر کدام عشق اولشان هستند، بدون هیچ مشکلی با هم بحث می کنند. درک این موضوع دشوار نیست: آنها هر دو هنوز جوان و بی فریب هستند و هنوز درک نمی کنند که واقعاً چه می خواهند. سالیوان مشتاق دیدار با جهان است و با یکی از همراهان خود قصد دارد به آمریکای جنوبی سفر کند. کامیل از گرسنگی اش برای ماجراجویی های جدید تضعیف می شود و بی وقفه برای آسیب رساندن به خود گام برمی دارد. با فرض رفتن او، ممکن است او را کاملاً نادیده بگیرد و با خانم جوان دیگری ملاقات کند. او ادعا می کند که به دنبال چیزی برای او نیست.
سالیوان به او تضمین می دهد که ممکن است برای مدت طولانی دور باشد و در تماس باقی بماند. بنابراین، او می رود. کامیل با پیشروی در سال 2000 و دریافت نامه ای متناوب از سالیوان، به طرز شگفت انگیزی خود را تطبیق می دهد. در تمام نامههایش، او به عمل خود ادامه میدهد که به طرز چشمگیری ستایش خود را برای او تأیید میکند. حقیقتاً، آنها به حدی شدید هستند که به وحشتناک بودن و صادقانه دستکاری کردن نزدیک می شوند. در یکی از نامهها، او به زیبایی به او میگوید که ستایش او برای او باعث سرخوردگی او شده است. به احتمال زیاد او چندان شیفته او نبود، در صورتی که او مدام ملاحظات او را تحت تأثیر قرار نمی داد، او واقعاً می توانست در حرکات او شرکت کند. از هیچ جا، نامه ها از آمدن منصرف شدند. یک کامیل له شده خیلی زود در یک مرکز رکود قرار می گیرد، بنابراین، در کل پدرش (سرژ رنکو) به او می گوید که این آخرین فرصت است که قدم زیر را بردارد.
هرگز یک بار هم سالیوان را دنبال نکن اقامت در آمریکای جنوبی به طور قابل توجهی بیش از ده ماه طول می کشد. با این وجود، ما در طول هفت سال بعد از کامیل پیروی می کنیم. در طول این مدت، او دبیرستان را به پایان می رساند، به یک مدرسه برنامه ریزی می رود، روی مهندسی تمرکز می کند، و در یک نمایشگاه سازمانی وظیفه ای را برای یک نقشه کش نروژی به نام لورنز (Magne Håvard Brekke)، که از نیمه بهتر خود در برلین جدا شده و ظاهراً بیگانه شده است، تعیین می کند. از فرزندش ما می بینیم که رابطه آنها از تجارت و نماینده گرفته تا همکاران آرام گرفته تا دوستان نزدیک خانه تا عزیزان ایجاد می شود. او ممکن است مانند سالیوان ستایش خود را برای کامیل بیان نکند، اما واضح است که او واقعاً عمیقاً روی او تمرکز می کند. او همچنین اغلب به او فکر می کند. با این حال، معادل آن با سالیوان نیست. چیزی فراتر از علاقه واقعی وجود دارد. درک معقولی از اینکه آنها چه کسانی هستند وجود دارد.
تا سال 2007 که کامیل و سالیوان بالاخره دوباره به یکدیگر ملحق شدند. تاریخ دقیقی مشخص نشده است، اما به نظر می رسد که او مدت ها قبل از آمریکای جنوبی بازگشته بود. او در حال حاضر بهعنوان یک هنرمند عکاس در مارسی، جایی که آشکارا از پاریس برتری دارد، میگذرد. در ابتدا به نظر می رسد که رابطه آنها سرد شده است و آنها به سادگی به عنوان یک همراه پیش می روند. با این حال، به ناچار، واضح است که احساسات قدیمی دوباره ظهور کرده اند. من این را از کامیل پیش بینی می کردم، با این حال باید قبول کنم، از سالیوان آن را پیش بینی نمی کردم. خاطرات او همچنان او را عذاب می دهد، و در یک نقطه خاص، او با اندوه آرزو می کند که ای کاش دوباره با هم بودند. زمانی که لورنز برای کاری احضار میشود، کامیل و سالیوان بهطور مداوم دور هم جمع میشوند و عشق میورزند، در همین حال متوجه میشوند که چیزی که با آنها مواجه میشوند مستعد ماندگاری نیست. من می ترسم که عشق جوان را مانند یک تراژدی غم انگیز ساخته باشم. تصور کردن با توجه به موضوع بسیار دشوار است، با این حال "خداحافظ عشق اول" به طور مشابه هیچ ردی از احساس وجود ندارد. برخلاف لذت بردن از تخیل های فانتزی، عشق و ارتباطات با توجه به الزامات فیزیکی کاملاً قابل تصور، بسیار ملموس و عمیق تحلیل می شوند. همه باعث می شود که یک دوربرگردان و بسته شدن نسبتاً آهسته رخ دهد، که در واقع کمتر شبیه یک صحنه کامل و بیشتر شبیه یک صحنه بیشتر است. هرچقدر هم که این کار عملی باشد، حساسیتهای طبیعی من در آمریکا باعث شد مشتاق چیزهای خاصتری باشم. من نمی گویم که همه چیز باید با یک بسته نرم و صاف پوشیده شود، اگرچه احساس نتیجه گیری خوب بود.
- - کریس پاندولفی (www.atatheaternearyou.net)
دانلود فیلم Goodbye First Love 2011 (عشق جوان) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
بخش اعظم ما به یکباره با تعالی مقدس پرستش موجودی دیگر مواجه شده ایم. عشق، با این حال، در برابر معاینه مقاومت می کند و اغلب عکس های ما را در خود جای نمی دهد. طبق دیدگاه یک فرد خارجی، زوج های دور از ذهن بیشتر از زوج های احتمالی وجود دارند، با این حال افرادی که در جایگاه عاشق نیستند ممکن است نتوانند به طور کامل احساسات خود را دریابند. کامیل (لولا کرتون)، در سومین کامپوننت میا هانسن-عشق خداحافظ عشق اول، بارها و بارها توسط نگهبانان و همراهان به او گفته می شود که جوانی را که ادعا می کند برای همیشه او را گرامی می دارد به یاد نمی آورد، اما در آن لحظه به طور غیرمنتظره ای به سفر می رود. "خود را کشف کند." این که او نمی تواند تسلیم شود قطعاً نشان دهنده جوانی یا دیوانگی نیست، بلکه فقط نشان دهنده ژرفای محبت او و خیانتی است که احساس می کند.
کرتون 17 ساله (چیزی در هوا) هم از نظر ظاهر و هم از نظر ظرفیت او به عنوان یک سرگرم کننده خیره کننده است. هرگز لحظهای وجود نخواهد داشت که احساس کند او به سادگی نقشی را بر عهده میگیرد و بر خلاف رفتار طبیعی است. هانسن لاو که خودش فقط 31 سال دارد، تاثیر عشق اول را به تصویر می کشد. زمانی که کامیل با سالیوان 19 ساله کسل کننده (سباستین اورزندوسکی) در پانزده سالگی آشنا می شود و تسلیم می شود، به یاد ماندنی ترین معاشرت او هم شاد و هم وحشتناک است. برای کامیل، سالیوان واقعیت او است و او به او دوخته شده است. بیش از حد احساساتی، این چیزی است که او با فرض اینکه او او را ترک کند، تضعیف می کند، او "به سن می پرد." او با گفتن این جمله که "اگر موهایت را کوتاه کنی، تو را می کشم" پاسخ می دهد که احتمالاً او را از دشواری پریدن به رودخانه سن نجات می دهد. رابطه سالیوان با کامیل، هر چند ظریف، به تعهد نیاز دارد.
برای او، شاید عشق هوشمندانه باشد، اما چیزی نیست که در استخوانش احساس کند و علم بین این دو در ظرافت و عمق وجود ندارد. سالیوان که در منطقه ایده آل آردش در جنوب فرانسه به استراحت می پردازد، او را رها می کند و ترتیبات خود را برای خروج از مدرسه و کوله پشتی در آمریکای جنوبی برای مدتی طولانی با همراهانش تعریف می کند. واضح است که "دوستان" بخشی از آن، کامیل را حذف می کنند. در زمانی که او در حال گردش است، او سفر او را از طریق نامه هایش دنبال می کند و پین هایی را به یک راهنما می زند تا محل اختفای او را نشان دهد. با این حال او عهد می کند که آخرین نقطه مورد علاقه شناخته شده را دوباره شروع کند، خیلی زود با او در تماس است که باید آزاد باشد. کامیل آن را سخت، بسیار سخت میگیرد و با گذشت زمان، او از روزی که خبر را دریافت کرد، به تصدیق نزدیکتر نیست.
هنسن-لاو اطلاعات زیادی در مورد پیشرفت زمان به ما نمیدهد. با این حال متوجه میشویم که سالها میگذرد که در طی آن کامیل به کلاس میرود تا روی مهندسی تمرکز کند و با لورنز (Magne Håvard Brekke)، معلم طراحی بهطور چشمگیرتری شروع به ساختن موجودیت دیگری کرده است. با تکمیل رشد، او به یک متخصص جوان تبدیل شده است، که به وضوح از سالیوان ادامه داده است، یعنی تا زمانی که او به زندگی او بازگردد، ظاهراً هم واقعاً و هم در باطن تغییر نکرده است. خداحافظ عشق اول ممکن است سرگردان باشد بدون هر گونه اتفاق واقعی در روش داستان و عصبانیت تغییر می تواند ناامید کننده باشد.
هنسن-عشق به ندرت در یک صحنه (به ویژه صحنه های ایجاد محبت) به اندازه کافی باقی می ماند. برای اینکه بتوانیم سهم گستردهای را احساس کنیم، با این حال فیلم با توجه به اینکه اپیزودهای احساسی ظالمانه بلوغ را با واکنش نشان میدهد، غالب است و میتوانیم با عذاب نزدیک به خانه ارتباط برقرار کنیم، زمانی که احساسات مردم با طراحی غیر رسمی برخورد میشود، جدایی میتواند ایجاد کند. آنچه علاوه بر این کار می کند، موسیقی متن ترکیبی است که پاتریک رود، ویولتا پارا، مت مک گین، جانی فلین و لورا مارلینگ را برجسته می کند، موسیقی که یک جنبه دیگر به فیلم اضافه می کند. در حالی که این چیزی جز یک «فیلم پیام» است، چیزی که در «خداحافظ عشق اول» برای من اتفاق میافتد، تفکر بودایی است که آغاز ماندگاری، ارتباط با چیزهایی است که زودگذر هستند، مانند ولع و اشتیاق. با این وجود، نیروانا برای افرادی که پانزده سال سن دارند به طور کلی قابل درک نیست.
دانلود فیلم Goodbye First Love 2011 (عشق جوان) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
میا هنسن-لاو از یک پایه فلسفی سرچشمه می گیرد، و همانطور که می خواهم فکر کنم به شدت روشن است تا از لبه های ملایم تر عشق اول لذت ببریم. من فکر میکنم که تفسیر انگلیسی فیلم آن را بد است و «Un Love de Jeunesse» باید باقی میماند. "خداحافظ عشق اول" در آستانه یک امکان اشک آور است و این نزدیکی واقع گرایانه به اثر هنری همه چیز است جز این. من عشق جوان را چندین بار دیده ام و نیروی آرام آن غالب است. رئیس دارد شخصیتهای او را میبیند و تلاش میکند، همانطور که هر مغز متفکری انجام میدهد تا ببیند تعادلها و کجروی ارتباطات پرشور جوانی کجاست. "داستان" به طرز عجیبی اساسی است. لولا کرتون نقش یک بانوی جوان دبیرستانی را بازی میکند که میپذیرد او همدست زندگی خود را پیدا کرده است، و شور و شوق او امیدوارکننده است و فریاد او از "رومئو" در حالی که عزیزش از پنجره وارد میشود، نشان میدهد که او افسانه شکسپیر بودن او را نشان میدهد. جانش را برای او تسلیم کند سباستین اورزندوفسکی نقش «رومئو» او را بازی میکند، اما به هیچ وجه نمیخواهد از هر گونه تظاهر به چیزی برای او دست بردارد. او او را به روش صمیمانه خود گرامی می دارد، زیرا هموطنان جوان می توانند با درخواست هایش به او آسیب بزنند. صحنهای مختصر از او وجود دارد که روی رختخواب دراز کشیده است که آشکارا از احساساتی که نسبت به او دارد رنج میبرد. او می داند که صرف نظر از انرژی او برای او، هر دو در نتیجه آن تحمل می کنند. پایان اسپویلرها هر دو سرگرمی جوان در مشاغل خود عالی هستند، اما من به هر نحوی نام آنها را پیدا کردم، کامیل و سالیوان که بیش از حد فکر می کردند و از نظر هنری بیش از حد و این اهمال کاری داشتند. از نظر ظاهری فیلم فوقالعاده است و به شکوه بصری این دو عزیز میافزاید. خوشبختانه مردی دانمارکی وارد فیلم میشود و چهره قدیمیتر او لبهای سختتر بر این بیعیببودن جوانی میافزاید و بدون اینکه بگوید چرا برای اینکه اثر حضورش را خراب نکند، بسیار تطبیق میدهد و به سمت چیزی پیش میرود که ما یک فرد هستیم. کل حقیقت زندگی را صدا می زنند. عشق دانش و روشن بینی خود را در عدم تبدیل او به یک آرمان بیرونی نشان داد. من عشق جوان را دوباره با توجه به این واقعیت که نشان می دهد راهی است که عشق عمیقاً از صمیم قلب می تواند باعث زخمی شدن آن شود، عشق جوان را دوباره تماشا می کنم و سرنخ هایی را نشان می دهد که هر زمان که آن را بشناسیم همیشه به یاد خواهیم داشت. همچنین، که می تواند زندگی دیگر ما را سخت کند. این تفسیر من از عشق جوان است و دیگران احساسات کمتری نسبت به آنچه اخیراً دیده اند دارند. به طور خلاصه، میا هنسن-لاو احتمالاً یکی از بهترین رئیسهایی است که فرانسه دارد، و برای مدت طولانی به ساختن فیلمی ادامه خواهد داد که برخلاف آنچه از مقدار زیادی زباله که به یک نیاز کلی تبدیل شده است، انتظار میرود.
دانلود فیلم Goodbye First Love 2011 (عشق جوان) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
... چگونه یک بچه اینقدر به نیمه بهترش احترام می گذارد، مدام به او فکر می کند، اما او را برای همیشه ترک می کند، و متوجه می شود که این کار او را بسیار ناراحت می کند، بدون اینکه دو بار فکر کند.
انگار از بدبختی او بی خبر است. (هرچند در واقع او چنین خواهد بود)، او درباره بودن با خانم های جوان مختلف صحبت می کند (در حالی که هنوز به او فکر می کند). با این حال عشق فقط همین است، فوق العاده است، و هر تلاشی برای فهمیدن، دفاع از آن تلاشی بیهوده است. قضاوت درباره شخص سالیوان به عنوان یک نوجوان بی پروا ساده است که خیلی خوب بود و به دنبال مشکلی در تلاش برای جلوگیری از خستگی بود (در انگلیسی کلمه ای برای افرادی مانند او وجود دارد، به نظر من به خوبی ممکن است "جوانمردانه" باشد. "). با این حال نمیتوان رد کرد که او بدون شک کامیل را گرامی میدارد، احتمالاً هر چقدر هم که او را میپرستد، در صورتی که میتوان ستایش را تخمین زد، اما به شیوهای کاملاً منحصربهفرد. بسیار شبیه چیزی که هر دوی آنها هنگام گرد هم آمدن با آن آرامش پیدا کرده بودند و اصلی ترین چیزی که می توانند به آن بسنده کنند این است که آنها به طور کلی مخالف هستند، طرز فکر، زندگی و حتی عشق آنها، دو بسته قطبی کننده است. محدوده. به عنوان ناظران، قضاوت در مورد سالیوان ساده است، اما کامیل هرگز این کار را نخواهد کرد. او او را برای هویتش میپذیرد، آن را دریافت میکند و فعالیتهای او را به خوبی تصدیق میکند، در حالی که بدیهی است که نمیتواند احساساتی را تحمل کند که هر فرد «عادی» احساس میکند برای توضیحی نه چندان عالی، ناگهانی، تخلیه میشود. یک زمان مبهم از زمان.
اما شاید، احتمالاً، سالیوان نمیدانست چگونه میتواند نوع ستایشی که برای یکدیگر داشتند را مدیریت کند، در حالی که شخصاً نمیدانست هویتش چیست. ، آنچه او باید انجام می داد، آنچه از زندگی نیاز داشت. خیلی خود محور، بله. حقیر؟ به سختی. همه این امتیاز را دارند که به تنهایی خود را "کشف" کنند، اما هنوز فردی را که دوست دارند از دست ندهند. بدیهی است که این دقیقاً روشی نیست که زندگی در آن کار میکند، و بسیاری از جوانان در حقیقت تکمیلی مشابه را برای به یاد ماندنیترین عشق خود تجربه میکنند. زمانی که آنها به اندازهای بالغ بودند که آنها را گرامی بدارند، و بیش از حد جوان بودند تا بفهمند چگونه آن را مدیریت کنند. با این حال، زمانی که عاشق شده اید، نادیده گرفتن چالش برانگیز است.
بله، فیلم کند است و هیچ اتفاقی نمی افتد (که شما آماده پیش بینی آن نبودید). در صورتی که مورد علاقه شما نیست، اگر مشکل زیادی نیست، به تماشای یک چیز انرژی زا بروید، زیرا زندگی مطمئناً اینطور نیست.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.