داستان مشهور "ویلیام شکسپیر" در Hamlet به نمایش گذاشته می شود. شاهزاده هملت برای کشتن عمویش دو دل است، زیرا عموی او مظنون به قتل پدرش، پادشاه سابق می باشد...
داستانی از ویلیام شکسپیر از فاجعه قتل و انتقام در سالن سلطنتی دانمارک در قرون وسطی ...
داستان ویلیام شکسپیر درباره تراژدی قتل و انتقام در سالن های سلطنتی دانمارک قرون وسطی. کلادیوس ، برادر پادشاه ، با ملکه ارتباط برقرار می کند ، پادشاه را مسموم می کند و تاج و تخت را به دست می گیرد ، گرتروده بیوه را برای عروس خود می گیرد. هملت ، پسر پادشاه مقتول ، که از مرگ پدرش و ازدواج عجولانه مادرش سوگوار است ، با روح شاه فقید روبرو می شود که نحوه قتل او را فاش می کند. هملت به دنبال انتقام گیری ، با عذاب وجدان كلاوديوس بد ، در يك نمايشنامه اقدام به خلق مجدد هيولا می كند. در ملاقات با مادرش ، هملت خشم و ناامیدی خود را از ازدواج سریع بی موقع خود ابراز می کند. او که فکر می کرد یک جاسوس پنهان در اتاق مادرش ، کلادیوس در کمین است
شاهزاده هملت بر سر اینکه آیا باید عمویش را که مظنون است پدرش، پادشاه سابق را به قتل رسانده است، بکشد یا نه، مبارزه می کند.
داستان مشهور "ویلیام شکسپیر" در Hamlet به نمایش گذاشته می شود و...
شاهزاده هملت برای کشتن عمویش دو دل است، زیرا عموی او مظنون به قتل پدرش، پادشاه سابق می باشد.
دانلود فیلم Hamlet 1948 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
هملت تفسیری از بازی مثال زدنی ویلیام شکسپیر است که سر لارنس اولیویه هماهنگی و در آن ایفای نقش کرد. Hamlet برای سر لارنس اولیویه دو جایزه اسکار - یکی برای بازیگری و دیگری برای بهترین فیلم به دلیل کارش در توسعه فیلم به ارمغان آورد. اولیویه به همین ترتیب در فیلم Hamlet برنده قبلی بهترین فیلم، ربکا در سال 1940 که توسط آلفرد هیچکاک هماهنگ شده بود، ظاهر شد. هملت دومین فیلمی بود که اولیویه هماهنگ کرد و دومین تحول شکسپیر او بود. اولیویه به عنوان یکی از بهترین هنرمندان 100 سال بیستم شناخته می شود و این گونه از هملت به عنوان اثر اساسی او در نظر گرفته می شود. اولیویه سرگرم کننده اصلی فیلم بود که به خاطر کارش در فیلم Hamlet توسط حاکم به درجه همتا (شوالیه) برگزیده شد. در حالی که اولیویه در طول حرفه طولانی و سازنده خود چهار جایزه اسکار دریافت کرد، هملت اصلی ترین فیلمی است که برای آن جایزه بهترین بازیگر را دریافت کرد. جوایز مختلف اسکار اولیویه به غیر از این دو برای هملت، از افتخاری منحصر به فرد به خاطر کارش در به یاد ماندنی ترین فیلمش، هنری پنجم، و جایزه یک عمر دستاوردی که به شوالیه شوالیه در سال 1978 اعطا شد. جایی که رئیس علاوه بر این، سرگرم کننده اصلی فیلم بود. در حالی که اولیویه افتخار هماهنگی را به دست نیاورد، موفقیت او در هماهنگی بهترین فیلم که در آن او همچنین برنده بهترین سرگرمی شد، آشکارا جایگاه او را در لغو تاریخ اسکار تعیین می کند. در حالی که دو فیلم گذشته که از دهه 1940 دیدهایم، ناراحتی پس از جنگ در فرهنگ آمریکایی و صعود اسفبار خصومت به سامیگرایی در آمریکا در دهه 1940 را مدیریت کردند، هملت از دنیای واقعی روی میآورد و به انحراف رویاپردازانه رویاپردازی میکرد. دوره درخشان هالیوود این واردات نشان دهنده اصلی ترین فیلم غیر آمریکایی برای برنده شدن بهترین فیلم و اجرای اصلی فیلم هملت برای ترکیب صدا بود. هفت گونه از هملت پس از جنگ وجود داشته است، از جمله این فرم 1948، "واریاسیون روسی 1964 گریگوری کوزینتسف؛ فیلمی از ساخته شده توسط جان گیلگود در سال 1964 برادوی، هملت ریچارد برتون، که همان سال تعهد محدود را ایفا کرد؛ بازخوانی تونی ریچاردسون در سال 1969". (در تنوع اصلی)، نسخه 1990 فرانکو زفیرلی با حضور مل گیبسون؛ فرم متن کامل کنت برانا در سال 1996؛ و نوسازی مایکل آلمریدا در سال 2000 با حضور اتان هاوک. در حالی که من چند تغییر دیگر که قبلاً ذکر شد دیده بودم، این خاطره انگیزترین زمان من با تماشای این فرم 1948 بود. در حالی که تعداد قابل توجهی از نماهای این تصویر از هملت به نظر می رسد که مانند خلق دراماتیک سازماندهی شده باشند، آشنایی با فانتاسماگوریا بیشتر مفهومی است. اولیویه با استفاده از نقاط نمای نزدیک و مه، نمایانگر ظاهر پدر هملت است. تزیینات فیلم در بسیاری از صحنهها با دستورالعملهای امروزی به خوبی عمل میکند، فقط در نماهایی از کل کاخ که فاقد CGI یا برنامه هزینههای پرهزینه است. تا حدودی مرتبط، صدای فانتوم پدرش که از کلاه محافظ پوشش او می آمد به من کمک کرد تا به یاد بیاورم که جورج لوکاس چگونه به دارث ویدر در جنگ ستارگان استایل داده است. شاید لوکاس از Hamlet اولیویه انگیزه گرفته است.
بدون نوشتن گزارشی از کتاب برتر در مورد هملت، که طرح و موضوعش احتمالاً برجسته ترین در کل اسلحه نویسندگی انگلیسی است، ترجیح می دهم این کار را انجام دهم. در مولفه های هنری این داستان مغزی، با سخنرانی های متعدد و گفتمان درونی، کمی به سمت خود کشیده می شود. با فعالیت محدود برای بازههای زمانی، فیلم به طور کلی توسط قلههای فعالیت از جمله شعلههای بیرحمی و احساس نجات مییابد. بازی در بخشهایی درخشان است، اما پیچشهای درام عادی فیلمهای قبلی را نشان میدهد. علاوه بر این، دقایقی که گاهاً در حال حمل و نقل هستند، با موفقیت های مبادله شکسپیر با نمایشگاهی از گفتگوی "بودن یا نبودن" که با قیچی های بازیگری غیرقابل تصور اولیویه منتقل می شود، ناراحت می شود. به غیر از اولیویه، ستاره واقعی Hamlet موسیقی متن فیلم است. بین موسیقی باشکوهی که سمفونی نواخته میشود، جلوههای صوتی بهعنوان پالسها و گذرگاههای بادخیز به شدت به عکسهای لحظهای از تفکر و شبح میافزاید. به طور کلی، من هملت را به عنوان تصویری بسیار متعارف و در عین حال خلاقانه از منابع شکسپیر می دیدم. در حالی که نمایشنامه برای انتقال یک فیلم 2.5 ساعته قطع شد، در واقع فعالیت و گفتمان قابل توجهی را که هملت به آن شهرت دارد، جلب کرد. با اصالت کامل، انگلیسی شکسپیر شماره 1 من نیست و تماشای Hamlet کار کمی بود. خوشبختانه، نبردهای شمشیر و قتل برای جدا کردن تبادل ضخیم وجود داشت. متأسفانه، Hamlet به خاطر ترجیحات خاص من، از فیلمی به سرگرمی دیگر دور می شود. اعدام و عنوان اولیویه داستان عموماً احساسی را احیا کرد و موضوعات عبور دوگانه و بدبختی مضامینی بی سن هستند که برای همیشه مهم خواهند ماند. بنابراین، برای اینکه واقعاً در Hamlet شرکت کنید، واقعاً باید هم به ستایش نویسندگی و هم به سبک پر شور فیلم دهه 1940 پایبند باشید.
دانلود فیلم Hamlet 1948 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من از بازیگری خیره شدم و طرح داستان به وضوح عالی است. با این حال، به عنوان کسی که طرح معقولی از شکسپیر را دیده ام، اما هرگز، تا کنون، این طرح را دیده ام، ناامید شدم. این باید برجسته ترین نمایشنامه او باشد؟ به هر حال، من نمی توانم به آن اعتماد کنم - از این فیلم. من هرازگاهی خسته میشدم، گاهی اوقات از رفتار مرموز هملت پریشان میشدم و احساس میکردم که خیلی طولانی است. اولین بار بود که از یک نمایشنامه شکسپیر خسته شدم یا احساس کردم بیش از حد طولانی است! من صادقانه متحیر شدم. در هر صورت، میتوانم ببینم که هنرپیشه شکسپیر آنجاست، بنابراین تصور میکنم مسئله این است که آنچه حذف شده به آنچه باقی مانده آسیب زده است.
نمایشهای شکسپیر هرگز تنها یک موضوع داستانی نیستند. طرح های فرعی و مجموعه ای وجود دارد. تا به حال او هرگز در هیچ شرایطی من را ناامید نکرده است. هملت بسیار طولانی است و احتمالاً مقدار زیادی از آن برای ایجاد این فرم پاک شده است. نتیجه کاملاً متمرکز است، راههای طولانی که من می توانم از ندانستن چیزهای گمشده، بر قتل های مختلف گذشته و آینده و شیوه عجیب رفتار و متزلزل هملت و غیره بفهمم
از دست مادرش خشمگین بود، اما برای من رضایت بخش نیست که آیا مادرش به راحتی با حاکم جدید ازدواج کرده است، یا مقید بوده، یا صرفاً سیاسی بوده یا حرکتی معقول برای امنیت او. هملت به جای اینکه از کنترل خارج شود، باید نیات خود را پیدا کند و اینکه آیا ممکن است ازدواج را انکار کرده باشد یا خیر. احتمالاً کل بازی این ظرافت ها را پر می کند، اما این فرم آن چیزی را که من نمی توانم ببینم، ندارد. بنابراین من معمولاً از رفتار وحشتناک هملت با مادرش گیج می شدم و پشیمان تر، با همسر جوانش که او با آن چنان بد نامی کرد که من فقط عصبانی شدم. آیا من قصد دارم وقتی با این شخص به یک خانم جوان و ظاهراً صادق توهین می کند، هر نوع دلسوزی نسبت به او احساس کنم، مطمئناً خیلی زودباور (در صورتی که بازیگری متن را به درستی به تصویر می کشد) با پشتکار به زبانی پرمهر که علیرغم این واقعیت که به نظر می رسد در آن زمان معمولی است، بدیهی است که او را به خاطر کمبودهایی که نداشت سرزنش می کرد. باید انتظار داشت که هملت جوانی ناآگاه، بی ادب و نسبتاً احمق بود که زنان را به عنوان تظاهرات جنسی می دید، نه بیشتر!
به نظر من بهترین قسمت بدون شک ظاهر روح و پاسخ های هملت است. صحنه یوریک من را ناامید کرد. پس از دیدن آهنگ مثال زدنی و باشکوه هملت دیوید بووی در نمایش حیرت انگیز او در گرگ و میش جدی، من واقعاً از نمایشنامه پیشرفت کردم. اون قسمت هم قطع شد؟
این فرم در مرکز قرار دارد - من اساسا از فریاد زدن هملت در مورد توهین به افراد و کشتن پدر دوست دخترش خسته شده بودم. بدون شک، من قصد دارم از او به خاطر دودلی در موردش عصبانی باشم، اما من واقعاً میخواستم مقدار بیشتری از متن به من نشان دهد که این قطعاً یک نمایشنامه طاقتفرسا نیست.
من حدس میزنم که نیاز داشته باشم برای مطالعه نمایشنامه من خیلی نیازی به تماشای نوع برانا ندارم - من از کلیت فیلم های شکسپیر او و او در آنها با مورد خاص قابل تصور بندیک که مناسب اوست ناامید شده ام، بنابراین نمی توانم بپذیرم که هملت او مرا خیره کند. ، بنابراین ترجیح می دهم از آن دوری کنم. من از مل گیبسون متنفرم و در هیچ نقطهای در آینده او را تماشا نخواهم کرد. عذاب رخ می دهد. دست و پا زدن در به تصویر کشیدن آن بیمار است.
بازیگرانی هستند که هملت را بازی کرده اند که من دوست دارم تعداد زیادی آنها را ببینم، اما در فیلم Hamletی که من از آنها مطلع هستم حضور ندارند. من اجرای بیبیسی را در زمان مناسب تماشا خواهم کرد - اولین بار آن را در تلویزیون از دست دادم.
همه آنچه گفته شد، فکر میکنم اولیویه شبیه آن بود و متنی که برای بازیگری داشت بازی میکرد. خوب. با این حال، او بیش از حد پیر است. به احتمال زیاد، هملت در نظر گرفته شده است که یک فرد بسیار جوان باشد که هنوز همبستگی را دنبال نکرده است تا بداند چگونه از طریق قصاص کمک کند، کسی که نفهمیده است چگونه با خانم ها صحبت کند یا به آنها توجه کند و یا بفهمد که آنها به دلیل داشتن دارایی موظف هستند. از مردان در آن زمان (بدیهی است که شکسپیر در این نمایشنامه روشی را نشان می دهد که در آن خانم ها تحمل می کنند و هملت مغرض است). انتظار می رود این شکل فشار را حفظ کند اما بارها و بارها زیاد اتفاق نمی افتد و ایجاد رکود می تواند یک قاتل خلق و خوی واقعی باشد.
روزنکرانتز و گیلدنشتاین کجا بودند؟ من هنوز نمی دانم که آنها در نمایشنامه چه می کنند، اما مطمئناً به داشتن آنها و برخی دیگر کمک می کند تا Hamlet را برق بخشند.
دانلود فیلم Hamlet 1948 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
بررسی شکسپیر قطعا کار ساده ای نیست. علاوه بر این واقعیت که کاربران بسیاری با انگلیسی اولیه اشتباه می شوند، با ارجاعات خیالی و تمثیل های مبهم روان رنجور می شوند و در مواردی از سبک اسراف آمیز خسته می شوند، اما علاوه بر این به دلیل نبود دلسوزی برای شخصیت ها به بن بست می رسند. من احساس می کنم که شکسپیر یکی از دانشمندان شماره 1 من نیست، علیرغم این واقعیت که من واقعاً از رویای شب نیمه تابستان، هملت و طوفان او قدردانی می کنم. من ترجیح میدهم مجموعه سه تایی ادیپ اثر سوفوکل را مطالعه کنم، زیرا فشاری در نمایشنامه وجود دارد. شکسپیر بیشتر به سخنرانیهای فوقالعاده و گاهی کمشناخته وابسته است - سخنان او بسیار زیاد است، هر چند عمداً آن را میپیچد تا ترجمهها متفاوت باشد. من این ویژگی را ارج می نهم، این ویژگی او را به شخصیتی فاضل تبدیل می کند و از بررسی نمایشنامه اش لذت فوق العاده ای می دهد، اما مطالعه نمایشنامه های او برای آرامش چیزی است که واقعاً به آن علاقه ای ندارم.
من اولین بار زمانی که هملت را داشتم خواندم. 16; این یک نمایشگر بود اما من نمی توانستم قدرت عظیم آن را تحمل کنم. در بررسی Hamlet پس از حدود 3 سال، من یک چیز در مورد نمایشنامه دیدم. شخصیت هملت عمداً کمتر به تصویر کشیده میشود تا مخاطب/سرگرم کننده بتواند او را به شیوه خاص خود رمزگشایی کند. در ادیپ ارباب، می توان تصویری غیرقابل انکار از شکنجه ادیپ را با مبادلات او و همچنین با توجه به نقطه کانونی خاص نمایشنامه دریافت کرد. هملت، اما تسلیم کاربران می شود تا به این نتیجه برسد که هملت واقعاً چگونه است یا می تواند باشد. به این ترتیب، چنین صحبتها و صحنههایی به او داده میشود که جنبه جسمی و بخشی روحی نمایشنامه را آشکار میکند، اما در مجموع نیست. در واقع، حتی در حال حاضر، یک مقالهنویس/رئیس میتواند داستان هملت را با قرار دادن در شرایط جدید تحریف کند - این یکی از احتیاطهای استثنایی نمایشنامه است.
من در واقع در مورد فانتوم در نمایشنامه گیج شدهام. چگونه ممکن است که نگهبانان، هوراسیو و هملت بتوانند آن را ببینند در حالی که گرترود نمی تواند؟ این روح پدر مرده هملت است که حوالی عصر کاخ را پر پیچ و خم می کند و با بانگ خروس بخار می شود. هملت، فرمانروای دانمارک از سقوط شوم پدرش غمگین است و ازدواج ممنوع مادرش با عمویش را تحقیر می کند. پس از تجربهای با روحی که هملت را در مورد کلودیو، عمل زرد عمویش روشن میکند، حاکم برای از بین بردن انتقام، دیوانگی را جعل میکند.
لورنس اولیویه با بازیگری زیرک، بیتأثیرترین نمایشگاهی را برگزار میکند که در اکثر مواقع کار میکند. جدا از زمانی که هملت باید دیوانگی وانمود کند. به نظر می رسد اولیویه آنقدر ساکت است که حتی نمی تواند دیوانه به نظر برسد یا به نظر برسد. آیلین هرلی به عنوان مادر هملت بسیار متقاعد کننده است و شور و حیرت مناسبی را برای شخصیت او ایجاد می کند. صحنه او با هملت در اتاقش در اطراف توسط هر دو بازیگر نقش بسته است. باسیل سیدنی در نقش کلودیوس عالی بود، اما نیات شخصیت او در سطح عمیق تری مبهم ماند. ژان سیمونز تأثیر خوبی داشت، اما یک بار دیگر، من در واقع اوفلیا را دوست نداشتم. اینجاست که من گیج شدهام که آیا هنرمندان واقعاً به عمق شخصیتهایشان نمیرسند یا هنوز شکسپیر را مبهوت نکردهام؟ ترنس مورگان در اینجا فاسد بود.
فیلم در همه جا حال و هوای دراماتیک دارد. میتوانستم بسیاری از رویههای مرحلهای را ببینم، به ویژه «تأکید». با این حال، اولیویه روش دوربین فوقالعادهای را در طول تجربههای فانتوم به ارمغان میآورد که در آن صدای ضربان طبل/ضربان قلب شنیده میشود و دوربین به طرز تهدیدآمیزی زوم میکند. به هر حال من به چند دیدگاه در فیلم Hamlet بی علاقه بودم. به عنوان مثال، تا حدی قابل فراموشی "بیش از حد قابل مدیریت نباشید، اما به اختیار خود اجازه دهید". صحبت. صحنهای که در آن کلودیوس بهخطاً پا به پا میکند، با مجرمان پخش میشد و باید به سبکی پیچیدهتر و بیشتر هیچکاکی فیلمبرداری میشد. علاوه بر این، "مردی که نمی تواند تصمیم خود را بگیرد" مبهم است. از نظر خوش بینانه، صحنه های هملت و ظاهر، هملت و مادر و اوفلیا، و صحنه های آخر فیلمبرداری شده و در مجموع به خوبی بازی شده است. بهتر از همه، نمایشنامه بسیار واضحتر است و محتوا در اینجا بسیار تعدیل شده است.
بیشتر افراد «بودن یا نبودن» را بیانیه قطعی میدانند. بهترین انتخاب مسلم من، چیزی که میتوان برای بدبختیهای گذشته گفت: «الوهیت پایانهای ما را شکل میدهد. به سختی آنها را هر طور که میخواهیم قطع کنیم» و اولیویه آن را عالی میگوید.
دانلود فیلم Hamlet 1948 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
دگرگونی های صفحه نمایش شکسپیر به طور مداوم مطابق با فیلم تغییر کرده است. در آخرین بخش دهه 40 و اواسط دهه 50، دوره فیلم نوآر، بیگمانترین فیلمهای شکسپیر بدبختیها بودند: «مکبث» (1948) و «اتللو» (1952) ساخته اورسن ولز، و «ژولیوس سزار» (1953) از جوزف ال. مانکیویچ. و این نوع هملت، شاید مه آلودترین از همه، توسط کسی که شکسپیر را واقع گرایانه کرد، لارنس اولیویه.
طرح هملت با وجود اینکه بسیار قدیمی است، به نظر شبیه فیلم نوآر است. انتقام، بدبختی غیرمنتظره، کیفیت اخلاقی مبهم و به ویژه هر یک از افراد کانونی که بارها و بارها عدم کنترل خود را تحمل می کند و برای او هیچ انتظاری برای یک پایان شاد وجود ندارد. سطرهای نمایشنامه شکسپیر خود برای به حرکت درآوردن زن و شوهر فیلمنامه نویس نوآر بود. برجسته تر از همه، "او را به بهشت رها کن" هم خطی است که به طور شفاهی توسط شبح پادشاه در مورد حاکم بیان می شود و هم عنوان یک نوآر ساخته شده در سال 1946. به همین ترتیب، آخرین دعای پادشاه برای "به یاد من باش" با عبارات پایانی بازتاب می یابد. کلریس لیچمن در فیلم Hamlet مرگبار مرا ببوس، احتمالاً مرجعی آگاهانه توسط میکی اسپیلین مقالهنویس است. به هر حال اولیویه در نتیجه سبک فیلم نوآر را برای این تنوع بسیار ناراحت کننده و ذهنی به دست می آورد. او بر عدم قطعیت و درگیری داخلی هملت تاکید باورنکردنی می گذارد. علاوه بر این، فیلمبرداری در طراحی نوآر آن روز است. در واقع این باید به معنای واقعی، شاید سیاه ترین فیلم ساخته شده باشد، نور اصلی که از سوراخ های سوزن در پوشش های فوق العاده سیاه می گذرد.
هملت اولیویه نیز نتیجه فیلم انگلیسی دهه 1940 است. زمانی که باور پاول و پرسبرگر به فیلم کامل برجسته شد. اولیویه با هنری پنجم در سال 1944 روشی را نشان داد که شکسپیر را میتوان بدون کمرنگ کردن ماهیت ماده اول از خودنمایی دور کرد. او در اینجا دوباره از رویه معاصر و سبک منحصر به فرد خود برای نشان دادن داستان در ساختاری واقع گرایانه استفاده می کند. یک مدل قابل توجه، سخنرانی های هملت است که با صدا بیان می شود تا به آنها نشان دهد که چه چیزی باید باشد یک گفتمان داخلی. او حتی یک یا دو سطر فرد مجاز است، "و با این حال در عرض یک ماه!" تا به آن وزن اضافه شود. استفاده اولیویه از اتاق غیرمعمول است. دوربین او با چنان محاسبهای غیرعادی به اطراف یک مجموعه کاخ پیچ خورده میچرخد که عملاً مانند قرار گرفتن در داخل یک نقاشی MC Escher است. اغلب، با نورپردازی، دیوارهای هر اتاق به طور کامل ناپدید می شوند و فضاها به طور قابل توجهی بزرگ تر و منزوی تر می شوند.
همانطور که با هنری پنجم خود انجام داد، اولیویه اجرای دستوری صحنه مانند را با آن ترکیب می کند. عکس های فوری از محدودیت های زندگی واقعی تر. او در اینجا مجذوب کننده است. قطعاً هیچ صحنه ای هملت در هیچ نقطه ای شبیه یک مرد دیوانه به نظر نمی رسید. بقیه بازیگران خارقالعاده هستند. مثل یک ستارههای بینظیر سینمای انگلیسی آن روز میخواند. یک استثنای قابل توجه رالف ریچاردسون است، با این حال او دومین محرومیت خود را در ریچارد سوم (1955) اثر اولیویه دریافت کرد.
گذشته از کیفیت و تاثیر آن، هملت در اسکار اثری بر جهان گذاشت. این اولین جزء غیرآمریکایی بود که برنده بهترین فیلم شد، اولین باری که یک قهرمان بهترین سرگرمی خود را هدایت می کرد، و همچنین درست مانند اولین و تا به امروز تغییر شکل شکسپیر برای برنده شدن بهترین فیلم. صرف نظر از این، به طور کلی امروز نسبتاً نادیده گرفته خواهد شد. سه دگرگونی شکسپیر اولیویه در این زمینه پیشگام هستند و شایسته توجه بیشتر هستند.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.