داستانی پیرامون سه شخص متفاوت که به روش های گوناگون مرگ را لمس کردهاند. «جرج» (دیمون)، یک آمریکایی که ارتباط خاصی با دنیای پس از مرگ دارد. «ماری»، یک خبرنگار فرانسوی، که تجربهای نزدیک به مرگ داشته، و اکنون زندگیاش دگرگون شده. و «مارکوس»، پسربچه ای که به تازگی محبوبترین شخص زندگیاش را از دست داده و حالا به دنبال جواب سوالاتش در مورد مرگ می گردد.
جورج یک کارگر ساده آمریکایی است که متوجه می شود دارای نیروی ویژه ای است که از راه آن می تواند با ارواح مردگان ارتباط برقرار کند. از همین رو او یک وب سایت راه اندازی می کند و از این راه به افرادی که قصد دارند تا با درگذشتگان خود ارتباط برقرار کنند کمک می کند اما …
جورج یک کارگر ساده آمریکایی است که متوجه می شود دارای نیروی ویژه ای است که از راه آن می تواند با ارواح مردگان ارتباط برقرار کند. از همین رو او یک وب سایت راه اندازی می کند و از این راه به افرادی که قصد دارند تا با درگذشتگان خود ارتباط برقرار کنند کمک می کند. اما اوضاع کمی پیچیده می شود هنگامی که جورج با زنی از فرانسه به نام ماری و پسرکی به نام مارکوس از لندن آشنا می شود که هر یک به شکلی مرگ را از نزدیک درک کرده اند و این گونه است که هر سه نفر دچار تغییری اساسی در باور خود نسبت به مرگ و آخرت می شوند...
آخرت یک درام با محوریت سه نفر - یک آمریکایی یقه آبی، یک روزنامه نگار فرانسوی و یک پسر مدرسه ای لندنی - که مرگ به روش های مختلف تحت تاثیر قرار می گیرد...
فیلم آخرت (Hereafter) داستان افراد مختلفی را روایت میکند که زندگیشان به گونههای متفاوت با موضوع مرگ گره خورده است و همه آنها در برقراری ارتباط با دنیای ارواح دچار مشکل شدهاند و...
درامی درباره سه شخص که از راههای مختلف با مرگ سروکار دارند.جرج یک آمریکایی است که ارتباط ویژه ای به دنیای پس از مرگ دارد.در طرف دیگر جهانماری روزنامه نگار فرانسوی است که یک تجربه نزدیک مرگ داشته که زندگی اش را تحت تاثیر قرار داده است...
دانلود فیلم Hereafter 2010 (پس از این) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
آخرت ایستوود عاشقانه خواهد بود یا از آن متنفر خواهد بود. این به طور قابل توجهی متفاوت از هر چیزی است که او قبلاً کارگردانی کرده و به طرز چشمگیری برتر از تلاشهای مشابه قبلی ایناریتو و غیره برای ارتباط با داستانهای پراکنده جهانی ، اما در نهایت شخصیت محور است.
من کسی هستم که باور ندارم چیزی به نام زندگی پس از مرگ وجود دارد. من به همان اندازه که نسبت به آن تردید دارم ، می دانم که نمی توانم اثبات کنم که چنین چیزی وجود ندارد. آخرت نظر من درباره این یک ذره تغییر نکرد ، اما این مانع از لذت عمیق و قدردانی از داستانی که ایستوود و مورگان برای گفتن داشتند ، نشد.
در مورد اوقات فراغت بسیار گفته شده است و پیچ و تاب فیلم ، که به نظر من مشاهدات بیهوده است. بسیاری از همین بازرسان کاملاً درک نکردند که سونامی حیرت انگیز و عمدتا اول شخص سونامی قرار بود در تایلند (نه مائوئی ، جایی که مواد عملیاتی تیراندازی شد) ، براساس سونامی اقیانوس هند 2004 اتفاق افتاده است. به همان اندازه از همین مفسران سر در نمی آورند که توصیف عناصر ترور آخرت به عنوان "پس از 11 سپتامبر" ، هنگامی که حملات تروریستی علیه غیرنظامیان در سراسر جهان ، قبل و از 11 سپتامبر ادامه داشته است. واقعه تروریستی که در آخرت به تصویر کشیده شده است ، به وضوح بر اساس بمب گذاری های لوله لندن در سال 2005 است که در آنجا به 7/7 معروف شده است. (هیچ کس ، حتی یک شبح در آخرت ، آن را پیش بینی نکرد.) سرانجام ، برخی از همین بازرسان جورج لونگان مت دیمون را مقصر می دانند که آینده ای روشن بینانه ندارد ، در حالی که توانایی خارق العاده و تنها وی محدود به هدایت مردگان تحت شرایط خاص از نظر این وقایع نگاران بی صبر ، همه این جزئیات باید خیلی آهسته عجله داشته باشند تا اصلاً متوجه شوند.
داستان اساسی پیرامون سه نوع از دست دادن است.
روزنامه نگار تلویزیونی فرانسه با قاشق نقره ای مسی للی سسیل دوفرانس درگذشت (افراد بدبین می گویند که او تقریباً به مرگ نزدیک است ، بیرون (از تجربه بدن)) و سپس هنگامی که تلاش های فعال برای احیای او به شکست انجامید ، به طور معجزه آسایی دوباره به زندگی باز می گردد. تجربه عبور و مرور او به تدریج تقریباً همه چیز را در زندگی پاریسی که قبلاً خودباور و خودباور بوده است ، سرنگون می کند.
لونگان دیمون به درستی توانایی خود را در هدایت مردگان به عنوان یک نفرین می داند. طب مدرن وضعیت وی را به نوعی اسکیزوفرنی ناشی از آسیب مغزی در دوران کودکی جوش داده است تا با استفاده از داروهای قدرتمندی که باعث بی احساس بودن وی می شود ، کنترل شود. امتناع از دارو ، "استعداد" خاموش او منجر به بیگانگی مداوم او با بقیه انسانهای روزمره می شود - این بشریت تمایل زیادی به تیراندازی پیام رسان ها دارد. در این میان ، او یك یقه آبی مبهم از نظر اقتصادی در سانفرانسیسكو زندگی می كند و به عنوان جایگزینی برای خواب به كتاب های صوتی چارلز دیكنز گوش می دهد. همه اینها با کم لطفی دیمون به تصویر کشیده شده است.
دوقلوهای همسان و واقعی جورج و فرانکی مک لارن دوقلوهای جدا شده دوازده دقیقه ای جیسون و مارکوس را به تصویر می کشند که درگیر جنگی روحانی برای جلوگیری از خدمات کودک لندن هستند. از گرفتن آنها از مادر معتاد افیونی محبوبشان (لیندزی مارشال) ، كه خود بین معالجه های الكلی خود را مداوا می كند. مارکوس کوچکتر ، که همیشه به برادر "بزرگتر" خود موکول شده است ، هنگامی که جیسون به طور غیر منتظره در حالی که از کار پر از امیدی که در ابتدا از مارکوس خواسته شده بود برای مادرشان برود ، به طور غیر منتظره ای جان خود را از دست می دهد ، نیمه جان خود را از دست می دهد. (جیسون نسخه ای را پر می کرد که مبارزه مادر آنها با اعتیاد را آغاز می کند.) همان فاجعه منجر به قرار گرفتن مارکوس در یک خانه نگهداری می شود. بنابراین ، او مادر خود را نیز از دست می دهد. هر چقدر هم که به نظر می رسد مارکوس در عزم خود برای برقراری ارتباط مجدد با "جیس" عملکرد بالایی دارد ، او در غافلگیری شوک و اندوه قرار دارد.
همه عناصر دیگر آخرت در جهت تأکید و توسعه احساس عمیق از دست دادن هر شخصیت و همچنین جستجوی مربوطه برای پر کردن جای خالی آنها با پاسخ های معنی دار است. یک احساس بسیار دیکنزیایی نیز وجود دارد.
برایس دالاس هوارد چرخشی الهام بخش را به عنوان ملانی ، شریک آشپزی مدرسه شب جورج و علاقه بالقوه عاشقانه ارائه می دهد. برخی از بازرسان از هاوارد به دلیل "بازیگری بد" بیش از حد هامی انتقاد کرده اند ، در حالی که او بخشی از یک آدم تندخو هیپومانیک را کاملاً ناخن می زند ، و با عجله به چیزی که می خواهد می شتابد ، اما توسط یک گذشته آسیب زا خیلی زخمی شده است تا بتواند از عهده آن برآید. . همه چیز به نظر باورنکردنی است ... تا وقتی در زندگی واقعی با افرادی ملاقات نکرده اید که دقیقاً مانند ملانی هستند. به همین ترتیب ، فکر می کنم تفسیر هوارد چیزی شجاعانه بود.
بازی بسیار آرام و طبیعی است و تقریباً نمی فهمید که مستقیماً محصول یک رویکرد یک نگاهی ایستوود به فیلمبرداری است . هر بازیگری در حال تحویل بازی A خود است. اگر در اینجا بیش از 1000 کلمه به من اجازه داده شود ، جزئیات بیشتری راجع به آن ارائه می کنم. کافی است بگویم که هیچ کس در تماس تلفنی نیست.
در مورد چگونگی گره خوردن همه چیز در نمایشگاه کتاب لندن و پایان داستان پری بین ماری و جورج ، من هیچ مشکلی ندارم. او مرد و بازگشت ، بنابراین "نفرین" جورج وسیله منحصر به فرد او برای درک آنچه برای ماری اتفاق افتاده است می شود به گونه ای که هیچ کس دیگری نمی تواند. از نظر من ، این چیزی غنایی است ، اگر شاعرانه نباشد.
پس از این در مورد زندگی پس از مرگ هیچ پاسخی ارائه نمی دهد ، اما با سه یادداشت روشن از آغازهای جدید به پایان می رسد. در آن ، برخی ممکن است کار یک دست خیرخواه الهی را ببینند. من سه روح شایسته را دیدم که ترجیح دادند هرگز تسلیم نشوند. یکی با دیگری مغایرت ندارد.
من از شما می خواهم که آن را ببینید و خود تصمیم بگیرید.
دانلود فیلم Hereafter 2010 (پس از این) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
کلینت ایستوود بار دیگر ثابت کرد که کارگردانی مهیبی است. سبک و ساختار داستان سرایی مورد استفاده در آخرت مورد توجه مخاطبان زیادی قرار نخواهد گرفت ، اما چیزی به من می گوید که او این همه چیز را خیلی خوب می دانست اما صادقانه گفت ، اهمیتی نمی داد و به حق هم چنین بود. چون بیایید این را بپذیریم ، او توانایی پرداخت هزینه را دارد و مطمئناً امتیازی است که کسب کرده است. و با آخرت ، به نظر می رسد آنچه آقای ایستوود می خواهد انجام دهد این است که یک داستان را به اشتراک بگذارد. یک مورد بسیار زیبا.
بعد از آن به سه خط داستانی تقسیم شده است که در سه کشور مختلف گسترش یافته است. ما مت دیمون را به عنوان یک روحانی اکراه در ایالات متحده ، سسیل دو فرانس ، که در فرانسه به عنوان یک روزنامه نگار و یک جفت جوان برادر دوقلو (فرانکی و جورج مک لارن) در انگلیس بازی می کند ، داریم. زندگی همه این مردم به نوعی تحت تأثیر جنبه های مختلف مرگ قرار گرفته است ، خواه این یک تجربه نزدیک به مرگ باشد یا مرگ شخصی بسیار عزیز. یا در مورد دامونز ، توانایی ایجاد ارتباط مشخص با کسانی که دیگر با ما نیستند. ایستوود در مورد رویکردی خاص مانند خانه هنری تصمیم گرفته است که ، همانطور که قبلاً اشاره کردم ، قطعاً تعداد زیادی از بینندگان بالقوه را عقب خواهد انداخت. با این حال ، من شخصاً از تصمیم وی بسیار استقبال می کنم. او به وضوح تصمیم گرفته است که پس از این هیولای بزرگ و هیاهوی بزرگ درباره همه چیز را غیر عادی نسازد. در عوض ، آخرت با صداقت و ظرافت زیادی به موضوع خود می پردازد. اگرچه ، علی رغم ظرافت گفته شده ، چند لحظه از آن برخوردار است که برعکس ، فوق العاده شدید و تکان دهنده است (به روشی غیر ترسناک). در واقع ، من حتی تا آنجا پیش می روم که می گویم این برای دل ضعف نیست ، اما منظور من این است که بیشتر از یک جنبه احساسی و نه یک منظره. در یک یادداشت ، من در واقع پس از این را به کسی که به هر طریقی با سونامی 2004 ، یا حتی حملات تروریستی لندن روبرو شده است ، توصیه نمی کنم. ممکن است واقعاً مقابله کننده باشد ، بنابراین توصیه شود.
من شخصاً فکر می کنم امتیاز فیلم 6.7 کمی پایین است ، اما از طرف دیگر تا حدودی می فهمم که چرا پس از این قدردانی را که شایسته آن است دریافت نکرده است. . به زبان ساده ، همه (در واقع ، بسیاری از مردم) آن را درک نخواهند کرد. این یک داستان کوچک ، برای مخاطبان کم است. همچنین ، هرکسی که این را تماشا کند ، زیرا فکر می کند همه چیز در مورد مت دیمون است ، تا حدی فریب خواهد خورد. من کاملاً می فهمم که چرا آنها نام و تصویر او را بر روی پوستر قرار داده اند ، زیرا او تنها نام بزرگ در لیست حقوق است. اما این واقعاً فیلم "او" نیست ، او فقط نقشی در آن بازی می کند. و او این کار را به خوبی انجام داده است ، اما بقیه بازیگران در واقع شایسته اعتبار زیادی هستند ، زیرا آنها کاملاً خارق العاده هستند. و منظور من * همه * آنهاست. سسیل دوفرانس واقعاً چشمگیر است ، او با عزت و همدلی بسیار نقش خود را ایفا می کند. او واقعاً هر صحنه ای را که در آن است حمل می کند و قطعاً کشور خود را با افتخار انجام خواهد داد. من شخصاً بیشتر تحت تأثیر "بخش لندن" فیلم قرار گرفتم (هم از نظر قصه و هم از نظر بازیگری خردمندانه). داستان دو برادر جوان کاملاً دلخراش است و پسران مک لارن در ترجمه این صفحه روی یک کار عالی عمل می کنند. هرکسی که هنگام تماشای داستانش حداقل احساس لرزیدن از احساسات نداشته باشد ، خوب ... صادقانه بگویم قلب زیادی ندارد. من به جز آنچه در حال حاضر دارم ، از دادن هرگونه امتیاز طرح خودداری می کنم. این واقعاً همان داستانی است که فقط باید تسلیم آن شوید تا واقعاً قدر آن را بدانید. این قدم زدن صبر و حوصله می خواهد ، اما اگر این نوع فیلم شما باشد ، واقعاً خیلی دردسر ساز نخواهد شد و به شما پاداش زیادی می دهید.
نحوه گسترش داستان (ساختار سه جانبه ، که تا انتها با هم جمع نمی شوند) ، ناگزیر مقایسه با "بابل" را برمی انگیزد ، اما صادقانه بگویم ، این یکی از تلاش های بسیار بیشتر از آخرت برای من هزینه کرد. البته این کاملاً شخصی است و ساختار واقعاً تنها شباهت بین این دو است. داستانها کاملاً متفاوت است. و همچنین فکر می کنم آخرت علی رغم موضوع آن در واقع بسیار راحت تر از بابل است. داستان ها با چنان لطافت روایت می شوند که در واقع اصلاً آزارم نمی داد که آنها سه داستان جداگانه بودند که تا پایان هیچ ارتباطی با یکدیگر نداشتند. همه آنها به روش شخصی خود من را فریب دادند.
در واقع ، من می توانم ادامه دهم و ادامه دهم ...
مدت زیادی است که یک فیلم واقعاً قلبم را لمس نکرده است ، اما این یکی دارد. من به این فکر کرده ام که چه نمره ای باید به آن بدهم ، اما صادقانه بگویم ، نمی توانم به یک دلیل فکر کنم که چرا به پس از این 10 نمره نمی دهم. آخرت یک فیلم از زیبایی واقعی است ، یک گوهر واقعی. که متأسفانه برای بسیاری از مردم قابل درک نخواهد بود ، اما چه کسی می داند ... شاید روزی زمان آن فرا برسد.
دانلود فیلم Hereafter 2010 (پس از این) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من یک اعلامیه خوشحال کننده دارم. همانقدر که «آغاز» کریستوفر نولان عالی است، اکنون بهعنوان بهترین فیلم سال، رسماً توسط من از سلطنت خلع شده است. به همان اندازه که من آن عکس عالی را دوست داشتم، باید به جایگاه دوم در لیست پنج برتر سال من، درست پس از «آخرت» کلینت ایستوود بسنده کند. از همان مردی که ابتدا بازی در فیلم Hereafter را شروع کرد و بعداً کارگردانی آنها را آغاز کرد ("جوزی ولز یاغی"، "نابخشوده"، "عزیزم میلیون دلاری"، "گران تورینو"، "تغییر" و غیره) فیلمی می آید که به اندازه هر کاری که تا به حال انجام داده بود عالی بود. من به آقای ایستوود افتخار می کنم و برای تماشاگران خوشحال می شوم وقتی گزارش می دهم که «آخرت» اکنون به عنوان بهترین فیلم سال 2010 پیشتاز است.
این دقیقاً آن داستانی نیست که از آقای ایستوود انتظار داریم. ایستوود چندین عکس آخر او از نظر روانی و احساسی سخت بوده و اغلب محتوای بصری آنها کمی خشن و تند بود. اگرچه او لحظاتی از آن را در اینجا دارد، به شکل فاجعه، نه درگیری با اسلحه، آخرین شاهکار او ملایم تر، سوزناک تر و پرطنین تر است. این یکی از تاثیرگذارترین و زیباترین فیلمهای سالهای اخیر است.
من نمیخواهم غافلگیری را زیاد از بین ببرم، اما به شما میگویم که درباره سه نفر است که همه آنها جستجوی پاسخ در مورد مرگ و زندگی... و آخرت. یکی از آنها بازمانده سونامی خاور دور است و سیسیل دی فرانس او را به طرز باشکوهی بازی می کند. دوم پسر کوچک لندنی است که گاهی فرانکی مک لارن و گاهی برادرش جورج او را بازی می کند. نفر سوم یک روانشناس سابق و "خواننده" است که تنها ستاره بزرگ فیلم، مت دیمون، بازی می کند. داستانهای آنها در گوشههای مختلف جهان از هم جدا شدهاند، اما بهواسطه اشتیاقهایشان به هم پیوند خوردهاند تا دربارهی آنچه پس از مرگ انسان رخ میدهد بیاموزند.
«آخرت» فیلمی نیست که برای افراد کوتاهمدت مناسب باشد. گستره توجه کسانی که از طرفداران پر و پا قرص آخرین موفقیت بزرگ او «گران تورینو» بودند (که آخرین قسمت او از بازی در یک فیلم نیز بود) ناامید خواهند شد زیرا او از طنز یا تند تند برای بیان داستان خود استفاده نمی کند. او فیلمش را با سرعتی عمداً آهسته و ملایم پیش میبرد، تقریباً مثل این که تماشاگر یک آدم روانی است و سعی میکند در ذهنها و گذشتهها و آیندههای آنهایی که درگیر هستند بخواند. به همین دلیل، نمی توانم قول بدهم که این یک پیگیری رضایت بخش برای همه باشد. اما نمی توانم انکار کنم که از ابتدا در آن پیچیده بودم. در «تغییر» ایستوود مانند افعی توجه من را به خود جلب کرد و گلویم را گرفت و هرگز رها نکرد. در اینجا، او این کار را با استعداد و شوخ طبعی انجام می دهد، دست دراز می کند و فرصتی برای حدس و گمان ارائه می دهد. من فوراً چنگ زدم.
هر سه شخصیت اصلی ما فضاهای زمانی مناسبی دارند و فیلمسازان با صبر و حوصله و زمان بندی اساسی از آنها عبور می کنند تا ما واقعاً بتوانیم درگیر آن شویم. کاراکترها شکل گرفته اند و آنها را قابل ارتباط می کند. به عنوان مثال، یک شیمی فوق العاده بین آقای دیمون و برایس دالاس هاوارد دوست داشتنی و با استعداد وجود دارد. آنها رابطه فوق العاده و بسیار جالبی دارند که واقعاً روح شما را تحت تأثیر قرار می دهد و باعث می شود به بهترین رابطه آنها امیدوار باشید. این واقعیت که همه این شخصیتها در منطقه آسایششان توسط بازیگران بازی میشوند، باورپذیری آنها را نیز تقویت میکند...
من نمیخواهم چیز زیادی از دست بدهم.
فیلم فوق العاده توسط تام استرن عکاسی شده است. استفاده باشکوه او از سایه ها و نورهای ملایم واقعاً به فضایی که این تصویر برای آن است می افزاید و من امیدوارم که او دومین نامزدی اسکار خود را دریافت کند (اولین نامزدی او برای "تغییر" آقای ایستوود بود). اگرچه مطمئن هستم که او آن را به دست خواهد آورد، می ترسم که بقیه استعدادهای فیلم باز هم از بین بروند.
اما باز هم جوایز اسکار حول مسخره ترین سناریوها ساخته می شوند و چیزی نمی گویند. در واقع درباره خوب یا بد بودن یک فیلم. اون کار منه. و من به شما می گویم که «آخرت» بهترین فیلم امسال و یکی از بهترین فیلم های ده سال گذشته است. اگر در نه هفته آینده چیزی واقعاً قابل توجه ظاهر نشود، فکر می کنم تاج و تخت خود را با تمام نقاط قوت یک فیلم عالی حفظ کند. آقای ایستوود با «آخرت» از قلمرو جدیدی بهرهبرداری کرد و با پرچمش مدعی شد: شوخ طبعی، استعداد خلاق، کارگردانی استادانه، و حس دانستن اینکه چه کار میکند. حتی در 80 سالگی، او یا در اوج است یا بسیار نزدیک است. با چند فیلم گذشته که او ساخته است، تنها چیزی که میتوانم بگویم این است که مشتاقانه منتظر فیلمهای بیشتری هستم که تیتراژ آن با این فیلمها به پایان میرسد: کارگردانی کلینت ایستوود.
دانلود فیلم Hereafter 2010 (پس از این) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
به دلایلی عجیب، بازاریابان تصمیم گرفتند که آخرین اثر کلینت ایستوود را در تریلرهای آن شبیه فیلمنامه مردود شده فیلم M. Night Syamalon کنند. با اتفاقات فاجعهبار و تصاویر محوری داستان، فکر میکنید که ایستوود یک فیلم فاجعهآمیز ساخته است نه آنچه واقعیت دارد. این یک فیلم بسیار متفکرانه تر در مورد مرگ است که چگونگی برخورد شخصیت های زنده با عواقب بعدی را بررسی می کند. شخصیت مت دیمون، لونگان، یک شخصیت اصلی نیست، بلکه یک شخصیت در یک قطعه بزرگتر است. طبیعتاً، تلاش برای جدا کردن این جنبه خاص از طرح برای شبیه سازی یک فیلم هیجانانگیز، برای بازاریابی مفید است، اما به هر حال یک کاراکتر امپرسیونیستی است. حتی جنبه روانی آن کمرنگ میشود، و هرگز به طور واقعی توضیح داده نمیشود.
آنچه که این واقعیت به نظر میرسد، چیزی شبیه به یکی از مینیمالیستهای فرانسوی زمان محور مانند شانتال آکرمن و ژاک ریوت است. در حالی که البته هرگز مانند ژان دیلمن به یک فیلم چهار ساعته درباره کارهای خانه تبدیل نمی شود، با این وجود یکی از ترسناک ترین فیلم های هنری فرانسوی است که تا به حال به عنوان یک فیلم جریان اصلی آمریکایی اکران شده است. تصمیم ایستوود برای رها کردن فیلمنامه پیتر مورگان به عنوان پیش نویس اولیه خشن احتمالاً بخشی از چیزی است که مورد انتقاد قرار می گیرد، اما مسلماً این همان چیزی است که آن را بسیار مؤثر می کند. انسجام روایی به نفع سینمای اصیل کنار گذاشته میشود، مردمی که روی صفحه نمایش رفتار میکنند و تأثیرات آشفتگی بزرگ را در هر تفاوت جزئی نشان میدهند. ایستوود، که به دلیل حذف بازنویسیها برای حفظ کیفیت خودانگیختگی خاص در فیلم Hereafterهایش شناخته میشود (و به خاطر گرفتن عکسهای بسیار کمی)، چیزی در این فیلمنامه دید که میدانست به پیشنویس نهایی نمیرسد. این چنین است که کیفیت حداقلی را حفظ می کند.
البته، چنین روش شناسی با فیلمسازان فرانسوی مانند برسون همخوانی دارد، فیلمسازی که احتمالاً امروز به خاطر بازی های مرده اش مورد انتقاد قرار می گیرد، در حالی که کاری که واقعاً انجام می دهد جلب توجه به اعمال به جای اجرا ایستوود سهام زیادی را در ژست قرار می دهد: به ویژه دست ها. زمانی که شخصیتی در آغوش میگیرد، دستها بهطور برجسته نشان داده میشوند، و همچنین روشی هستند که از طریق آن لونگان میتواند با زندگی پس از مرگ ارتباط برقرار کند. او سعی می کند از طریق یک کلاس آشپزی ارتباط برقرار کند، که در آن باید از دستان خود استفاده کند (و به ناچار باعث می شود که دستان دیگران را در زمانی که کمترین می خواهد لمس کند). همچنین استفاده سخاوتمندانه ای از فضای بیرونی، با مضمون تنهایی در مکان های شلوغ وجود دارد که هرکسی که چنین ضربه ای (یا حتی آسیب های کمتر) را تجربه کرده باشد، می تواند با آن ارتباط برقرار کند. به نظر می رسد که ایستوود از ترجیح وحشتناک "اشیا" به "مردم" استفاده می کند، اما در واقع این ترکیب کاملی از شخصیت ها با محیط آنهاست.
هیچکدام از اینها از نوع پسا الیا نیست. کشور ما به بازیگری کازان عادت کرده است، اما هر یک از بازیگران در برقراری ارتباط در این راه کار قابل توجهی انجام می دهند. دیمون بهترین بازی دوران حرفهای خود را ارائه میکند، و هر یک از بازیگران نقش مکمل نیز در نحوه واکنششان به جای بازی کردن، قابل توجه هستند. شاید یک تغییر وحشتناک برای ستاره گرن تورینو، اما تغییری که برای مادیات کارآمد است.
و فکر میکنم، به همین دلیل است که چنین واکنشهای متفاوتی از سوی کسانی که پس از این را میبینند، بروز میکند. ایستوود در حال ساختن فیلمی برجسته درباره مرگ نیست، بلکه در حال کاوش کماهمیت (علیرغم لحظات هیجانانگیز آن، که به عنوان نقطه مقابل عمل میکند) در مورد چگونگی برخورد مردم با مرگ است. چیزی که کار را سختتر میکند این است که، علیرغم یک نتیجهگیری خوشبینانه، هرگز به هیچ راه حل قطعی نرسیدهایم. ما هرگز ماهیت توانایی های لونگان را نمی آموزیم، فقط نکاتی را در مورد چگونگی به وجود آمدن آن دریافت می کنیم. نه دستور کار دینی تبلیغ می شود و نه دین رد می شود. چنین فیلمسازی با پایان باز بسیار فراتر از انتشارات محدود است و معمولاً از آن دسته مواردی است که دههها پس از تکمیل آن در مجموعه معیار یافت میشود. داشتن چنین اکرانی شگفتانگیز است، اما احتمالاً فیلم را از نظر مالی محکوم کرده است.
این مایه شرمساری است. در سالی که آثار قابلتوجهی از شبکه اجتماعی سورکین و فینچر، جزیره شاتر مارتین اسکورسیزی که به طرز تاسفباری دستکم گرفته شده است، و غولپیکر هیجانانگیز که Inception بود، تولید کرد، فکر میکنم Hereafter در بین بهترینهای سال قرار میگیرد. من حتی تا آنجا پیش می روم که آن را اولین شاهکار واقعی دهه می نامم. من فکر می کنم که این باعث می شود من با بسیاری از افراد مخالفت کنم، برخی از آنها سعی کرده اند به طور منطقی با من بحث کنند که چرا این یک فیلم بی کفایت است (برای آنها توضیح می دهم که قرار نیست منطق داستان، سطحی ترین جنبه، فیلم دیکته شود. در بهترین حالت فیلمسازی) اما همانطور که پس از این نشان می دهد، برخی چیزها را نمی توان به راحتی توضیح داد.
دانلود فیلم Hereafter 2010 (پس از این) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
سرعت پس از این من را اذیت نکرد. البته، من بالای 50 سال دارم، بنابراین میتوانم در یک خط داستانی آرامتر که شامل تعدادی شخصیتهای مختلف است، بیحرکت بنشینم، بدون اینکه چیزی منفجر شود، یا کسی لباسهایش را در بیاورد تا توجه من را حفظ کند.
چه چیزی باعث ناراحتی من شد. من، شاید از دیدگاه منحصربهفرد دیگرانی که فیلم را نقد میکنند، میآید. بهعنوان کسی که NDE را تجربه کردهام، هم از دیدگاه ضعیف و توسعه نیافته تجربه بازیگر زن و هم از نحوه مبهم داستان او ناامید شدم.
از یک طرف، ما شخصیتی داریم که NDE آنقدر زندگی را تغییر داد که او را از شغل اصلی خود به عنوان یک گزارشگر سیاسی منحرف کرد و کتابی نوشت که در آن از دشواری آشکار کردن حقیقت در دنیای رسانه های مدرن در مورد اعتبار تجربه NDE تمجید کرد. جلیقه گرد و غبار روی کتاب او، و همچنین ارجاعات گاه به گاه به تحقیقات او، در مورد تمام شهادت های متخصص صحبت می کند که از حقایق قاطع در مورد تجربیات NDE، و همبستگی بین علم و زندگی پس از مرگ حمایت می کند. و سپسفیلم چیزی به ما نمی گوید.
فیلمنامه (یا شاید آن چیزی که پس از ویرایش فیلمنامه توسط ایستوود باقی مانده است) به سادگی هر چیزی را که در راه تحقیق قابل توجه است پنهان می کند، به جز صحبت در مورد یک برنده جایزه نوبل که پس از آن مورد تمسخر قرار گرفت. تحقیقات خود را فاش می کند. یک خط...از بیش از دو ساعت و نیم فیلمنامه.
سوال برای من این است که چرا مکالمه را شروع کنید، اگر قرار نیست حتی بخش کوچکی از پاسخ ها را ارائه دهید؟ تحقیق حجیم است. کسانی از ما که NDE را تجربه کردهاند، میدانند که بسیار بیشتر از یک واکنش شیمیایی در شروع خاموش شدن بدن است. خیلی بیشتر.
اما، تنها چیزی که در پس از این باقی میماند، یک شخصیت اصلی است که نمیخواهد هدیهاش را تصدیق کند، حتی در مواجهه با اطرافیانش که به "آخرت" اعتقاد دارند. بیشتر از او.
هرکسی که یک NDE را تجربه کرده باشد، پس از این متأسفانه ناکامل خواهد یافت. اما شاید این امر باعث شود که بسیاری از ما به آنچه اتفاق افتاده اعتراف کنیم و گفتگوی معنادارتری درباره حقایق شروع کنیم.
همانطور که تعدادی از منتقدان جوان ذکر کردند، اکثریت قریب به اتفاق مخاطبان تمام شده بودند. 50. بدون شک بسیاری از کسانی که آنجا بودند، به دلایلی به دنبال پاسخی در مورد "آفرلایف" بودند.
این یک فرصت عالی برای گفتن چیزهای اساسی به جهان بود. اما در نهایت فیلم ایده خوبی بود، با اجرای آهسته...و به طرز دردناکی محقق نشد.
دانلود فیلم Hereafter 2010 (پس از این) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
آخرت مطالعه ای آرام و آرام در مورد تأثیری است که مرگ و مردگان عزیز بر زنده ها می گذارد.
این واقعاً یک داستان ارواح یا حتی یک فیلم بسیار فراطبیعی نیست. سه شخصیت اصلی هر کدام قدرت مرگ را به شیوه های مختلف در زندگی خود احساس کرده اند. جورج (مت دیمون)، مردی که می تواند با متوفی تماس بگیرد، از توانایی های خود فرار کرده است، زیرا آنها او را از داشتن یک زندگی عادی باز می دارند. ماری (سیسیل دو فرانس) روزنامه نگاری است که در جریان سونامی تجربه ای نزدیک به مرگ دارد و از درک آنچه دیده است غرق می شود. و در لندن، یک پسر جوان بریتانیایی ناامید است تا برای آخرین بار با یکی از اعضای خانواده از دست رفته تماس بگیرد.
این سه داستان مجزا در نهایت به هم متصل می شوند، اما ارزش آخرت واقعاً در اینجا نیست. من می توانم ببینم که پس از این برای برخی از تماشاگران مشتاق یک درگیری سنتی و راه حل یا قوس شخصیتی منبع ناامیدی است، اما این چیزها واقعاً اولویت ایستوود نیستند. فیلم «نقطه» چندانی ندارد، به جز اینکه چگونه مرگ بخش مهمی از زندگی همه ماست، حتی اگر مرموزترین آن نیز باشد.
من آن را دوست داشتم، اما در توصیه آن مردد هستم. فیلمهای آهستهای مانند اینها به مخاطب مناسب نیاز دارند. این نسبتاً با دیگر فیلمهای ایستوود متفاوت است، و من بدم نمیآید که او دوباره با چنین چیزی برخورد کند.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.