پس از مراسم ازدواج ویل کین کلانتر شهر هادلی ویل، هنگامی که به قصد ایجاد زندگی جدیدی همراه زن زیبایش خیال ترک شهر را در سر دارد، خبردار میشود که فرانک میلر تبهکاری که چند سال پیش به زندان فرستاده با قطار نیمروز و به قصد انتقام از او به آن شهر خواهد آمد. دوستانش می کوشند تا وی را ترغیب به ترک شهر نمایند، اما او فرار را چاره کار نمیداند و تصمیم میگیرد تا با آن فرد و هم دستانش مواجه شود…
کلانتر یک شهر کوچک، میبایست با وجود مشکلاتی که در زندگیش شخصیاش دارد، با گروهی از جنایتکاران که به تازگی وارد شهر وی شدهاند، مقابله کند و طولی نمیکشد تا متوجه شود که علت اصلی حضور این گروه، یک کینه قدیمی است و...
« ویل کین » ( کوپر ) ، کلانتر هادلى ویل ، در آخرین روز خدمتش و در آستانه ى بازنشستگى ، با دخترى جوان به نام « ایمى » ( کلى ) ازدواج مى کند . اما از گوشه و کنار خبر مى رسد خلافکارانى که « ویل » باعث به زندان افتادن آنان شده ، آزاد شده اند و براى کشتن او مى آیند ...
یک مارشال شهری، علیرغم اختلافات عروس تازه ازدواج کردهاش و مردم شهر اطرافش، باید در ظهر به تنهایی با گروهی از قاتلان مرگبار روبرو شود که رهبر باند، یاغی که سالها پیش او را فرستاده بود، در قطار ظهر میآید.
روزی که ازدواج می کند و نشان خود را آویزان می کند ، به مارشال ویل کین گفته می شود که مردی که سالها قبل به زندان فرستاده بود ، فرانک میلر ، برای قطعی شدن انتقام خود با قطار ظهر برمی گردد. ویل که در ابتدا تصمیم به ترک همسر جدید خود گرفته بود ، تصمیم می گیرد که باید برگردد و با میلر روبرو شود. با این حال ، وقتی او از مردم شهرستانی که مدت طولانی از آنها محافظت کرده است کمک می گیرد ، آنها به او پشت می کنند. به نظر می رسد ممکن است کین مجبور باشد به تنهایی با میلر روبرو شود و همچنین بقیه اعضای باند میلر که در ایستگاه منتظر او هستند
هادلی ویل کین کلانتر شهر که خیال ترک شهر را در سر دارد، خبردار میشود که فرانک میلر تبهکاری که چند سال پیش به زندان فرستاده با قطار نیمروز و به قصد انتقام از او به آن شهر خواهد آمد…
یک مارشال شهر، علیرغم اختلافات عروس تازه ازدواج کرده اش و مردم شهر اطرافش، باید به تنهایی با گروهی از قاتلان مرگبار در "ظهر بالا" روبرو شود...
"ویل کین" مرد قانونی است که گفته می شود مردی که سالها قبل به زندانفرستاده "فرانک میلر" بازگشته تا از او انتقام بگیرد."ویل" تصمیم می گیردبا او روبرو شود اما وقتی از مردمی که تمام عمر از آنها محافظت کرده درخواست کمک می کند آنها به او پشت می کنند و...
کلانتر ویل کین که به تازگی ازدواج کرده و آماده است از سمتش کنارهگیری کند، متوجه میشود که یک جنایتکار خطرناک به نام فرانک میلر که او را سالها پیش به زندان انداخته بود، در راه بازگشت به شهر است تا از او انتقام بگیرد. ویل کین که تنها یک ساعت تا رویارویی با میلر و دارودستهاش فرصت دارد، به دنبال حمایت اهالی شهر میرود، اما آنها از کمک به او سر باز میزنند. فیلم روایتگر تلاش کلانتر برای ایستادگی در برابر چالشهای اخلاقی و خطر مرگ است.
دانلود فیلم High Noon 1952 (نیمروز) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
برای جشن 1700 امین مرور برای IMDb ، به سراغ یکی دیگر از فیلم های مورد علاقه خود می روم. ویل کین مارشال شهر کوچک غربی هادلیویل است. این اقدام در روزی اتفاق می افتد که باید شادترین روز زندگی او باشد. او به تازگی با امی ، زنی زیبا و بسیار جوانتر ازدواج کرده است و با دریافت دو خبر خود را برای بازنشستگی آماده می کند. اولاً ، جانشین وی به عنوان مارشال در راه رفتن به شهر به تأخیر افتاده است ، به این معنی که کین باید یک روز بیشتر در سمت خود بماند. دوم اینکه ، فرانک میلر ، یک قانون شکن خطرناک که کین یک بار او را دستگیر کرد ، از زندان آزاد شده و در حال بازگشت به هادلیویل است ، و قسم می خورد که انتقام می گیرد. او قرار است در ایستگاه ، جایی که بقیه اعضای گروه او قبلا منتظر او هستند ، در قطار ظهر برسد - از این رو عنوان.
امی ، که یک کوکر و یک صلح طلب است ، از کین التماس می کند قبل از رسیدن میلر فرار کند ، اما او امتناع می ورزد. او هرگز از وظیفه خود فرار نکرده و قصد ندارد اکنون شروع کند. در هر صورت ، اگر او باند را فرار کند فقط پس از او خواهد آمد. او تلاش می کند تا شغل خود را استخدام کند ، فقط در می یابد که مردم شهر تمایلی به کمک او ندارند. بیشتر آنها خیلی ترسیده اند. دیگران نگرانند که یک درگیری با اسلحه به شهرت شهر یا تجارت آن آسیب برساند. معاون هین ، کین ، از اینکه کین از وی برای ارتقا support سطح حمایت نخواهد کرد ، ناراحت است و از سمت خود استعفا می دهد. کین فقط دو پیشنهاد کمک دریافت می کند ، هر دو پیشنهاد او را رد می کند ، یکی از یک پیرمرد یک چشم و دیگری از یک پسر نوجوان.
پس از اکران در سال 1952 ، نیمروز بسیار بحث برانگیز بود. با توجه به اینکه وقتی جنگ کره در جریان بود ، معنای سیاسی آن روشن است. کین از آمریکا به عنوان "پلیس جهان" نمایندگی می کند. میلر نماینده استالین است و بقیه اعضای گروه او مائو ، کیم ایل سونگ و دیگر رهبران کمونیست هستند. مردم شهر نماینده مردم صلح و دیگران در غرب هستند که بیش از حد ترسو هستند و نمی توانند به دموکراسی بپردازند. بنابراین نیمروز تمثیلی از نیاز به موضع گیری نیرومند در برابر کمونیسم بین المللی است.
خوب ، در واقع ، من تصور نمی کنم که کارل فورمن ، فیلمنامه نویس ، مارکسیست مشهور هالیوود ، این تعبیر خاص را داشته باشد در ذهن ، اما به نظر می رسد که بهتر از آنچه که بسیاری از افراد ، چه از چپ و چه از راست ، سعی کرده اند آن را ارائه دهند ، چه در آن زمان و چه بعد ، یعنی اینکه تمثیلی از مک کارتیسم است. (نژاد خاصی از مورخ فیلم وجود دارد که هر فیلمی از دهه پنجاه به طور مخفیانه درباره مک کارتیسم ، هر فیلمی از دهه شصت و هفتاد در مورد ویتنام و هر فیلم از دهه هشتاد و نود در مورد ایدز).
تمثیل مک کارتی هرگز برای من کارساز نیست زیرا وضعیت فیلم دقیقاً برعکس آنچه در دهه پنجاه با آمریکا روبرو شده است. مک کارتیسم همه چیز در مورد سو abuse استفاده از قدرت دولت بود. نیمروز درمورد یک چالش غیرقانونی برای اقتدار قانونی دولت است و کین ، قهرمان این اقتدار است که قهرمان آن است. اگر فورمن واقعاً پیغامی ضد مک کارتییتی را در نظر داشته باشد ، به نظر می رسد کاملاً پنهان باشد - در واقع کاملاً پنهان است که حتی از ستاره سیاسی محافظه کار فیلم ، گری کوپر ، که همیشه این مقاله را انکار می کرد ، گریخته است.
دلیل اصلی عظمت نیمروز نه در پیام سیاسی فرضی آن ، بلکه در قدرت بازیگری کوپر و کارگردانی فرد زینمن است ، با اشاره ویژه به نمره موسیقی دیمیتری تیومکین ، ساخته شده از آهنگ او "آیا رها نکن من ، آه عزیزم ". کوپر اکنون چنان محکم با نیمروز شناخته شده است که عجیب است تصور شود او اولین گزینه برای کین نبوده است - این جان وین بود ، که با عصبانیت امتناع ورزید زیرا سیاست های فورمن را تحقیر می کرد. وی همچنین گزینه دوم نبود - آن گریگوری پک بود ، که رد کرد (چیزی که بعداً پشیمان شد) زیرا بعد از بازی در نقشی مشابه در "Gunfighter" سال قبل ، مایل به دریافت ماشین تایپ نبود. کوپر حتی گزینه سوم نبود - مارلون براندو ، مونتگومری کلیفت و چارلتون هستون نیز آن را رد کردند. البته ما نمی توانیم بدانیم كه كدام یك از این بازیگران ممكن است این نقش را بازی كرده باشند ، اما كوپر این نقش را از آن خودش ساخته و با بازی كین به عنوان مظهر شجاعت و صداقت.
گفته شده پنجم بتهوون سمفونی حاوی یک یادداشت هدر رفته نیست ، و من نظریات مشابهی در مورد فیلمنامه فورمن و کارگردانی زینمن دارم. یک خط گفتگوی تلف شده وجود ندارد ، حتی یک تیر هدر رفته نیز وجود ندارد. به نظر می رسد همه چیز به یک کلیت کامل و به یک احساس تنش غیر قابل تحمل کمک می کند ، زیرا زمان به طور غیرقابل تحمل از بین می رود ، و منجر به تیراندازی اجتناب ناپذیر بین کین و قانون شکنان می شود. این تنش با به تصویر کشیدن وقایع در زمان واقعی افزایش می یابد ، و عکسهای مکرر از صورت ساعت تأکید بر گذشت زمان بین ساعت 10.40 صبح است ، زمانی که کین برای اولین بار از بازگشت قریب الوقوع میلر و ظهر مطلع می شود.
"High ظهر" هفت بار نامزد اسکار شد و چهار بار از جمله "بهترین بازیگر نقش اول مرد" برای کوپر و دو جایزه ("بهترین امتیاز" و "بهترین آهنگ") برای تیومکین نامزد شد ، اما در "بهترین کارگردانی" ، "بهترین فیلمنامه" و "بهترین فیلم" شکست خورد. چیزی که علت آن بحث و جدال سیاسی پیرامون آن بوده است ، اگرچه ممکن است ربطی به اسناد و رسوم سنتی آکادمی در مورد وسترن داشته باشد. (فیلم "بزرگترین نمایش روی زمین" از دمیل ، که برنده "بهترین فیلم" شد ، یک فیلم کاملاً مناسب است اما در کلاس "ظهر بالا" نیست). گرچه امثال وین و هوارد هاوکس (که بعداً قرار بود "ریو براوو" را به عنوان پاسخ آنها به فیلم بسازند) به نیمروز حمله کردند ، اما همه محافظه کاران سیاسی آن را دوست نداشتند - رئیس جمهور آیزنهاور آن را در کاخ سفید نشان داد و رونالد ریگان آن را در میان خود قرار داد مورد علاقه های شما با گذشت شصت و پنج سال می توان فهمید که ایک و رونی چقدر حق داشتند و وین و هاوکس ، با همه استعدادهای خود ، به همین مناسبت خود را احمقانه جلوه دادند. 10/10
دانلود فیلم High Noon 1952 (نیمروز) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
مانند "شین" ، "نیمه ظهر" وسترن دیگری است که سوار برنده اسکار به آسمان منتقدان فیلم سوار شده است. این من هستم که اشاره کنم که امپراطور لباس ندارد. نمی گویم نیمروز بد است ، فقط بیش از حد ارزیابی شده است.
بگذارید با نکات مثبت شروع کنم:
- فیلم گام خوبی دارد . تنش خوبی وجود دارد. بیشتر شخصیت ها به خوبی توسعه یافته اند. خوب عمل شده
- کیتی کورتادو ، که به عنوان یک مالک / شلخته فروشگاه مکزیکی تنها نقش پشتیبانی را دارد ، در جایی که به لوید بریجز می گوید خط خوبی دارد گری کوپر از او بهتر است زیرا "Hees a mehn!" خیلی دوست داشتم.
- باشه ، من الان با نکات مثبت تمام شدم. li>
- طرح اولیه منطقی نیست. از نیمروز غالباً به عنوان نمونه ای از عزم راسخ یک فرد برای ایستادن در برابر اشتباه ، حتی اگر توسط دوستان و جامعه رها شود ، یاد می شود. اما کین به محض اینکه متوجه شد میلرها می آیند مانند خرگوش می دود. فقط هنگامی که او چند مایل از شهر خارج می شود متوجه می شود که فقط یک ساعت شروع به کار دارد. او به همسرش می گوید که آنها چاره ای جز بازگشت به شهر ندارند. او به گریس کلی می گوید: "آنها فقط ما را در چمنزارهای آزاد بیرون می کشند." "تنها شانس من ماندن در شهر و کمک گرفتن است". li>
بنابراین ، کین از اصول خود دور نبود. او فقط به این دلیل ماند که چاره دیگری نداشت.
هنوز برای بقیه فیلم ، کین این بحث را با مردم شهر نمی کند. در صحنه کلیسای نهایی ، هفت یا هشت مرد وجود دارد که به شدت متمایل به حمایت از کین هستند. با این حال ، توماس میچل ، رئیس شهر می خواهد از تبلیغات بد جلوگیری کند و به کین می گوید که راه حل این است که او فرار کند .. چرا او به میچل پاسخ نمی دهد ، "شما به من می گویید خودکشی کنم ، برای دویدن خیلی دیر است. من نیاز دارم اکنون کمک کنید و شما به من مدیون هستید ". مطمئناً اگر او این استدلال ساده و قانع کننده را بیان می کرد ، طرفدارانش به کمک او می آمدند. در عوض ، او فقط به همه خیره می شود و طوفان می کند.
- شخصیت گریس کلی کاملاً منطقی نیست. چگونه می تواند پنج دقیقه پس از ازدواج شوهرش را رها کند زیرا چهار پسر می خواهند او را بکشند؟ او قبلاً به او گفته بود كه ترك كردن از شهر خودكشي مجازي است.
- اختلاف سنی گریس کلی و گری کوپر مزاحم و منحرف کننده است. به نظر می رسد او پانزده ساله است ، او شبیه پدربزرگش است. کوپر وقتی این کار را کرد فقط 50 ساله بود ، اما متأسفانه ، او در این مرحله از زندگی مرد خوبی نبود. او در نیمروز به 60 سالگی نزدیک تر است. li>
- کین قهرمان داستان است ، اما تحسینش سخت است. به نظر می رسد او خیلی از آدمهای بد ترسیده است. همچنین ، او فقط پس از گل قارچ خشک همسر Quaker خود بن میلر پیروز می شود. منتقدان درباره این جنبه از فیلم شعر می دهند و به ما می گویند "High Noon" اولین "ضد غربی" بود ، جایی که قهرمان شجاع نیست.
به اندازه کافی عادلانه است ، اما من ضد غربی ها را دوست ندارم. من یک طرفدار غربی هستم. اگر ضد غربی بودم ، مضامین موزیکال یا کمدی های عاشقانه می دیدم ، نه "High ظهر".
- فیلم اصلی تقریباً کاملاً مشخص نیست و در بیشتر قسمتها از صفحه نمایش خارج است. فیلم سینما. وقتی او سرانجام حاضر شد ، به نظر می رسد مانند یک حسابدار در تعطیلات در یک مزرعه پرورش پنج ستاره است. فقط "بوچ کسیدی" یک آدم بد بدتر توسعه یافته دارد. li>
- چه جالب است که نیمروز استعاره تحقیق HUAC در مورد کمونیست ها است. در هالیوود؟ چه کسی اهمیتی می دهد؟ li>
- و در حالی که ما در این موضوع هستیم ، اگر نیمروز استعاره ای چنین لیبرال باشد ، چه دزدی دریایی علیه دادگاه های ضعیف آزاد می شوند قاتلین؟ آیا این جناح راست نیست؟ سرم از کل نیمروز می چرخید. "Hounding کمونیست بد است و دادرسی توسط هیئت منصفه نیز چنین است."
- این یک شهر "غربی" کاملاً عقب مانده است. در حالی که فیلم های با خط داستانی مشابه به وضوح فرصت کمی برای فیلمبرداری از پس زمینه های دیدنی دارند ، ممکن است کارگردانان راه هایی برای این موضوع پیدا کنند (به عنوان مثال جورج استیونز در "شین") نیمروز کمتر شبیه یک وسترن واقعی است و بیشتر شبیه یک صحنه تئاتر روشنفکر برادوی با کلاه های کابوی و اسپور برای وسایل است. li>
- ذره ای تسکین کمیک منظورم نادا ، نیانته ، هیچی نیست. من خواندم که مست مست جک ایلام یک صحنه طنز را حذف کرده است. آیا این کار باعث شده بود که فیلم در طول زمان واقعی "زمان واقعی" جذاب باشد؟ اگر چنین است ، ارزش آن را نداشت. li>
- یک حفره طرح دیگر. خانم رامیرز چنان از انتقام فرانک میلر نسبت به خود می ترسد که تجارت خود را اخراج می کند و از شهر می گذرد. او سپس ادامه می دهد تا عمداً در ایستگاه قطار توجه میلر را به خود جلب کند. به نظر می رسد که او به سختی او را می شناسد ، چه رسد به اینکه بخواهد او را به خاطر گناهانی که علیه او دارد مجازات کند. شاید کین هم باید بلیط قطار می خرید. به نظر می رسد محافظت کاملی در برابر مسلحین سابق متمایل به انتقام جویی فراهم می کند. li>
و در حالی که ما در این زمینه بحث می کنیم ، چرا باند میلر اجازه می دهد همسر کین والس را بیرون بکشد از شهر در قطار؟ دوستان زیاد آنها در شهر مطمئناً او را به آنها نشان می دهند. دلیل دیگر اینکه کین نمی تواند بدود. او باید بماند تا از او محافظت کند ، حتی اگر او او را به خاطر ..... رها کرده است ، برای ماندن برای محافظت از او؟ همانطور که گفتم ، طرح غیر منطقی است.
- پایان خیلی ناگهانی بود. یک اقدام دیگر برای صرفه جویی در وقت؟
- سرانجام ، من می خواهم بدانم که انبار سوزان چگونه خود را به طرز مرموزی خاموش کرد. در پایان ، همه مردم شهر در اطراف اجساد مرده جمع می شوند ، زمانی که آنها باید برای جلوگیری از سوختن خانه های خود درگیر می شدند. li>
دانلود فیلم High Noon 1952 (نیمروز) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
مردم "Stagecoach" را مطالعه می کنند تا ببینند جان فورد برای ساختن یک تیک مدرن غربی چه کرد، و "High Noon" را مطالعه کردند تا ببینند زین مان چگونه عمل کرد. و هر دو فیلم، علاوه بر اینکه وسترن های نمادین در هر انتهای دوره کلاسیک وسترن هستند، فیلم هایی مستقل هستند (این یکی از استنلی کرامر). «ظهر بلند» شاهکاری از ساخت، داستان سرایی اسطوره ای غرب و تمثیل است. حتی در ده دقیقه اول، طرح به چندین جهت می رسد. نمادهای قدیمی هالیوود در نقش های جدید و قدیم (از جمله توماس میچل قدیمی که در هر دو فیلم حضور داشت و لون چنی جونیور) وجود دارد و عکاسی و موسیقی در هم تنیده و استادانه هستند حتی اگر در خدمت به اوج کارگردان هستند. گلها.
حتی تماشا کنید که کالسکه در خارج از شهر با دو بازیگر رمانتیک ما با بازی گری کوپر و گریس کلی (یک زوج نامحتمل اما خوب در حال مسابقه دادن است). اولین اشارات از چیزی که کاملاً درست نیست با یک نگاه به پایین توسط کوپر رخ می دهد، گویی که افسار را بررسی می کند، اما می دانید که چیزی بیش از این است، که با یک نت صاف در موسیقی تأیید می شود، یک پله به جای بالا رفتن. ظریف است، اما این چیزی است که شاهکارها در مورد آن هستند، هر چیز کوچک در بزرگتر جا می شود. واضح، سریع، پرقدرت و در عین حال بهطور قابلتوجهی ظریف است، با نورپردازی ثابت از نماهای نزدیک تا دور (این بیرون است، با نور پرکننده)، و با گروه وسیعی از بازیگران کوچک که سرشان را تکان میدهند یا نگاه میکنند یا نگاههای نگران دارند. پی در پی.
فلوید کرازبی به عنوان فیلمبردار تنها شگفتی ساز در میان خدمه است، نسبتاً بی تجربه است، اما او یک کار تیز و دراماتیک را انجام می دهد، هرگز حواس پرتی را پرت نمی کند، و همیشه بر اکشن کاملاً تأکید می کند. البته بخشی از این اعتبار به زین مان می رسد که از این نظر دست قدیمی است. موسیقی بسیار قوی است (یک مؤلفه دراماتیک انتقادی) و دیمیتری تیومپکین در کنار برنارد هرمان از آثار اصلی این دوره شاید بهترین باشد (من آن را به این شکل بیان کردم تا استاد آشکار، مکس اشتاینر را که یک تخصیص دهنده بود، کنار بگذارم. آداپتور و همچنین آهنگساز اصلی). و البته این ریتم تکراری و تقریباً هولناک آهنگ موضوعی است که توسط افسانه تکس ریتر خوانده و نواخته شده است که فیلم را در خاطرات ما تعریف می کند.
ساعت ها یک نوع شخصیت اصلی هستند، زیرا فیلم اساساً در زمان واقعی عکسبرداری میشود، و از آنجایی که ساعت اول حدود ربع به یازده را نشان میدهد، میدانیم که کمی بیش از یک ساعت تا، بله، ظهر وجود دارد. یک لحظه کلیدی، با افزایش تنش، زمانی است که منشی ناخوشایند هتل در حال تنظیم ساعت - جلوتر، پنج دقیقه دیده میشود. قطار با یک قاتل خطرناک که به تازگی از زندان آزاد شده است، وارد می شود. مشکل اجتناب ناپذیر است. نحوه برخورد با مشکل موضوع فیلم است.
گری کوپر پارادایم عدالت انفرادی است. او کاملاً حق دارد که تلخ و عصبانی باشد و با این حال کار خود را انجام می دهد. اگر درگیری با اسلحه اجتنابناپذیر به نظر میرسد (همانطور که در «Stagecoach» انجام شد)، مهم است که منجر به آن میشود. خواندن (در انواع مقاله ها) در مورد واکنش ها به فیلم و تفسیرهای متفاوت از شخصیت و رویدادها شگفت انگیز است. در ظاهر، به وضوح می توان دید که این موضوع در مورد خیر به شر است، اما برخی از مردم (مانند شوروی و جمهوری خواهان محافظه کار دهه 1950 مانند جان وین، باور کنید یا نه) آن را ناخوشایند می دانستند که کلانتر تا این حد متواضع باشد. این موقعیت. با این حال آیزنهاور نیمروز را بارها در کاخ سفید نمایش داد. و همینطور بیل کلینتون، که گفت نیمروز مورد علاقه اوست (نه «حنجره عمیق»).
کارگردان کرامر بیشتر از همه اینها متحیر و متحیر بود. در مجموع، این فقط یک فیلم خوب در مورد برخی از مردم عادی است که سعی می کنند همه چیز را درست پیش ببرند، با معایبشان. و این واقعاً در مورد قدرت فرد در برابر اوباش است، حتی اگر مردم، جامعه، کمکی نکنند. سیاست شما هرچه که باشد، باید فیلم را تا حدی دوست داشته باشید. حتی اگر وسترن را دوست نداشته باشید، فیلمسازی آنقدر خوب است که همه چیز از آن بالاتر می رود.
دانلود فیلم High Noon 1952 (نیمروز) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
این یک نمونه کامل از یک فیلم عالی است که می تواند در کمتر از دو ساعت چیزهای زیادی بگوید. بر خلاف برخی از فیلمهای فوقالعاده طولانی و بیش از حد ارزیابی شده (مانند آخرین امپراتور و بیمار انگلیسی)، افراد مسئول High NOON تنها در 85 دقیقه موفق شدند یک اثر هنری عالی خلق کنند! حالا نمیگویم این بهترین وسترن ساخته شده است - میتوانم به چند مورد منتخب فکر کنم که واقعاً فکر میکنم کمی بهتر هستند - اما فقط به اندازه یک تار مو. من ترجیح میدهم وسترن کوتاه مورد علاقهام، «حادثه کمان گاو» باشد و «کشور بزرگ» طولانی اما بسیار راضیکننده، فیلمی شگفتانگیز و کمقدردان است که ممکن است بهتر هم باشد. با این حال، چیزی که هر سه فیلم را بسیار عالی میکند این است که درسهای جامعهشناختی فوقالعادهای ارائه میکنند که جاودانه هستند و فراتر از ژانر هستند. فیلم OX-BOW Incident با ذهنیت اوباش روبرو می شود، THE BIG COUNTRY به این موضوع می پردازد که یک مرد واقعی (نه یک گاوچران کارتونی) بودن چگونه است و High NOON هر دو طرح را از این دو فیلم دیگر ترکیب می کند. فیلمی فوقالعاده خوب با بازی عالی و عالی و بینشی در مورد ضعف انسان. تنها نکته منفی برای من تم همیشه حاضر بود که توسط تکس ریتر خوانده شد. بعد از مدتی اعصابم خورد شد!!! یک فیلم آمریکایی عالی که نباید از دست داد.
دانلود فیلم High Noon 1952 (نیمروز) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
ظهر بالا این 85 دقیقه "واقعی" با دیدن نیمروز در کودکی به سرعت گذشت. به نظر من خیلی تعلیقی بود. امروز نیمروز با سرعت حلزون پیش می رود و دارای دو شخصیت اصلی آزاردهنده است که این را به یک جواهر کلاسیک مورد احترام تبدیل می کند که قرار است وجود داشته باشد.
عیبی ندارد. با قهرمان با بازی گری کوپر. حضور کلی او - شیوه ای که با خودش رفتار می کند، حالات روی صورتش و غیره - او را به شخصیتی قابل باور و دوست داشتنی تبدیل می کند، همانطور که در اکثر فیلم هایش بود.
گریس کلی مطمئناً کارش آسان است. چشم ها (من یک مرد هستم) اما شخصیت او در اینجا به طرز باورنکردنی کم عمق و آزار دهنده است. او نقش همسر کوپر را بازی می کند و این را دریافت می کند - پنج دقیقه بعد از ازدواج با او، می خواهد او را ترک کند، زیرا او تصمیم می گیرد که بماند و با مرد بدی که برای کشتن او به شهر می آید مبارزه کند. صحبت از فداکاری! صحبت از تعهد! جای تعجب نیست که ازدواج هرگز در هالیوود و فیلمهای آن جدی گرفته نشد.
کاراکترهای دیگری که زمان مناسبی را برای نمایش به نمایش میگذارند، یک پانک نالهدار با تراشههای شانهاش است. لوید بریجز آن نقش را به طور موثر ایفا می کند اما شخصیت او به سرعت ضعیف می شود. متأسفانه بقیه بازیگران پر ستاره نقشهای بسیار کوچکی دارند.
نیمروز در «زمان واقعی» پخش میشود. اگر می خواهید چرت بزنید و نیاز به کمک دارید، تماشای یک ساعت و نیم از این ممکن است ارزش زمان واقعی شما را داشته باشد.
دانلود فیلم High Noon 1952 (نیمروز) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
در روز عروسی مارشال گری کوپر با گریس کلی، لی ون کلیف، شب وولی و رابرت جی ویلکی در ایستگاه قطار منتظر قطاری هستند که ظهر می رسد. رهبر سابق باند آنها، ایان مکدونالد، که کوپر به زندان فرستاد و قول انتقام میدهد، در آنجا خواهد بود.
از gitgo کاملاً مشخص شده است که اینها چهار شخص بداخلاق هستند که شهر باید سریعاً با آنها برخورد کند. اما عناصر خوب شهر چاق و تنبل شده اند و راضی هستند که مسئولیت نظم و قانون را بر دوش کوپر بیاندازند. و او به هر حال ترک می کند و با عروس کویکر خود به ماه عسل می رود. قرار است روز بعد یک مارشال جدید بیاید. چرا درگیر شدن آنها از کوپر می خواهند که مشکلش را به جای دیگری ببرد. این دیدگاه احتمالاً توسط توماس میچل در صحنه کلیسا به بهترین شکل بیان شده است.
صحبت از صحنه در کلیسا، شغل مورد علاقه من در High Noon زمانی است که واعظ مورگان فارلی به کوپر می گوید که چگونه جرات دارد وارد این کلیسا شود. کلیسا چون چند ساعت قبلش صلاح نمی دید در آن کلیسا ازدواج کند. چه مجموعه ای از اولویت ها.
گریس کلی نقش موفقیت آمیز خود را در High Noon داشت. او یک کویکر با اصول عمیقاً صلح طلبانه است. او با یک قانونگذار ازدواج می کند، اما با کسی که از این زندگی دست می کشد. بهترین صحنه او در نیمروز با کتی ژورادو است که دوست دختر سابق کوپر است. کتی حقایق زندگی را برای گریس در مورد ازدواج و وظیفه ایستادن در کنار مردتان توضیح میدهد، مدتها قبل از اینکه تامی واینت درباره آن آواز بخواند. زمانی که زمانش فرا می رسد، گریس کار درست را انجام می دهد.
گری کوپر نیز مانند رقیبش در فیلم High Noon های وسترن، جان وین، یکی از چهره های بزرگ برای کلوزآپ فیلم را داشت. در آن روزها این یک شوخی در مورد اینکه چگونه دیالوگ کوپر فقط "بله" و "نه" بود، بود. این یک معامله خوب بیشتر از این بود. اما توطئه High Noon تا حد زیادی توسط نماهای نزدیک کوپر انجام می شود. چهره او بیش از ده صفحه گفتار را بیان می کند و تنش فیلم را حفظ می کند. مرد دو جایزه اسکار را بیهوده نگرفت.
البته مضمون High Noon در آهنگ برنده جایزه اسکار دیمیتری تیومکین و ند واشنگتن نیز بیان شده است که در برخی مواقع در طول فیلم توسط تکس ریتر خوانده شده است. با این حال رکورد بزرگ فیلم از فرانکی لین بود. من شک دارم که تا به حال آهنگی با موضوع فیلم وجود داشته باشد که هر آنچه را که باید در مورد انگیزه شخصیت اصلی فیلم می دانستید بیان کند. فکر نمیکنم High Noon بدون آن آهنگ به جایگاه کلاسیکی که دارد میرسید.
یکی دیگر از بازیهای فوقالعاده در فیلم High Noon، Lon Chaney، جونیور در نقش مارشال سابق شهر، پیر و بدبین است که میخواهم به کوپر کمک کنم، اما با توجه به سن و سالش متوجه میشود که او بیشتر مانع خواهد شد. او تنها کسی است که کوپر میفهمد و میبخشد.
نبرد نهایی اسلحه مانند یک باله طراحی شده است، خیلی خوب است. شاید بهترین فیلمی که تا به حال ساخته شده است. نمی توان آن را توصیف کرد، باید آن را ببینید.
تعامل مسئولیت های شهر برای حفظ نظم و قانون و غرور و صداقت شخصی کوپر به طرق مختلف در فیلم High Noon های دیگر پرداخته شده است. من Rio Bravo، Warlock، Death of a Gunfighter، Welcome to Hard Times را بررسی می کنم، همه اینها در مضامین یکسانی نمایی متفاوت دارند.
اما شخصاً همیشه آنچه را که مردم شهر دوست دارند دوست داشته ام. جانی کونچو در فیلم High Noon فرانک سیناترا انجام داد. این کاری است که مردم هادلیویل باید در همان ابتدا انجام می دادند.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.