خانواده آلتون در جنوب شرقی ترکیه در یک روستای کوچک کوهستانی زندگی میکنند جایی که طاعون جنگ بیست و پنج ساله بر آن سایه افکنده ، زندگی روزانه آنها با مشقت و سختی میگذرد اما با شدت گرفتن جنگ ناچار میشوند به غرب مهاجرت کنند.
در جنوب کشور ترکیه خانواده ای در روستایی در کوهستان زندگی میکنند که …
در منطقه جنوب شرقی ترکیه ، خانواده آلتون در یک روستای کوچک کوهستانی و درگیر جنگ 25 ساله زندگی می کنند و زندگی روزمره خود را به یک مبارزه جهنمی تبدیل می کنند. با شدت گرفتن جنگ ، خانواده مجبور به مهاجرت غرب به شهر استانبول می شوند. در حالی که حیدر و ایسا آلتون تصمیم می گیرند با فرزندان خردسال خود در ترکیه بمانند ، داوود آلتون و خانواده اش با جلب کمک قاچاقچیان به شمال نروژ مهاجرت می کنند. آنها سرانجام به مقصد می رسند و در یک سوپرمارکت کار پیدا می کنند ، اما زندگی در پناهندگی بی وقفه ثابت می شود. حیدر هنگام بازگشت به استانبول ، خانواده را تحت مراقبت قرار می دهد و همسرش به دلیل عوارض بارداری تحت عمل جراحی قرار می گیرد. پسر آنها با گروهی از transvestites دوست می شود و به او کمک می کند تا درک کند
در منطقه جنوب شرقی ترکیه، خانواده آلتون در یک روستای کوچک در دامنه کوه زندگی می کنند که گرفتار یک جنگ 25 ساله است که زندگی روزمره آنها را به یک مبارزه جهنمی تبدیل می کند و..
دانلود فیلم I Saw the Sun 2009 (من خورشید را دیدم) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من خورشید را دیدم فیلمی از یک بدبختی مداوم است که بیش از 50000 نفر را کشته و 22000 جسد را به شدت آسیب دیده است. من خورشید را دیدم در حالی که محکم در برابر جداسازی و انواع مختلف ایستاده است، داستان شکسته 25 سال گذشته را به طور جسورانه بازگو می کند، مبارزه، مبارزه و نفرت از آنچه که موضوع متفاوت است را مطرح می کند. داستانی که در I Saw the Sun بیان شد با داستانهای آشکار برانگیخت و در 6 کشور منحصر به فرد فیلمبرداری شد. رئیس Mahsun Kırmızıgül من خورشید را دیدم را به "امید، هماهنگی و کودکان" اختصاص داد. این بهترین بدبختی برای خواهر و برادران ترک و کرد ساکن ترکیه بود که در پی زندگی آرام مدتی به ترتیب یکدیگر را بکشند. اظهار نظر خود در این زمینه؛ رئیس ماهسون کیرمیزگول برای سرودن داستان حقیقت پیوسته جنگ به سفری رفت. زمانی که او شروع به نوشتن فیلمنامه کرد، نیاز داشت به همه آنچه که افراد ترجیح می دهند نبینند بگوید. داستان واقعی یک موضوع طولانی مدت، یک نبرد طولانی مدت، بیش از 50000 کشته، 22000 اساساً آسیب دیده، 800 میلیارد دلار از طریق جسارت کیرمیزیقول در بیان نتیجه گیری هایی که هیچ شخص دیگری امتحان نکرده است، سوخت. آیا شاید از پاسخگویی او سرچشمه می گیرد. با توجه به شرایط جاری کشور، ساخت و فیلمبرداری چنین داستانی، بهترین سناریو، خاردار بود. او که در شرق بزرگ شده بود، با آگاهی از نحوه زندگی و سختی های آن منطقه، شروع به نوشتن فیلمنامه کرد، از رویارویی های خود ترسیم کرد و زندگی نامه های آشکار را با هم پیچید. او متوجه شد که 2.5 میلیون فرد بیتفاوتی که به دلیل عدم تعریف محدود شدهاند، در چرخ دندههای جوامع شهری عظیم قرار میگیرند که نتیجه استراتژی مهاجرت اجباری است و زندگی پریشان آنها را روشن میکند. او در فیلم I Saw the Sunنامه خود یک خانواده کرد را با جزییات جزئی متلاشی کرد و موجودیت مردم جنوب شرقی را به نمایش گذاشت. ساختن شخصیتهای والدین با یک فرزند در ارتش، یکی ترس آفرین و دیگری که پای خود را بر اثر مین از دست داده است، اساساً همه چیز را در مورد شرایط ترکیه نشان میدهد. اصل ماجرا که بدبختی در آن رخ داد، نگهبانانی بودند که بین بچههای چریک و جنگجو قرار داشتند. دو خواهر و برادر کرد که در ترکیه زندگی می کردند هر کدام در تجمعات جنگ شرکت کرده اند. چشم پوشی از پدر، تصور ناامیدی 25 ساله ترکیه بود. رئیس ضمن توضیح در مورد این خانواده ساکن شرق ترکیه، نیاز و عدم آموزش را نیز مطرح کرد و در عین حال بر ساده لوحی و نوستالژی آن افراد، فداکاری خانوادگی و توجه آنها به یکدیگر تأکید کرد. وجود آرام و سعادتمندانه مردم شهر ناراحت شد و از بهشت به لعنت تبدیل شد. ماهسون کیرمیزغول از صحبت های جدی علیه دولت و چارچوب طفره نرفت و داستان خود را با نگاهی اساسی بازگو کرد. شخصیت درگ کویین کادری یکی از شخصیتهای اصلی است، همانطور که روایت میشود. در نظر گرفتن چنین فردی در چنین فرهنگی معتدل به نوعی حکم دفع تعصبات و دعوت به آزادی برای همه است. این فیلمنامه به موضوع همجنس گرایی از طریق دیدگاهی پرداخته است که آن را نه یک تصمیم، بلکه یک روش خلقت می دانست. داستان کادری نیز برگرفته از واقعیت بود و با آخرین گیج کننده خود بر جمعیت تأثیر گذاشت. داستان رفتن یک خانواده کرد به نروژ نیز غم انگیز است که در آن افراد ترتیب نگرانی های خود را در ترک کشور خود می بینند، زیرا برای مدتی طولانی تحت مسائل غیر قابل حل سرکوب شده بودند. توافقی که خانواده با دلالان انسان برای رفتن به نروژ انجام می دهد نیز تصاویر هنری قابل توجهی را به جمعیت ارائه می دهد. ترکیه محل اتصال طردشدگان و مسافران غیرقانونی است. تنها 10 درصد از 2.65 میلیون مسافر غیرقانونی که از طریق ترانزیتی برای امانت از ترکیه عبور می کنند قابل تشخیص است. در سال 2008، 243 هزار نفر به طور همزمان گرفتار شدند. هر سال، طردشدگان آسیایی و آفریقایی از این کشور برای رفتن به جای دیگری استفاده می کنند. در این فیلم، خانواده آلتون از طریق همبستگی بین شیوه زندگی کشورهای دموکراتیک شده و شیوه زندگی آنها، خواهان حاکمیت اکثریت بر دولت هستند. مامو، شخصیت اصلی فیلم یک پدر معلق است. معاشرت او با بچه هایش صحنه های غم انگیزی را ایجاد می کند. از آنجایی که روایتها و شخصیتها با هم به هم میرسند و بهطور رضایتبخشی به سمت آخر جریان مییابند، فیلمنامهنویس از فیلمنامهاش با اطلاعات قابل اندازهگیری پشتیبانی میکند و جمعیت را بر روی عناصر عظیم شرایط جذب میکند و در نتیجه تأثیر او را در مهمترین سطح میگیرد.
دانلود فیلم I Saw the Sun 2009 (من خورشید را دیدم) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من، اول از همه، ممکن است بخواهم چیزی در مورد رئیس بیان کنم... نمی توانستم بپذیرم که او ناظر چنین فیلم بسیار هماهنگی بوده است، زمانی که خاطره انگیزترین فیلم او را تماشا کردم، در واقع تا حدودی در مورد کار او مطمئن نیستم. از آنجایی که کار اوست، اما ربطی به کرد بودن او ندارد، این نتیجه مستقیم این است که رانندگان قبلی او احتمالاً وحشتناک ترین خواننده در کشور بوده است... شاید این باید حمل کننده واقعی او باشد زیرا شروع...
من فیلم را ترجیح دادم، از کار دوربین لذت بردم، سایه زدن را دوست داشتم، بخش بزرگی از بازنمایی را دوست داشتم (مدل علی سورملی کافی نبود، او می تواند خیلی بهتر عمل کند) ... با این حال... من می توانستم بدون پروزائیسم ها کار کنم... این سخنی است که مردم علمدار ترکیه از آن استفاده می کنند: نبرد در جنوب شرقی نقص نظامی و سرکوبگران مبتنی بر ترس است. ارتش نباید روی کوه باشد... ارتش آنجاست به این دلیل که استعمارگران ستمگران مبتنی بر ترس را در کوهستان ها ایجاد کردند...
همچنین مسئله شهرها پاک شد... واقعیت ها موید این است که شهرک های زیادی توسط ارتش تخلیه شده اند اما توضیحی وجود دارد. شهرهایی در این منطقه وجود دارد که تمام جمعیت آن از اعضای خانواده تشکیل شده است، شبیه به 2-3 خانواده که هر کدام 10 فرزند دارند، یک شهر را تشکیل می دهند و هر یک از آنها اعضای خانواده هستند ... چه اینکه، به چه دلیلی می سازند. اتفاق می افتد؟ از آنجایی که آنها قطعاً پسر عموهای خود را در شهر زیر تأیید نمی کنند ... ایالت ها نمی توانند همه چیز را به این شهرهای کوچک بدهند به این دلیل که جمعیت به اندازه ای است که نمی توانند آنقدر خرج کنند. در شهر شما هیچ متخصصی برای کار در شهری که فقط 5 خانه در آن وجود دارد نمی رود... بنابراین این یک مشکل در آنجاست، اما توسط مقامات دولتی ایجاد نشده است، این مسئله محلی است که از طریق آن به وجود آمده است. زندگی... علاوه بر این، آنها را به این دلیل خالی کردند که این شهرهای کوچک پناهگاه و غذا به مبارزان روانی می دهند، علیرغم اینکه از ارعاب غیرقانونی حمایت نمی کنند، اما ترس افکنان از خانواده آنها هستند...
همجنسبازیهای همجنسگرایانه... شبیه این است که در هر کجای کره زمین، هیچکس در خانواده به یک همجنسگرا نیاز ندارد... افراد خاصی میتوانند آن را مدیریت کنند و برخی نمیتوانند، و در شرق جایی که همه اطرافیان شما هستند. به همین ترتیب خانواده است، برای dimwitt یک مسئله مبرم تر است آنها عموماً همجنس گرا را می کشند تا "ویروس" را از خانواده پاک کنند، زیرا آنها به سادگی تصور می کنند که به دیگران سرایت می کند ... با این حال، این کشتن یک سبک زندگی برای این افراد است، آنها مبارزان، متخصصان را می کشند، مربیان، مراقبان پزشکی، افسران پلیس، هر فردی که یکی از آنها نیست...
فیلم خوبی است، ارزش دیدن دارد... با این حال، من دقیقاً با این ضرب المثل ها خوب نیستم. .. پیام عالی است، ما به هماهنگی نیاز داریم... با این حال، هماهنگی به افرادی که در برابر قدرت عمومی سلاح در دست دارند نمی رسد... من متحد مقامات عمومی نیستم، واقعاً نمی دانم. من هیچ یک از فعالیت های آنها را دوست ندارم، اما من به کوه نمی روم و افراد صادق را بمباران نمی کنم...
و نامگذاری اسکار... فکر می کنم می تواند موفق شود... بالاخره آنها همه واژههایی را که مؤسسه دوست دارد، همجنسگرایی، جنگ و هارمونی داشته باشد... علاوه بر این، این مؤسسه خصمانه با یهودیگرایان نیست، همه چیز را در نظر بگیرید... شما میدانید که اساس چقدر میتواند سیاسی باشد، بنابراین من نباید شوم با فرض اینکه من خورشید را دیدم جایزه می گیرد...
ps. 7 در مقیاس من بیش از حد نرمال است ...
دانلود فیلم I Saw the Sun 2009 (من خورشید را دیدم) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
چگونه فیلم شروع شد، شما پیش بینی یک فیلم درگیری را دارید. در هر صورت، آنچه که میتوانست اتفاق بیفتد، بیشتر از آن توجیهی نبود که در پس نتایج رخ دهد. تمام اتفاقاتی که میتوانست بیفتد، فقط یک خانواده قطعاً تحمل کرد، به قیمت قابل اعتماد بودن. خروج از کشور شما همه خانواده ها را نگران کرد و نتایج باقی مانده محدود شد. اگرچه این قطعاً یک فیلم سیاسی نیست که سنگ به دست سیاستمداران پرتاب شود.
پخش عملاً مشابه فیلم های مختلف بود که افراد کرد در آن نقش دارند. حالا و دوباره خسته کننده است. در من خورشید را دیدم سرگرم کننده های خارق العاده زیر سطح آنها بودند. بدون احساس چهره فقط حضور واقعی. در هر صورت، خانمهایی که فریاد میکشیدند، لمس میکردند.
نام فیلم بهعلاوه معنیدار شده است. یک مشکل جزئی نمی تواند عنوان را منتقل کند، فریب است نه در سایه تخیل کارگردان، بلکه داستان ثابت نیست. کسانی که در ترکیه زندگی می کنند، در مورد این موضوع اطلاعات زیادی دارند. این اطلاعات زمانی پر می شود که صحیح نباشد. هدف درک خواهد شد.
به علاوه، موارد تخصصی با اصول همخوانی دارند.
دانلود فیلم I Saw the Sun 2009 (من خورشید را دیدم) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
تصویری جذاب از فرهنگ کارگری ضد مامور، که در نهایت پس از بازگشت خانواده به شهر خود در کوهستان، به تمدن علاقه مند شد. مادر در 13 سالگی صاحب شش فرزند شد. پدر "آفتاب را دید" زمانی که آخرین جوان بچه است - بالاخره. یک خواهر و برادر همجنسگرا کشته شد، بدون اینکه هیچ گونه حقوقی به دست بیاید. ایجاد تفاوت اجتماعی با نروژ.
دانلود فیلم I Saw the Sun 2009 (من خورشید را دیدم) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من خورشید را دیدم فیلمی از یک بدبختی مداوم است که بیش از 50000 نفر را کشته و 22000 جسد را به شدت آسیب دیده است. من خورشید را دیدم در حالی که در برابر جدایی و انواع مختلف ایستادگی می کند، شجاعانه داستان شکسته 25 سال گذشته را بازگو می کند و جنگ، مبارزه و تحقیر آنچه را که موضوع متفاوت است، مطرح می کند. داستانی که در I Saw the Sun بیان شد، توسط داستانهای واضح برانگیخته شد و در 6 کشور متمایز فیلمبرداری شد. رئیس ماهسون کیرمیزغول فیلم را به "اعتماد، هماهنگی و جوانان" متعهد کرد. این بهترین بدبختی برای خواهر و برادران ترک و کرد ساکن ترکیه بود که به ترتیب پس از زندگی آرام و طولانی مدت، یکدیگر را بکشند. با بیان ملاحظات خود در این زمینه؛ رئیس ماهسون کیرمیزگول برای سرودن داستان حقیقت پیوسته جنگ به سفری رفت. زمانی که او شروع به نوشتن فیلمنامه کرد، نیاز داشت همه چیزهایی را که افراد عمداً نادیده می گرفتند، بگوید. داستان واقعی یک موضوع طولانی مدت، یک نبرد طولانی مدت، بیش از 50000 کشته، 22000 آسیب اساسی، 800 میلیارد دلار خرج جسارت کیرمیزیقول برای بیان نتایجی که هیچ شخص دیگری امتحان نکرده است. شاید از پاسخگویی او ناشی شده باشد. ساختن و فیلمبرداری چنین داستانی با توجه به شرایط جاری کشور، بهترین سناریو خاردار بود. او که در شرق بزرگ شده بود، با آگاهی از نحوه زندگی و سختی های آن منطقه، شروع به نوشتن فیلمنامه کرد، از رویارویی های خود ترسیم کرد و زندگی نامه های آشکار را با هم پیچید. او متوجه شد که 2.5 میلیون فرد غیرفعال که به دلیل عدم شفافیت در چرخ دندههای جوامع عظیم شهری قرار گرفتهاند، به عنوان پیامد استراتژی حرکت اجباری و روشن کردن زندگی غمانگیز آنها. او در فیلم I Saw the Sunنامه خود یک خانواده کرد را با جزییات جزئی متلاشی کرد و وجود مردم جنوب شرقی را به رخ کشید. ساختن شخصیتهای والدین با یک فرزند در ارتش، یکی ترس آفرین و دیگری که پای خود را بر اثر مین از دست داده است، اساساً همه چیز را در مورد شرایط ترکیه نشان میدهد. هسته اصلی داستان که بدبختی در آن رخ داد، نگهبانانی بودند که بین بچههای چریک و جنگجو قرار داشتند. دو خواهر و برادر کرد که در ترکیه زندگی میکردند، هر کدام در گردهماییهای جنگی حاضر شدهاند. تسلیم شدن همه انتظارات در مورد پدر، تصور ناامیدی 25 ساله ترکیه بود. رئیس ضمن تشریح این خانواده که در شرق ترکیه زندگی می کنند، فقر و نبود مدرسه را نیز مطرح می کند و در عین حال بر ساده لوحی و نوستالژی آن افراد، تعهد خانوادگی و توجه آنها به یکدیگر تاکید می کند. وجود آرام و شاد مردم شهر ناراحت شد و از بهشت به لعنت تبدیل شد. ماهسون کیرمیزغول از صحبت های جدی علیه دولت و چارچوب طفره نرفت و داستان خود را با نگاهی اساسی بازگو کرد. شخصیت صلیبدار کادری یکی از شخصیتهای اصلی داستان است. تصور چنین فردی در چنین فرهنگی معتدل به نوعی اعلام پایان تعصبات و دعوت به آزادی برای همه است. این فیلمنامه به موضوع همجنس گرایی از طریق دیدگاهی پرداخته است که آن را نه یک تصمیم، بلکه یک روش خلقت می دانست. داستان کادری علاوه بر این برگرفته از واقعیت بود و با آخرین گیج کننده خود بر جمعیت تأثیر گذاشت. روایت خانواده کردی که به نروژ رفته اند نیز تاسف بار است که در آن افراد ترتیب نگرانی های خود را در ترک کشور خود می بینند و پس از مدتی تحت مسائل غیر قابل حل خفه می شوند. توافقی که خانواده با دلالان انسان برای رفتن به نروژ انجام می دهد، علاوه بر این، تصاویر هنری انتقادی را به جمعیت ارائه می دهد. ترکیه محل اتصال طردشدگان و مسافران غیرقانونی است. تنها 10 درصد از 2.65 میلیون کاوشگر غیرقانونی که از طریق ترانزیتی برای اعتماد از ترکیه عبور می کنند، قابل شناسایی هستند. در سال 2008، 243 هزار نفر به طور همزمان گرفتار شدند. هر سال، آوارگان آسیایی و آفریقایی از این کشور برای رفتن به جای دیگری استفاده می کنند. در این فیلم، خانواده آلتون خواستار یک سیستم قوانین اکثریتی از طریق بررسی بین شیوه زندگی کشورهای دموکراتیک شده و آنها هستند. مامو، شخص اصلی فیلم یک پدر معلق است. ارتباط او با فرزندانش صحنه های نوستالژیک را ایجاد می کند. همانطور که روایتها و شخصیتها با هم ملاقات میکنند و به صورت دوستانه به سمت آخرین جریان میروند، فیلمنامهنویس از فیلمنامهاش با اطلاعات قابل اندازهگیری پشتیبانی میکند و جمعیت را بر روی عناصر عظیم شرایط به این طریق جذب میکند که تاثیر او را در بالاترین سطح قرار میدهد.
دانلود فیلم I Saw the Sun 2009 (من خورشید را دیدم) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
بیش از هر چیز ممکن است بخواهم چیزی در مورد رئیس بیان کنم... به سختی میتوانستم تصور کنم که او چگونه ناظر یک فیلم بسیار هماهنگ بود وقتی به یاد ماندنیترین فیلم او را تماشا کردم، در واقع احساس میکنم کمی مطمئن نیستم که کار او متعلق به اوست. کار می کند اما ربطی به کرد بودن او ندارد، این نتیجه این است که حمل کننده قبلی او احتمالاً وحشتناک ترین خواننده کشور بود ... شاید این باید از همان ابتدا حمل کننده واقعی او باشد. .
من فیلم را دوست داشتم، از کار دوربین لذت بردم، سایه زدن را ترجیح دادم، بیشتر بازنمایی را ترجیح دادم (مدل علی سورملی کافی نبود، او می تواند خیلی بهتر انجام دهد) ... مورد... من میتوانستم بدون این حرفهای بیمعنی انجام بدهم... این حرفهایی است که مردم باهوش ترکیه از آن استفاده میکنند: نبرد در جنوب شرق نقص ارتش و مبارزان روانی است، ارتش نباید روی کوه ها باشید... ارتش به این دلیل وجود دارد که استعمارگران ستمگران مبتنی بر ترس را در کوهستان ایجاد کرده اند...
همچنین مسئله شهرها پاک شد... حقایق تأیید می کنند که شهرهای متعددی وجود داشتند توسط ارتش مرخص شده است، اما توضیحی وجود دارد... شهرهایی در منطقه وجود دارد که تمام جمعیت آن از اعضای خانواده تشکیل شده است، شبیه به 2-3 خانواده که هر کدام 10 فرزند دارند، یک شهر را تشکیل می دهند و هر یک از آنها اعضای خانواده هستند. .. همچنین به چه دلیل آن را انجام می دهند؟ از آنجایی که آنها از پسرعموهای خود در شهر زیر متنفرند... قانونگذاران نمی توانند همه چیز را به این شهرهای کوچک بدهند، زیرا جمعیت به اندازه ای است که نمی توانند آنقدر خرج کنند، نداشتن متخصص در این زمینه چیزی جز چیز خوشایند است. شهر شما هنوز هیچ متخصصی برای کار در شهری که فقط 5 خانه وجود دارد نمی رود... بنابراین این یک مسئله در آنجاست، اما توسط مقامات دولتی ساخته نشده است، این مشکل منطقه است که از طریق راه حل ایجاد شده است. علاوه بر این، آنها با توجه به این واقعیت که این شهرهای کوچک خانه و غذای امنی را به ستمگران ترسناک می دهند، پاک شدند، علیرغم اینکه از جنگ روانی حمایت نمی کنند، اما سرکوبگران روانی از خانواده آنها هستند. .
همجنسگرایان ابتذال... شبیه این است که در هر کجای کره زمین، هیچ کس به یک همجنسگرا در خانواده نیاز ندارد... افراد خاصی می توانند آن را مدیریت کنند و برخی نمی توانند، و در شرق جایی که همه در اطراف شما نیز خانواده وجود دارد، این یک مسئله جدی تر برای افراد کم هوش است... آنها عموماً همجنس گرا را می کشند تا "عفونت" را از خانواده پاک کنند، زیرا آنها به سادگی تصور می کنند که به دیگران سرایت می کند ... با این حال، این قتل است. یک سبک زندگی برای این افراد، آنها رزمندگان، متخصصان، مربیان، مراقبان پزشکی، پلیس ها، هر فردی که یکی از آنها نیست را می کشند...
فیلم دلنشینی است، ارزش دیدن را دارد... با این حال، من دقیقاً با ضرب المثل ها خوب نیستم ... پیام عالی است ، ما به هماهنگی نیاز داریم ... در هر صورت هماهنگی به دست افرادی که در برابر قدرت عمومی سلاح در دست دارند نمی رسد ... من من متحد مقامات دولتی نیستم، من واقعاً می توانم بدون هیچ یک از فعالیت های آنها انجام دهم، اما به کوه نمی روم و افراد صادق را بمباران نمی کنم...
و نامگذاری اسکار... فکر می کنم می تواند آن را بسازد... بالاخره آنها تمام ضرب المثل هایی دارند که بنیاد دوست دارد، همجنس گرایی، جنگ و هماهنگی... همچنین، به همین دلیل، این برخلاف سامی گرایی نیست... شما می دانید که بنیاد چقدر می تواند سیاسی باشد. با فرض اینکه من خورشید را دیدم جایزه بگیرد، من را شوکه نمی کند...
ps. 7 در مقیاس من بیش از حد نرمال است ...
دانلود فیلم I Saw the Sun 2009 (من خورشید را دیدم) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
باید اعتراف کنم که تا زمانی که Gunesi Gordum (به معنای "من خورشید را دیدم") تماشا نکردم، ماهسون کیرمیزگول نامی نبود که بتوانم آن را در هیچ محیطی دنبال یا مشخص کنم. یک مسئله مهم کرد در ترکیه وجود دارد. در جنوب شرقی و همچنین در کل کشور است. در اینجا من خورشید را دیدم به پایان می رسد: این موضوع چگونه بر هر یک از این افراد تأثیر می گذارد؟
داستان در شهری در جنوب شرقی آغاز می شود که در میان کوه هایی قرار دارد که به همین ترتیب خانه های فوق العاده بادوام برای ترس آفرینان پ.ک.ک هستند. داوود و خواهران و برادرانش و نوه ها و نوه هایشان در آنجا زندگی می کنند. داود سه فرزند دارد. یکی، یک ستمگر مبتنی بر ترس است، در کوه ها زندگی می کند و با نیروهای مسلح ترکیه می جنگد، می پذیرد که برای خویشاوندان آنها می جنگد. دیگری یک جنگجو در ارتش است. علاوه بر این، جوان ترین آنها در اثر انفجار مین فلج می شود. در واقع، فقط طراحی این خانواده بخش خیره کننده ای از منطقه را برای ما فراهم می کند. آنها باید شهر را ترک کنند و به مکان دیگری برای اقامت بروند. این هر چیزی جز تصمیم آنهاست، این یک نیاز غیرقابل انکار است! داستان با زندگی جدید آنها اتفاق می افتد. برخی در استانبول و برخی در نروژ. آیا این درست است که آنها در واقع زندگی آنها هستند یا چیزی را دنبال می کنند یا کسی آن را از آنها می گیرد؟ آیا آنها دوست داشتند که این چنین باشد؟ در صحنه ای هاوار (با بازی دمت اوگار) می گوید: "مرد این سرزمین می تواند یک کوروکو (به معنی دروازه بان شهر)، یک سرباز یا یک مبارز روانی باشد. هیچ گزینه چهارمی وجود ندارد!" یا در داووت دیگری (با بازی آلتان ارککلی) که در نروژ زندگی میکند میگوید: «صرف نظر از اینکه اینجا بهشت باشد، من از سرزمینم حمایت میکنم».
حتی سرچشمه مسئله کردی نیست. موضوع اصلی فیلم، در واقع نکته ای در مورد تأثیر این موضوع بر افراد این کشور دارد. علاوه بر این، یک پیشنهاد پاسخ از سوی یک فرمانده نیروهای مسلح ترکیه وجود دارد: "این احتمال را در نظر بگیرید که دولت به افراد این منطقه کمک می کند." در واقع، حتی چند داستان فرعی به داستان اولیه لطمه می زند، و فیلم برای پاسخ به چرایی چنین موضوعی و مشارکت آن با پ.ک.ک غایب است. داستان شاید در کمترین سختی ممکن است بسیار خوب باشد، شبیه به آن هرگز. به ویژه آلتان ارککلی و سریف سزر در مشاغل خود درخشان هستند. پیشنهاد به کنجکاوان موضوع...
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.