«دام کاب» (لئوناردو دی کاپریو) یک دزد ماهر در استخراج اسرار ارزشمند مورد نیاز سازمانهای جاسوسی و شرکتهای تجاری و چندملیتی است. توانایی او در این است که هنگامی که دیگران در خواب هستند و ذهنشان در آسیب پذیرترین وضعیت است، اسرار کلیدی آنان را از درون رویاهایشان ربوده و در دنیای بیرون از خواب، این اسرار را به خریداران متقاضی عرضه میکند. اما همین امر او را به یک مجرم فراری بین المللی تبدیل کرده است و باعث شده عزیزترین چیزهایش را در این راه از دست بدهد. حال به کاب فرصتی برای آزادی پیشنهاد می شود. او با انجام این ماموریت می تواند زندگیاش را پس بگیرد، اما تنها در صورتی که بتواند امری غیر ممکن بنام تلقین را انجام دهد. این بار، کاب و گروهش باید کاری عکس سرقت را انجام دهند: این بار وظیفه آنها دزدیدن ایده نیست، بلکه کاشتن یک ایده جدید در ذهن قربانی می باشد.
به سارقی که وظیفه اش دزدیدن اسرار افراد با استفاده از تکنولوژی "اشتراک رویا "می باشد, ماموریت جدیدی محول می شود: کاشت یک ایده جدید در ذهن قربانی.
دام کاب یک دانشمند علمی است که البته چندان در راه پیش بردن علم تحقیق نمی کند .او موفق می شود که به تکنولوژی دست پیدا کند که از طریق آن موفق می شود به رویاها و و ذهن ها انسان ها نفوذ کند و از این طریق اطلاعات آنها را برباید.فن آوری که کاب به آن دست پیدا کرده است شرکت ها و افراد زیادی را وسوه ککرده است تا آن را در اختیار داشته باشند.ضمن آنکه حضور در بین دنیای رویاها باعث به هم خوردن تعادل در دنیای واقعی نیز شده است. واکنون کاب و گروهش در بین یک سری اتفاقات بزرگ و کوچک وحشتناک به دام افتاده اند و باید تمامی مسائل را حل کنند …
«دام کاب» یک دزد ماهر در استخراج اسرار ارزشمند مورد نیاز سازمانهای جاسوسی و شرکتهای تجاری و چندملیتی است. توانایی او در این است که هنگامی که دیگران در خواب هستند و ذهنشان در آسیب پذیرترین وضعیت است...
دام کاب یک دانشمند علمی است که البته چندان در راه پیش بردن علم تحقیق نمی کند. او موفق می شود که به تکنولوژی دست پیدا کند که از طریق آن موفق می شود به رویاها و و ذهن ها انسان ها نفوذ کند و از این طریق اطلاعات آنها را برباید. فن آوری که کاب به آن دست پیدا کرده است شرکت ها و افراد زیادی را وسوه کرده است تا آن را در اختیار داشته باشند …
خلاصه داستان : دام کاب (بازیگری لئوناردو دی کاپریو) یک دزد ماهر در استخراج اسرار ارزشمند مورد نیاز سازمانهای جاسوسی و شرکتهای تجاری و چندملیتی است. توانایی او در این است که هنگامی که دیگران در خواب هستند و ذهنشان در آسیب پذیرترین وضعیت است اسرار کلیدی آنان را از درون رویاهایشان ربوده و در دنیای بیرون از خواب، این اسرار را به خریداران متقاضی عرضه میکند. یکی از مشتریان وی به او پیشنهادی می دهد که نمی تواند جواب منفی به او دهد، به همین خاطر گروهی را جمع می کند تا …
دزدی که اسرار شرکت را با استفاده از فناوری به اشتراک گذاری رویا می دزدد، وظیفه معکوس ایجاد یک ایده در ذهن یک مدیر ارشد اجرایی دارد، اما گذشته غم انگیز او ممکن است پروژه و تیمش را به فاجعه محکوم کند.
به دزدی که اسرار شرکت را با استفاده از فناوری به اشتراک گذاری رویاها می دزدد ، وظیفه معکوس داده می شود که ایده ای را در ذهن یک C.E.O.
کاب، یک دزد ماهر و با نفوذ، دست به جاسوسی شرکتی می کند، او فرصتی را برای به دست آوردن مجدد زندگی قدیمی خود به عنوان پیش پرداخت برای یک کار که ممکن است غیرممکن باشد، ارایه می دهد و ...
دانلود فیلم Inception 2010 (تلقین) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
بار سوم من در تماشای این فیلم! با این حال ، هنوز ذهنم را بهت زده می کند ، از لحظه لحظه لذت می برد و فکرهای زیادی را برایم ایجاد می کند.
برای شخصی مثل من ، که بندرت بدون رویا خوابیده ام ، تماشای چگونگی کریستوفر نولان بسیار هیجان انگیز است تمام خصوصیات رویا را در صفحه بزرگ به تصویر کشیده بود. از آنجا که این کار بسیار پیچیده انجام شده است ، من معتقدم شایعه ای که نولان 10 سال برای اتمام فیلمنامه Inception صرف کرده است. به نظر من ، این بزرگترین موفقیت در کارنامه درخشان نویسنده و کارگردان وی بوده است. من پس از ساختن معیار سریع کارهای قابل توجه نولان ، به این نتیجه رسیدم:
- Memento ، به عنوان اولین امضای خود در تاریخ سینما ، فوق العاده است و همچنان خسته کننده ترین فیلمی است که من دیده ام. اما به طور کلی ، به همان سطح Inception نمی رسد.
- Prestige بسیار چشمگیر است اما به نوعی من نتوانسته ام "روحیه نولان" بسیار خاصی را در آن پیدا کنم. li>
- سه گانه بتمن بهترین حماسه ابرقهرمانی در تمام دوران ها است و اوج آن شوالیه تاریکی نیز بدون شک یک شاهکار است. با این حال ، هر بار که در مورد آن صحبت می کنیم ، هیت لجر با توجه به نقش زندگی خود تمام کانون توجهات را به خود جلب می کند: جوکر (منحصر به فرد و تنها). li>
- سپس آنجا شروع شد که نولان واقعاً برجسته بود ، تک تک جزئیات کار او را به بهترین شکل انجام داده است. خط داستانی چند لایه علی رغم پیچیدگی ، همچنان سازگار و در اصل جالب است. از جنبه تصویری ، همه چیز با مهارت انجام می شد: مقطعی بی عیب و نقص به فیلم اجازه می داد بدون اینکه پراکنده شود ، داستان نویسی غیرخطی نولان را دنبال کند. یک کار فیلمبرداری شگفت انگیز که با جلوه های تصویری فوق العاده تخیلی که در صحنه های نفس گیر بسیاری به وجود آمده ، تکمیل شده است ، به اعتقاد من برخی از آنها برای مدت طولانی در ذهن مخاطب باقی می مانند (خم شدن شهر در پاریس ، مبارزه با جاذبه صفر ، در هاله ای از ابهام ، رویاها فرو می ریزند ...). علاوه بر این ، نولان همچنین یک گروه بازیگران مستحکم داشت که به او در رساندن همه پیام هایش کمک می کرد. li>
- بعدا ، ما Interstellar داشتیم. گرچه من فیلمبرداری و جلوه های بصری آن را تحسین می کردم ، اما فیلم خود در هیچ کجای سطح فیلم آغازین نیست. li>
SPOILERS AHEAD !!!!! برای همه کسانی که تلقین را تماشا نکرده اند ، ممکن است در اینجا خواندن را متوقف کنید زیرا پاراگرافهای زیر حاوی یک تعداد اسپویلر است!
این مجموعه در جهان تنظیم شده است که در آن فناوری وجود دارد که به مردم اجازه می دهد به معنای واقعی کلمه به اشتراک بگذارند رویا. در این جهان ، نوع جدیدی از جاسوسی سازمانی وجود دارد - "استخراج کنندگان" که از این فناوری برای نفوذ به ضمیر ناخودآگاه هدف و استخراج اطلاعات ارزشمند از طریق یک دنیای مشترک رویایی استفاده می کنند. قهرمان ما آقای كاب (لئوناردو دی كاپریو) ، یك استخراج كننده بسیار شناخته شده ، و شریک زندگی او آرتور (جوزف گوردون-لویت) توسط یك بازرگان قدرتمند - آقای سایتو (كن واتانابه) برای یك مأموریت تقریباً غیرممكن ، مراجعه می كنند ، چیزی كه هیچ كسی تا به حال نداشته است. قبلاً انجام شده است: او می خواهد به جای سرقت ، ایده ای را در ضمیر ناخودآگاه فرد بکارند ، که به آن "آغاز" نیز گفته می شود. در عوض ، سایتو چیزی را ارائه می دهد كه كوب هرگز نتوانست در برابر آن مقاومت كند: بلیطی برای رفتن با فرزندانش به خانه با گرفتن اتهام قتل علیه او. بنابراین کاب و آرتور تیمی را برای انجام این مأموریت جمع می کنند: ایمز (تام هاردی) - یوسف جعل هویت باسابقه - تنها کیمیاگر می تواند یک آرامبخش قدرتمند برای چنین 3 سطح پیچیده "رویای درون یک رویا" بسازد ، و آریادن (الن پیج) - معماری تازه وارد اما بسیار با استعداد که نقش او برای موفقیت مأموریت بسیار مهم است. هدف رابرت فیشر (سیلیان مورفی) است - پسر و وارث بزرگترین رقیب سایتو (موریس فیشر ، که در حال مرگ است). هدف این است که ایده ای در ذهن او ایجاد شود که باعث شود او از تجارت پدرش دست بکشد ، و تیم مجبور است Saito را به عنوان بازدید کننده در مأموریت خود حمل کند تا به او اجازه دهد نتیجه شروع کار را تأیید کند. در حالی که تیم بیشتر و بیشتر به ذهن فیشر می پردازند ، ما به تدریج تاریک گذشته کاب و همچنین 2 دلیل مهم در مورد قهرمان ما را کشف می کنیم: چرا او چنین یک متخصص ابتدایی شده است و انگیزه ناامیدانه او برای گرفتن آن دیوانه چیست؟ ماموریت.
تلقین نه تنها در مورد مأموریت آغازین بلکه مهمتر از آن ، در مورد مبارزه برای یافتن راه در پیچ و خم زندگی است. در مورد کاب ، پیچ و خم رویاهایی است که خاطراتش با همسر گذشته اش مال (ماریون کوتیار) و پشیمانی هایش ساخته است. بنابراین تا زمانی که او با مقصر دانستن خود در مرگ همسر عاشق خود ، خود را به گذشته مبتلا کند ، این امر باز خواهد گشت و حال او را آزار می دهد: هرچه تیم به عمق رویا رود ، ضمیر ناخودآگاه او خطرناک تر می شود ، همسر شبح او بیرون می آید و می تواند هر زمان ماموریت را به خطر بیندازد. در واقع ، اگر فیلم را با این 2 لایه داستان آن درک کنیم ، صحنه پایان کاملاً منطقی است. آره! اکنون ما در مورد آن پایان معروف صحبت می کنیم که هنوز هم یکی از بحث برانگیزترین پایان های فیلم در تاریخ سینما باقی مانده است. آیا کاب آقای Saito را در هاله ای از ابهام یافت ، او را برای انجام مأموریت دوباره بازگرداند و سپس به فرزندانش در دنیای واقعی برگردد؟ یا آنها هنوز در بلاتکلیفی گیر کرده اند - دنیای رویای بیکران ، و آخرین صحنه فقط رویای بزرگ او بود؟ اما همه این س questionالات فقط در لایه اول داستان اهمیت دارند: نتیجه ماموریت آغازین. وقتی ماجرا را در لایه عمیق تر آن درک می کنیم ، به عنوان سفری برای کاب برای ترک احساس گناه نسبت به گذشته و یافتن دوباره معنای زندگی خود ، این پایان کار وظیفه خود را انجام داد. کاب حتی نماند تا ببیند آیا فرفره سقوط می کند زیرا او دیگر اهمیتی نمی دهد ، آنچه برای او مهم است این است که در کنار بچه های خود باشد. او سرانجام از شر گذشته دردناک خود خلاص شد و توانست حرکت کند و این مهم است. و بالاخره ، رویا یا واقعیت ، مهم زندگی واقعی است. بنابراین ، از این منظر ، او پیچ و خم زندگی خود را حل کرده است.
برخی از خطوط کوتاه در مورد بازیگران:
- لئو در مورد شخصیت اصلی ما عدالت را رعایت کرده است اما موفق نشده است برای پرش از نقشهای مشابه قبلی خود در Shutter Island و Blood Diamond. li>
- جوزف گوردون-لویت با توجه به این واقعیت که حیرت انگیزترین صحنه مبارزه فیلم را داشت (شدت صفر- توالی گرانش).
- چیزی در عملکرد کن واتانابه برای به تصویر کشیدن مرد مقتدر حامی این مأموریت دیوانه وجود نداشت. شاید انگلیسی بود ...
- تام هاردی خوب بود اما فراموش شدنی بود زیرا شخصیت او لحظه به یادماندنی ای نداشت هرچند وقت زیادی برای نمایش داشت. li>
- الن پیج او واقعاً چشمگیر ، هوشمندی و ذکاوت معمار جوان و درخشان را کاملاً به تصویر کشید. و شخصاً جذابیتهای زیادی در بازیگری او پیدا کردم. li>
- سیلیان مورفی نیز کار بسیار خوبی انجام داده است. از نظر عاطفی بسیار پیچیده تر از هدف اصلی مأموریت آغازین ، شخصیت او رابرت فیشر ، در آخر ، تفاوت چندانی با قهرمان ما کاب نداشت. هر دو در تلاش بودند تا راهی برای خروج از پیچ و خم خود پیدا کنند. اگر برای کاب ، گذشته دردناک همسر فقید او بود. از نظر فیشر ، سایه بزرگ و عدم شناخت پدر مرحومش بود. li>
- آخرین و نه مهمترین ، کسی که بیشتر تحت تأثیر من قرار گرفت ماریون بود. مال بسیار زیبا و مرموز به روشی کاملاً بی نظیر و غریب ، غالباً با چشمانش سخنران بود! و برای من ، وی برجسته ترین شخصیت فیلم است. li>
دانلود فیلم Inception 2010 (تلقین) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من تقریباً برای کلمات ضرر می کنم. درست زمانی که فکر می کردید کریستوفر نولان نمی تواند "شوالیه تاریکی" را دنبال کند ، او این کار را دوباره انجام می دهد و یک شاهکار دیگر را تحویل می دهد ، یکی با قدرت و مضامین غنی که چندین سال از گیشه خارج شده است. زیر سوال بردن توهمات و واقعیت معمولاً فیلم را عجیب و غریب می کند ، اما نولان مانند پنجه ای آهنی توجه شما را جلب می کند که فقط نمی توانید از تماشای آن مطمئن شوید و نمی دانید چه اتفاقی بعد خواهد افتاد. این مهارت قدرتمند واقعی یک کارگردان است. جای تعجب نیست که کمپانی برادران وارنر به او اعتماد کنند ، او به همان اندازه یک کارگردان است و هیپ بیش از حد یک فیلم کریستوفر نولان ، مهم نیست که تلقین در چه موردی باشد ، همیشه به جای اینکه بیش از حد مانند بسیاری از فیلم های قبلی تخمین زده شود ، دست کم گرفته می شود.
از زمان استنلی کوبریک ، آندره تارکوفسکی و آلفرد هیچکاک کارگردان درخشان تری نسبت به کریستوفر نولان وجود نداشته است. او بدون شک یکی از درخشان ترین و با استعدادترین فیلمسازان هالیوود در طول تاریخ است. فیلمسازانی مانند او اما فقط یک بار در زندگی می آیند. او توانایی اغوای چشم ها ، گوش ها و مهمتر از همه ذهن ما را دارد و سپس آنچه را که قصد دارد تحویل دهد کاملا تحویل می دهد. به ندرت پرفروش ترین فیلم های سینمایی قادر به ارائه همزمان مقادیر تخیل و هوش هستند. و بله ، تلقین در کل طرح "رویاهای مهاجم" به فیلم انیمیشن عالی "Paprika" شباهت دارد ، اما شباهت ها در آنجا پایان می یابد زیرا نولان فیلم را به سطح کاملاً متفاوتی می رساند.
تجسم و هوش به ندرت همزمان در فیلم Inception ها دور هم جمع می شوند ، این کار کاملاً بصری است و هیچ هوشمندی ندارد ("GI Joe" ، "Transformers") یا دقیقاً عکس آن ("شک" ، "Invictus"). در تلقین سکانس های اکشن کاملاً کارگردانی همراه با جلوه های بصری فوق العاده پیشگامانه و ریزش فک به آرامی با دوز سنگینی از هوش و باورپذیری ترکیب می شوند.
اگرچه بازیگران گروهی دارند و توسط یک استودیوی غول هالیوود تأمین مالی می شود (برادران وارنر) ، تلقین یک فیلم کاملا شخصی برای نولان است ، او فیلم را به عنوان کارگردانی آن نوشت و هنگام تماشای فیلم ، در گفتگویی که وی می نویسد ، نگاهی اجمالی به افکار و رویاهای گیج کننده ، فزاینده خیالی نولان می بینید و نقشه ای که او تنظیم می کند. ایده ها هرگز بیشتر از تلقین احساس جالب و استفاده خوبی نداشته اند. تلقین برای استفاده از ذرت بو داده نیست ، بلکه فیلمی برای اندیشمندان است. راستش من از ترس خراب کردن فیلم برای شما خوانندگان نمی توانم طرح را توضیح دهم. حتی کوچکترین اشاره ای هم تجربه را خراب می کند. بیننده با احساس گیجی ، گیجی و در نهایت نفس کشیدن از سینما بیرون می رود. این از نظر جسمی و روحی مانند یک معما است و باید در سرتاسر فیلم به سرنخ ها توجه کنید. با این حال نولان تماشای فیلم را کنترل می کند و مراقب است اجازه ندهد فیلم انسانی را تحت فشار قرار دهد و اینجاست که "Inception" می درخشد. این یک فیلم بسیار عمیق است که برای سالهای سال یک فکر و پرسش خواهد داشت. درست است ، سالها.
پس از پایان فیلم ، شما می خواهید دوباره آن را تماشا کنید ، زیرا هر بار چیز جدیدی وجود دارد. این فیلمی است که برای درک واقعی مضامین مبهم فیلم به کثرت مشاهده نیاز دارد و در آینده در مورد بسیاری بحث خواهد شد. این یک فیلم اصلی است ، بدون اقتباس ، بدون دنباله / پیش درآمد ، بدون بازسازی / راه اندازی مجدد ، که با داشتن تقریباً سه سال نمایش جلوه های تصویری عمدتا قابل توجه ("آواتار لعنت شود") بسیار شاداب است.
البته یک فیلم بدون بازیگران کامل نیست. لئو دی کاپریو اجرای شایسته اسکار را ارائه می دهد ، مشابه اما بهتر از تلاش قبلی خود "جزیره شاتر". او نگاه اجمالی به یک انسان معیوب ، ظریف و شکننده نشان می دهد ، که در مورد هر چیز دیگری دانش دارد اما هنوز به نظر نمی رسد که با خودش و شیاطینش مقابله کند. جوزف گوردون-لویت ، الن پیج ، تام هاردی ، کن واتانابه ، دلیپ رائو ، سیلیان مورفی ، تام برنگر ، مایکل کین ، ماریون کوتیلارد ، پیت پستلثوایت ، لوکاس هاس ... نولان در این گروه غیر معمول و در عین حال بسیار با استعداد بهترین ها را به ارمغان می آورد حمایت از بازیگرانی که نقش های خود را از آن خود می کنند.
البته نولان ، یک استاد پشت دوربین است ، وقتی صحبت از فیلم می شود ، یک شخصیت واقعی است. جهت وی کشدار ، متمرکز ، گیرنده و فوق العاده جذاب است. با توجه به این واقعیت که دو سال پیش او بتمن را به عنوان ابرقهرمان به هنر فرهنگ پاپ تبدیل کرد ("شوالیه تاریکی") فیلمنامه دقیق و پیچیده اصلی از نظر نولان تعجب آور نیست. سکانس های اکشن منحصر به فرد ، مهیج و تازه هستند ، چیزی که در سینما وجود ندارد و از آن زمان علاقه مند به چیزهایی است که به سمت صفحه می آید و چیزهایی است که هر دو میلی ثانیه منفجر می شود. جلوه های تصویری بسیار جذاب و تخیلی هستند و از همه بهتر اینکه کیفیت فیلم را حتی یک ذره پایین نمی آورند ، بلکه تماشای فیلم را جذاب تر می کند. فیلمبرداری کاملاً زیبایی انجام شده است ، بنابراین می توانیم کنش و احساسات را با شکوه و جلال خود ببینیم. طراحی تولید با طراحی فوق العاده مجموعه ها و مکان ها درجه یک است. نمره موسیقی مکمل هانس زیمر به سادگی برجسته است و شناختن این مرد ، واقعاً همان چیزی است که من باید بگویم. همه این عناصر با هم ترکیب می شوند و تجربه ای مسحورکننده از فیلم را مانند امسال تجربه نمی کنند.
کریستوفر نولان بار دیگر از خودش پیشی گرفت. او واقعاً یک فیلمساز با استعداد است ، که می توان گفت خیالی ترین هالیوود امروز است. و "Inception" می تواند با افتخار در کنار "Blade Runner" و "2001: A Space Odyssey" به عنوان شاهکارهای علمی-تخیلی قرار بگیرد که مرزهای ساخت فیلم را از بین می برد و در کل به یک تجربه متفاوت تبدیل می شود.
دو مورد وجود دارد انواع فیلم ها: فیلم های پرطرفدار محبوب فیلم و فیلم هوشمند هنری / هنری. نولان دو تا از این tropes را با هم در یک بسته فوق العاده درخشان ترکیب کرده است ، آن فیلم نادر و تقریباً منقرض شده Magic Magic را که از آن زمان با عاقبت زدایی و راه اندازی مجدد سیستم از کره زمین پاک شده است ، بیرون کشید. فیلم تابستان 2010؟ فیلم سال 2010؟ هک این احتمالاً اولین شاهکار دهه است! نولان نابغه است و من او را به دلیل برخورد با مخاطبانش به عنوان افراد باهوش تحسین می كنم.
از دست دادن تلقین و عدم دریافت امتیاز فیلم جرم است.
ارزش کلی: 9 / 10 (عالی)
دانلود فیلم Inception 2010 (تلقین) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
Inception شاهکاری زیبا و غیرقابل پیش بینی به کارگردانی کارگردان مورد علاقه من کریستوفر نولان است. Inception یک فیلم اکشن حماسی، روشنفکرانه و تفکر برانگیز با گروهی از بازیگران است که بازیگران شناخته شده ای مانند مایکل کین برنده اسکار و لئوناردو دی کاپریو، کن واتانابه و تام هاردی نامزد اسکار را به نمایش می گذارند. تلقین در سال 2010 اکران شد اما هنوز هم تا به امروز به طور گسترده در مورد آن صحبت می شود.
لئوناردو دی کاپریو نقش یک دزد حرفه ای را بازی می کند که با نفوذ به ناخودآگاه اهداف خود اطلاعات را می دزدد. این او را به یکی از تحت تعقیب ترین مردان دنیای جاسوسی تبدیل می کند. آنها او را استخراج کننده ایده می نامند، اما این بار او چیزی کاملا متفاوت را امتحان می کند. او قصد دارد در ضمیر ناخودآگاه هدف ایده بکارد نه اینکه اطلاعات را استخراج کند.
من عاشق مفهوم تلقین هستم. رویاها موضوع پیچیده ای هستند که ما در مورد آن اطلاعات کمی داریم. چند سال پیش با ایده رویای شفاف آشنا شدم و هر از چند گاهی آن را تمرین می کنم. من علاقه زیادی به رویاها دارم و Inception مانند هیچ فیلم دیگری که تا به حال ندیده ام، رویا را به تصویر می کشد.
بازیگران بازی های استثنایی ارائه می دهند. پیچیده ترین و باورنکردنی ترین شخصیت لئوناردو دی کاپریو است. او هرگز در یک عملکرد بد تبدیل نمی شود. من فکر میکنم Inception یک اثر دستکمگرفتهشده او است.
همه شخصیتهای تلقین هدفی را برآورده میکنند و عالی هستند. برخی از مردم این واقعیت را دوست ندارند که آریادنه (الیوت پیج) فقط برای پرسیدن سوال وجود دارد. من از این موضوع مهم نیستم. فکر میکنم این روشی هوشمندانه و مؤثر برای آشنا کردن مخاطب با مفاهیم و ایدههای پیچیده Inception است.
یکی از بزرگترین انتقاداتی که کریستوفر نولان دریافت میکند این است که فیلمهای او فاقد احساسات هستند. با این حال من هرگز این مشکل را پیدا نکردم. من فیلم های اکشن را به فیلم های شخصیت محور ترجیح می دهم. من معتقدم که یک شخصیت اصلی نسبتاً سرد در فیلم Inceptionی مانند Inception کاملاً خوب عمل می کند. من Inception را تماشا میکنم زیرا عاشق داستان و اکشن هستم. من Inception را تماشا می کنم زیرا می خواهم چیز دیگری را تجربه کنم. چیزی واقعا حماسی من شروع را تماشا نمی کنم تا گریه کنم.
من همچنین استدلال می کنم که Inception آنقدرها هم که برخی می گویند بی احساس نیست. فیلم آنقدر دل دارد که بیننده را با شخصیت ها همدردی کند و به نظر من همین کافی است. با این حال، آغاز یک پیشرفت بزرگ در این بخش است. شخصیت تام هاردی یک مکمل عالی برای تلقین است. فیلم بهطور قابلتوجهی بازیگوشتر میشود و خودش را بهاندازه کارهای قبلی نولان جدی نمیگیرد، بدون اینکه وزنش را کم کند.
دلایل زیادی وجود دارد که من کریستوفر نولان را دوست دارم. فیلم های او همیشه قابل تامل و گاهی اوقات درک آنها سخت است، اما هنوز هم بسیار جالب هستند. فیلمهای او با تماشای دوم تقریباً بهتر هستند، زیرا همیشه چیز جدیدی برای کشف وجود دارد.
من بزرگترین طرفدار فیلمهای علمی تخیلی نیستم، اما Inception یک استثناست (استثنا نه ابتدایی LOL). علیرغم اینکه برخی مفاهیم بسیار سوررئالیستی هستند، Inception هنوز هم پایه است. فکر میکنم جلوههای عملی، ستها و شیرین کاریها نقش مهمی در این کار دارند. کریستوفر نولان دوست دارد تا حد امکان از تصاویر کامپیوتری کمتری استفاده کند. هر چیزی که در Inception می بینید واقعی است. این همان چیزی است که آثار دیگر Inception و نولان را از بسیاری دیگر از فیلمهای علمی تخیلی جدا میکند.
نه تنها جلوههای عملی واقعیتر به نظر میرسند، بلکه به بازیگران کمک میکند تا بازیهای بهتری ارائه دهند. بازی کردن در مقابل یک صفحه سبز بسیار سخت تر از بازی در یک راهرو چرخان است. همچنین فیلم را بی انتها می کند. تصاویر تولید شده توسط رایانه هر سال بهبود مییابند و به اندازه یک اثر عملی عالی پیر نمیشوند.
هانس زیمر بدون شک یکی از بهترین آهنگسازان تمام دوران است. "زمان" یکی از بهترین قطعات موسیقی است که تاکنون برای یک فیلم سینمایی ساخته شده است. نت، فضایی حماسی و ماجراجویانه را منتقل می کند. موسیقی تعلیق را بالا می برد و فیلم را دو برابر می کند.
یک جنبه ای که در مورد فیلم دوست دارم، نحوه جریان آن است. سرعت بازی عالی است و من همیشه سرگرم بودم. نولان دوست دارد از روشی استفاده کند که به عنوان "in media res" شناخته می شود (یا همانطور که یکی از دوستانم دوست دارد آن را بخواند: Pulp Fiction). از آن به عنوان یک اصطلاح ادبی برای توصیف زمانی استفاده میشود که داستانی با شخصیتی که قبلاً در میانه ماجراها باز میشود - چه تعقیب و گریز ماشینی با سرعت بالا باشد، چه مردی که در ساحل شسته شده است. این تکنیک روایت راهی عالی برای جلب توجه مخاطب است. همانطور که شخصیت دی کاپریو در فیلم Inception توضیح می دهد، رویاها همیشه در میان چیزها شروع می شوند. تلقین به خوبی از این تمرین استفاده می کند. ما همیشه از چیزهای غیر مهم و کسل کننده می گذریم و مستقیماً وارد عمل می شویم. همه چیز هنوز توضیح داده شده و به خوبی تنظیم شده است، اما ما از چیزهای خسته کننده ای که به آن نیازی نداریم صرف نظر می کنیم.
سکانس آغازین نفس گیر است. این دارای چند شیرین کاری و اکشن عالی است و واقعاً گیج کننده است. عشق در نگاه اول بود. توجه بیننده را به خود جلب می کند و میله را برای بقیه فیلم بالا می برد. مفاهیم زیادی در این سکانس معرفی شده است و بسیار خوب انجام شده است. همچنین آهنگ "رویا در حال فروپاشی" را دوست دارم.
Inception فیلم زیبایی است. فیلمبرداری و جلوه های ویژه و بصری عالی هستند. من فکر می کنم مینیاتور ابزار عالی برای استفاده در فیلم Inception سازی است. مینیاتورها این واقعیت را دارند که جلوه های دیجیتال هنوز به آن نرسیده اند. استفاده از CG برای بازسازی اقدامات پیچیده مانند انفجار و سقوط ساختمان ها فوق العاده سخت است. یک مثال عالی از استفاده از مینیاتور، انفجار پایگاه جیمز باند مانند در کوه های برفی است.
برخی افراد استدلال می کنند که نولان نمی داند چگونه یک رقص عالی دست به دست انجام دهد. صحنه مبارزه من این استدلال را درک می کنم، اما معتقدم که این در مورد Inception صدق نمی کند. صحنه های مبارزه تن به تن در تلقین کم است و یکی از آنها به خوبی اجرا شده است. صحنه راهرو با جوزف گوردون لویت. صحنه های مبارزه نولان گاهی اوقات فاقد رقص مبارزاتی بدیع هستند، اما در جنبه های دیگر موفق می شوند. نولان ترجیح می دهد که مخاطب اهمیت و معنای مبارزه را به خاطر بسپارد تا خود مبارزه. من فکر می کنم که خود رقص مبارزه در صحنه راهرو عالی نیست، اما از صحنه دور نمی کند. چیزهای احمقانه دیگری در حال رخ دادن هستند.
تلقین به دلیل تدوین قابل ستایشش مورد توجه قرار می گیرد، حتی با وجود اینکه حتی نامزد دریافت جایزه بهترین تدوین فیلم در جوایز اسکار 2010 نشد. بزرگترین کار این بود که به تصویر بکشد پیچیدگی رویاها در رویاها، اما به زیبایی انجام شد. Inception از ویرایش های موازی زیادی استفاده می کند، از تعقیب و گریزهای پرسرعت تا سکانس های حرکت آهسته. اگر تدوینگر نبود، فیلم کاملاً به هم ریخته می شد. فیلم جریان دارد و به گونهای تدوین شده است که مخاطب را همیشه سرپا نگه دارد.
بسیاری از مردم تلقین را بسیار پیچیده و گاهی اوقات درک آن سخت میدانند، اما من آن را دوست دارم. من دوست دارم با یک فیلم به چالش کشیده شوم. پایان Inception نمادین است و یکی از بهترین پایان های فیلم تمام دوران باقی مانده است. شخصیت دی کاپریو (A. K. A Cobb) توتم خود را می چرخد اما سپس فرزندان خود را می بیند. او منتظر نمی ماند تا چرخیدن توتم متوقف شود، او به سمت فرزندانش می رود و Inception قبل از اینکه مخاطب حقیقت را کشف کند، از آنجا جدا می شود.
پایان هر سال از زمان اکران فیلم مورد بحث قرار گرفته است. . کاب برایش مهم نیست که خواب می بیند یا بیدار. در سرتاسر Inception، نولان دو سطح بسیار متفاوت از وجود را ارائه می دهد: دنیای واقعی و دنیای رویا. صحنه آخر برای محو کردن این خطوط در نظر گرفته شده است - واقعیت کاب هر چیزی است که او انتخاب کند. این سؤال پیش میآید: آیا مهم است که او در کدام واقعیت زندگی کند؟ این سوالی است که به نظر من بسیار جذاب و جالب است.
در Inception معانی پنهان دیگری نیز وجود دارد. برای شروع کار، آزمودنی باید باور داشته باشد که ایده متعلق به خودش است. آغاز چیزی است که ما روزانه با اخبار، اینترنت و تلویزیون تجربه می کنیم. ما دائماً از نظرات و ایده ها تغذیه می شویم و گاهی اوقات آنها می چسبند. من به اندازه کافی سواد ندارم که بتوانم بیشتر در مورد این موضوع صحبت کنم، اما این فقط خوراکی برای تفکر است.
نقد من تلقین را رعایت نمی کند. تلقین غیرقابل توصیف است Inception فیلمی بود که مرا عاشق سینما کرد. من خیلی سعی کردم توضیح دهم که تلقین چقدر عالی است، اما هنوز چیزهای بیشتری برای گفتن وجود دارد. شروع خیلی عالی است که نمی توان آن را با کلمات بیان کرد. Inception فیلمی است که نباید از دست داد. این یک شاهکار است که ارزش هر ثانیه وقت شما را دارد. اولین باری که آن را تماشا کردم غافلگیر شدم. هیچ وقت نمی توانستم چشم از آن بردارم و وقتی تیتراژ چرخید، فکم افتاد و کاری جز ایستادن و کف زدن نمی توانستم انجام دهم. ذهنم به باد رفت.
دانلود فیلم Inception 2010 (تلقین) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
"آغاز" کریستوفر نولان (2010) یک تریلر علمی تخیلی پیچیده در مورد گروهی از افراد با مهارت های خاص متفاوت است که یک تیم عالی از اشتراک کنندگان رویا را ایجاد می کنند. Dom Cobb، قهرمان اصلی، استخراج کننده ای است که قادر است با نفوذ به رویاهای افراد، به رازهای افراد پی ببرد. دست راست او آرتور است که در رویا به تحقیق و برنامه ریزی می کند. دانشجوی فارغ التحصیل درخشان آریادنه معمار رویاها است، به این معنی که او به معنای واقعی کلمه جنبه های فیزیکی یک منظره رویایی را می سازد. ایمز حرفه ای است که در رویا به شخص دیگری تبدیل می شود، تقریباً مانند تغییر شکل. سرانجام، یوسف شیمیدانی است که معجون های کاملی از آرام بخش ها را برای رسیدن به شرایط ایده آل برای تحقق رویاها ایجاد می کند. این ترکیب پیچیده از شخصیت ها توسط یک تاجر ثروتمند به نام سایتو خواسته می شود تا در رویای پسر رقیب در حال مرگ خود، رابرت فیشر، نفوذ کند و ایده ای را در ذهن او قرار دهد تا تجارت سایتو بتواند موفق تر شود. سفر در لایههای ذهن کسی و وادار کردن او به فکر کردن به ایدهای به تنهایی چیزی است که آنها به آن «شروع» میگویند. کاب وقف این است که این اتفاق بیفتد تا سایتو بتواند ترتیب بازگشت کاب به آمریکا را برای دیدن فرزندانش بدهد. بدون سایتو، کاب به دلیل سابقه جنایی ادعایی اش نمی تواند به آمریکا بازگردد، اما سایتو ارتباطات و قدرتی برای پاک کردن نام خود دارد. برخی از اعضای تیم او فکر میکنند دستیابی به ایده اولیه غیرممکن است، اما کاب آنها را متقاعد میکند که در هیئت مدیره باشند و برای رسیدن به این کار بسیار دشوار و در عین حال ضروری باید یک نقشه مغز متفکر بدون جایی برای خطا ارائه کنند. آنها یک طرح سه لایه را شروع می کنند که شامل اعماق دقیق بعد رویا می شود، از رابطه حساس و ناکارآمد فیشر با پدرش بهره می برد، روش های ترک یک رویا و ورود به رویاهای بعدی را تمرین می کند، همه در حالی که سعی می کنند از همسر کاب، مال که در ناخودآگاه او و اغلب برنامه های او را خراب می کند. پایان تکان دهنده، بینندگان را در یک صخره و طرفداران نظریه پردازی می کند.
اکنون که طرح داستان را مرور کردم، اجازه دهید در مورد سایر اجزای فیلم صحبت کنیم. استراتژی های بازاریابی کار بسیار خوبی را برای جمع آوری تبلیغات برای فیلم انجام دادند. پوستر فیلم بازیگران معروفی است که همه از دیدنشان هیجان زده بودند، لئوناردو دی کاپریو، تام هاردی، الیوت پیج و بقیه خدمه رویایی. همچنین با فونت قرمز بزرگ و یادداشتهایی «Inception» را مینویسد که توسط همان کارگردان «شوالیه تاریکی» کارگردانی شده است، که فیلمی فوقالعاده موفق و با رتبه بالا بود که دو سال قبل از Inception اکران شد. شوالیه تاریکی در گوجهفرنگیهای گندیده امتیاز ۹۴ درصد را بهدست آورد و در فهرست محبوبترین فیلمهای IMBD در رتبه ۱۱۲ قرار دارد. این احتمالاً باعث جذب تماشاگران از فیلمهای کریستوفر نولان شد و انتظارات زیادی برای کیفیت Inception ایجاد کرد. یکی دیگر از اقدامات بازاریابی عالی، محتوای تیزر تریلر بود. این تریلر دارای صدای کوتاهی از لئوناردو دی کاپریو و صحنه های شگفت انگیز با فیلمبرداری چشمگیر خارج از زمینه است که ارزش تولید و محتوای اکشن هیجان انگیز فیلم را به بینندگان نشان می دهد و در عین حال آنها را گیج می کند به طوری که وقتی فیلم منتشر می شود به دیدن آن می روند. من فکر می کنم عامل شوک و جنبه علمی تخیلی تریلر مدیون صحنه ای است که یک بلوک شهری شروع به جمع شدن می کند.
محتوای فیلم به بازاریابی وفادار ماند زیرا فیلمبرداری ، کارگردانی و بازیگری کاملاً خوب انجام شده است. با شروع فیلمبرداری، صحنه های گرانش صفر و ساختمان منظره شهری از ابتدا بسیار واقع گرایانه بودند و تجربه تماشای فیلم را تشدید کردند. توجه زیادی به جزئیات بود. کارگردانی Inception بسیار مونتاژ شده است. مقدار و مقدار تعلیق را ترسیم می کند. به عنوان مثال، مونتاژ نزدیک پایان فیلم با ون، قلعه و هتل به طرز دردناکی طولانی بود، اما چنین تعلیق غلیظی ایجاد کرد. برای بازیگری فقط تعارف دارم و گلایه ای ندارم. Inception به زیبایی انتخاب شد و همه با نقش های خود کاملاً مطابقت داشتند. لئوناردو دی کاپریو در نقش دوم کاب، به خصوص در صحنه احساسی با همسر و دو فرزندش در یکی از رویاها، کار بسیار خوبی انجام داد. بازی مورد علاقه شخصی من، نقش کیلیان مورفی در نقش رابرت فیشر بود. او نقش شخصیت خود را بسیار خوب بازی کرد و غم نسبتاً دائمی خود را در مورد وضعیت پدرش به تصویر کشید.
Inception یک فیلم اصلی در ژانر علمی تخیلی است و شبیه به چند فیلم علمی تخیلی دیگر نیز هست. . Inception در فهرست محبوب ترین فیلم های IMBD در رتبه 135 قرار دارد و امتیاز 87% را در مورد گوجه فرنگی گندیده دارد، بنابراین در کیفیت آن شکی نیست. به نظر من، Inception بسیار شبیه به فیلم محبوب "ماتریکس" (1999) با بازی کیانو ریوز است. آنها هر دو فیلم های علمی تخیلی و اکشن نمادین با مضامین واقعیت های جایگزین هستند. دومین فیلمی که فکر میکنم بسیار شبیه است، یک فیلم جدیدتر، Tenet (2020) با رابرت پتینسون است. Tenet همچنین در مورد خم کردن قواعد علم است و همچنین توسط کریستوفر نولان کارگردانی شده است. اگر از هر یک از تلقین ها لذت بردید، Inception را پیشنهاد می کنم. من همچنین آن را به عموم طرفداران کارگردانی کریستوفر نولان توصیه می کنم، بنابراین اگر هر یک از فیلم های او را تماشا کرده اید و از آن لذت برده اید، احتمالاً Inception را نیز دوست دارید.
در مقیاس رتبه بندی من از یک تا پنج، با یک از آنجایی که بدترین امتیاز ممکن و پنج عالی بودن، به Inception پنج می دهم. به نظر من نقطه ضعفی نداره تمام جنبه های تلقین به کمال می رسد. بازیگری و فیلمبرداری چیزی است که آن را بالاتر می برد و من طرفدار لئوناردو دی کاپریو و کیلین مورفی در تمام نقش هایی هستم که آنها بازی می کنند. این فیلمی است که من داوطلبانه چندین بار تماشا کرده ام و با هر تماشای آن فقط بهتر می شود. این بسیار پیچیده و یک تجربه کامل برای مشاهده است. جنبه مورد علاقه من از فیلم پایان است. بسیاری از مردم میگویند از صخرهها متنفرند، اما من از آنها لذت میبرم زیرا تصور کردن را به عهده تماشاگر میگذارد. اساساً، شما می توانید پایان بندی خود را بر اساس آنچه که فکر می کنید با حقایقی که در فیلم Inception به شما داده شده است، بیشترین معنا را دارد، انتخاب کنید.
دانلود فیلم Inception 2010 (تلقین) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من برای سومین بار تلقین را می بینم! با این حال، هنوز هم ذهنم را متحیر می کرد، باعث می شد از هر لحظه لذت ببرم و بعد از آن افکار زیادی برایم باقی گذاشت.
برای کسی مثل من، که به ندرت بدون رویا خوابیده است، تماشای تصویرسازی کریستوفر نولان بسیار هیجان انگیز است. تک تک ویژگی های رویا در صفحه بزرگ. از آنجایی که این کار بسیار پیچیده انجام شده است، من شایعهای را که میگوید نولان 10 سال وقت صرف کرده بود تا فیلمنامه Inception را تمام کند، باور دارم. به نظر من، این بزرگترین دستاورد در کارنامه نویسندگی و کارگردانی درخشان او بوده است. من پس از ایجاد معیاری سریع از آثار قابل توجه نولان به این نتیجه رسیدم:
- یادگاری، به عنوان اولین امضای او در تاریخ سینما، فوق العاده است و ذهن خم کننده ترین فیلمی است که تا به حال دیده ام. اما به طور کلی، به همان سطح Inception نمی رسد.
- The Prestige بسیار چشمگیر است، اما به نوعی من نتوانسته ام «روح نولان» را در آن پیدا کنم.
- سه گانه بتمن بهترین حماسه ابرقهرمانی تمام دوران است و اوج آن شوالیه تاریکی نیز بدون شک یک شاهکار است. با این وجود، هر بار که در مورد آن صحبت می کنیم، هیث لجر با نقش زندگی خود تمام توجهات را به خود جلب می کند: جوکر (بی نظیر و تنها).
- سپس شروع شد که نولان واقعاً برجسته شد داشتن تک تک جزئیات کارش به بهترین شکل خط داستانی چند لایه علیرغم پیچیدگی آن، ثابت و در اصل جالب است. از جنبه بصری، همه چیز به طرز ماهرانه ای انجام شد: یک مقطع متقاطع بی عیب و نقص این امکان را به فیلم می داد که بدون پراکندگی داستان داستانی غیرخطی نولان را دنبال کند. یک اثر سینمایی فوقالعاده که با جلوههای بصری فوقالعاده تخیلی کامل شده است، صحنههای نفسگیر بسیاری را به وجود آورده است، برخی از آنها، به اعتقاد من، برای مدت طولانی در ذهن مخاطب باقی خواهند ماند (شهر خم شده در پاریس، مبارزه با جاذبه صفر، در برزخ، رویاها فرو می ریزند...). علاوه بر این، نولان یک گروه بازیگران قوی نیز داشت که به او کمک میکرد تا همه پیامهایش را ارائه کند.
- بعداً، Interstellar را داشتیم. اگرچه من فیلمبرداری و جلوه های بصری آن را تحسین کردم، اما خود فیلم به هیچ وجه به سطح Inception نزدیک نیست.
SPOILERS AHEAD !!!!! برای همه کسانی که تلقین را تماشا نکردهاند، میتوانید مطالعه را همینجا متوقف کنید زیرا پاراگرافهای زیر حاوی تعداد زیادی اسپویل هستند!
تلقین در دنیایی اتفاق میافتد که در آن فناوری وجود دارد که به مردم اجازه میدهد به معنای واقعی کلمه رویاها را به اشتراک بگذارند. در این دنیا، نوع جدیدی از جاسوسان شرکتی وجود دارد - "استخراج کنندگان" که از این فناوری برای نفوذ به ناخودآگاه هدف و استخراج اطلاعات ارزشمند از طریق یک دنیای رویایی مشترک استفاده می کنند. قهرمان ما آقای کاب (لئوناردو دی کاپریو)، یک استخراج کننده بسیار معروف، و شریک او آرتور (جوزف گوردون-لویت) توسط یک تاجر قدرتمند - آقای سایتو (کن واتانابه) برای یک ماموریت تقریبا غیرممکن، چیزی که هیچ کس تا به حال انجام نداده است، ملاقات می کند. انجام شده قبل: به جای دزدی، می خواهد ایده ای را در ضمیر ناخودآگاه فرد بکارند که به آن "ابتدا" نیز می گویند. در مقابل، سایتو چیزی را ارائه می دهد که کاب هرگز نتوانست در برابر آن مقاومت کند: بلیطی برای رفتن به خانه با فرزندانش با رفع اتهام قتل علیه او. بنابراین کاب و آرتور تیمی را برای انجام این ماموریت گرد هم میآورند: ایمز (تام هاردی) - جاعل هویت کهنهکار، یوسف - تنها شیمیدانی که میتواند چنین آرامبخش قدرتمندی را برای چنین پیچیدهای 3 سطحی "رویای درون یک رویا" بسازد. و آریادنه (الن پیج) - یک معمار تازه کار اما فوق العاده با استعداد که نقشش برای موفقیت ماموریت حیاتی است. هدف رابرت فیشر (کیلیان مورفی) - پسر و وارث بزرگترین رقیب سایتو (موریس فیشر، که در حال مرگ است) است. هدف این است که ایده ای را در ذهن او بکارد که باعث شود او کسب و کار پدرش را رها کند و تیم باید Saito را به عنوان بازدیدکننده در ماموریت خود حمل کند تا به او اجازه دهد تا نتیجه شروع کار را تأیید کند. در حالی که تیم عمیقتر و عمیقتر به ذهن فیشر میرود، ما به تدریج به تاریکی گذشته کاب و همچنین دو دلیل بزرگ در مورد قهرمانمان پی میبریم: چرا او چنین متخصص آغاز کار شده است و انگیزه ناامیدانه او برای دیوانه کردن آن چیست؟ ماموریت.
تلقین نه تنها درباره ماموریت آغازین بلکه مهمتر از آن در مورد مبارزه برای یافتن راه در پیچ و خم زندگی است. در مورد کاب، این پیچ و خم رویاهایی است که با خاطرات او با همسر گذشته اش مال (ماریون کوتیار) و پشیمانی هایش ساخته شده است. بنابراین تا زمانی که با سرزنش کردن خود به خاطر مرگ همسر عاشقش، خود را در گذشته غرق کند، این گذشته همچنان برمیگردد و حال او را تحت الشعاع قرار میدهد: هر چه تیم عمیقتر به رویا برود، ناخودآگاه او خطرناکتر خواهد بود. همسر شبح مانند او بیرون می آید و می تواند هر زمان ماموریت را به خطر بیندازد. در واقع، اگر فیلم را با این 2 لایه داستانش درک کنیم، صحنه پایانی کاملاً منطقی است. آره! ما اکنون در مورد آن پایان معروف صحبت می کنیم که هنوز هم یکی از بحث برانگیزترین پایان های فیلم در تاریخ سینما باقی مانده است. آیا کاب آقای سایتو را در بلاتکلیفی پیدا کرد، او را برای تکمیل ماموریت بازگرداند و سپس در دنیای واقعی نزد فرزندانش برگردد؟ یا آنها هنوز در برزخ گیر کرده اند - دنیای بی نهایت رویا، و آخرین صحنه فقط رویای بزرگ او بود؟ اما همه این سوالات فقط در لایه اول داستان مهم هستند: نتیجه ماموریت اولیه. وقتی داستان را در لایه عمیقتر آن، بهعنوان سفری برای کاب در نظر میگیریم تا احساس گناه خود را نسبت به گذشته رها کند و معنای زندگیاش را دوباره بیابد، این پایان کار خود را انجام داد. کاب حتی نماند که ببیند آیا فرفره میافتد یا نه، چون دیگر اهمیتی نمیداد، چیزی که برایش مهم است این است که با بچههایش باشد. او بالاخره از شر گذشته ی غم انگیزش خلاص شد و توانست ادامه دهد، و این مهم است. و بعد از همه، رویا یا واقعیت، مهم زندگی واقعی است. بنابراین از این منظر او پیچ و خم زندگی خود را حل کرده است.
چند جملات کوتاه در مورد بازیگران:
- لئو عدالت را در مورد شخصیت اصلی ما رعایت کرده است اما موفق به ساختن آن نشده است. جهشی از نقش های مشابه قبلی خود در جزیره شاتر و الماس خونی.
- جوزف گوردون-لویت می توانست شدیدتر باشد، با توجه به این واقعیت که او شگفت انگیزترین صحنه مبارزه را در فیلم Inception داشت (سکانس جاذبه صفر). ).
- در اجرای کن واتانابه چیزی برای به تصویر کشیدن مرد قدرتمندی که از این ماموریت دیوانه حمایت مالی کرده بود کم بود. شاید این انگلیسی او بود...
- تام هاردی خوب بود اما قابل فراموشی بود زیرا شخصیت او هیچ لحظه به یاد ماندنی نداشت، اگرچه زمان زیادی روی صفحه داشت.
- الن پیج بود. واقعاً چشمگیر بود، او هوشمندی و ذکاوت معمار جوان جوان را به طور کامل نشان داد. و شخصاً جذابیت های زیادی در بازی او پیدا کردم.
- کیلین مورفی نیز کار بزرگی انجام داده است. شخصیت او رابرت فیشر بسیار پیچیده تر از یک هدف مأموریت اولیه بود، اما در پایان با قهرمان ما کاب تفاوتی نداشت. هر دو در تلاش بودند تا راهی برای خروج از پیچ و خم خود پیدا کنند. اگر برای کاب، این گذشته دردناک با همسر مرحومش بود. برای فیشر، این سایه بزرگ و عدم شناخت پدر مرحومش بود.
- آخرین اما نه کم اهمیت ترین، کسی که بیش از همه مرا تحت تاثیر قرار داد ماریون بود. مال بسیار زیبا و اسرارآمیز بود به روشی بسیار منحصر به فرد، بیشتر با چشمان سخنگوش! و برای من او برجسته ترین شخصیت فیلم است.
دانلود فیلم Inception 2010 (تلقین) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من می خواهم نظر خود را بیشتر به نقطه نظر نگاه کنم.
مزایا: 1. موضوع آن - رویا حداقل می توان گفت یک موضوع جذاب است. در دنیای رویایی ناشناخته های زیادی وجود دارد.
2. طرح آن - چندین پیچ و تاب شیرین و چرخش غیرقابل پیش بینی وجود دارد.
3. درایو هیجانانگیز آن - اگرچه میدانید چه چیزی در آینده در راه است، با این حال وقتی این کار را انجام میدهد، در مورد آن احساس پریشانی میکنید.
4. داستان سریع آن - داستان به سرعت از یک صحنه به صحنه دیگر حرکت می کند و باعث می شود بینندگان احساس کنند که سوار ترن هوایی هستند. گاهی اوقات، حتی پس از چندین بار تماشای آن، نگه داشتن آن سخت است.
5. پیچیدگی آن - اطلاعات زیادی برای به خاطر سپردن و هضم وجود دارد. به اعتقاد من، این همان چیزی است که تماشاگران سینمای مدرن دنبال آن هستند.
6. واقع گرایی آن - بسیار خوب، جناس در نظر گرفته شده است. فیلم نکات و نکات مربوط به رویا و نحوه عملکرد آن را توضیح می دهد (یا حداقل تلاش می کند) که برخی از آنها برای ما بسیار آشنا و عزیز هستند.
معایب: 1. توسعه ضعیف شخصیت آن - اگرچه بازی به اندازه کافی قانع کننده بود، اما به اندازه کافی توسعه شخصیت وجود نداشت. من تعجب می کنم که واقعاً چند نفر بعد از تماشای فیلم با شخصیت اصلی (ها) ارتباط برقرار کردند. بله، فیلم در مورد مبارزات عاطفی صحبت می کند، اما اگر از من بپرسید بیشتر یک فیلم اکشن بود تا هر چیز دیگری.
2. حواس پرتی بیش از حد - متوجه شدم که فیلم بیش از حد لازم شخصیت دارد. آنها ممکن است نقشهای خاصی را در طرح بازی کنند، اما بیش از هر چیز دیگری حواسپرتی به نظر میرسند. کاش فیلم تمرکز بیشتری داشت.
3. کمی موعظه - من متوجه شدم که شخصیت ها چیزهایی را در مورد دنیای رویا توضیح می دهند و سپس چیزهای دقیق بعداً در فیلم Inception اتفاق می افتد. من می ترسم، Inception از این ترفند بیش از حد استفاده کرد.
در نتیجه، موضوع آن جذاب است، اما ارائه آن بدون فضایی برای پیشرفت نیست.
من به شما توصیه می کنم که اگر این نوع تلنگرها را حفاری می کنید، بروید و بیش از 40 چشمک را در جایی بخوانید.
به سلامتی!
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.