داستان فیلم درباره ی سربازان یهودی امریکایی ست که در جریان جنگ جهانی دوم در فرانسه ی تحت اشغال نازی ها ,گروهی به نام "حرامزادگان" تشکیل می دهند؛ و بین سربازان نازی رعب و وحشت ایجاد می کنند و به قلع و قمع و شکار بی رحمانه ی انها می پردازند...
داستان غیر واقعی حرامزادههای لعنتی درباره ی یک گروه سرباز یهودی امریکایی ست که در جریان جنگ جهانی دوم در فرانسه ی تحت اشغال نازی ها گروهی را تشکیل می دهند با نام “حرامزادگان” که برای ایجاد رعب و وحشت در بین سربازان نازی به قلع و قم و شکار بی رحمانه ی انها می پردازند…
در طول جنگجهانی دوم، در فرانسهی تحت اشغالِ نازیها، نقشهی ترور رهبر نازیها توسط گروهی از سربازان یهودی ایالات متحده با نقشهی صاحبان یک سالن تئاتر همزمان میشود.
داستان غیر واقعی حرامزادههای لعنتی درباره ی یک گروه سرباز یهودی امریکایی ست که در جریان جنگ جهانی دوم در فرانسه ی تحت اشغال نازی ها گروهی را تشکیل می دهند با نام "حرامزادگان" که برای ایجاد رعب و وحشت در بین سربازان نازی به قلع و قم و شکار بی رحمانه ی انها می پردازند... * نسخه دوبله پارسی "پست فطرت های لعنتی" (چنگیز جلیلوند، سعید مظفری، امیرهوشنگ زند، منوچهر والی زاده، نصرالله مدقالچی و...) | سینک اختصاصی | جزء 250 فیلم برتر IMDb
کلنل هانس لاندا یک فرد نازی و به شدت یهود ستیز است. او به دلیل دشمنیاش با یهودیان لقب شکارچی یهودی دارد. آلدو یهودی و سردستهی گروه حرامزداهها است. این گروه بسیار خشن است و روی پیشانی قربانیانش سواستیکا حک میکند. هدفشان کشتن نازیها و در نهایت کشتن هیتلر است ...
خلاصه داستان : داستان غیر واقعی حرامزادههای لعنتی از این قرار است که در طول اشغال فرانسه توسط آلمانی ها در جنگ جهانی دوم یک گروه از سربازهای یهودی آمریکایی در گروهی معروف به پست فطرت ها به طور ویژه انتخاب میشوند تا با پوست کندن سر آلمانی ها و کشتن وحشیانه ی آنها در همه جا ترس به وجود بیاورند. تا اینکه در ماموریتی …
در فرانسه تحت اشغال نازی ها در طول جنگ جهانی دوم، برنامه ای برای ترور رهبران نازی توسط گروهی از سربازان یهودی آمریکایی همزمان با برنامه های انتقام جویانه صاحب یک تئاتر برای همین موضوع است.
حرامزاده های لعنتی، فیلمی به کارگردانی کوئنتین تارانتینو است. تارانتینو که خود نویسندگی فیلم را هم بر عهده داشته گفتهاست که ایده ساخت حرامزادههای لعنتی را از مدتها پیش در سر داشته و فقط 10 سال روی شخصیت آلدو (برد پیت) در فیلم Inglourious Basterds فکر میکرد. برد پیت، مایکل فاسبندر، کریستف والتس، دیانه کروگر، الی راث، دانیل برول، تیل شوایگر، ملانی لوران، لئا سیدو و ساموئل ال. جکسون از ستارگان حاضر در حرامزادههای لعنتی میباشند. داستان غیر واقعی حرامزادههای لعنتی درباره یک گروه سرباز است که در جریان جنگ جهانی دوم در فرانسه تحت اشغال نازی ها گروهی را تشکیل می دهند که برای ایجاد رعب و وحشت در بین سربازان نازی به قلع و قم و شکار بی رحمانه ی آنها می پردازند…
داستان درباره جنگ جهانی دوم و اتفاقاتی است که در خاک فرانسه اتفاق می افتد زمانی که دختری به نام شوشانا می خواهد انتقام خانواده خود را که به دست یک کلنل اس اس نازی کشته شده اند از نازی ها بگیرد بخاطر همین تصمیم می گیرد فیلمی را در سینمای خود پخش کند و...
در اردوگاه نازی فرانسه در خلال جنگ جهانی دوم، گروهی از سربازان یهودی آمریکاییتبار که به آنها گروه «لعنتیها» گفته میشود انتخاب میشوند تا با کشتار وحشیانه نازیها در دل رایش سوم ترس بیاندازند. اما خیلی زود راهشان را کج میکنند تا دختر جوان یهودی فرانسویای که یک سینما در پاریس را اداره میکند و هدف سربازان است را ببینند.
دانلود فیلم Inglourious Basterds 2009 (حرامزادههای لعنتی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
این فقط نشان می دهد که چقدر می توانید اشتباه کنید. انتظار نداشتم حرامزادههای لعنتی را دوست داشته باشم. هم از فیلم های Kill Bill (هرچند که فیلم دوم را ترجیح دادم) و هم از Death Proof ناامید شدم (هرچند که در قطع کوتاه تر با لایحه دو برابر بهتر بود). من عاشق سگ های مخزن هستم ، Pulp Fiction را تحسین می کنم و فکر می کنم جکی براون بالاترین قطعه فیلم سازی تارانتینو است - از لحاظ فنی برترترین او - از جمله آخرین اجرای عالی که از رابرت دنیرو گرفته شده است. از آن زمان به نظر می رسد در حالی که فیلم های او خوب بوده اند (من از آنها متنفر نبوده ام) او در نوجوانان ارجاعی ، احترام آمیز ، خودآزاری به آب قدم می زند.
سپس سال گذشته فیلمنامه را خواندم برای بدبخت های ناپسند - و من از آن متنفر بودم! مطمئناً برخی از شکوفایی های QT معمولی بوده و صحنه آغازین غیر قابل انکار قدرتمند بود. چند شخصیت عالی وجود داشت. اما در صفحه ، این زباله های خردسالانه تری بود که عمدتا توسط بزرگ نامزد های جالب این عنوان خراب شد. این باعث شد که جدی نبینم که فیلم را می بینم. تریلرها هیچ کاری برای قانع کردن من انجام ندادند. من فقط وقتی تصمیم گرفتم که فیلم را با پرسش و پاسخ تارانتینو در لندن ببینم ، ذهنم تغییر کرد. من فهمیدم که ارزش شنیدن او در پرسش و پاسخ را دارد زیرا من از مصاحبه ها می دانم که چگونه شخصاً می تواند سرگرم کننده باشد.
من خیلی کم آماده بودم برای سرگرم کننده بودن و درخشش بیش از حد شرورهای ناخوشایند.
به راحتی بهترین کار آقای تارانتینو از زمان جکی براون این یک پیروزی است.
بله منابع وجود دارد اما در داستان تداخل ندارند ، آنها نیروی محرکه نیستند. بله الی روث بازیگر بدلکاری است اما او خوب کار می کند ، کارهای کمی انجام می دهد اما تهاجمی به نظر می رسد و کاری نمی کند که به فیلم صدمه بزند. در حالی که من آقای تارانتینو را تحسین کردم که از زن بدلکار Zoe Bell به عنوان خودش در فیلم Inglourious Basterds Deof Proof استفاده کرده است تا شور و هیجان صحنه اصلی بدلکاری را تقویت کند ، فقدان هرگونه توانایی بازیگری در یک نقش اصلی مشکل حرامزادههای لعنتی بود. همین مسئله را می توان در مورد حضور خود تارانتینو در چندین فیلم گفت ، به خصوص فیلم رابرت رودریگز از غروب تا طلوع که تارانتینو آن را نوشت.
آنچه واقعاً باعث شده این کار بزرگ بودن آن باشد. فضای وسترن اسپاگتی در بسیاری از سبک ها ، گفتگوها و اجراها کاملاً عالی است بدون اینکه خیلی به کیفیت کارتونی Kill Bill برسد. خشونت بسیار زیاد است. جسارت خیلی بزرگ است. برد پیت خیلی بزرگ است! در تریلرها لحظه هیتلر و عملکرد پیت مرا آزار می داد اما در زمینه فیلم خنده دار هستند. پیت در اینجا در واقع درخشان است ، دقیقاً همان چیزی که باید باشد. او سامورایی سرخوش میفونه در یوجیمبو است ، او Robards Cheyenne از روزی روزگاری در غرب است ، حال و هوای بسیار جیمز کبرن برای او وجود دارد ، و البته یک لبه مناسب لی ماروین.
کریستف والس (که قبلاً او را نمی شناختم) و ملانی لوران (که برای اولین بار در یک فیلم کوتاه بریتانیایی و درخشان توسط شان الیس به زبان فرانسه متوجه شدم) هیجان انگیز هستند و انتظار دارم که در آینده از هر دو مورد استفاده بیشتری شود. تارانتینو به وضوح چشم خود را برای انتخاب بازیگران از دست نداده است ، که به نظر می رسد او را در اثبات مرگ ترک کرده است. والس در عملکرد خود به همان اندازه بزرگ است. رعب آور ، در عین حال نمایشی. او فوندا از OUATITW ، ون کلیف از Good ، The Bad & the Ugly است. و لورن کاملاً معصومیت کاردینال است اما سخت ، یک مبارز است. هر دو در اینجا خیره می شوند.
این که هر یک از اعضای بازیگران از کاری که انجام می دهند لذت می برد در حالی که خود را فقط به سرگرم کردن و تلاش برای خندیدن سرگرم نمی کنند. خنده ها - و بارهای زیادی نیز وجود دارد - به صورت ارگانیک به وجود می آیند. فقط مایک مایرز نزدیک است که چشمک بزند و آن را بیش از حد فشار دهد ، اما صحنه او به اندازه کافی سلطنت می کند - با کمک یک مایکل فاسبندر فوق العاده که به نظر می رسد مستقیماً از قالب رهبر فرار بزرگ آتنبورو بیرون کشیده شده است.
همه بازیگران می درخشند و تارانتینو شکوفائی های شگفت انگیزی ایجاد می کند ، اما بازیگرانی که با داستان کار می کنند. معرفی هوگو استیگلیتز از شوایگر یک شورش است. بعد از افتتاحیه هیجان آهسته و مقدمه ای باشکوه در مورد آن باسترزهای بی آبرو ، سرعت هرگز بالا نمی رود و بیش از دو ساعت و نیم پرواز می کند.
همچنین زیبا به نظر می رسد ، این بازگشت به فیلم واقعی است - ساختن بیش از حماقت خودخواهانه انتخاب های موسیقی ، مثل همیشه ، از موریكونه الهام گرفته شده است.
فیلم جسورانه و خنده دار است. بعد از تابستانی که تقریباً هر فیلمی مرا ناامید کرده است ، بسیار تعجب آور بود که لذت واقعی و سرگرم کننده ، بلکه درگیر کننده و تأثیرگذار فیلم باید این یکی باشد ، در حالی که هیچ وقت از شکل فیلمنامه آن را باور نمی کردم. خوش آمدید QT.
دانلود فیلم Inglourious Basterds 2009 (حرامزادههای لعنتی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
"بدجنس های نامهربان" فیلمی بسیار سرنخ ، بسیار شلخته ، پر از مربا و پر از شخصیت های نیمه الاغ و خشونت ارزش شوک ، چنان بی امان وحشتناک است که حتی نمی توانم خشم و عصبانیتی را که بیشتر هواداران باهوش فیلم نسبت به آن احساس می کنند جمع کنم. کوئنتین تارانتینو. سربازان آمریکایی که دست به خشونت اسف بار علیه سربازان نازی می زنند نه تنها توجیه پذیر نیست بلکه خنده دار است! و قابل تحسین فقط به آمار هوگو استیگلیتز از فصل 1942-43 در یک بخش فلش بک که ساموئل ال جکسون روایت می کند نگاه کنید. بله ، ساموئل ال جکسون. این ایده که ما می خواهیم از شکنجه نازی ها رضایت بگیریم ، به همان اندازه نفرت انگیز است که یک نازی که از شکنجه یک یهودی لذت می برد. بگذارید به کوئنتین چیزی بگویم که باید در کلاس دبیرستان یاد می گرفت: دو شر منفور درست نمی کنند.
برد پیت - یکی از بازیگران محبوب من - بدترین عملکرد زندگی حرفه ای خود را به عنوان یک ماچ بلندگو ارائه می دهد کارتون خونخوار ... دیگر هرگز به او نگاه نمی کنم او همچنین به خصوص عصبانی به نظر می رسید ... به دلایلی احساس می کنم او و تارانتینو کاملاً با هم کنار نیامده اند. من می توانم تصور کنم که برد بین احمقانه احمقانه به او سیلی می زند. دفعه بعدی سیلی محکمتر می زند.
سرانجام کوئنتین از عمق عمیق خارج شد و تبدیل به هک شد که همه ما از آن می ترسیدیم. او نمی داند که آیا او در حال ساخت یک فیلم جنگی ، تقلید مسخره انگیز از یک فیلم جنگی ، حمام خونین فیلم B B یا مستندی در مورد شیر و اشترودل است. این شانه خالی کردن قطعی توسط هنرمندی است که حرفی برای گفتن ندارد و اصرار دارد آن را با صدای بلند بیان کند.
یکی از افراد برجسته فیلم قرار است کریستوف والتز در نقش سرهنگ هانس لاندا ، یخ زده و باهوش باشد. ، فرمانده نازی با خشونت و خشونت. (شخصیتی وجود دارد که قبلاً هرگز ندیده ایم.) به نظر می رسد تنها جرم او استفاده استادانه از مکالمه به عنوان تهدید غیرمستقیم به خشونت است. تنها دلیل این امر البته این است که تارانتینو به زحمت ایجاد تنش یا درگیری واقعی نکرده است ، بنابراین ما به عنوان مخاطب مجبوریم شخصیت هایی را ببینیم که مجبور به گوش دادن به مونولوگ های تهدیدآمیز لاندا هستند. شام با یک نازی به اندازه کافی ترسناک است ... اما تا زمانی که به پنجمین بازجویی او می رسیم ، من به راحتی مراقبت را متوقف کردم.
چه کسی جایزه بدترین شیرین کاری را بدست می آورد: dingleberry انسان BJ Novak از "دفتر" "یا مایک مایرز به عنوان ژنرال بریتانیایی Winthorp J. Starchington ، III؟ من باید جایزه را به مایرز بدهم ، زیرا آرایش پوچ و لهجه سرگردان او در بهترین روز خود از آستین پاور خنده دار تر است.
در فینال فیلم حتی اصول ساخت فیلم نیز کنار گذاشته شده است. و تمام احساس واقعیت از بین رفت. ما وارد یک سالن سینمای کوچک فرانسه می شویم که آنقدر پر از افسران نازی و تبلیغات اس اس است که ممکن است دیسکو هیتلر باشد. کوئنتین فراموش نکرده است که شخصیت های اصلی را در اوایل فیلم معرفی کند ، بنابراین اکنون با اسکن کردن نام آنها در کارت های عنوان روی صفحه ، جبران می کند و با استفاده از فلش هایی که با دست کشیده شده است ، آنها را در عکسهای جمعیت شناسایی می کند. (حتی با استفاده از این وسیله شلخته و رقت انگیز ، ما نمی دانیم این افراد چه کسانی هستند - یا چرا باید به آنها اهمیت دهیم.) سپس تارانتینو آهنگی از دیوید بووی را در موسیقی متن پخش می کند که 40 سال پس از وقوع فیلم ضبط شده است! حدس شما به خوبی نظر من است.
فیلمی با این افتضاح سالات زیادی را به وجود می آورد: آیا بیشتر پناهندگان نوجوان سینمای خود را دارند و اداره می کنند؟ زیرنویس های بدون توقف برای چشم شما خوب هستند؟ آیا قهرمانان جنگ خودشان را در تصاویر متحرک بازی می کنند؟ آیا نازی ها زنان را می ربایند و برای آنها شام می خرند؟ آیا Der Fuhrer هزینه کامل یک متری را پرداخت می کند؟
آیا یک سرباز آلمانی در حال مرگ فقط انرژی کافی برای شلیک به قهرمان ما دارد؟ آیا پس از اسیر کردن نازی ها ، آیا هیچ نازیب بلندپایه ای تسلیم سربازان دشمن می شود؟ آیا وقتی نمی توانید به این زبان صحبت کنید آیا باید ایتالیایی را نقاب بزنید؟
آیا واقعاً هیتلر در یک سالن سینما مورد اصابت گلوله قرار گرفت؟
دانلود فیلم Inglourious Basterds 2009 (حرامزادههای لعنتی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
نقد و بررسی «حرامزاده های بی شکوه» یک معضل اخلاقی است. می دانم که همه چیز برای جلب رضایت طرفداران دارد، سرگرم کننده است، کارگردانی و تدوین ماهرانه ای دارد و شخصیت های به یاد ماندنی را در خود دارد که توسط یک بازیگر بزرگ به تصویر کشیده شده است، و کل فیلم توسط یکی از بهترین نقش های مکمل و شرور در ده سال گذشته انجام شده است. . کریستوف والتز، در نقش هانس لاندا، شخصیتی فراموش نشدنی است، حتی در یک پلک زدن یا یک پوزخند دیوانه کننده، مغناطیسی. اما این یک نقش مکمل است، برای بازخرید فیلم کافی نیست.
"حرامزاده های بی شکوه" گواه زنده ای است که تارانتینو ارتباط خود را از دست داده است. سریال «بیل را بکش» یک شاهکار ادای دینی سینمایی است، چیزی که جواب داد چون می توانستی حس کنی تارانتینو حرامزادههای لعنتی را با قلبش ساخته، با فیلم های کونگ فو آسیایی بزرگ شده و از آن شاهکاری ساخته است. اما حالا چرا احساس می کند که باید تمام فیلم هایش را بر این مفهوم تکیه کند؟ بعد از فیلمهای B در «اثبات مرگ» که فراتر از اکشن، فقط تمرینی برای تحریک تستوسترون بود، و تلاشی برای احیای شخصیت کرت راسل مانند او برای تراولتا، به این فکر افتادم که تارانتینو در حال لغزش است. اما من حرامزادههای لعنتی را آنقدرها جدی نگرفتم و فکر کردم حتی تارانتینو هم اجازه دارد با تماشای سرگرم کننده و فیلم اکشن خوش ساخت، کمی شل شود و طرفداران این ژانر را خوشحال کند.
اما اکنون فیلمی داریم که در بسیاری از رقابت های باشکوه از جمله اسکار نامزد جشنواره کن شده است. این چیزی است که به عنوان یک "داستان عامه پسند" ارائه شده است، بنابرحرامزادههای لعنتی قبل از اکران خود را آنقدر جدی می گیرد که سزاوار یک منتقد جدی و صادق است... و تنها چیزی که می توانم بگویم این است که احتمالاً هرگز عشق "حرامزاده های بی شکوه" را نخواهم گرفت. فیلمی که در آن تارانتینو خود را کاریکاتور می کند و بربریت و ظلم را زیر مشروعیت نادرست مبارزه با دشمن شرور اصلی، نازی ها پنهان می کند. حرامزادههای لعنتی هوشمندانه ساخته شده بود، میتوانست فیلم جالبی باشد، اما در این دنیایی که خشونت توسط متعصبان تبلیغ میشود و دیوانهها خیالپردازی میکنند، حرامزادههای لعنتی (با وجود والتز و صحنه ایتالیایی خندهدارش) فیلمی غیرمسئولانه است که پیچش داستان آن را خطرناکتر کرده است. این پیام خطرناک را منتقل می کرد که این همان راهی است که باید انجام می شد، بنابراین، ما باید با دشمنان خود این گونه رفتار کنیم.
و اگر خشونت، حتی در ظالمانه ترین و وحشیانه ترین شکل، مشروع باشد، زمانی که شما با شر مبارزه می کنید، باید از خود در مورد معنای آن کلمه سوال کنید. آیا درست است که یک صلیب شکسته در پیشانی یک سرباز حک شود تا او را به شرمندگی همیشگی محکوم کند، زمانی که او فقط وظیفه خود را انجام می داد؟ آیا قرار بود در حین اسکالپینگ تشویق کنیم؟ یا صحنه ای که سر یک افسر با چوب بیسبال به خمیر تبدیل شد؟ آیا قرار بود وقتی شخصیت دایان کروگر به مردی که به تازگی امنیت او را تضمین کرده بود شلیک کرد، یا سربازی که در انتها بیرحمانه مورد اصابت گلوله قرار گرفت و سپس به ناچار پوست سرش را شلیک کرد، تشویق کنیم؟ این صحنه ها باعث تهوع و متنفر شدن من از فیلم شد، زیرا حرامزادههای لعنتی فقط باعث تشویق نفرت انگیزترین و خطرناک ترین فانتزی های نژادپرستانه می شود، به گونه ای حمایت آمیز، تعجب می کنم که چگونه هیچ طرفداری احساس توهین نکرد.
این یک فیلم خطرناک است، قطعاً خشونت را با سرد، بد و مشروع جلوه دادن، فقط به این دلیل که یک چیز "طبیعی" شیطانی در دشمن وجود دارد، و آن فقط خشونت نیست، گرافیک، روش وحشتناک خونسرد کشتن است، و این واقعیت است که قرار است باعث شود مردم کف بزنند و از این وحشتناک لذت ببرند... این یک مورد غیرمسئولانه از تمجید از خشونت و بزرگترین نقص فیلمنامه است. حدس میزنم داستان فرعی شوشانا راهی برای تزریق داستان انتقام ابدی بود، ظاهراً قلب فیلم. اما بازیگر زن بنا به دلایلی به من دست نزد، او آن را خیلی باحال و تهاجمی بازی می کرد و بخشی که قطعا شخصیت را کشته بود، سکانس پر زرق و برقی بود که بیش از هر چیز دیگری شبیه یک تبلیغ لوازم آرایشی بود. شوسانا که شاهد کشته شدن خانوادهاش بود، مانند یک دختر سکسی جیمز باند رفتار میکند. احتمالاً بازی بدی نیست، اما یک نوشته مصنوعی بسیار سرد که قابل باور نیست.
(و اگر یک اجرای عالی نتواند یک فیلم را جبران کند، یک بازی بد نیز می تواند آن را خراب کند... مانند مردی که نقش پروجکشن، مارسل را بازی میکرد، اجرای خطوط او به قدری خندهدار بود که نمیدانم آیا تارانتینو واقعاً در هنگام فیلمبرداری پشت دوربین بوده است)
حالا، میدانم که طرفداران در صحبت کردن فیلم بیش از حد آنالیز خواهند کرد. در مورد جنبه خودارجاعی آن، رویکرد ما به خشونت، ادای احترام بزرگ به فیلم های جنگی کلاسیک و باید اعتراف کنم که وقتی صحنه آغازین را تماشا کردم، فکر کردم که این یک شاهکار است، اما این "ادای احترام" باید اکنون متوقف شود. برای یک یا دو صحنه خوب است، اما تارانتینو از ساختار کلی فیلم بر اساس آن استفاده کرده است... اکنون زمان آن رسیده که با چیزی بدیع تر و کمتر غیرمسئولانه بیایم.
من می گویم. "غیر مسئولانه" زیرا تارانتینو مانند یک برچسب سینمایی شد، گویی هر یک از فیلم های او به طور خودکار طرفداران را خوشحال می کند، منظور من این نیست تارانتینو پنج سال پیش کارگردان مورد علاقه من بود، من همیشه فکر میکردم که آن مرد در فیلم Inglourious Basterdsها «خونسردی» را تعریف میکرد، او برای من باحالترین کارگردان جهان بود و هر چه ساخته، گفت و لمس کرد، باحال و سرگرم کننده به همین دلیل است که فکر می کنم حرامزادههای لعنتی غیرمسئولانه است، زیرا تارانتینو از استعداد و خلاقیت غیرقابل انکار خود برای انتقال پیامی بسیار خطرناک استفاده می کند و بسیاری از طرفداران جوان تر او فکر می کنند که این کار باحال و بدی است که دشمن شیطانی را از سر خود بگذراند، زیرا تارانتینو چنین گفته است. برد پیت این کار را کرد.
برای نتیجه گیری، "این یک بازی شبیه لوتو نیست!" و محبوبیت حرامزادههای لعنتی نشان دهنده واقعیت بسیار غم انگیزی است که در آن فیلم هایی مانند "نجات سرباز رایان" به عنوان یکی از بهترین فیلم های جنگی تاریخ به حساب می آیند و "حرامزاده های بی شکوه" که حتی توسط تارانتینو در اختتامیه پرمدعای خود به عنوان یک شاهکار ستایش شده است. خطوط … فیلمی که انتظار داشتم دوستش داشته باشم، و در نهایت با شدت از آن متنفر شدم.
دانلود فیلم Inglourious Basterds 2009 (حرامزادههای لعنتی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
حرامزاده های بی شک یک فانتزی کمیک تاریک و خشن است، به طرز باشکوهی. حرامزاده های بی آبرو که بر روی چارچوب The Dirty Dozen ساخته شده است، سکانس های تمرینی طولانی The Dirty Dozen را کنار می گذارد تا فوراً در اکشن غوطه ور شود. در این روند، تارانتینو یکی از ایرادات اصلی The Dirty Dozen را با زمان دادن به افراد بد برای نمایش به ما یادآوری میکند که نازیها چقدر بد بودند. نازیهایی که بیشترین زمان نمایش را دارند در نهایت تبدیل به کاملاً انسانیترین شخصیتهای فیلم میشوند، که از قضا آنها را به هیولاهای بدتری تبدیل میکند.
اما تارانتینو با کنار گذاشتن سکانسهای آموزشی، میتواند تصویری نیز به ما ارائه دهد. از کل جنگ، نه تنها سربازان انگلیسی، آمریکایی و آلمانی را به ما نشان میدهد، بلکه به ما نگاهی اجمالی به دنیای غیرنظامیان فرانسوی و آلمانی، هم همکاران و هم مقاومت میدهد.
ناگفته نماند که هیچ تارانتینویی فیلم قرار است دیالوگهای خارقالعادهای داشته باشد، اما وقتی تارانتینو تصمیم گرفت که شخصیتهای فرانسوی فرانسوی صحبت کنند و آلمانیها آلمانی، فراتر از افزودن سطحی از اصالت، تارانتینو همچنین به نوعی اطمینان داد که دیالوگ او به زبان فرانسوی تند، خندهدار و هوشمندانه است. به عنوان دیالوگ انگلیسی او.
به عنوان مثال، در طول سکانس آغازین، سرهنگ اس اس "شکارچی یهودی" نازی هانس لاندا (کریستین والتز) در حال بازجویی از کشاورز فرانسوی لبنیات پریر لاپادیت (دنیس منوچه) است. لاندا مشکوک است که لاپادیت خانواده ای از یهودیان را پنهان کرده است. لاندا در حالی که به لاپادیت فشار می آورد، یک لیوان شیر می خواهد. لاندا پس از اینکه با حرص آن را بلعید، لاپادیت را به دختران و گاوهایش تعارف می کند: "à votre famille et à vos vaches, je dis bravo." نکته این است که در زبان فرانسوی «vache» به معنای گاو است، اما نامی مبتذل برای واژن نیز هست. اگر به خاطر این جناس مبتذل مورد سرزنش قرار گیرد، لاندا میتواند کاملاً متقاعدکننده ادعا کند که فرانسوی را آنقدر خوب نمیفهمد که آن را چنین معنا کرده است، اما لاندا آن را به این شکل معنا میکند و او آن را تهدید میداند. و لاپادیت به خوبی معنای خود را درک می کند.
این یک قطعه واقعاً ظریف از بازیگری و بازی با کلمات است که بسیاری از مخاطبان هرگز نمی توانند آن را درک کنند، یا حداقل ممکن است بدون دانستن ماهیت دقیق آن، زیرمتن را درک کنند. تهدید فیلم با این نوع جزئیات غنی است. همه دیالوگ های فرانسوی و انگلیسی با همان توجه به جزئیات انتخاب شده اند و در حالی که من نمی توانم به آلمانی قسم بخورم، گمان می کنم که سطح مهارت مشابهی را نشان می دهد. عبارت «روزی روزگاری... در فرانسه تحت اشغال نازی ها». شخصاً، این من را به یاد افتتاحیه هر کتاب و فیلم آستریکس می اندازد، یک فانتزی کمیک دیگر در فرانسه اشغال شده جنگ زده. مانند آستریکس، حرامزاده های بی آبرو در جاهایی به شدت خنده دار است، اگرچه فیلم نیز تاریکی جدی می شود.
در لحظات جدی تر، حرامزاده های نافرمان به ما یادآوری می کند که اولین قربانیان جنگ، شفقت و توانایی آرامش هستند. تارانتینو مانند تقریباً در هر سکانس طولانی فیلم، راهی جدید برای ایجاد تنش بی رحمانه تا سطوح تقریبا غیرقابل تحمل پیدا می کند.
تارانتینو همچنین به ما یادآوری می کند که فیلم خطرناک است، حتی قابل اشتعال است و قدرت آن شایسته احترام است. .
اگر بتوانید حرامزادههای لعنتی را همانطور که من در سالنی مملو از طرفداران آگاه که هر شوخی را دریافت می کنند، ببینید، حرامزادههای لعنتی استادانه را همانطور که قرار بود دیده شود خواهید دید. اگر آنقدر خوش شانس نیستید، تمام چیزی که خواهید دید یک فیلم عالی و عالی است که یک ضربه تاریک خنده دار ارائه می دهد.
دانلود فیلم Inglourious Basterds 2009 (حرامزادههای لعنتی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
کوئنتین تارانتینو، کارگردان «داستان عامه پسند»، فیلم مهیج جنگ جهانی دوم انزو جی کاستلاری، فیلمساز ایتالیایی، «حرامزادههای بیشکوه» (1978) را گرفته و آن را به عنوان یک جنایت سینمایی با عنوان «حرامزادههای بیشکوه» تصور کرده است. تریلر هیجان انگیز کاستلاری در پشت خطوط دشمن درباره گروهی از فراریان متفقین در دادگاه نظامی به رهبری بو سونسون و فرد ویلیامسون واجد شرایط به عنوان یک اکشن پرانرژی با شخصیت های کاریزماتیک با شگفتی های متعدد است.
داستان بی مزه تارانتینو نه تنها فاقد شخصیت های کاریزماتیک است، بلکه غافلگیر کننده نیز نیست. یک قطعه مزخرف در زمان جنگ که حاوی بدترین بازی برد پیت، «حرامزادههای بیشکوه» است - با عنوان اشتباه املایی آن - به همان اندازه وحشتناک است که ساشا بارون کوهن هوکوم همجنسگرایانه «برونو» را دارد. این پابولوم با ظاهری صیقلی که به طرز ناامیدکنندهای با طرح انتقام بیدرایتی یهودیاش، زمان شیرین خود را میگیرد و در طی دو ساعت و سی و سه دقیقه عذابآور آشکار میشود. صحنه های دیالوگ گیج کننده، شخصیت های نامنظم و طرح پیچیده ای که همگی با سلیقه خوب مخالفت می کنند، بسیار کمتر از اعتبار، فیلم قابل قبولی را تضعیف می کنند.
در ابتدا، این اکشن - که تارانتینو به پنج فصل تقسیم میشود - در سال 1941 در حومههای دیدنی فرانسه اکران میشود. سرهنگ هانس لاندا (کریستوف والتز) نازی نادان "شکارچی یهودی" به همراه چند سرباز آلمانی به یک خانه مزرعه می رسند و از صاحب "پریر لاپادیت" (دنیس منوچه از "هانیبال برخاسته") درباره یهودیان سوال می کنند. لاندا به قدری موفق می شود که خود را با لاپادیت خوشحال کند که مرد فرانسوی فقیر از کار افتاده و خانواده بی پناه یهودی را که در زیرزمین خانه اش حفر کرده بودند، افشا می کند. نازی ها زیرزمین را با شلیک مسلسل به پنیر سوئیسی تبدیل کردند. به طور معجزه آسایی، از آنجایی که فقط معجزه در یک فیلم ممکن است اتفاق بیفتد، یکی از یهودیان، زن جوانی به نام شوسانا دریفوس (ملانی لوران از «اسنوبردگر»)، موفق به فرار می شود.
در صحنه بعدی، ستوان ارتش ایالات متحده، آلدو رین (براد پیت از "سیزده اوشن") تیمی از یهودیان آمریکایی را گرد هم می آورد تا به خطوط دشمن نفوذ کنند و تا حد امکان نازی ها را سلاخی کنند. در واقع، راین از گروهبان دانی دانوویتز (کارگردان "هاستل" الی راث)، سرباز اسمیتسون یوتیویچ (بی.جی. نواک از سریال "دفتر" تلویزیون)، سرباز عمر اولمر (عمر مرگ از "اثبات مرگ")، سرباز جرولد هیرشبرگ (سام) می خواهد. لوین از "Club Dread")، سرباز اندی کاگان (پل راست از "Semi-Pro") و سرباز مایکل زیمرمن (مایکل باکال از "Undertow") 100 پوست سر نازی ها را می گیرند. خیلی از کنوانسیون ژنو که از گذشته به آن احترام گذاشته شده است!
در صحنه بعدی، آدولف هیتلر (مارتین ووتکه) فریاد می زند که سربازان آنها باید صحبت در مورد "یهودی خرس" را متوقف کنند. فریادهای فویرر مبنی بر اینکه لقب سربازان آلمانی بر سرگروهبان دونوویتز زینت داده اند، روحیه نازی ها را تضعیف می کند. در واقع، دانوویتز چوب بیسبال را با ذوق وحشیانه به دست می گیرد. در یک صحنه، او از درهم شکستن جمجمه یک سرباز نازی با یک لوئیزویل لذت می برد. علاوه بر این، راین و سگهای «هولوکاست» او هیچ ابایی از پوست سر نازیهای مرده ندارند. وقتی تارانتینو آمریکاییها را نشان نمیدهد که پوست سر دشمن سقوط کرده را کندهاند، آنها را مجبور میکند که صلیبهای شکسته را روی پیشانی زندانیان زنده بریده باشند.
قهرمانان روانپریش ما حتی تا آنجا پیش رفتهاند که یک نازی مرتد، گروهبان هوگو استیگلیتز (تیل شوایگر از "رانده") را که به عنوان یک قاتل زنجیرهای در میان صفوف خود شهرت بدنام پیدا کرده است، نجات دادهاند. توجه داشته باشید، "حرامزاده های بی جلال" آنقدر خنده دار است که نمی تواند بین آلمانی های خوب و نازی های بد تمایز قائل شود. مانند وسترنهای سواره نظام نادرست سال گذشته، تنها آلمانیهای خوب در «حرامزادههای بیشکوه» یک آلمانی مرده هستند.
سه سال از زمانی که شوسانا از سرهنگ لاندا فرار کرد، میگذرد. او اکنون در پاریس اقامت دارد و صاحب یک سینما است. یک سرباز نازی تنها، فردریک زولر (کریستوفر ریو شبیه به دانیل برول از "اولتیماتوم بورن") با او دوست می شود. شوسانا نمی داند زولر یک قهرمان جنگ است. او به تنهایی بیش از 200 نظامی آمریکایی را از لانه تک تیرانداز خود در بالای یک برج ناقوس شلیک کرد. وزیر تبلیغات نازی جوزف گوبلز (سیلوستر گروت از "استالینگراد") فیلمی در مورد سوء استفاده های زولر با بازی زولر ساخته است. علاوه بر این، گوبلز قصد دارد این حماسه را در پاریس برای نخبگان عالی رتبه نازی به نمایش بگذارد. هیتلر، مارتین بورمان، مارشال رایش هرمان گورینگ و بازیگر مشهور آلمانی امیل یانینگس از جمله افرادی هستند که قرار است در این مراسم شرکت کنند. البته وقتی گوبلز برای نمایش فیلم به شوسانا تحمیل می کند، او هیچ جایگزینی ندارد. با این حال، او یک کباب کامل برای خامه رایش سوم درست کرده است.
در همین حال، ژنرال اطلاعاتی بریتانیا، اد فنچ (مایکل مایرز از فیلمهای «آستین پاورز») و نخستوزیر وینستون چرچیل (راد تیلور از "ماشین زمان") ماموریت مخفی خود را ساخته اند. آنها قصد دارند ستوان بریتانیایی آرک هیکوکس (دنیل دی لوئیس شبیه مایکل فاسبندر از "300") را به پشت خطوط دشمن بفرستند تا به عنوان یک نازی ظاهر شود. او یکی از مورد اعتمادترین عوامل دوگانه آنها، ستاره فیلم آلمانی بریجت فون هامرزمارک (دایان کروگر از فیلم های "گنجینه ملی") را تا اولین نمایش فیلم همراهی می کند. متأسفانه، همه چیز برای بریجت و هیکوکس قبل از اینکه بتوانند با راین قرار ملاقات بگذارند، خراب می شود. آنها در یک میخانه زیرزمینی با یک افسر گشتاپو مشکوک روبرو می شوند و قتل عام اتفاق می افتد که تقریباً مأموریت را خنثی می کند.
بدیهی است که آخرین چیزی که تارانتینو می خواست بسازد یک فیلم میهنی جنگ جهانی دوم بود. در عوض، او تاریخ را طوری تغییر داده است که «حرامزادههای بیشکوه» به یک فانتزی تجدیدنظرطلبان هولوکاست با ابعادی دور از ذهن تبدیل شود. تمسخر نازی ها به عنوان خوکی بسیار احمق یک چیز است، اما اینکه آمریکایی ها را به عنوان احمق های قاتل به تصویر بکشیم کاملاً چیز دیگری است. بیکفایتی عجیب سرهنگ لاندا در اولین نمایش، جایی که او یک طرح را خنثی میکند، اما به طور کامل طرح دیگری را نادیده میگیرد، به طرز خندهداری افتضاح است. ستوان براد پیت، آلدو رین، دلقک تپهبازی تنسی با رزاتز جترو بودین، ادای احترام تارانتینو به آلدو ری، بازیگر قدیمی فیلم B است. در واقع، ری در فیلم Inglourious Basterds هیجان انگیز ایتالیایی جنگ جهانی دوم "کماندوهای خودکشی" بازی کرد. پیت بدون ذرهای ظرافت، نقش رهبر این گروه کوچک اسکالپیچ را بازی میکند. در واقع، "حرامزاده های بی شکوه" به اندازه یک چوب بیسبال برای مغزها ظریف است. تنها کاری که تارانتینو فراموش کرد انجام دهد این بود که کماندوهای یهودی-آمریکایی خود را با رنگ روغنی، کلاه گیس و لهجه های ساختگی مانند برادران مارکس بپوشاند.
دانلود فیلم Inglourious Basterds 2009 (حرامزادههای لعنتی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
این یکی از آن فیلمهایی است که ارزیابی آن دشوار است، زیرا به همان اندازه ناسازگار است. طرح مضحک است اما لحظات بسیار پرتعلیق در آن جاسازی شده است. هیچ کس نمی توانست این را بسازد به جز کوئنتین تارانتینو -- این بسیار اصیل است -- و با این حال بخش هایی از تجارت و کل داستان های فرعی را از ده ها منبع دیگر جدا می کند.
هر اشتیاق من نسبت به آن محدود است. زیرا برخی از صحنهها - کل «فصل اول» - به نوعی پورنوگرافی شکنجه نزدیک میشوند که در خطر تبدیل شدن به یک ژانر برای خودش است، و تارانتینو، نویسنده و کارگردان، به نظر میرسد بیش از حد از آنچه که در آن وجود دارد، غافلگیر شود. چیزهای بسیار زشتی است.
برد پیت یک افسر آمریکایی با لهجه وحشیانه کوهستانی است که نیم دوجین مرد را استخدام می کند تا با هدف کشتن نازی ها وارد فرانسه شوند. مردان یهودی هستند. استدلال این است: نازی ها یهودیان را می کشند، بنابراین ما نازی ها را خواهیم کشت. قتل عام هر بی گناه در کنار موضوع است. افراد بی گناه باید در کنار مجرمان مجازات شوند. به «دوجین کثیف» مراجعه کنید، آیا میخواهید نمایشی کلاستر از این نیهیلیسم اخلاقی داشته باشید.
نه تنها پیت و مردانش نازیهایی را که دستگیر کردهاند میکشند. آنها نیز پوست سرشان را میکشند و تارانتینو چندین بار با تماشاگران صحنههایی صریح از بریدن پوست سر از جمجمه مردگان را نشان میدهد.
به یکی از افسران اسیر گفته میشود که نشان دهد واحدش کجاست و چقدر خوب مسلح است و امتناع می کند و می گوید اطلاعاتی که جان سربازان آلمانی را به خطر می اندازد ارائه نخواهد کرد. صحنهای در «سگهای مخزن» وجود دارد که در آن مایکل مدسن با یک پلیس بیگناه تنها میماند و تیغ او را نوازش میکند و لذتی را که قرار است از شکنجه زندانی به دست بیاورد را توصیف میکند. در «سگهای مخزن»، مدسن یک دیوانه سادیست و پلیس اسیر وحشتزدهای است که دچار مثله شدن میشود. در «حرامزادههای نافرمان»، به افسر آلمانی که از دادن اطلاعات خودداری میکند، گفته میشود که مغزش توسط یک یهودی که چوب بیسبال به دست میگیرد - «یهودی خرس» از بین میرود. صحنه طولانی و کشیده است. برش های دوربین بین سیاهی غار از فیلم The Bear Jew پدیدار خواهد شد -- ما صدای خفاش را می شنویم که به دیوار می کوبد و نزدیک می شود -- و نمای نزدیک از چهره وحشت زده افسری که در انتظار مرگ خود است. وحشت موجه است. نکته اینجاست که دیوانه سادیست "سگ های مخزن" حالا قهرمان شده است.
خب -- این صحنه چه فایده ای دارد؟ فقط کشتن افسر سرکش، نقض کنوانسیون ژنو است. اما چرا صحنه را با چنین ذوقی بیرون می آوریم؟ تارانتینو از بیننده چه انتظاری دارد؟ لرز، هیجان -- تعالی -- در انتظار قتل وحشتناک؟ خنده؟ قبل از بریده شدن گلوی دختر زیبای لباس زیر و پاشیدن خون به تمام دیوارها، در یک فیلم اسلشر ارزان انتظار این نوع مزخرفی است.
"Pulp Fiction" یک فیلم اصلی واقعی بود. حتی اگر چند قطعه فرعی با هم سیلی خورده باشند. «سگهای مخزن» بازیهای خوبی داشت، هرچند که بیمعنی تمام شد. هر دو اساساً به روش تکان دهنده خود به خوبی انجام شده بودند.
اما من نمی توانم تارانتینو را برای این یکی ببخشم. من از شوخی ها مهم نیستم. (اسم افسر پیت "آلدو راین" است.) حتی یک کمدی عمدی هم وجود دارد که جواب می دهد. پیت سعی می کند خود را به عنوان یک ایتالیایی بومی معرفی کند، و شما باید بشنوید که او کلمه "arrivederci" را به هم می زند. اما حتی صحنههایی که تعلیق را در بر میگیرند، اپیزود واقعاً خوب صحنهسازی شده در کلوپ شبانه زیرزمین، نمیتواند این تلاش را از سطل زباله نوجوانان خارج کند.
بازیهای خوب در بیشتر موارد، به خصوص از ملانی لوران که به طور مسلم فرانسوی است، کریستوف والتز به عنوان شخصیت شرور اصلی نازی ها، و دانیل برول به عنوان قهرمان جوان آلمانی تازه چهره که درست قبل از پایان کار، خطوطی غیرقابل توضیح و شرورانه به او داده شده است.
نقطه اوج یک خیال است، که اشکالی ندارد، اما نشانه هایی از بی احتیاطی آشکار در جهت وجود دارد. (نمیخواهم اسمش را حماقت بگذارم.) تماشاگران نازیهای بلندپایه آنجا نشستهاند و فیلمی درباره یک تکتیرانداز قهرمان تماشا میکنند و همه - از جمله درفورر - با صدای بلند میخندند که صدها سرباز آمریکایی تیراندازی میشوند و به شیوه ای کاملاً هالیوودی کشته می شوند، می چرخند، بدلکارهایی که از پله ها پایین می آیند، منفجر می شوند. آیا واقعاً کسی باور دارد که یک مخاطب پیچیده در طول چنین فیلمی بخندد؟ یا - اجازه دهید آن را متفاوت بیان کنم. ما همان نوع فیلم «به جهنم و برگشت» را ساختیم که در آن آئودی مورفی شخصیت قهرمانانه تاریخی خود را بازی کرد و صدها آلمانی را سلاخی کرد. کسی خندید؟
تارانتینو بدون شک مهارت زیادی در فیلم Inglourious Basterdsسازی دارد. شاید وقت آن رسیده است که در پارامترهای اخلاقی خود تجدید نظر کند.
دانلود فیلم Inglourious Basterds 2009 (حرامزادههای لعنتی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
یک قطعه مزخرف سرگرم کننده، جذاب و زیبا، که مدت ها بود شبیه آن را ندیده بودیم. احمقانه بودن داستان به طرز شگفت انگیزی با دیالوگ های عالی و برخی اجراهای عالی استتار شده است. کریستف والتز باید از قبل به سخنرانی پذیرش خود فکر کرده باشد. چه عملکردی! هیولای متمدن، چند زبانه، تصفیه شده و کشنده. او ما را از اولین صحنه هیجان انگیز به راه می اندازد. برد پیت هم فوق العاده است. آیا او در حالی که (به طرز خندهداری) یک ایتالیایی را جعل میکرد، چانه موسولینی میگذاشت؟ من اینطور فکر کردم. نام شخصیت او شبیه آلدو ری است و من مطمئن هستم که این تصادفی نیست. فیلم پر از ارجاعات سینمایی است. شخصیت دیگری Fenek نام دارد، به عنوان ادای احترام به سکس 1970 خود، Edwige Fenech. چیزی که در حال حاضر یکی از علائم تجاری تارانتینو است، قدم مطمئن او در امتداد سریع ترین بخش های فرهنگ پاپ است. واضح است که او یک مرد با فرهنگ نیست، بلکه یک متخصص پاپ است، پادشاه دنیایی است که مردم اخبار خود را از تلویزیون دریافت می کنند، نمی خوانند، به جز مجلات و کمیک ها و غیره. زمان. خوب یا بد، زمان تارانتینو است.
دانلود فیلم Inglourious Basterds 2009 (حرامزادههای لعنتی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
کوئنتین تارانتینو، کارگردان «داستان عامه پسند»، فیلم مهیج جنگ جهانی دوم انزو جی. کاستلاری، فیلمساز ایتالیایی، «حرامزادههای بیشکوه» (1978) را گرفته و آن را به عنوان یک جنایت سینمایی با عنوان «حرامزادههای بیشکوه» تصور کرده است. تریلر هیجان انگیز ماموریت پشت خط دشمن کاستلاری درباره گروهی از فراریان متفقین در دادگاه نظامی به رهبری بو سونسون و فرد ویلیامسون واجد شرایط به عنوان یک اکشن پرانرژی با شخصیت های کاریزماتیکی است که چندین شگفتی دارند.
داستان بی مزه تارانتینو نه تنها فاقد شخصیت های کاریزماتیک است، بلکه غافلگیر کننده نیز نیست. یک قطعه مزخرف در زمان جنگ که حاوی بدترین بازی برد پیت، «حرامزادههای بیشکوه» است - با عنوان اشتباه املایی آن - به همان اندازه وحشتناک است که ساشا بارون کوهن هوکم همجنسگرایانه «برونو» را دارد. این پابولوم با ظاهر صیقلی که به طرز ناامیدکنندهای با طرح انتقام بیدرایتی یهودیاش، زمان شیرین خود را میگیرد و در طول دو ساعت و سی و سه دقیقه عذابآور آشکار میشود. صحنههای دیالوگهای گیجکننده، شخصیتهای نامنظم و طرح پیچیدهای که همگی با سلیقه خوب مخالفت میکنند، بسیار کمتر از اعتبار، فیلمی قابل قبول را تضعیف میکنند.
در ابتدا، این اکشن - که تارانتینو به پنج فصل تقسیم میشود - در سال 1941 در حومه شهر فرانسه آغاز میشود. سرهنگ هانس لاندا (کریستوف والتز) نازی نازی "شکارچی یهودی" نادان به همراه چند سرباز آلمانی به یک خانه مزرعه می رسد و از صاحب "پریر لاپادیت" (دنیس منوچه از "هانیبال برخاسته") درباره یهودیان سوال می کند. لاندا به قدری موفق می شود که خود را با لاپادیت خوشحال کند که مرد فرانسوی فقیر از کار افتاده و خانواده بی پناه یهودی را که در زیرزمین خانه اش حفر کرده بودند، افشا می کند. نازی ها زیرزمین را با آتش مسلسل به پنیر سوئیسی تبدیل کردند. به طور معجزه آسایی، از آنجایی که تنها معجزه در یک فیلم ممکن است اتفاق بیفتد، یکی از یهودیان، زنی جوان به نام شوسانا دریفوس (ملانی لوران از «اسنوبردگر»)، موفق به فرار می شود.
در صحنه بعدی، ستوان ارتش ایالات متحده آلدو رین (براد پیت از "سیزده اوشن") تیمی از یهودیان آمریکایی را گرد هم می آورد تا به خطوط دشمن نفوذ کنند و تا حد امکان نازی ها را سلاخی کنند. در واقع، راین از گروهبان دانی دانوویتز (کارگردان "هاستل" الی راث)، سرباز اسمیتسون یوتیویچ (بی.جی. نواک از سریال "دفتر" تلویزیون)، سرباز عمر اولمر (عمر مرگ از "اثبات مرگ")، سرباز جرولد هیرشبرگ (سام) می خواهد. لوین از «کلاب ترس»)، سرباز اندی کاگان (پل راست از «نیمه پرو») و سرباز مایکل زیمرمن (مایکل باکال از «زیر تاو») 100 پوست سر نازی ها را می گیرند. خیلی از کنوانسیون ژنو که از گذشته به آن احترام گذاشته شده است!
در صحنه بعدی، آدولف هیتلر (مارتین ووتکه) فریاد می زند که سربازان آنها باید صحبت در مورد "یهودی خرس" را متوقف کنند. فریادهای فیورر مبنی بر اینکه لقب سربازان آلمانی بر سرگروهبان دونوویتز زینت داده اند، روحیه نازی ها را تضعیف می کند. در واقع، دانوویتز چوب بیسبال را با ذوق وحشیانه به دست می گیرد. در یک صحنه، او از درهم شکستن جمجمه یک سرباز نازی با یک لوئیزویل لذت می برد. علاوه بر این، راین و سگهای «هولوکاست» او هیچ ابایی از پوست سر نازیهای مرده ندارند. وقتی تارانتینو آمریکاییها را نشان نمیدهد که پوست سر دشمن سقوط کرده را میتراشند، آنها را مجبور میکند که صلیبهای شکسته را روی پیشانی زندانیان زنده برش دهند.
قهرمانان روانپریش ما حتی تا آنجا پیش رفتهاند که یک نازی مرتد، گروهبان هوگو استیگلیتز (تیل شوایگر از "راندهشده") را که به عنوان یک قاتل زنجیرهای در میان صفوف خود شهرت بدنام پیدا کرده است، نجات دادهاند. توجه داشته باشید، "حرامزاده های بی جلال" آنقدر خنده دار است که نمی تواند بین آلمانی های خوب و نازی های بد تمایز قائل شود. مانند وسترنهای سواره نظام نادرست سال گذشته، تنها آلمانیهای خوب در «حرامزادههای بیشکوه» یک آلمانی مرده هستند.
سه سال از زمانی که شوسانا از سرهنگ لاندا فرار کرد، میگذرد. او اکنون در پاریس اقامت دارد و صاحب یک سینما است. یک سرباز نازی تنها، فردریک زولر (کریستوفر ریو شبیه به دانیل برول از «اولتیماتوم بورن»)، با او دوست می شود. شوسانا نمی داند زولر یک قهرمان جنگ است. او به تنهایی بیش از 200 نظامی آمریکایی را از لانه تک تیرانداز خود در بالای یک برج ناقوس شلیک کرد. وزیر تبلیغات نازی جوزف گوبلز (سیلوستر گروت از "استالینگراد") فیلمی در مورد سوء استفاده های زولر با بازی زولر ساخته است. علاوه بر این، گوبلز قصد دارد این حماسه را در پاریس برای نخبگان عالی رتبه نازی به نمایش بگذارد. هیتلر، مارتین بورمان، مارشال رایش هرمان گورینگ و بازیگر مشهور آلمانی امیل یانینگس از جمله افرادی هستند که قرار است در این مراسم شرکت کنند. البته وقتی گوبلز برای نمایش فیلم به شوسانا تحمیل می کند، او هیچ جایگزینی ندارد. با این حال، او یک کباب کاملاً برای خامه رایش سوم درست کرده است.
در همین حال، ژنرال اطلاعاتی بریتانیا، اد فنچ (مایکل مایرز از فیلم های «آستین پاورز») و نخست وزیر وینستون چرچیل (راد) تیلور از "ماشین زمان") ماموریت مخفی خود را ساخته اند. آنها قصد دارند ستوان بریتانیایی آرک هیکوکس (دنیل دی لوئیس شبیه مایکل فاسبندر از "300") را به پشت خطوط دشمن بفرستند تا به عنوان یک نازی ظاهر شود. او یکی از مورد اعتمادترین عوامل دوگانه آنها، ستاره فیلم آلمانی بریجت فون هامرزمارک (دایان کروگر از فیلم های "گنجینه ملی") را تا اولین نمایش فیلم همراهی می کند. متأسفانه، همه چیز برای بریجت و هیکوکس قبل از اینکه بتوانند با راین قرار ملاقات بگذارند، خراب می شود. آنها با یک افسر گشتاپو مشکوک در یک میخانه زیرزمینی روبرو می شوند و قتل عام اتفاق می افتد که تقریباً مأموریت را به هم می زند.
بدیهی است که آخرین چیزی که تارانتینو می خواست بسازد یک فیلم میهنی جنگ جهانی دوم بود. در عوض، او تاریخ را طوری تغییر داده است که «حرامزادههای بیشکوه» به یک فانتزی تجدیدنظرطلب هولوکاست با ابعادی دور از ذهن تبدیل شود. تمسخر نازی ها به عنوان خوکی بسیار احمق یک چیز است، اما اینکه آمریکایی ها را به عنوان احمق های قاتل به تصویر بکشیم کاملاً چیز دیگری است. بیکفایتی عجیب سرهنگ لاندا در اولین نمایش، جایی که او یک طرح را خنثی میکند، اما به طور کامل طرح دیگری را نادیده میگیرد، به طرز خندهداری افتضاح است. ستوان براد پیت، آلدو رین، دلقک تپهبازی تنسی با رزاتز جترو بودین، ادای احترام تارانتینو به آلدو ری است. در واقع، ری در تریلر ایتالیایی جنگ جهانی دوم "کماندوهای خودکشی" بازی کرد. پیت بدون ذرهای ظرافت، نقش رهبر این گروه کوچک اسکالفونگر را بازی میکند. در واقع، "حرامزاده های بی شکوه" به اندازه یک چوب بیسبال برای مغزها ظریف است. تنها کاری که تارانتینو فراموش کرد انجام دهد این بود که کماندوهای یهودی-آمریکایی خود را با رنگ روغنی، کلاه گیس و لهجه های ساختگی مانند برادران مارکس بپوشاند.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.