یک جادوگر زن و شوهری را وادار می کند که از قصه های قدیمی اشیاء جادویی را بدزدند و نزد او بیاورند تا طلسمی که بر آن ها افتاده را از بین ببرد..
به سوی جنگل، فیلمی در سبک موزیکال فانتزی به کارگردانی راب مارشال است. یک خانواده برای رسیدن به هدف خود با جادوگری معامله میکنند. آن ها برای بدست آوردن اقلام مورد نیاز جادوگر، باید به درون جنگلی تاریک و اسرارآمیز سفر کرده و با غولی که تهدید به نابودی تمام روستایان میشود به مبارزه بپردازند…
یک جادوگر یک نانوایی بدون فرزند و همسرش را مأمور می کند تا وسایل جادویی را از افسانه های کلاسیک تهیه کنند تا نفرینی را که بر شجره خانوادگی آنها گذاشته شده را برگردانند.
در نتیجه طلسم یک جادوگر (مریل استریپ) که زیبایی خودش را از دست داده است، یک نانوا (جیمز کوردن) و همسرش (امیلی بلانت) بچه دار نمی شوند. این دو زوج برای اینکه طلسمشان از بین برود برای این جادوگر خبیث کار می کنند. سه روز قبل از ظهور یک ماه آبی رنگ، جادوگر آنها را به جنگل می فرستد تا موادی را که می تواند طلسم را معکوس کرده و زیبایی جادوگر را نیز به او باز گزداند، بیابند. ای موارد مورد نیاز یک گاو، یک شنل خونی رنگ، موی زرد متمایل به رنگ ذرت و یک کفش راحتی از جنس طلا هستند. این زن و شوهر در طول سفر خود با افراد زیادی من الجمله سیندرلا، شنل قرمزی و جک آشنا می شوند و هر بار یک آرزوی آنها برآورده می شود.
یک ساحره زن و شوهری بدون فرزند را وادار می کند تا از قصه های مشهور کلاسیک اشیا جادویی را برای او بیاورند تا نفرینی را که روی خانواده آنها قرار دارد از بین ببرد...
در جنگلی پر از شخصیتهای افسانهای و جادویی، یک نانوا و همسرش برای پایان دادن به نفرینی که همسایهشان، یک جادوگر کینهتوز بر سرشان گذاشته بود، میروند.
دانلود فیلم Into the Woods 2014 (در بیشهزار) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
یادم می آید منتظر اکران در بیشهزار بودم. من بزرگ شده بودم و به برنادت پیترز گوش می دادم. شخصیت های کمتری را خودم اجرا کردم تا اینکه سرانجام جادوگر شدم. در بیشهزار بازیگران تمام ستاره ای داشت و من بسیار هیجان زده شدم.
اعتبارات نهایی جمع می شوند و من بیشتر عصبانی از غمگین آنجا نشستم. یک نمایش موزیکال با بسیاری از درسهای اخلاقی و تمام آنچه که فیلم می تواند تمرکز کند کشتن غول به عنوان یک فینال بزرگ است. کل فیلم با کودکان گوش خواهند داد و تمام آنچه که من به آنها فکر می کنم بچه هایی هستند که تازه فهمیدند کشتن برای رسیدن به خواسته شما اشکالی ندارد.
بله غول در موسیقی می میرد اما به دلیل محدودیت های صحنه صحنه کمتر مربوط به بدست آوردن آن غول است اما بر روی افرادی که برای زنده ماندن در برابر احتمالات غول پیکر تلاش می کنند ، متمرکز است. همچنین ، فینال واقعی موزیکال یک درس فوق العاده دارد که فیلم را کاملاً قطع کرده است. ...
آخرین تجلیل از موضوع "درون جنگل" وجود دارد ، یک آیه می گوید: "... به جنگل بروید اما گرگ را ولگرد یا وسوسه نکنید یا از غول سرقت نکنید." بپذیریم که ، غول بی گناه ترین مهمانی در کل نمایش است. او با پسر دزد ، آدمکش ، جک مهربان بود.
"هر بار که به جنگل می روید ، چیزهای بیشتری برای یادگیری آنچه می دانید وجود دارد. .. به جنگل فکر کنید گرگ ، به هید جادوگر ، برای بزرگداشت این غول .... در جنگل. سپس از جنگل بیرون بروید - و خوشبختانه همیشه! " سپس سیندرلا می گوید ، "ای کاش ..." و همه با وحشت به او نگاه می کنند .... زیرا ، بیایید قبول کنیم ، چیزی که انسان در آن مهارت دارد فراموش کردن دروس زندگی است.
هیچ یک از این در فیلم Into the Woods است ...
نیازی به ذکر شخصیت های گمشده مانند راوی / پدر (خوب ، بسیاری از صحنه های تئاتر خنده دار) ... و همه تسکین های کمیک بسیار مورد نیاز ساخته شده در نیمه دوم موزیکال. (از آنجا که شمارش بدن خنده آور نیست. :)
پس از اینکه همه آنها همیشه شاد می شوند ، موزیکال دارای یک وقفه است ... بنابراین وقتی دوباره آنها را می بینید زمان سپری شده و همه آنها برمی گردند به خواستن بیشتر سپس عظیم الجثه هنگام جستجوی جک شروع به از بین بردن چیزها می کند (زیرا شوهرش را به قتل رساند ... نمی تواند به اندازه کافی تحت فشار قرار دهد) و خواسته های کوچک آنها به کنار گذاشته می شود زیرا زندگی به طور کامل برای همه تغییر می کند.
می خواهم بگویم که ناامیدی من مانند کسی است که از کتاب مورد علاقه اش فیلم ساخته شده است ... همه چیز در این 2 ساعت جای نمی گیرد. با این حال ، در بیشهزار به کسانی که هرگز معامله واقعی را ندیده اند ، آسیب رسانده است. من آن را دیده ام / در آن بوده ام. می تواند تقریباً هر خطی را تهوع و تبلیغ کند و هنوز هم در پایان حتی High School Productions گریه می کنم. در بیشهزار مرا سرد کرد. من هنوز هم از تبلیغات حیوانات "چشم یک فرشته ..." گریه می کنم ، اما فیلم فقط ارتباط عاطفی برای من ایجاد نکرد.
سپس صحنه ای است که نانوا پس از آن فرار می کند پیدا کردن همسرش درگذشت. در این نمایشنامه مرد مرموز (معروف به پدرش) می گوید: "ما ناامید می شویم ، ناپدید می شویم ، می میریم اما نمی شویم ..." و نانوا یک آهنگ کوتاه و دلخراش را می خواند که پایان می یابد ، "... دیگر هیچ غول درگیر نیست ! آیا نمی توانیم زندگی خود را با فرزندان و همسرانمان تا رسیدن روز خوش آغاز کنیم ، چگونه همه جادوگران ، همه لعن ها ، امیدهای دروغین ، خداحافظی ها ، وارونه ها را نادیده می گیرید حتی بدتر هم هنوز در انبار است همه بچه ها همه غول ها .... فقط ، دیگر "
در تئاتر به ما می آموزند که بازیگری که گریه نمی کند قدرتمند است. هق هق می کنی چون حرفهایش استعفا می دهد نه به این دلیل که او به ما نشان می دهد چقدر ناراحت است این نسخه از نویسنده است که نشان نمی دهد.
سپس بچه ها هستند. با توجه به ویژگی های جایزه ، کارگردان احساس می کند که کودکان هستند و نه نوجوان. من خیلی خیلی التماس می کنم که متفاوت باشم. سلام دختر کوچک یک آهنگ اغواگری است و دارای ایده های زیادی است که به نظر می رسد بسیار خوب است زیرا Lilla 13 -14 به نظر می رسد. جک ساده دل است اما کودک نیست. با آنها در نوجوانی ، بزرگسالی وجود دارد که ناگهان مجبور به انجام آنها می شوند. آنها واقعاً کسی ندارند. آهنگ "هیچ کس تنها نیست" به نظر قدرتمند نبود زیرا این بچه ها آنقدر جوان هستند که بدیهی است شخصی از آنها مراقبت خواهد کرد. و عجیب به نظر می رسد که نانوا مایل است نه بگوید که به آنها اجازه دهد در زمانی که جک بیش از 10 سال ندارد در کنار او بمانند. حال ، اگر آنها نوجوان بودند ، پس عدم تمایل او قابل درک تر است. قرمز در نمایش موزیکال کمی ترسناک تر است و چاقوی خود را بیرون می کشد ... این واقعیت باعث ترسناک تر شدن شوهر نانوا می شود که همسرش کودک را با قرمز رها می کند.
نانوا و همسرش این کار را می کنند به همان اندازه که در نمایش بحث می کنند بحث نکنند. ازدواج آنها یک ازدواج کامل نیست. هیچ ازدواجی انجام نمی شود ، اما واقعیت در روابط آنها آن چیزی است که به او اجازه می دهد توسط شاهزاده اغوا شود و اجازه دهید ما آن را به عنوان نقص شخصیت او بپذیریم.
در بازی ، راپونزل جادوگر را مقصر او می داند ناراحتی و می گوید ، "به خاطر تو ، من دیگر هرگز خوشحال نخواهم شد." جادوگری که مادرش مثال مهمی برای مادری نبود (منظور من جدی است ، که لعنت می کند به فرزند خود؟) واقعاً سعی می کند با رفتن به مسیر مقابل ، از فرزندش محافظت کند (والدین آنجا هستند). بله ، او کارهای وحشتناکی را به نام عشق انجام می دهد و قطعاً آدم خوبی نیست. اشتباهات وی و تأثیر آنها بر فرزندش با مضمون نمایش همراه است. بعداً ، راپونزل هنگامی که از دست جادوگری که سعی در نجات او دارد ، فرار می کند ، باعث غول بزرگ می شود و این باعث تغییر کل لحن مجله Stay with me می شود ... اگر قرار بود آنها فقط از شر آن خلاص شوند برای تغییر آن داستان.
من اخیراً فیلم را دوباره تماشا کردم و فکر کردم شاید در سال 2014 خیلی ناامید شده ام زیرا انتظارات زیادی داشتم. اما نه ، به این دلیل است که آنها یک موزیکال عمیق و خوش ساخت را گرفته و آن را به یک نوع فیلم عجیب تبدیل کردند. آنها باید فقط عمل 1 را انجام می دادند و آنجا را خاتمه می دادند. اوه ، صبر کن ، در واقع همان کاری است که آنها انجام دادند.
دانلود فیلم Into the Woods 2014 (در بیشهزار) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
در بیشهزار تقریباً از نیم ساعت اول یک شوخی بود. به چند دلیل می توانم جایی را که همه چیز اشتباه بود خراب کنم: عدم رشد شخصیت و همچنین انگیزه ها ، آهنگ هایی که از همان چهار نت استفاده می کنند و همچنین هیچ کاری برای پیشرفت فیلم انجام نمی دهند ، عوام فریبنده جنسی و بزرگسالان در یک تصور فیلم کودکانه و کاملاً بازی بد.
شخصیت های اصلی در بیشهزار کم عمق ، یک بعدی و فقط خسته کننده بودند. نانوا یک کله پاچه بود که از فرزند تنها و تنها خود فرار کرد ، در پایان همسرش یک بومبوی بی ادب بود که به طور تصادفی از صخره ای پا گذاشت و جای تعجب نیست که هیچ کس به او توجه داشت. کلاه قرمزی قرمز منزجر کننده ترین آدم برفی بود که من امیدوارم بتواند از ریشه درخت بلند شده عبور کند و گردن او را بشکند. جانی دپ در نقش گرگ ، در یک کلام وحشتناک بود. در واقع ، او سزاوار پاراگراف خودش در اینجا است.
از لحظه ای که از پشت درختی بیرون آمد که در آن قسمت هایی از لباس جک اسپارو پوشیده شده بود که با خزهای چسبانده شده به آنها و سبیل کودک دوست من بود مختل. پس از آن فقط بدتر شد. او قبل از اینکه به طور تحریک آمیز در حوالی دخترک 12 ساله ای که کلاه قرمزی را به تصویر می کشد ، برقصد ، حتی پا را به صورت او پرتاب کرد و ژاکت خود را پاره کرد تا.. آره اصلاً یک حرکت کلیشه ای برای یک کودک دینی نیست. نیازی به گفتن نیست که متن ترانه او خواستار این بود که از دخترک بیشتر از اینکه او را بخورد ، خواستار ادامه کار در مورد چقدر آبدار بودن او بود و "بدون توده" و چه چیزهایی .. وقتی هود سواری کمی بیشتر در فیلم Into the Woods در بستر مادربزرگش با او روبرو شد ، من نیمی از او انتظار داشتم که زیر پوشش در انتظار او برهنه شود. من احترام بسیار کمی را که قبلاً به عنوان بازیگر نسبت به او قائل بودم ، از دست داده ام. او همچنین فقط پنج دقیقه در کل فیلم بود که نشان داد تمام چیزی که می خواست این بود که نام خود را بر روی این مهر کند ... اگرچه خدا فقط می داند چرا کسی می خواهد.
و اوه وای ... سیندرلا .. حتی از کجا شروع کنم؟ اول از همه ، من مطمئن نیستم که آنا کندریک را برای این نقش انتخاب کرده است اما فکر می کنم گاو مهارت بازیگری بهتری داشته است. در حالی که او می توانست لحن مناسبی داشته باشد ، بازیگری او هرگز سیندرلا را زنده نکرد و من را وادار کرد مراقب باشم که آیا او نیز به طور تصادفی در معرض مرگ قرار خواهد گرفت که ظاهرا احتمال بسیار خوبی وجود دارد.
حالا..شاهزادگان ... اوه بله. در بیشهزار در واقع باعث می شود من الان کمی از کریس پاین متنفر باشم. او در این نقش کاملا مسخره بود. و گرچه من مطمئن نیستم که این کار از روی عمد بوده است ، اما واقعاً اهمیتی ندارد. جایی برای تصاحب بالای وی در مورد شاهزاده جذاب وجود نداشت. من حدس می زنم که برداشت او از شاهزاده یک دوش مستقیم بود که باعث شد من گیج بمانم. بازیگری وی در کل در بیشهزار نوعی پر جنب و جوش "rapey" را به همراه داشت زیرا او به طور مداوم به دنبال زنی می گشت که سه بار از او فرار می کرد و برای پنهان کردن و جلوگیری از او از راه خود خارج می شد. آهنگ بین او و شاهزاده دیگر فقط باعث شد که من روی صندلی خود بخورم. در یک لحظه آنها هر دو به طور چشمگیری پیراهن های خود را پاره می کنند و من حتی نمی دانستم چه کاری از آن درست کنم. مثل تماشای فوق العاده جان تراولتا در اجرای "Grease Lightening" بود و باور کنید تماشای من به همان اندازه سخت است.
این من را به سمت دو "شخصیت" دیگر ، راپونزل و او سوق می دهد شاهزاده. این شخصیت ها به راحتی می توانستند کاملاً از در بیشهزار کوتاه شوند و هیچ چیز از قلم نمی افتد. آنها بی فایده ترین موارد اضافه شده به فیلم در کنار بسیاری از "آهنگ ها" بودند. باز هم ، آنها در کاغذ نازک و توسعه نیافته می وزند و به همین راحتی منفجر می شوند. توسعه صفر شخصیت منجر به صفر مراقبت از من در مورد هر صحنه ای که شامل این دو شخصیت شود.
انگیزه های هر شخصیت مجبور شد و همچنین منطقی نبود. نانوا و همسرش در ابتدا انگیزه بازیابی وسایلی را داشتند که جادوگر درخواست می کرد تا لعنت "ناتوانی" را که اساساً بر روی خانه آنها گذاشته شده بود ، برگرداند. این در ابتدا منطقی بود ... گرچه سرقت بچه ها و همچنین لعن و نفرین به خانه آنها علاوه بر این برای گرفتن یک زن و شوهر عدس و سبزه از یک باغ همسایه به نظر من مجازات عادلانه ای نیست. اما این فقط من هستم. به هر حال ، این در ابتدا منطقی بود. اما از همان ابتدا نانوا مرتباً یک جنون فراموشکار بود و از همسرش که به وضوح همسر باهوش بود جدا شد. و سپس در واقع لباس شنای هود سواری را بازیابی کرد تا فقط وقتی در چوبی خالی جیغ می کشید ، حق را به او بازگرداند. راستی ؟؟ من دیگر ریشه یابی برای شما را متوقف کرده ام.
رفتار عجیب دیگر؟ شاهزاده ناگهان یک زن شرور زناکار است و با همسر نانوا رابطه برقرار می کند ... به طور تصادفی .. چند ساعت بعد از عروسی سیندرلا. این چیست به کودکان آموزش می دهد؟ مخصوصاً وقتی همسر نانوا خودش در مورد داشتن مرد برای تهیه نان آواز می خواند و شاهزاده برای "هر چیز دیگری .." wtf ؟؟ و این یک فیلم دیزنی است؟
موسیقی غیرقابل تحمل بود. نمی توانم یک آهنگ به یاد ماندنی از در بیشهزار را برای شما تعریف کنم. صدای همه آنها یکسان بود و با یک شوخی غریب غم انگیز درهم آمیختند.
من می توانم در مورد همه چیزهایی که در در بیشهزار اشتباه است ادامه دهم ... اما صادقانه بگویم این می تواند یک رمان را پر کند. به طور خلاصه ، این ناراحت کننده ترین زباله ای است که در مدتی دیده ام و اولین باری است که صادقانه فکر می کردم از "تئاترهای دریایی کارائیب در پایان جهان" بیرون از تئاتر بیرون بروم.
دانلود فیلم Into the Woods 2014 (در بیشهزار) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
جدیدترین اقتباس موزیکال راب مارشال «Into the Woods» شیک، مجلل، و با تخیل پر جنب و جوش، به عنوان یک تجربه کاملاً سرگرم کننده در فصل تعطیلات، بیشتر نت ها را به خود اختصاص داده است. مارشال با جمع آوری یکی از بهترین بازیگران سال، توانایی خود را برای رساندن هر بازیگر به حداکثر پتانسیل خود به ارمغان می آورد، در حالی که درخشش آهنگساز استفان ساندهیم را دست نخورده نگه می دارد. با این حال، در پایان، مشکل واقعی «وودز» این است که ساختار روایی آن مانند یک آرایشگر که بیش از حد از بالای صفحه، یا در این مورد اکت دوم، برداشته است، بریده میشود. ساعت اول اقتباس جیمز لاپین بسیار لذت بخش است. وقتی داستان یک تغییر ناگهانی و در عین حال ناخوشایند به قلمروی «جدی» و بالغتر میشود، این دیزنی نمایشی را تولید کرد که برای یافتن جای خود تلاش میکند. شاید یک کات کارگردان، 30 دقیقه طولانی تر و مضامین واضح تر احساس رضایت بیشتری داشته باشد. این از اجراهای شگفت انگیزی که فراوان هستند کم نمی کند. اینها مطمئناً شما را به اندازه کافی درگیر میکنند تا از پس آن برآیید.
ضروری است که با کریس پاین شروع کنید. ستاره سینما که فرصتی برای دراز کردن پاهای بازیگری اش فراتر از «پیشتازان فضا» و «جک رایان: استخدام سایه» فراهم نشده است. وقتی به تعریف تفریح در نقش نگاه می کنید، صورت کاج محکم در کنار کلمات کاشته می شود. بهترین اجرای حرفه ای با بهترین شماره موزیکال نمایش، «آگونی». سعی کنید بعد از این هم همینطور به او نگاه کنید. یک برجسته واقعی و دزد صحنه. به هر حال، این مرد مجموعهای از لولههای بسیار چشمگیر دارد.
مریل استریپ، ملکه آکادمی، برنده سه جایزه اسکار، بهترین بازیکنی است که از زمان «شیطان پرادا میپوشد». " دیدن فعالیت استریپ در این سالهای بعد، بهویژه اقتباسهای صحنهای مانند «تردید»، «ماما میا!» و «آگوست: شهرستان اوسیج» سال گذشته، آن عظمتی را که استریپ میتوانست بهدست آورد، نشان نداد. مسلماً، هر چیزی که «مریل رده پایین» باشد، احتمالاً بهتر از بقیه است، اما من از دیدن او در یک بازی خانگی دیگر ناراحت شدم. این است. کار استریپ به عنوان جادوگر عمیقاً متحرک و به زیبایی هماهنگ شده است. «با من بمان» و بهویژه «نیمهشب گذشته» جایگاه او را در زندگی سینمایی ما تثبیت خواهد کرد. یکی از بهترین اجراهای سال.
امیلی بلانت زرق و برق دار و سرزنده تمام آن چیزی است که در این مرحله از حرفه اش از او انتظار دارید. او یک مجری شگفتانگیز، خواننده زیبا است و میداند که چگونه مطالب را بالا ببرد، حتی زمانی که به وضوح شروع به در هم ریختن او میکند. هیچ اشکالی در تفسیر بلانت از همسر نانوا وجود ندارد. او ناامید، مشتاق و به شدت بیش فعال است تا به آنچه می خواهد برسد. در قسمت آخر فیلمنامه، یک انتخاب بحثبرانگیز میتوانست حرفها و اشکها را برانگیزد، زیرا به وضوح در سرتاسر روایت، نقش همسر نانوا در نهایت برای مخاطب غیرقابل اجرا به نظر میرسد. این استعداد بلانت را از بین نمی برد. او به سادگی فوقالعاده است.
در چیزی که به وضوح به عنوان قلب و روح «Into the Woods» طراحی شده است، کار جیمز کوردن در نقش نانوا او را به یک نام آشنا سوق خواهد داد (مخصوصاً با تصاحب آیندهاش کریگ فرگوسن). او بامزه، لطیف است و فقط تماشای آن لذت بخش است. او بازگشتی است به اثر جان سی رایلی که نامزد اسکار در «شیکاگو» شده است. تاثیرگذار، گویا و به یاد ماندنی. در داستانی پر از شخصیتهایی که با عشق ورزیدن شما بزرگ شدهاید، انتخابهای وحشتناکی برای زندگی انجام دادهاید، میبینید که به دنبال کسی هستید که زنده، دست نخورده و پایدار به طرف مقابل بیاید. برای بسیاری، کوردن آن شخصیت خواهد بود. او معامله واقعی است. من نمی توانم صبر کنم تا او را در نقش های چالش برانگیزتر و جسورانه تری در آینده ببینم.
«بالا در هوا» آنا کندریک را به ما هدیه داد، حداقل به جامعه فیلم های سربلند. پس از یک بار نامزدی جایزه اسکار، او عمدتاً در وسایل نقلیه شخصی خود مانند "Pitch Perfect" و آینده "The Last 5 Years"، حداقل بر اساس کلمات اولیه، موفق بوده است. بازی سیندرلا کار سختی است. هر کسی که آن را داشته باشد باید با تصاویر ذهنی انیمیشن کلاسیک و هر تفسیر زنده دیگری که در طول زندگی خود دیده اید رقابت کند. کندریک توانایی فیزیکی و کاریزمای لازم را دارد تا بتواند تمام دارایی های سیندرلا را به درستی انجام دهد، با این حال، چیزی وجود دارد که در نهایت احساس می کند. در حالی که همبازی او پاین در نقش شاهزاده ناپدید می شود بدون اینکه شباهتی به تفسیرهای شخصیتی سابقش داشته باشد، کندریک آنقدر خودش را پنهان نمی کند که 100% ستاره طلایی یا در این مورد یک کفش را تضمین کند. برای شمارهاش «روی پلههای قصر»، تقریباً گام برداشت. دقیقاً همان چیزی نیست که ما انتظارش را داشتیم.
بقیه بازیگران لحظات فردی خود را دارند. تعبیر جانی دپ از گرگ جالب بود، اما هرکسی که در «سوئینی تاد: آرایشگر شیطان صفت خیابان فلیت» مشکلی با دامنه آوازی او داشت، یک بار دیگر لیس خود را خواهد داشت. خوشحالم که در نتیجه کارش به عنوان شاهزاده راپونزل فهمیدم که اکنون بیلی مگنوسن کیست. او لذت بخش است راپونزل مکنزی ماوزی یکی از اجزای اصلی این موزیکال است که میتوانست بسیار غنیتر و رضایتبخشتر از آن چیزی باشد که در نهایت نمایش داده شد. نوبت مائوزی ضروری است.
کار کریستین بارانسکی به عنوان نامادری شریر فیلم را در بلندترین نقطه آغاز می کند. حضور لذیذ در سراسر پاشیده شده است. همینطور برای تریسی اولمن درخشان که این روزها فقط باید در فیلم Into the Woods های بیشتری بازی کند. نوازندگان جوان، دنیل هاتل استون در نقش جک و لیلا کرافورد در نقش کلاه قرمزی، بخش های مساوی تاثیرگذار و آزاردهنده هستند. خواهران ناتنی، لوسی پانچ و تامی بلانچارد به خوبی با همتای شریر خود هماهنگ میشوند.
"Into the Woods" یک جنجال پرانرژی و هیجانانگیز در سینما است. نمایش دوست داشتنی با کارهای تولیدی خیره کننده و طراحی لباس، که هر دو برجسته ترین سال فیلم هستند. «Into the Woods» که مدیریت شده، واقعی و مورد قدردانی است، برای این فصل باید تماشا کنید. اثری جذاب، هرچند ناقص، که بهانه و دلیلی برای زنده نگه داشتن موزیکال فیلم است. اگر هر چیزی، مهمتر از هر چیز دیگری، آن را با خود به بانک ببرید.
بیشتر بخوانید @ (www.awardscircuit.com)
دانلود فیلم Into the Woods 2014 (در بیشهزار) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من عاشق موزیکال کلاسیک Into The Woods اثر استفن ساندهیم هستم، بنابراین برای دیدن فیلم جدید اقتباسی راب مارشال بیش از حد هیجان زده بودم. نه تنها Into The Woods یکی از موزیکال های مورد علاقه من است، بلکه راب مارشال کارگردانی بود که فیلم Kander & Ebb's Chicago را در سال 2002 به پرده سینما آورد - تلاشی که منجر به اولین موزیکال برنده اسکار بهترین فیلم از سال 1968 شد! در واقع، از زمان آپدیت مولن روژ باز لورمن در سال 2001، چندین موزیکال مهم با موفقیت به صفحه نمایش بزرگ اقتباس شدند - از جمله شیکاگو، Dreamgirls، و Les Miserables که به طور غیرمنصفانه مورد انتقاد قرار گرفتند. برای گفتن آن، اما Into The Woods در این دسته قرار نمی گیرد. من فیلم را خسته کننده، کشنده و کاملاً رک و پوست کنده یافتم. چگونه می تواند این باشد؟ این همان دیالوگ، همان موسیقی، همان دکور و همان لباس هایی است که روی صحنه می بینیم. اما مشکل در همین جاست. روی صحنه، طراحان صحنه «چوبها» را خلق میکنند و بازیگران به داخل و خارج از این جنگلها حرکت میکنند. ما از تخیل خود استفاده می کنیم تا وانمود کنیم که چوب ها بزرگتر از آنچه روی صحنه می بینیم هستند. اینجا، جنگل ها بزرگ هستند. بالاخره اینها فیلم ها هستند. متأسفانه، جنگل ها همه یکسان به نظر می رسند. مارشال ممکن است یک اجرای صحنه ای را نیز فیلمبرداری کرده باشد. علاوه بر این، آسمان همیشه ابری است و به تصویر احساس کثیف و کثیفی میدهد.
در این جنگلها، چندین داستان کلاسیک از جمله سیندرلا، کلاه قرمزی، جک و لوبیا، و راپونزل به هم متصل میشوند. گره زدن همه داستان ها به هم، داستان یک نانوا و همسرش است که به دلیل نفرینی که جادوگر همسایه به آنها وارد می شود، نمی توانند بچه دار شوند. روی صحنه، شخصیتهای داستانهای پریان مختلف به شیوهای خندهدار با یکدیگر برخورد میکنند، و در نهایت تمام پایانهای آزاد به هم میپیوندند و بیشتر شخصیتها همیشه با خوشحالی زندگی میکنند.
اما فیلم یک موضوع اصلی دارد. عیب، و آن این است که انتهای شل خیلی زود بسته می شود. سرانجام در روز عروسی سیندرلا، خورشید می درخشد، زیرا همه مردم شهر به جشن می پیوندند. به ساعتم نگاه کردم و متوجه شدم که فقط یک ساعت وارد جنگل شده ایم، و این باعث شد که فکر کنم کارگردان راب مارشال قرار است با بقیه فیلم چه کند. روی صحنه، عروسی سیندرلا صرفاً یک امر رسمی است - نتیجهگیری ضروری برای داستانی که همه میدانیم، اما مطمئناً پایان موزیکال نیست. در اینجا، مارشال صحنه عروسی را چنان سنگین می کند - و آن را از مطالب یک ساعت قبل متمایز می کند - که احساس می کنیم وقت آن رسیده است که بلند شویم و برویم.
در این مرحله، نسخه فیلم به اشتباه می افتد. . بازیکنان به دلایلی که هرگز توضیح داده نشده است شروع به رفتار غیرقانونی می کنند. به عنوان مثال، شاهزاده خوش تیپ چگونه می تواند یک روز سیندرلا را عشق زندگی خود بداند و روز بعد به او خیانت کند؟ چرا مادر جک می میرد؟ (مرگ او یکی از خنده دارترین صحنه های روی صحنه است. اینجا، آنقدر سریع اتفاق می افتد، من حتی مطمئن نبودم که او مرده است یا نه. و رفتار جک یک ذره هم تغییر نمی کند.) مشکل دیگر خود استفان ساندهیم است. ببینید، سونهایم یک غزل سرا است. زمانی که او اشعار داستان وست ساید لئونارد برنشتاین را نوشت، نتیجه یکی از بهترین موزیکال های صحنه و صفحه نمایش تمام دوران بود. اما وقتی سونهایم ملودیهای خودش را مینویسد، نتیجه اغلب مضحکهایی پرحرف و بدون لحن است که دو دقیقه بعد از خروج از تئاتر به یاد نمیآورید. باز هم، روی صحنه این چیز مهمی نیست. در واقع، تقریباً مطالب را برجسته می کند تا شخصیت ها با الگوهای گفتاری مشابه صحبت کنند و آواز بخوانند. اما روی پرده من این جمله را داشتم، "نه آهنگ دیگری!" در تمام قسمت سوم احساس کردم - همان کاری که در سال 1983 با ینتل باربارا استرایسند انجام دادم.
مطمئناً نمی توانم اجراها را از بین ببرم، اگرچه چرخش قابل توجه آنا کندریک در نقش سیندرلا تنها چیزی است که برجسته می شود. از بقیه شخصیت او واقعی به نظر می رسد، و او به سیندرلا چند بعد جدید می دهد، نه اینکه صرفاً نقشی را که فکر می کنیم از افسانه می شناسیم، ایفا کند. مریل استریپ، برنده سه جایزه اسکار، یکی دیگر از نامزدهای اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای بازی در نقش جادوگر شده است. او خوب است، اما او برنده نمی شود. من میتوانم حداقل دوازده اجرای استریپ را بهتر از این یکی نام ببرم.
این برای من ناامیدکننده است که Into The Woods بهتر با صفحه نمایش بزرگ سازگار نشد. این سه فیلم را در این فصل ساخت که من واقعاً دوست داشتم آنها را دوست داشته باشم و از نتیجه ناامید شدم - Birdman، Inherent Vice، و اکنون Into The Woods. در طول تاریخ سینما، اغلب به نظر می رسد که بهترین موزیکال ها آنهایی هستند که مستقیماً برای صفحه نمایش نوشته شده اند، مانند Singin' In The Rain یا Mary Poppins. انطباق مطالب از منبع دیگر همیشه خطرناک است. گاهی اوقات کار می کند و گاهی اوقات نه. همانطور که بیشتر در مورد Into The Woods فکر کرده ام، نمی دانم که آیا این یکی از آن موزیکال هایی نیست که به سادگی با صفحه نمایش سازگار نبوده است. آهنگ غیرقابل توجیه A Chorus Line ریچارد آتنبرو را به خاطر دارید؟ این یک نمایش عالی و صمیمی دیگر است که به سادگی روی سه پایه بزرگ صفحه نمایش فیلم کار نمی کند. من می ترسم این چیزی است که ما در اینجا با Into The Woods داریم.
دانلود فیلم Into the Woods 2014 (در بیشهزار) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
نسخههای سینمایی موزیکالهای برادوی در دهه گذشته عمدتاً ترکیبی بودند، از نظر فنی بسیار درخشان اما گاهی اوقات تماشای آن کمی سرگیجهآور بود، زیرا جلوههایی با وضوح بالا که صمیمیت نمایش اصلی را از بین میبرد. از «Evita» در سال 1997 تا «شیکاگو» در سال 2002، و پس از آن «Hairspray»، «Mamma Mia!»، «Phantom»، «Nine»، «The Producers»، «Dreamgirls»، «Les Miserables» و... نمایشها اکنون برای آیندگان ضبط میشوند، برخی از آثار کلاسیک فوری، برخی دیگر فرصتهایی را از دست دادهاند که در تأمل، ناامیدی محسوب میشوند. جدیدترین آنها «Into the Woods» است، موزیکال درخشان اواخر دهه 1980 استیون ساندهیم که احیا و تجدید نظرهای زیادی را به خود دیده است، آخرین مورد که به تازگی اجراهای خارج از برادوی را آغاز کرده است.
خوشحالم که بگویم که «به درون جنگل» با طیف بسیار وفاداری از آنچه تماشاگران دیدند برنادت پیترز در سال 1988 انجام داد، و همچنین بازسازی های بعدی با ونسا ویلیامز و دونا مورفی فیلمبرداری شده است. با دیدن سه محصول (تور ملی اصلی با کلیو لین و همچنین دو زن بعدی در نقش "جادوگر همسایه")، مشتاقانه منتظر فیلمی بودم که در آن کسی جز مریل استریپ نقش دیوا را بر عهده نگرفت. بخشی که در متن داستان خودنمایی می کند زیرا او آنتاگونیست و انگیزه هر اتفاقی است که اتفاق می افتد.
با داشتن یک فرقه بزرگ، "Into the Woods" برای طرفداران بسیارش معنای متفاوتی دارد. و متأسفانه حتی خیلی قبل از اکران فیلم، مردم پارس می کردند که تفاوت بین تولید صحنه و نسخه سینمایی زیاد است. این افراد بسیار دور از ذهن بودند، زیرا فیلم تا جایی که ممکن است به نمایش اصلی نزدیک است، و تغییراتی که وجود دارد برای اینکه روایت واقعاً کار کند، ضروری بود، اکثر برشهای عناصری که در گذشته نگر برای آنها خیلی بیاهمیت بودند. کار روی فیلم فقط چند آهنگ قطع شده است، اما نسخههای دستگاهی از آنها گنجانده شده است.
بازیگران به طور یکنواخت عالی و با جذابیت بسیار کمی از آنها هستند. جیمز کوردرن و امیلی بلانت در نقش نانوا و همسرش قلب و روح هستند و لیلا کرافورد در نقش کلاه قرمزی بسیار خندهدار است و به اندازهای نفرتانگیز است که بخندد اما نه در حدی که بخواهد به او سیلی بزند. دنیل هاتل استون در نقش جک کوچک با تریسی اولمن بسیار شوخ مانند مادرش شایان ستایش است. آنا کندریک در نقش سیندرلا بسیار تکان دهنده است و مکنزی ماوزی قدرت درونی را نشان می دهد که قبلاً در شخصیت راپونزل استفاده نشده بود. نقطه برجسته خنده دار بین دو شاهزاده (کریس پاین و بیلی مگنوسن) در دوئت آنها، "Agony" رخ می دهد، اگرچه من تکرار آن را از دست دادم که در آن به چندین شخصیت افسانه ای دیگر اشاره می کنند که در اینجا دیده نشده اند. کریستین بارانسکی، تامی بلانچارد و لوسی پانچ بهعنوان نامادری و خواهرخواندهها به طرز لذتبخشی قدرتمند هستند.
در مورد مریل استریپ، او از استعدادهای عظیم خود برای ساختن شخصیت جادوگر از دردسرهای زشت استفاده میکند. به شاهزاده خانم پری مو آبی که هنوز هم نسبتاً دردسرساز است، خوشبخت کردن. عملکرد او مانند یک آتشفشان است که در گرما و گوگرد ساخته می شود تا اینکه سرانجام منفجر می شود. مانند جادوگر مارگارت همیلتون، او همیشه در عجیب ترین زمان ها ظاهر می شود و با «نیمه شب آخر» منفجر می شود. رپ مریل نیز کاملاً به یاد ماندنی است، اگرچه صدای او به اندازه دیواهای برادوی که رپ را تکه تکه کردند نیست. او همچنین در حال آواز خواندن "کودکان گوش خواهند داد" شنیده می شود، اگرچه برخلاف جادوگر در نمایشنامه، او فقط شنیده می شود، نه دیده می شود.
خوشبختانه، عکاسی آنطور که میتوانست سرگیجهآور نیست، بنابراین شبیه «هری پاتر»، «شیر، جادوگر و کمد لباس» یا هر یک از دهها عکس نیست. از دیگر داستان های پری گریم در دهه گذشته. چیزی که در نشان دادن موفق است این است که وقتی با دقت انجام شود، نسخه سینمایی یک موزیکال برادوی می تواند وفادار باشد و بدون از دست دادن چیزی که در وهله اول آن را بسیار عالی کرده است، تغییر یابد. برای من، "Into the Woods" همیشه یک موزیکال درخشان در مورد جرات رویارویی با زندگی بدون ترس خواهد بود، اینکه اشتباهات برای رشد ضروری هستند، و "چوب های" استعاری زندگی ما باید برای عبور از آن کاوش شوند. دوران سخت. براوو، هالیوود، که بالاخره برادوی را درست انجام دادی!
دانلود فیلم Into the Woods 2014 (در بیشهزار) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من با دخترم به در بیشهزار رفتم چون او می خواست آن را ببیند. از تریلرها میدانستم که کمتر علاقهای به آن دارم، بهویژه که آواز خواندن را شامل میشود. من عاشق افسانه های پریان و برداشت های متفاوت از کلاسیک هستم اما این داستان وحشتناک بود. دیزنی معمولاً از نظر موسیقی متمایز است اما این موسیقی بد بود. بهترین آهنگ توسط مردان ساخته شد (شاهزاده ها و حتی آنقدرها هم عالی نبود). چیزی که واقعا با آن مشکل داشتم غم انگیز بودن داستان بود. این داستان با موقعیت مضحک و دلگیرش که شخصیت ها با آن جا مانده بودند، در پایان معنایی نداشت. و سپس به پایان همه چیز، کشتن یکی از شخصیت های بهتر بدون هیچ دلیل موجهی بجز اینکه پایان را افسرده کند. دیزنی چگونه نیست.
من فکر میکنم اگر موسیقی بهتر ساخته میشد و نویسندگان آن پایان احمقانه و افسردهکننده را تغییر میدادند، این یک تولید صحنه خوب بود.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.