جی. ادگار درباره رئیس پر افتخار اداره آگاهی ( که بعدها به عنوان FBI شناخته شد ) به نام «جی. ادگار هوور» است. «جی. ادگار» ( لئوناردو دیکاپریو ) در سال 1924 به ریاست FBI برگزیده شد و به مدت ۴۸ سال این سمت را در اختیار داشت. وی در این مدت توانست امنیتی قابل قبول در ایالات متحده بوجود بیاورد که تحسین فراوان مقامات را درپی داشت. اما در عین حال شایعاتی هم مبنی بر اینکه «جی. ادگار» تمایلات همجنس خواهانه ای هم دارد منتشر شده بود که این مسئله هرگز مشخص نشد. جی. ادگار به بخش هایی ناشناخته از زندگی «جی. ادگار هوور» می پردازد.
یکی از قدرتمند ترین افراد در تاریخ ایالات متحده آمریکا بدون شک « جی. ادگار هوور » بوده است. « هوور » اولین بار در سال 1924 به عنوان ریاست 1« اداره آگاهی » ( که بعدها به « پلیس فدرال آمریکا» یا همان «FBI » تغییر نام داد) منصوب شد و از آن پس به مدت 48 سال ( تا زمان مرگش ) توانست با انواع و اقسام افتخارات این اداره را سرپا نگاه دارد و نامش را در سیستم قضایی ایالات متحده جاودانه کند.جی. ادگار بر اساس زندگی این شخصیت ساخته شده است ...
داستان فیلم زندگی حرفهای و شخصی جی ادگار هوور رو روایت میکنه؛ کسی که تونست به مدت تقریبا پنجاه سال، قدرتمندترین رئیس اداره پلیس کشورش بشه...
جی. ادگار درباره رئیس پر افتخار اداره آگاهی ( که بعدها به عنوان FBI شناخته شد ) به نام «جی. ادگار هوور» است. «جی. ادگار» ( لئوناردو دیکاپریو ) در سال 1924 به ریاست FBI برگزیده شد و به مدت 48 سال این سمت را در اختیار داشت. وی در این مدت توانست امنیتی قابل قبول در ایالات متحده بوجود بیاورد که تحسین فرا ...
J. Edgar Hoover ، رئیس قدرتمند F.B.I. تقریباً پنجاه سال است که زندگی حرفه ای و شخصی خود را مرور می کند.
جی ادگار هوور، رئیس قدرتمند F.B.I. برای نزدیک به پنجاه سال، به زندگی حرفه ای و شخصی خود نگاه می کند.
فیلم جی ادگار J Edgar 2011 در مورد زندگی شخصی و حرفهای رئیس پر افتخار سازمان FBI، جی ادگار هوور (با بازی لئوناردو دیکاپریو) میباشد. وی در سال 1924 میلادی به ریاست FBI برگزیده شد و به مدت 48 سال این سمت را در اختیار داشت. جی ادگار در این مدت، توانست امنیتی قابل قبول را در آمریکا به وجود آورده و مبارزه با کمونیستها و تمامی دشمنان دولت آمریکا را در دستور کار خود قرار دهد. او در نهایت به یکی از قدرتمندترین و تاثیرگذارترین چهرههای تاریخ آمریکا تبدیل شد و…
نگاهی به زندگی شخصی و حرفه ای "جی ادگار هوور" رئیس قدرتمند سازمان اف بی آی که نزدیک به پنجاه سال هدایت این سازمان را بر عهده داشت...
به عنوان چهره مجری قانون در ایالات متحده برای تقریبا 50 سال، جی. ادگار هوور مورد ترس و تحسین، تحقیر و احترام بود. اما او در پشت درهای بسته رازهایی داشت که می توانست چهره، حرفه و زندگی او را از بین ببرد.
دانلود فیلم J. Edgar 2011 (جی. ادگار) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
روزگاری ، كلینت ایستوود یك جمهوری خواه راست گرا بود كه خیالات انتقام جویی درباره هوشیارانی را كه بی روح از گرفتن قانون به دست خودشان لذت می بردند ، به هم زد. در این دوران های "باستان" ، ج. ادگار هوور شاید یکی از قهرمانان ایستوود بوده است. همانطور که از آن زمان هالیوود کاملاً تغییر کرده است ، ایستوود به طور ذاتی فهمید که اگر با زمان تغییر نکند ، به سختی می تواند در یک جهان جدید از نظر سیاسی درست زنده بماند. با توجه به شرایط جدید ، ایستوود دیگر نمی توانست همه رفتارهای بد هوور ، از جمله پارانویای مدیر برجسته FBI و ریزه کاری های نادیده گرفته را نادیده بگیرد. خوشبختانه برای آقای ایستوود ، او فیلمنامه نویس کاملاً سیاسی صحیحی را در داستین لنس بلک پیدا کرد که می توانست با تمرکز بر زندگی خصوصی او به عنوان یک همجنسگرای بسته و سرکوب شده ، نقاط ضعف هوور را نیز کاهش دهد ، مادری دستکار و سرسخت.
آقای بلک در ترسیم شخصیت عمومی هوور بسیار بدتر از شخصیت خصوصی او عمل می کند. به روشی شبیه Citizen Kane ، از روایت و یک سری فلاش بک برای روایت داستان هوور استفاده می شود. اما برخلاف کین ، که از چند منظر گفته می شود ، داستان هوور از خود هوور ناشی می شود ، که در طی دهه 60 و اوایل دهه 70 دیده می شود خاطرات خود را در دفتر خود به عوامل مختلف FBI دیکته می کند. بازگشت به اوایل دوره اولیه در اوایل دهه 20 آغاز می شود ، زمانی که هوور دوره خود را به عنوان یک وکیل جوان در وزارت دادگستری و نحوه درگیر شدن وی در جنگ صلیبی آن وزارتخانه علیه به اصطلاح رادیکال ها و براندازان ، آغاز شده توسط دادستان کل پالمر در سال 1919 (که خانه در ابتدای فیلم به طور چشمگیری با بمب آتش نشان داده می شود).
بلک در دراماتازی کردن کار اولیه کارگردان بسیار مشکل دارد و شاهد یک صحنه مشکوک از شرکت هوور در حمله ای هستیم که در نهایت رادیکال ها از کشور اخراج می شوند. جالبتر وسواس هوور در مورد جزئیات صحنه ای است که وی سیستم جدید فهرست کارتهای خود را در کتابخانه کنگره برای وزیر امور خارجه خود ، هلن گندی نشان می دهد. بلک به ریزه کاری هوور در گرفتن تمام اعتبار قهرمان های مردان G از جمله فاحش ترین رفتارهای او در این زمینه ، تنزل مقام مأمور پورویس ، مسئول سرنگونی جان دیلینگر ، می پردازد. سیاه و سفید به همه اینها اشاره دارد اما ما هرگز نمی بینیم که درگیری با پورویس با موفقیت نمایشی شود. بلک که بسیار ناامید از درام است ، زمان زیادی را صرف کالبدشکافی آدم ربایی لیندبرگ می کند ، هوور فقط به طور مماس درگیر آن بود. اما حتی صحنه لیندبرگ نیز به دلیل قطع وقفه از وقایع دهه 60 ، صحنه را متوقف می کند. جاش لوکاس در نقش لیندبرگ کاملاً اشتباه می کند ، زیرا نه تنها شبیه او نیست ، بلکه گفتگویی ندارد که پویایی هواپیمای مشهور را منتقل کند.
جفری دونووان شباهت زیادی به رابرت کندی دارد و موفق می شود لهجه را درست بگیرید اما کل درگیری هوور با کندی تا جایی کاهش می یابد که بابی در اصل به J. Edgar می گوید: "زمان تغییر کرده است". رفتارهای هوور با مارتین لوتر کینگ حتی ترسیم شده تر است. از آنجا که ما همه چیز را از نظر هوور می بینیم و هرگز با شخصیت های دوران حقوق مدنی که مخالف او است روبرو نمی شویم ، رفتار فاحش وی خاموش به نظر می رسد. ایستوود باید بلافاصله پس از شلیک به JFK به عکس های ارزان قیمتی از قبیل گوش دادن هوور به یک نوار سالم (احتمالاً امتحان MLK) و دریافت تماس تلفنی متوسل شود.
ایستوود و بلک در تلاش برای انسانی سازی هوور با ارائه بینش در مورد زندگی خصوصی او ، روی زمین مستحکم تر هستند. از آنجا که از آنچه در پشت "درهای بسته" می گذرد اطلاعات کمی در دست است ، یک فیلمنامه نویس موظف است مجوز نمایشی را بگیرد و درباره وقایعی که می تواند رخ دهد حدس بزند. ایستوود به خوبی نتوانست هوور را از نظر جنسی پرخاشگر نشان دهد و در واقع با محرمانه خود ، كلاید تالسون ، كه وی را به عنوان دستیار مدیر خود در FBI منصوب كرد ، برخورد جنسی آغاز نكرد. از نظر داستین لنس بلک ، این تالسون بود که متجاوز جنسی بود ، و صحنه ای است که هوور پس از بوسیدن تولسون ، پس از افشاگری هوور مبنی بر اینکه وی ممکن است با دوروتی لامور بازیگر سینما ، رابطه جنسی داشته باشد ، از او رد می کند. در بخش خوبی از فیلم ، بلک از تولسون به عنوان یک وزغ به تصویر می کشد ، کمد لباس خود را در فروشگاه های لباس گران قیمت انتخاب می کند و هوور را در میدان های مسابقه به سر می برد. به نظر می رسد تنها پس از آنكه تالسون قربانی سكته مغزی شد ، شجاعت مقابله با هوور را به دست آورد و او را به خاطر رفتار خودخواهانه و چشم انداز پارانوئیدش مورد انتقاد قرار داد (انتقاد تالسون در فلاش بك "درست" نشان داده می شود ، جایی كه هوور دیگر اعتباری برای دستگیری همه این جنایتكاران دریافت نمی كند او ادعا كرد كه شخصاً سرنگون شده است). تولسون در اینجا واقعاً وجدان بلک است و اینکه آیا تولسون به این روش هوور را روشن می کرد ، من تصوری ندارم. آنچه از دست رفته است ، هر حسی از زندگی فکری تولسون است و در نهایت او چیزی بیش از یک کلیشه سرگرم کننده از یک مرد همجنسگرا بسته است.
دی کاپریو یک کار مناسب و معقولانه انجام می دهد که یک کنترل عجیب هوور منهای غزلیات مانند کین را در اینجا نشان می دهد پایان. تولسون آرمی هامر سرگرم کننده است (از کار بد آرایش به عنوان تولسن سالخورده صرف نظر می کند) اما نائومی واتس بعنوان منشی کار زیادی ندارد. جودی دنچ به عنوان یک مادر بی هوش عالی است.
ایستوود مانند اورسن ولز ، در تلاش برای تبدیل هوور به شخصیتی تراژیک که واقعاً خودش را دوست ندارد ، دچار تزلزل می شود. ولز بی انصافانه از ویلیام راندولف هرست انتقاد كرد و به این دلیل كه 'Rosebud' (یادبود كودكی كین ، سورتمه سورتمه) را به کودکی بدبخت پیوند داد. لباس مادر هوور (کسی که او پس از مرگ او می پوشد) شاید "رزبود" ایستوود باشد - این لباس همچنین نماد ناتوانی هوور در فرار از دلبستگی به مادرش و تحقیر جنسی او است که او باید سرکوب کند (گل نرگس مادر) نظر آخرین قطره است!).
اما شاید تفسیر ایستوود و بلک همه اشتباه باشد. شاید هوور واقعاً خودش را دوست داشت و به دلیل مادر پرقدرت عقده حقارت نداشت. اگر چنین باشد ، باید هوور را بسیار دیوانه وار نسبت به ایستوود که اینجا اجازه می دهد ، مشاهده کرد. تمام آسیب هایی که هوور مسئول آن بود ، دیگر نمی تواند به "کودکی بد" تبدیل شود.
دانلود فیلم J. Edgar 2011 (جی. ادگار) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
این می تواند برای بهترین های ما اتفاق بیفتد. اسپیلبرگ ، اسکورسیزی ، هیچکاک و حتی خود کلینت ایستوود قادر به ساختن تصویری فوری قابل انکار هستند. به نظر می رسد بعضی اوقات ، یک کارگردان خود را در یک پروژه پیدا می کند بدون اینکه علاقه زیادی به آن داشته باشد و به محصول نهایی نگاه می کند ، دیدن امضای او روی صفحه به نوعی سخت است. این مورد در کتاب زندگی نامه آقای ایستوود در مورد زندگی جی ادگار هوور است. فیلم "جی ادگار" همه آن چیزی است که من از آقای ایستوود انتظار نداشتم با توجه به قدرت عمیق ، برانگیزاننده و هنری آخرین فیلم "آخرت" وی و همچنین فیلم های زیادی که از قبل ساخته بود. آهسته ، پر ادعا و درهم و برهمی.
بسیاری از بازیگران در طول سال ها نقش بنیانگذار بدنام FBI را بازی کرده اند (یک بار توسط شخص هوور ، در فیلم J. Edgar "داستان FBI" 1959 جیمز استوارت). این بار این نقش به لئوناردو دی کاپریو می رسد. متأسفانه ، به نظر می رسد ، احساسات او در مورد فیلم با آقای ایستوود یکسان بود ، زیرا او فقط در کل فیلم بازی می کرد. تنها چیزی که عملکرد او را از صحنه به صحنه متمایز می کند بستگی به این دارد که چه مقدار آرایش قلابی به صورت او سیلی زده شده است. این به نوعی مانند پرتره "Citizen Kane" از یک چهره واقعی است که از زمان مرگ مرد شروع می شود و بین گذشته و حال چرخش می کند. به جز اینکه آن فیلم بزرگ اورسون ولز از هفتاد سال پیش آن را با دقت و عظمت زیبایی شناختی انجام داده است ، روایت "جی ادگار" چنان جهش بزرگی دارد که مرتباً روی صورتش می افتد.
فیلمنامه توسط داستین لنس بلک نوشته شده است که برای فیلم "شیر" اسکار بهترین فیلمنامه را از آن خود کرده است. یک بار دیگر ، او کم و بیش این داستان را بیشتر به عنوان ظرف پیام عاشقانه و حقوق همجنس گرایانه می نویسد. و اینجاست که او طلای مورد نظر خود را می زند. معشوق هوور ، مرد راست او کلاید تالسون ، با شور و شوق بسیار زیادی توسط آرمی هامر بازی می شود. و این صحنه های بین آقای چکش و آقای دی کاپریو است که کار می کنند. یک صحنه مخصوصاً عالی شامل این دو عاشق مخفی است که یک میز شام را با برخی از ستاره های هوس دار هالیوود باهم جمع می کنند و با عصبانیت سعی در پیشرفت جنسی خانم ها دارند بدون اینکه خود را تسلیم کنند. همچنین رویارویی بین همجنسگرایی بین آقای دی کاپریو و جودی دنچ به عنوان مادر هوور جذاب و ترسناک است.
بنابراین فیلمنامه آقای بلک در این داستان فرعی روح انگیز کار می کند ، اما وقتی او سعی می کند روایتی را شکل دهد در مورد زندگی جی ادگار هوور قوس بزنید و طی چندین دهه به صورت منسجم جهش کنید ، شروع به مبارزه می کند. علاوه بر این ، جدا از داستان فرعی عشق ، هیچ شیمی بین شخصیت ها وجود ندارد. کارهای ناچیزی برای نائومی واتس ، به عنوان دبیر هوور ، انجام می شود که ممکن است یک چیز اضافی هم باشد.
قبلاً اشاره کردم که به نظر می رسد یک پروژه بی پروا حتی توسط یک کارگردان بزرگ ، از دست خواهد داد امضای سازندگان و این بیش از اینجا مشهود نیست. کارگردانی آقای ایستوود ، اگرچه به سختی بد است ، اما با تعداد زیادی عکسبرداری طولانی و بزرگنمایی های شگفت انگیز کند نسبتاً کسل کننده است. و در حالی که لئوناردو دی کاپریو یک انتخاب الهام بخش برای بازی در نقش J. Edgar Hoover بود ، او این کار را تقریباً با بازی ، بدون روحیه و اعتقاد زیاد انجام می دهد. شرم آورترین آن لهجه اجباری است که وی گفتگو را با آن آغاز می کند. وقتی بازی در نقش هوور مسن ، با گریمی واقعاً هولناک همراه است ، به نظر می رسد این بازیگر در یک کلوپ شبانه یک اجرای استندآپ کمیک ارائه می دهد. مشهور است ، آقای دی کاپریو هر روز صبح پنج ساعت را با استفاده از مصنوعات صورت خود هنگام پخش نسخه قدیمی این شخصیت می گذراند. تنها چیزی که می توانم بگویم این است که آنها باید حداقل شش را خرج می کردند ، زیرا آرایش دقیقاً همان چیزی است که هست. و چیزهایی که آقای Hammer برای لحظات قدیمی اش ساخته است باعث می شود که او به نظر برسد که او به یک فیلم ترسناک جهانی 30s تعلق دارد.
همانقدر ترسناک است که آرایش فیلمبرداری هک شغل تام استرن است . بله ، همان تام استرن که تصاویر زیبایی را برای بسیاری از فیلم های قبلی کلینت ایستوود روشن کرده است ، از جمله "Changeling" که شایسته آن نامزدی اسکار بود. به نظر می رسد تخصص آقای استرن در نورپردازی کم کلید باشد. سال گذشته ، او با استفاده هوشمندانه از سایه ها و چراغ های سایه انداز ، کار جالبی انجام داد و حال "آخرت" را به خود جلب کرد. اما در اینجا ، او بیش از حد می رود. سایه های "جی ادگار" آنقدر آماتور و هیولا است که بازیگران (من شما را بچه نمی کنم) گاهی در آنها ناپدید می شوند. اگر هدفی نمادین در پس این وجود داشته باشد ، نمی توانم به آن فکر کنم. و سایر مواقع ، چراغها خیلی نرم هستند. نمای نزدیک از شخصیت ها باعث می شود که آرد آنها پوشیده شده باشد و از همه بدتر این است که دوربین به یک اتاق تاریک راه می یابد و به طور خودکار با نور جدید تنظیم می شود ... دقیقاً مانند یک دوربین فیلمبرداری خانگی.
من هرگز تصور نمی کردم یک فیلم کلینت ایستوود ببینم که قبل از تمام شدن ساعت اول با بی حوصلگی به ساعتم نگاه کنم ، اما افسوس که روز فرا رسیده است. "جی ادگار" پروژه ای بی روح و بدون احساس است که تقریباً هیچ چیزی به دانش قبلی ما درباره تشکیل FBI و مردانی که همه کارها را ممکن کرده اند ، نمی رساند. فقط چند لحظه تیز و برانگیز از فیلمنامه داستین لنس بلک واقعاً برجسته است. اکنون کلینت ایستوود در طول چهل سال کار خود به عنوان کارگردان و حدود دو برابر فیلم های بزرگ ، پنج یا شش شاهکار ساخته است ، بنابراین علی رغم ناامیدی ، آماده ام اجازه دهم این یکی از حافظه من محو شود.
نه اینکه این خیلی سخت باشد. اگر J. Edgar Hoover یک کابینه پرونده داشت با عنوان "بلافاصله فراموش نشدنی" ، این جایی بود که جی. ادگار می رفت.
دانلود فیلم J. Edgar 2011 (جی. ادگار) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
کلینت ایستوود در فیلم J. Edgar جی. ادگار، مدیر افبیآی، جی. ادگار هوور، تلاش قابل ستایشی انجام میدهد، اما این یک پیشنهاد بازنده است. ایستوود تمام حرکات درست را انجام می دهد، اما هرگز واقعاً در برانگیختن همدردی با یک مرد غیرهمدل موفق نمی شود. جی. ادگار هوور که در سال 1924 توسط کالوین کولیج منصوب شد، به مدت 48 سال رئیس افبیآی بود و به اجرای قانون اختصاص داشت، اما به دلیل آزار و اذیت لیبرالها و روشنفکران، و استفاده از تهدید و باجگیری علیه رهبران سیاسی از جمله روسای جمهور و رئیسجمهور شهرت یافت. دیگر شخصیتهای برجسته سیاسی و اجتماعی.
با شروع فیلم، هوور پیرمردی است که میخواهد مطمئن شود که نسلهای آینده درباره او سختگیرانه فکر نمیکنند و دیده میشود که خاطرات خود را به منشی خصوصیاش هلن گراندی (نائومی واتس) دیکته میکند. داستان به صورت خطی روایت نمیشود، بلکه ماهیت اپیزودیک دارد، گویی مجموعهای از «بهترین هوور» است. در دهه 1920 با پاسخ هوور به هشت بمبی که توسط آنارشیست ها علیه افراد برجسته در بانکداری و سیاست انجام شد، شروع شد. در حملات بعدی که به حملات پالمر معروف شد، 10000 نفر که هیچ جرمی مرتکب نشده بودند دستگیر شدند و بسیاری از آنها تبعید شدند.
این رویداد منحصربهفرد باعث شهرت هوور بهعنوان یک «جنگجوی بلشویکی» شد، چیزی که او در طول دوران حرفهای خود آن را تشویق و ترویج کرد و با همکاریاش با جو مککارتی و کمیته فعالیتهای غیرآمریکایی مجلس نمایندگان در طول دوران کاری خود به اوج رسید. جنگ های صلیبی ضد کمونیستی در دهه 1950. با این حال، بیشتر قسمت های اولیه فیلم بر نقش هوور در ربوده شدن نوزاد لیندبرگ در سال 1932 و دستگیری گرهارد هاپتمن سه سال پس از این رویداد متمرکز است. در اینجا بود که افبیآی تکنیکهای تحقیقاتی مدرن مانند اولین ثبت ملی اثر انگشت و یک آزمایشگاه پزشکی قانونی در این اداره را توسعه داد که به مدلی برای سایر سازمانهای مجری قانون تبدیل شد.
نقش هوور به عنوان یک مبارز جنایتکار با دستگیری و محکومیت برخی از چهره های برجسته جنایی دهه 1930 از جمله جان دیلینگر، تقویت شد. همه میدانستند که جیمنها چه کسانی هستند و هوور از تبلیغ خود بیزار بود. فیلمنامه داستین لنس بلک به جنبه جنسی هوور اهمیت می دهد، اگرچه در واقع بیشتر آن شایعه و حدس و گمان است. بخش خوبی از فیلم مربوط به رابطه هوور با کلاید تولسون (آرمی همر) است، مردی با شرایط کمی که به عنوان دومین فرمانده او در دفتر منصوب شد. تولسون نزدیکترین و احتمالاً تنها دوست و همراه نزدیک او در طول زندگیاش شد، و فیلم به شدت نشان میدهد که آنها عاشق بودهاند، اگرچه هرگز به صراحت آن را بیان نمیکند.
همچنین در فیلم J. Edgar رابطه هوور با مادر سلطه گر او (جودی دنچ). در اوایل فیلم، مادرش به او میگوید که او به یکی از مهمترین مردان آمریکا تبدیل میشود و مفهومش این است که او زندگیاش را وقف درست کردن مادرش کرد، خواه اجساد مردهای در مسیر پراکنده شده باشند یا نه. اگرچه برخی از تحریک آمیزترین اقدامات هوور مانند تلاش او برای باج گیری از رابرت کندی و استراق سمع و آزار و اذیت مارتین لوتر کینگ دراماتیزه می شود، نقش او در COINTELPRO، یک عملیات مخفی علیه فعالان لیبرال، گروه های ضد جنگ، و سازمان های حقوق مدنی نیست. ذکر شده است.
اگرچه هر نقشی که هوور ممکن است در ترور یا سرپوش گذاشتن بر جی اف کی داشته باشد، حدس و گمان است، HSCA در سال 1979 کشف کرد که FBI در سال های 1962 و 1963 مکالماتی را بین رهبران مختلف مافیا و آنها ضبط کرده است. زیردستانی که در آنها تهدید به کشتن JFK و آرزوی دیدن او به قتل رسیده است. به طور باورنکردنی، هوور هرگز این تهدیدات را به سرویس مخفی گزارش نکرد. حتی نگرانکنندهتر، او آنها را به رئیسجمهور کندی یا رابرت کندی که در آن زمان دادستان کل (و رئیس هوور) بود، ذکر نکرد.
اگرچه ایستوود یکی از کارگردانان مورد علاقه من است، و من به او به خاطر برخورد حساسش از رابطه هوور و تولسون (به جز یک طغیان ملودراماتیک در پایان) اعتبار می دهم، اثر تجمعی فیلم نه پرتره ای منسجم یا روشنگر از هوور است و نه منبعی قانع کننده است. از بینش یا اطلاعات در مورد او. در حالی که بازیهای خوبی وجود دارد، بهویژه آنهایی که جودی دنچ و آرمی همر انجام دادهاند، اما بازی لئوناردو دیکاپریو در نقش جی. ادگار را چوبی دیدم، تقریباً انگار در حال الگوبرداری از تلخی در حین تست بازیگری برای مدرسه بازیگری است.
در حالی که جی. ادگار هوور را مردی خشمگین نشان میدهد که خواستههای سفت و سختی از کارکنان خود از جمله اخراج و شرمساری کارکنانش را مطرح میکند، اما هرگز در قبال اقدامات سیاسی او موضعی نمیگیرد و تأثیرات قلدری و ارعاب او را نشان نمیدهد. زندگی کسانی که او به عنوان یک تهدید در نظر می گرفت. بهعنوان یک همنوع، میتوانم با تنهایی و پارانویای هوور ارتباط برقرار کنم، اما صادقانه بگویم، به انحرافات روانشناختی هوور به همان اندازه که علاقهای به این که آیا موسولینی بچهها را دوست داشت یا خیر، ندارم. آنچه مهمتر است تأثیر آنها بر جامعه ای است که در آن زندگی می کردند و میراثی که از خود به جای گذاشته اند.
دانلود فیلم J. Edgar 2011 (جی. ادگار) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
لئوناردو دی کاپریو خود را یک بازیگر چیره دست نشان داده است، اما بازی او در فیلم J. Edgar «جی. ادگار» کلینت ایستوود مطمئناً او را در همان قفسه شان پن، مریل استریپ، ویگو مورتنسن، جانی دپ و کریستین بیل قرار می دهد - بازیگرانی که در آنها زندگی می کنند. نقش ها آنقدر قانع کننده است که شخص واقعی اساسا ناپدید می شود. همانطور که جی. ادگار هوور، که در سال 1924 رئیس FBI شد و تا زمان مرگش در سال 1972 در این سمت باقی ماند، دی کاپریو به طور کامل ظاهر، رفتار، صدا و شخصیت را به تصویر می کشد. ما مردی را می بینیم که تصویر عمومی خود را به اندازه شغلش جدی می گرفت، همانطور که صحنه ای در اواخر فیلم که در آن وقایع کلیدی زندگی او مورد مناقشه قرار می گیرد، کاملاً واضح است. در واقع نسبتاً هوشمندانه به کار گرفته می شود. مسئله ادراک است. آنچه که دیگران در شما می بینند ممکن است به اندازه آنچه خودتان را می بینید جالب نباشد.
جی. ادگار به صورت یک روایت پرپیچ و خم ساخته شده است که آزادانه بین روزهای اولیه هوور در اف بی آی و سال های پایانی زندگی به جلو و عقب می چرخد. زندگی او، در آن زمان تایپیست های مختلف زندگی نامه ای را که او دیکته می کند رونویسی می کنند. او پروندههای مهمی را که شخصاً نظارت میکرد، از جمله حملات پالمر، ربودن و مرگ پسر بچه چارلز لیندبرگ، و جنگهای گانگستری در اوایل دهه 1930 را بازگو میکند. گفتن اینکه او "شخصاً نظارت کرده" به این معنا نیست که او به تنهایی عمل کرده یا حتی از نظر فیزیکی حضور داشته است. این باعث نشد که او بیشتر اعتبار را بگیرد. هنگامی که ملوین پورویس، یکی از مؤثرترین و مورد احترام ترین عوامل زمان خود، پس از ردیابی موفقیت آمیز جنایتکارانی مانند بیبی فیس نلسون و جان دیلینگر، تبدیل به یک رسانه رسانه ای شد، پاسخ هوور پایین آوردن او بود. در واقع، او مکرراً مأمورانی را که به نظر او قابل اعتراض میدانست، اخراج میکرد یا دوباره منصوب میکرد.
من گمان میکنم که بیشتر مخاطبان با تصورات از پیش تعیینشدهای در مورد زندگی شخصی هوور به جی. ادگار میروند، به ویژه اینکه او ممکن است یک ترنسوستیت بوده باشد. یک همجنس گرا بسته هر دو شایعات غیرقابل اثباتی هستند، اگرچه شواهد محکمی در مورد دومی وجود دارد که دوستی مادامالعمر او با کلاید تولسون، مدیر افبیآی است. جدا از روابط حرفه ای خود، آنها اغلب با هم شام می خوردند، در رویدادهای اجتماعی شرکت می کردند و به تعطیلات می رفتند. تولسون املاک هوور را به ارث برد، پرچم آمریکا را که بر روی تابوتش بسته بود دریافت کرد و در نهایت در همان قبرستانی که تنها چند یارد دورتر بود به خاک سپرده شد. نمی توان انکار کرد که ایستوود و داستین لنس بلک، فیلمنامه نویس، این جنبه از زندگی هوور را مطرح می کنند. اما این یک فیلم پیامی درباره عشق ممنوع نیست. این پرتره مردی است که خود را تنها با شهرتش تعریف کرده است.
به اندازه کافی درست است، این پرتره تا حد زیادی با جمع آوری پرونده های مخفی در مورد زندگی جنسی ادعایی شخصیت های عمومی برجسته، از جمله النور روزولت ساخته و نگهداری می شود. . به طور گسترده گمانه زنی می شود که او این کار را فقط برای باج خواهی انجام داده است، که توضیح می دهد چگونه او توانسته است برای نزدیک به پنجاه سال در قدرت بماند (و چرا مدیران FBI از آن زمان به مدت ده سال محدود شده اند). علناً، او آنقدر ستیزه جویانه ضد همجنس گرا بود که تا آنجا پیش رفت که هر کسی را که تمایلات جنسی او را زیر سوال می برد، ردیابی و تهدید کرد. نمی توان گفت که او چه احساسی خصوصی داشته است، اگرچه فیلم استدلال های قانع کننده ای دارد. صحنه ای را در نظر بگیرید که در آن او در اتاق هتل با تولسون (آرمی همر) تنهاست و موضوع خواستگاری از بازیگر دوروتی لمور (که در زندگی واقعی گزارش شده بود که با هوور رابطه نامشروع داشته است) را مطرح می کند. این چگونه با تصویر یک مجرد مادام العمر که خود را با افراد خوش تیپ احاطه کرده بود، به مد علاقه داشت و تا روز مرگ با مادرش زندگی می کرد، مطابقت دارد؟
مادرش، آنی ( جودی دنچ) زن و مرد و سلطه جو، می گوید که ترجیح می دهد پسرش مثل یکی از همکلاسی های قدیمی هوور مرده باشد تا یک «نرگس». ما به ناچار پس از مرگ او این صحنه را در ذهن داریم که در آن لحظه هوور با گریه یکی از لباس هایش را امتحان می کند. با درک من از این صحنه، او سعی در تقلید از جنس مخالف نداشت. بلکه، این آخرین تلاش احساسی برای بازپس گیری صمیمیت خود با مادرش بود. این خیلی ترسناک نیست که غم انگیز و ناامید کننده است. در آن لحظه، ما برای او متأسفیم.
زن دیگر زندگی او هلن گاندی (نائومی واتس) بود که پس از چند قرار نامتعارف و یک پیشنهاد ازدواج ناهنجار، برای همیشه ماندگار شد. منشی شخصی او پروندههای محرمانهاش را به او سپرد که محتویات آن تا حد زیادی ناشناخته مانده است. هیچ تلاش واقعی برای حدس و گمان در مورد تمام اطلاعاتی که او جمع آوری کرده است انجام نمی شود، که خوب است زیرا این واقعاً چیزی نیست که "جی. ادگار" در مورد آن است. این یک درام دوره ای است که به خوبی تحقیق شده است، با لباس های دقیق، صحنه های متقاعدکننده، و نورپردازی و طرح های رنگی نوستالژیک مناسب. مهمتر از همه، این یک مطالعه شخصیتی فوقالعاده در مورد مردی است که زمانی بهعنوان دومین فرد قدرتمند آمریکا شناخته میشد – اگرچه با توجه به کنترلی که بر مقامات منتخب داشت، به راحتی میتوانست اولین نفر باشد.
-- کریس پاندولفی (www.atatheaternearyou.net)
دانلود فیلم J. Edgar 2011 (جی. ادگار) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
تکه هایی از تاریخ و سپس یک رمان عاشقانه تبلوید که در زمان خود از شایعه و کنایه ساخته می شد. یک اسکیزوفرنی روان پریش و پارانوئید، همانطور که من می بینم، رئیس قدرتمندترین اداره تحقیقات فدرال، فاسد شده توسط قدرت خود و وسواس فکری او به رازداری، شخصیتی است که شایسته پیتر لور است، اما در این بازی جدید کلینت ایستوود پرکار، جی. ادگار هوور لئوناردو دی کاپریو است! من هم دی کاپریو و هم ایستوود را دوست دارم اما نه در این. من دی کاپریو را برای گیلبرت گریپ و ایستوود را برای فیلم The Outlaw Josey Wales و Unforgiven دوست دارم. در اینجا آنها هر دو از عمق خود خارج شده اند. فیلمی طولانی و خسته کننده با گریم وحشتناک کهولت سن و بدون مرکز واقعی. غیرمنتظره ترین جنبه مربوط به زمان اختصاص داده شده به عاشقانه بین جی ادگار و کلاید تولسون بود. این مرد را بدون آشکار ساختن او انسانی کرد. این تقریبا تقلب است.
دانلود فیلم J. Edgar 2011 (جی. ادگار) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
جی. ادگار یک بیوگرافی کسل کننده است، هم به دلیل ساختار و هم به دلیل موضوع.
ساختار: آزاردهنده ترین نقص ساختاری خط زمانی غیرخطی است. متأسفانه این شیوه ویرایش بیوگرافی تقریباً به یک استاندارد تبدیل شده است. زندگی یک فرد معروف را بردارید، آن را برش دهید، به هم بزنید و با هم مخلوط کنید، تا فقط کسانی که با آن آشنا هستند بفهمند چه خبر است.
قبل از رفتن به سینما باید زندگی نامه ای را مطالعه کرد. من با تماشای «La vie en rose» همین احساس عصبانیت را داشتم. من تقریباً هیچ چیز در مورد پیاف نمی دانستم و فیلم را با جابجایی مداوم از یک دوره زمانی به دوره دیگر غیرقابل تحمل یافتم، بدون هیچ دلیل منطقی برای آن.
اینجا ما در یک قلمرو هستیم. فیلم با نیمه راه زندگی جی.ادگار آغاز می شود. او شروع به روایت "طرف خود" داستان برای یک مامور FBI می کند و از اینجا ما به موقع به عقب - اما همچنین به جلو - می پریم. ما دفتر را در سال 1919 می بینیم، زمانی که آنارشیست ها دشمن اصلی بودند، سپس به دهه 30 و مبارزه با گانگسترها، آمیخته با آدم ربایی لیندبرگ روی می آوریم. این پرونده زمان زیادی می برد، بدون اینکه در واقع محور داستان باشد.
ما هوور را با مادرش می بینیم. در مسابقات با معاونش تولسون. با رابرت کندی؛ در حالی که منتظر ملاقات با چندین رئیس جمهور ایالات متحده بود (که می توانست فرصت خوبی برای دادن ساختار به فیلم بدهد) همه اینها در ساختار غیرخطی به هم ریخته و مخلوط شدند.
ایرادات دیگر: یک نقص بزرگ دیگر آرایش است. دی کاپریو و به خصوص هامر (با بازی تولسون) در آخرین سالهای زندگیشان شبیه پیرمرد فیلم «2001، یک اودیسه فضایی» هستند. راستش را بخواهید، گریم هامر و نحوه حرکت او مستقیماً از حلقه پایانی "2001" خارج شده است.
در نهایت، با توجه به ساختار غیر خطی و عدم وجود هیچ نقطه عطف واقعی در داستان، به نظر می رسد جی. ادگار برای همیشه ادامه خواهد داشت. من به ندرت در سینما حوصله ام سر می رود، اما این بار، در واقع مشتاقانه منتظر پایان بودم.
موضوع: زندگی آقای هوور به دور از هیجان بود. به او اعتبار میدهند که افبیآی را به ماشین قدرتمند مبارزه با جرم و جنایت امروزی تبدیل کرده است و قطعاً در طول زندگیای که تقریباً به طور کامل به کار اختصاص داده شده بود، کارهای زیادی انجام داد. متأسفانه، زندگی هایی که به کار اختصاص داده شده اند به سختی هیجان انگیز هستند، حتی اگر کار مورد بحث شامل جنایتکاران ارشد و برخورد با روسای جمهور ایالات متحده باشد.
از آنچه در آخرین فیلم ایستوود می بینیم، چنین موردی برای جی نیز وجود داشت. ادگار مردی رازدار، که شاید همجنس گرا بود، اما شاید فقط کسی بود که علاقه زیادی به رابطه جنسی نداشت. یک تک شیدایی با دید تونلی و وسواسی در مورد مبارزه با جنایت و کمونیست ها. مردی تنها که قادر به بیان احساسات خود نیست. او هر چه بود، ما نمی دانیم، زیرا تمام اسرار او با او ناپدید شد.
ما مانده ایم با حدس و گمان و شایعات قدیمی. کندی با زنان زیادی رابطه جنسی داشت؟ چندان افشاگری نیست. النور روزولت یک لزبین بود؟ چه کسی دیگر اهمیت می دهد؟ هوور پرونده هایی در مورد اسرار کثیف بسیاری از مردم داشت؟ شاید، اما ما هرگز نخواهیم فهمید که آیا او واقعاً آنها را داشته و چه چیزی در آنها بوده است، بنابراین همه اینها حدس و گمان بیهوده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.