در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم Jimi: All Is by My Side 2013... لطفا منتظر بمانید ...
فیلمی درام درباره ی زندگی جیمی هندریکس، او یک گیتاریست، آوازخوان و ترانهنویس آمریکایی بود که به شهرت جهانی دست یافت...
درامی براساس زندگی جیمی هندریکس هنگام عزیمت وی از شهر نیویورک به لندن ، جایی که زندگی حرفه ای او در آنجا آغاز شد.
درامی درباره زندگی جیمی هندریکس و ترک نیویورک به مقصد لندن، جائی که زندگی حرفه ایش آغاز شد...
دانلود فیلم Jimi: All Is by My Side 2013 (همه در کنار من) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
یکی از دوستانم پرسید که آیا "همه در کنار من است" بدون استفاده از یک آهنگ هندریکس ساخته شده است؟ من آن را جمع و جور کردم و فهمیدم که این مورد است.
آنچه مرا تحت تأثیر قرار داد این است که تا آن لحظه به آن فکر نکرده بودم. حتی اگر من با آگاهی از موسیقی هندریکس در پس زمینه دائمی خود بزرگ شده ام ، درگیر این تصویر مهیج احساسی شده بودم و هرگز متوجه نیرنگ های بی نقص نبودم. این ، با درک اینکه فیلم همان چیزی است که ما در تجارت "دفن شده" در توزیع صدا می زنیم (و این بدان معناست که هیچ پولی برای تبلیغ و تبلیغ در مورد انتشار یا وجود آن برای مردم هزینه نشده است) ، باعث شد من این نظر را برای چند نفر در آنجا بنویسم چه کسی ممکن است در مورد خرید BluRay حصار باشد ، و به جان ریدلی ، نویسنده ، کارگردان ، مجذوب کند.
با فرض اینکه املاک جیمی هندریکس دلیل اصلی تصمیم برای ساخت فیلم هندریکس بدون "هی جو یا "بنفش مه" و بقیه موارد ، بیننده باهوش است که زیر سطح زمین را حفاری کند تا ببیند آنچه جان ریدلی به اندازه کافی مهم تلقی می کند تا شهرت استرلینگ خود را مورد توجه قرار دهد. آنچه در زیر می آید Spoiler ها نیستند ، زیرا من در مورد نکات قدرتمند فراتر از مضمون صحبت نمی کنم ، اما آنچه را که من تصور می کنم نمادها و زیرمجموعه های قوی است ، نشان می دهم. مراقب خوانندگان باشید.
آندره بنیامین که در نقش هندریکس بازی می کند قابل توجه است. شخصیت او کاملاً کامل است ، با دست زدن به زیبایی لیس زدن گیتار چپ کامل ، اما تا چشم و صدای او پایین است - تصویر شگفت انگیز او از این مرد گیج کننده است. و شما می توانید در مورد آن در هر کجا بخوانید ...
این تصویر نمادها و پیشنهادها را به طرز ماهرانه ای دستکاری می کند ، و اگرچه عناصر دستکاری صرفاً یک واقعیت از زندگی نامه خود جیمی هندریکس است (که بدون شک من در آن هستم به هیچ وجه آگاه نیست) بدیهی است که ریدلی ، نویسنده-کارگردان سیاه پوست ، قدرت عمیق آنها را درک کرده است. در ریشه آن یک گیتار سفید فندر قرار دارد ، که توسط لیندا کیت ، گروه موسیقی سفید انگلیس رولینگ استونز که در یک کلوپ مجلل نیویورک به او علاقه مند می شود ، به هندریکس "اعطا می شود" ، در زمانی که او نامی نیافته است یا کوچکترین مخاطب. هنگامی که من پسر بودم ، کسی اظهار داشت که شکل گیتار باعث منحنی منحنی های یک زن می شود ، مشاهده ای بسیار ساده که من از همان زمان آن را مسلم می دانستم. در داستان ریدلی ، آن گیتار سفید باید با "W" بزرگ نوشته شود ، زیرا ایده آل متبلوری است که لیندا کیت تصور کرده است. در ادامه همه در کنار من نشان می دهد که این او ، بیش از هر کسی است که به هندریکس کمک می کند تا سر خود را از الاغ خارج کند و نمایش خود را در جاده انجام دهد. او همچنین در یافتن او نماینده انگلیسی سفید و در نهایت تحسین کنندگان سفیدپوست وی نقش اساسی دارد.
آیا این مهم است؟ واضح است که در اواسط دهه شصت در ایالات متحده آمریکا ، یک دختر زیبا و ثروتمند آمریکایی سفید ممکن است دوست نداشته باشد که با یک نوازنده سیاه پوست دیده شود. و اگر به هر دلیلی چنین می داشت ، مطمئناً نوع پیش بینی لازم برای خوش طعم شدن او برای مخاطبان سفید پوست را نمی فهمید ، که البته اصل موفقیت بعدی هندریکس در جهان است. افراد کاملاً مسلط به مسافرت می دانند که این نوع تخلف جنسی و نژادی در اروپا و به ویژه در انگلستان همیشه عملی تر است.
من اغلب تعجب می کردم که چگونه جیمی هندریکس به عنوان اولین سیاه پوستان واقعاً قابل توجه شناخته شد مردان از مرزهای نژادی فرهنگی فراتر رفته و در دهه های بعدی درهای بسیاری از موارد دیگر را باز می کنند ، زیرا در تمام زندگی من مشخص بود که سفیدپوستان ، بیشتر از سیاه پوستان ، تحت تأثیر نوآوری های موسیقی وی قرار دارند. ایده رایج در این باره این است که موسیقی به سادگی از مرزها عبور می کند. به اندازه کافی منصفانه ، اما آیا موارد بیشتری وجود دارد؟ به عنوان مثال ، آیا موسیقی اساساً جنسی نیست؟ آیا رابطه جنسی قدرت نیست؟
در همه در کنار من ، جان ریدلی نظریه ای ممکن را برای من ارائه داد ، اگر توضیحی نباشد: جیمی هندریکس از شانس دیدار با زنان سفیدپوست پرهیز می کند و بنابراین می تواند موثرترین عمل را انجام دهد از تجاوز جنسی - اجتماعی ، یعنی اسلحه برای هدف در قله هرم قدرت - تسخیر زن زیبای سفید.
من اعتبار ویژه ای به ریدلی می دهم که از رویارویی اجتناب ناپذیر (نه برخورد با پلیس نژادپرست ، نه!) ، با یک برادر انگلیسی سیاه پوست که او را به چالش می کشد تا به نوع خودش برگردد. زمینه های جنسی پیرامون این دعوت و برکناری هندریکس به قدری مشهود است که نمی توان تعجب کرد که آیا در آن بیشتر اشتیاق و تمرکز بر قلب توانایی هندریکس برای عبور از آن استوار است. من آن را ترک در آن. شاهکار شگفت انگیز در تصویر ریدلی این است که می توانید آن را ببینید یا کاملا از دست بدهید. اما همه چیز آنجاست.
بنابراین در پایان روز ، با سرنخ های ارائه شده توسط دو زن برتر او ، بحث در مورد به دست آوردن بینش در مورد ذهن جیمی از طریق ده ترانه برتر او از بین می رود. همه در کنار من قدرتمند است ، اما شاید نه به روشی که مردم بتوانند دقیقاً پیش بینی کنند.
تصور ساخت فیلم های بزرگ این است که سازندگان بزرگ فیلم می دانند که هنر بزرگ هرگز درآمد کسب نمی کند ، حداقل هرگز به اندازه کافی برای اشتهای سرمایه گذاران سریع نیست. با این حال آنها باید همه را فریب دهند تا به هر حال به ساخت آن كمك كنند ، زیرا بدون هنر عالی ، توده عظیم پول درآوردن ناخواسته نمی تواند به هنر بزرگ برای ایجاد حسادت و جذب روحیه مصرف كنندگان اشاره كند.
ظاهرا ، تصویر بزرگتر دیگری درباره هندریکس با بازی آنتونی مکی در حال ساخت است - احتمالاً با کمک بیشتر املاک - و در نتیجه با بودجه بیشتر. س isال این است که آیا با داشتن زمان بیشتر برای نمایش فیلم "باد گریه می کند مری" و "The Star Spangled Banner" ، آیا در بیوگرافی بعدی هندریکس به آنجا می پردازیم و برخی از انتقادات عمیق در مورد جنس ، موسیقی و مکانیک تلقیح یک فرهنگ را آشکار می کند؟ من ادعا می کنم که "همه در کنار من است" همان چیزی است که باید ببینید.
دانلود فیلم Jimi: All Is by My Side 2013 (همه در کنار من) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
تماشاگر تئاتر با امید به جیمی هندریکس و لندن در سال 1966/67 تئاتر را ناامید یا فریب سازندگان فیلم را ترک خواهد کرد.
قبل از دیدن فیلم من دلهره داشتم ، زیرا به من گفته شده بود شخصیت من به روشی تحقیرآمیز و بالقوه افتراآمیز به تصویر کشیده شد. به من گفته شده بود که جیمی در همه در کنار من با تلفن من را کتک زده است و بعد از اینکه اعتراض کردم که این درست نیست سازندگان فیلم پاسخ دادند که این درست است زیرا آنها "کاملا" در مورد من تحقیق کرده اند.
به عبارت دیگر آنها می گفتند که آنها حقیقت را می گویند و من اینطور نیستم.
در طی صحنه های ابتدایی ، درک نحوه پیشبرد داستان یا آنچه را که به تصویر می کشد دشوار است. ویرایش از هم گسیخته شد و دیالوگ ها در بالای دیالوگ های جایگزین قرار گرفتند ، ظاهرا از یک مکالمه موازی.
فیلم به طرز گیج کننده و کسل کننده ای پیش رفت اما یک صحنه وجود داشت که انتظار لحظه ای را به من منتقل می کرد . این صحنه جیمی را در حال بازی با کرم در اتحادیه دانشجویان پلی تکنیک به تصویر می کشد و باید برای به تصویر کشیدن یک واقعه کاملاً حماسی که من شاهد آن بوده ام ، پیش می رفت. (من گیتار جیمی را حمل می کردم).
امیدوارم که آنها در تفسیر آنچه اتفاق افتاده عدالت جیمی را اجرا کنند. متأسفانه ، به محض شروع موسیقی ، قلبم پوسید. چقدر ناامید کننده. این نه تنها به میراث جیمی توهین آمیز بود ، بلکه می توانم بگویم که نسبت به اریک کلپتون نیز توهین آمیز بود زیرا اریک کلپتون واقعی هرگز از عملکرد بی نظیری که در همه در کنار من برای بینندگان ارائه می شد وحشت نداشت.
خط داستانی به روشی ناجور و غیرمنطقی پیش رفت و درک آن دشوار بود.
به نظر می رسید اساس این است که "جیمی" تیره و تار نمی تواند نظر خود را بین جوجه راک خوب تعیین کند (لیندا کیت ) و جوجه راک بد (کتی اچینگام) که بعدا بدنبال خود می رود و بیش از حد مصرف می کند. (اگر من مجری بازیگری بودم که مجبور بودم این قسمت شنیع را با پوشیدن آن لباسهای زشت بازی کنم ، ممکن است بیش از حد مصرف کرده باشم.)
واقعیت عجیبی که شیشه های این داستان داستانی دارند این است که ، در حقیقت ، تأسف آور است در این زمان لیندا کیت در بازتوانی به سر می برد زیرا کیت ریچاردز ، از همه افراد ، مداخله ای را آغاز کرد که احتمالاً جان او را نجات داد. او به سختی در موقعیتی بود که بتواند به جیمی در مورد چگونگی نواختن گیتار و انجام موهایش مشاوره دهد.
شخصیت های خیالی معرفی شدند که برنامه های سیاسی ، نژادی و جنسیتی توهمی را که به نظر می رسید جان ریدلی دنبال می کند ، پیش می برد. . به ویژه مایکل ایکس به عنوان یک گوروی سیاسی مقدس سیاه پوست معرفی شد در حالی که در حقیقت او یک جنایتکار خشن بود که به جرم قتل وحشیانه اعدام شد. شخصیت "آیدا" معرفی می شود که هرگز در زندگی واقعی وجود نداشته است.
بزرگترین ناامیدی همه در کنار من این بود که پس از انتظار حداقل نوعی تصویر از شوخ طبعی و خلاقیت جیمی و اوقات سرگرم کننده و خلاقانه آن در لندن اتفاق می افتاد ، در عوض یک داستان تاریک و دلگیر برای ما نشان داده شد که جیمی را به عنوان نوعی عارف مسخره مسخره و بدون هیچ جاه طلبی نشان می داد.
به جای نشان دادن جیمی در تور انگلیس و اروپا ، نوشتن و اجرا ابتکاری ترین موسیقی قرن ما صحنه هایی از شکایت های پیش پا افتاده ، خشونت مجعول ساختگی و خرابی های بیش از حد ذهنی و تخریب بیش از حد را نشان می دهد.
اضطراب اولیه من تبدیل به تمسخر برای فیلمنامه و کارگردانی کاملاً بد شد. من برای پایان فیلم بی حوصله و بی حوصله شدم.
ماهیت داستانی فیلم باعث شد احساس کنم وقایعی که می دیدم بیشتر شبیه فیلم ساخته شده برای DVD است تا یک بیوگرافی.
احساس کردم که تفسیری از وقایع واقعی آن زمان را تماشا نمی کنم ، بلکه در عوض توصیف چیزهای بی اهمیت و ناخوشایند از اتفاقاتی که در کتاب من شرح داده شده است ، پراکنده شده بر اساس موضوع داستانی نژادپرستانه ریدلی است.
حتی خشونت خانگی خیالی ، فروپاشی ذهنی و مصرف مواد مخدر که شخصیت من درگیر آن بود ، پاسخی احساسی را که انتظار داشتم برانگیخت ، و احساس کردم احساس می کنم درست مثل احساس تماشای فیلم های بد دیگر ، بی صبرانه برای این فقط برای پایان دادن به من است و من را از این شرارت نجات می دهد که مجبورم یک صحنه خسته کننده دیگر را با گفتگوی چوبی و ویرایش جداگانه تماشا کنم.
تصویری کوته فکرانه و تا حدی توهین آمیز از جیمی و اطرافیان آن زمان.
حکم نهایی: فیلم داستانی - ادعا می شود که در واقع نسخه 10/2 - 1/10 (برای هجی کردن همه اسامی درست)
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.