در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم Killer: A Journal of Murder 1995... لطفا منتظر بمانید ...
کارل پانزرام به خاطر سرقت، به زندان لینورث فرستاده می شود. در آنجا، او توسط یک نگهبان به طور وحشیانه ایی مورد ضرب و شتم قرار میگیرد. نگهبان هنری لسر با پانزرما همدردی میکند،با او دوست می شود و سعی میکند که ...
کارل پانزرام به خاطر سرقت، به زندان لینورث فرستاده می شود. در آنجا، او توسط یک نگهبان به طور وحشیانه ایی مورد ضرب و شتم قرار می گیرد...
دانلود فیلم Killer: A Journal of Murder 1995 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
تمام فیلمهایی که در زندان اتفاق میافتند اساساً حول یک موضوع کانونی هستند و آن استقامت است. کلینت ایستوود در "فرار از آلکاتراز" بازمانده بود، همانطور که تیم رابینز در "رستگاری در شاوشنک" بازمانده بود.
یکی از این حساب ها به عنوان یک قاعده کلی ایمن بود و دیگری به سادگی رویا بود. با این حال، هر دو موضوع مشابهی داشتند، بنابراین «قاتل: خاطرات قتل» نیز همینطور است.
تضاد اساسی میان «قاتل» و «شاوشنک» این است که آخرین گزینه در بسیاری از موارد برجستهتر از گزینه قبلی است. راه های مختلف با این حال، قبلی نیز به همین ترتیب مبتنی بر واقعیت است، که آن را به نحوی مهمتر از «شاوشنک» میکند. با این حال، «شاوشنک» روح بیشتری نسبت به قبلی داشت و به نظر نمیرسد که اخلاق اولی بهعنوان جنبههای قوت دومی باشد. یک داستان نیمه تکراری از "آلکاتراز" یک داستان بسیار بهبود یافته است. صرف نظر از اینکه استفان لرد داستان کوتاه را ساخته است یا نه.
این داستان واقعی یک آدم هوسباز پیش پا افتاده (جیمز وودز) است که ادعا کرد در دهه 1930 21 مرد را به قتل رسانده و با توجه به این موضوع به زندان فرستاده شد. یک سرپرست شیطان صفت و یک کارگر دیگر که با او رابطه گیج کننده ای داشت (رابرت شان لئونارد). رابطه آنها هرگز به شدت متقاعد کننده نیست و فیلم به خوبی کاری نمی کند که ما از هر دو شخصیت خود مراقبت کنیم.
جنایتکار با ایفای نقش یک خریدار درجه سوم، خریدار اختیاری، نگهبان وحشتناک را می کشد. (رابرت جان برک). او سپس به سلول زندان دیگری منتقل می شود. او هر یک از سیگارها، کتاب ها و مجلاتی را که می خواهد، دارد، همچنین یک سلول بزرگتر. هوگوش می گوید: «من باید یک مرد را چند سال پیش بکشم.
آیا او دیوانه است یا نه؟ آیا او بدکار را با یک شخصیت دوپاره به شدت مورد ضرب و شتم قرار داد، یا میگوید که دیدگاه درستی دارد؟ این موضوعی است که فیلم باید به آن فشار بیاورد - خواه این مرد به ناحق به دار آویخته شده باشد - با این حال هرگز این فکر را بیش از یک ثانیه کوتاه در مغز ناظر بزرگ زندان که درک می کند زندان خارج از پایگاه است دور نمی کند. سلام، هیچ عمومی عالی نیست. شما معتقدید که همه آنها باید در شهر آزاد شوند؟ فکر بهتری در مورد مجازات اعدام ندارید؟ سپس، در آن مرحله، غر زدن را کنار بگذارید.
تعداد زیادی از افکار در فیلم Killer: A Journal of Murderی مانند این وجود دارد. ابتدا داستان تماس یک ناظر زندان را داریم که معلوم میشود نزدیکترین دوست با جنایتکار معروفی است که محل را اشغال میکند. سپس به منطقه خطر پروزایسم ها می رویم - سرپرست پست، ساعت های وحشتناک زندان که بدون توضیح عالی وحشتناک هستند و غیره. سپس، در آن نقطه، به سمت دفتر خاطرات نوشته شده توسط جنایتکار ادامه می دهیم و یک فلاش بک نیم ساعته از زندگی مرد دریافت می کنیم. سپس ما به زمان حال بازگشتیم و همه چیز به یک قتل مقدماتی تبدیل می شود. سپس ما به یک بسته غیرقابل قبول می رسیم که در آن قهرمان به طور کلی گیره خرید نقدی خود را منفجر می کند. بگویید چه؟
اساساً این نوع فیلمها در این نوع به شخصیتهای دوستداشتنی بستگی دارند تا آنها را به موسیقی منتقل کنند. «قاتل: خاطرات قتل» هیچکدام ندارد و بههیچوجه بیتفاوتی بهشدت هیجانانگیز نیست، که باعث میشود در وهلهی اول به این فکر نکنم که چرا - و چگونه - در هر نقطهای مورد تایید قرار گرفت.
جیمز وودز یک سرگرم کننده خوب است زیرا می تواند در شرایط مختلف خود را به شخصیت های مختلف قرض دهد. او در فیلم Killer: A Journal of Murder «روزی روزگاری در آمریکا» لئونه نقش یک جنایتکار را بازی کرد، اما در «گفتگوی مستقیم» در نقش یک کارگردان رادیویی تلویزیونی و در «استوارت مینیمال 2» نقش یک پرنده مخوف را بازی کرد. او قبلاً نقش یک پلیس را بازی کرده است و قبلاً در نقش یک هرکس بازی کرده است و قبلاً نقش یک متخصص را بازی کرده است. او همه چیز را بازی می کند.
پس، در آن مرحله، جای تعجب است که Killer: A Journal of Murder کاملاً به اجرای وودز برای کمک بستگی دارد - و کاملاً شکست می خورد.
هیچ چیز بدی در مورد آن وجود ندارد. از این جهت چیزی پشت آن نیست هیچ زندگی در این جنایتکار ناچیز که او به تصویر می کشد وجود ندارد - مردی که احتمالاً دیوانه بوده است، اما در هر صورت در دهه 30 به دار آویخته شد. وودز هیچ دوستی، امانتداری یا ویژگی علامت تجاری را به این مردی که به تصویر می کشد وام نمی دهد، و در نهایت به نظر می رسد که او تجلی بیهوده مردی است که زندگی او، شاید در هیچ نقطه ای، رفتار هالیوودی را در وهله اول توجیه نکرده است.
این چیزهایی است که اسکار برای آنها ساخته و به پایان می رسد، با این حال رئیس از همان ابتدا آن را تحریک کرده بود.
منشأ عادی این است که تعیین سررسید در زندان است. دشوار است. این یک حقیقت قابل تایید است. با این حال، به علاوه تحمل کردن خود بسیار دشوار است. به همین دلیل زندان چیزی فراتر از میلهها و کلاهبرداران را نشان میدهد - زندان با همه ما ارتباط دارد و ما در کل با محدودیتهای زندان ارتباط برقرار میکنیم. با این حال، تعبیر نادرست عادی این است که زندان به طور طبیعی فیلم مناسبی می سازد. این معکوس خاص است. ابتدا باید مواد را در اختیار داشته باشید، سپس در آن مرحله، زندان را به عنوان نوعی داربست فیگوراتیو برای عبور شخصیت ها در آن قرار دهید.
هیچ کس در «قاتل: دفتر خاطرات قتل." این یک نوع دلسرد کننده به شیوه ای غیر دلسرد کننده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.