در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم Konga 1961... لطفا منتظر بمانید ...
دکتر دکر پس از یک سال، در حالی که تصور می شد او مرده است، از آفریقا بر می گردد. او به روشی برای رشد گیاهان و حیوانات تا اندازه های بسیار بزرگ دست می یابد و یک توله شامپانزه را برای تست کردن روشش با خود به وطنش می برد و ...
دکتر دکر بعداز یکسال از آفریقا بازمیگردد . همه فکر میکردند او مرده ولی او در طبیعت زنده مانده حال یک بچه شامپانزه را بهمراه آورده ....
دانلود فیلم Konga 1961 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
در حالی که بسیاری برابری های غیرقابل انکار را با حاکم کونگ (1933) ترسیم می کنند، کونگا ظاهراً از نظر عملی با الگوی خون و تلنگرهایی که ژنرال در دهه های 1930 و 1940 ارائه کرد، به ویژه آنهایی که بوریس کارلوف، لیونل آتویل یا جورج را برجسته می کردند، شریک است. زوکو به عنوان یک جانور محقق ساخته که معلوم می شود آنقدر در کار خود گرفتار شده است که تمام احساس خود را از دست می دهند و خوشحال هستند که چند گذر را برای تسهیل پیشرفت انسان مشروع می دانند.
در اینجا ما مایکل گوف را به عنوان متخصص رانندگی، چارلز دکر، متخصص گیاهشناسی، به لندن برمیگردانیم، زیرا یک سال گذشته پس از یک سانحه هوایی در اوگاندا مفقود شده است. دکر در طول تبعید خود چند حقایق داخلی را از یک متخصص جادوگر در نزدیکی به دست آورد و به سرعت از آنها استفاده می کند. این شامل پرورش سرمی است که رشد ارگانیسمها را سرعت میبخشد.
در انتظار ادامه کار با او، مارگارت، خدمتکار همکارش است که عشق رقتانگیزش به دکر تعهد او را به هدفش تضمین میکند، اما به ندرت اتفاق میافتد. از طریق گرما جبران می شود. دکر خودش را به اکتشاف جدیدش فشار میدهد، اما بهعلاوه تحصیلاتش را در مدرسه محله ادامه میدهد، جایی که علاقهاش به ساندرا جوان کمآموز، که از زمانی که در ابتدا به آفریقا رفت، نسبتاً بزرگ شده است. کراسیس، و دکر نیز شامپانزهای جوان به نام کونگا را با خود برد... همه چیز خوب به نظر میرسد. این تنظیم قوی است. بهطور غمانگیزی، همانطور که طرح داستان پیش میرود، همه چیز به تدریج تیرهتر میشود.
دکر سرم جدید خود را درباره کونگای کوچک ارزیابی میکند (بدیهی است). همچنین کونگای کوچک توسعه می یابد. هر چند که ممکن است، این توسعه سریع طی روزها یا حتی ساعت ها اتفاق نمی افتد، اما اساساً فوری است، که تا حدودی شگفت انگیز است. در اولین رویداد، کونگا یک شامپانزه باقی می ماند، اما زمانی که دکر بعداً بخش دیگری از سرم را کنترل کرد، کونگا دوباره تا حدود 7 فوت رشد می کند و در حال حاضر شبیه یک گوریل است. (در تمام این مدت، کونگا از تصویر شدن توسط یک شامپانزه واقعی به بازی توسط شخصی در لباس گوریل تغییر می کند.) تاثیر بیشتر سرم دکر این است که کونگا را به "استاد" انسانی خود وفادار می کند. به این ترتیب، زمانی که دکر با یکی از مقامات مدرسه که به نظرات خاصی که در مطبوعات ارائه شده بود، درگیر میشود، دکر تصمیم میگیرد تا با مجبور کردن کونگا به قتل عضو ارشد برای او، حساب را تسویه کند. در حال حاضر، من می توانم این را تا حد محدودی خریداری کنم، زیرا می توان یک نخستی را از طریق داروها به طور ثابت تحویل داد، اما روشی که از طریق آن می تواند یک سری دستورالعمل های مشخص به زبان انگلیسی را درک کند، برای من غیرممکن است. . در هر صورت، حدس میزنم پچ پچ گوگ با شامپانزه، ابزار قدیمی داستانی است که واقعاً برای مردم معنی میدهد که چه اتفاقی میافتد.
فیلم در حالی ادامه مییابد که دکر وسواسآمیزتر از آب درآمده است. بیرحم، به استفاده از کونگا برای مدیریت مخالفانش در علم و عشق ادامه میدهد، تا اینکه در نهایت فداکاری مارگارت با تثبیت او بر ساندرا محدود میشود و او هر نوع اقتداری را محکوم میکند. در تلاش برای تحت تأثیر قرار دادن کونگا، مارگارت مقدار بیشتری از سرم را به گوریل میدهد و آن را تا حد زیادی توسعه میدهد (اندازهای که نیاز به هماهنگی از یک صحنه به صحنه دیگر دارد). با این حال، این فقط باعث می شود که Konga از کنترل خارج شود - به نوعی. پس از درهم شکستن خانه، او دکر ناتوان و مبارز را به نقطه کانونی لندن منتقل می کند و به دلایل نامعلوم، نزدیک برج ساعت «بیگ بن» توقف می کند و به سادگی در آنجا باقی می ماند در حالی که پلیس مشابهی در حال تحقیق در مورد رئیس دانشکده بودند. قتل بدون هیچ چیز غیرمنتظره ای به گزارش های نزدیک به دیوانه شدن یک پستاندار هیولا پاسخ می دهد و ارتش را برای مدیریت آن جمع می کند.
اگرچه ظاهراً یک فیلم «میمون غول پیکر» است، اما کونگا به طور نامنظم ظاهر می شود و جالوت نیست. در اندازه تا انتها در واقع این مایکل گوف است که فیلم را در شغل خود دکتر دکر وسواسی که در حدود 95 درصد مواقع روی پرده است، منتقل می کند. این شخص واقعاً جذاب است، شبیه به ارتباط بین او و مارگارت، اگرچه تا حدودی عمیق تر ارزش قائل می شد. شخصیت های مختلف فیلم به شدت یک لایه هستند، با مورد خاص جورج پاستل در نقش معلم تراگور.
من مطمئن هستم که واقعیت این یک تنوع بود، نقطه فروش عمده ای در آن ساعت بود. با این حال، Konga به احتمال زیاد به عنوان یک فیلم تک رنگ کمرنگ، تحریکپذیر و عظیمتر قانعکنندهتر بود و راز را بیشتر با مخفی نگه داشتن پستانداران تا حد زیادی تا اوج نشان میداد. سرعت آن تا حدودی محدود به نظر می رسد و به نکات ظریفی نیاز دارد، و تکمیل، با وجود هیچ مانعی از نخستی سان جالوت، رضایت بخش ترین نیست. با این حال، هرگز نمیتوان کونگا را به خاطر کسلکننده بودن سرزنش کرد، و مطمئن باشید که جستوجو به دنبال فرضیات طولانیمدت بیش از حد بالا نیست، فوقالعاده سرگرمکننده است!
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.