کوایدان مجموعه ای از چهار داستان فراطبیعی بر اساس افسانه های ژاپنی است.
«سیاه مو»: یک سامورایی (میکونی) همسر وفادار (آراتاما) خود را ترک می کند تا با زن دیگری (واتانابه) ازدواج کند... «هوئیچی بی گوش» شبی روح یک سامورایی نزد پسر نوازنده ی نابینایی (کاتسوئو ناکامورا) می آید و از او می خواهد تا برای حاکم خردسال مرده ای آواز بخواند...«یک فنجان چای»: «کانایی سامورایی» (گانمون ناکامورا) مشغول نوشیدن چای عصرانه اش است، که تصویر یک سامورایی دیگررا در فنجان چای خود می بیند... «زن برفی»: دو مرد هیزم شکن (ناکادایی و اوکادا) در برف و بوران در کلبه ای خالی پناه می گیرند. ناگهان، زنی (کیشی) از غیب می رسد و حادثه های عجیبی اتفاق می افتد...
مجموعه ای از چهار داستان عامیانه ژاپنی با مضامین فراطبیعی.
کوایدان به معنی لغوی داستانهای ارواح؛ فیلمی در سبک مجموعه آنتولوژی ترسناک به کارگردانی ماساکی کوبایاشی است. در کوایدان چهار داستان متفاوت روایت میشود…
Kwaidan شامل چهار داستان ترسناک جداگانه است که هر کدام حال و هوای متفاوتی از وحشت سنتی ژاپنی را به تصویر میکشند:
دانلود فیلم Kwaidan 1964 (کوایدان) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
یکی از دقیقترین فیلمهای فانتزی فراطبیعی که تا کنون ساخته شده است، کوایدان ماساکی کوبایاشی نیز یکی از برجستهترین آنهاست. در حالی که بسیاری از مدلهای فیلمهای سیاه و سفید ارواح قبل از آن، با طنز زندگی ماوراء الطبیعه را منعکس میکردند، این تولید رنگی فوقالعاده با صفحهنمایش عریض، آخرت را رو در رو، بهعنوان چیزی کاملاً و به طرز وحشتناکی غیرواقعی، بررسی میکند. به کارگردانی کوبایاشی، چهار افسانه لافکادیو هرن مانند شکلهایی از آبرنگهای شیک ژاپنی در دورههای تاریخی که در آن فیلم اتفاق میافتد، در سراسر صفحه نمایش میدهند. در طول تیتراژ آغازین، جوهری از سایههای مختلف در آب زلال میچرخد، که اشاره به آمیختگی ماوراء الطبیعه با واقعیت دارد.
بهطور کامل روی مجموعههای استودیویی ماموت، با یک تصویر کاملاً پس همگام شده، عکسبرداری شده است. کوایدان و موسیقی متن با هوشیاری مهار شده، تقریباً به همان اندازه که میتوان از فیلمسازی «رئالیسم» دور است. در واقع، بسیاری از صحنههای بیرونی در مجموعههای داخلی قرار دارند، و به کوبایاشی اجازه میدهد تا آزادی گستردهای را برای تقویت خطوط سورئالیستی در پسزمینه آسمان ایجاد کند. با این حال، کوبایاشی با رفتن به ابعاد کاملاً مفصلی مانند سازگار کردن جنبههای تئاتر عروسکی کابوکی و بوناراکو با تمرین فیلمسازی، تلفیقی ظریف از رئالیسم و سبکسازی را انجام میدهد. او تجسمی را ملموس می کند که در آن شکوه و دافعه نه تنها با یکدیگر تقسیم می شود، بلکه با یکدیگر هماهنگ می شوند.
قسمت اول، موی سیاه، به یک سامورایی فقر زده مربوط می شود که مدارا و فداکار خود را ترک می کند. زن وقتی فرصت ازدواج با دختر مردی ثروتمند را پیدا می کند. با این حال سامورایی به سرعت متوجه می شود که دارایی ها و امنیت چیزی غیر از عشق واقعی را نشان نمی دهد. با هوس همسر اولش، به سراغ او میرود. با خوشحالی، در حالی که خانه قدیمی او ممکن است نسبتاً ویران باشد، از زمانی که او رفته است اصلاً تغییر نکرده است. موهای مشکی خیره کننده او مثل همیشه درخشان است. او که از این منظره جذاب به وجد آمده، قول می دهد برای همیشه با او بماند. با این وجود، چه چیزی در زیر وضعیت ظاهراً بیتأثیر او وجود دارد؟ و برای همیشه با او واقعاً چه معنایی خواهد داشت؟ اشتیاق سرخورده به بهانه دیگری در قسمت بعدی فیلم به نام زن برفی آمده است. واقع در جنگلی تاریک پوشیده از یخ، داستان یک هیزم شکن ناچیز را روایت می کند که به همراه مربی خود در برابر طوفان برفی آسیب پذیر است. در یک کلبه پنهان می شوند، این دو نفر از خستگی تا می شوند. با این حال، وقتی هیزم شکن تکان می خورد، زنی رازآلود شبح مانند را می بیند که نفس زیر صفر خود را بر بدن مربی خود می دمد و او را می کشد. با توجه به هیزم شکن، ظاهر کشنده به او رحم کرد، اگرچه با این کار به او هشدار می دهد که هرگز نباید آنچه را که دیده است به کسی بگوید. ده سال می گذرد هیزم شکن یک مرد خانواده راحت است. همسر او توسط روستا به عنوان مظهر صلابت و دوست داشتنی مورد تحسین قرار می گیرد. و قهرمان ما در خانواده اش آنقدر مطمئن است که آماده است به همسرش در مورد زن غیرقابل توضیحی که نزدیک بود او را بکشد بگوید.
وقتی مردان در ابتدا در جنگل گم می شوند، شباهت مبهم چشم عظیمی که به آنها نگاه می کند در آسمان دیده می شود. بعد از اینکه هیزم شکن جوان در طوفان برف غش می کند، به سراغش می آید تا دریابد که جنگل به یک منظره برفی رویایی تبدیل شده است. جایی که زمانی تداعی یک چشم در آسمان بود، اکنون چشمان متعددی وجود دارد که بدون تردید قابل مشاهده است. بعداً در این بخش، زمانی که هیزم شکن و همسرش در مزارع می چرخند، آسمان با رنگ های صورتی و نارنجی به تصویر کشیده می شود که محبتی شبیه به کنش ها را منتقل می کند.
در سومین و وحشتناک ترین قسمت فیلم. ، Hoichi the Earless، ماوراء الطبیعه با تنوع قابل توجهی عرضه می شود، و آسمان آبی آرام است تا زمانی که نبرد بین قبیله ها، زمانی که برای بقیه نبرد به رنگ نارنجی عصبانی در می آید. داستان در یک صومعه بودایی اتفاق میافتد و روی یک نوازنده نابینا تمرکز میکند که از خواندن آهنگهای نبرد دریایی قدیمی بین قبیلههایی که محل دفنشان در نزدیکی است لذت میبرد. در واقع، آواز خواندن و بیوا نوازی هویچی آنقدر تکان دهنده است که ارواح بیرون می آیند و اصرار می کنند که مرد نابینا یک خوانندگی به دستور حاکمیت برای آنها بخواند. هویچی مایل به انجام این کار است، اگرچه اجراهای آخر شب او در مقابل تماشاگران بخارش باعث رگ به رگ شدن او شد که توجه راهب سر صومعه را جلب کرد (با بازی باشکوه کوروساوا تاکاشی شیمورا). راهب با هشدار به هویچی مبنی بر اینکه اشباح او را از بین خواهند برد، اگر او به نواختن برای آنها ادامه دهد، اقدامات ایمنی را انجام می دهد و تمام بدن خواننده نابینا را با آیات دعا نقاشی می کند تا در برابر poltergeists محافظت کند. متأسفانه، او از پوشاندن گوشهای هویچی غفلت میکند.
فصل پایانی فیلم، در یک فنجان چای، با افسانهای درباره داستانسرایی که در آن نویسنده از مبارزی روبهرو میشود، توالی داستان را به پایان میرساند. تصویر آینه ای شخص دیگری در حالی که به یک فنجان چای نگاه می کند. به زودی جنگجو توسط این مزاحم شخصاً ملاقات می کند. با این حال، در جرات دادن او به یک دوئل، قهرمان ما متوجه می شود که او با یک ظاهر وحشتناک ناملموس برخورد می کند. همانطور که فیلم در پایان ترسناک و مبتنی بر منطقه گرگ و میش خود نشان می دهد، از طریق تمرین واقعی خود داستان به این امر می رسد. این یک پایان مناسب و گیج کننده برای فیلمی می سازد که با ظرافت، ظرافت و پریشانی ما را از واقعیت دورتر و به عرفان نزدیکتر و عمیق تر می کند.
دانلود فیلم Kwaidan 1964 (کوایدان) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
چهار داستان ارواح بر اساس فولکلور ژاپنی روایت میشود.
داستان خوب: زن در برف-در استان موساشی، دو هیزم شکن موفق میشوند در طول یک طوفان برفی خشمگین در جنگل به دام بیفتند. آنها با برخورد به پناهگاه چوبی در وسط، با زنی غریبه روبرو می شوند که بلافاصله آنها را تهدید به ترک می کند. وقتی سال ها بعد او را ترک می کند و موفق می شود ازدواج کند و زندگی مشترک را شروع کند، به تدریج شروع به فکر می کند که او چیزی مشترک با زن مرموز دارد. این یک نقص بود، اما مطمئنا بهترین تلاش در اینجا بود. جو در ابتدا در میان جنگل فوقالعاده است، زیرا باد زوزهکش و برف که میبارد، بلوک ساختمانی فوقالعادهای برای یک محیط خزنده است، و با عکسهای ممتد چشمانی که در آسمان ظاهر میشوند، فقط عصبی هستند. صحنه های داخل کلبه به دلیل وجود فیگور و همچنین فیلتر آبی که بسیار مناسب است، به همان اندازه خوب، خنک و خزنده هستند. اگرچه صحنه افشاگری میتوانست عالی باشد، اگر تهدید به دلیل هشدار قبلی مورد استفاده قرار میگرفت، بقیه موارد آنقدرها هم خوب نیستند. این بسیار پرحرف است تا اینکه واقعاً چیزی را نشان دهد، و با این واقعیت که تهدید را دنبال نمی کند، آن را به یک شکست بزرگ تبدیل می کند. همچنین، صحنههای اولیه با چشمها ظاهری وحشتناک و کاملاً ساختگی دارند، به نظر میرسند مانند نقاشیهایی که واقعاً هستند، در حالی که خود جنگل دقیقاً شبیه صحنههای صوتی است که به جای یک جنگل انبوه است. با این حال، جو اینجا خودش را بالا میبرد.
در یک فنجان چای-بازدید از معبد، یک لرد از دیدن چهره شبحآلود غریبهای در هر کاسه آبی که امتحان میکند، نگران میشود، با وجود اینکه هیچ کس دیگری نمیتواند به. در آن شب، شبح دوباره ظاهر می شود اما قبل از اینکه کسی بتواند او را پیدا کند ناپدید می شود. او که ناامید از پی بردن به نیت واقعی خود است، نگهبانان خود را برای حمله به منطقه می فرستد تا او را بیابند، اما به تنهایی می تواند دلیل تکان دهنده بازدیدهای ماوراء طبیعی را کشف کند. در حالی که این یکی واقعاً گاهی اوقات به شدت پرحرف است و دارای دهانه نسبتاً لنگ است، این یکی فوق العاده خوب است. تاکتیک ظاهر شدن در کاسه آب مبتکرانه است، دیالوگ ها تهدید آمیز هستند با اشاره ای به معصومیت در پشت آنها که می توانند آن را حتی شوم تر کنند، و سپس اکشن شبح مانند عالی است. ظاهر شدن در همه جا و همه جا، از پشت اشیاء و در وسط اتاق ها به راحتی، امکان عبور از دیوارها و ایده های مشابه فوق العاده است و آنها را بهتر جلوه می دهد. اینکه ما از طریق جستوجوهای نگهبانان در منطقه به بخشهای تعلیقی دست مییابیم، بسیار عالی است، و بهخوبی با اقداماتی در قالب چند شمشیر جنگی زیبا ترکیب میشود. این فقط برخی از امتیازات را به دلیل استدلال ضعیف پشت بازدیدها از دست می دهد، که پس از فاش شدن کاملاً واضح است، علیرغم اینکه به عنوان یک غافلگیری تکان دهنده بزرگ قبل از رونمایی تنظیم شده بود، و برای افتتاحیه نسبتاً پرحرفش که مانند بسیاری از موارد دیگر اینجا بازی می کند.
داغ(های) بد: مو سیاه- که از سبک زندگی خود ناراضی است، یک سامورایی از همسر فقیر خود طلاق می گیرد و شهر را ترک می کند و به دنبال خانه ای جدید می گردد. او با ملاقات با یک همسر جدید، به تجربه رؤیاهای ترسناک از همسر اولش ادامه می دهد و به نقطه ای می رسد که در نهایت نزد او باز می گردد، فقط برای اینکه یک نفرین شدید بر هر دوی آنها تأثیر بگذارد. این فوق العاده ضعیف بود و عمدتاً توسط مقدمه نسبتاً طولانی و خسته کننده آن استفاده می شود. از آنجایی که این دو درگیر یک داستان عاشقانه نسبتاً زیبا هستند، به اندازه یک فیلم ترسناک جالب نیست. تماشای صحنههای صحبت این دو در مورد رابطهشان و همچنین همسر دومش خستهکننده است، و با مجموعهای از سکانسهای کاملاً بیصدا که در آن پرتاب شدهاند، کمی ناامیدکننده است. آشکار شدن اسکلت و نبرد با موها درجه یک هستند، اگر تا حدودی رام میشوند، اما چون هیچ توضیحی برای هیچ چیزی وجود ندارد، در نهایت به طور کلی آسیب میبیند.
هویچی، بیگوش زندگی در یک صومعه، یک نوازنده نابینا متوجه می شود که پس از بازی کردن، خود را برای بازدید از معبدی در مجاورت برای مدیتیشن فرستاده شده است. در آنجا، یک سامورایی نزدیک می شود و به دلیل شهرت او به عنوان استاد گوینده نبرد معروف بین دو طایفه سامورایی در صدها سال پیش، به او پیشنهاد می دهد که او را به ملاقات استادش ببرد. در حالی که دیگران در صومعه نگران بیرون رفتن او در شب هستند، او با اکراه از تجربیات خود می گوید و متوجه می شود که چیز بسیار شوم تری در معبد در جریان است. این یک موضوع آنقدر مختلط است که ارزیابی آن تقریبا غیرممکن است. این که با یک مبارزه طولانی و پرانرژی شمشیر شروع می شود که از طریق رقص و تاکتیک ها و همچنین خشونت بسیار سرگرم کننده است، به دلیل اکشن بی صدا و تصاویر کارتونی که در طول کل سکانسی که طول می کشد به شدت کاهش می یابد. یک نیم ساعت خوب قسمت میانی فقط یک ضایع است، با ترکیبی جامد از یک عنصر خارق العاده که در داستان مطرح شده است، اما بدون نتیجه است، و در حالی که پایان به خاطر تصاویر و مفهوم دیوانه وارش خشن و وحشتناک است، موسیقی متن خاموش دوباره آسیب می زند. اثربخشی این یکی فقط پیاده روی در جنگل های باران زده در اینجا زنده می ماند، زیرا طول، به دلیل نبرد افتتاحیه، گسل نهایی در این جنگ است. اگر چند مشکل را برطرف می کرد و چند بار صدا را در آن قرار می داد، رتبه بالاتری پیدا می کرد.
دانلود فیلم Kwaidan 1964 (کوایدان) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
تقریباً 55 سال پس از اولین تحویل (حدود 1964) "Kwaidan" هنوز یکی از اقلیم ترین و خلاق ترین نمایشگاه های هنری در هر نقطه ای است که در ژاپن ایجاد شده است! «کوایدان» مجموعهای از «داستانهای ارواح» نمونه را منعکس میکند که در مورد علاقه ژاپنیها با ایده «ارواح» مرده (به طور کلی تبارشناسی، اما نه واقعاً) که به دنیای زنده ما بازمیگردند، نشخوار میکنند تا نوعی بینش قدیمی را به ما بدهد، یا به دلیل ظهور مجدد "کوایدان" برای انجام تظاهرات قصاص و همچنین بیان نارضایتی شدید!
اما کوایدان توسط رئیس ماساکی کوبایاشی (که به همین ترتیب مجموعه سه نفره "شرایط انسانی" برجسته را انجام داد. ) فوق العاده خاموش، متفکر، زیبا و بدیهی است که بسیار عذاب آور است = کوایدان با سرعت فوق العاده آهسته ای حرکت می کند، که تقریباً به نظر می رسد که پشتیبانی می کند و به تماشاگر زمان می دهد تا در حالی که هر داستانی پیش می رود، "بازتاب" کند. نکته جالب این است که این "شبح" داستانهای (یا روح پریشان) بهطور غیرقابل انکار توسط پاتریک لافکادیو هرن، که یونانی/ایرلندی بود و در عین حال به فرهنگ ژاپنی (و یک همسر ژاپنی) سر در گم بود و برای همیشه در ژاپن (در درازمدت) مجدداً در ژاپن قرار گرفته بود، ساخته شد. آموزش در کالج Waseda را در نظر گرفت و نام "Koizumi Yakumo" را گرفت).
همه داستان ها خوب هستند، اما من به خصوص سه مورد اولیه را ترجیح دادم: 1) "Kurokami" = "موی تیره" در مورد یک کم سامورایی که از همسر بافنده متعهد و بسیار سخت کوش خود جدا می شود تا ثروت بدنام و همسر شیک و باشکوه دیگری را در شهر بزرگ پر هیاهو بیابد ==> اما سال ها پس از این واقعیت، او با پشیمانی آماده است تا همه چیز را درست کند، به طور کامل. درک اختلاط وحشتناکی که او انجام داده است - با انتظارات مصالحه همسایه و اتحاد دوباره با عاشقانه واقعی منحصر به فرد خود => اما دقیقاً پس از آن سالهای میانجیگری، دقیقاً چه نوع گردهمایی برای او به نظر می رسد؟ آیا عبارت قدیمی: "تو نمی توانی دوباره به خانه برگردی" (یا شاید "بهتر است حتی تلاش نکنی!") بی نهایت و به طرز وحشتناکی صادق خواهد بود؟
2) "Yuki-onna" = 'the Snow Lady، که با نام ستارگان الهه برفی، سرگرم کننده باورنکردنی و کیکو کیشی فوق العاده دوست داشتنی با نام یوکی اونا، در کنار هنرمند خارق العاده Tatsuya Nakadai (از "Kagemusha" و "Ran" کوروساوا) شناخته می شود! من واقعاً این یکی را دوست دارم، زیرا مملو از راز فراوان، علاقه، شکوه و عظمت اثیری (هر چند عمیقاً عذابآور) و شگفتآور است که بخشی از همدلی (در عین حال بخشی - از آنجایی که الهههای برفی اساساً باید دمای انجماد را حفظ کنند! همانطور که ما دادهایم! با این حال قهرمان بدبخت قرار است خودش آن را دریابد.)
3) قسمت سوم، که با عنوان عجیبی همراه است: «هویچی بی گوش» احتمالاً قابل توجه ترین، از یک واقعی است. از دیدگاه زندگی و بصری، زیرا تا حدودی بازگو کننده آن داستان رقتبار قابل تأیید «نبرد در دان نو-اورا» در حدود سال 1185 است که در آن گروه هایکه-تایرا به طرز وحشیانهای توسط خانواده پیروز جنجی-میناموتو درهم شکسته شدند. این یک داستان جذاب، با این حال تکان دهنده است زیرا خانواده های هایکه-تایرا (مثلاً تعداد کمی از آنها که جنگ را تحمل می کنند، و بستگان) مجبور به خودکشی جمعی شدند (که باعث ایجاد افسانه افسانه ای در مورد اینکه چرا خرچنگ های «هایکه» در فضا انجام می دهند. ظاهر خشمگین سامورایی روی پوستههایشان - که بهطور تکاندهندهای از طریق کارل سیگان در اولین قسمت از تلویزیون تلویزیونی نشخوار شد!) با این حال، بخش «شبح» این داستان سوم حول یک کشیش مجری با استعداد و در عین حال واقعاً نابینا یا «Biwa hôshi» متمرکز است. روح سامورایی از دست رفته «هایکه» کاملاً به او می رسد و او را برای «اجرا کردن» برای کل جناح مرده هدایت می کند، زیرا آنها شنیده اند که نسخه های ملودیک این راهبان بودایی چقدر مشروع و تکان دهنده است (در رمزگشایی هنرمندانه از افسانه "مبارزه در Dan-no-ura"!). من دیگر از این داستان ارائه نمی کنم، به خصوص نه در مورد "گوش ها"، اما دیدگاه های فیلم سازی، تصاویر، نور و دوربین عالی هستند!
4) داستان چهارم "چاوان نو ناکا" = 'in some Tea' قاطعانه او در مورد یک دشمن سامورایی ابتدا در ظاهر در برخی چای است - و پس از آن باید واقعاً با این حریف/ظهور مقابله کرد؟!
من فکر می کنم "کوایدان" خیلی چیزها را دنبال می کند. از کلاس وحشت مرسوم گذشته است، و واقعاً تجربیات بسیار مهمی را در فرهنگ ژاپنی (و واقعاً به طور کلی آسیایی) ارائه می دهد = و اینکه چگونه ارتباط با پیشینیان زنده انجام شده (و دیگر ارواح متعدد، از جمله ارواح طبیعت مانند یوکی اونا)، هنوز هم قوی است. نقشی در انظار عمومی (و به ویژه به عنوان انگیزه در هنرهای اختراعی آنها!)
این یک فیلم بسیار سودمند است (و حتی بخش هایی از "ترس" های واقعی خود را دارد) - با این حال، منتظر فیلم های پریشان نباشید. ، یا زالوهای حریص - اینها واقعاً حضور شیطانی روان هستند که بسیار سخت هستند. برای سرکوب کردن
دانلود فیلم Kwaidan 1964 (کوایدان) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
کاملاً واضح است که کوایدان بیشتر به سبک است تا محتوا. این چهار داستان، که نمیتوان آنها را به هیچ وجه با یکدیگر مرتبط کرد، به طور کلی غیرقابلتعجب و قابل پیشبینی هستند. در هر صورت، حال و هوای فیلم از سیاره ای دیگر است و این در کنار استفاده موفق از موسیقی و جلوه های بصری مناسب، انگیزه دیدن آن است. داستان اصلی آنقدر کسل کننده بود که من تماشای فیلم را رها کردم تا مدتی بعد به آن بازگشتم. تکمیل ارزش تلاش را داشت: استفاده فوقالعاده عجیب و غریب از صداها، پایان تقریباً مانند یک فیلم آرام ساخته شد - و این برای چند گروه بندی مختلف در داستانهای مختلف نیز صدق میکند.
داستان اول 35 دقیقه طول می کشد، اما ممکن است به راحتی در بخشی از آن زمان گفته شده باشد. این موضوع اساسی در سه داستان ابتدایی است. جلوههای بصری عالی چیز خاصی هستند، با این حال فقدان تقریباً کامل بهبود داستان را هرگز نباید با این امر بخشید. چه کسی میگوید فیلمهای باکیفیت/«بالابر» باید به تعویق بیفتند تا به عنوان «هنر» تلقی شوند؟ بسته شدن، همانطور که اشاره کردم، تا حدودی کسل کننده بودن را جبران می کند. داستان بعدی، "زن در برف" بهترین است، با شروعی ترسناک، تکمیل قوی و کیفیت بصری افسانه ای. در واقع، میتوان داستانی را که «ملکه خونآشام» خطاب به هیزم شکن/تضعیف میکند، به سخره گرفت که بهتر است در مورد سه فرزندشان از شرارت دوری کند، در صورتی که او تعهد خود را برای اعدام سریع انگلی اعلام کند. او به او اطلاع می دهد که اگر بچه ها در هر لحظه از او گلایه کنند، زندگی او ارزش یک سکه را نخواهد داشت. در اینجا صحنه ای است که آنها ممکن است حذف شده باشند که تا حدودی این موضوع را توضیح می دهد
هیزم شکن: "دقیقاً "شکایت" یک کودک چیست، خدایا همسری که فقط یک کلاهبرداری خونخوار ساده را انجام می دهد؟ خون آشام: "اهم... فکر نکردم..." هیزم شکن: "یعنی جوان ترین ما 3 سالشه! این احتمال رو در نظر بگیرید که ناله می کنه که بهش شیرینی کافی ندادم... آنوقت برای من مجازات اعدام است؟" خون آشام: "خب، من حدس می زنم که به این بستگی دارد که او چقدر غرغر می کند، فکر می کنم..." هیزم شکن: "چقدر بلند است؟... پس آیا برای من توصیه می شود که ابزاری داشته باشم که سطح دسی بل اعتراضات او را اجرا کند. ، یا در مورد تکراری که او می تواند در مورد آب نبات خود فریاد بزند صحبت می کنید؟" Vampira: "شما خیلی جدید هستید برای یک اینچ انسان نمای اصلی دورتر از مرده شدن مدتها قبل و - می توانم اضافه کنم - در حال حاضر نیز!" هیزم شکن: "اوه، بیا... تو من را نمی کشی. به فرض که این کار را کردی، این باعث مزاحمت بچه ها می شود، و تو به وضوح آنها را دوست داری." خون آشام: "بله، همسر احمق من، با این حال ترک آنها باعث تحریک آنها نیز می شود - اما من می روم!" هیزم شکن: "این یک نکته دیگر است! پرواز شما آنها را دلسرد می کند و در نتیجه خرچنگ تر می شود و در نتیجه فرصت غر زدن آنها در مورد من افزایش می یابد!" خون آشام: "...پس...؟" هیزم شکن: "اما این عادلانه نیست!" Vampira: "زندگی منصفانه نیست - به ویژه در ژاپن رویای باستانی." هیزم شکن: "بهت بگم... بیا یه چیدمان درست کنیم..." وامپیرا: "تیراندازی کن." هیزم شکن: "به من اجازه بده هر سال یک گلایه از هر جوانی داشته باشم. با فرض اینکه از آن نقطه شکست عبور کنم، می توانید تمام خون من را بمکید." Vampira: "این یک معامله است." هیزم شکن: "بهتره: چرا نمی مونی؟ من و بچه ها می تونیم خونت رو بهت بدیم. تو میتونی خون خودمون رو بمکی! یه قسمت از یه لیتر از هرکدوممون مثل ساعت (بنابراین عکس خون بدنمون می تونه بهبودی)، این صدا چگونه است؟" وامپیرا: "هوم... این یعنی چهار نفر که هر سال 2 لیتر به من می دهند... 8 لیتر! این تقریباً دو بزرگتر است: این تعداد افرادی است که واقعاً می خواهم هر سال بکشم. بد نیست!" هیزم شکن: "دوستت دارم." Vampira: "Ditto." برای برخی توضیح، بسیاری از مردم بیان می کنند که داستان سوم، "Hoichi The Earless" شماره 1 آنهاست. در حالی که دقایق خود را دارد، این طولانی ترین داستان (شروع در شمال 60 دقیقه) و با اختلاف زیاد صریح ترین داستان است. شاید در 30 دقیقه گفته شود. من فرض را بر این میگذارم که کسالت «سطح هنری» را در ذهن برخی افراد گسترش میدهد، در نتیجه آنها میزانی را که دوست دارند تضمین میکنند. (قانون نانوشته برای عزیزان فیلم "هنر": "همیشه از ترتیبات کسل کننده و بیش از حد طولانی در فیلم Kwaidan های سینمایی خیره شوید. آنها به قدری "عمیق" هستند، به این دلیل که به خود فرصت کافی برای خاموش کردن فیلم را می دهند تا به عمق آن فکر کنند. از زندگی و وضعیت انسان.") آخرین داستان، محدودترین داستان (25 دقیقه)، عالی پیش می رود، اما تصمیمی دارد که گیج کننده است.
اگر به دنبال داستانی هستید. فیلم اوایل یا اواسط دهه 60، این یکی را امتحان کنید. هالیوود در آن زمان در حال ساخت کوسن بود...
دانلود فیلم Kwaidan 1964 (کوایدان) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
ماساکی کوبایاشی ممکن است فیلم «ترسناک» خود، کوایدان را ساخته باشد، اساساً رفتاری از سبک، از دکورهای حیرتانگیز و هماهنگی پر زحمت و حتی متفکرانه در اجرا و فیلمبرداری چابک، از تسلیم شدن هنرمندان به دنیایی که در آن هستند با تغییراتی بینقص. پاسخ به دیدن آنچه که نباید واقعی باشد، قبل از ظهور آنها وجود دارد. ممکن است خلقت بیش از جوهر بوده باشد، اما خوشبختانه این درست نیست. کوبایاشی، از همه مهمتر، یک راوی متفکر است، و با کوایدان چهار داستان ساخته است که ممکن است دقیقاً در آن چارچوب ذهنی هولناک واقعی پس از امروز بیمار نباشد. زیرا افرادی که آن را خیلی خوب تصور می کنند ممکن است فقط یک 3 محدودیت دیگر باشد یا در غیاب قتل عام شدید، چیزی ناامید می شود (با این حال بخش Miike احتمالاً نزدیک به منطقی بودن کوبایاشی است).
این است. مزاج و هوا، اینقدر هوا که می توانید هر چند وقت یک بار آن را با تیغه ای برش دهید که آنقدر ضخیم باشد. در هر صورت، این یک ذهنیت است که روی داستان پافشاری میکند، اجازه میدهد پیچها و درگیریها با چنین سرعتی اتفاق بیفتند که تقریباً برای ژاپن معمولی ایدهآل است. به راستی، این ممکن است یکی از کاملترین بیانهایی باشد که در روایت مطلقاً «ژاپنی» است. در برقراری ارتباط با ترس و افتخار، اعتماد به نفس و اعتقاد، عشق و بدبختی و خاطره، کارکرد و موسیقی «کلاسیک»، و آنچه در مورد زندگی پس از مرگ هم دشوار و هم عجیب است، امیدوارکننده است. در حالی که هر یک از چهار داستان گفته شده - موهای تیره، بانوی در برف، هویچی بی گوش، و در چای - عالی نیستند، با داستان دوم که هر از چند گاهی می تواند حتی با سرعت مورد انتظار کشیده شود. آنها به طور جداگانه تأثیر متزلزلی دارند.
دو داستان اولیه تقریباً در مورد ستایش است، اینکه چگونه یکی از آنها را از دست می دهد که دوست دارد به عنوان یک سامورایی برود و چگونه یکی دیگر توسط یک شبح نجات می یابد. در یک طوفان برف فقط برای یافتن بانویی که با او ازدواج کرده است و سالها پس از آن جوانانی دارد که ممکن است همان خانمها (یا چیزی مشابه) باشند. این دو اولیه به طور کلی تا حدی به طور سنتی گفته میشوند، اما در ساخت آن فقط کافی است. چیزی که جذاب می شود، ابزاری است که سرگرم کننده ها از فضاهایی که در اختیار دارند استفاده می کنند، و اینکه کوبایاشی چگونه آنها را از میان این قسمت های بسیار کسل کننده خانه یا سوار شدن سریع بر اسب و دیدن رویایی به نیمه بهترش راهنمایی می کند. یا رویایی در کولاک چشم هیولایی در دورترین نقطه، آبی سردی که شخصیت ناکادایی را در بر می گیرد و بانویی که او را به راز سوگند می دهد. کوبایاشی به نوعی باعث می شود که فانتوم بودن همسر ناکادای بی ربط باشد. این در مورد دیدگاههای خصوصیتر و اثیریتر به این نبرد است که با میزان ظرافت و تراژدی خیرهکنندهای مواجه میشوند.
در واقعیت، طبق همه گزارشها جریانی از بدبختی در این روایتها وجود دارد. در نقطه ای که واقعاً به اندازه کافی رفتار شود، گذشت و ظهور می تواند شرایط دلخراشی را برای گروهی از مردم به همراه داشته باشد، و این چیزی است که در دو داستان دیگر مناسب است. در اینجا، کوبایاشی بهعنوان یک راوی چیزی تا حدودی جذابتر انجام میدهد: داستان هویچی در واقع ممکن است بهعنوان یک مؤلفه کوتاه در نظر گرفته شود، نه فقط کوتاه، زیرا طولانیترین آن به ندرت 60 دقیقه است. آخرین داستان در مورد تصاویر موجود در چای، هر چند که ممکن است، عمداً محدودترین است و قصد دارد اظهارنظری برای روایت خود باشد - واقعاً به طرز عجیبی چقدر نمایش فانی است. این داستان اول، با نابینای هویچی، واقعاً در اوج داستان در یک ثانیه اشک را در چشمانم جاری کرد (بدون خراب کردن آن، می توان آن را مستقیماً در جلوی دی وی دی دید)، همانطور که در مرکز آن بود. داستانی از بی گناهی که با حضور فانتوم های قدیمی شکسته شد (به همین ترتیب باید توجه داشت که صحنه مبارزه در کشتی های درگیری به طرز فوق العاده ای در *جدا از یک محیط تقلبی قابل تشخیص از پس زمینه های نارنجی سازماندهی شده است).
دانلود فیلم Kwaidan 1964 (کوایدان) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
در سال 1904، لافکادیو هرن (که یاکومو کویزومی نامیده میشود) در حال حاضر قبل از مرگش، مجموعهای از افسانههای ژاپنی و داستانهای فانتومی را که از سوابق و افسانههای قدیمی که مردم محلی به او گفتهاند رمزگشایی کرده بود، توزیع کرد. کار او به یک دستاورد قانع کننده تبدیل شد، در حالی که او به افراد خارجی درکی از داستان های قدیمی ژاپنی داد و زندگی را در خیالات نگه داشت. در سال 1964، استودیو توهو با ماساکی کوبایاشی، رئیس باورنکردنی، هماهنگی انجام داد تا بخشی از داستانهای «کایدان» («کوایدان») را در قالب یک فیلم کامپوننت تنظیم کنند. این امر ورود "کوایدان" را به همراه داشت که در ژاپن به یک دستاورد بزرگ تبدیل شد. صاحب نظران در سراسر جهان توجه به کار قطعی کوبایاشی را بار دیگر قابل توجه بود. کوایدان یک مجموعه است و به چهار قسمت تقسیم میشود، که هر کدام یک داستان فانتومی جایگزین را روایت میکنند.
من میتوانم با هر یک از چهار قسمت به عمق بپردازم، اما فکر میکنم آن را به فقط یک بیان کلی از فیلم و شاید پرش به دیدگاههای خاص، از هر کدام، که من ترجیح میدادم/بدشان میآمد. ستایش من برای مجموعه تضادهای الهامبخش او از سه «وضعیت انسانی» به تازگی از زمانی که خودم را در آنها غوطهور کردم، نیم سال قبل یا چیزی شبیه به آن شکل گرفت. او با کار مهیج و خاص خود در آن فیلمها مرا غافلگیر کرد و مدت زیادی است که مشتاق بودم آن شور و حرارت را احساس کنم. من فکر کردم "کوایدان" هم چنین جذابیتی خواهد داشت. این یک فیلم سه ساعته با خون و خراش است که به تدریج در جای زخم ها ظاهر می شود و لحن سرد کننده ای را از خود خارج می کند. کوبایاشی علیرغم این واقعیت که به لحنی نزدیک به خانه یا لحن عظیمی مانند «وضعیت انسانی» نمی رسید، کوبایاشی با «کوایدان» چشم خلاق و قدرتمند خود را برای سینما نشان می دهد.
داستان اول «موی تیره» نام دارد. اساساً حال و هوای سه قطعه دیگر را ایجاد میکند، علیرغم این واقعیت که شرایط متعددی در سبک و طرح وجود دارد. از بین چهار داستان، از دو داستان ابتدایی بیشتر لذت بردم. "موی تیره" مانند یک فانتزی باز می شود، جایی که تصویر برای به تصویر کشیدن تنظیمات و شخصیت ها استفاده می شود. از پرتاب افکار به بازی لذت بردم، و علیرغم این واقعیت که فکر نمی کردم اساساً عصبی است، ترجیح دادم باد یک تن را تمام کند. طرح خلقت و لباسها بسیار تخیلی بود و تغییرات، بهویژه در این بخش، به طرز ماهرانهای انجام شد.
داستان دوم «بانوی در برف» نام دارد که شاید شماره 1 من باشد. داستان جذابی بود، ارزش خلاقیت فوق العاده ای داشت و بازی روان بود. من این یکی را نسبتاً ترسناک میدانستم، اما صرفاً به دلیل شرایط خانواده و بسته بودن. این یک حال و هوای فانتزی مشابه بخش اصلی داشت، اما به عنوان یک سمفونی کلاستروفوبیک پیش رفت.
داستان سوم، «هویچی بی گوش»، داستانی بود که بیشترین احساسات را در من ایجاد کرد. داستان کلی بی نقص بود و گروه بندی های اولیه آن جذاب بود و من را جذب کرد که ممکن است بعدا اتفاق بیفتد. با وجود این، از آن نقطه به بعد، داستان روندی کند به خود گرفت. هر یک از بخشها تا به حال سرعت فوقالعاده تکاندهندهای داشتهاند. این به سبک کوبایاشی است که همه چیز را در مورد پوشش به مردم نشان می دهد. او این کار را از طریق بزرگنمایی محتاطانه بر روی چهره افراد، لوازم جانبی یا سایر اجزای ترسیمی که در داستان تأثیر دارند، انجام می دهد. در هر صورت، برای بخش سوم، یک قطعه خسته کننده شروع شد و داستان به طور کلی در حال کشیده شدن بود. در هر صورت، فیلمبرداری، تغییر، تأثیرگذاری و احترام به خلق بسیار چشمگیر بود و من هیچ چیز بدی در این مورد ندارم.
قسمت چهارم و آخر، «در مقداری چای»، دارای یک نکته بود. تعداد کمی از برنامههای پرهیجان برای تثبیت واقعیت با افسانهها، اما به طرز غمانگیزی، تعهدی مشابه دو بخش اولیه نداشتند.
به هر حال، «کوایدان» فیلم شایستهای است. با امید به اینکه یک فعالیت پر از خون و تلنگر با جهش باشد وارد کوایدان نشوید. یک روند تدریجی قطعا هماهنگی جذاب و فیلمبرداری خیره کننده ای دارد. "Onibaba" از همان سال خزنده تر است، با این حال این یکی دارای لحن های یک هیجان انگیز ژاپنی واقعی است.
دانلود فیلم Kwaidan 1964 (کوایدان) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
با توجه به ساختههای لافکادیو هرن، که بر افسانههای ژاپنی و داستانهای خارقالعاده تمرکز کرد تا کوایدان هوشمندانهاش: داستانها و تحقیقات چیزهای عجیب و غریب را شکل دهد، کوایدان چهار داستان را بازگو میکند که همگی طولانی، لحن و کیفیت متفاوت هستند. اولی، The Dark Hair، سامورایی را به تصویر میکشد که همسر دلسوز خود را ترک میکند و به دنبال صعود در پیشرفت نظم اجتماعی است، عروسی به وفور پس از نشان دادن هدیه خوب خود برای سلاحهای مبتنی بر تیر سوار بر اسب. او که سالها را در سوگ عمیق سپری میکند، بار دیگر به خاطرهانگیزترین همسرش میرسد تا فکر کند که او واقعاً چیزی بسیار شبیه و در عین حال کاملاً منحصربهفرد است. دومی، بانوی برف، داستان بسیار سادهشدهای از تجربه مردی با یوکیآنا است، بانوی رنگ پریده با لبهای آبی که در برف زندگی میکند، که به مرد هشدار میدهد که او را میکشد با این فرض که او کسی را در این مورد روشن کرده است. او.
قطعه مستقل بدون شک سومین قطعه است، هویچی بی گوش، داستانی افسانهای گسترده (در یک محیط پورمانتو) از یک مجری کم بینا، هویچی (کاتسوو ناکامورا)، که نسخهای است. داستان هایکه (یک رکورد چندوجهی از مبارزات تثبیت شده بین گروه های تایرا و میناموتو در قرن دوازدهم ژاپن)، او را به شهرت رساند. شبح مبارزی که در جریان درگیری بی چون و چرای دان-نو-اورا جان خود را از دست داد به هویچی نزدیک می شود و به او نشان می دهد که حاکمش برای شنیدن نمایشگاه باورنکردنی او درخواست حضور او را کرده است. هویچی پس از ناپدید شدن عادتاً در طول شب، تعقیب میشود و ظاهراً در حال بازی در محل دفن پر از فانتوم است. چهارمین داستان که کوتاهترین آن است، داستان ناقص In Some Tea است.
برنده جایزه شگفتانگیز هیئت داوران در کن و برنده بهترین فیلم با گویش ناشناخته در سال 1965، کوایدان یک با استفاده از انفجارهای قوی از تنوع، مجموعههای اکسپرسیونیستی و نورپردازی رویایی و تقریباً فانتزی، جلوهای از شگفتی بصری را به نمایش بگذارید. Hoichi the Earless با بازگویی فوقالعاده درگیری Dan-no-ura با پسزمینههای قرمز و نارنجی عجیب و غریب در مقایسه با هنرهای بینهایت مشخص از آن دوره شروع میکند و باعث میشود که عملاً شبیه به یک ترکیب به نظر برسد که نشانههایی از زندگی دارد. ، همه با صدای نسخه لذت بخش Hoichi از The Story of the Heike. این دقیقاً بعد از بانوی نسبتاً بدبخت برف است، که از نور آبی در میان یک قلمرو سرد استفاده میکند تا بیشترین عذابآوری را از داستانهای نمایش داده شود.
با این حال کوایدان بهطور قابلتوجهی فراتر از پرداخت بصری است. . در افسانههای ژاپنی به خوبی تثبیت شده است و داستانهای غربی خواهر و برادر گریم را استنباط میکند، زمانی که فانتزیها لحن مبهمتری داشتند و فضای اجتماعی داشتند. عملاً شبیه به دراز کشیدن در رختخواب در یک عصر با صدای بلند است که با نور شمع داستان های فانتوم را مطالعه می کند. به نظر می رسد که رئیس ماکاسی کوبایاشی (سرپرست مجموعه سه نفره وضعیت انسانی (1959-1961) و هاراکیری (1962)) به ویژه مجذوب و مجذوب این داستان ها شده اند و به هر داستانی سبک بصری و طرح تنوع خاص خود را می دهد، و در هر صورت، بخش آخر را به داستانهای ژاپنی ناقص متعددی که بهطور غیرمنتظره پایان مییابند، مخفیانه به پایان میرسند و سرنوشت نویسندهاش را در نظر میگیرند.
کوایدان با دویدن در سه ساعت، هرگز احساس استرس یا خستگی نمیکند و احساس نمیکند. لحظه ای از فرصت دویدنش را بسوزانید تا چیزی بسازید که می توانستید بدون لبه یخ زدگی زیاد و محکم نگه دارید. هویچی بی گوش ممکن است به تنهایی یک نمایشگر باشد، و با محبت ترین فرد از بین این گروه چهار نفره به یاد می آورد (تصویر هویچی که فریاد می زند، سر قصابی اش را در دست گرفته است، در میان طرفداران «وحشت» خانه های تاریک تر و صنایع دستی بدنام شده است) . داستان آخر فیلم را به طرز غم انگیزی بسیار خصمانه به اوج می بندد، با این وجود، در لانگ شات کمترین خوش شانسی را در بین روایت ها دارد، و داستانی بیست دقیقه ای تا حدودی بی معنی و بی شمول درباره تاثیر مردی گیج کننده در چای را روایت می کند. که بعداً به یک سامورایی گیج نشان می دهد. این شامل موارد قبلی است، و تا حدودی آنچه را که مجموعه ایده آلی از سه فیلم ارائه شده بی عیب و نقص است، از بین می برد.
www.the-fury of-blog.blogspot.com
دانلود فیلم Kwaidan 1964 (کوایدان) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
از آنجایی که Kwaidan به چهار فیلم کوتاه جداگانه تقسیم می شود، من هر یک از آنها را به طور مستقل بررسی می کنم. در کنار موضوع کلی پیوندهای انسان با عالم روح عملاً در هیچ یک از آنها ترکیب صفر وجود دارد. من به داستان های ماورایی علاقه زیادی ندارم، بلکه آماده بودم که این کار را انجام دهم و ببینم این کار مرا به کجا خواهد برد. یک اظهارنظر سریع در مورد کل فیلم، متوجه شدم که تأثیرات فانتوم گاهی اوقات تا حدودی سرگرم کننده بودند. آنها خیلی شناور نبودند، با این حال در آن زمان خیلی منظم راه نمی رفتند، بنابراین حداقل چند بار باعث پوزخند من شد، زیرا پیش بینی می کردم که آنها باید اثیری تر ظاهر شوند.
موهای تیره = این جالب ترین فیلم کوتاه در کل فیلم بود. من فکر می کردم که ساخت آن به طرز تحسین برانگیزی عمل کرده است، و این یک داستان با کیفیت اخلاقی قابل اجرا بود. من فکر کردم که آنها به طور موثر در نشان دادن راهی که ممکن است با انتخاب های عجولانه فقط برای پول نقد به آن آسیب وارد شود، کار کردند. در پایان کمی وحشت ایجاد شد، و من از نحوه استفاده از تأثیرات لوازم آرایشی برای نشان دادن سریع معنای دوم برای شخص اصلی لذت بردم. به راستی، بزرگترین نقص با The Dark Hair این است که کارها را شروع کرد و سایر شلوارک ها را در مقایسه با آن کم رنگ کرد. با این حال، آن را نیز به طور استثنایی تعجب آور بود. من در واقع بخشی از ساخت داستان را دوست داشتم و نمایشگاه کیکو کیشی در صحنه های آخر عالی بود. من مطمئناً این بخش را تحقیر نکردم، اما متوجه نشدم که چیزهای زیادی در اینجا وجود دارد که آن را به چیزی منحصر به فرد عالی تبدیل کند. میتوانید ببینید که از صحنه اصلی به کجا میرود، زیرا آنها برای همه مقاصد به شما میگویند که بعداً چه اتفاقی میافتد. این نشان میدهد که پرس و جوی اصلی که باقی میماند روشی است که با آن کار میکند، و در نظر داشته باشید که من عاشق اجزای آن پایان بودم، تماشای آن چندان رضایتبخش نبود.
هویچی بیگوش = اگر این با توجه به اینکه این یکی به تنهایی و نه مثبت به نظر میرسد، طولانیترین قطعهای نیست که من شوکه میشوم. بین پیشگفتار و پس از آن وقفه های متعددی که هویچی می خواند، از این داستان خسته شده بودم. یا کل تاریخ را در یک قسمت در طول داستان بیان کنید یا آن را در ابتدای داستان ارائه دهید و بعداً نمایشگاه او را کنار بگذارید. نه اینکه آنقدر مهم باشد، کل وضعیت برای من بهطور باورنکردنی کند و کسلکننده بود. سپس، در آن نقطه، آنها به پایان این داستان رسیدند و من آن را بیمعناتر از ترسناک یافتم.
در Some Tea = این احساس افزایش یافته و به نوعی ناچیز است. من از راه شروع آن با توجه به این واقعیت که دیدن چهره در آب تا حدی وحشتناک بود و روشی که ناپدید نمی شد را دوست داشتم. با این حال، این شیرین کاری اصلی بود که به نظر می رسید در این کوتاه داشتند. نگاه کردن به افرادی که سعی میکنند به فانتومها زخمی کنند، خیلی مضحک است، و آنها این کار را برای مدتی طولانی انجام میدهند. در واقع، آنها این کار را دو بار انجام میدهند، که به طور قابل توجهی دیوانهکنندهتر میشود. برچسب کوچک روی پایان فیلم به طور مثبت یک رویکرد جایگزین برای جمع کردن چیزها بود، اما فقط باعث خنده من شد، زیرا به جای ترسناک بودن، احساس عجیبی داشت.
داستان کوتاه، Kwaidan یک فیلم بود. که برای خودم عالی شروع شد و هر چه پیش رفت بدتر شد. رتبهبندی یا رتبهبندی چنین چیزی دشوار است، زیرا به نظر نمیرسد یک فیلم بادوام باشد، در عین حال چهار توده کوچک که در کنار هم قرار گرفتهاند. این مانند تلاش برای رتبهبندی یک مجموعه تلویزیونی کامل است، در حالی که هر قسمت نسبت ارزش خاص خود را دارد. در نهایت، بدون شک بیشتر از چیزهایی بود که از آنها متنفر بودم. من برای افکاری که در کوایدان بررسی کردند ارزش قائل هستم، و پتانسیل بالایی دارد، اما برای Hoichi the Earless، این فیلمی است که از این به بعد دیگر نیازی به تماشای آن نخواهم داشت.
دانلود فیلم Kwaidan 1964 (کوایدان) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
اگرچه به طور کلی مانند مقاومت سامورایی کوبایاشی یا هاراکیری خصوصی نیست، اما کوایدان به دلیل جلوه های بصری بی عیب و نقص، سرعت کند و طراحی صحنه خیره کننده، در هر صورت مروارید قابل توجهی است.
این فیلمی است که از چهار فیلم تشکیل شده است. داستان هایی که با استفاده از هیچ وسیله ای با یکدیگر مرتبط نیستند، جدای از این که در ماهیت قدرتمند و مخرب خود به طرز وحشتناکی قابل مقایسه هستند. برخی از افراد تضمین میکنند که این امر جذابیت شخصیتهای فیلم را کاهش میدهد، اما واقعاً اینطور نیست، زیرا در هر یک از چهار داستان ما شخصیتهایی داریم که بهخاطر شیوهای که علیرغم فصل نسبتاً کوتاه فیلم، به طرز شگفتانگیزی تکامل یافتهاند. در هر داستان، ما با شخصیت و الهامات آنها در تمام مدت آشنا میشویم و علاوه بر این، به دلیل برخی بازیهای خارقالعاده. ( برجسته کردن نمایشگاه های برخی از بهترین تاتسویا ناکادای و تاکاشی شیمورا ژاپن، در داستان های مجزا. برای انتقال این احساس مزاحم در میان جمعیت، مانند یک تُن خون جاری و تلنگرهای غمگین، وابسته به هراس جهشی نیست. به نظر می رسد قسمت عمیق تاسف بار در هر فرد را بررسی کند و این را با نمادهای عجیب و موسیقی متن تکان دهنده خود، همراه با آرایش و برنامه ریزی عالی، منتقل می کند. به همین ترتیب هنوز مشخص میکند که چگونه میتوان معیارهایی را برای خوب و بد در دنیایی بسیار ماورایی تعیین کرد، و داستان اصلی "موی تیره" این را به بهترین نحو نشان میدهد که فرد اصلی ما نیمه بهتر خود را به دلایل پولی رها میکند و سالها پس از آن واقعیت را کشف میکند. که این تصمیم دلسوزانه ترین تصمیمی نبود که می گرفتیم، و علاوه بر این به ما نشان می دهد که پس از تصمیم گیری راهی جز جلو نیست. علاوه بر این به ما نشان میدهد که توجیه پشت این روحها در فیلم Kwaidan در بیشتر موارد نتیجه مستقیم تخیل شخصیتهای اصلی ماست، و بیشتر اوقات به ما نشان داده میشود که آنها (شخصیتهای بنیادی) چه احساسی دارند و چه فکر میکنند، و نه آنچه واقعاً رخ می دهد، به طور قابل توجهی به شخصیت ها ارتقا می یابد.
با این حال، نقطه قوت واقعی کوایدان فیلمبرداری و تصاویر کاملاً فوق العاده زیبای آن است. از نمادهای رویایی در آسمان ها و اهداف دوست داشتنی مه استفاده می کند تا به ماورای بزرگ و جهان ارواح دلالت کند، و از نماهای معمولی از آسمان برای معنای جهان انسان استفاده می کند. طرح تعیین شده آن غیرقابل تصور است. چه چمن بلند در «موی تیره»، چه کابین برفی در «زنی در برف»، چه قصر غیرقابل تصور یا جنگ اقیانوسی در «هویچی بی گوش»، هر تصویری داستان خود را بازگو میکند و هر پلان یک کاردستی است. که بررسی آن لذت بخش است. باید پلان های زیادی در کوایدان وجود داشته باشد که بتوان آن ها را متوقف کرد و به عنوان یک عکس باورنکردنی گرفت. کوبایاشی از پیشرفت های دوربین استریم روان و ماهیتابه ای استفاده می کند که به دلیل توانایی های اجرایی برجسته اش به طور کلی بسیار منظم و پویا به نظر می رسد. با توجه به این واقعیت که اکثریت داستان اکنون با نمادگرایی روایت می شود، گفتمانی ناچیز وجود دارد، و کوبایاشی هرگز رئیسی نیست که با بیان چیزهای واضح با مبادله خود، دانش مخاطب را مورد توهین قرار می دهد و از این رو هر مبادله ای به نظر می رسد. ضروری و مرتبط است.
کوایدان احتمالاً اساساً به اندازه مجموعه سه نفره کوبایاشی Human Condition، Harakiri یا Samurai Defiance قوی نخواهد بود، با این حال شاید بهترین تجربه بصری باشد که می توان انتظار داشت. و همچنین گزارشی افسانهای در مورد بررسی عیوب بشریت است، زیرا توانایی آن برای نشان دادن ارواح به عنوان نوعی رویاپردازی ساخته شده توسط مردان برای جبران نقصهایشان است.
دانلود فیلم Kwaidan 1964 (کوایدان) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
کیوشی اوگاساوارا، رئیس دست راست کوایدان میگوید: ترس و مشکل رویهای مختلف سکه هستند. این ادعای صریح جای تامل را به ما می دهد. آیا به این دلیل است که بزرگترین دلهره ما برای همیشه بدبخت است؟ یا از طرف دیگر آیا توضیح منطقی وجود دارد، مثلا آمیگدال مغز (میل خام) در هر دو حالت ترس و تلخی نقش دارد؟ صرفنظر از این، این وابستگی در «کوایدان» (تفسیر دقیق «داستان های عجیب و غریب») فراگیر است. علاوه بر این، در این روایت بصری خیرهکننده، تولیدکنندگان امکان سومین ارتباط غیرممکن را ارائه میکنند: زیبایی. بقیه نظرسنجی من در مورد فیلم بحث خواهد کرد. "Kwaidan" مجموعه ای از 4 داستان ماورایی است که از میان خالق یونانی-ایرلندی لافکادیو هرن ساخته شده است که ژاپن را راحت کرد و انتخاب کرد تا داستان های کلاسیک ژاپنی را به انگلیسی تفسیر کند. بنابراین، اگر مسیر را دنبال میکنید، آنچه ما در اینجا داریم تغییری عجیب و غریب از یک اثر انگلیسی به ژاپنی است که از ژاپنی تنظیم شده است. من تو را از دست دادم؟ واقعیت این است که حتی قبل از شروع فیلم، ما در حال حاضر غرق در یک واقعیت غیرقابل رؤیایی هستیم.
بقیه فیلم هم کمتر عجیب نیست. کوایدان به طور معمول در یک انبار هواپیمای عظیم 3600 فوت در 300 فوت که به طور کامل برای بازتولید فضای باز فوقالعاده از جمله آسمانی فوقالعاده ابهامناپذیر تزیین شده است، ما را به دنیایی غوطهور میکند که نمیتوان در ذهن خلاق وجود داشته باشد. جایی است که یکی از بهترین آثار سوررئالیستی فیلم است. رنگ ها چشم نواز هستند، به طرز درخشانی تنظیم شده اند و به سختی انتخاب می شوند، همانطور که یک نقاش با احتیاط هر گونه را بر روی یک ماده انتخاب می کند. باید توجه داشت که اولین تصمیم حرفه ای رئیس کوبایاشی این بود که هنوز به یک متخصص تاریخ صنایع دستی تبدیل شود، زیرا به دلیل درگیری او تصور می کرد قبل از رسیدن به این هدف مرده است، بنابراین تصمیم گرفت به اندازه کافی درآمد داشته باشد تا بتواند اجاره خانه را بپردازد. فیلم در هر صورت، او واقعاً به آن اثر هنری (نقاشی) پایبند بود و در کمال تعجب، دفترچه ای از قطعات هنری معروف را نگه داشت که می خواست رنگ های آنها را در کوایدان بازتولید کند.
چهار داستان عبارتند از: (1) "موی تیره" - داستانی با کیفیت اخلاقی خارق العاده در مورد یک سامورایی خودمحور که دیگری را ترک می کند تا به دنبال پیشرفت در راه دور باشد. (2) "بانوی برف" - روایت یک هموطن جوان که یوکی اونا را تجربه می کند، شبیه به یک خون آشام برفی قدیمی ژاپنی (ها؟)؛ (3) "Hoichi the Earless" - داستانی مجلل و افسانه ای از یک راوی آوازخوان که توسط ارتشی از فانتوم ها برای درگیر شدن با آنها استخدام می شود. و (4) "در مقداری چای" - حکایتی قوی در مورد مقاله نویسی که تلاش می کند محدودیت زمانی را در آخرین داستان خود برآورده کند، بخشی که موضوعات تکراری روایت و ماوراء طبیعی را مرتب می کند.
«کوایدان» اصلیترین فیلم واریتهای است که توسط رئیس کوبایاشی ساخته شده است، با یک برنامه خرج عظیم 350 میلیون ین (3.2 میلیون دلار) که در آن روزها بسیار زیاد بود، اما تقریباً سازندگان را ورشکست کرد. من حدس میزنم ساختن انبار هواپیما که جنگلها، مزارع گندم، دریاچهها و پناهگاهها به نظر میرسد، کاملاً ساده نیستند. اینکه بگوییم کوایدان شایستگی هزینه تایید را دارد، ارائه نادرست حقیقت 100 سال است. مطمئناً به این شاهکار نگاه کنید، و به هر فردی که میگوید "من به پولم نیاز دارم"، ممکن است همیشه از فانتوم قدیمی فیلم ژاپنی، Dônin-forontu، ترسناک باشید!
دریافت؟ پایین جلو. گاو من واقعاً باید متوقف شوم.
دانلود فیلم Kwaidan 1964 (کوایدان) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
این یکی را در مجموعه قوانین Hulu تماشا کردم... به اندازه کافی جذاب بود، اما به نظر من کج به نظر می رسید...
موی سیاه، تصویر اصلی، همانطور که دیگران اشاره کرده بودند، مانع از IMO شد، با صحنه سم زدایی اسب سامورایی، قبل از اینکه به پایان گوتیک آن بپیچد...
زن برفی هم جذاب و هم بی عیب و نقص، با نمایش های آبرنگش، صحنه های بیرون را جدا می کند، سرها را بالا می برد، کمال دقیقاً آن چیزی نبود که انتظار داشتم، با حس مادری یوکی، به وضوح، که هیچ تمایلی به ولگردی فرزندانش نداشت.
هویچی بی گوش، با تصویری معتبر و کاملاً دقیق شروع میکند (حتی تا پایین). دندان های تیره هیکه!) درگیری دان-نو-اورا، یک نبرد فوری اقیانوسی (به سبک سامورایی، جایی که قایق ها فقط صحنه هایی برای پیاده نظام و کمانداران بودند) نبرد Genpei در سال های 1180-1185، که به معرفی شوگونات اصلی، زمانی که خانواده جنجی (میناموتو) قبیله هایکه (تیارا) را در هم شکستند. سر آنتوکو، یکی از بستگان 6 ساله هایکه توسط مادربزرگش خفه شد، مادربزرگش در حالی که پادشاه بچه در آغوش داشت به آبراه شیمونوسکی پرید و در مقابل اجازه داد که توسط جنجی دستگیر شود، پس از خودکشی دسته جمعی. خفه کننده، از تعداد قابل توجهی از قبیله هایکه، زمانی که شکست اجتناب ناپذیر به نظر می رسید ... تریم کوتاهی که خرچنگ های هایکه را نشان می دهد، که پوسته های آنها ظاهری یک جنگجو دارد، اهمیت در بسیاری از موارد در جمعیت غربی از بین رفته است، که برای تاریخ ژاپن جدید است. و اعتقادات... پس از مبارزه، تصور عجیبی وجود داشت که چهره روی خرچنگ ها منعکس کننده روحیه قهرمانان خفه شده هایکه است، "ارواح" که هویچی را به بازی در دادگاه حاکم آنکوتو فرا می خوانند... احساس من این است که ترتیب طولانی و خلاصه ای کوتاه، "بازده" این داستان را تا حدودی ناامیدکننده می کند، با این حال با بررسی رکوردهای مختلف، به هر حال یک بازخوانی طولانی از این بخش وجود دارد، که ویژگی های نواختن Biwa را نشان می دهد، و با این حال، در Hulu بهتر می شود. متغیر تی، که من تماشا کردم، به نظر می رسد به پایان رسیدن یک قطعه ناگهانی است...همچنین، IMO، هویچی از انرژی واقعی و برتری "موی سیاه" و "زن برفی" غافل می شود
در نهایت، در Some Tea، داستانی در مورد بازگویی یک داستان ناقص، با نگریستن به نتایج نوشیدن روح دیگری، که به دلایل گیج کننده (یا برای من بی پایان) به نظر می رسد در یک چای ساکن است. از آنجایی که من به هیچ یک از زبانها ارتباط برقرار نمیکنم، و نیاز به تکیه بر زیرنویسها داشتم، کاملاً متوجه این داستان نشدم. تا آنجایی که ممکن است به من مربوط شود، تا حد زیادی داستانی دیوانهوار و فانتزی نشان داد، در مقابل یک موقعیت «ماوراء طبیعی» که سرعتش را تا پایان شگفتانگیز و غیرمنتظرهاش کاهش داد، سر به بالا! از جمله خالق داستان...همچنین، جلوه های بصری، از بین رفتن قدرت و شکوه دو تصویر اولیه...
این سومین فیلم کوبایاشی است که من دیدم و خواهم دید. آن را پشت سر سپوکو (هاراکیری) و نافرمانی سامورایی قرار دهید، تا حدی که روایت، شاید اساساً با توجه به این واقعیت که آنها داستانهای درگیرتری هستند، برخلاف مجموعهای از داستانهای کوتاه، هرچند، دافعه گوتیکی موهای تیره، و صحنه های بیرونی خیره کننده بانوی برف، از نظر بصری بهتر از فیلم های مختلف ارجاع شده است.
در خلاصه، به نظر می رسد کایدان بیشتر یک بررسی جذاب است که به این تماشاگر کمک کرد تا مکان عجیب یا نمایشگاه شب را به خاطر بیاورد. داستان های با کیفیت، با توجه بیشتر به تصاویر بصری نسبت به برنامه های تلویزیونی ذکر شده قبلی.
دانلود فیلم Kwaidan 1964 (کوایدان) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
گروه چهار نفره وحشتناک کوبایاشی از داستانهای دلخراش معمولی و نامربوط ژاپنی احتمالاً به بزرگترین دستاورد در فیلم Kwaidan آن کشور میپردازد. کوبایاشی اصلاً مانند کوروساوا، که تعظیم وسترن بیشترش برای برخی (نه من) آزار می دهد، شاهکارهایی با طعمی خاص شرقی تولید می کند. خلاقیت های مشخص شده، پیشرفت های اقتباس شده از سرگرمی ها، انواع پرانرژی - این ها بوی مشرق زمین را می دهند.
فیلم های کوروساوا به ندرت برای جمعیت غیرقابل باور به نظر می رسند. آنها به ندرت در هم می آمیزند (با جدیت تمام). فیلم های کوبایاشی، به ویژه کوایدان، این کار را انجام می دهند.
این یک فیلم معمولی ژاپنی است. با تند تند و عمد، از هر دیدگاه - مجموعه و طرح، نمایشگاه، طرح - برای ایجاد گسست بین جمعیت و فیلم استفاده می کند. کوایدان واقعیت را به جمعیت آمریکایی خطاب نمی کند (و همچنین واقعیت را به یک اتاق پر از ژاپنی ها خطاب نمی کند) و به این معنا نیست.
فیلم ژاپنی - و در کل ژاپنی ها هستند - مدت هاست که نادیده گرفته شده است. بازتولید واقعیت برای ساختن بینش و طرز کار خاص خودش. نمایشنامههای نو، آدمکهای بونراکو، آبرنگها و غیره به معنای به تصویر کشیدن «واقعیت» نیست که بهطور مشابه یک صنعتگر غربی انجام میدهد. هنر غربی تلاش می کند تا حال و هوای زندگی را بازتولید کند. صنعتگران شرقی ذهنیت و احساس را بازتولید می کنند.
پس کوایدان به این معنی نیست که ظاهر یا واقعی به نظر برسد. درک این موضوع ممکن است ظرفیت قابل توجه تری را برای دیدن ارزش در کوایدان بیش از سطح بصری ایجاد کند.
اکنون، جلوتر... کوبایاشی که به عنوان یک نقاش آماده شده است، از رویه هایی که در آن رسانه آموخته برای روشن کردن خلاقیت های واقع گرایانه خود استفاده می کند. تماشای پنج دقیقه Kwaidan به شما این را می فهماند. هر شات حیرت انگیز و فوق العاده است. علاوه بر این، برخلاف دیگر فیلمهای «زیبا» - مثلاً «افسانه» - خلاقیتها در مقابل استاتیک پویا هستند. به این ترتیب، صحنهها بدون توجه به سرعت تنبلیشان، شارژ میشوند. اینجا چه اهمیتی دارد؟ اساساً، هر چند که تصویر ممکن است حرکت نکند، خطوط و نحوه ارتباط آنها با یکدیگر در داخل نماهای منفرد، نوعی جنبش گرایی ایجاد می کند که باعث می شود یک تصویر پویا و ایستا نباشد. ظرفیت کوبایاشی برای انجام این کار او را به عنوان یک متخصص واقعی ساختار واقع گرایانه آشکار می کند.
روایتهایی که کوایدان را قابل توجهتر میکنند، داستانهای آسمانی ژاپنی هستند. با این حال، یک بار دیگر، واشنگتن ایروینگ یا استفان رولر را پیش بینی نکنید. داستانهای شرقی یا وحشتناکی، هر چند که مؤلفههایی را به شرکای غربی خود منتقل میکنند، به طور ناگهانی تقاضا برای احساس نفی کننده ترس افزایش یافت. ترس بیشتر از آن که ترسناک باشد، محیطی است. بنابراین، در آن نقطه، روایات فشاری ایجاد میکنند که نسبت به داستانهای دلخراش آمریکایی یا اروپایی، بیاعصابتر است. در Kwaidan تحویل کمی وجود دارد و شما را در پایان فیلم خالی می کند.
Kwaidan فیلمی شگفت انگیز است و احتمالاً به بزرگترین دستاورد فیلم ژاپنی می پردازد. این استفاده از رقبای کوروساوا در فیلم Kwaidanهای بعدیاش است و خلق و خوی ژاپنیها را نمیتوان به بهترین نحو به کار برد. هاراکیری ممکن است به بهترین مرحله شروع برای تحقیق که توسط این رئیس ساخته شده است بپردازد، با این حال کوایدان باید برای هر کسی که اصلاً به فیلم علاقه دارد بررسی شود.
دانلود فیلم Kwaidan 1964 (کوایدان) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
امروزه، فیلم ترسناک ژاپنی آنقدرها فایده ندارد. اکثر فیلمهایی که در خارج از کشور پخش میشوند، داستانهای ظاهری مشابهی به سبک فیلم معروف «رینگو» هستند و همه چیز به شدت کسلکننده میشود. در دهه شصت، به هر حال، وضعیت منحصر به فرد بود. به عنوان این، و اثر هنری فردی; اونی بابا، نشان داد. کایدان به عنوان "قصه های عجیب" به انگلیسی تبدیل می شود، و این چیزی است که کوایدان است. مجموعه ای از داستان های عجیب و غریب انباشته شده از افسانه های مختلف ژاپنی. داستان ها به طور غیرقابل انکاری حول وحوش ظاهر می چرخند، با این حال اجازه ندهید که شما را ناامید کند. در واقع، این فانتوم ها نیستند که سوپراستارهای واقعی هستند. این دقت و فیلمبرداری کاملاً خوش طعم است. هر یک از پوششها در فیلم Kwaidan به نظر میرسد که بدون شک میتوان آنها را ترسیم کرد و دیوارتان را محکم نگه داشت. هر چقدر هم که وحشتناک به نظر برسد، معتبر است و بیش از حد محدودی به لطف ایده سرسخت رئیس، ماساکی کوبایاشی است. مردی که میدانیم فقط سه مورد را تمام میکند در یک روز کامل ضبط فیلمی در اینجا ساخته است که به طرز درخشانی این واقعیت را میستاید. این دوره تضمین شده او است که تضمین می کند کوایدان در هر منطقه تخصصی نتیجه می گیرد، و برای تماشاگران یک رفتار شیک ایجاد می کند.
کوایدان به چهار "قصه عجیب" مجزا تقسیم می شود، اولین داستان "Shadowings" نامگذاری شده است. این بهترین داستان از بین چهار داستان نیست، اما به اندازه کافی توانایی تخصصی کوبایاشی را نشان می دهد و طعم مناسبی از آنچه در آینده خواهد داشت را به وجود می آورد. داستان بعدی در یک صحنه بسیار عالی است. این ترسناک ترین نماد را دارد، استراتژی ها در درخواستی خوش فرم هستند و جذاب ترین و حیله گرترین است. افرادی که نوع فیلم «قصههای از سمت تاریکی» را دیدهاند، آن را به خاطر میآورند، و داستان یک بانوی عجیب و غریب را بازگو میکند که به یک هموطن کوچک اجازه میدهد با تکیه بر این پیششرط زندگی کند که هرگز کسی را در مورد او آموزش ندهد. من متوجه شدم که این داستان برای Stories of the Darkside بسیار هوشمندانه بود. داستان سوم نقطه کانونی خلقت است و به این ترتیب طولانی ترین داستان از بین این چهار داستان است. در هر صورت، این چیزی نیست که ارزش شکرگزاری را داشته باشد، زیرا طولانی است و در نظر داشته باشید که داستان نمای مناسبی به ما می دهد و پایان آن عالی است. به سادگی بیش از حد طولانی ادامه می یابد و در کل از خلقت استقبال می کند، که مایه شرمساری است. آخرین داستان یک روزه در داخل و خارج است و ما را با امکان "بلع یک روح" آشنا می کند. به نظر می رسد این یکی از همه نظر سرگرم کننده فیلم است و ترسناک ترین و کمترین ترسناک ترین فیلم است. با این حال، این امر را با ناهماهنگی شدیدش جبران میکند.
در کل، کایدان احتمالاً یکی از در واقع تواناترین فیلمی است که من در هر مقطعی از نقد آن لذت بردهام. در حالی که طرف داستان به طور مداوم از جلوه های بصری تمجید نمی کند، این نوع فیلمی است که باید به دلیل سبک آن مورد احترام قرار گیرد و در نظر داشته باشید که این تضمین می کند که فیلم نمی تواند به عنوان یک اثر بزرگ در نظر گرفته شود. جذب سبک عالی است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.